کودک و فرزند – 2

موضوع بحث: کودک و فرزند – 2
تاریخ پخش: 8/9/69

بسم الله الرحمن الرحیم

مسئله بچه داری و نوزاد و. . . مباحث مهمی است که به کار تربیت ارتباط دارد. لذا از جلسه قبل روی این مسئله کار کردم. ولی مباحث را به صورت مرحله‌ای بیان کردم، چون در تربیت نسل از قدم اول مثلاً انتخاب همسر گرفته، تا مراحل بعد از انتخاب همسر، عقد، آمیزش، حاملگی، زایمان، مراحل نامگذاری و عقیقه و بعد محبت و تعلیم و یک سری مسائل این چنینی در پیش رو است.
ما در جلسه قبل تا عقیقه جلو آمدیم و این جلسه بحث‌های ما به صورت تیتروار عقیقه، تغذیه، شیر مادر، محبت، احترام کودکان، وظایف پدر و مادر نسبت به بچه، ایجاد تسهیلات و مقدار آن، توجه به روحیات بچه، کودکان یتیم، شکل بچه، و از این مسائل است که خدمتتان عرض می‌کنم.
1- ارزش فرزند و فرزند ارزشمند
اصولاً بچه یا خیر و یا شر است. بینش‌ها فرق می‌کند. یک روز یک نفر گفت حمام جای بدی است انسان بدن لخت همه را می‌بیند. امیرالمومنین(ع) فرمود: حمام جای خوبی است برای این که انسان را به یاد خود می‌آورد؛ حالا که لخت شده است، یک وقت او را لخت می‌کنند. وقتی صابون می‌زند یادش می‌افتد که یک وقتی به او صابون می‌زنند. مهم این است که آدم از صابون زدن و از لخت شدن و از آب گرم چه استفاده‌ای بکند.
اگر یک سالن بزرگ را به فوتبالیست بدهید، می‌گوید: «اینجا برای گل زدن خوب است. » اگر به بازاری بدهید، می‌گوید: «اینجا برای انبار خوب است. » اگر به معلم بدهید می‌گوید: «اینجا برای سالن امتحانات خوب است. » هرکسی از زاویه خودش نگاه می‌کند.
یک روز حسن بصری گفت: بچه چیز نحسی است. برای اینکه اگر زنده باشد بار است، بمیرد غصه است. زنده‌اش بار است و مرگش غصه است. امام زین العابدین(ع) فرمودند: خوب این دید، دید حسن بصری است. «کَذَبَ وَ اللَّهِ نِعْمَ الشَّیْ‌ءُ الْوَلَدُ إِنْ عَاشَ فَدَعَّاءٌ حَاضِرٌ وَ إِنْ مَاتَ فَشَفِیعٌ سَابِقٌ»(الدعوات/ص‌285) به خدا دروغ می‌گوید، فرزند چیز خوبی است. زنده باشد یک دعائی است، و اگر بمیرد یک شفیعی است.
پس کودک ارزش است. ولیکن در جلسه قبل بحث کنترل نسل را گفتیم که آیا با این بحثی که در جامعه مطرح است، بچه داشته باشیم یا نداشته باشیم؟ من امروز صبح نمونه هایش را در روایت‌ها دیدم و برای شما می‌خوانم. ببینید تعبیراتی داریم که «مَا مِنْ قَوْمٍ وُلِدَ فِیهِمْ مَوْلُودٌ ذَکَرٌ إِلَّا حَدَثَ فِیهِمْ عِزٌّ لَمْ یَکُنْ»(أمالی طوسی/ ص‌511) بچه‌ای که بدنیا می‌آید با خود یک عزتی می‌آورد که آن عزت قبلاً نبوده است. یعنی هر فردی که متولد می‌شود باید در جامعه سبب عزت شود. در حدیث داریم: «الْوَلَدُ الصَّالِحُ»(کافی/ ج‌6/ ص‌2) در بعضی از حدیث‌ها داریم: «بچه نیکوکار» در جای دیگر داریم: «الْوَلَدُ الْبَارّ»(الجعفریات/ ص‌194) «اولاد خدمتگزار» درحدیث دیگر داریم: فرزند خوب است، اما فرزندی که «وَلَدٌ یَسْتَعِینُ بِهِ»(مشکاهالأنوار/ ص‌262) به پدرش کمک کند. درحدیث دیگر داریم: «مِیرَاثُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدٌ یَعْبُدُهُ مِنْ بَعْدِه»(کافى/ ج‌6/ ص‌3) «یَعْبُدُهُ» بچه باید بندگی خدا کند «مِنْ بَعْدِه» از بدو تولد «وَلَدٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ»(کافی/ ج‌7/ ص‌57).
اولاد یا خوب است یا خوب نیست. در جلسه قبل گفتیم یک وقت بچه‌ها که به دنیا می‌آیند، وقتی می‌گویند فلانی 6 بچه دارد، می‌گویند: 6 تا شکم دارد. بخورند، بعد نخورند، بی حال، بی کار، بی عار، بی سواد. آن هم شکم‌هایی که به قول آن آقا که می‌گفت: زن‌های ایرانی به خاطر اینکه در زمان کودکی به بچه‌ها آش رشته می‌دهند شکم او را کش می‌دهند و گرنه بعضی کشورها، یک سوم ما غذا می‌خورند و هم اندازه ما زور دارند. از بچگی مثل پای بزرگ که کفش را گشاد می‌کند، این‌ آش رشته، شکم ایرانی را کش داده است. دوبرابر می‌خورد و نصف کار می‌کند.
یک کسی می‌گفت: من مسافرت را خیلی دوست دارم. گفتند: چرا؟ گفت: چون مسافرت سه تا حسن دارد. گفتند: چیست؟ گفت: «خوراک دوبله، نماز نصفه، کار هیچی»
2- کنترل نسل خوب یا بد
حالا سؤال این است که آیا کنترل نسل خوب است یا نه؟ مهم این است که با چه دیدی به آن نگاه کنیم. دیدی که در اسلام است این است که عزت هر بچه سبب عزت جمهوری اسلامی بشود، اگر عزت بود، اگر صالح بود، اگر بازو بود، «یَسْتَعِینُ» به معنی «استعانت» اگر کمک بود، اگر عبد بود و اگر برای پدرش سبب استغفار شد، هر که او را دید بگوید: «خدا پدرت را رحمت کند که یک همچنین بازو و مغزی به جمهوری اسلامی تحویل داد. » اگر حرکت او طوری بود که یا خود بچه یا مردم برای پدرش استغفار کردند، عبد خدا، بازو، یاری، نیکوکاری، عزت و. . . بود. اگر از این بچه‌ها کسی 45 تا هم داشته باشد بهتر از این است که 44 تا داشته باشد. چون 40 تا بچه 40 تا مغز و 40 تا بازو است. اما اگر بچه بی کار، بی حال، بی آر و بی سواد و. . . بود، این بچه را که همه در آن مانده‌اند، کنترل نسل می‌گویند.
باید در چه نسلی و در چه شرایطی باشد؟ اصل بر بچه دار شدن است. کنترل نسل یک استثنایی است و برای جامعه‌ای است که آن بی حال‌ها و بی سوادها و. . . را دارد.
از همه گذشته مسئله هجرت است. این‌ها 7 مورد حدیث بود. یعنی در یک حدیث داریم: «عِزٌّ لَمْ یَکُنْ». یعنی در هر مولودی باید عزتی بوجود بیاید «لَمْ یَکُنْ» عزتی که قبلاً نبوده یعنی یک کار نو کند. آخر بعضی‌ها کارشان یک کار کاذب است. باشد یا نباشد فرقی نمی‌کند. آدم باید در جامعه کاری کند که اگر ایشان نبود، کار بخوابد.
بعضی کارها، کارهای تشریفاتی است و بود و نبودش فرقی نمی‌کند. «عِزٌّ لَمْ یَکُنْ» یعنی عزت نو، صالح، بازو، «یَسْتَعِینُ»، «عضد»، «یعبد»، «یستغفر» 7 مورد حدیث است. کتابی اخیراً چاپ شده به نام «الحدیث» که عربی است، همه‌ی آن حدیث است. من همه‌ی کتاب را خوانده‌ام. تقریبا 40 حدیث از آن درآوردم. مثلاً فرض کنید 1500 حدیث دارد که برای طفل است. 7 مورد آن این است که نسل کنترل شود. آن نسل بی حال‌ها، بی سوادها و. . . کنترل شود.
3- برکات فرزند صالح
حدیث داریم حضرت عیسی(ع) از کنار قبری عبور می‌کرد. دید صاحب قبر عذاب می‌شود. سال بعد که عبور کرد، دید عذاب برداشته شده است. حضرت سوال کردند. گفت: خداوند به صاحب این قبر اولادی داده است. او جاده‌ای را آسفالت کرده است. «فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَى یَتِیماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ»(کافی/ ج‌6/ ص‌3) یک طریقی را اصلاح کرد. حالا خاری، تیغی، سنگی، چاله‌ای، چون جاده مردم را صاف کرد، خداوند به خاطر این عمل خیر عذاب را از پدرش برداشت.
«وَ آوَى یَتِیماً» واقعاً آدم یک وقت آدم‌هایی را می‌بیند که من خودم به عنوان این که یک طلبه هستم، شرمنده می‌شوم. پریروز با یک مهندسی به سمت کرج می‌رفتیم. در ماشین یک چیزی گفت: و من یک خرده نگاهش کردم. گفتم: خوشا به حالت چه توفیقی داری؟ گفت: من 15 روز یکبار، 20 روز یکبار، یک ماشین می‌گیرم چند تا بچه یتیم را می‌برم چرخ و فلک بازی می‌کنند. آنجا هم برای آنها بستنی، آجیل یه چیزی می‌خریم و با آنها صحبتی می‌کنیم و برمی گردیم. گفتم: چقدر خرجت می‌شود؟ گفت: تقریبا 15 هزار تومان. ماهی یک بار این کار را می‌کنم. و این کار را برای قیامتم گذاشته‌ام، در دنیا هم خوب کار می‌کنم. هنرم و نقشه‌های ساختمانی که می‌دهم درجه یک است و پول هم زیاد دارم و وضع مالی من خوب است، این را هم برای قیامتم گذاشته‌ام.
حالا به هرکسی نان و آب می‌دهم. یک دانشجویی که قبول شده ولی پدر و مادرش نمی‌توانند او را تهران یا اصفهان یا شیراز یا مشهد بفرستند، من یک خوابگاه می‌سازم که 50 تا پزشک اضافه شود که فردا از هندوستان، پاکستان و. . . پزشک نیاوریم. پس می‌شود این‌ها را انجام داد. و ما مالمان را می‌گذاریم و می‌رویم. «الْوَلَدُ الْبَارّ». او جاده آسفالت کرد عذاب را از روی پدرش برداشتند. «وَ آوَى یَتِیماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ» به خاطر این عمل و به خاطر کار بچه، پدر مورد لطف قرار گرفت.
اما یک بچه هم بد است. خانه‌هایی که بچه بد داشته باشد، حکم باغ وحش را دارد. امیرالمومنین(ع) فرمود: «وَلَدُ السَّوْءِ یَهْدِمُ الشَّرَفَ وَ یَشِینُ السَّلَفَ»(غررالحکم/ ص‌407) بچه بد شرف را منهدم می‌کند. «وَ یَشِینُ السَّلَفَ» گذشته و آینده را به تاراج می‌دهد. خلاصه اینکه چه بچه‌ای باید کنترل شود؟ حسن بصری گفت: بچه چیز نحسی است. بودنش بار است، بمیرد غصه است. امام سجاد(ع) فرمود: «کَذَبَ وَ اللَّهِ نِعْمَ الشَّیْ‌ءُ الْوَلَدُ إِنْ عَاشَ فَدَعَّاءٌ حَاضِرٌ وَ إِنْ مَاتَ فَشَفِیعٌ سَابِقٌ»(الدعوات/ص‌285) به خدا دروغ است. بچه «إِنْ عَاشَ فَدَعَّاءٌ حَاضِرٌ»، «عاش» یعنی «عیش» زندگی کند، معیشت کند، یک دعائی است و اگر هم «وَ إِنْ مَاتَ فَشَفِیعٌ سَابِقٌ». از دنیا برود روز قیامت پدر و مادرش را شفاعت می‌کند.
4- فرزند دختر یا پسر
حالا پسر یا دختر؟ روایاتی که برای دختردار شدن است خیلی بیش‌تر از روایات دیگر است. پسر هم خوب است. داریم که «الْبَنُونَ نِعْمَهٌ»(کافی/ ج‌6/ ص‌6). اولاد پسر هم نعمت است. اما داریم که کسانی را که اولاد اولشان دختر است، معلوم می‌شود که خانمش مبارک است. «مِنْ یُمْنِ المَرْأَهِ أَنْ یَکُونَ بِکْرُهَا جَارِیَهً‌ای أَوَّلُ وَلَدِهَا ابْنَهً»(النوادر راوندی/ ص‌24). از خوش قدمی خانم است که اولاد اول دختر باشد. و داریم که اگر هدیه خریدید و به خانه آمدید اول به دختر بدهید.
یک چیزی که بسیار مهم است و می‌ترسم آن را بگویم، که یا فردا در تلویزیون پاک کنند یا مسئولین مملکتی به من اخطار دهند. ولی من می‌خوانم. حالا اختیار با خودشان است. داریم آدم‌هایی که خیلی دختر دارند مالیات ندهند. چون بعضی‌ها، دختر خیلی دارند و پول هم دارند، آنها مالیات بدهند. اما کسانی که دختر زیاد دارند و پول ندارند، مالیات ندهند. چون بچه پسر می‌تواند پول گیر بیاورد. اما قدرت تولید دختر، همین طور که در مسائل تربیتی قوی‌تر است در مسائل اقتصادی ضعیف‌تر است. در تربیت آدم‌ها قوی‌تر است. اما در اقتصاد اسکناس کم رنگ‌تر است. شوخی هم ندارد. با شعار هم درست نمی‌شود که دختر و پسر مساوی هستند. مگر استکان و نعلبکی مساوی هستند؟ نخیر، دو چیز هستند برای دو کار متفاوت. اگرهمه تیترهای روزنامه هم بنویسند فایده ندارد.
حدیث آن این است. «وَ مَنْ یَکُنْ لَهُ ثَلَاثٌ». کسی که سه دختر دارد. «أَوْ مِثْلُهُنَّ مِنَ الْأَخَوَاتِ» یا سه خواهر دارد و باید خرجشان را بکشد یا از سه تا بیشتر باشند «وُضِعَ عَنْهُ الْجِهَادُ وَ الصَّدَقَهُ» زکات و جهاد از او برداشته می‌شود. چون او باید سه تا خواهر یا سه تا دختر را اداره کند.
کسانی که سه تا خواهر یا دختر دارند «وَ مَنْ یَکُنْ لَهُ ثَلَاثٌ أَوْ مِثْلُهُنَّ مِنَ الْأَخَوَاتِ وُضِعَ عَنْهُ الْجِهَادُ وَ الصَّدَقَهُ»(مکارم‌الأخلاق/ ص‌219) صدقه در اصطلاح ایرانی ما، یعنی پول‌هایی که در صندوق برای کمیته امداد می‌اندازیم. در قرآن صدقه به معنی زکات است. زکات که مالیات اسلامی است و جهاد از کسی که سه تا دختر دارد یا سه تا خواهر دارد. روایاتی داریم که پیامبر در شب معراج وقتی می‌خواست برگردد، خداوند گفت: «فَقُلْ لآِبَاءِ الْبَنَاتِ لَا تَضِیقَنَّ صُدُورُکُمْ عَلَى بَنَاتِکُمْ فَإِنِّی کَمَا خَلَقْتُهُنَّ أَرْزُقُهُنَّ»(عیون‌أخبارالرضا/ ج‌2/ ص‌3) به پدران دخترها بگو یک وقت برای دخترهای زیادی غصه نخورید. همینطور که خلقشان کردم، رزقشان را هم می‌دهم. غصه نخورید.
و باز روایاتی داریم که در خانه‌هایی که دختر زیاد است. دائماً فرشته‌ها می‌آیند و برای پدر و مادرشان برای هر یک شبانه روز یکسال عبادت می‌نویسند. کسی که چند دختر در خانه‌اش داشته باشد هر شبانه روز او، پاداش یک سال عبادت است. (این را هم برای ارزش دختر بیان کردم)
تقریبا 98 درصد روایات احترام به دختر برای پیامبر است، نه امامان دیگر. این به خاطر این است که در زمان پیامبر دخترها خیلی تحقیر می‌شدند. چون آن زمان در ذلیل کردن دختر فشار بود و پیامبر روی عزیز کردن دختر اصرار داشت. ولی خود این یک مسئله تربیتی است که باید آدم در آنجایی که موج زیاد است موج گیر باشد.
روایات و احادیث بسیار داریم که از سعادت انسان این است که اولادش شبیه به پدر و مادرش باشد. که وقتی کسی او را دید، بگوید شکل پدرش است. این سعادت است. حالا اگر یک بچه‌ای به دنیا آمد که نه شکل پدرش است و نه شکل مادرش است، نباید مشکل ساز شود. سه تا برادر هستند، البته حالا من اسم آنها را نمی‌برم. در مسائل سیاسی دارای سه رقم فکر هستند. (خط‌های سیاسی) من یک وقت گفتم: شما از یک پدر و مادر هستید؟ گفت: واقعیتش بله از نظر طبی از یک پدر و مادر هستیم. اما از نظر فکری نه از یک پدر هستیم و نه از یک مادر. گاهی در خانه‌ها مثلاً خواهر و برادر با هم اختلاف دارند.
اگر کسی بچه دار شد و این بچه نه شکل مادر است نه شکل پدرش است. آن وقت حدیث داریم کسی حاشا نکند. چون در تاریخ هم داریم یک کسی به دنیا آمد که سیاه پوست بود. پدر سفید، مادر سفید ولی بچه مثل آفریقائی‌ها سیاه پوست بود. پدر گفت: از من نیست. خلاصه قصه را خدمت حضرت کشیدند. فرمود: نه هیچ کس حق حاشا کردن ندارد، چون خداوند اراده می‌کند بچه‌ای را خلق می‌کند. شکل آن دست خودش است. «فَلَا یَقُولَنَّ أَحَدٌ لِوَلَدِهِ هَذَا لَا یُشْبِهُنِی وَ لَا یُشْبِهُ شَیْئاً مِنْ آبَائِی»(من‌لایحضره‌الفقیه/ ج‌3/ ص‌484). کسی حق ندارد به بچه‌اش بگوید: این بچه شباهت به من ندارد. شکل پدرم نیست، شکل عمویم نیست. لازم نیست بچه‌ها شکل پدر و مادر باشند. گاهی پدر و مادر چشم هایشان مشکی است، بچه چشمش زاغ می‌شود. پدر و مادر موهایشان یک رنگی دارد، مو‌های بچه رنگ دیگر دارد. در عین حال باعث فتنه می‌شود. این‌ها که می‌گویم حدیث‌های آسانی نیست. خانواده‌هایی به خاطر اینکه شوهر گفته این بچه مال من نیست، متلاشی شده‌اند. برای اینکه بچه شکل فلانی است. و تو هم چون چهار سال پیش به فلانی تلفن می‌کردی. . . این حرف‌ها نیست. گاهی در خانواده‌هایی سوءظن پیدا می‌شود و خانواده‌هایی متلاشی می‌شوند فقط به خاطر اینکه مثلاً بچه شبیه پدر و مادرش نیست. یک وقت حدیث‌هایی که خوانده می‌شود ساده به آنها نگاه نکنید. گاهی تیغ کوچولو است اما یک تیغ کوچولو به پا می‌رود و یک آدم 90 کیلویی را از راه رفتن می‌اندازد. گاهی به یک حدیث عمل نکردن، فتنه‌هایی بوجود می‌آورد. از مسائلی که مهم است مسائل غذای بچه و تربیت بچه است.
5- عقیقه کردن و آداب و شرایط
اما عقیقه را بگویم. عقیقه این است که آدم برای بچه‌اش گوسفندی ذبح کند. بزغاله‌ای، گوساله‌ای، شتری، تا هر جا که توان دارد. و اگر ندارد یک مرغ هم می‌تواند ذبح کند.
با مقام معظم رهبری به خارج رفته بودیم. آن موقع رئیس جمهور بودند ما اولین کشوری که وارد شدیم 21 توپ در فرودگاه شلیک کردند. ما دفعه اول بود که همچنین چیزی می‌دیدیم. گفتیم چه خبر است؟ گفتند: در اینجا رسم است، وقتی رئیس جمهور کشوری وارد می‌شود، 21 توپ شلیک می‌کنند. گفتیم: خوب حالا اگر نفر دوم نخست وزیر بود چه؟ گفتند: برای نخست وزیر 19 توپ شلیک می‌کنند. گفتیم: مثلا اگر فلانی بود؟ گفتند: خیر. گفتم: اگر ما بیاییم چه؟ گفتند: یک تیرکمان. حالا رده بندی دارد. از شتر گرفته تا آدم، گاو و گوسفند هرچه که در وسع و توان دارید.
حضرت رسول(ص) فرمود: حتما افطاری بدهید. یک کسی گفت: آقا نداریم. گفت: حتی یک خرما.
«کُلُّ امْرِئٍ مُرْتَهَنٌ بِعَقِیقَتِه‌» (کافی/ج6/ص25) حدیث داریم عقیقه گرو سلامتی بچه است. «وَ الْعَقِیقَهُ أَوْجَبُ مِنَ الْأُضْحِیَّهِ»(کافى/ ج‌6/ ص‌25) عقیقه از قربانی لازمتر است. خوب به چه کسانی بدهیم؟ «وَ ادْعُ عَلَیْهَا رَهْطاً مِنَ الْمُسْلِمِینَ»(کافى/ ج‌6/ ص‌27) یک دسته از مسلمان‌ها بیایند بخورند. بیایند بخورند که چه شود؟ «فَیَأْکُلُونَ وَ یَدْعُونَ لِلْغُلَامِ»(کافى/ ج‌6/ ص‌28) بیایند بخورند و در حق نوزاد دعا کنند. خویشاوندان؟ بله! «وَ أَطْعِمْ إِخْوَانَکَ»(وسائل‌الشیعه/ ج‌21/ ص‌448) به برادرهای دینی‌ات بگو بیایند. حالا به فقرا بدهم یا به اغنیا؟ گفتند: به همه بدهید. هر بچه‌ای یک عقیقه دارد.
امام باقر(ع) صاحب دو بچه شد که ظاهراً دوقلو بودند. فرمود: زیدبن علی که شهید شد به برادرش فرمود که: برو دو گوسفند برای این دو بچه بگیر. رفت دید گوسفند گران است. یکی خرید آمد. امام باقر(ع) فرمود: من گفتم دو تا بخر چرا یکی خریدی؟ گفت: گران است. گفت: به توچه ارتباط دارد؟ برو بخر بیا. گفت: آقا پولش را صدقه می‌دهیم. فرمود: خدا دوست دارد به احترام نوزاد خون ریخته شود.
سال اول انقلاب بود ما عروسی یک جوانی رفتیم. اول انقلاب یک تندروی‌های بی رویه‌ای بودند. یک جا رفتیم دیدیم نان و هندوانه به ما دادند. گفتیم: بابا ما از تهران اینجا آمدیم 1000 کیلومتر راه، نان و هندوانه به ما می‌دهید؟ گفت: ما انقلاب کردیم، که زهد اسلامی را پیاده کنیم. گفتم: زهد، یعنی نخور! نه اینکه به کسی نده. این نشانه‌ی بخل اسلامی تو است. برو برای ما یک چیزی بیاور، بخوریم. خودت برو نان خالی بخور تا پدرت در بیاید به من چه ارتباطی دارد؟ ما یک چنین حرکت‌هایی دیدیم.
بعد دیدیم که یکی از جوان‌ها گفت: که عروسیم بود، به همه ماست و خیار دادم. گفتم اولاً ماست و خیار با درد دلش قیمت نان و کباب می‌شود. دوماً اسلام می‌گوید: عروس خانم که متولد شد به احترام عروس که متولد شده است گوسفند عقیقه کن. آن زمانی که هیچی نداشت. «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً»(نحل/78). آن زمان که از مادر خارج شد و هیچ چیز بلد نبود، احترام داشت که به خاطر تولدش خونی ریخته شود و اسلام فرمود به افتخارش خون گوسفندی ریخته شود. حالا که عروس شده سواد و جهازیه و کمال و هنر دارد آن وقت هیچ چیز نباشد، این توهین است. بله اگر نداریم خرج نکنیم. «عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ»(بقره/236).
قرآن می‌گوید: اگر داری خرج کن و اگر نداری خرج نکن. اما اگر کسی دارد، خودش را به گدایی نزند، باید خرج کند. «وَ أَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ»(ضحى/11) قرآن می‌گوید: اگر داری بگذار نداری نگذار. و می‌گوید: اگر نداری تظاهر کن که دارم. قرآن می‌گوید: خوشا به حال آن کسی که اگر ندارد یک کاری می‌کند که کسی نفهمد او ندارد. «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ»(بقره/273) آیه قرآن است که اگر هم نداری خودت را خوش تیپ کن.
در جبهه حضرت دید که یک عده می‌خندند. نگاه می‌کرد که دارند به چه می‌خندند. دید پشت سرش ریش سفید‌ها و پیرمردها هستند. فرمود: فردا ریش هایتان را رنگ بزنید که دشمن نگوید ارتش اسلام پیر است. دشمن به ریش ما نخندد. ما باید پزمان را عالی کنیم.
من روایاتی برای پز جمع کرده‌ام. (اسلام با پز) آخر ما مثل مارکسیسم نیستیم که فقط روی کلمه اقتصاد تکیه کنیم. این که می‌گویند اسلام مکتب غنی است معنایش این است که حتی برای تکان خوردن هم اسلام حدیث دارد. برای اینکه چه طور بنشینیم چند مورد حدیث داریم. برای عطسه کردن حدیث داریم. برای اینکه اگر کسی عطسه کرد چه کنید؟ حدیث داریم کسی که از حمام بیرون می‌آید چه طور سلامش کن. جلسه فاتحه چگونه برخورد کن. در کوچه چه طور برخورد کن. شب عید چه طور برخورد کن. شب عزا چه طور برخورد کن. اصلاً برای گفتگو صدها و ده‌ها حدیث داریم. اینکه می‌گویند: اسلام دین غنی است، یعنی ما مسئله‌ای نداریم مگر آنکه اسلام در موردش حرف زده باشد و حرف آخر و حرف بهتر هم زده است.
«الْعَقِیقَهُ لَیْسَتْ بِمَنْزِلَهِ الْهَدْیِ خَیْرُهَا أَسْمَنُهَا»(کافى/ ج‌6/ ص‌30) بهترین عقیقه، عقیقه‌ای است که چاق باشد. حالا یا آبگوشت درست کنید بدهید یا گوشتش را قطعه قطعه کنید. «وَ تُفَرِّقُ لَحْمَهَا عَلَى قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ مُحْتَاجِینَ»(فقه‌الرضا/ ص‌239) گوشتش را تکه تکه کن. گوشتش را قسمت قسمت کنید و ببرید به محله‌هایی که محرومند بدهید. «یُطْعَمُ الْجِیرَانُ مِنْ عَقِیقَتِهِ»(مکارم‌الأخلاق/ ص‌228) به همسایه‌ها بدهید. غیر از پولی که به ماما می‌دهی یک تکه را هم برای ماما بفرست. حداقل کسی که از عقیقه استفاده می‌کند، ده نفر باشد. «فَإِنْ زَادَ فَهُوَ أَفْضَلُ»(من‌لایحضره‌الفقیه/ ج‌3/ ص‌486). هرچه جمعیت بیشتر باشد، بهتر است.
حالا کسی اگر عقیقه نکرده در بزرگی هم می‌تواند عقیقه کند. ممکن است امشب پیرزنی پای منبر ما نشسته باشد یا پای تلویزیون، بگوید: عجب من 85 سالم است، خوب در همین سن برای خودت عقیقه کن. بالاخره تو ممکن است عمرت کم باشد 10 سال دیگر 20 سال دیگر 30 سال دیگر از دنیا بروی ولی خیرش به دیگران می‌رسد. در پیری هم اگر یادتان افتاد عقیقه نکردید، گوسفندی ذبح کنید به چهار نفر بدهید بخورند. نگو حالا از من گذشته، از تو گذشته ولی از گرسنه‌ها نگذشته است.
یک کسی به یک کسی پول داد. گفت: برای من اینجا چاهی بکن. شروع به کندن چاه کرد. یک نفر گفت: آقاجان اینجا که می‌کنی این به آب نمی‌رسد. این زمین آب ندارد. گفت: اگر این چاه برای صاحبش آب ندارد، برای ما نان دارد. ما می‌کنیم پولش را می‌گیریم حالا می‌خواهد آب دربیاید، می‌خواهد در نیاید. اگر از سن شما گذشته، گرسنه‌هایی هستند که ماهی، سالی یک بار هم گوشت نمی‌بینند.
6- اهمیت شیر و تغذیه کودک
درباره عقیقه سفارش‌هایی شده است. هم پخته و هم نپخته به احترام او دعا می‌کنند. راجع به شیر دادن و تغذیه روایات زیادی داریم. بهترین غذا برای بچه شیر مادر است که روایات زیادی داریم، ولیکن باید شیر مادری باشد که هم مادرش از لحاظ شکل خوش شکل باشد و از نظر عقل هم در رده بالا باشد.
«اسْتَرْضِعْ لِوَلَدِکَ بِلَبَنِ الْحِسَانِ وَ إِیَّاکَ وَ الْقِبَاحَ فَإِنَّ اللَّبَنَ قَدْ یُعْدِی»(کافی/ ج‌6/ ص‌44). اگر خانمت شیر ندارد می‌خواهی دایه بگیری «بِلَبَنِ الْحِسَانِ» یعنی شیر زنی که شکل او خوب باشد. «وَ إِیَّاکَ وَ الْقِبَاحَ». زن بدقیافه شیر به بچه ندهد. «فَإِنَّ اللَّبَنَ قَدْ یُعْدِی». شیر‌ اثر می‌گذارد. اگر زنی خل است نگذارید به بچه شیر دهد. قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): «تَوَقَّوْا عَلَى أَوْلَادِکُمْ لَبَنَ الْبَغِیِّ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْمَجْنُونَهِ فَإِنَّ اللَّبَنَ یُعْدِی»(خصال صدوق/ ج‌2/ ص‌614) اگر زنی ستمگر است و یا دیوانه هست نگذارید به بچه شیر دهد. حالا زن اگر طلاق داده شده باشد برای شیر دادن بچه نسبت به دیگران اولویت دارد. و نباید به زنی که طلاق گرفته است گفت: نه من تو را طلاق داده‌ام نمی‌خواهم بچه من شیر تو را بخورد.
اگر مرد خرجی نمی‌دهد حکومت اسلامی پس گردنش می‌زند. از جایی که مرد کتک می‌خورد، اینجاست که مرد مجبور می‌شود که خرجی زن را بدهد. خرجی حتماً با مرد و شیردادن حتما با مادر است.
اگر کسی شراب می‌خورد حق ندارد به بچه شیر دهد. حالا اگر بچه شیر می‌خواهد و زنی هم که پیدا کرده معتاد به شراب است، می‌گوید: پول زیاد به او بدهید و با او شرط کنید که در ایامی که به بچه من شیر می‌دهی شراب نخور.
اگر کسی نسبت به خاندان عصمت و طهارت بدبین و بدگو بود(ناصبین) نگذارید به بچه شیر بدهد. اگر زن یهودی و ارمنی شیر به بچه‌ات می‌دهد بدهد، اما کسی که بعض اهل بیت را دارد نگذارید شیر بدهد.
بعد از آنکه از شیر گرفتید، روایاتی داریم برای اینکه بچه ضعیف نشود و استخوانهایش محکم شود. غذاهای کمکی به او بدهید. من هم دیدم از آرد گندم و جو، غذاهایی مثل: فرنی، نوعی‌ آش و… به بچه می‌دهند. در روایات هم به این مورد خیلی تکیه شده است.
اینجا اگر خواسته باشیم لطف خدا را در شیردادن هم حساب کنیم، می‌بینیم که وقتی بچه به دنیا می‌آید هیچ کاری جز مکیدن بلد نیست. یعنی فوت کردن بلد نیست، ولی مکیدن را بلد است و اگر همین مکیدن را هم بلد نبودیم، همه می‌مردیم. می‌بینیم جمع شدن لب یک نعمتی است، که اگر لب در آن استخوان بود نمی‌شد مکید. باز از تولید به مصرف خودش یک نعمتی است. شیر یکباره وارد حلقوم می‌شود بدون اینکه در ظرفی ریخته شود. آهنگ ضربان قلب زیر پستان مادر در حال تغذیه، این خودش نوعی موسیقی است. اگر سوراخ‌های سر پستان یکی بود بچه گلوگیر می‌شد. اگر در پستان مادر استخوان بود بچه اذیت می‌شد. ولی این نعمت‌ها را از بس که ما از آن‌ها گذر کردیم، برایمان ساده است. خیال می‌کنیم باید لبمان جمع شود. خیال می‌کنیم باید مکیدن را بلد باشیم.
اگر بچه بدنیا آمد، به جای مکیدن فوت می‌کرد، چه اتفاقی می‌افتاد؟ حالا به همه اساتید دانشگاه بگویید. یک بچه فوت می‌کند چه می‌کنید؟ تمام علمای حوزه بیایند تمام هنرپیشه‌ها بیایند. چه کنیم بچه نوزاد است، چشم هایش را می‌بندد فوت می‌کند؟ یک خرده در این موارد به سنت‌های خدا دقت کنیم. از دو پستان شیردادن، رنگ شیر، ویتامین شیر، هضم شیر، جامعیت شیر، این‌ها یک چیزهایی است که نمی‌شود اندازه گیری کرد. باید خدا را برای این نعمت‌ها شکر کرد.
7- علاقه و محبت به فرزند
بعد از شیردادن مسئله دیگر که مطرح می‌شود، مسئله علاقه به بچه است. قَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ(ع): «یَا رَبِّ‌ای الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَکَ فَقَالَ حُبُّ الْأَطْفَالِ فَإِنَّ فِطْرَتَهُمْ عَلَى تَوْحِیدِی فَإِنْ أُمِتْهُمْ أُدْخِلْهُمْ بِرَحْمَتِی جَنَّتِی»(المحاسن/ ج‌1/ ص‌293) موسی به خداوند فرمود: خدایا بهترین کارها چیست؟ فرمود: «حُبُّ الْأَطْفَالِ» آدم بچه را دوست داشته باشد. متاسفانه بعضی زن‌های وسواسی بخاطر اینکه درگیر وسواس هستند اصلاً می‌گویند: مهمان بچه دار دعوت نکنیم. این زن‌ها از سنت پیامبر دور شده‌اند. من چند سال پیش در مورد وسواسی گفته‌ام ولی از بس که نامه و تلفن آمده متاسفانه خیلی‌ها وسواسی هستند. یکی از مراجع تقلید داشت رد می‌شد، گل‌ها به لباس هایش ریخت. با همان گل‌ها سر نماز ایستاد. گفت: الله اکبر. گفتم: آقا این لباس هایت گلی است، از روی گل‌های کوچه گربه رد می‌شود، سگ رد می‌شود، کوچه نجس است. یک جمله قشنگی گفت: که اگر اسلام به من گفته بود باید با لباسی نماز بخوانی که حتماً نجس باشد، من می‌خواندم با این که اگر می‌گفتند حتما نجس باشد، که نمی‌توانم چون یقین ندارم که حتماً نجس است. پس حالا که حتما نجس نیست، می‌شود نماز خواند. یک جمله بگویم، ولی سه تا جمله را به هم بچسبانید، ببینید چه از آن در می‌آید. این سه تا جمله از امام(ره) است.
1- دور ریختن نصف لیوان آب اسراف است.
2- اسراف گناه کبیره است.
3- هرکس گناه کبیره انجام دهد فاسق است.
یعنی اگر یک روحانی دارد وضو می‌گیرد، من طلبه هستم و دارم وضو می‌گیرم با یک لیوان آب می‌شود وضو گرفت. اگر بیش از یک لیوان آب دور ریختم، ریختن نصف لیوان آب: 1- اسراف است. 2- اسراف گناه کبیره است. 3- هرکس گناه کبیره کند پشت سرش نماز نمی‌شود خواند. حالا ببینید، شیر آب را در دست می‌گیریم و با آب تهران چه می‌کنیم. نصف لیوان آب اسراف است.
نباید بچه خانه ما بیاید، برای اینکه یک بار بچه فلانی خانه ما آمد روی فرش ادرار کرد. خوب ادرار کند، فرش تو که از لباس پیامبر بهتر نیست. بچه مردم در دامن پیامبر ادرار کرد. مادر شیون کرد. فرمود: شیون مکن. گفت: آقا، لباس رسول خدا. گفت: می‌روم می‌شویم.
خودش باید بیاید ولی بچه‌اش را نیاورد. اتفاقاً به شما بگویم در پذیرایی‌ها آنچه به بچه مهمان می‌دهید، برای قیامتتان می‌ماند، چون با خودش رودروایسی داری، رفتی خوردی باید پس بدهی. یا اگر دعوتش نمی‌کردی به او بر می‌خورد. تمام بزرگ‌هایی که ما دعوت می‌کنیم، روی حساب و کتاب است، اما بچه‌ها حساب و کتابی ندارند. این بچه‌ها که می‌خورند، ثواب است. بنابراین اگر کسی با چهار بچه آمد، مشکل نشود.
متأسفانه ما گیریم. من خودم هم گیر هستم. چند شب پیش مهمانی داشتیم. شخصیتی بود با چند نفر همراه ما هم غذایی نپختیم، آن آقا که خانه ما می‌آمد ما خیلی خوشی می‌کردیم. همراهانشان آمدند و گفتند: آن آقا نیامد من خیلی ناراحت شدم، چون ناراحت شدم فهمیدم که سور دادنم برای خدا نیست. اتفاقاً آنها حساب است.
یک روز می‌رفتم یک کسی گفت: سلام علیکم. گفتم: سلام علیکم و رحمه الله. گفت: این آقای قرائتی نیست که در تلویزیون است، برگشت گفت: آقای قرائتی. گفتم: بله! گفت: همان که در تلویزیون نشان می‌دهد هستی؟ گفتم: بله! گفت: سلام علیکم. گفتم: اولی حساب است چون اولی را به عنوان دو تا مؤمن سلام کردی و دومی را به خاطر تلویزیون گفتی. آن اولی حساب است. آن بچه‌ها که درخانه می‌آیند آن بچه‌ها را احترام کنید. با مادر بچه رودروایسی است، آن هزار تا حساب است. شخصیت اگر آمد به پاسدارش بیشتر باید رسید، چون برای خودش هزار و یک حساب باز کرده‌ایم. ولی متاسفانه ما برعکس هستیم. باقی داریم تا به اسلام برسیم.
محبت به بچه:
نگاه به بچه عبادت است. روایات زیادی در این باره داریم. اگر مقدار محبت به بچه کم باشد عقده‌ای می‌شود. زیاد باشد لوس می‌شود. باید به اندازه باشد. بچه‌هایی که کمبود محبت دارند، مثل آهک هستند. آب که روی آهک می‌ریزی متلاشی می‌شود. چرا؟ چون از بس این آهک را پخته‌اند خشک است. آهکی که دیگر آب در وجودش نیست در تنور خشک شده و در کوره پخته شده است. چون کاملاً خشک خشک شده با یک نصف لیوان آب متلاشی می‌شود. بچه‌هایی که خشک شده‌اند، محبت ندیده‌اند، با یک بستنی متلاشی می‌شوند و گول می‌خورند. بچه‌ها را مثل آهک خشک نکنید.
به خاطر همین گفته‌اند: شرف انسانیت این است که آدم بچه یتیم را محبت کند. حدیث داریم: بهترین سفره آن است که بچه یتیم سر آن نشسته باشد. حدیث داریم که خداوند وقتی گریه می‌کند. می‌فرماید: من پدر او را زیر خاک کرده‌ام، چرا می‌گذارید اشک بریزد. وقتی اشک یتیم در می‌آید عرش خدا به لرزه در می‌آید. و به خاطر همین گفته‌اند: که اگر دستی روی سر یتیم بکشی به عدد هر مویی که از زیر دستت رد می‌شود اجر است. البته به شرط اینکه بچه نفهمد. چون یک وقت بچه‌ها می‌فهمند می‌خواهند سرشان دست بکشند می‌گوید: می‌خواستم ثواب کنم اما فهمید. اگر بچه یتیم بفهمد این دست یتیم نوازی است، بیشتر دلش می‌شکند. تقوی داشتن درجه دارد. یک کسی خانه یتیمی رفته بود، هیچ چیز نمی‌خورد. گفتیم: آقا چای بخور. گفت: نه. این‌ها طفل صغیر دارند. آخر این دین نیست می‌خواستی دین داشته باشی، نباید می‌آمدی. حالا که آمدی بخور. آخر مال یتیم است. خوب مال یتیم باشد، بخور به شرط اینکه پس بدهی. در قرآن آمده اگر کسی مال یتیم بخورد مثل این است که آتش خورده و روز قیامت انگار آتش می‌خورد. این مال این است که آدم برود بخورد و پاک کند و پس ندهد. ولی آدم‌هایی که خویشاوندانشان خانواده‌های شهدا و یتیم‌ها هستند بروید، بیایید. ولیکن آن مال یتیمی که می‌گویند حرام است این است که بروی و بخوری و پاک کنی و پس ندهی. وگرنه اگر رفت و آمد بود به طور معمولی یک چیزی هم اضافه طوری نیست. مقدار علاقه باید به اندازه باشد.
8- احترام به کودکان و آداب معاشرت با آنان
احترام به بچه‌ها:
یکی آمد گفت: خدا، به من بچه‌ای داده است. پرسید: اسمش چیست؟ فرمود: فاطمه است. گفت: اگر فاطمه است احترامش بگذار. یک وقت سیلی به او نزنی، یک وقت داد سرش نزنی، به احترام نام مقدس حضرت فاطمه زهرا(س) و به احترام نام انبیاء، اسم‌های مقدس را احترام بگذارید.
پیامبر به بچه‌ها احترام می‌گذاشت. اگر می‌خواهید بچه‌ها گوش به حرفتان بدهند خوب صدایشان بزنید. بین بچه‌ها فرق نگذارید. لباس در خانه لباس عفیف باشد. صلاح نیست مادر روبه روی دختر آرایش کند. پدر خوب نیست رو به روی دختر لباس زیر و لباس کوتاه بپوشد. حجاب برای مرد واجب است. همانطور که برای زن لازم است. پسرهای بزرگ در خانه‌ای که خواهر بزرگ دارند شورت پایشان نکنند. حدیث داریم حق نداری دختر بچه که 6 سالش شد روی زانویت بنشانی. حدیث داریم وقتی بچه 6 ساله شد در یک رختخواب نخوابند. حتی دو تا 6 ساله پهلوی هم نخوابند. دختر 6 ساله را روی زانویت ننشان. دو تا 6 ساله چه پسر چه دختر زیر یک لحاف نخوابند. بچه کوچولوها در را باز نکنند، پدر و مادر در را باز کنند. قرآن می‌گوید: که بچه کوچولو صبح، ظهر، شب اگر می‌خواهد بیاید اتاق پدر و مادر باید در بزند. اجازه بگیرد، نگوید: خوب اتاق مادرم است. خوب اتاق مادرت باشد. اتاق پدرت باشد باید در بزنی بعد وارد شوی. اصلاً قرآن «وَ الَّذینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُم»(نور/58) متن وحی است. می‌فرماید: بچه‌های کوچولو صبح، ظهر «وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِنَ الظَّهیرَهِ»(نور/58) زمانی که پدر و مادر لباس هایشان را می‌کنند، حتی وقتی لباس‌های ساده می‌پوشند بچه حق ندارد وارد اتاق شود. این‌ها مسائل جنسی کودک است. خوابیدن زیر یک رختخواب، روی دامن نشاندن، بوسیدن، دست دادن این‌ها حسابش خیلی مهم است. و از جمله وادار کردن به نماز که بسیار مهم است بچه هایتان را وادار کنید تا نماز بخوانند.
9- والدین و اهتمام به نماز کودکان
پدرها و مادرها هر وقت نماز می‌خوانید بچه خود را هم ببرید. جمعه می‌روید نماز جمعه سر راه هم چیزی برایش بخر. می‌گفت: رفتم نماز جمعه و برایش زولبیا خریدم. بچه هم می‌گفت: برویم نماز جمعه. حدیث داریم روز جمعه برای بچه هایتان چیزی بخرید که بچه به روز جمعه علاقمند شود. ولی نماز را سریع بخوانید. اگر امور تربیتی بچه‌ها را می‌خواهد ببرد نماز جمعه خطبه دوم ببرد. که نماز جمعه بیش از 20 دقیقه طول نکشد. بخصوص وقتی که هوا سرد است. امام فرمود: خودمان نمازهایمان را سر وقت بخوانیم. صبح، ظهر، مغرب، عشا ولی به بچه‌ها بگوییم دو تا نماز را با هم بخوانند. ظهر و عصر را با هم بخوانند. مغرب و عشا را با هم بخوانند، که به بچه‌ها فشار نیاید.
و خبر جالب این است که اگر کسی بچه‌اش را نماز خوان کند، حدیث داریم تا آخر عمر این بچه و نسل این بچه هرکس نماز بخواند، ثوابش را پای تو هم می‌نویسند. پس بیا هم خودت نماز بخوان و هم بچه‌ات را نمازخوان بار بیاور و پیش خودت یک سجاده برایش درست کن، یک مقنعه برایش درست کن. این جشن تکلیفی که برای دخترهای 9 ساله می‌گیرند، بسیار کار خوبی است. گاهی من خودم هم اینطوری هستم، حال ندارم کتاب کهنه بخوانم ولی اگر کتاب نو باشد می‌گیرم و به خاطر نو بودنش چند صفحه می‌خوانم. گاهی اگر چادر و مقنعه و سجاده نو باشد بچه وادار به نماز خواندن می‌شود. اگر آب سرد است، آب گرم درست کن و به بچه‌ات بگو آب گرم است حالا پاشو وضو بگیر. ممکن است به خاطر سردی آب وضو نگیرد و نماز نخواند.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment