موضوع: فتوت و کرامت (2)
تاریخ پخش: 78/10/13
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ، وَ أَجْزِیَ مَنْ هَجَرَنِی بِالْبِرِّ، وَ أُثِیبَ مَنْ حَرَمَنِی بِالْبَذْلِ، وَ أُکَافِیَ مَنْ قَطَعَنِی بِالصِّلَهِ، وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِی إِلَى حُسْنِ الذِّکْرِ، وَ أَنْ أَشْکُرَ الْحَسَنَهَ، وَ أُغْضِیَ عَنِ السَّیِّئَهِ» (صحیفه سجادیه/دعاى20)
1- مواردی در مورد تشکر کردن افراد
امسال ماه رمضان بر سر سفره امام سجاد(ع) و دعای مکارم نشستهایم که به این جملات رسیدیم.
«وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ» جملات قبل را معنی کردیم تا رسیدیم به جملهای که امام سجاد(ع) میفرماید: خدایا من عزت و کرامت داشته باشم و هر کس حیله کرد، من خیر خواه او باشم و اگر مرا از خود دور کرد من به او نیکی کنم و اگر محروم کرد من به او بذل و بخشش کنم و اگر قطع رابطه کرده من وصلت کنم، و اگر غیبت کرده من خوبیهای او را بگویم. من امروز میخواهم در مورد این جمله آخر قدری صحبت کنم: «وَ أَنْ أَشْکُرَ الْحَسَنَهَ، وَ أُغْضِیَ عَنِ السَّیِّئَهِ» و توفیق بده خوبیها را تشکر کنم و بدیها را بپوشانم. توجه به چند اصل لازم است: الف: تشکر توفیق الهی لازم دارد. در قرآن میفرماید: «أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکُرَ» (نمل/19) یعنی خدایا به من حالی الهام کن که شکر کنم. ولذا باید خدا لطف کند تا یاد نعمت افتاده و شکر کنیم. یعنی اگر توفیق الهی نباشد و خدا تو را به یاد نعمتها نیندازد تو شکر نخواهی کرد. بسیاری از ابتکارات و نبوغها، الهام الهی است که به ذهن مبتکر یا دانشمند جاری میشود.
ب: تشکر دائمی باشد: «أَشْکُرَ» صیغهی مضارع است و دلیل بر این که استمرار دارد، نه مثل ظرف یک بار مصرف.
ج: تشکر از خوبیها باشد: از روی تملق و چاپلوسی نباشد و بعضیها متملقاند و نسبت به هر کاری چه خوب و چه بد تشکر میکنند. در مقابل کارهایی مثل ولخرجی و اسراف که نباید تشکر کرد.
2- اهمیت بالای نماز و شکرگذاری
بعضی جاها نباید تشکر کرد، آقای دکتر مرندی در زمانی که وزیر بهداشت و درمان بود، رفت برای افتتاح یک بیمارستان بزرگ که تمام دست اندرکاران بیمارستان هم بودند. بنا شد در پایان بازدید ایشان لوحی را امضاء کنند. سؤال کرد: این بیمارستان نمازخانه ندارد؟ همه به همدیگر نگاه کرده و فهمیدند در این مسأله غفلت شد بالاخره یک اتاق خالی را به عنوان نمازخانه نشان دادند و ایشان متوجه مسأله شد و با ناراحتی لوح را امضاء نکرده از بیمارستان بیرون آمد. مقام معظم رهبری (حفظه الله) فرمودند: اگر مسئولین ما به این شکل نسبت به نماز حساس باشند، مسأله نماز در مملکت حل میشود. ما نسبت به نماز حساس نیستیم، یک جوان 5 ساعت فیلم میبیند ولی زمانی که میخواهد نماز بخواند: «وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» (بقره/45). چنان نماز برایش سنگین است. امام سجاد(ع) از خدا میخواهد اگر کسی در حق او یک خوبی کرد شکر گزار او باشد، حال خداوند این همه نعمت به ما داده نمیخواهیم شکر گزاری کنیم. حیوان را محبت میکنی عکس العمل نشان میدهد، و ما انسان هستیم و چگونه عکس العمل نشان ندهیم؟ و ما خط شکن نیستیم، و هرکس خط شکن است آثار آن در کودکی هم معلوم است. یک نمونه از خط شکنی را اجازه بدهید بگویم، شاید هم شنیده باشید: نامهای از ستاد اقامه نماز به دبستانها و دبیرستانها نوشتیم که اگر خاطراتی درباره نماز دارید بنویسید. یک دختر بچه در جواب نوشت: من با پدر و مادر در حال مسافرت بودیم یک وقت نگاه کردم آفتاب غروب میکند و من نماز نخواندهام. به پدر و مادر گفتم آنها گفتند نمیشود یک اتوبوس وسط بیابان با 30، 40 نفر برای تو نگهدارد که نماز بخوانی. گفتم: پس مقدارکمی آب داریم شما یکی از سطلهایی که برای آشغال زیر صندلیها هست نگهدارید من وضو میگیرم. بالاخره مشغول شده و راننده این کار را از آیینه دید به شاگردش گفت ببین این دختر کوچولو چه کار میکند. آمد پرسید جواب دادیم. او به راننده گفت، راننده هم ماشین را کنار زد و گفت: به افتخار این دختر و برای نماز او، ماشین را نگه میداریم. از ماشین آمدیم پایین وضو ساخته و نماز خواندیم. بعد هم دیدم عدهای از برادران و خواهران ایمانی دیگر هم که داخل ماشین بودند و نماز نخوانده، مشغول نماز شدند. چون در قرآن داریم: کسانی که برای خدا قیام کنند مهرشان در دلها مینشیند. و مهر این دختر در دل این راننده نشست و ماشین را نگهداشت. دختر میگوید: شیرین ترین نماز برای من آن نمازی بود که یک دختر کوچک خواند اما مردهای صد کیلویی جگر این کار را نداشتند این دختر اینجا امام بود یعنی خط شکن بود و غیرتش از بقیه بیشتر بود. نماز تشکر از خداست «وَ أَنْ أَشْکُرَ الْحَسَنَهَ».
3- اقسام شکرگذاری و نکاتی در مورد تشکر
شکر سه قسم است:
الف: شکرقلبی: کانت معرفته شکراً: همین که آدم بفهمد نعمتها از خداست.
ب: شکر زبانی؛ بهترین جمله «الْحَمْدُ لِلَّهِ».
ج: شکر عملی: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «شُکْرُ النِّعْمَهِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ» (کافی/ج2/ص95) شکر نعمت، دوری از حرام هاست. و نعمتهای خدا را در راه حرام مصرف نکند.
د: در تشکر اولویتها فراموش نشود. قرآن میفرماید: «أَنِ اشْکُرْ لی وَ لِوالِدَیْکَ» (لقمان/14). خداوند تشکر از والدین را کنار تشکر از خود گذاشته. در قرآن چهار مورد «والدین: پدر و مادر» کنار خداوند قرار گرفته، میفرماید: «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (نساء/36) بندگی خدا و احسان به پدر و مادر.
ه: تشکر باید به اندازه باشد: چون از حد که بگذرد، تملق میشود، اگر نیم کیلو خوبی دیدهای به اندازه یک کیلو تعریف کردی تملق میشود و اگر نیم کیلو بود کمتر تعریف کردی حسادت است و اگر به همان مقدار بود انصاف است. علی(ع): اگر خوبی را بیشتر تعریف کردی تملق و اگر کمتر تعریف کردی حسادت است. پذیرایی خوب بود، عیبی نداشت چون حسادت دارد نمیخواهد به زبان آورده و تعریف کند.
و: از واسطهها هم باید تشکر شود. میفرماید: گرچه تشکر از خدا میکنیم مخلوق خدا را هم نباید فراموش کنیم.
ز: باید خوبیها را در تشکر به بان آورد: علی(ع): «تَذْکُرَ مَعْرُوفَهُ» (منلایحضرهالفقیه/ج2/ص621) خوبیها را بگوید. امام علی(ع) یکی یکی یارانش را نام برده و آه میکشید و میگفت جای فلانی خالی است، به این شکل تجلیل و تقدیر میکرد. با نام گذاری خیابان، کوچه و مدارس و زدن عکس تشکر کنیم. در تهران مسجدی را دیدیم که خیلی جوان برای نماز به آنجا میروند، تحقیق کردیم دیدیم امام جماعت عکس شاگرد اولها را سر درب مسجد میزند. جوان وقتی دید که مسجد و مردم از تحصیلات او استقبال میکنند مسجد رونق پیدا میکند. قرآن میفرماید: «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهیمَ» (مریم/41) در کتاب ابراهیم را یاد کن. «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَم» (مریم/16) در کتاب مریم را یاد کن. «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسى» (مریم/51) در کتاب موسی را یاد کن. یعنی از شیرین کاریهای آنها یاد شده و نگذاریم فراموش شود. و هر چه نقل بشود اثر دارد. قَالَ امیرالمؤمنین(ع): «وَ وَاصِلْ مِنْ حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَیْهِمْ وَ تَعْدِیدِ مَا أَبْلَى ذَوُو الْبَلَاءِ مِنْهُمْ فَإِنَّ کَثْرَهَ الذِّکْرِ لِحُسْنِ فِعَالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجَاعَ وَ تُحَرِّضُ النَّاکِلَ» (شرحنهجالبلاغهابنابىالحدید/ج17/ص51) ای استاندار: خوبیهای رزمندگان را به زبان بیاور و اگر خوبیها را گفتی، شجاعت در آنها قوی میشود و انسانهای بی تفاوت و بی حال هم راه میافتند. «وَ أَنْ أَشْکُرَ الْحَسَنَهَ، وَ أُغْضِیَ عَنِ السَّیِّئَهِ».
ح: در تشکر شخصیت زده نباشیم: در تشکر شخصیت زده نباشیم که اگر طرف مهم بود از او تشکر کنیم و اگر نه اعتنا نکنیم. اصولاً «زدگی» بد است مثل غربزده، شرق زده، یخ زده، گرمازده، عنوان زده، مدرک زده. انسان باید فوق اینها باشد. قَالَ امیرالمؤمنین(ع): «أَکْرِمْ ضَیْفَکَ وَ إِنْ کَانَ حَقِیراً» (غررالحکم/ص435) مهمان را گرامی بدار گرچه گمنام باشد. نگو این بچه یا فقیر است مهمان را احترام کن. قَالَ امیرالمؤمنین(ع): «قم عن مجلسک لأبیک و معلمک و إن [لو] کنت أمیرا» (غررالحکم/ص435) در مقابل پدر و معلم بایست گرچه امیر باشی. با هر درجه و مقام که هستی پدر و معلم را باید احترام کنی، هیچ توجیهی هم ندارد. مثلاً حاضر است استاد دانشگاه خود را معرفی کند ولی معلم کلاس ابتدایی را نه. یکی کتابخانهای داشت، یک کتاب را مثل لوستر آویزان کرده بود بعد معلوم میشد که کتاب کلاس اول ابتدایی است، اگر او را نخوانده بودم که از این کتابخانه سر در نمیآوردم.
ط: تشکر نکردن موجب دلسردی است: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «لَعَنَ اللَّهُ قَاطِعِی سَبِیلِ الْمَعْرُوفِ قِیلَ وَ مَا قَاطِعِی سَبِیلِ الْمَعْرُوفِ قَالَ الرَّجُلُ یُصْنَعُ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ فَیَکْفُرُهُ فَیَمْنَعُ صَاحِبَهُ مِنْ أَنْ یَصْنَعَ ذَلِکَ إِلَى غَیْرِهِ» (منلایحضرهالفقیه/ج2/ص57) خداوند قطع کننده راههای خوب را لعنت کند، کار خیر میکند کسی تشکر نمیکند دلسرد میشود، این هم بستن راه خیر است. بقیه هم سرد میشوند.
ی: همچنین غیر واقعی نباید تشکر کرد، که اگر چنین شد اثر منفی دارد. قَالَ امیرالمؤمنین(ع): «من شکر على غیر إحسان [معروف] ذم على غیر إساءه» (غررالحکم/ص467) اگر کسی روزی بدون دلیل تشکر کرد، یک روز هم بدون بدی و بدون دلیل، بد خواهد گفت. کنیزی شاخه گلی را به امام حسین(ع) داد حضرت او را آزاد کرد. گفتند: کنیز را به خاطر یک شاخه گل آزاد کردی؟ حضرت فرمود: قرآن میفرماید، «وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها» (نساء/86) اگر کسی به شما خوبی کرد بهتر از آن را جواب دهید. میفرماید «وَ أَنْ أَشْکُرَ الْحَسَنَهَ» خوبیها را شکر گزار باشید. شکرانه گل آزادی بود.
4- پردهپوشی از گناهان و حفظ آبروی دیگران
«وَ أُغْضِیَ عَنِ السَّیِّئَهِ» یعنی خدایا توفیقی باشد که بدی مردم را بپوشانم. بعضی اگر چیزی دیدند عکس او را هم برداشته کپی آن را هم تکثیر میکنند، مخصوصاً زمان انتخابات برای آبرو ریزی. پرده پوشی کار خداست: «یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ وَ سَتَرَ الْقَبِیحَ» (کافی/ج2/ص578) ای خدایی که خوبیها را آشکار و بدیها را میپوشانی. حضرت عیسی(ع) با یاران عبور کردند به سگ مردهای برخورد کردند، هرکس در مذمت آن لاشه چیزی گفت: سیاه است، بد بوست، و… حضرت فرمود: دندانهای سفیدی دارد. یعنی فقط مثل مگس عیبها را نگو بلکه خوبیها را هم بگو. قَالَ امیرالمؤمنین(ع): «لَوْ وَجَدْتُ مُؤْمِناً عَلَى فَاحِشَهٍ لَسَتَرْتُهُ بِثَوْبِی وَ قَالَ(ع) بِثَوْبِهِ هَکَذَا» (دعائمالاسلام/ج2/ص446) من اگر ببینم مومنی دارد خلاف میکند، پارچه به رویش میاندازم (کنایه از اینکه عیبش را میپوشانم). به نزد امام صادق(ع) از شرارت فردی گفتند، بعد حضرت فرمود: او اهل بهشت است. گفتند: خلافکار است اهل همه کاری هست. فرمود: عاقبت توبه میکند و اهل بهشت میشود، دلیل خواستند، حضرت فرمود: او از کوچهای رد میشد دید یکی با لنگ خوابیده و پس رفته، او هم پارچه بزرگتری آورده و روی او انداخت و به هیچ کس هم نگفت و کسی هم این جریان را ندید، آن فردی که خواب بود، از خواب بیدار شد و ماجرا را فهمید، بعد گفت: نمیدانم چه کسی بوده ولی خدایا هرکس بوده که نخواسته آبروی من برود عاقبتش را به خیر کن. چون از سوز دل بود دعا مستجاب شده و او خوش عاقبت میشود. مردم هم به او ماجرا را اطلاع دادند که امام صادق(ع) در مورد شما چنین فرموده است. «وَ أُغْضِیَ عَنِ السَّیِّئَهِ» بدی را پوشاند و آبروی کسی را نریخت. آن خلافکار خیلی تعجب کرده و گفت معلوم میشود کارهای ما را غیر از خدا، اولیاء خدا هم میدانند چون زمانی که من این کار را کردم هیچ کس نبود. و معلوم میشود امام(ع) علم غیب دارد، و خدا چقدر کریم است که عمری هرزگی مرا نمیبیند اما یک کار خوب کوچک من را حساب میکند. حالا که خداوند آنقدر کریم است کاری میکنم که تمام عمر مطیع او باشم. لذا عوض شد و توبه کرد.
5- لذت حقیقی و درک شکرگذاری برای خداوند
کسی عاشق دختر شاه شد. گفتند: ای آقا دختر شاه را که به تو نمیدهند. گفت: چه کنم عاشق شدهام. خیلی رنگش زرد شده بود وغصه میخورد. شخصی دلش سوخت و نقشهای طراحی کرد که تو برو در غاری بیرون از شهر مشغول عبادت و اطاعت شو، بعد از مدتی من به شاه پیشنهاد میکنم شما که چند تا دختر داری برای اینکه یک چهره معنوی پیدا کنی، دخترت را به این جوان عابد و غارنشین بده. بعد هم ما برای این جوان خانه و ماشین و وسایل زندگی را جور میکنیم، میان مردم پخش میشود که شاه دخترش را به یک انسان گمنام داده. جوان هم قبول کرده مشغول عبادت در غار شد. روزی شاه برای تفریح به بیابان رفت نخست وزیر جریان جوان و پیشنهاد خود را تعریف کرد. شاه گفت: برویم او را ببینیم. شاه به لب غار آمد و نخست وزیر هر کاری کرد، جوان دست از نماز نکشید و توجهی به شاه نکرد. او مشغول نماز بود تا شاه ناراحت شده و رفت. نخست وزیر به جوان گلایه کرد که این همه من زحمت کشیده شاه را به غار آوردم اعتنا نکرده و کار را خراب کردی. جوان در جواب گفت: من تا قبل از آمدن شاه، قلابی نماز میخواندم که شاه را دم غار بکشم. اما تا شاه آمد دم غار، حقیقت یکدفعه به ذهنم آمد که من تا حالا نماز قلابی برای جلب نظر شاه خواندهام. اگر نماز قلابی شاه را به غار میکشاند، نماز حقیقی چه کار خواهد کرد؟ از آن لحظه تصمیم گرفتم که نماز حقیقی بخوانم و بجای عشق دختر، عشق خدا به قلبم جاری و از پیشنهاد منصرف شدم. حدیث: خداوند میفرماید اگر کسی یک قدم به طرف من بیاید من قدمها به طرف او میآیم و اگر آرام بیاید من با هروله و شتاب به سمت او میروم. قرآن: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» (انعام/160) اگر کسی یک عبادت کند 10 برابر پاداش میدهم، این حالت تعاونیاش است. بازار آزادش میفرماید تا 700 برابر پاداش میدهم. و بالاترش میفرماید: «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ» (بقره/261) و به هر کس بخواهد، بیش از (700 برابر) آن میدهد. بزرگوار باشید و عیوب دیگران را به روی خود نیاورید. چرا نسبت به عیوب دیگران افشاگری کردی و حرف این و آن را زدی؟
6- پاسخ دادن به بدیها با خوبیها
معاویه سه دفعه، سه جایزه برای کشتن علی(ع) تعیین کرد. یک دفعه ده هزار درهم (مثقال) طلا و یک دفعه بیست هزار درهم (مثقال) طلا و یک دفعه سی هزار درهم (مثقال) طلا. یکی جایزه سوم را قبول کرد و آمد برای انجام مأموریت. حضرت به او فرمود: میخواهی بگویم برای چه آمدهای؟ اگر مشکلی داری من حل میکنم. و با او صحبت فرمود او هم اظهار پشیمانی کرد. حضرت به قنبر فرمود: مرکب او را مجهز و زاد و توشه راه را هم در اختیار او بگذارید. اینها فتوت و بزرگواری است. یکی از بستگان خلیفه دوم به امام کاظم(ع) جسارت کرد، یاران حضرت خواستند او را تنبیه کنند. حضرت فرمود: با او کاری نداشته باشید. باز حضرت به مزرعه او رفت او باز اظهار ناراحتی و جسارت کرد. حضرت احوالی از او پرسید و مقدار خرج مزرعه را حضرت به او داد و رفت. طرف خیلی نسبت به اظهار لطف ومهربانی حضرت خجل شد و بعد گفت: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ» (انعام/124) خداوند میداند چه کسی را امام قرار دهد. اینها کمالات انسانی است که اگر کسی به من کمک نکرد من به او کمک کنم یا اگر او برای من سوغاتی نیاورد من برای او ببرم و الا در مسائل اخلاقی، اجتماعی مقابله به مثل که هنر نیست. خدایا سفرهای باز کردی بنام رمضان و شبهایی بنام شبهای قدر، چشمها تر شده و دعاها خوانده شده، ما را با اهل بیت(ع) آشنا کرده و نعمتها را استثنایی به ما دادی، ما را شاکر نعمتهای خود قرار بده. معرفت ما را نسبت به خودت زیاد بفرما. قیامت را روز حسرت و خسارت ما قرار نده. هرچه به خوبان میدهی به خاطر لیاقتشان از فضل و کرمت به ما هم عطا بفرما. روح انبیاء و اولیاء و صلحا و مراجع و حضرت امام خمینی(ره) و شهدا، پدران و مادران و اساتید و تمام کسانی که درطول تاریخ در مسلمانی ما اثر داشتهاند را از ما راضی و ما را پاسدار خونها و خدمات آنها قرار بده. ما را مشمول دعاهای خاصه آقا حضرت مهدی(ع) و ما را زمینه سازان حکومتش قرار بده. مزه و معرفت عبادت را به ما بچشان. هرچه کوتاهی کردهایم از ما درگذر.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»