موضوع بحث: قرآن، اثر شنیدن آیات
تاریخ: 10/09/67
بسم الله الرحمن الرحیم
دیدنیهای بسیاری را در تلویزیون دیدیم و امروز میخواهیم از شنیدنیها صحبت کنیم. کتابی را پیدا کردم که یکی از فضلای حوزه علمیه قم نوشته است که در مورد نمونههایی از نفوذ آیات قرآن در دلهاست که چگونه یک آیه انسان را عوض میکند و آیات چگونه افراد را تغییر میدهد و 45 مورد از آیاتی و خاطراتی از این دست را در آورده است و شما که این بحث را میشنوید با خودتان تطبیق دهید که چگونه یک نفر آیهای را شنید و رفت جبهه، ولی کسی که عمری تفسیر گفت، به جبهه نرفت. چگونه یک تار عنکبوت محافظ پیامبر در نماز میشود ولی سنگها و چوبهاچنین توفیقی را ندارند. بحث امشب شنیدنی است و امیدوارم دل بدهید چون خدایی است که شنیدنی و دیدنی نیست.
1- تأثیرگذاری آیات قرآن
خداوند میفرماید: «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ»(حشر/21) یعنی اگر قرآن برکوه نازل میشد، کوه منفجر و تکه تکه میشد. چگونه میشود کسی آیه(ربا) را بخواند و ربا بخورد یا رشد، ظلم و زور و. . . معلوم میشود که ایمان ضعیف است چون قرآن میفرماید: مومنین کسی است که وقتی به یاد خدا میافتد، دلش میتپد. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»(انفال/2) یعنی نشانه مومنین این است که وقتی یاد خدا میافتند دلشان تکان میخورد. اگر وقت گناه یاد گناه بودیم و دلمان تکان نخورد یعنی ایمان نداریم.
استاد رهبر انقلاب آیت الله العظمی حائری، موسس حوزه علمیه قم میفرماید: روزی پای منبر شیخ جعفر شوشتری بودم ایشان فرمود آیهای میخوانم اگر دلتان تکان خورد یعنی ایمان دارید والا در ایمان خود شک کنید. حاج شیخ عبدالکریم گفت: «من ترسیدم که نکند آیهها را بخواند من تکان نخورم ولی با تلاوت آیات تکان خوردم وخوشحال شدم»
قرآن میفرماید که «أَحْسَنَ الْحَدیثِ»(زمر/23) «تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ»(زمر/23) یعنی اگر کسی آمادگی داشته باشد، او را هدایت میکند. اگر ما بلور باشیم نور خورشید نفوذ میکند و اگر نکرد ما خشت هستیم. «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى ذِکْرِ اللَّهِ»(زمر/23) قرآن خیلیها را ساخته است.
زنی به نام ام عقیل، زن عربی بود چادر نشین که برایش مهمانی آمد، در حالی که منتظر فرزندنش بود و خبر فوت فرزندش را آوردند و خیلی ناراحت شد، اما دید اگر گریه کند میهمانان ناراحت میشوند. پس ناراحتیاش را پنهان کرد وپذیرایی را انجام داد، اما وقتی بعد از مهمانی مهمانان ماجرا را فهمیدند، برایش آیهای خواندند. «الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»(بقره/157-156) یعنی اگر در مواجهه با مصیبتی خودش را نبازد و بگوید ما از خدا هستیم و به سوی خدا باز میگردیم، خود خدا بر اینها صلوات میفرستد و رحمت خدا بر اینها باد. مثل خانوادههای شهدا که خودشان را نگه میدارند. این زن هم گفت میارزد که داغ فرزند دیدم، ولی بخاطر صبر مشمول صلوات خدا شدم.
2- تأثیرگذاری آیه فرض و انفاق
آیه نازل شد که «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ»(بقره/245) شخصی بود به نام ابودحداح که در راه پیامبر آمد و گفت: «خدا به من میگوید چه کسی به خدا قرض میدهد که قرض دادن به خلق خدا یعنی قرض دادن به خدا و من میخواهم دو باغ خود را به خدا بدهم. » پیامبر گفت: یکی را بده و دیگری را برای زن و بچهات نگه دار. او هم، باغ بهتر را داد و پرسید اگر من بهترین باغم را بدهم تو ضمانت میکنی که من با زن و بچهام به بهشت بروم. وپیامبر گفت: بله. و او ماجرا را برای همسرش در خانه تعریف کرد و همسرش گفت: «بَارَکَ اللَّهُ لَکَ فِیمَا شَرَیْتَ وَ فِیمَا اشْتَرَیْتَ»(مستدرکالوسائل، ج7، ص262) عجب مومنی و مبارک باشد این معاملهای که انجام دادی و این آیه باعث شد یک نفر بهترین چیزش را برای خدا بدهد. «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثیرَهً وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»(بقره/245) اما این آیه را صد بار برای مسلمانها میخوانیم ولی وقتی همسایهاش از او قرض میخواهد نمیدهد. چرا؟ مگر لقمه حرام است یا حق و ناحق یا سرقت و رشوه خواری و ربا است و چرا این گوگرد یک نفر را آتش میزند ولی صد برابر آن هم ما را تکان نمیدهد؟ فاطمه زهرا شب عروسی به خانه داماد میرود و بهترین لباسش را برای خانه داماد پوشیده است، فقیری از او لباس میخواهد و او میخواست لباس کهنهای را بدهد که یاد این آیه میافتد: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»(آل عمران/92) «به نیکی نمیرسید مگر اینکه آن چیزی را که دوست دارید بدهید. » و فاطمه زهرا هم لباس عروسیاش را میدهد. (این آیه ماجراهای مختلفی دارد.)
ابوذر مهماندار شد و گفت: بروید یکی از شترهایم را ذبح کنید و آنها شتر لاغری آوردند و ابوذر گفت چرا شتر چاق نیاوردید؟ گفتند: برای خودت گذاشتیم. ابوذر گفت: آنچه من برای خدا میدهم برایم میماند و آنچه برای خودم مصرف میکنم از دست میرود. چون «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» ابوطلحه انصاری همینکه آیه را شنید نزد پیامبر آمد و باغی را که خیلی دوست داشت بین اقوام فقیرش تقسیم کرد و ما بسیار کسانی داریم که پولدار هستند و در اقوام خود فقیر دارند و میتوانند مثل جرثقیلی که میتواند ماشینهای در جوی افتاده را بالا بکشد به اینها کمک کنند. ابوایوب انصاری همان کسی که شتر پیامبر جلوی خانهاش خوابید. میگوید زید بن حارثه اسب خوبی داشت همین که این آیه را شنید گفت اسبم را که خیلی دوست دارم در راه خدا میدهم. نزد پیامبر آمد و پیامبر هم اسب را به پسر وی داد تا هم او ثواب انفاق را ببرد و هم مال از خانهاش بیرون نرود، چون برخی از پسرها نمیتوانند ببینند پدرشان چیزی ببخشد و چه خوب است کاری کنیم که پسرها نسبت به آیات انفاق بد بین نشوند و به خود آنها چیزی بدهیم.
3- امام سجاد و عمل براساس آیات قرآن
امام سجاد هر وقت میخواست انفاق کند شکر و بادام میداد، میگفتند: چرا نان نمیدهی؟ و امام میفرمود: مگر این آیه را نشنیدید. چون امام شکر و بادام را برای سفر حج تهیه میکرد. در سفرهای عادی حاضری و نان و شیر میخورد، اما در حج باقلوا را با روغن و شکر مخلوط میکرد با بادام و چیزی شبیه باقلوا درست میکرد و چون این بهترین چیزی بود که در خانه داشت پس همین را میداد.
یکی از اقوام امام سجاد به امام رسید و به امام جسارت و توهین کرد و حرفهای بدی زد و برخی اینگونه هستند و فکر میکنند فلان چیز بد تقصیر کسی است. این معلم غلطی کرد یا فلان طلبه وکارمند اشتباهی کرد ولی چرا برگردن جمهوری اسلامی میاندازی؟ او هم ناراحتیهایی دیده بود و حرفهای بدی زد. مردم خواستند او را بزنند، امام فرمود: بگذارید با هم برویم من جواب او را بدهم. او خیال کرد که امام گروهش را آورده تا او را بزنند. امام در خانه او را زد و او آماده دعوا بود که امام به محض باز شدن در فرمود: «وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ» آیه «الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ»(آل عمران/134) غضب با غیظ فرق میکند اگر کسی 50-60 یا 70-80 درجه جوش بیاورد میگویند غضب کرده ولی وقتی صددرصد باشد و سر برود میگویند غیظ کرده است ولذا خدا غضب دارد و غیظ ندارد.
برای همین «کاظمین الغضب» نداریم چون غیض است که انسان جوش میآورد و باید خودش را نگه دارد وامام هم خودش را کنترل کرد و با او حرف زد و او هم پشیمان شد و پیشانی امام را بوسید و امام فرمود اینگونه بهتر بود یا اینکه او را کتک میزدیم؟
کنیزی در خانه امام سجاد بود و ظرفی در دست داشت که افتاد بر پیشانی امام خورد و پیشانی امام را شکافت. امام سجاد با نگاهی به کنیز گفت: «وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ» و امام غیظ خود را نگه داشت و دوباره کنیز گفت: «وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ» و من را ببخش و امام هم او را بخشید. «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ» و امام گفت برو تو را آزاد کردم.
در خانهها هم اگر مرد و زن عصبانی هستند این آیه را بخوانید و خشم خود را کنترل کنید و ببخشید که «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ» شما هم امشب شنیدید که امام سجاد کنیز خود را ببخشید پس شما هم گذشت کنید و اشتباهات دیگران ببخشید و همین الان بگویید خدایا هرکس را که در حق من بدی کرده ببخشیدم.
4- پیامبر اکرم و امام حسن و تمسّک به قرآن
روزی پیامبر به عبدالله بن مسعود گفت: برایم قرآن بخوان. اصولا گاهی پیامبر به افرادی میگفت: مرا موعظه کنید. من از استادم پرسیدم پیامبر که نیازی به موعظه ندارد. فرمود: هر عضوی عبادتی دارد و از عبادتها، شنیدن حرف حق است و لذا پیامبر میگفت: مرا موعظه کنید و حتی شنیدن چیزی که انسان میداند هم بهتر است، برای همین من شبهای جمعه بحث خودم را میشنوم چون حالات انسان موقع مطالعه و سخنرانی و شنیدن فرق میکند. خلاصه این فرد شروع کرد به قرآن خواندن برای پیامبر تا رسید به آیه «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهیداً»(نساء/41) روز قیامت هر امتی را یا شاهد میآورند و پیامبر ما بر همه امتها و شاهدان، شاهد است. پیامبر تا این آیه را شنید چشمانش پر از گریه شد و گفتند: اگر بنا باشد شاهد گریه کند وای به حال کسی که میخواهد علیه او شهادت داده شود.
امام حسن مجتبی کنیزی داشت که روزی دسته گلی آورد و به امام داد. امام فرمود: «أَنْتِ حُرَّهٌ لِوَجْهِ اللَّهِ»(المناقب، ج4، ص18) یعنی تو آزادی، انس گفت: دسته گل قیمتی ندارد ولی تو او را برای همیشه آزاد کردی؟ فرمود دستور قرآن است «وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها»(نساء/86) یعنی هر دقت برای شما خدمتی کردند، شما بهتر جواب بدهید. اگر به شما سلام کردند، شما بگویید؛ «سلام علیکم و رحمه الله»
5- تأثیر آیات بر اولیای خدا
در کشکول شیخ بهایی و مجموعه ورام نقل شده که: برخی از عرفا گاهی شب تا صبح نمیخوابیدند و این آیه را میخواندند «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»(مائده/27) یعنی خدا فقط از افراد با تقوی عمل قبول میکند نه افراد بی تقوی.
کسی را دستگیر میکنند که رشوه گرفته یا اختلاس کرده، میگوید: من از دفتر امام، نامه دارم که این قدر سهم امام دادم، این قدر به حساب امام دادم، این قدر به جبهه کمک کردم، ولی همه این حساب هایش میلیون نمیشود، ولی میلیونی اختلاس کرده است. خدا هم میفرماید عبادتها از اینها قبول نیست، چون وقتی روح تقوی نباشد، عمل قبول نمیشود. مثل اینکه چند لیتر آب را در سطلی بریزی که در آن سوسک است. ولی بازهم آب خوردنی نیست. و برای همین عرفا شب تا صبح به این آیه میاندیشیدند و گاهی هم انسان گمان میکند که متقی است و خودش را فریب میدهد. مثلا از خود من اگر بپرسند، میگویم استغفرالله من آخوندم ولی اگر موقع حج به من گذرنامه بدهند تا تقسیم کنم به یکی از مخالفینم نخواهم داد. شما هم که حزب اللهی هستید اگر یک گوسفند قربانی به شما بدهند کبابیاش را برای خودتان برمیدارید. پس گول لباس و ظاهر را نخورید.
برخی مواقع انسان خیال میکند رشد کرده ولی اینطور نیست. این قصه را بگذارید بگویم اگر چه به خودم توهین میشود ولی شما که بالاخره میفهمید، در قیامت که من چکاره هستم. من کتابهایم را در کتابخانه میچینم، دیدم یک کمدم چوبی است دیگری فلزی برای همین کتابها تا به تا شده گفتمای کاش هر دویش مثل هم بود آن وقت بود که دیدم بعد از 29 سال طلبگی تازه شدم مثل زنهای خانه دار که میخواهند گل بشقابهایشان یک شکل باشد. پس قدری بنشینید و خودتان را تحلیل کنید «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ» چون اگر2000 لیتر آب در منبع باشد ولی یک موش در آن افتاده باشد، آب آشامیدنی نیست.
یکی از آیههای قرآن آیه تحریم شراب و خمر و قمار است که وقتی آیه نازل شد افرادی شراب لب دهانشان بود و برگردانند بر خلاف ما که روزه میگیریم تا اذان میشود میگوییم سریعتر بده پایین و قورتش بده ولی اینها نگفتند تا آخر آیه بخوریم. یا به چراغ زرد که میرسیم به جای اینکه احتیاطا بایستیم بیشتر گاز میدهیم چون هنوز کاملا سرخ نشده است.
به امید روزی که در جمهوری اسلامی حفظ حقوق بشود، چون اگر از من بپرسند در جمهوری اسلامی حفظ حقوق میشود؟ میگویم: نه! و اگر بپرسند چه کسانی؟ میگویم: همه افراد پاکی که در مملکت ما هستند. ولی موقعی که ما از چراغ قرمز عبور میکنیم لذت میبریم و این خیلی بد است، چون یک وقت انسان عجله دارد و از چراغ عبور میکند و پشیمان و ناراحت میشود ولی این لذت میبرد چون حدیث داریم خدا میفرماید اگر کسی گناه صغیره کرد و کیف کرد و لذت برد برای او گناه کبیره بنویسید.
َ قَالَ رَسُولُ اللَّه(ص): «مَنْ أَذْنَبَ ذَنْباً وَ هُوَ ضَاحِکٌ دَخَلَ النَّارَ وَ هُوَ بَاکٌ»(ثوابالأعمال، ص223) آیه نازل شد «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»(مائده/90) ای مردم مشروباتی که شما را مست میکند و در قمار برد و باخت جزئی و کلی حرام است و اینها رجس و گناه و پلیدی هستند واز اینها دوری کنید. و مردم هم ظرف شراب را از لب دهانشان برگرداندند وظرفهای شراب را دریک حرکت بسیجی جمع کردند و بعد گفتند: قرآن میفرماید. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ»(مائده/91) آیا حاضرید که دست بردارید. بله خدایا ما دیگر شراب نمیخوریم.
سید نعمت الله جزایری قصهای نقل میکند که شخصی بیمار شد. و پزشکان گفتند شراب بخوری خوب میشوی. ایشان هم شراب خورد و خوب شد. دو مرتبه بعد از مدتی مرضش برگشت گفتند: باز هم شراب بخور. گفت من آن مرتبه هم ناراحت بودم و گفت استخاره میکنم. آیه آمد که «عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزیزٌ ذُو انْتِقامٍ»(مائده/95) یعنی دفعه اول خدا تو را بخشید. اما اگر دوباره شراب بخوری خدا از تو انتقام میگیرد چون خدا عزیز ذوانتقام است یک آیه نازل شد رسول خدا تا صبح گریه کرد و ابوذر و اصحاب هم بودند و تا صبح گریه کردند. «إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُکَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ»(مائده/118) سخن از زبان عیسی است که اگر مردم را عذاب کنی اینها بندگان تو هستند و این لحن خیلی عاطفی است. امامان ما خیلی مواقع با خدا عاطفی صحبت میکنند. در دعای ابوحمزه داریم که خدایا اگر من را ببخشی پیامبر شاد میشود که امتش را بخشیدی و اگر من را ببری جهنم شیطان شاد میشود که یک نفر را به جهنم برده است و اختیار با توست که کدام یک را شاد کنی.
6- حنظله غسیل الملائکه
ماجرای حنظله را شنیدید همان کسی که به جبهه آمد و شهید شد و در مملکت ما هم از این موارد بسیار است. شبی بود که قرار بود عروس بیاورد خانه، اعلام بسیج به سوی جبهه شد. به پیامبر فرمود من امشب عروس میآورم و اجازه گرفت که عروسی کند و عروسی کرد. قبل از اینکه غسل کند ترسید از جبهه عقب بماند و رفت به جبهه و خط اول و شهید شد. پیامبر فرمود چون این با جنابت خود را به جبهه رساند فرشتهها او را غسل دادند «غَسِیلَ الْمَلَائِکَهِ»(منلایحضرهالفقیه، ج1، ص159) او پسری هم دارد که از اولیای خداست و وقتی قرآن میخواند این آیه را تلاوت میکند «لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الظَّالِمینَ»(اعراف/41) برای گروهی جهنم محل استراحت و مهد آن هاست و بالای سرشان هم غاشیه و تاریکی است. از زیر زندگی و از بالا تاریکی. و فرزند حنظله هم که از همان شب اول به دنیا آمد وقتی بزرگ شد از اولیای خدا شد و این آیه را میخواند و لذت میبرد.
7- تأثیر آیات هنگام خواب و آداب خوابیدن
ربیع بی خصیم دختری داشت که روزی از او پرسید همه شبها میخوابند تو چرا نمیخوابی؟ او گفت: چون آیه داریم که گاهی خدا انسان را در خواب غضب میکند و من میترسم که خواب باشم و خدا من را غضب کند و تا میخوابم ازخواب میپرم «أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ»(اعراف/97) یعنی گاهی خواب هستید و قهر خدا میآید برای همین میگویند قبل از خواب دعا کنید و اگر قبل از خواب سوره «قل هوالله» بخوانید مثل این است که قرآن را ختم کرده باشد یا اگر کسی قبل از خواب «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ» بگوید خدا به او ثواب یک حج مستحبی میدهد. چون وقت خواب شیطان را وسوسه میکند. امام کاظم فرمود: وقت خواب به این بیندیشید که در طول روز چه کردهاید.
مرحوم شهید علامه مطهری میگوید: استادی داشتیم به نام ولی آقای اصفهانی که در مدرسه فیضیه مهمان بود وسحرها بیدار میشد و نماز شب میخواند و در نماز شبش جیغ میزد. مثل پرندهای که دارند کباب میکنند و من از ناله و اشک او بیدار میشدم.
8- تأثیر توجه به آیات قیامت
اولیای ما یک خبرهایی دارند. یک وقت به من میگویند خبر نداری در ادارات رشوه غوغا میکند یا در فرودگاه اذیت میکنند و گرانفروشی و. . . ولی من میگویم میدانم. اینهایی که جنایت میکنند یادشان رفته که در روز قیامت شهدا دور اینها را خواهند گرفت که آیا ما خون دادیم که شما این چنین کنید؟ چون انسان از قیامت غافل است. قرآن میفرماید. «بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ»(ص/26) و باید یاد قیامت باشیم و همه همینطور هستیم.
عقیل برادر علی(ع) میخواست پارتی بازی کند. چون برادرش رئیس حکومت اسلامی بود و مقداری گندم وجو بگیرد. امیرالمومنین آهن داغ کرد و نزدیک صورتش برد و او را به یاد قیامت انداخت. حال شما از پول چه کسی خانه میسازید و خانه چند میلیونی و چرا؟
افراد مذهبی بدانند که کسانی که عنوان مذهبی دارند گناهشان بیشتر است چون قرآن میفرماید: «یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ»(احزب/30) زن پیامبر هم اگر گناه کند، عذابش دو برابر است و آخوند و بچه آخوند و وکیل و وزیر و بچه حزب اللهی و تمام کسانی که چهره مذهبی دارند خلافشان دوبرابر است و اگر کسی بداند گناه کند خدا او را نخواهد بخشید. اگر مقداری به یاد قیامت باشیم آمار گناهان و جنایات از 100درصد به50 در صد میرسد، چون گناه وقتی صورت میگیرد که از خدا غافل میشویم. این دختر از پدر پرسید چرا نمیخوابی؟ گفت: چون از قهر خدا میترسم. آن وقت برخی میگویند، تو خانه و زندگی نداری قدری زرنگ باش، وقتی بزرگ شدی و پیر شدی توبه میکنی.
اینها میگویند خط مستقیم این است، شما نه خانه داری و نه ازدواج کردی، اسم اینها رشوه نیست، اینها دلالی است. دیشب خبر دار شدم به یکی از بزرگان گفتند، فلانی بقل دستت دسته گل آب داد و او گفته ممکن است، دلالی باشد. توجیه گناه، بزرگترین جنایت است. بگویید غلط کردم. ولی اگر غلط بکند و بگوید نکردم خیلی بد است اگر بپذیرید مردم راحت میشوند و سبک میشوند و چون مردم وقتی ببینند کسی راست میگوید او را دوست دارند. اگر کسی روی سر شما سنگ بیندازد و عذرخواهی کند میبخشید ولی اگر دوریالی بیندازد و بگوید چیزی نیست، نمیبخشید. خدا هم همینطور است و گناهان کوچک را نمیبخشد حدیث داریم پیامبر فرمود از گناهی که خدا نمیبخشد بپرهیزید از رسول خدا پرسیدند: خدا چه گناهی را نمیبخشد؟ پیامبر فرمود: گناهی است که انسان بگوید اینکه چیزی نیست.
برخی برای خودشان مثلثی ترسیم میکنند که به جای خط مستقیم، میگویند من الان جوان هستم، کارم را میکنم، پیر که شدم برمی گردم و توبه میکنم. این مثلث، اشکال هندسی دارد چون شما وقتی کج شدی بالا نمیروی و سقوط میکنی. دوم اینکه آخر خط معلوم است ولی آخر عمر معلوم نیست، مگر انسانی صد سال کج شد یک مرتبه راست میشود. کسی که به چیزی چسبید و مثلا معتاد و سیگاری شد یک مرتبه بر میگردد. چون روح انسان با گناه انس میگیرد و مثل فرمان ماشین نیست که دست شما باشد و یکباره برگردد.
برادرها و خواهرها، من خودم هم وضعم خراب است و این آیاتی که میخوانم هم شما و هم خودم باید در خودمان تجدید نظر کنیم. قبل از انقلاب شاید خدا احتکار، رشوه و گرانفروشی را میبخشید ولی بعد از انقلاب با این همه امت شهید داده و 8 سال جنگ، خدا رشوه و احتکار و گرانفروشی را نخواهد بخشید. خواستید گوش بدهید و خواستید گوش ندهید.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»