کیفیت و کمیت

موضوع بحث: کیفیت و کمیت 
تاریخ پخش: 09/06/68 
بسم اللّه الّرحمن الّرحیم
بحث این هفته کیفیت و کمیت است. این الفاظ فنی هستند. کیفیت یعنی چگونه، کمیت یعنی چقدر. نظر اسلام آیا این است که چگونه کار بکند یا این که نه چقدر کار بکند.
1- جامعه به کمیت بیشتر اهمیت می‌دهد
مثلاً کسی می‌گوید: من صد رکعت نماز خواندم، باید گفت: چگونه خواندی؟ پس باید دید اسلام طرفدار چقدر است، یا چگونه؟ چون بسیاری از اقشار مختلف ما به چقدر اهمیت می‌دهند. مثلاً 2000 کتاب خواندم یا چقدر رانندگی کردم و در جامعه بیشتر به چقدر می‌نازند و کسی نمی‌گوید: چگونه. می‌گوید: روزی یک جزء قرآن می‌خواند و یا 9 بار جبهه رفته است ولی چگونه؟ و حتی پول خرج کردن هم همین طور. مبلغ مهم نیست! با چه نیتی داده‌ای؟ و در چه شرایطی؟ خلاصه بحث ما هم امروز این است که به چگونه بنازیم یا به چقدر. در این زمینه من آیات و احادیثی گرد آورده‌ام.
آیات و خاطرات؛
2- در اسلام کیفیت مهمتر از کمیت است
1 – داستان صد شتر: شخصی شتری نحر کرد و آب گوشتی درست کرد و در خانه‌ی فقرا فرستاد. اتفاقاً درخانه‌ی کسی فرستاد و او ناراحت شد. که مگر من فقیر هستم! و زد زیر قابلمه‌ی آب گوشت و آن را ریخت و برای این که به طرف ثابت کند که من بیشتر دارم شتر کشت و این قدر این موضوع ادامه یافت که رسید به جایی که به خاطر رقابت صد شتر را کشتند. حضرت امیر(ع) فرمود: هیچ کس از این آب گوشت‌ها نخورد. چون به خاطر چشم و هم چشمی است. مثلاً کسی می‌گوید: هیأت ما فلان مقدار غذا می‌دهد. ولی از کجا و چطور این دیگ رفت بالا. یا سر چند نفر را کلاه گذاشته است؟ چند سال است آخوند شده‌ای؟ یا چند بار مکه رفته‌ای؟ و چند بار جبهه رفته‌ای؟ مهم نیست. این که چگونه رفتی مهم است.
3- نشاط و عشق در کار مهم است
مسئله‌ی نشاط و عشق در کار: عشق و نشاط در کار خیلی مهم است. قرآن می‌فرماید: نمازش را نمی‌خواهم به این دلیل که در حالت کسالت نمازخواند. «کُسالى‌‌»(توبه/54) «کارِهُونَ»(توبه/54) کسانی هستند که پول خرج می‌کنند و زکات می‌دهند ولی با کراهت انجام دادند. پس کار کسانی که نشاط ندارد بی کیفیت است.
زمان بنی اسرائیل کشته‌ای روی زمین بود، قبیله‌ی اول گفت: قبیله‌ی دوم کشته است و قبیله‌ی دوم هم گفت که قبیله‌ی اول کشته است. نزد حضرت موسی آمدند و ایشان هم از خدا خواست که روشن کند که قاتل کیست؟ خدا فرمود: گاوی را بکش و بزن به مرده، مرده زنده می‌شود و وقتی موسی(ع) این حرف را به بنی اسرائیل زد، آن‌ها خندیدند و مرتب می‌پرسیدند که گاو چه رنگی باشد چطوری باشد؟ و. . . و برای همین می‌گویند ایرادهای بنی اسرائیلی تا بالاخره «فَذَبَحُوها وَ ما کادُوا یَفْعَلُونَ»(بقره/71) یعنی کشتند و قاتل هم مشخص شد ولی چون عمل با نشاط انجام نشد. خداوند این عمل را قبول نکرد.
4- خدا کار افراد با تقوا را می‌پذیرد
3- مشرکین پول دادند که مسجد الحرام را بسازند، آیه نازل شد که: «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ»(توبه/17) مشرکین حق ندارند مسجد خدا را تعمیر کنند. مشرک ممکن است اسکناس زیادی داشته باشد، ولی چون روح درست و اخلاص ندارد، پولش هم قابل قبول نیست و الآن هم کسانی که برای ساختن مساجد و حسینیه‌ها می‌خواهند پول بدهند همین طور است. قرآن می‌فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»(مائده/27) یعنی خدا کار را از افراد با تقوی می‌پذیرد.
ما ماه رمضان افطاری می‌دهیم، عید، عیدی می‌دهیم و یا مهمانی می‌دهیم و کلی آدم را بنابر هر دلیلی دعوت می‌کنیم، اما باید دید کدامیک از این‌ها به خاطر خداست. پس تعداد نفرات و مقدار پولی که خرج می‌شود، مهم نیست. بلکه مهم این این است که چه مقدار از آن به خاطر خدا بوده است.
5- کمک در هنگام سختی مهم است
آدم داریم که: «مَادُّ الْقَامَهِ قَصِیرُ الْهمه»(نهج‌‌البلاغه، خطبه‌‌234) یعنی قدش بلند است و همتش کوتاه است و این سخن از نهج البلاغه است، پس کیلویی نیست. کسی هست چند پسر 86 کیلویی دارد ولی یکی از این‌ها یک رکعت نماز نمی‌خواند، یا جبهه نمی‌رود و کار خیری انجام نمی‌دهد یا همه‌ی بچه هایش باسواد هستند ولی در کوچه بی سواد زیاد وجود دارد. قرآن می‌فرماید: «الَّذینَ اتَّبَعُوهُ فی‌‌ ساعَهِ الْعُسْرَهِ»(توبه/117) افرادی بودند که پیامبر را در زمان بدبختی تبعیت و کمک می‌کردند و این‌ها ارزش دارند. یک زمان مرگ بر شاه به اندازه‌ی چند سال نماز مستحبی ارزش داشت، ولی وقتی همه گفتند مرگ بر شاه، ما هم گفتیم و این مرگ بر شاه هم یک قران(یک ریال) نمی‌ارزد. پس «فی‌‌ ساعَهِ الْعُسْرَهِ» یعنی کیفیت مهم است. اگر به طلبه یا دانشجوی دکترا کمک کردی، مهم است. نه این که وقتی دکتر شد و یا راه به جایی پیدا کرد.
نماز در بیابان: حدیث برای راننده‌های کامیون دیدم که کسی که در بیابان تنها نماز می‌خواند این نماز را خدا و فرشته‌ها دوست دارند. داریم که در نماز مقداری از آن قبول می‌شود که حضور قلب داری و حواست جمع است و ممکن است کسی 1000 رکعت نماز بخواند ولی یک دقیقه از آن هم قبول نباشد. اما در مقابل حدیث داریم اگر کسی 2 رکعت نماز مورد قبول بخواند، نجاتش می‌دهد.
6- در عبادات و کارها کیفیت و چگونگی مهم است
به علی(ع) گفتند: خیلی زحمت می‌کشی؟ حضرت امیر(ع) فرمود: والله نمی‌دانم که یکی از این‌ها قبول است یا نه و فرمود: والله قسم اگر بدانم یکی از این‌ها قبول شده است این قدر خودم را خسته نمی‌کنم. به بلال گفتند: بیا اذان بگو، ثواب دارد. بلال گفت: نه هر الله اکبری ثواب ندارد، من فقط برای نمازی اذان می‌گویم که پیش نماز آن پیامبر(ص) باشد.
الآن آل سعودی نماز می‌خواند ولی هیچ کس نمی‌ترسد. اما امام فتوا می‌دهد و راهپیمایی چند صد هزار نفری در لندن بر پا می‌شود و فتوایی که انگلستان را تکان بدهد فتوا است. خلاصه برادرها و خواهرها باید ببینیم چه کارهای کیفی انجام داده‌ایم؟
در حدیث داریم «ضربه علی یوم الخندق أفضل من عباده الثقلین»(إقبال‌‌الأعمال، ص‌‌467) پیامبر فرمود: و شیعه و سنی نقل کرده‌اند که یک ضربه‌ی علی(ع) در جنگ خندق به اندازه‌ی کل عبادت‌ها ارزش دارد. چون کیفیت و چگونگی داشت. در اسلام مبلغ مهم نیست، نسبت مهم است. کسی صد تومان دارد، 1 تومان می‌دهد و کسی صد میلیون دارد و یک میلیون می‌دهد. ولی چون هر دو یک صدم مال خودشان را داده‌اند، ثواب برابری خواهند برد.
7- محافظت از نماز و نخوابیدن بین الطلوعین
نماز شب 11رکعت است 4 تا دو رکعتی به نام نماز شب. یک دو رکعتی به اسم شفع و یکی هم وتر. که اسم این‌ها مهم نیست. اما یکی خوابش نبرده و نماز شب می‌خواند و دیگری از خواب بیدار شده است و نماز شب می‌خواند. چرا قرآن می‌فرماید: «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطى‌‌ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتینَ»(بقره/238) قرآن فرموده: مواظب نماز خودتان باشید بخصوص نماز ظهر. چون کسی در هوای داغ برای نماز ظهر، حال جماعت ندارد.
با کمال تأسف بگویم که ما صبح‌ها در تهران به ندرت صدای اذان می‌شنویم. و حال نداریم بلند شویم و حال که شب‌ها کوتاه است نباید دیر بخوابیم که نماز صبح دیر بشود. اما در کشورهای دیگر حتی در آفریقا وقتی اذان می‌شود مثل ماه رمضان این جا، در تمام کوچه‌ها صدای اذان می‌آید و در پاکستان هم همین طور و در تمام سال همین طور است. و در ترکیه و پاکستان و تانزانیا که من بوده‌ام همه همین طور است، اما در تهران با کمال تأسف پیش نمازها هم دیگر صبح‌ها نماز نمی‌خوانند و درهای مسجد را بسته‌اند و گویی صبح‌ها در حال خارج شدن از میدان است. درصورتی که نماز صبح خیلی مهم است. گاهی می‌پرسند خودسازی چگونه است؟ ما که بلد نیستیم ولی اول نمازصبح خودتان را بخوانید، خودش خودسازی است. پدران ما نماز می‌خوانند و بین الطلوعین راه می‌رفتند. و چقدر خواب بین الطلوعین بد است و خوب است که انسان شب‌ها زود بخوابد و صبح‌ها بعد از نماز نخوابد. . .
ما هوای تمیز را می‌خوابیم و هوای آلوده را استفاده می‌کنیم. قرآن می‌فرماید: گاهی مردم گناه می‌کنند و ما خوبی‌ها را از آن‌ها می‌گیریم. «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ»(نساء/160) بنی اسرائیل گناهی کردند و ما چیزهای خوب را از آن‌ها گرفتیم.
حدیث داریم اگر کسی گناه بکند خدا توفیق نماز شب را از او می‌گیرد. و ما هم از هوای تمییز و بین الطلوعین محروم شده‌ایم. اگر محصلین شب‌ها زود بخوابند و بین الطلوعین مطالعه کنند، در یک ساعت به اندازه‌ی چند ساعت شب چیزی می‌فهمند. البته اول سخت است ولی عادت می‌کنید.
نماز عالم: دو رکعت نماز عالم از نماز بسیار جاهل برتر است. یا حدیث داریم نشستن در کنار عالم بر روی خاک بهتر از نشستن برروی قالی کنار غیر دانشمند است. گاهی بچه‌ها می‌گویند: اگر کنار پدرمان کار کنیم، کمتر پول می‌دهد تا غریبه. اما چگونگی مهم است «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»(بقره/83) یعنی این چگونگی دارد ولی پول زیاد غریبه چگونگی ندارد.
8- حاجی واقعی کم است
یک سال مکه حاجی خیلی بود، یک نفر به امام گفت: چقدر حاجی زیاد است. اما امام صادق(ع)فرمود: «مَا أَکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِیجَ»(بصائرالدرجات، ص‌‌358) یعنی این‌هایی که توی سرخودشان می‌زنند و ناله می‌کنند زیاد هستند، ولی حاجی واقعی کم است.
حجی که در آن برائت نباشد که حج نیست و مرگ بر کفار باید در آن باشد وگرنه آدم توی شهر خودش هم می‌تواند نماز بخواند. پس می‌رویم مکه تا همه جمع شویم و مانور بدهیم و دشمنان روی ما حساب کنند و قدرت خود را نشان بدهیم و میتینگی باشد. ولی اگر سلمان رشدی از این همه حاجی بترسد و از رهبر انقلاب بترسد، موی رهبر انقلاب به تمام حجاج شرف دارد. ولی حتی اگر سلمان رشدی مکه هم رود توهین بکند، کسی با او کاری نخواهد داشت.
مردم! جوان‌ها! به مبلغ کم، حقوق کم، کم داشتن بچه، مقدار و. . . اهمیت ندهید، چون چقدر مهم نیست و پیامبر فقط یک فاطمه داشت و علی اصغر6 ماه بیش‌تر نداشت و حاج احمد آقا می‌گفت: امام 200 کتاب بیش‌تر نداشت، اما من چندین هزار جلد کتاب دارم ولی یک سوسک هم از من نمی‌ترسد و قرآن می‌فرماید: کسی که کتاب زیاد دارد ولی خودش مایه‌ای ندارد مثل الاغی است که کتاب بار می‌کند. آقا می‌گوید: من دیپلمه هستم ولی درکوچه دردی را دوا نکرده است یا گاهی فقرا دور هم جمع می‌شوند و مثلاً کوچه‌ی خود را آسفالت می‌کنند، اما گاهی در کوچه‌ای کلی پول دار وجود دارد ولی هیچ خاصیتی ندارند. پس مهم استفاده کردن از علم و پول است.
9- گاهی مال بی‌برکت و باعث عذاب می‌شود
خدا می‌داند ما افرادی داریم که در کنکور قبول شده‌اند ولی به خاطر شرایط بد مالی نمی‌توانند تحصیل کنند. خوب! یک پول دار می‌تواند بگوید: پول از من، مغز از تو و پول دارها می‌توانند برای این مملکت متخصص بسازند. خداوند برکت را از برخی پول‌ها گرفته است. رسول اکرم(ص) به جایی رسید، پرسید: می‌شود از شیر این حیوانات بخوریم. طرف گفت: نه! پیامبر فرمود: خدا این قدر به تو بدهد که خیلی بشود. جای دیگر رفت و از کسی که یک بز داشت شیر خواست و او داد. پیامبر(ص) فرمود: خدا این قدر به تو بدهد که کافی باشد. مردم به پیامبر اشکال کردند که چرا این طور دعا کردید؟ پیامبر فرمود: به فرد اولی نفرین کردم. و این هم اگر خیلی داشته باشد، دیگر از گلوی خودش هم چیزی پایین نمی‌رود. قرآن می‌فرماید: گاهی به برخی خیلی می‌دهیم تا او را زجر دهیم. «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا»(توبه/55) یعنی به او چیزی می‌دهد تا او را عذاب کند، چون وقتی به او داد خواب از سرش می‌پرد. ما حدیث داریم گاهی افرادی که پول آن‌ها برکت ندارد، خدا در سرشان می‌اندازد که بنایی کنند. البته فرق این‌ها با قارون این است که زمین قارون و پولش را با هم گرفت، اما زمین اول پول‌های ما را می‌گیرد، بعد که پولمان تمام شد، خودمان را می‌گیرد. قرآن در مورد قارون می‌فرماید: «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ» یعنی خودش و خانه‌اش را با هم گرفت. ولی درمورد ما «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ»(قصص/81) یعنی اول پول و خانه را و سپس ما را خواهد گرفت.
مهم قیمت خانه و استخر داشتن آن نیست یا این که چه ماشینی داری. مهم این است که تا بحال چند نفر را با آن سوار کرده‌ای؟ غصه خواهند خورد کسانی که دارند ولی استفاده نکرده‌اند. هارون الرشید لحظه‌ی مرگ گفت: قبری کنار بستر من بسازید و ساختند. سپس به قبر نگریست و گفت: «ما أَغْنى‌‌ عَنِّی مالِیَهْ هَلَکَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ»(بقره/29-28) قدرت داشتم، پوچ شد. زور داشتم، پوچ شد و مال داشتم هیچ شد و این را گفت: و به درک رفت. پس سعی کنیم از چیزهایی که داریم استفاده کنیم. گاهی افراد حتی در چیزهایی بخیل هستند که استفاده از آن باعث کم شدن هم نمی‌شود. مثلاً می‌آید زیر درخت بنشیند، می‌گوید: بلند شو برو. خوب، کم که نمی‌شود ولی روح خبیثی دارد.
حدیث داریم اگر کسی برود مکه و عوض نشود، شترش حاجی شده است و خودش حاجی نیست. چون قدیم با شتر حج می‌رفتند. قرآن در مورد کعبه می‌فرماید: «وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتیقِ»(حج/29) پیرامون خانه‌ای که عتیق است، طواف کنید. عتیق به معنای آزاد است یعنی پیرامون خانه‌ی آزاد طواف کنید تا درس آزادی بگیرید. خود قرآن هم به کسی بند نیست «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى‌‌»(نجم/4) پیامبر هم بند به کسی نیست و هیچ بیعتی بر گردن پیامبر نیست.
بد نیست نکته‌ی لطیفی بگویم. تمام کسانی که بر پیامبر حق داشتند، مثل این که شیر داده بودند و. . . همه تا 40 سالگی از دنیا رفتند و در آن زمان هیچ کس بر پیامبر حقی نداشت. اما مسلمانانی که قرآن و کعبه و پیامبر آزاد دارند، خودشان آزاد نیستند. قرآن می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»(مومنون/2-1) یعنی مقدار نماز مهم نیست مهم این است که در نماز خاشع باشی.
10- در نماز و خواندن قرآن حضور و تدبر باشد
کسی همین طور که نماز می‌خواند با ریش خود بازی می‌کرد. امام قدری به او نگریست و گفت: او اگر حضور قلب داشت چنین نمی‌کرد. اما گاهی ما در نماز همه‌ی کارهایمان را انجام می‌دهیم و ما فراموش می‌کنیم در حضور خداهستیم. ما اگر در جلوی دوربین عکاسی باشیم فراموش نمی‌کنیم. قرآن می‌فرماید: «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن»(نساء/82) قرآن می‌فرماید: با تدبر قرآن بخوان و نمی‌گوید: چقدر بخوان. حضرت فرمود: من می‌توانم در یک روز تمام قرآن را بخوانم، ولی این کار را نمی‌کنم. چون می‌خواهم فکر کنم و وقتی به آیات بهشت رسیدم بگویم: خدایا به من لطف کن و وقتی به آیات جهنم رسیدم بگویم: خدایا مرا ببخش و. . . پس چقدر خواندن مهم نیست. و چقدر سن بسیجی‌های ما کم بود و مثلاً بچه‌ای 13 ساله بود. ولی چگونگی کار آن قدر مهم بود که رهبر انقلاب فرمود: رهبر من همان پسر 13 ساله است. دانش آموزان و محصلین ما چقدر کتاب می‌خوانند و مقدارش آن قدر زیاد است که شب امتحان درس‌های مختلف را باهم قاطی می‌کنند، ولی چگونگی و تحلیل وجود ندارد و هضم نمی‌شود.
در سخنرانی‌های مسجد ممکن است 2 ساعت حرف بزند، ولی هیچ نداشته باشد. اما اگر مثل مکتب باشد و 10 دقیقه آقا صحبت کند و همه با قلم و دفتر بیایند و شبی دو تا حدیث خوانده شود، همه‌ی مسجدی‌ها مثل اصحاب امام صادق(ع) می‌شوند که هزار یا 10 هزار حدیث حفظ بودند.
شیشه‌ی گلاب مهم نیست اگر چه بزرگ است ولی شیشه‌ی کوچک عطر مهم است. «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»(قدر/3) «لَیْلَهُ الْقَدْرِ» هم یک شب است ولی «خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» یعنی از هزار ماه برتر است یعنی 83 سال و خورده‌ای. پس مهم نیست چقدر پول داری یا درس خواندی یا چقدر عمر کرده‌ای. مثل پیرزن‌ها که می‌نشینند و نوه و نتیجه‌های خود را می‌شمارند و. . .
خلاصه در اسلام چگونگی مهم است و قرآن چند مرتبه می‌فرماید: «وَ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ»(مائده/103)، «بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ»(نمل/61) و از اکثریت انتقاد کرده است. پس ببینیم چه کرده‌ایم و چه می‌توانیم بکنیم و ما خیلی بیش از این که هستیم می‌توانیم کار انجام دهیم. اگر به ما بگویند: چقدر قدرت دویدن داری؟ می‌گوییم: 2 کیلومتر. ولی اگر یک گرگ دنبال ما بدود 30 کیلومتر می‌دویم و ما هم هنوز همه‌ی استعدادهایمان شکوفا نشده است. اگر قوی‌ها ضعفا را کمک کنند، قوی‌ها تجدیدی‌ها را کمک کنند، محلی که همه پول دارند بنشینند بگویند ما مشکل فلان روستا را حل کنیم و. . . خیلی از مشکلات حل خواهد شد.
خدایا، به حق محمد و آل محمد به ما توفیق بده اعمالمان از کیفیت و کمیت عالی برخوردار باشد. خدایا، عمر ما مهم نیست به عمر ما برکت بده تا دقایق آن با برکت باشد. پیامبر دعا می‌کند و در قرآن می‌گوید: «وَ جَعَلَنی‌‌ مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ»(مریم/31) مهم نیست چقدر عمر کنم، مهم این است که برکت داشته باشد. 30 سال با برکت از صد سال بی برکت بهتر است. خدایا، عمر، حرف، بیان، قلم، بچه و خانه‌ی با برکت به ما عنایت بفرما.
آخوندی در آفریقا من را به خانه‌اش برد که اتاقی 10متری داشت و گفت: هزار بچه‌ی سیاه پوست را در این اتاق قرآن یاد داده‌ام و اتاقش هم سیاه بود. ولی ما این قدر خانه‌ها و اتاق‌های بزرگ داریم ولی یک بار هم نشده است که در آن اتاق بچه‌های کوچه را که ول هستند، در آن جمع کند و بستنی به آن‌ها بدهد و یک حدیث به آن‌ها یاد بدهد. این قدر سالن‌ها بلا استفاده هستند و این قدر در اتاق‌های تنگ قرآن یاد گرفته‌اند و اسلام آموخته‌اند. خدایا به خانه، بیان و فکر، نسل و ذریه‌ی ما برکت، کیفیت و چگونگی مرحمت بفرما. رهبر عزیز انقلاب را به سلامت بدار.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment