نحوه استفاده از قرآن در زندگی

برنامه سمت خدا 21 خرداد 1392

سوال – در مورد ارتباط ماه مبارک رمضان با قرآن توضیحاتی بفرمایید.

پاسخ – همان طور که قبل از نماز باید اذان گفت یا قبل از عید نوروز، مسئولین به فکر آماده کردن میوه های عید هستند یا به فکر مسافران نوروزی هستند و خودشان را آماده می کنند، قبل از ماه رمضان هم باید آماده بشویم. عظمت ماه رمضان به روزه گرفتن نیست بلکه عظمت آن به قرآن است. در ماه رمضان هم روزه واجب شده و هم قرآن نازل شده است. وقتی خدا می خواهد ازعظمت قرآن بگوید می فرماید: شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن یعنی نزول قرآن از روزه گرفتن برجسته تر است.

ما باید ببینم که سهم قرآن را داده ایم یا خیر. اگر انسان دارای بیماری روحی مثل کفر، حسد، دروغ و … است نیاز به دارو و درمان دارد و قرآن فرموده است که قرآن شفا است. اگر انسان در تمام کارهایش متحیر است یا شک دارد، قرآن انسان را از شک در می آورد و می فرماید که قرآن نور مبین است. قرآن می فرماید: ما حجت را تمام کردیم. وقتی ما در کارها گیج می شویم نیاز به حجت داریم که قرآن حجت است. اگر انسان دنبال استدلال می گردد دلیل برای ما حجت است. قرآن می فرماید: قرآن برهان و استدلال است. سرتا سر قرآن حجت و برهان است که حکومت باید دست علی بن ابیطالب باشد .

در قرآن داریم که داود جالوت را کشت. خدا می فرماید: بخاطر این کار داود، به او علم بی نهایت، حکمت و حکومت دادیم. این تاریخ است. پس الطاف خدا بی حکمت نیست. در جنگ احزاب حضرت علی(ع) عمربن عبدود را کشت، پس حکومت باید دست علی باشد.

در قرآن پس از تعریف کردن داستان یوسف خدا می فرماید که اگر شما هم تقوای تان را مثل حفظ کردید، آنچه به یوسف دادیم به شما هم می دهیم. در داستان یونس هم خدا می فرماید: کذالک ننجی المومنین یعنی همان که به یونس دادیم به مومنین هم می دهیم. کذالک یعنی این یک جریان و قانون است. اگر خداوند به کسی چیزی را می دهد این قانونمند است.

در روش گفتگو، خداوند راه را به ما نشان می دهد. پیامبر با دشمنانش گفتگو می کرد و مستقیماً نمی فرمود که شما اشتباه می کنید بلکه می فرمود: بیایید با هم صحبت کنیم تا حرف درست مشخص بشود.گفتگوی تمدن ها همان گفتگوهای قرآن است .

در اوایل انقلاب یکی از منافقان به یکی از دبیرستان ها رفت و با دانش آموزان صحبت کرد. من هم وارد همان دبیرستان شدم و آن آقا گفت: در این مملکت آزادی نیست ،آخوندها همه جا سرو کله شان پیدا می شود. من به بچه ها گفتم که آزادی یعنی اینکه این آقا صحبت کند و من هم جواب ایشان را بدهم ،شما هم به این بحث ها گوش بدهید و هر کدام را که خواستید انتخاب کنید. رهبر گروه فرقان در زمان شاه برنامه های سخنرانی داشت. یک روز ایشان را در خیابانی دیدم. و ما همدیگر را شناختیم. در منزلی با هم صحبت کردیم. من متوجه شدم که هیچ کدام از حرف های ایشان قرآنی نیست. در آن زمان شهید مطهری در قم برای طلبه ها کلاس داشت. من به این فرد گفتم که من حرف های شما را به آقای مطهری می گویم و جواب را برای شما می آورم. وقتی ایشان فهمید که من با آقای مطهری رابطه دارم به من گفت: خائن و رفت. او نمی خواست حرف هایی را که به من گفته ، آنها بفهمند. من این حرف ها را به آقای مطهری گفتم و ایشان مرا پیش شهید بهشتی فرستاد و ایشان هم مرا پیش شهید مفتح فرستاد. آن فرد می خواست که این حرف ها دور از چشم اسلام شناسان باشد. زیرا حرف های آنها مبنا نداشت.

دین باید قد تبین رشد و من الغی باشد. در زیارت داریم: خداوندا هر کس می خواهد پیش تو بیاید راه روشن است. قرآن تعبیر به نور شده است. و به تعبیر قرآن پیامبر نور است.

سوال – چرا الان ما نمی توانیم از قرآن استفاده کنیم؟

پاسخ – ما در مقایسه با زمان طاغوت از نطر قرآن و تفسیر خیلی جلو هستیم. و در مقایسه با چیزی که باید باشیم خیلی عقب هستیم. در دعا داریم: گناهان خودم را که می بینم جیغ می زنم و وقتی لطف تو را می بینم طمع می کنم. الان در قم حدود صد تفسیر است ولی هنوز برای درس تفسیر جای کار وجود دارد.A  قبلاً بیشتر منبرها خطبه ،شعر و روایت بود و خبری از تفسیر قرآن نبود ولی الان سهم قرآن را حفظ می کنند. کسانی که پای منبر نشسته اند مخلوق هستند و ما باید دست مخلوق را در دست خالق بگذاریم.

خداوند در قرآن از ذوالقرنین تعریف کرده است. ذوالقرنین از امکاناتی که داشت استفاده کرد. در قرآن داریم که مردم به ذوالقرنین گفتند که ما خرجی تو را می دهیم ولی تو سدی بساز که لات ها نتوانند آرامش شهر را بهم بزنند. یعنی مردم از او آرامش خواستند. ذوالقرنین قبول کرد و از مردم کمک خواست. پس رئیس جمهور باید از مردم کمک بخواهد. رهبر مثل سوزن است ولی بدون نخ (مردم) نمی تواند کاری بکند. پس مردم باید به رئیس جمهور کمک کنند. کار باید درست انجام بشود یعنی سرهم بندی نباشد. قرآن می فرماید که ذو القرنین کارهایش خیلی محکم بود.

در جلسه ای، سران مملکت حضور داشتند. من گفتم که جلسه را تعطیل کنید و نماز بخوانید. در آن اتاق قبله مشخص نبود. یک نفر گفت که نماز را به هر سمتی که می خواهید بخوانید تا آقای قرائتی نگوید که قبله را بلد نیستند. کار نباید سرهم بندی باشد. داریم که از ذوب آهن و مس سد بسازید تا محکم باشید.

وقتی مردم به ذوالقرنین گفتند که ما خرجی تو را می دهیم، او گفت که من از شما پول نمی خواهم و مجانی کار می کنم. سلیمان از همه ی طبقات تفقد می کرد. و حتی حال هدهد را می پرسید و می فرمود :چه شده است که من هدهد را نمی بینم؟

در سوره یوسف چهل اصل مدیرتی دارد. وقتی ما می خواهیم رئیس جمهور تعیین کنیم به قرآن مراجعه نمی کنیم یعنی ما قرآن محور نیستیم. قرآن می فرماید: از آداب میهمانی این است که باید با دعوت به میهمانی بروید. روایت داریم که اگر میهمان دعوت کردید باید خوب از او پذیرایی کنید ولی اگرمیهمان بدون دعوت آمد هر چه داشتید جلوی او بگذارید. و اگر کسی بدون دعوت به میهمانی رفت و صاحبخانه گفت که الان نمی تواند او را بپذیرد نباید نق بزنید. بعضی افراد درخانه می نشینند و وقتی می خواهند استخاره کنند، با تلفن این کار را انجام می دهند که این کار اشتباه است. شما باید به مسجد بروید و بعد از نماز از آقا بخواهید که برای شما استخاره کند. در ضمن ما نباید برای کارهای خدا استخاره کنیم که مثلا فلانی دختر می زاید یا پسر.

استخاره برای کار انسان است نه کار خدا. انجام دادن استخاره بعد از مشورت است. یکی دیگر از آداب میهمانی این است که وقتی وارد می شوید سلام کنید. الان سلام کردن دارد کمرنگ می شود. در ارتش وقتی ادب می دهند باید سلام هم همراه آن باشد. بیش از چهل آیه در مورد سلام داریم. صلوات و دست زدن هر دو تشکر است. برکات صلوات خیلی بیشتر است.

از آداب دیگر میهمانی این است که وقتی طرف به شما سلام کرد شما گرم تر به او جواب بدهید، اگر طرف گفت: سلام، شما بگویید: سلام علیکم. وقتی فردی وارد جلسه می شود، باید به او جای بدهید تا خداوند هم به شما در همه کارها لطف می کند. در قرآن داریم :وقتی شما یک قدم برای خدا برمی دارید خدا همیشه به شما لطف خواهد کرد. در قرآن داریم: اگر شما در مکانی به فردی جا بدهید خدا فکر شما را باز می کند. یعنی عقل و علم شما گسترش پیدا می کند. ما یک دانه می کاریم، خداوند یک خوشه گندم به ما می دهد. حتی خدا کارها را اصلاح می کند. در دعای ماه رجب داریم که ما کار قلیل می دهیم و تو کار کثیری می دهی.

گاهی می گوییم که فلان کار را انجام بده، می گویند: کار ما نیست. ما در کارهای خدا تند پیش نمی رویم با اینکه می دانیم خدا آن را جبران می کند.

یکی دیگر از آداب میهمانی این است که صاحبخانه پذیرایی را سریع انجام بدهد و آن را طولانی نکند. مثلا میهمان ساعت هشت می آید و تا ساعت ده به میهمان هیچی نمی دهند، این اشتباه است. سعی کنید که غذا دستپخت خانواده باشد. در قرآن داریم که ابراهیم غذا را از پیش همسرش آورد. چیدن سفره باید یک جور باشد که دست همه به غذا برسد.

در قرآن داریم که به غذایت نگاه کن که می تواند منظور این باشد که غذا حلال باشد یا اینکه به غذای دیگران نگاه نکن یا …بعد قرآن می فرماید: بخورید. در جای دیگر می فرماید: بخورید ولی اسراف نکنید، وقتی خوردی به فقرا هم بده، وقتی غذا خوردی شکر خدا را بکن، وقتی خوردی طغیان نکن. کنار هر خوردن مسئولیتی وجود دارد. بعد می فرماید که وقتی غذا خوردید بروید. گاهی ظهر برای ناهار به منزل پیامبر می آمدند ولی تا غروب می ماندند که آیه نازل شد که وقتی غذایتان را خوردید متفرق بشوید. بعد می فرماید: پیامبر ضجر می کشد و نمی تواند به شما بگوید که بروید.

روایت داریم که وقتی به عیادت بیمار می روید به مدتی دوشیدن یک گوسفند در آنجا بمانید یعنی به اندازه ی پنج دقیقه زیرا ممکن است که بیمار نتواند تحمل کند. عده ای به عیادت بزرگی رفتند و مدت طولانی نشستند، به آقا گفتند که به ما نصیحتی بکنید. آقا فرمود: خدایا شعور عیادت از بیمار را به این آقایان عنایت بفرما. تمام قرآن سبک زندگی است. یعنی چه کار بکنید و چه کار نکنید.

از آداب دیگر میهمانی این است که وقتی می خواهید بروید از صاحبخانه اجازه بگیرید. از ورود تا خروج باید از صاحبخانه اجازه گرفت.

نیمی از منبرها در ماه رمضان باید از قرآن باشد. در تمام مساجد در شب قدر دعای الغوث می خوانند ولی تفسیر قرآن را نمی گویند. شب قدر، شب نزول قرآن است. محور سخنرانی ها باید از قرآن و روایات باشد. طلبه ها و روحانیون باید خودشان را برای مراسم ماه رمضان آماده کنند. سخنرانی باید کوتاه باشد و طوری باشد که هر کس در هر زمانی که به مجلس آمد از آن استفاده کند. تبلیغ نیاز به مهندسی و مدیریت دارد.

سوال – صفحه 355 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.

پاسخ – در این صفحه داریم :مردمی هستند که داد و ستد آنها را از خدا غافل نمی کند یعنی دست از تجارت بر می دارند و نماز می خوانند. در سوره جمعه داریم که پیامبر خطبه نماز جمعه می خواندند که کاروانی آمد و همه ی مردم برای داد و ستد، پیامبر را ترک کردند و به تجارت پرداختند. قرآن نمونه ی منفی و مثبت را تعریف می کند.

سوال – در آستانه ی ماه رمضان برای اینکه قرآن به متن زندگی ما بیاید چه توصیه ای دارید ؟

پاسخ – ائمه جمعه قبل از ماه رمضان از روحانیون و طلاب دعوت بعمل بیاورند و نهضتی بوجود بیاورند. من خودم را مسلمان تر از شما نیستم و قرآن هم برای من نیست ولی اگر مردم مزه ی قرآن را بچشند، عاشقانه به سراغ قرآن می آیند. اگر ما تفسیر را کوتاه و بدون حاشیه بگوییم، استقبال مردم از قرآن و نهج البلاغه خیلی زیاد می شود .

هیئت امناء قرآن را جدی بگیرند. در خانه اگر مادر خیلی خوب نمی تواند قرآن بخواند می تواند با کمک دخترش قرآن بخواند. تمام کلمات قرآن علم است. شیعه جلوی سر را مسح می کشد ولی سُنی تمام سر را مسح می کشد. از امام صادق(ع) سوال کردند که چرا شما جلوی سر را مسح می کشید. امام فرمود :در قرآن داریم که ومسحوا بروسکم یعنی گوشه ای از سر را بکشید نه تمام سر را. پس هر حرف قرآن یک نکته دارد.

در فارسی می گوییم رفت. ولی در قرآن می گوید که چطور رفت مثلا برای در رفتن از کلمه ی فر(فرارکرد) ،برای به سمت طلا رفتن کلمه ی ذهب و برای به سمت نقره رفتن کلمه ی فَزَ، برای رفتن بخاطر حفظ دین از کلمه ی هجر و برای مسافرت کردن از کلمه ی سفر استفاده می کند .همه ی اینها رفتن است. حضرت علی(ع) می فرماید: قرآن دریا است و دست ما به قعر آن نمی رسد، و از مد هم نمی افتد.

اگر ما یک ساختمان بسازیم در عرض چندین سال این ساختمان از مُد می افتد و ساختمان با طرح جدید ساخته می شود. ولی کلمات قرآن هیچ وقت کهنه نمی شود.

Comments (0)
Add Comment