معادشناسی – 15، وصیت و شفاعت

موضوع: معادشناسی – 15، وصیت و شفاعت
تاریخ: 71/01/06

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ یَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ یَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه».

1- وصیت از مستحب‌های در مرز واجب است
علی ابن ابیطالب دقیقه‌های آخر عمرش را می‌گذراند. علی در بستر است. بحث ما بحث قیامت بود و چیزهایی که به بحث قیامت می‌خورد. مسأله‌ی قبل از قیامت وصیت و قبل از قیامت شفاعت است. من فشرده و فهرست وار سیمایی از وصیت را بگویم.
اصولاً وصیت گرچه مستحب است اما کلمه‌ای که قرآن درباره‌ی وصیت بکار برده کلمه‌ی واجب است. مثلاً وقتی می‌خواهد بگوید روزه بگیر می‌گوید: »کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ« (بقره/183) نوشته شد برشما روزه. وصیت را هم گفته: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ« (البقره/180).
یعنی بیانی که برای روزه گفته همان(کُتب) را برای وصیت هم گفته. این پیداست که وصیت گرچه مستحب است اما از آن مستحبهایی است که در مرز واجب است.
برای بدهکار واجب است که وصیت کند چون حق مردم است و حق مردم از بین می‌رود.
بزرگترین سوره‌های قرآن بقره است. بزرگترین آیه‌های قرآن هم آیه‌ای است که راجع به حق مردم است. حدود
1510 سطر است مربوط به حق الناس است.
2- وصیت نشانه امور مهم است
وصیت: ما خیال می‌کنیم وصیت برای مقدسها است. اتفاقا ً وصیت نشان دهنده‌ی فکر است.
1- وصیت نشانه‌ی فکر است. کسی که فکر دارد وصیت می‌کند آدم بی فکر وصیتی ندارد.
2- وصیت نشانه‌ی احترام به حقوق مردم است. کسی که به حقوق مردم احترام می‌گذارد وصیت می‌کند.
3- وصیت نشانه‌ی هدف داشتن است. کسی که هدف دارد وصیت می‌‌کند که تا اینجا که من رفته‌ام بعد از این شما به دنبال من بیایید.
4- وصیت پر کردن چاله‌های اقتصادی مردم است. چون آدم وقتی می‌‌میرد وارث ارثش را برمی‌دارد. منتها ممکن است که همسایه و دوستی دارند که آن وارث من نیست. اما نیاز پولی دارد من باید با وصیت خودم آن کمبود را جبران کنم.
5- وصیت جبران کارهای نشده است.
6- وصیت یادگار انسان است.
وصیت نامه بقدری مهم است که پیامبر(ص) می‌فرماید: اگر کسی وصیت کند و بمیرد خدا ثواب شهید را به او می‌دهد. و اگر کسی وصیت نکرده بمیرد معلوم می‌شود خیلی آدم بی خیال بی مسئولیتی است. و لذا حدیث داریم: هر کس بی وصیت بمیرد مثل اینکه در زمان جاهلیت از دنیا رفته. منتها در وصیت چند تا نکات را باید حفظ کرد. این بحث را چرا می‌گویم چون می‌خواهم وصیت علی ابن ابیطالب بگویم.
3- در وصیت نباید فقط مسائل مادی مطرح شود
تذکرات در وصیت:
1- همیشه نباید مسائل مادی مطرح شود گاهی هم آدم باید وصیت کند که شما مسجد بروید، رابطه‌تان را با امام حسین گرم کنید. سعی کنید نمازتان را اول وقت بخوانید.
در قرآن آیاتی دارد که انبیاء در لحظه‌ی موت؛ »إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقینَ«(بقره/180) ترجمه‌اش این است می‌ترسم آیه را اشتباه بخوانم: هنگامی که حضرت یعقوبِ پیغمبر می‌خواست از دنیا برود بچه هایش را جمع کرد و گفت: شما سعی کنید از خط خدا دور نشوید.
4- وصیت نباید انتقام گیری باشد
2- وصیت نباید انتقام باشد. بعضیها در وصیت انتقام می‌گیرند. حتی نسبت به بچه هایش، مثلاً یکی از بچه هایش یک کاری کرده می‌گوید: از مال من هیچ چیز به او نرسد من راضی نیستم.
وصیت کردن عقل می‌خواهد. من دو نفر را بگویم هر دو تا هم حزب اللهی و اهل جبهه. یکی که رفت جبهه وصیت کرد چنانچه من شهید شدم من را دفن نکنید مگر این دو گروه سیاسی که در شهر با هم شاخ به شاخ هستند اینها با هم آشتی کنند. اگر آشتی کردند من را دفن کنید. جنازه‌اش را آوردند چون وصیت شهید بود اینها با زور خون این شهید با هم آشتی کردند. یعنی این بسیجی از خون خودش برای اتحاد استفاده کرد.
یک آدمی هم داریم متأسفانه بسیجی بود اما کله‌اش خوب کار نمی‌کرد. وصیت کرد که اگر من رفتم و شهید شدم راضی نیستم که آن خطیها بیایند در تشیع جنازه‌ی من. فقط آن گروهی بیایند که. . . یعنی اختلاف را بیشتر دامن زد. یکی با خونش اتحاد را زیاد می‌کند و یکی فتنه را زیاد می‌کند.
آنقدر آدم هست با هم بد هستند. یک نفر افطاری دعوت می‌کند همه با هم آشتی می‌کنند کم کم با هم سلام و علیک و احوالپرسی.
گاهی وصیت می‌تواند عامل انتقام باشد. حدیث داریم: آدمهایی هستند که در عمرشان مومن هستند اما در وصیتشان چون خرابکاری می‌کنند خدا تمام عبادتهای هفتاد ساله‌شان را از بین می‌‌برد. مثل آدمی که عمری مراعات بهداشت می‌‌کند آخر عمرش سم می‌خورد.
حدیث داریم: اگر کسی در وصیت عدالت را برقرار نکند گناه کبیره کرده است. البته وصیت را به فال بد نگیرید. که حالا ما جوان هستیم. مگر وصیت برای پیرهاست؟ و به اطمینان وصیت هم کارهایتان را پشت سر نگذارید. آدمهایی 80 سالشان است نه خمس داده‌اند نه زکات. می‌گوید: من یک افکاری دارم انشاالله وصیت خواهم کرد. بابا خودت چه کار کردی که وصی تو بکند!
یک کسی وصیت کرده بود که بعد از مرگش یک انبار خرما را به فقرا بدهند. مُرد و انبار خرما را تقسیم کردند و شکم فقرا سیر شد. رسول اکرم یک عدد خرما را برداشت گفت: اگر یک دانه خرما را با دست خودش می‌داد ارزشش بیش از یک انبار خرما بود. اسلام که فقط شکم نیست که یک دانه خرما شکم را سیر نکند اما یک انبار خرما شکم را سیر کند.
شکم سیر کردن یکی از مسائل است. یکی از مسائل این است که خودت می‌دادی تا آدم می‌شدی، عواطفت زنده می‌شد. روح سخاوت در تو زنده می‌‌شد. توسخاوت را در خودت کُشتی. البته شکمهای زیادتری را سیر کردی، اما انسانیت را زنده نکردی، رشد نکردی.
5- در وصیت باد نیت قوی و خالص باشد
در وصیت آدم باید مواظب بچه هایش باشد. پیرمردی بود حدود 30سال 20 سال پیش. وصیت کرده بود تا اموالش را در راه خدا بدهد. از بس که از دست بچه هایش عصبانی شده بود می‌‌گفت: می‌‌خواهم وقتی مردم هیچ چیز به شما نرسد. باید مواظب باشیم نیّتها قوی باشد. ما هیچ کدام از کارهایمان خالص خالص نیست. همه‌ی کارهای ما رنگی است، قرآن یک آیه دارد و می‌‌گوید: »مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبینَ« (نحل/66) شیر خالص است برای اینکه از لابلای پهن‌ها و خون‌ها رد می‌‌شود اما نه بوی خون و نه بوی پهن می‌‌دهد. به این می‌‌‌گویند: «لبناً خالصاً» آدم باید از لابلای حوادث و رفاقتها و اینها وقتی عبور می‌‌کند سعی کند رنگی نشود.
البته آدم 3/1 مالش را بیشتر نمی‌‌تواند وصیت کند. وصیت‌ها باید حکیمانه باشد.
علی ابن ابیطالب از دنیا می‌‌رود، عمری اشتیاق داشته است. برادرها وصیت نامه‌ی حضرت امام را یکبار دیگر بخوانید. وصیت نامه‌ی شهدا در چند جلد چاپ شده به نام سفیران نور، این را بخوانیم، ببینیم چه وصیت کرده‌اند. وصیت نشان دهنده‌ی فکر است. دعاهای بعضیها در حد ازدواج و قرعه و پیکان و سکه و در همین حد است. اما بعضیها دعاهایشان در حد عالی است. دعاهای ماه رمضان را دیده‌اید. «اللّهم أغن کلّ فقیر» (بحارالانوار،ج95،ص120) همه فقیر هستند.
یک خورده روح باید بزرگ باشد. وقتی دعا می‌کنید به عموم دعا کنید. روایت داریم: اگر به چهل نفر با عشق دعا کردی دعای خودت هم مستجاب می‌شود. اما اگر به دیگران دعا کردی فرشتگان به اهل خودت دعا می‌کنند.
شب قدر شب مهمی است شبی است که فرشته‌ها به زمین می‌آیند از امام پرسیدند: شب قدر را معین کنید یا شب21 یا شب23. امام فرمود: نمی‌گویم چه شبی است برای اینکه اگر بگویم همان یک شب است. اما اگر دو شب باشد هر دو شب را عبادت می‌کنید. همانطور که گنج را نمی‌گویم کجاست تا همه‌ی زمین را زیر و رو کنند آدم اگر بفهمد کدام کارش قبول شده خطرناک است. آدم باید همیشه بین خوف و رجاء باشد.
علی ابن ابیطالب در بستر خوابیده لحظات آخر را دارد.
6- امام خمینی در روزهای آخر عمر
من در اینجا یادی می‌کنم از امام راحل روز آخر عمرشان بود یا روزهای آخر عمرشان، گاهی چشمشان را باز می‌کرد گاهی از حال می‌رفت. چون عمل جراحی سنگینی روی بدنش شده بود. به آقای انصاری که بغل دستشان بود فرمودند که: اگر من از حال رفتم صدایم بزن برای نماز اول وقت. گفتند: چشم، بعد از چند دقیقه باز آقا از حال رفت. اول وقت شده آقای انصاری گفت رفتم صدایش بزنم دلم نیامد. خلاصه دلم نیامد و صدایش نزدم. ده دقیقه شد آقا خودش بیدار شد. فرمود: وقت شده؟ گفتم: بله، گفت: کی؟ گفتم: ده دقیقه قبل، فرمود: مگر من به شما نگفتم که اول وقت صدایم بزن!
کسی که از اول عمرش می‌خواسته نماز اول وقت بخواند ده دقیقه ناراحت است.
وصیت نامه‌ی امام و شهدا را بخوانید. و رئیس امامهای ما امیرالمومنین را، وصیت نامه‌اش را بخوانید.
7- علت توفیق مجلسی (ره)
در بحار از جلد 42 تا 46 جلدهایش برای همه‌ی وصیت نامه هاست. مجلسی چه توفیقی داشته، پدر مجلسی یک شب بلند می‌شود تا سحر نماز بخواند. حالی به او دست می‌دهد و بین خودش و خدا اشکی و دعایی و مناجاتی و حالی. وقتی می‌خواهد دعا کند فکر می‌‌کند چه دعایی کند. در آن موقع مجلسی در قنداق و در گهواره بوده و گریه می‌کند، گریه‌ی بچه باعث می‌شود که مسیر دعایش عوض شود. می‌‌گوید: خدایا این بچه که گریه می‌‌کند این را مبلغ دین قرار بده و این بچه می‌شود علامه مجلسی که 200 کتاب نوشته. ایشان کتابهایی نوشته که حملش برای آدم مشکل است، ورق زدن آن مچ را درد می‌آورد.
بیننده‌ها این شب 23 که دارید به دیگران دعا کنید. نمی‌دانید شاید بچه‌ی شما شهید رجائی و یا بازوی راست حضرت مهدی باشد.
سر قبر پیغمبر بودم یکی از علمای قم بود، به ایشان گفتم: اینجا رسول الله است. از این رسول الله یک همچین دعایی بکن. گفت: اُ! این دعا خیلی بزرگ است. گفتم: بابا کار به بزرگ و کوچکی‌اش نداشته باش. خود پیفمبر وقتی رفت در غار، تار عنکبوت از پیغمبر حافظت کرد. خدا بخواهد بهترین خلق را با تار عنکبوت حفظ می‌کند. شاید بچه‌های شما هم بازوی حضرت مهدی شدند. خدایی که «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/3) خدایی که دستور می‌دهد همه‌ی فرشته‌ها در شب قدر به زمین بیایند. در شب قدر یک کار خوب هزار برابر می‌شود. حالا که شب قدر یک رکعت نماز هزار رکعت است، از بین نبریم. استفاده کنیم.
8- وصیت نامه امیرالمؤمنین (ع)
امیر المومنین وصیت می‌کند: «أوصیکم بتقوی الله» (شرح‌نهج‌البلاغه، ج3، ص108) حسن جان حسین جان شما را به تقوی سفارش می‌کنم. دخترخانمها بروید سرتان را شب روی خاک بگذارید که دیگر موهایتان بیرون نباشد. با چه کسی لج می‌کنی؟ با خدا، با پیغمبر، با شهدا، با امام! دل چه کسی را می‌لرزانی. با یک فُکُل شما اول دل جوانی که نمی‌تواند ازدواج کند را می‌لرزاند. دوم دل خانواده‌های شهدا که جوانشان پرپر شده می‌لرزد. و دل آمریکا و جوانهای هرزه شاد می‌شود. این کار را نکن.
یک توبه‌ی واقعی کنید. شما را وصیت می‌کنم به تقوی و اینکه شما دنبال دنیا نروید. اگر چیزی از دنیا از دست شما رفت تأسف نخورید. حق بگویید، دشمن ظالم باشید و یار مظلوم. همه را به نظم وصیت می‌کنم.
خدایا، دهه‌ی آخر ماه رمضان پیغمبر رختخوابش را جمع می‌کرد. فاطمه به بچه هایش کمتر غذا می‌داد. تا خوابشان نگیرد.
خدایا، در شب قدر آنچه خیر و برکت داری برای بندگان خوبت مقدر می‌کنی همه‌ی آنها را برای ما مقدر بفرما.
خدایا، دل ما را ظرف رحمت خودت قرار بده.
خدایا، دل ما را از انواع عیبها و کینه‌ها و عیوب پاک بفرما.
خدایا، علی را از ما راضی و زیارتش را نصیب ما بفرما.
خود ما و نسل ما و بچه‌های ما را بهترین یار مهدی قرار بده.
خدایا رهبر ما، امت ما، ناموس و نسل ما، عقاید و افکار ما، مرزوبوم ما حفظ بفرما.
آمریکا را در ایران خوار کردی در دنیا هم خوار کن.
به دنیا رهبر عادل، حضرت مهدی را عرضه کن.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment