کسب و کار در قرآن

موضوع: کسب و کار در قرآن
تاریخ پخش: 74/11/25

بسم الله الرحمن الرحیم

1- در خشکی و دریا تجارت کنید
برای کار مسافرت کنید. «إیلافِهِمْ رِحْلَهَ الشِّتاءِ وَ الصَّیْفِ» (قریش/2)، قرآن از قریش نقل می کند که اینها تابستان و زمستان کاروان تجارتی داشتند، «فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ» (جمعه/10)، حالا این شامل سفر و غیر سفر هم می شود. قرآن در یک جا فرموده: تجارت را تعطیل کنید بعد فرموده بلند شوید و به تجارت بروید، «إِذا نُودِیَ لِلصَّلاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ» (جمعه/9)، وقتی ندای نماز را روز جمعه برای نماز جمعه شنیدی، «فَاسْعَوْا إِلى‌ ذِکْرِ اللَّهِ» (جمعه/9)، سراغ ذکر خدا و همان نماز برو، «وَ ذَرُوا الْبَیْعَ» (جمعه/9)، تجارت را رها کن. بعد نماز جمعه را که خواندی، «فَإِذا قُضِیَتِ الصَّلاهُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» (جمعه/10)، وقتی نماز تمام شد، بلند شوید و زود بروید دنبال کار یعنی حتی روز جمعه که می گوید ببند دو مرتبه می گوید بازکن. حتی سفرهای دریایی. «وَ هُوَ الَّذی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَها ِوَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فیه وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ » (نحل/14).
«وَ هُوَ الَّذی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا» دریا در اختیار شماست: 1- گوشت ماهی تازه 2- «تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً»، لؤلؤو مرجان 3-«وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فیه»، کشتی هایی که دریا را می شکافند و به جلو می روند، «وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ»، هم سفر دریایی و هم سفر صحرایی برای کار. قرآن وقتی می خواهد بگوید فلانی فقیر است می فرماید می دانی چرا فقیر است بعضی فقیرها هستند که به دلیل شرائط نمی توانند بروند دنبال کار می فرماید شما باید به اینها کمک کنید، «لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی‌ سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْض» (بقره/273) فقرایی که در راه خدا محصورند حالا یا در زندان هستند مثل زمان شاه که یک عده از انقلابیون در زندان بودند الان هم ممکن است یک عده به دلیلی در یک شرائطی باشند که نمی توانند بروند مسافرت آنهایی که نمی توانند بروند مسافرت باید خرجی‌شان را افراد دیگری بدهند علامت فقیری که کمکش می کنید این است که قدرت تلاش ندارد پس سفارش نمی کند به فقیرهای داخل کوچه بدهید بله به عنوان، «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» (ضحى/10)، حالا که سائل است یک چیزی به او بدهید اما آن فقرایی که قرآن روی آنها عنایت دارد می گوید آنهایی که نمی توانند تلاش کنند یعنی آنهایی که می توانند تلاش کنند حق گدایی ندارند.
2- کار در سیره معصومین
شخصی آمد نزد حضرت صادق(ع) و گفت: آقا یک کمکی به ما بده برای اینکه نه دست دارم کار بکنم و نه پول دارم برای تجارت فرمود سر تو سالم است گفت چکار کنم؟ فرمود: «اعْمَلْ فَاحْمِلْ عَلَى رَأْسِکَ وَ اسْتَغْنِ عَنِ النَّاسِ»(کافی/ ج‌5/ص‌76)، برو با سرت حمالی کن از مردم گدایی نکن. دختر 82 کیلو خوب برو خیاطی یاد بگیر. پسر سوپر دولوکس اما از نظر خاصیت مثل بشکه است. خوب این بد است باید هنری یاد بگیرید. هرکسی باید توی بازویش هنری باشد. زن و مرد باید کاری کنند منتها کار زن و مرد باید از هم جدا باشد.
3- شرایط کار کردن زنان
«وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّهً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُکُما قالَتا لا نَسْقی‌ حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ کَبیرٌ» (قصص/23) فرعون و لشکریانش در تعقیب حضرت موسی(ع) بودند حضرت فراری بود رسید به چشمه ای که چوپانها گوسفندان خودشان را آب می دادند دو تا دختر هم آن کنار ایستاده بودند. حضرت به آن دو دختر فرمود: «ما خَطْبُکُما»، چرا کنار ایستاده اید. گفتند: پدر ما پیر است و نمی تواند چوپانی کند ما چوپانی می‌کنیم، «وَ أَبُونا شَیْخٌ کَبیرٌ»، منتها ما دیدیم اینجا مرد است، «لا نَسْقی‌ حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ»، ما این کنار می‌ایستیم تا چوپانها گوسفندانشان را آب بدهند و بروند. حالا بناست که کار بکنیم زن و مرد مخلوط نباشیم.
زن و مرد باید جدا از هم کار کنند کاری هم ندارد. اراده می خواهد. هم به نفع مردها است و هم به نفع زنها. اینقدر دعا می کنند به شرکت واحد تهران که قسمت خانم ها را از آقایان جدا کرد و چون معمولاً عدد زنها کمتر است همه زنها صندلی گیرشان می آید ولی چون عدد مردها بیشتر است می ایستند. قدیم یک زن می ایستاد پنج تا مرد دوروورش(دور و برش)یا یک مرد می ایستاد 5 تا زن دور و برش. در دانشگاه ما الان استاد سر کلاس درس می-دهد. خواهران یک سمت هستند و برادرها یک سمت. در نماز جماعت هم خواهرها و برادرها هستند مگر وقتی ما می خواهیم چیزی بفهمیم باید مخلوط باشیم. زن و مرد می توانند با هم باشند اختلاطی هم صورت نگیرد، «لا نَسْقی‌ حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ»، این آیه می‌فرماید زنها و مردها باید از هم جدا باشند از این آیه چند چیز فهمیده می شود یکی اینکه دختر اگر می‌خواهد کار کند تنهایی نباشد. دختر تنها خطر فتنه در او هست اگر دختر شما می خواهد برود دبیرستان با دختر عمویش برود یا با دختر همسایه برود حفاظت دو نفری بیشتر است. مثل هواپیمای دو موتوره بالاخره اگر یکی از موتورها خاموش شد سقوط نمی کند اینها کمک هم هستند.
دوم وقتی زن کار بکند که مرد نباشد اینجا می گوید: «وَ أَبُونا شَیْخٌ کَبیرٌ»، چون پدرمان حضرت شعیب(ع) پیر شده ما داریم کار می کنیم در بعضی خانه ها غیرت کم شده مثلاً مرد دارد فیلم نخودی می بیند آنوقت خانمش توی صف نانوایی است پس غیرت کجا رفت وقتی زن را توی صف نان و شیر بفرستید که مرد واقعاً عذر داشته باشد. زن باید استراحت کند و در محیط آرام باشد.
در روز کار کنیم بله بعضی وقتها کار باید در شب انجام بشود مثلاً کسی آپاندیس دارد نزد پزشک می رود اگر پزشک بگوید امشب نه برو فردا صبح بیا خوب می‌میرد بعضی کارها مثل کوره ی آهن، ذوب آهن، ذوب شیشه، اگر پلیس شب بخوابد همه دزدها شب بیدار می شوند زن می خواهد زایمان کند. خوب بگوییم فردا زایمان کن. خوب نمی شود. اما یک سری کارها که در اختیار خودتان است. روز مال کار است، «وَ مِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لِتَسْکُنُوا فیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (قصص/73) شب مال خوابیدن است روز مال کار کردن.
4- تقسیم کار و ایجاد مسئولیت
در کار همت و چابکی و سرعت سفارش شده است و تقسیم کار مسئله مهمی است. هرکسی یک کاری بکند حضرت امیر(ع) به استاندار می گوید تقسیم کار کن یعنی برای هر کاری یک مسئول بگذار به او اختیارات بده بعد هم از او مسئولیت بخوا. و این تخصص مال دنیای امروز نیست مال دنیای دیروز هم بوده امام صادق(ع) شاگردهای مختلفی داشت یک شاگرد برای مسائل اعتقادی داشت. یکی مال مسائل فیزیک و شیمی بود مثل جابر بن حیان. یکی مال بحث های فقهی بود یکی مال بحث های تفسیری بود. هرکسی باید در یک رشته کار بکند و این هم مربوط به اینست که ذوقش چیه؟ افرادی هستند ذوق تبلیغ دارند. نمی توانند مجتهد بشوند. انسان باید طبق ذوق کار را قبول کند. خدا برای چه شما را خلق کرده؟ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکْفِنِی مَا یَشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ» (صحیفه سجادیه/ دعاى 20)، خدایا من را بر روی شاخه ای قرار بده که من را برای او آفریدی. متأسفانه دانشجویان ما وقتی وارد دانشگاه می شوند دو، سه شاخه را انتخاب می‌کند. می گوید تا ببینم چی می شود؟ تقسیم کار، «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّین» (توبه/122)، همه یک جور کوچنکنند یک عده بمانند و فقیه بشوند. یک عده چنین شوند یک عده چنان.
5- نماز مقدم بر کار و تجارت است
مسئله دیگر نماز در محل کار قرآن تعریف می کند از کسانی که تا صدای اذان را شنیدند مغازه را می بندند، «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» (نور/37)، عده ای از نماز به سمت پول می روند عده ای که از پول به سمت نماز می آیند مثل دو تا جوی آب که یکی وارد دریا می شود و یکی از دریا خارج می شود حضرت روز جمعه خطبه ی نماز جمعه می خواند در همین حال کاروان تجارتی آمدند کالا را به نرخ تعاونی می فروختند تا طبل ورود جنس زدند همه اینهایی که به سخنرانی گوش می دادند رفتند فقط 12 نفر ماندند. یک نفر زن که حضرت زهرا(علیها السلام) بود و 11 نفر مرد.
یکوقت امام(ه) می فرمود: مردم ایران از مردم زمان صدر اسلام بهترند حضرت عباسی اگر الان تلویزیون رنگی را هرچه به قیمت ارزانتر هم بدهند از این بغل ها افرادی جیم می‌شوند اما اینطور نیست که توی خطبه ی نماز جمعه 12 نفر… خطیب پیغمبر(ص) روز جمعه دارند خطبه گوش می‌دهند، «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَهً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِما» (جمعه/11)، پیغمبر مردم پول پرستانی هستند که وقتی تو داری خطبه می خوانی تو را رها می کنند تنهایی و همه به سراغ تجارت می روند. حضرت امام(ره) می‌فرمود من رفتم مکه می خواستم کتابی بخرم کتاب هم سود داشت برای آن آقایی که می خواست بفروشد کتاب به من داد تا رفتم پول را بدهم پول دستم بود صدای اذان بلند شد تا صدای اذان بلند شد پول نگرفت. گفت اذان گفتم آقا گرفتن پول چقدر طول می کشد بگیر گفت اذان، اذان چنان در مغز امام(ه) اثر گذاشته بود که بعد از 50 سال این خاطره را نقل می‌کند. آیا خواهد شد یک زمانی تا صدای اذان بلند شد در فاصله پنج دقیقه بازار را ببندند. حالا لازم نیست مسجد بروند ممکن است مسجد دور باشد یا مسجد جا نداشته باشد. خیلی از مسجدهای بازار مال400، 300 سال پیش است برای وقتی که 200 تا بازاری بودند نه برای حالا که چند صد هزار بازاری یعنی یک زمانی اگر همه بازاریها خواسته باشند نماز جماعت بخوانند مسجد به اندازه کافی نداریم ما الان کمبود مسجد داریم.
سال اول انقلاب از چند کشور آمده بودند مرکز حزب جمهوری اسلامی با شهید مظلوم بهشتی مصاحبه کنند بنده هم خدمتشان بودم ایشان همینطور که به سؤالات جواب می دادند گفت با اجازه یک حصیر انداخت الله اکبر همه نشسته بودند ما باید این رقمی باشیم، «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ».
6- راه‌های تقویت عزم در کار
صنعت: در سوره کهف خاطره ای را نقل می کند از ذی القرنین(ع) که یکی از پیغمبران بود این مهندسی اش خوب بود هم جهانگرد بوده و هم مهندسی اش خوب بوده. به منطقه ای حرکت می کرد مردم گفتند آقا یک قوم وحشی هست بنام(یأجوج و مأجوج) اینها به ما یورش می‌آورند. اگر می شود ما به تو پول می دهیم خرجی ات را می دهیم سدی بساز که اینها به ما حمله نکنند ایشان فرمود: «آتُونی‌ زُبَرَ الْحَدیدِ» (کهف/96) قطعات آهن را برای من بیاورید من مس را آب می کنم و یک آلیاژی مرکب از آهن و مس درست می کنم و سدی می سازم که تا قیامت شکستنی نباشد. مسئله صنعت در قرآن مطرح شده جالب اینست که وقتی حضرت ذی القرنین این سد را ساخت، مردم را به خدا دعوت کرد. فرمود این سد را ساختم، به خدا و قیامت ایمان بیاورید یعنی مسأله قیامت و خدا را مطرح کرد مهندس حزب الهی اینست که اگر یکوقت یک خدماتی را ارائه می دهد جهت را الهی کند. در جمهوری اسلامی اگر به یک روستایی آب لوله کشی بردیم نباید بگوییم بحمدالله آب بهداشتی درست شد بله آب بهداشتی درست شد اما باید بگوییم‌ای مردم عزیز روستا در سایه جمهوری اسلامی آب بهداشتی پیدا شد حالا این رقمی وضو بگیرید مسئول مملکتی که رفته وضو بگیرد آستین اش رابالا بزند وضو گرفتن را هم یاد اینها بدهد هر کدام بلد نیستند و گرنه آب آشامیدنی اتریش هم هست شیرجه را همه دنیا می روند ما می خواهیم وقت شیرجه قصد غسل جمعه هم بکنیم. همه مردم کره زمین صورت را می‌شورند هنر ما اینست که وقتی صورت را می شوریم قصد وضو هم بکنیم ما دنیا را می-خواهیم برای آخرت دنیا را می خواهیم برای هدف بزرگتر، «وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَهَ لَبُوسٍ» (انبیاء/80)، راجع به حضرت داوود(ع) است جهت کار باید خیر باشد، «وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (حج/77)، همه کار می کنند منتهی جهت کار فرق می کند، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ» (تهذیب‌الأحکام، ج‌1، ص‌83)، جهت کار به کار ارزش می دهد.
حدیث داریم قَالَ الْبَاقِرُ (ع): «مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِیُبَاهِیَ بِهِ الْعُلَمَاءَ أَوْ یُمَارِیَ بِهِ السُّفَهَاءَ أَوْ یَصْرِفَ بِهِ وُجُوهَ النَّاسِ إِلَیْهِ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ الرِّئَاسَهَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا لِأَهْلِهَا» (کافی/ ج‌1/ ص‌47) یعنی اگر کسی درس بخواند برای اینکه فردا توی جامعه پز بدهد مباهات کند بگوید من را می بینی فوق لیسانس هستم! این جهت الهی نیست.
کیفیت کار مهم است نه کمیت. امام جمعه همدان نقل می کرد حمالی در بازار همدان بار می‌برد تا صدای اذان را شنید بار را روی زمین گذاشت به صاحب بار گفت آقا تا اینجا که آورده ام مجانی بده به یک حمال دیگر من می-خواهم نماز اول وقت بخوانم و ما این خاطره را در تهران برای یک نفر گفتیم. گفت: من این حمال را مجانی به مکه می برم.
بعضی کارها، کار نیست اشتغال است به شخصی گفتند چکاره ای گفت هر کس عطسه می کند می گویم خیر باشد خوب اینکه کار نشد بعضی کارها شوخی است.
کیفیت کار مهم است قرآن راجع به کیفیت کار می فرماید: «لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (کهف/7)، یعنی می خواهم بدانم کدام یک از کارهایتان بهتر است نمی فرماید: «اکثر عَمَلاً»، نمی فرماید کدام بیشتر کار کردید، کدام بهتر کار کردید، «إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً» (کهف/30) قرآن روی کیفیت خیلی اهمیت دارد و لذا فرموده: نمازی ارزش دارد، «الَّذینَ هُمْ فی‌ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» (مؤمنون/2)، نمازی که در آن حضور قلب باشد.
محکم کاری: پیامبر(ص) مرده ها را دفن می‌کرد خشت ها را در قبر پهلوی هم می گذاشت لای خشت ها را خیلی محکم می‌کرد. می گفتند: آقا این مرده فردا می پوسد. چرا اینقدر…؟ فرمود خدا دوست دارد هر که کار می کند محکم کاری کند یعنی یک مجرم قاتلی را که می‌خواهید اعدام کنید امشب به او غذای شور ندهید. فردا می خواهید او را بکشید. اما کار را باید درست انجام داد.
میانه روی در کار یعنی برنامه داشتن و جسارت در کار. حدیث داریم: آدمهایی که جسورند و جسارت و جگر دارند، پولدار می شوند و موفق آدمهای ترسو هیچوقت به جایی نمی رسند. کارمان لغو نباشد، «وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» (مؤمنون/3)، بعضی کارها کار هست اما لغو است. حرف هایمان را جمع کنیم، یکی از شاخه های مهم عبادت کار است کسی که کار می کند انگار در راه خدا شمشیر می زند کار مثل جهاد است.
به امید روزی که هر دختر و پسر ما در مملکت غیر از مدرک دیپلم و فوق دیپلم یک هنری هم داشته باشد که اینقدر در صف اداره ی کاریابی نباشند و گدای پشت میز نشستن نباشند در بازوی خودش هنر باشد و ما می توانیم در کنار تحصیل مان هر کدام هنری داشته باشیم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment