موضوع: غدیر در روایات(1)
تاریخ پخش: 76/01/28
بسم الله الرحن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
موضوع بحث ما «غدیر خم» است. کسانی که خطاط هستند یا در روابط عمومی کار میکنند، شعرا، شهرداریها، فرمانداریها، مدارس، دانشگاهها و… این جملات را که من مینویسم، روز عید غدیر بنویسند:
1- جایگاه و اهمیت امامت و اراده الهی
«امت بی امام، کشتی بی ناخدا»، «امت بی امام، راه بی علامت است»، «امت بی امام، شب بی چراغ است»، «غدیر یک روز نیست، یک تاریخ است»، «غدیر بذر ولایت در دلها»، «غدیر تداوم رسالت»، «غدیر دست انسان در دست ولی خدا»، «غدیر ضامن اجرای احکام خدا» و… اگر امام نباشد احکام خدا اجرا نمیشود. شما حساب کنید که در زمان شاه چقدر به قانون خدا عمل میشد؟ حتی مرحوم راشد که در آن زمان نماینده مجلس بود وقتی در مجلس ملی سخنرانی کرد، با گفتن جمله «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» عدهای مجلس را ترک کردند و گفتند: مگر اینجا مجلس روضه است؟ باید میگفتند: «به نام نامی شاهنشاه آریا مهر» امام اگر باشد نماز جمعه زنده است. هرچه از زمینهای ایران از دست رفته است در زمان شاهها بوده است ایران خیلی بزرگ بود. زمانی که دست ما در دست شاه بود، هرچه حمله کردند قسمتی از ایران را گرفتند. وقتی دست به دست امام (ره) دادیم، یک وجب از خاکمان را به کسی ندادیم.
دنیا یک چیزی را نمیفهمد. یک کسی از خارج آمده با من مصاحبه میکند. که: شما که سخنرانی تلویزیونی موفقی دارید، علتش این نیست که قبل از سخنرانی یک زرده تخم مرغ میخورید؟! ببینید چقدر خل است؟حالا او کارشناس است. مثلا میگویند: مردمی که امام (ره) را دوست داشتند، چه انگیزه روانی داشتند؟ آیا این نیست که: چون مردم چند سال امام (ره) را ندیده بودند، ذوق زده شده و به طرف او آمدند؟ آنها فکر میکردند علاقه مردم به امام (ره) مثل علاقه مادر به فرزندش است. وقتی مادر از بچهاش دور باشد، بعد از مدتی که او را دید آرام میشود. مردم هم وقتی امام (ره) را ببینند آرام میشوند. نه خیر، اینطور نیست. هرچه امام را بیشتر ببینی، عشقت بیشتر میشود.
آنها تعبیر روانی میکنند. اینها کار خداوند حکیم است. او همه چیز را به هم میریزد. یک دفعه میبینی که چند تا سنگ سیاه روی هم میچیند و مردم به عشق دیدن آنها (کعبه) 12 سال نوبت میگیرند. حالا شما این سنگهای مکه را بیایید تعبیر روانی و جامعه شناسی کنید! آنها نمیدانند که پشت سر این سنگها یک چراغی روشن است. گاهی خداوند اراده میکند که پیغمبر(ص) را با تار عنکبوت حفظ کند. حالا شما بگویید: به نظر شما تا عنکبوت از نظر فیزیکی چقدر استحکام دارد؟! برو بابا. این اراده خداوند است. وگرنه تارعنکبوت با یک فوت از بین میرود. خداوند اراده کرده در طبس، شنها هلیکوپترهای آمریکا را از هم بپاشد. خداوند اراده کرده شاه با آن همه قوای مسلح گریه کنان فرار کند. خداوند اراده کرده امام (ره) بدون اسلحه پیروز شود و شاه با اسلحه شکست بخورد. خداوند اراده کرد یوسف(ع) – که داخل چاه بود- حاکم شود. اینها چیزی به نام «اراده خدا» را در کارها دخیل نمیدادند. تمام محورهای روانشناسی و جامعه شناسی آنها بر اساس فرمولهایی است غیر منابع الهی. ما علم را قبول داریم منتهی میگوییم: دوبال وجود دارد: 1- بال علوم 2- بال ماورای علوم. در ایران وقتی شخصی بمیرد تا 40 روز برای او گریه میکنند و گاهی سالگرد میگیرند و کم کم فراموش میکنند. در خارج برای احترام یک دقیقه سکوت میکنند. ولی اینکه مردم بعد از گذشت حدود 1400 سال هنوز برای امام حسین(ع) گریه میکنند. این، تحلیل روانی ندارد. این ارتباط معنوی است و توسط خود خدا زده شده است.
2- اهل سنت و غدیر خم
مسئله غدیر خم:
آیا غدیر مخصوص شیعه است؟ نه. سنیها هم غدیر را قبول دارند. منتهی بعد از غدیر یک حق « وتو» گذاشتند به نام سقیفه. جور دیگری عمل کردند. اما از نظر قرآن، حدیث و تاریخ، غدیر شیعه و سنی ندارد. اهل سنت 6 تا کتاب دارند که مهمترین کتابهای آنها هستند. رهبران آنها: «ابوحنیفه، مالک، احمدحنبل، امام شافعی» هستند. این کتابی که من میگویم از حنبل است که از مهمترین کتابهای اهل سنت بعد از قرآن است. ایشان میفرماید: «کنا مع رسول الله» همراه پیغمبر بودیم. «فی سفر»: در سفر حجی که از آن بر میگشت. «فنزلنا بغدیرخم» (بحارالانوار/ج37/ص149) پیغمبر از مکه بر میگشت. در زمینی به نام غدیر خم که زمینی است بین مکه و مدینه نزدیک جعفه که حاجیها الآن میروند. «فَنُودِیَ فِینَا الصلاه جامعه» (بحارالانوار/ج37/ص149) ندا دادند که وقت نماز جماعت است. آنجاها را جارو کردند. برگها و خاشاک را کنار زدند. دو تا درخت در آنجا بود که آنجا را برای پیغمبر(ص) آماده کردند. نماز ظهر را در روز عید غدیر خم پیغمبر(ص) خواندند. «أَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ» دست علی ابن ابیطالب(ع) را گرفت و بلند کرد. وقال: میدانید که ولایت و حاکمیت من بر شما از خودتان بیشتر است؟ همه گفتند: بله. بعد فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ» (بحارالانوار/ج37/ص149) هرکس که من ولایت بر او دارم، علی(ع) بر او ولایت دارد. من رهبر هرکس هستم بعد از این علی ابن ابیطالب(ع) رهبر او است. «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ» خدایا دوست بدار هر که علی را دوست دارد. «وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ» و دشمن بدار هرکه او را دشمن داشت. «فَلَقِیَهُ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ بَعْدَ ذَلِکَ» خلیفه دوم جلو آمد نزد علی(ع) گفت: «هَنِیئاً لَکَ» آفرین بر تو، مبارک باد برتو. «أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَیْتَ مَوْلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ» (بحارالانوار/ج37/ص149) علی رهبر شدی، مولای من تو هستی مولای همه مردان و زنان با ایمان تو هستی. این چیزی است که از مهمترین کتاب اهل سنت به نام «مسند احمد حنبل» نقل شده است. تازه من طلبه بی سوادی هستم، علامه امینی 60 کتاب آورده که در آن ماجرا از تبریک نقل شده است.
این مال حدیث از نظر تاریخ هم تاریخ ابن اثیر مهمترین تاریخ اهل سنت است و قدیمی ترین تاریخ. ایشان میفرمایند: پیغمبر وقتی از حجه الوداع: (حج آخر و حج خداحافظی) میآمد، همین که به غدیر خم رسید «قام فی الناس خطیبا» یک خطبهای خواند. «أَخَذَ بِیَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع» (بحارالانوار/ج37/ص149) دست علی(ع) را گرفت و فرمود: «مَنْ کُنْتُ وَلِیَّهُ فَهَذَا وَلِیُّهُ».
3- راهکارهای بزرگداشت غدیر
پس مسئله غدیر شیعه و سنی ندارد. (از نظر قرآن، تاریخ و حدیث). ما باید غدیر را گرامی بداریم. یعنی آن را جلوه دهیم. چه کنیم؟ چند تا طرح میگویم، اگر خواستید گوش بدهید: ما برای امام حسین(ع) سنگ تمام میگذاریم (حقش هم هست) 22 بهمن را تجلیل میکنیم. (حقش هم هست) عید نوروز را تجلیل میکنیم چون عید ملی ما است. اما نسبت به حضرت علی(ع) کم لطفی میکنیم. چه اشکالی دارد که عید غدیر ناهار بدهیم. مثل ظهر عاشورا. یک حدیث هم درباره این موضوع پیدا کردهام: «کسی اگر به یک مؤمن در روز عید غدیر خم ناهار بدهد ثواب کسی را دارد که به تمام انبیاء تاریخ ناهار داده باشد». عاشورا این همه دیگ بار میشود عید غدیر هم دیگ بار بگذارید. اگر نمیشود شربت در خیابانها بدهید. میشود این پلیس راه در روز عید غدیر این 5 تومان، 10 تومانها را نگیرد. هیچ طوری نمیشود. امیرالمؤمنین(ع) بعد از نماز ظهر نصب شد. رانندههای تاکسی از ساعت 12 تا 13 عید غدیر یا نگیرند و یا نیم بهاء بگیرند. یک شوفر تاکسی 20 تومان برای امامش مایه بگذارد. ما با علی نفس میکشیم.
هیچ اشکالی ندارد. ماشینها ظهر عید غدیر چراغهایشان را روشن کنند. تا مردم بفهمند که عید غدیر شد. ما باید دوستیمان را نشان بدهیم. در اذان میگوییم: «أَشْهَدُ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علِیّاً وَلِیُّ اللَّهِ» و این به معنای ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی نمیباشد. غدیر فقط مخصوص شیعهها نیست، سنیها هم قبول دارند. از این گذشته، ما در کشورمان سنی هم داریم و با آنها زندگی میکنیم. به کوری چشم مخالفین هیچ مشکلی هم نداریم. تجربه شیعه و سنی در ایران نشان داد: شیعهها و سنی هم به هم دختر میدهند و هم پسر میگیرند. قبلهشان، مسجدشان، ازدواجشان، قانونشان، و… یکی است. در بین سنیها سید هم وجود دارد، به آنها نیز باید احترام گذاشت. برخی از پزشکان که سید هستند، در سربرگشان عنوان «سید» را نمینویسند. بنویسید و افتخار کنید. تمام سیدها در امضایشان «سید» را بنویسند.
روز غدیر خم خیلی روز مهمی است. تمام درجات را در عید غدیر بدهند. دانشگاه هایمان مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان را در عید غدیر برگزار کنند. من که چادر برای خانمم میخرم، خوب عید غدیر بخرم. کارهایمان رنگ الهی بگیرد. قرآن میفرماید: خانه را الکی نسازید «وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَهً» (یونس/87) خانه را رو به قبله بسازید. وقتی شیرجه میروید قصد غسل جمعه کنید وقتی صورتت را میشویی قصد وضو کن. وقتی مینشینی رو به قبله بنشین. و وقتی میخواهی تعارف کنی بگو: بسم الله. از عید غدیر تجلیل کنیم. در خیلی از شهرستانها سادات مردم را دعوت میکنند. ولی چند دردسر دارد: بعضی سیدها خانه بزرگی دارند، مردم خیلی میروند. و بعضی سیدها خانهشان کوچک است، مردم به خاطر ترحم به خانه آنها نمیروند. اینجا طبقاتی میشود: سید پولدار، سید فقیر. میتوان کاری کرد که سیدهای یک محله در یک سالن یا مسجد جمع شوند، همه مردم یکجا بروند و آنها را تکریم کنند. هم صرفه جویی در پذیرایی و هم صرفه جویی در وقت مردم.
این کارها قابل اجرا هستند. در عید غدیر یک چیزی داریم به نام « صیغه برادری» یعنی دو نفر (برادر) دست در دست هم میگذارند و با هم صیغه میخوانند. 2 سطر است. آنرا میخوانند.
نسل ما باید بیش از اینها با غدیر آشنا شوند. تمام شعرای ما باید غدیریه داشته باشند. هر شاعری که برای غدیر شعر نگفته، روز قیامت با علی ابن ابیطالب(ع) نمیدانم چگونه برخورد خواهد کرد. حضرت علی(ع) به او میگوید: تو طبع شعر داشتی، چیزی برای غدیر نگفتی؟!
اینطور نیست که پیامبر فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاه» هرکس مرا دوست دارد پس علی را دوست بدارد. دوست داشتن که بیعت نمیخواهد. مگر من و شما که همدیگر را دوست داریم با هم بیعت میکنیم؟ مسئله حکومت است، سیاسی است. مسئله سیاسی بیعت میخواهد. علاقه که بیعت نمیخواهد. دوستی که تبریک گفتن نمیخواهد. « تبریک بیعت» برای مسئله حکومت است. نمیشود گفت که معنی «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاه» این است که پیامبر(ص) فرمود: علی(ع) را دوست داشته باشید. اگر دوست داشتن است، آدم لباس تمیز را هم دوست دارد، قالی ابریشمی را هم دوست دارد. آدم خیلیها را دوست دارد. این که دو سه روز مردم معطل شوند، در هوای داغ بایستند، بعد از نماز ظهر بود، پیغمبر با نگرانی گفت: از همه مهمتر اینکه خداوند قصه غدیر را دوباره در قرآن فرموده است.
ما باید این روزها را بها دهیم. من در روز شهادت امام صادق(ع) خیابانها را نگاه میکردم، یک پرچم سیاه ندیدم. دلم سوخت. در این کار همه مقصر هستیم. در خیابانها باید پارچههای سیاه نصب شود. در تهران خیلی از کشورها نماینده دارند. بگویند: چه خبر است؟ بگویند: روز شهادت امام ششم شیعیان حضرت امام صادق(ع) است. تظاهر به دین لازم است. شما اگر 100 تا اذان زیر لحاف بگویید ثواب ندارد. اما یک اذان پشت بام بگویید ثواب دارد. باید تظاهر نمود. چون آن فکلی، فکلش را نشان میدهد، آن مذهبی، مذهبش را نشان نمیدهد. گیر در خودمان است. یک کسی گفت: آقای قرائتی میدانی در تهران چقدر بی حجاب است؟! گفتم: با حجابها خیلی بیشترند. گفت: خیابانها را ندیدهای؟ گفتم: میبینم. منتهی بی حجابها در خیابانها میلولند، با حجابها در خانه هستند. آدم خیال میکند همه تهران اینها هستند! یک هزار تومان در کیفش میگذارد و 16 تا مغازه میرود. آدم فکر میکند تهران پر از بی حجاب است. البته تهران بدحجاب دارد. ولی با حجابهایش خیلی بیشترند. ملت ایران تصمیم بگیرند برای عید غدیر خم امسال یک حرکتی نشان دهند. و این حرکت شیعه و سنی ندارد. هیچ تفرقهای هم در آن وجود ندارد. ایران نشان داد.
4- غدیر در قرآن، بررسی آیه غدیر
آیه غدیر خم: سوره مائده آیه 67 با تفسیر شیعه و سنی: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ» (مائده/67). ای رسول، آنچه از سوی پروردگارت به سوی تو نازل شده بگو. اگر انجام ندهی رسالت خدا را انجام ندادی. (اگر نگویی زحمات 23 سالهات پوچ میشود.) نترس، خدا تو را از مردم حفظ میکند و…
این آیه در سوره مائده است. سوره مائده آخرین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شد. اول سوره هم میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» (مائده/1) یعنی ای مؤمنین وفادار باشید. سورهای میگوید: با علی(ع) بیعت کنید، اولش میفرماید: امانتدار و وفادار به پیمانتان باشید. ببینید: آخرین سوره قرآن: سوره مائده. نصب علی ابن ابیطالب(ع) در آخرین سوره. اول سوره هم هشدار میدهد که: پیمانتان را وفادار باشید.
این آیه در غدیر نازل شد. این منطقه به راههای مختلفی ختم میشد. پیغمبر با مردم از مکه حرکت کرد و به یک چند راهی رسیدند. غدیر یعنی گودی. خم هم اسم آن گودی است. مقداری آب بود که مردم خوردند و مقداری به حیوانها دادند. چند تا درخت بود. از همه مهمتر گلوگاه بود. یعنی میدانی بود که چند جاده به یمن، مدینه، عراق، شام و… منشعب میشد. آیه آمد: ای رسول آنچه به تو گفتیم، بگو، وگرنه زحمتهای 23 سالهات هدر میرود. نترس، محافظت میکنیم.
سه تا سؤال اینجا مطرح است: 1- چه بود که تا آخر عمر نگفته بود؟ (سال آخر عمرش بود.) 2- چه بود که اگر آنرا نمیگفت زحمات 23 ساله هدر بود؟ 3- چه بود که از گفتنش میترسید؟
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» این «ما» بالاخره جزء دین است. دین هم اصول دارد و فروع. آیا از اصول دین است یا فروع دین؟ تک تک آنها را بررسی میکنیم. اصول دین: توحید: میشود بگوییم: بگو «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ»؟! امکان دارد که این باشد؟ در این 23 سال آیا پیغمبر(ص) به مردم «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ» یاد نداده بود؟! اولین کلمهای که به مردم آموخت این بود: «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا» (بحارالانوار/ج18/ص202) این را 23 سال پیش گفته است. قطعا توحید نیست. نبوت: ای رسول 2 ماه دیگر رحلت میکنی، بگو که من پیغمبرم! یعنی او تا آخر عمرش به مردم نگفته بود که: من پیغمبرم! معاد: بگو معاد. آیا پیغمبر در مورد معاد چیزی نگفته بود. تمام سورههای مکی خبر از معاد میدهند. همان روزهای اول از معاد فرمود. پس از اصول دین نبود.
فروع دین: نماز: بگو مردم نماز بخوانند! پیغمبر(ص) تا دو ماه مانده به رحلتش از نماز نگفته بود؟! آن حاجیها که از مکه بر میگشتند تارک الصلاه بودند؟! قطعا آن مطلب نماز نبود.
روزه، جهاد، خمس و زکات را هشت سال قبل از حجه الوداع گفته بود. یعنی سال دوم هجری قانون آنها صادر شد، و آن وقت سال دهم هجری بود. پس روزه و جهاد و خمس و زکات نبودهاند.
حج: میشود گفت: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ» بگو: مردم به مکه بروند؟! آنها از مکه بر میگشتند.
امر به معروف و نهی از منکر: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ» بگو مردم امر به معروف و نهی از منکر کنند. نه.
پیداست یک چیزی است که پیغمبر(ص) از آن ترسیده است. میفرماید: نترس. پیغمبر از امر و نهی که نمیترسد. پیغمبر(ص) روزی که جلو بت پرستی را گرفت، بت پرستی منکر بود و پیغمبر(ص) نهی از منکر نمود. آن روزی که تنها بود و با بتها و بت پرستان مبارزه کرد نترسید. حالا که بین این همه مرید است، بترسد؟ امر به معروف و نهی از منکر نیست.
5- تعیین امامت فرمان اکید خداوند به پیامبر
پس این «ما» چه چیزاست؟ معما! یک آیه در قرآن داریم در قرآن خدا میفرماید: رسول، بگو آنچه به تو گفتم. بعد هشدار میدهد: اگر نگویی زحمات تو نابود میشود. بعد میفرماید: نترس! ما میگوییم: چی بود که تا 2 ماه به رحلتش نگفته بود؟ چی بود که اگر نگوید همه زحمتها نابود میشود؟ چی بود که از گفتنش وحشت دارد؟ تمام علمای شیعه، اما اهل سنت، آنهایی که اسمشان وارد الغدیر شده و کتابهایشان نوشته شده، که 356 نفرند و از مهمترین علمای اهل سنت هستند، میگویند: این آیه مربوط به عید غدیر خم است. مربوط به « امامت» است. امام مگر میشود گفت: بعد از پیامبر(ص) هیچی! کدام چوپانی گلهاش را بی صاحب ول میکند؟! این توهین به پیغمبر(ص) است. معاویه گفت: من باید برای مردم یزید را تعیین کنم! نمیشود مردم بی رهبر باشند! چه طور شد معاویه غصه مردم را خورد و برای مردم رهبر تعیین کرد، آن وقت پیغمبر(ص) از دنیا برود و کسی را تعیین نکند؟! بو علی سینا حرف قشنگی میگوید. میگوید: میشود بگوییم خداوند از مژه چشم غافل نشد، برای چشم مژه قرار داد که خاک در چشم نرود. ابروی مشکی قرار داد تا نور به چشم فشار نیاورد. پلک قرار داد. اشک شور قرار داد که چشم، پی با آب نمک همراه باشد. کف پا را گود کرد تا سنگینی را تحمل کند. خداوند از مژه و گودی کف پا غافل نشد، اما از رهبری امت غافل شد!!! بگوییم هیچی به هیچی! بگوییم: سوز معاویه به امت بیش از سوز پیغمبر(ص) است؟! نمیشود. آیه نازل شد که بگو: «علی(ع) امام است» خوب اگر امام نباشد توحید نیست؟ نه الآن در عراق امام نیست، صدام حکومت میکند. اگر امام بین مسلمانها نباشد مردم لائیک (بی دین) میشوند. امام اگر نباشد« بسمه تعالی» نیست میشود: « به نام نامی شاهنشاه آریا مهر! » اگر امام نباشد زحمات نبوت از بین میرود. امام نباشد معاد فراموش میشود. امام نباشد اصلا نماز نیست. ما زمان شاه هم نماز میخواندیم. اما یک سوسک و یک پشه از نماز ما وحشت نداشت. از وقتی امامت شد، نماز جمعه شد… خطبههای نماز جمعه از ابرقدرتها حالگیری میکنند. در خطبههای نماز جمعه سیاستها تعیین میشود. خطبههای نماز جمعه را دنیا گوش میدهند (3-2 بار). اگر امام نباشد جهاد نیست. همان طور که ایران بی امام در قرنهای گذشته به دست دشمنان خاک ما گرفته شد. امام نباشد، حجی وجود ندارد. مردم دور سنگها تاب میخورند و بر میگردند.
6- ضرورت وجود امام برای جامعه
اگر شما استعداد شکوفایی داشته باشید ولی آن را شکوفا نکنید به خود ظلم کردهاید. خداوند استعداد رشد به انسان داده است. اما اگر یک امامی این استعدادها را شکوفا نکند، ظلم به بشر است. گذاشتن دست بشر در دست غیر معصوم ظلم به بشر است. یعنی من دست بچه را بگیرم و در دست صدام حسین قرار بدهم! این ظلم به اوست. اگر خداوند دست انسان را در دست معصوم نگذارد تو دست علی ابن ابیطالب نگذارد، ظلم به بشر است. ما مراجع تقلید را جانشینان معصومین میدانیم. اینها نایب امام هستند. اولی الامر آنها هستند.
آنوقت جالب است. قرآن به بچهها میگوید: «لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُم» (نور/58) پسر کوچولو وقتی میخواهد وارد اتاق پدر و مادر بشود، در بزند و اجازه بگیرد. چه طور شد که از تنگول بچه کوچولو آیه داریم. چه طور خدا میفرماید: کوچولو در بزن. آنوقت برای رهبری امت آیه نداریم!!! این ظلم است. اصلاً توهین است.
کسی که میگوید: امام را خدا تعیین نکرده نمیداند چه میگوید. یعنی «نعوذ بالله» خداوند حکیم نیست!!؟! یعنی کار خدا از کار چوپان بدتر است! نعوذبالله. در شعر میخوانیم:
هرچه بگندد نمکش میزند *** وای به روزی که بگندد نمک
ما که میگوییم: رهبر میخواهیم، برای این است که کج میرویم. وای به روزی که رهبرمان هم کج برود. رهبر نباید کج برود. باید معصوم باشد. دنیا خیال میکند: امامت یعنی مدیریت! قاطی کردهاند. دو شاخ تلفن را به برق زده است! رهبری مدیریت نیست. مدیریت کار فوق لیسانس است. امام یعنی کسی که بتواند جامعه ترسو را شجاع کند. امامت یعنی کسی که بتواند غفلت را تذکر دهد. جهل را علم کند. اینها کار فوق لیسانس نیست. این کار دست داشتن به عالم غیب میخواهد. امداد غیبی میخواهد. الهام میخواهد. وقتی حکومت نظامی شد و گفتند: هیچ کس از خانهاش بیرون نرود، حتی مرحوم آیت الله طالقانی(ره) فرمود: بله. چون مردم بیرون بروند، شهید میشوند. امام (ره) فرمود: بریزید تو خیابانها! مرحوم آیت الله طالقانی (ره) به امام (ره) تلفن کرد و فرمود: آقا: حکومت نظامی جدی است. مردم قلع و قمع میشوند! امام (ره) فرمود: «مأموریت دارم. »! یعنی آقای من حضرت مهدی(عج) به من دستور دادهاند. اصلاً امام اگر از غیب خبر نگیرد نمیدانید چه میشود! مگر میشود با این شیطانهای دنیا با لیسانس مبارزه کرد؟ اینها را بخوانید و مدرکی هم بگیرید، اما امام اینها نیستند. حتی فقه و اصول هم امامت نمیآورد. امام یعنی کسی که بتواند با روح ملکوتیش، با دست به غیب، با امداد الهی، مردم را از شر ظالمها نجات دهید.
در روایت از امام حسن عسکری(ع) داریم که: امام کسی است که: «یستنقذ الناس من شر اعدائهم»: جامعه را از شر دشمنان نجات دهد. ممکن است کسی هزار تا کتاب خوانده باشد، خودش را نتواند نجات دهد چه رسد به جامعه. امامت چیز دیگری است.
عزیزان در آستانه غدیر هستیم: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم». در هر شهری یک میدان و خیابان و… به نام الغدیر داشته باشیم. تمام شعراء راجع به غدیر شعر بگویند. شعرهایی برای بچهها بگویند. شعرهای کوچولو: ساداتی الائمه، باب نجاه الامه، اولهم علی… من راست میگم همیشه دروغ سرم نمیشه. غدیر را به زبان کودک بنویسند. محققین غدیر را به زبان دانشگاهی بنویسند.
جشن راه بیندازیم، لامپ روشن کنیم، به مشتریها تخفیف بدهیم. در این روز، شهریار از دنیا رفته (رحمه الله علیه) یکی از اولیای خدا و علمای مهم و رابطه با یک جاهایی دارد گفت: شهریار که از دنیا رفت، در برزخ مشکل دار شد، گفتند: این شعر نجاتش داد: علیای همای رحمت… امام صادق فرمود: مهمترین عید، عید غدیر خم است.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»