غدیر در قرآن

موضوع: غدیر در قرآن

تاریخ پخش: 06/10/86

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

این بحث را بینندگان عزیز شبی که می‌بینند، شب 7 دی، در آستانه غدیر خم است. سالروز نهضت سواد آموزی 7 دی است، یک خبری بدهم به مردم عزیز ایران. انقلاب که شد تقریباً… همه حرف‌هایی که من می‌زنم، تقریباً است. با یک خورده کم و زیاد! البته آمار است که می‌گویم، تقریبی است والا باقی حرف‌هایم تقریباً نیست و تحقیقاً است. تقریباً نیمی از مردم بی‌سواد بودند. الان تقریباً 85 درصد باسواد هستند. این از برکات خدماتی بوده که نهضت سوادآموزی داشته است، و توسعه‌ای بوده است که آموزش و پرورش داشته و در مناطقی هم که مدرسه نبوده است، مدرسه ایجاد کرده است. به هر حال این یک بشارتی است. در این چند سال بارها از طریق یونسکو مدال افتخار و جایزه و مورد تفقد نهضت سوادآموزی قرار گرفته که این هم برای زحمات آموزشیارها بوده است. الان هم سیاست نهضت سوادآموزی، این است که ان‌شاءالله در آینده برود سراغ تن به تن! یعنی دیگر کلاس… در خانه‌ها را بزنیم، چون جمع کردن بی‌سواد در بعضی مناطق مشکل شده است. ما آمار بی‌سواد‌ها را از طریق شوراهای اسلامی و افراد محلی… مثلاً در این روستا چند نفر بی‌سواد هستند. می‌دانند و آن وقت قرارداد می‌بندیم با افراد تن به تن، می‌گوییم آقا! این سه تا بی‌سواد را شما با سواد کن و سه تا فلان مبلغ را از ما بگیر! چون قبلاً کلاس مثلاً اگر بنا بود 10 تا باشد، 7 تا می‌شد، کلاس منحل می‌شد و آموزشیار زحماتش از بین می‌رفت و می‌گفت من چه گناهی کرده‌ام؟ خوب! آنها نیامده‌اند.

1- شیوه جدید نهضت سوادآموزی برای آموزش بی‌سوادان

ولی الان گفتیم سوادآموزی را به صورت تن به تن ببریم جلو و ببینیم چه می‌شود و شاید این کار هم… چون گاهی وقت‌ها مردم با یک تکان، حرکت می‌کنند، مانند درخت توت که تا تکانش دادی، توت‌ها می‌ریزد. «قد قامت الصلوه» می‌آیند. گاهی وقت‌ها مردم مانند انار می‌شوند و با تکان نمی‌افتند و باید آنها را دانه دانه چید. الان بی‌سوادهای ما مانند انار شده‌اند، یعنی باید تک تک به سراغشان رفت و با اولویت زیر 30 سال! بعد با اولویت زیر 49 سال! دیگر اگر پیر هم خواست، بیاید، بیاید ولی نظر ما زیر 30 سال و اینهاست. ان‌شاءالله آموزش و پرورش هم بتوانند درب ورودی را بگیرد که دیگر ما بی‌سواد تولید نداشته باشیم. چون هنوز هم هستند افرادی که یا مدرسه نیست که بروند و یا بسیاری جاها مدرسه هست و نمی‌روند. یعنی تشخیص می‌دهد که اگر دخترش قالی ببافد، یک درآمدی دارد و یا مثلاً بچه نشاط درسی ندارد. به هر حال اگر ما از آن درب ورودی را بگیریم که بی‌سواد تولید نشود، ان‌شاء الله مشکلی نخواهیم داشت. هیچ کشوری مسئله بی‌سوادی را به کلی ریشه‌کن نکرده است. ولی ما نسبت به بسیاری از کشورها الحمدلله جلوتر هستیم. سلام و صلوات خدا بر روح امام که نهضت سوادآموزی را تأسیس کرد. ما حدود 150 کتاب داریم که بعد از اینکه خواندن و نوشتن را یاد گرفتند، در گروه‌های پیگیر، این کتاب‌ها را می‌خوانند که آن‌ها که خوانده اند، یادشان نرود. چند هزار نفر داریم که الان لیسانس هستند. یعنی از سوادآموزی کارشان را ادامه داده‌اند و لیسانس شده‌اند. 7، 8 تا پزشک ما داریم که از سوادآموزی به پزشکی رسیده‌اند. دکتر داریم، مهندس داریم، لیسانس داریم، فوق لیسانس داریم، استاد دانشگاه داریم و دیپلم که خیلی الی ماشاء الله داریم. به هر حال هم باید سلام و صلوات را به روح امام اهداء کنیم و هم از زحمات آموزشیارها تشکر کنیم و همکارانمان در نهضت! خوب این برای 7 دی که چون من رئیس بی‌سوادهای کشور هستم، و رئیس بی‌نمازها! من دو تا پست حساس دارم. هیچ کس هم احساس وظیفه شرعی نمی‌کند که بیاید و جای من بنشیند. وقت انتخابات مجلس 5، 6 هزار نفر اگر نگویم 10، 20 هزار نفر، همه احساس وظیفه شرعی می‌کنند که خودشان را کاندیدا کنند. اما یک نفر تا حالا احساس وظیفه شرعی نکرده است که بیاید و راجع به زکات تلاش کند. با اینکه اگر زکات داده نشود، نماز قبول نیست و اگر نماز هم «ردّ» شود، «رد ما سواها» (بحارالانوار/ج10/ص393) باقی کارها قبول نیست. خوب سراغ بحث اصلیمان برویم. در آستانه غدیر هستیم و امیرالمؤمنین… یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)

2- اعلام امامت حضرت علی(علیه‌السلام) در آخرین حج پیامبر

پیغمبر ما اعمال حج را انجام دادند، قبل از عمل حج هم اعلام کردند که دارند می‌روند مکه، اسمش را هم گذاشتند «حجه الوداع» یعنی حج آخری، افراد زیادی که می‌خواستند بروند مکه خوب خودشان را ملحق کردند به کاروان پیغمبر، مراسم حج را انجام دادند و برگشتند. در راه برگشت به یک چند راهی رسیدند، راه یمن، راه حبشه، راه مدینه، راه عراق، در آن چند راهی آیه نازل شد «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِل ‏…» (مائده/67) من راجع به این آیه در این 28 سالی که در تلویزیون بوده‌ام، به مناسبت غدیر بارها در قالب‌های مختلف گفته‌ام. اما اخیراً یک چیزی شنیده‌ام که حالا در روزنامه بود، اینترنت بود، هر چه بود، دیدم که من باید یک خورده روی این تحقیق کنم که می‌گویند: بله پیغمبر مردم را دعوت کرد، چون مردم از حضرت علی(ع) ناراحت بودند از زمانی که حضرت علی حاکم یمن بود. لذا پیغمبر گفت: نه! علی آدم خوبی است. هر کس من را دوست دارد، علی را هم دوست داشته باشد. یعنی می‌خواست یک خورده کینه‌ها و ناراحتی‌هایی که مردم یمن از حضرت علی دارند، برطرف شود. قصه این نبود که حکومت دست چه کسی باشد. قصه‌ این است که‌ ای مردم! علی بد آدمی نیست. ناراحت نباشید.

3- برخورد نادرست مخالفان با ماجرای غدیر

سرتاپای دروغ از این حرف پیداست. اول اینکه اگر مردم یمن از حضرت علی ناراحت بودند، باید به یمنی‌ها بگوید. چرا همه حاجی‌ها را در آفتاب نگه‌دارد؟ سه روز حاجی‌های همه بلاد را زیر آفتاب نگه داشت. دوم اگر می‌خواهد بگوید علی خوب آدمی است، اینکه نیاز به بیعت ندارد. بیعت برای یک مسئله سیاسی است. اگر مسئه این است که نه! ناراحت نباشید، ایشان آدم خوبی است، آدم خوبی بودن… آقا در خیابان که راه می‌روی، چقدر آدم خوب می‌بینی؟ مگر با هر آدم خوبی شما بیعت می‌کنی؟ بیعت برای یک کار سیاسی است. بیعت برای یک کسی است.

پس ببینید اگر ناراحتی مردم یمن بود، اول اینکه مردم یمن از حضرت علی ناراحت نبودند، این یک دروغ! دروغ دوم اینکه اگر بنا بود به مردم یمن بگوید از علی ناراحت نباشید، چرا مردم باقی کشورها را روی پا سه روز در آفتاب داغ نگه‌داشت؟ سوم اینکه اگر می‌خواهی بگویی آدم خوبی است، آدم خوبی است نیاز به بیعت ندارد. چهارم اینکه خوب بودن، تبریک و تهنیت ندارد. حتی خلیفه اول و خلیفه دوم، ابوبکر و عمر اینها آمدند و به حضرت امیر تبریک گفتند. «بخٍّ» «بخٍّ» مبارک باشد! مبارک باشد! تبریک برای پست است که تبریک می‌گویند. اگر من به شما گفتم که آدم خوبی است، … تبریک عرض می‌کنم. خوب آدم خوبی است که تبریک ندارد. پست است که تبریک می‌گویند. بنابراین این هم یکی! مسئله دیگر اینکه آدم خوبی است مربوط به زبان است. آدم با زبان می‌گوید که آدم خوبی است. پیغمبر در غدیر خم عملیات و مراسم انجام داد. پس من بگذارید بنویسم که اگر کسی می‌خواهد از پای تخته سیاه بنویسد.

4- گزارش مراسم نصب حضرت علی(علیه‌السلام) در غدیر خم

بحث غدیر خم! غدیر یعنی گودی. مثل بشقاب! آنجا به خاطر اینکه مقداری آب بود، برای آن جمعیت، خودشان، برای حیواناتشان، آب بود. یکی هم چهار راه بود و پنج راه بود. یمن، حبشه، عراق و مدینه! اسم این گودی هم خم بود. در غدیر خم چه گذشت؟ در غدیر خم چه گذشت؟

1- طولانی شدن مراسم! دو سه روز مردم در زیر آفتاب بودند. مسئله حساس است که… اگر یک بازی را از سه روز قبل می‌روند و می‌نشینند، معلوم می‌شود که چیز مهمی است تا چه برسد به غیر بازی! یک بازی هم اگر حساس باشد، تا چه برسد به کارهای اصلی.

2- همه مردم نه یمنی‌ها! من نمی‌دانم که ‌چه کینه‌ای دارند بعضی‌ها با علی بن ابیطالب که می‌خواهند به هر جوری که هست غدیر خم را… یمن از کجا در این وسط سبز شد؟ آخر کسی که دروغ می‌گوید فکر نمی‌کند که در این کشور لااقل یک 100 هزار تا آخوند هست که یکی از آن 100 هزارتا من هستم؟ یک طلبه می‌تواند جواب بدهد. مردم یمن از حضرت علی ناراحت شدند. به چه دلیل ناراحت شدند؟ حضرت علی چه کرده بود که ناراحت شدند؟ در چه کتابی به اندازه حضرت علی سفارش و فضیلت آمده است؟ الان هم اگر از شیعه و سنی بپرسی، باسوادترین اصحاب را می‌گویند: علی! شجاع ترین اصحاب را می‌گویند: علی! زاهدترین افراد را می‌گویند: علی! عادل ترین افراد را می‌گویند: علی! یعنی اگر الان از خود خلفای راشدی بپرسی، اگر از هر کس بپرسی، یک نفر نیست که در یک کمال از حضرت علی بالاتر باشد. یک نفر در یک کمال… بله بعضی‌ها ممکن است سنشان بیش‌تر باشد. سن که کمال نیست. احترام به پیر و بزرگ لازم است. اما کمال نیست. گردو عددی خوب است. مثلاً می‌گویند 20 تا گردو از 17 تا گردو بهتر است. ولی نمی‌شود که آدم 20 ساله از آدم 17 ساله بهتر است. «… إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم‏… » (حجرات/13) «… فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدین‏… » (نساء/95). ملاک‌هایی که در قرآن است، در قرآن ملاک سن مطرح نشده است. سن هارون چند سال بیش از حضرت موسی بود، ولی پیغمبر اولوالعزم حضرت موسی بود. به جابربن عبدالله انصاری گفتند شما پیرمرد هستی، نسبت به یک بچه کوچک، امام باقر چرا تواضع می‌کنی؟ گفت: خدا به او یک چیزی داده که به من نداده است. گفتند: آخر شما اصحاب پیغمبر هستی، تو پیغمبر را درک کردی، امیرالمؤمنین را درک کردی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد، امام باقر، تو پنج امام را درک کرده‌ای… پیرمرد بود. گفت: این بچه کوچک، امام باقر یک چیزهایی دارد که من ندارم. آخر یک وقت یک رادیوی کوچک ده تا موج را می‌گیرد، ولی یک رادیوی قد بشکه موج تهران را هم نمی‌گیرد. کیلویی که نیست.

5- نکات دقیق در شیوه اعلام ولایت

3- قرآن می‌گوید: «… وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ… » نمی‌گوید: «وَ إِنْ لَمْ تبلغ… » نگفته است «وَ إِنْ لَمْ تبلغ… » قاعده‌اش این بود که بگوید: «وَ إِنْ لَمْ تبلغ… » چون می‌گوید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ… » ‌ای رسول ابلاغ کن امامت علی بن ابیطالب را… بعد باید بگوید: «وَ إِنْ لَمْ تبلغ… » نمی‌گوید: «بلغ» آخر باید کلمات به هم بخورد. ببینید من می‌گویم: بخور! اگر… نخوری. بپوش! اگر… نپوشی. برو! اگر… نروی. اینجا باید بگوید: «بلغ… وَ إِنْ لَمْ تبلغ…» بگو… اگر نگویی، نگفته که «و ان لم تبلغ… » گفته است «… وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ… » «فَعَل» یعنی انجام داد. یعنی باید نصب امیرالمؤمنین فقط با زبان نباشد و با یک مراسم باشد.

4- طرح اصول عقائد… اصول عقائد طرح شد. وقتی پیغمبر می‌خواست امیرالمؤمنین را نصب کند عقائد را گفت. از خدا گفت. از نبوت گفت. از معاد گفت و بعد علی بن ابیطالب را گفت. آخر دکمه رنگش باید رنگ لباس باشد. علی بن ابی طالب را که می‌خواهد نصب کند، باید اینور و آنورش هم یک چیزی باشد که به حضرت علی بخورد، اصول دین را گفت. دوست داشتن علی، جزء اصول عقائد نیست. یک کسی یک مدت کمی حاکم و فرماندار یک منطقه‌ای بوده، این جزء اصول دین نیست، پیغمبر ما در غدیر خم، اصول دین را نقل کرد. بعد از بیان اصول عقائد، علی بن ابیطالب را گفت. پیداست این علی بن ابیطالب وزنش، هم وزن عقائد است. خوب! بعد وقتی می‌خواست صحبت کند، از همه مردم اقرار گرفت.

5- از هر چهارسو اقرار گرفت. فرمود: «الا تسمعون؟» یعنی صدای من را می‌شنوید؟ به سمت راست گفت: «الا تسمعون؟» صدا می‌آید؟ همه گفتند: بله! «الا تسمعون؟»  می‌شنوید؟ بله! «الا تسمعون؟»… در هیچ سخنرانی هیچ پیغمبر و امامی از چهار جهت اقرار نگرفته است. قصه چیست که از چهار طرف اقرار گرفت؟ انگار پیغمبر می‌دید که چند روز دیگر که از دنیا می‌رود، دخترش زهرا(سلام‌الله‌علیها) در خانه‌ها را خواهد زد، به اصحاب خواهد گفت که مگر شما در غدیر خم نبودید؟

6- کتاب آسمانی و رهبر آسمانی در کنار همدیگر

خوب! از هر چهارسو اقرار گرفت. اینهم یک مورد.

بعد یک چیزی اخیراً من کشف کرده‌ام، در تفسیرها من ندیدم، ولی برای من خیلی مهم بود. در سوره مائده سه تا «اُنزلَ» داریم. «أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِم‏» (مائده/66) «أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ» (مائده/67) «مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ» (مائده/68) آیه 66 مائده، آیه 67 مائده، 68 مائده. این هم یک تصادف، تصادف نیست در قرآن. سه تا آیه داریم پشت سر هم که سه تا انزل هست. «أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ» یعنی سلیقه نیست «أُنزِلَ إِلَیْکُم… » «مِنْ رَبِّهِم، مِن رَّبِّکَ، مِّن رَّبِّکُمْ» اول و سوم برای کتاب آسمانی است. کتاب آسمانی! می‌گوید: «وَ لَوْ أَنهَُّمْ أَقَامُواْ التَّوْرَئه…» اگر مردم کتاب آسمانی تورات را اقامه کنند، بپا دارند، «وَ الْانجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیهِْم مِّن رَّبهِِّمْ لَأَکَلُوا» «لَأَکَلُوا» یعنی وضع مالیشان خوب می‌شود، «مِن فَوْقِهِمْ وَ مِن تحَْتِ أَرْجُلِهِم‏» اگر کتاب آسمانی که «أُنزِلَ إِلَیهِْم» را بپا دارند، وضع مالیشان خوب می‌شود. در غدیر خم می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ…» دو مرتبه می‌گوید: «مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّک‏» بعد می‌گوید: «قُلْ یَأَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلىَ‏ شىَ‏ْءٍ حَتىَ‏ تُقِیمُواْ التَّوْرَئهَ وَ الْانجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم‏» ببینید آیه 66 و 68 برای کتاب آسمانی است. آیه 67 برای رهبر آسمانی است. مهندسی قرآن را می‌بینید؟ خدا علی بن ابیطالب را گذاشته است بین دو کتاب آسمانی! می‌گوید: کتاب آسمانی را بپا دارید، وضع اقتصادیتان خوب می‌شود. اگر کتاب آسمانی را بپا ندارید، پوکید «لَسْتُمْ عَلىَ‏ شىَ‏ْءٍ» هیچی نیستید. بعد می‌گوید: ‌ای پیغمبر! علی را معرفی کن. یعنی معرفی رهبر آسمانی بین دو تا کتاب آسمانی است. این مهندسی برای ما مهم است. مهندسی‌‌ها را ساده نگیرید.

من یکبار گفتم. وقتی می‌گوید: «وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ» (تین/1) ساده نگیرید. نمی‌گوید: «والتین والنخل»، «والتین والعنب» انجیر و زیتون را در کنار هم می‌گذارد. معلوم می‌شود که در علم غذاشناسی بین زیتون و انجیر یک رابطه‌ای‌ هست. منتها ممکن است امروز علم غذاشناسی، رساله دکترایش را ننوشته باشد، در آینده معلوم خواهد شد که بین زیتون و انجیر یک رابطه‌ای هست. وگرنه اینهمه میوه هم می‌گفت: قسم به انجیر و قسم به خرما! قسم به انجیر و انار! قسم به انجیر و انگور! «وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ» کلمات قرآن که این کلمه کجاست، بار دارد. علی بن ابیطالب کجاست؟ آنجایی که بحث علی مطرح است، آیه قبلش کتاب آسمانی است. آیه بعدش کتاب آسمانی است. آیه قبلش می‌گوید: کتاب آسمانی را به پا دارید، وضع اقتصادیتان خوب می‌شود. آیه بعدش می‌گوید: کتاب آسمانی را بپا دارید، هویت پیدا می‌کنید، وگرنه پوکید. وسطش می‌گوید: علی بن ابیطالب را معرفی کن. ماجرا چیست؟ مهندسیش خیلی قشنگ است. بعد هم می‌گوید: مگر نمی‌خواهید رشد کنید؟ رب یعنی مربی، رشد، رب، رشد، رب، رشد، مربی یعنی کسی که ارشاد می‌کند، رشد می‌دهد. یعنی کتاب آسمانی رشدت می‌دهد. رهبری علی رشدت می‌دهد. باز می‌گوید: کتاب آسمانی رشدت می‌دهد. یعنی اگر رهبر غیر از علی بن ابیطالب باشد، ما رشد نمی‌کنیم. امام خمینی است که وقتی ما می‌گوییم: جنگ، جنگ، تا پیروزی! می‌گوید: نه! جنگ، جنگ، تا پیروزی! چیست؟ جنگ، جنگ، تا رفع کل فتنه از جهان! یعنی ما را می‌برد یک خورده بالاتر. رشدمان می‌دهد.

7- نقش رهبران دینی در رشد سیاسی جامعه

زمان شاه قوام السلطنه نخست وزیر بود، آمدند و گفتند: مرگ بر قوام السلطنه! چند تا هم کشته شدند و شهید شدند و جنازه‌هایشان را بردند خانه آیت الله کاشانی… آیت الله کاشانی گفت: چرا می‌گویید مرگ بر قوام السلطنه؟ بگویید: مرگ بر خودش، یعنی خود شاه! اینها آمدند و گفتند که، شعار را عوض کردند، گفتند: ما بنده یزدانیم، تهرانی‌ها، ما بنده یزدانیم، ما پیرو قرآنیم، ما شاه نمی‌خواهیم. یعنی یک آیت الله کاشانی باید باشد که مردم را از قوام السلطنه ببرد بالاتر. رب، مربی، این رهبرهای دیگر که ما را به شکم و شهوت و خوراک و پوشاک و خیلی مثلاً وقتی وضع ما خوب شد، این است که حالا یک شهر مدرنی، روستای قشنگی، نمی‌دانم، هواپیما، فرودگاه، مترو، انرژی اتمی، نمی‌دانم در یک زندگی مرفهی، اما رشد چی؟ دروغ هم کم شد؟ حسادت کم شد؟ ایثار بیش‌تر شد؟ اخلاص چه؟

ببینید کتاب آسمانی «ربهم» «ربک» «ربکم» کلمه رب سه تا رب پشت سر هم است. اینها تصادف نیست. غدیر خم می‌گوید اگر می‌خواهید رشد کنید، رهبرتان باید رهبر آسمانی باشد. آنوقت رابطه اینها! این رابطه‌ها هم مهم است. رابطه بین توحید و امامت… امام رضا(ع) فرمود: «وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» (بحارالانوار/ج49/ص123) امام شرط توحید است. یعنی کسی که امام را قبول نداشته باشد، توحیدش هم می‌لنگد. چون اگر گفت: خدا هست ولی رهبرش، رهبر مذهبی نباشد، می‌گوید: خیلی خوب! هم خدا و هم آمریکا. می‌شود شرک.

مثل الان! بسیاری از کشورها، «لا اله الا الله»، «لا اله الا الله»، «لا اله الا الله»، می‌گویند، اما از آمریکا می‌ترسند. قرآن می‌گوید: اگر گفتی «لا اله الا الله» «وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً» (احزاب/39) از احدی نباید بترسی! «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُم» (انعام/91) بگو خدا، باقی را بریز دور. تو هم می‌گویی لا اله الا الله، هم مثل گربه پهلوی همه مستکبرین دنیا تواضع می‌کنی. توحیدت لق است. «وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» رابطه توحید با امامت. رابطه معاد با امامت. ساقی کوثر کیست؟ «قَسِیمَ الْجَنَّهِ وَ النَّار» (کافی/ج4/ص570) کیست؟ شیعه و سنی گفته‌اند که علی بن ابیطالب است. رابطه نماز و امامت. امام سجاد فرمود: نماز بی ولایت قبول نیست. رابطه روزه و امامت. «لَا صِیَامَ لِمَنْ عَصَى الْإِمَامَ» (بحارالانوار/ج93/ص/295) کسی که معصیت امام را بکند، روزه‌اش قبول نیست. رابطه حج و امامت. «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَامِ» (کافی/ج4/ص549) رابطه جهاد و امامت. «الْجِهَادُ وَاجِبٌ مَعَ إِمَامٍ عَادِل» (بحارالانوار/ج97/ص23) امر به معروف و امامت. تولی و تبری و امامت. همه اینها را من روایتش را دارم.

8- اتمام نعمت الهی در روز غدیر

دیشب وارسی می‌کردم، در قرآن سه جا می‌گوید: آینده، آینده، آینده، می‌گوید در آینده «اتم و لاتم» قبله‌تان را عوض کردم، آینده می‌خواهم تمام کنم. در فتح مکه می‌گوید: آینده «یُتِمُّ نِعْمَتَه‏» در یک جای دیگر هم می‌گوید: آینده «یتم» در غدیر خم می‌گوید: نه! آینده نیست. «أَتْمَمْتُ» «أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏» یعنی در چند جای قرآن، یکی سال دوم، قبله مسلمان‌ها عوض شد، می‌گوید: قبله‌تان را عوض کردم تا قبله مستقل داشته باشید در آینده می‌خواهم تمام کنم نعمتم را. در فتح مکه می‌گوید: مکه پیروز شدید، در آینده می‌خواهم نعمتم را بر شما تمام کنم. در یک جای دیگر هم می‌گوید در آینده حرجی بر شما نیست، دینتان را آسان گرفتم، می‌خواهم آینده… همش می‌گوید: آینده! همش «اتم» «یُتِمُّ» «یُتِمُّ» «یُتِمُّ» «اتم» فعل مضارع است. یعنی در آینده یک خبرهایی دارم برای شما. که می‌خواهم دین شما کامل شود. آن وقت در غدیر خم دیگر یتم نیست. شد: «أَتْمَمْتُ» ماضی شد. یعنی آن خبرهایی که قبل دادم، امروز تمام شد. سه تا «یُتِمُّ» یک «أَتْمَمْتُ»، دوم هجری «یُتِمُّ»، هشتم هجری «یُتِمُّ»، چندم هجری «یُتِمُّ»، در غدیر خم «اتممت» یعنی حرف آخر را رهبری معصوم می‌زند. یعنی اگر غدیر خم نباشد، نبوت بی عقبه می‌ماند. به چه دلیل ما پیغمبر می‌خواهیم؟ به همان دلیل هم امام می‌خواهیم. مگر می‌شود بگوییم: پیغمبر می‌خواهیم برای اینکه مردم اشتباه نکنند، رهبر آسمانی معصوم ولی پیغمبر که از دنیا رفت دیگر هیچی به هیچی، خود مردم تصمیم می‌گیرند و یک کاری را می‌کنند. چه طور خدای سه شنبه با خدای چهارشنبه فرق کند. برای یک مشت مردم پیغمبر می‌خواهیم، برای اینکه مردم از جهل بیایند بیرون. آن وقت پیغمبر که از دنیا رفت، خودشان مردم جمع شوند و با کف و سوت و صلوات یک کاری بکنند. چه طور برای آن‌ها رهبر تعیین کرد، برای ما رهبر تعیین نکند. به همان دلیل که پیغمبر واجب است، تعیین شود، رهبر هم واجب است، تعیین شود. غدیر خم یک هم چنین روزی است.

خدایا! معرفت ما را روز به روز به پیغمبر و اهل بیت و قرآن بیش‌تر بفرما. ما را از شیعیان مخلص امیرالمؤمنین تا آخر تاریخ، خودمان و نسلمان را قرار بده .خدیا! روح لجاجت را از افراد لجوح بردار. عید سعید غدیر را تبریک می‌گویم. امیدوارم که خداوند امنیت کامل را بر همه بلاد اسلامی حاکم، زیارت با معرفتش را نصیب ما بفرماید. عید غدیر هر کاری می‌کنید، بهترین لباس را بپوشید. چهار نفر آدم گرفتار را از زندان آزاد کنید. با هم اگر قهرید، تلفن کنید و آشتی کنید، عید غدیر است. عیدیتان را عید غدیر بدهید. همینطور که ظهر عاشورا پلو می‌دهید، عید غدیر به مردم غذا بدهید! لباس بدهید. امام رضا(ع) در عید غدیر انگشتر و لباس و کفش در خانه‌ مردم می‌فرستاد. عید غدیر را عید بگیرید. کسی اگر روز عید غدیر به یک نفر ناهار بدهد، انگار به تمام انبیاء ناهار داده است. سور دادن عید غدیر! خیلی عید مهمی است. این عید بر همه شما مبارکباد.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment