عوامل وحدت و تفرقه در جامعه اسلامی

1- هزینه کرد نظام اسلامی برای جذب دل‌های غیر مسلمانان
2- تلاش منافقان برای تفرقه در جامعه اسلامی
3- هوای نفس و خودبرتربینی، عامل تفرقه در جامعه
4- نقش سعایت و بدگویی از دیگران در تفرقه و جدایی
5- حسادت، رمز بروز اختلافات در خانواده و جامعه
6- خاطره‌ای از شیطنت شبکه‌های ماهواره‌ای
7- نقش فضای مجازی در تخریب مسؤولان جامعه

موضوع: عوامل وحدت و تفرقه در جامعه اسلامی
تاریخ پخش: 02/10/95

بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

به مناسبت هفته‌ی وحدت ما آیاتی را در جلسه‌ی قبل گفتیم. گفتیم: مسأله‌ی وحدت فقط بین شیعه و سنی‌ نیست. بین شیعه‌ها، در خانواده‌ها، در شرکت‌ها، باید با هم یک خرده همدیگر را تحمل کنیم. یک جلسه نیم ساعت صحبت کردم، آیات و روایاتی هست که نخواندم. برای شما بخوانم.
راه‌های وحدت، دروغ از گناهان کبیره است. اما اگر شما می‌توانی با دروغ دو نفر را با هم آشتی بدهی، اینجا دیگر دروغ گناه نیست. یعنی وحدت به قدری مهم است که حتی گناه کبیره را می‌گوید: اگر می‌توانی با دروغ دو نفر را آشتی بدهی، بده. وحدت باعث برادری می‌شود. قرآن در سوره آ‌ل‌عمران آیه 103 آنجا که می‌گوید: «فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ» بین قلب‌های شما الفت قرار داد و با هم مهربان شدید، می‌فرماید: «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا» اخوان همان اخوت است. یعنی وحدت سبب برادری می‌شود.
1- هزینه کرد نظام اسلامی برای جذب دل‌های غیر مسلمانان
در قرآن می‌گوید: زکات که می‌گیرید به هشت گروه بدهید. یکی از گروه‌ها «وَ الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُم‏» (توبه/60) از مؤمنین زکات بگیر و حتی به کفار بده. که دل آنها را جذب کنی. این دعاها وسیله وحدت است. شما وقتی دعا می‌خوانی می‌گویی: «اللهم اغن کل فقیر» شیعه و سنی، سفید و سیاه، زن و مرد و شهر و روستا ندارد. «اللهم رد کل غریب»، «اللهم فک کل اسیر» یکبار هم حضرت ابراهیم یک دعای خصوصی کرد، خدا فرمود: من این دعای تو را مستجاب نمی‌کنم. حضرت ابراهیم گفت: خدایا من مکه را ساختم. بده مؤمنین بخورند. خدا گفت: من این دعا را مستجاب نمی‌کنم. من هم به مؤمنین می‌دهم بخورند و هم به کفار. آیه‌اش این است: «وَ ارْزُقْ‏ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ» (بقره/126) اهل مکه را از میوه‌ها بده بخورند، «مَنْ آمَنَ» هرکس ایمان دارد. خدا فرمود: «وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ» کافر هم باشد من به او می‌دهم بخورد. «ثُمَّ أَضْطَرُّهُ» حساب قیامت جداست. در دنیا نمی‌شود گفت: آبش را قطع کن. برقش را قطع کن. چرا؟ مسلمان نیست. نباشد. چه می‌گویم؟
قرآن می‌فرماید: از مؤمنین که زکات می‌گیری، به هشت گروه می‌دهی یکی از این هشت گروه کفار هستند. از مؤمن مالیات بگیر و شکم کافر را سیر کن. چرا؟ برای اینکه کافر دلش به اسلام مهربان شود. این مهم است. قرآن می‌فرماید: تفرقه گودال آتش است. «وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّار فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها» (آل‌عمران/103) شما لب گودی آتش بودید. خدا شما را نجات داد. یعنی تفرقه گودال آتش تعبیر شده است. «حُفْرَهٍ مِنَ النَّار» گودال آتش. «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا» وحدت بستر برادری است. اختلاف گودال آتش است. اگر شما مسلمان‌ها متحد باشید، کفار مأیوس می‌شوند.
در آیه 127 سوره آل عمران داریم «فَیَنْقَلِبُوا خائِبِین‏» یعنی برنامه برای شما می‌ریزند، ولی وقتی می‌بینند شما به هم متصل هستید، اینها مأیوس می‌شوند و می‌گویند: ما حریف اینها نمی‌شویم. اینها همه یکی هستند. راه‌های وحدت می‌گوید: به خدا و رسول مراجعه کنید. «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ‏ فِی شَیْ‏ءٍ» (نساء/59) اگر در یک چیزی با هم اختلاف دارید، ببینید داور کیست؟ خداست. ببینیم خدا چه می‌گوید. رسول چه می‌گوید؟ «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ‏ فِی شَیْ‏ءٍ» اگر در چیزی در بین شما اختلاف افتاد، «فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ» برویم خانه آقا هرچه مرجع تقلید گفت. هرچه آقا حکم کرد. چون مرجع تقلید هم بی‌خود مرجع تقلید نمی‌شود. باید فقیه و عادل و بی‌هوس باشد. هرچه او گفت.
حتی اگر یک مسجد عامل تفرقه است، در مسجد برنامه‌هایی است که مثلاً بین پیشنماز و بسیج و هیأت امنا و خادم و بانی، اگر اختلاف شد، این مسجدی که اختلاف انداخت چند دنگ از مسجد ضرار دارد. در قرآن یک آیه داریم. می‌گوید: منافقین آمدند در مدینه مسجد ساختند. حضرت فرمود: ما مسجد ساختیم. چرا شما مسجد ساختید؟گفتند: برای پیرزن‌ها، پیر مردها، راهشان دور است و باران است، فرمود: می‌خواهم جنگ تبوک بروم. بروم برگردم تکلیف شما روشن شود. رفت جنگ تبوک و برگشت، مسلمان‌ها بیل و کلنگ آوردند، فرمود: این مسجد را از ریشه بکنید. این مسجد ضرار است.
2- تلاش منافقان برای تفرقه در جامعه اسلامی
منافقین در مدینه مسجدی ساختند، پیغمبر اسلام فرمود: مسجد هست شما برای چه ساختید؟ گفتند: ساختیم برای گاهی هوا داغ است، سرد است، باران می‌آید. راه پیرزن و پیرمردی دور است. حضرت فرمود: من در آستانه‌ی جنگ تبوک هستم. بروم و برگردم جواب می‌دهم. رفتند و برگشتند، حضرت فرمود: بیل و کلنگ را دست بگیرید، مسلمان‌ها بسیج شدند با بیل و کلنگ مسجد را خراب کردند. چرا؟ برای اینکه مسجد پنج جهت داشت. 1- «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً» (توبه/107) این مسجد برای ضرر بود. این مسجد را ساختند برای اینکه آن مسجد را بی‌رونق کنند. «وَ کُفْراً» کفر یعنی سرپوش، می‌خواهند یک غلط‌هایی کنند، به اسم مسجد و درون مسجد، در قالب مسجد می‌خواهند خلافکاری کنند. کفر یعنی پوشش. «وَ تَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ» این مسجد را ساختند برای اینکه بین مؤمنین یکی این هیأت برود و یکی آن هیأت برود. یکی این مسجد و یکی آن مسجد برود. تفرقه بین مؤمنین بیاندازند. «وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ» ارصاد رصدخانه است، یعنی کمین بنشینند برای اینکه ببینند دشمنان خارجی چه برنامه‌ای دارند.
هر مسجد و هر حسینیه و هر مرکزی که در آن فتنه و اختلاف باشد، این یک رگ از رگ‌های مسجد ضرار درونش است. قرآن می‌فرماید: تفرقه کار شیطان است. در مورد شیطان می‌گوید: «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ‏ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ» (مائده/91) شیطان می‌خواهد بین شما کینه قرار دهد.
هر مسجدی، حسینیه‌ای، کارخانه‌ای، بازاری، که نخ تفرقه درونش باشد، یکی از نخ‌های مسجد ضرار در اینجا پیدا شده است. مسجد ضرار پنج نخ داشت که پیغمبر خراب کرد. ضرار، ضرر زدن به مسجد، گاهی برنامه‌های مسجد به مسجد ضرر می‌زند. اینقدر نافله می‌خوانند، اینقدر دعا می‌خوانند و لفت می‌دهند تا کسی بگوید: ما از خیر مسجد گذشتیم. گاهی مسجد می‌گوید، به مسجد بروی دور من جمع می‌شوند، می‌گویند: حاج آقا برای ساختمان مسجد پول بدهید. ما را ببینند می‌خواهند ما را تیغ بزنند. من مسجد نمی‌روم چون مرا ببینند، می‌خواهند پول بگیرند. هر مسجدی که تعداد را کم کند. چون در مسجد تعداد خیلی مهم است. اگر یک مسجد یازده نفر آدم ساده بود. کارگر ساده بود. یازده کارگر ساده در یک مسجد هستند. یک مسجد دیگر ده نفر آیت الله العظمی درونش بودند. یعنی ده تا مرجع تقلید در یک مسجد هستند. یازده تا کارگر ساده در یک مسجد هستند. شما در خیابان اگر شک داری این مسجد بروی یا آن مسجد بروی، اسلام می‌گوید: مسجدی برو که یازده نفر درونش هستند. نماز جماعت به عدد خیلی اهمیت می‌دهد. مسأله مهمی است.
تفرقه کار شیطان است. «إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ‏ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ» شیطان تصمیم می‌گیرد که بین شما عداوت و بغضاء بگذارد. هرکسی کلماتش، برخوردهایش، موضع‌گیری‌هایش، باعث شود بین مسلمان‌ها تفرقه باشد، شیطان است.  «مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ‏» (ناس/6) شیطان هم جنی داریم، هم ناس، انسان داریم. اگر می‌خواهید ببینید من شیطان هستم یا نه، ببینید حرف‌هایی که می‌زنم عامل فتنه و تفرقه است یا عامل وحدت است؟ هر کلمه، موضع‌گیری، برخوردی که تفرقه به وجود آورد، کار شیطانی است.
3- هوای نفس و خودبرتربینی، عامل تفرقه در جامعه
عوامل تفرقه چیست؟ اول از همه هوای نفس است. امیرالمؤمنین در خطبه‌ی 113 می‌فرماید: «إِخْوَانٌ‏ عَلَی‏ دِینِ اللَّهِ» مسلمان‌ها شما با هم برادر هستید. «مَا فَرَّقَ بَیْنَکُمْ إِلا خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِر» علت تفرقه شما بدی روح شماست. کینه‌هایی که دارید. در باطن همدیگر را تحمل نمی‌کنید. علت تفرقه بیرونی خباثت درونی است. این عمل تفرقه است.
عامل دوم انسان خودش را برتر می‌داند. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: «وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصارى‏ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ» (بقره/113) یهودی‌ها می‌گفتند: نصاری چه کسانی هستند؟ بروند گم شوند! نصاری می‌گفتند: «وَ قالَتِ النَّصارى‏ لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ» او می‌گفت: او چیزی نیست. او می‌گفت: او چیزی نیست. چرا؟ برای اینکه خودشان را برتر می‌دانند. گاهی عوامل تفرقه باد در سر است. کله‌اش باد دارد. حالا یا درسی خوانده یا پدرش کسی است. عمویش کسی هست. یا رأی آورده است. یک تشکیلاتی راه انداخته و خودش را برتر می‌داند. خودبرتری، خودتان را برتر ندانید.
یک روز امام صادق فرمود: «مَنْ ذَهَبَ یَرَى أَنَ‏ لَهُ‏ عَلَى الْآخَرِ فَضْلًا فَهُوَ مِنَ الْمُسْتَکْبِرِینَ» (کافى، ج 8، ص 128) اگر کسی خودش را برتر از دیگران بداند، مستکبر است. طرف جا خورد. آقا یعنی چه؟ بالاخره یک خانم با حجاب خودش را برتر از یک خانم بی‌حجاب می‌داند. یک آیت الله خودش را برتر از یک طلبه می‌داند. یک امیر و سردار خودش را برتر از یک پاسدار می‌داند. یک تاجر مغازه‌دار خودش را برتر از کسی می‌داند که روی این دکه‌ها و چرخ‌ها و گاری‌ها چیزی می‌فروشند. هرکس خودش را بهتر ببیند، مستکبر است؟ امام فرمود: تو نمی‌دانی آن کسی که تحقیر می‌کنی نزد خدا چه آبرویی دارد؟ نمی‌دانی چه عاقبتی دارد. بعد امام صادق(ع) این قصه را گفت. قصه در قرآن است. وقتی حضرت موسی نزد فرعون آمد و او را دعوت به خداپرستی کرد. فرعون گفت: معجزه تو چیست؟ عصا را انداخت و اژدها شد. فرعون با مشاورینی که داشت تصمیم گرفتند هرچه جادوگر و ساحر هست، از همه مناطق جمع کنند. اینها با سحر و جادو آبروی موسی را بریزند. روی موسی را کم کنند. موسی عصا انداخت اژدها شد و آنها هم با سحر و جادو آبروی موسی را بریزند. تمام سحار علیم یعنی متخصص‌ترین ساحرها جمع شدند. به فرعون گفتند: اگر ما آبروی موسی را بریزیم، «أَ إِنَّ لَنا لَأَجْرا» (شعرا/41) اجر و پولی به ما می‌دهی ما آبروی موسی را بریزیم؟ «قالَ نَعَمْ» بله، پول چیست؟ «وَ إِنَّکُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ» (شعرا/42) شما جزء مقربین هستید. کارت سبز می‌دهم مستقیم در کاخ بیایید. حضرت موسی عصا را انداخت اژدها شد. آن هم با ابزاری که داشتند سحر و جادو کردند، اژدهای موسی همه ابزار سحر و جادوی ساحرها را خورد. یک مرتبه ساحرها «فَأُلْقِیَ السَّحَرَهُ ساجِدِینَ» (شعرا/46) روی خاک افتادند و سجده کردند، گفتند: ما به خدای موسی ایمان آوردیم. فرعون گفت: معلوم می‌شود شما شیر را در پستان تقسیم کردید. خودتان یک قراردادی را گاوبندی کردید. «إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ» او رئیس شما است و شما شاگرد او هستید. معلوم می‌شود یک برنامه‌ریزی کردید که شما سحر و جادوی خودتان را نشان بدهید و موسی هم عصایش را بیاندازد و اژدها شود و عصا را بخورد. معلوم می‌شود همه شما یکدست هستید. شما را تکه تکه می‌کنم. گفتند: تکه تکه کن. «إِنَّما تَقْضِی‏ هذِهِ الْحَیاهَ الدُّنْیا» (طه/72) تو زورت بیش از این دنیا نیست. این آقا چه کسی است که به فرعون می‌گوید: زورت در همین دنیاست. این آقا یک ربع پیش می‌گفت: یک سکه به ما بده. امام صادق فرمود: انسان موجودی است که ساعت 8:15 چشم به یک سکه دارد که یک سکه از فرعون بگیرد و آبروی موسی را بریزد. 8:30 سجده می‌کند و به خدای موسی ایمان می‌آورد. بعد هم در برابر تهدید می‌گوید: تکه تکه‌ام هم بکنید دست از موسی برنمی‌دارم. انسان موجودی است که در فاصله یک ربع تغییر ایدئولوژی می‌دهد. فکرش عوض می‌شود. آدمی که به یک سکه چشم دارد، می‌گوید: «إِنَّما تَقْضِی‏ هذِهِ الْحَیاهَ الدُّنْیا» تو زورت بیش از این دنیا نیست. به ریش فرعون و حکومت او می‌خندد. می‌گوید: تو زورت بیش از این دنیا نیست. بعد امام صادق فرمود: انسانی که اینطور ممکن است عوض شود تو به چه حقی خودت را خوب می‌دانی؟ ممکن است تو که خوب هستی بد شوی و او که بد هست، خوب شود.
یکی از ریشه‌های تفرقه این است که انسان فکر می‌کند، حالا که لیسانس است بهتر از فوق دیپلم است. حالا که خانه‌اش در تهران است بهتر از این است که یک جای دیگر باشد. این محله باشد یا آن محله باشد. یکی از عوامل تفرقه این است که انسان خودش را بهتر بداند.
4- نقش سعایت و بدگویی از دیگران در تفرقه و جدایی
یکی از عوامل تفرقه دوستان ناآگاه است. سعایت و نمامی، برای همدیگر می‌زنند. امیرالمؤمنین به استاندار می‌گوید: اگر کسی نزد تو آمد علیه یک نفر دیگر حرف زد، او را طرد کن. دورترین مردم به تو باید کسانی باشند که سخن چینی می‌کنند. نزد من می‌آید می‌گوید: آقای قرائتی پشت سر شما حرف زشت زدند. می‌گوییم: خوب، زدن به تو چه ارتباطی دارد؟ تو چرا حرف زشت آنها را به من می‌گویی؟ غیر از اینکه می‌خواهی بین ما فتنه بیاندازی؟ حرف زشت زدند یا پشیمان می‌شوند عذرخواهی می‌کنند. یا اگر هم پشیمان نشد خودم آنها را می‌بخشم. تو چه کاره هستی که نمامی می‌کنی؟ سخن‌چینی می‌کنی؟ از عوامل تفرقه گزارش‌های غلط و سعایت است.
یکبار در نهضت سواد آموزی نشسته بودم. یک نفر عکسی از یک مدیری آورد که بگوید: این مدیر در این اتاق دارند حرف می‌زنند. خانم هم چادرش افتاده روی دوشش و گل می‌دهند و غنچه می‌گیرند. این هم عکسش است. به او گفتم: نامحرم است؟ گفت: بله. گفتم: تو از کجا دوربین پیدا کردی؟ این صحنه را از کجا شکار کردی؟ معلوم می‌شود تو در کمین بودی، که این صحنه را ببینی، یک دوربین هم آماده داشتی که تا چادر او روی دوشش افتاد سریع بگیری. این معلوم می‌شود خباثت از توست. شما برای اینکه نمام هستی حق نداری در نهضت باشی. نمام حرف این را به او و حرف او را به این می‌زند. اگر منکر است نهی از منکر کن. تو به چه حقی عکس گرفتی؟ تو چه حقی داشتی عکس او را به من نشان دادی؟ یکی از دلایل تفرقه نمامی است. می‌خواهند خودشیرینی کنند. می‌خواهد بگوید: من طرفدار تو هستم. اگر یک کسی برای تو بد گفت، من می‌آیم به تو گزارش می‌دهم. صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
بعضی‌ها تملق دارند. مثلاً دانشجوی رشته‌ی دکتراست. هنوز دکتر نشده هی می‌گویند: دکتر، دکتر، دکتر! چاپلوس هستی. متملق هستی. بابا این هنوز دکتر نشده است. مهندس نشده هی می‌گویند: مهندس! آیت الله است، می‌گویند: آیت الله العظمی، ایشان آیت الله العظمی نیست. آیت الله العظمی برای مراجع است. خیلی آدم فاضل خوبی باشد، قدرت اجتهاد دارد. مجتهد است. دیگر عظمی ندارد. عظمی برای مراجع است. افرادی هستند متملق هستند. بادمجان دور قاب چین هستند. شما هم می‌گویید… بادمجان دور قاب چین… انسان‌های پستی هستند. نان را به نرخ روز می‌خورند.
دشمنان آگاه عوامل تفرقه هستند. کسی یک پولی به یک نفر در کاظمین داد. گفت: هر روز صبح در حرم امام کاظم و امام جواد روضه‌ی حضرت زهرا را بخوان. که آمدند و زدند و چه کردند. سالی 365 روضه و این هم پولش. بعداً معلوم شد این از سفارت اسرائیل است. گفتند: یکی از راه‌هایی که ما می‌توانیم بین شیعه و سنی دعوا بیاندازیم. یک نفر در رواق هر روز این روضه را بخواند. حالا سالی یکبار بخواند طوری نیست. اینکه هر روز یک روضه بخوانیم، می‌خواهی چه کنی.
گاهی آدم‌های رندی یک مورد پیدا می‌کنند و با همان مورد عکس می‌گیرند. به عکس‌ها هم نمی‌شود اطمینان کرد. چون بین عکس و فیلم فرق است. عکس در یک لحظه تا می‌روی بخندی، تق می‌گیری. ممکن است قبلش گریه کرده، قبلش خنده کرده، لحظه‌ای گرفتن پیداست ریگی در کفشت است. قرآن می‌فرماید: «لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُم‏» (آل‌عمران/118) بطانه از بطن است. بطن به معنی شکم است. نگذارید دیگران در دستگاه شما نفوذ کنند. نگذارید کسی در شکم شما، در اندورن جامعه، گاهی دشمن به اسم سم پاشی این کار را می‌کند. تمام زیر زمین‌های خانه را، سرداب پس از سرداب وارسی می‌کند که به اسم سم پاشی گیاهان تمام شاخه‌ها و میوه‌ها را کنترل می‌کند. این باغ چند درخت داشت. چه بود و چه بود. اسلام می‌گوید: اگر خمست را خواستی به مرجع تقلید هم بدهی، خودت حساب کن. لازم نیست به مرجع تقلید بگویی: من چه دارم. مرجع تقلید هم لازم نیست بداند تو چه داری؟ شما خودت سرمایه‌ات را حساب کن. پارسال چه داشتی و امسال چه داری؟ هرچه گیرت آمد، هشتاد درصد برای خودت و بیست درصد را به مرجعی بده که خودت انتخاب کردی. لازم نیست اصل سرمایه را به او اطلاع بدهی.
ملی گرایی، اصرار داشتند به شاه ملعون غیر از محمدرضا، آریا مهر بگویند. چون محمدرضا رنگ اسلام داشت و آریا مهر رنگ ملی دارد. ملی گرایی، چو ایران نباشد تن من مباد! این غلط است. چو حق نباشد تن من مباد! ایران غیر ایران فرق ندارد. ما زمین پرست که نیستیم. وطنمان را دوست داریم. وطن دوستی حق است. وطن پرستی خوب نیست. پرستش مخصوص خداست. وطن دوستی در قرآن خیلی داریم که می‌گوید: «أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِم‏» (آل‌عمران/195) اینها را از خانه‌شان بیرون کردند. چون هرکسی خانه و محله‌اش را دوست دارد. آن ظالمی که می‌آید این را از خانه‌اش آواره می‌کند، حق طبیعی این را گرفته است. وطن دوستی حق و وطن پرستی شرک است. ملی گرایی، نژاد پرستی..
5- حسادت، رمز بروز اختلافات در خانواده و جامعه
حسادت، قرآن یک آیه دارد می‌گوید: رمز اختلافات حسادت است. «وَ ما تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیا» (شوری/14) «بغیاً» یعنی حسداً. یعنی رمز تفرقه روی حسادت است. گاهی یک کاری می‌کنیم که آن طرف شکست بخورد و جنسش فروش نرود. روی حسادت است. حالا این حسادت سبب ورشکستگی می‌شود. سبب فتنه می‌شود. خیلی فتنه دارد. حسادت، طاغوت‌ها، قرآن می‌گوید: «وَ جَعَلَ‏ أَهْلَها شِیَعا» (قصص/4) یکی از کارهای فرعون این بود که مردم را گروه گروه می‌کرد. «وَ جَعَلَ‏ أَهْلَها شِیَعا» یعنی فرعون بین مردم تفرقه می‌انداخت. تفرقه کار شیطان است. تفرقه کار طاغوت‌ها و فرعون‌هاست. تفرقه کار حسودهاست. تفرقه کار نژادپرست‌ها و ملی گرایی‌هاست. تفرقه برای نقشه‌های دشمن است. تفرقه برای سخن‌چینی و نمامی است. تفرقه برای خودبرتر بینی است.
تحلیل‌های نادرست، گاهی یک خبری هست، هرکسی یک طور تحلیل می‌کند. تحلیل‌های مختلف باعث می‌شود هرکسی یک نگاهی کند و یک دیدی داشته باشد. یکطور برنامه‌ریزی می‌کند که بدترین آدم‌ها فلانی است. واقعاً اینطور است؟ بدترین آدم‌ها او است؟ دشمن اصلی را فراموش می‌کنیم و به دشمن فرعی می‌چسبیم. کارهای اصلی را فراموش می‌کنیم و به کارهای فرعی می‌چسبیم. دیگر چه؟ می‌گوید: «وَ إِذا جاءَهُمْ‏ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ» (نساء/8) وقتی یک خبری از شادی یا پیروزی یا شکست می‌آید، اینها فوری پخش می‌کنند. فهمیدی؟ ناوگان فلانی کجا آمد. فلان‌جا افتتاح شد. فلان‌جا چه شد. آقا در سایت نوشتند. سایت را برای شما معنا کنم. سایت یعنی دیوار کوچه، هرکسی می‌تواند یک سایت داشته باشد، هرکسی می‌تواند یک زغال داشته باشد روی دیوار کوچه بنویسد، زنده باد قرائتی، مرده باد قرائتی! مگر یک چیزی سایت شد، درست است؟ دروغ است. قرآن می‌گوید: اگر فاسقی خبر آورد تحقیق کن. شما حق نداری هرچه فاسق گفت گوش کنی. آمریکا گفته. آمریکا عادل است یا فاسق؟ تازه اگر سند داشته باشد، باز ممکن است سندش هم جعلی باشد. کاری ندارد خیلی راحت…
6- خاطره‌ای از شیطنت شبکه‌های ماهواره‌ای
من نمی‌دانم یک چیزی هست. یک جایی گفتم. در تلویزیون گفتم یا جای دیگر بد نیست زیادی گوش بدهید. خوشمزه است. یک خنده هم بکنید. ماه رمضانی در یک جایی سخنرانی می‌کردم، جمعیت چند هزار نفری بودند. مسئولین کشوری و لشگری هم وارد شدند. رئیس آن جلسه و هیأت آمد بچه‌ها را از پای منبر من بلند کرد و گفت: بفرمایید بنشینید. مسئولین که نشستند من روی منبر گفتم: بچه را نمی‌شود بلند کرد و شما بنشینید. شما به چه حقی این بچه را بلند کردی؟ یک بچه دوساله هم نشسته باشد شما حق نداری او را بلند کنی. حتی رئیس جمهور هم حق نشستن آنجا را ندارد. گفتم: حرفم را نگه می‌دارم. این رئیس هیأت که بچه‌ها را بلند کرد و مسئولین را نشاند، کار درستی نکرد. محبت کنید شما مسئولین خیلی خوش آمدید. اما جای شما دزدی است. بلند شوید! هرجا جا بود بنشینید. هرکسی رفت یک جایی نشست. به بچه‌ها گفتم: پای منبر بیایید. بچه‌ها دویدند پای منبر، یک مرتبه دیدم بچه‌ها از پایین منبر اینطور می‌کنند… (خنده حضار)
حالا این تکه را داشته باشید. درس‌هایی از قرآن به دلیل اینکه تخته سیاه است و من هستم و شما هستید، نمی‌شود کاری کرد. یعنی شیطنت در برنامه درسهایی از قرآن سخت است. اما این برنامه سمت خدا که صحبت می‌کنیم، می‌شود شیطنت کرد. یعنی آقای شریعتی که سؤال می‌کند، اینها برمی‌دارند یک خانم را می‌نشانند. جواب مرا قیچی می‌کنند، با حرف آن خانم مجری. یک فیلمی آن طرف آب درست کردند، من هم دیدم. یک خانم بسیار بدحجاب است. یعنی هفتاد درصد بدنش لخت بود. بسیار بدحجاب، آرایش کرده، خوش تیپ جای آقای شریعتی نشست. گفت: جناب آقای قرائتی! شما اگر آن طرف خیابان یک دختر زیبا ببینی چه می‌کنی؟ گفتم: من! آنوقت این فیلم را قیچی کردند. نچ نچ نچ… (خنده حضار) یعنی فیلم عاشورای کاشان را قیچی کردند و به آن چسباندند.
بنده خم می‌شود جنازه شهید را ببوسم. این شهید را برمی‌دارد یک نفر دیگر را می‌گذارد.     من دارم ناف یک نفر را می‌بوسم! (خنده حضار) کاری ندارد. به هیچی اطمنیان نکنید. در و دیوار برای شکستن ما کمر بستند. به هیچکس هم رحم نمی‌کنند. به قرآن، به مسجد، به فقیه، به یتیم، به شهید، به مرز، به هیچکس رحم نمی‌کنند.
7- نقش فضای مجازی در تخریب مسؤولان جامعه
در سایت‌ها آمده است. مگر چیزی در سایت بیاید، قسم خورد! مگر نمی‌شود قسم دروغ خورد. مواظب باشیم در این شرایطی که فضای مجازی و سایت‌ها هست، بودجه و… اصلاً افرادی را می‌فرستند برای اینکه یک نفر را خراب کنند. یک مدتی پول می‌دهند و می‌گویند: شما فقط مسئول این باش که فلانی را خراب کنی. خیانت هم خیلی شده است. منتهی ما اگر خواسته باشیم بگوییم: فلانی خائن است باید دلیل داشته باشیم. با سایت و روزنامه و مجله نمی‌شود.
یک کسی آدم را دوست دارد تجلیل می‌کند. یک نفر بدش می‌آید تحقیر می‌کند. خیلی مواظب دینتان باشید. حدیث داریم در دوره آخر الزمان دینداری، مثل نگه داشتن آتش سرخ در دست است. حتی در طلبه‌ها هم هست. من از طلبه‌ای شنیدم که مثلاً آیت الله العظمی گلپایگانی نسبت به امام این نظر را دارد. چون طلبه‌ی مدرسه‌ی ایشان بود، می‌شناختم. رفتم گفتم: شما نسبت به آیت الله خمینی… گفت: دیشب تا صبح نخوابیدم و دعایش کردم که هواپیمای ایشان سالم به فرودگاه برسد. نگران جان ایشان بودم و دعا کردم ایشان سالم وارد شود. یعنی ایشان نمی‌خوابد و گریه می‌کند و دعا می‌کند. بیرون کوچه یک کسی می‌گوید: اینطور است. مواظب باشید حرف کسی را به خصوص سایت‌ها و فضای مجازی را قبول نکنید. الآن سایت‌های خوبی هم گذاشتند. من خودم یک بنده خدایی آمده برای من یک چیزی درست کرده، تلگرام درست کرده؟ می‌گفت: حدود صد هزار نفر مراجعه می‌کنند. بارک الله… این فضا مثل دیوار کوچک است. هم می‌شود نوشت زنده باد. هم می‌شود نوشت مرده باد. سایت و فضای مجازی دین شما نشود که شما را بی‌دین می‌کند. اینها عوامل تفرقه است.
چند دعا می‌کنم آمین بگویید. خدایا هرکس علیه اسلام و مسلمین و ایران و جمهوری اسلامی و امت اسلامی طرحی دارد، طرحش را خنثی و طراحش را نابود بفرما. به ما یک بصیرتی بده، بصیرت یعنی فرقان، یکی از اسم‌های قرآن فرقان است. فرقان یعنی آدم فرق بین حق و باطل را می‌فهمد. خدا یک بصیرتی به ما بده که بین حق و باطل گرفتار نشویم. خدا قسمت کند کاظمین زیارت امام جواد بروید. بعد از زیارت امام جواد یک دعا است. می‌گوید: خدایا یاد من بده حق چیست و توفیق بده عمل کنم. یاد من بده باطل چیست و توفیق بده دوری کنم. مرا در فهم حق و باطل به خودم واگذار نکن. خدایا حق را به ما نشان بده با ایمانی که عمل کنیم. باطل را به ما نشان بده با تقوایی که دوری کنیم. در تشخیص حق و باطل کمتر از آنی ما را به خودمان واگذار نکن.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»


«سؤالات مسابقه»

1- بر اساس آیه 126 سوره بقره، رزق الهی شامل چه کسانی می‌شود؟
1) مؤمنان
2) کافران
3) مؤمنان و کافران
2- آیه 103 سوره آل‌عمران، تفرقه را به چه امری تشبیه کرده است؟
1) گودال آتش
2) طناب پوسیده
3) شب ظلمانی
3- برخورد پیامبر اکرم با مسجدی که منافقان در مدینه ساختند، چگونه بود؟
1) تحریم نماز در مسجد
2) بستن در مسجد
3) تخریب کامل مسجد
4- بر اساس سخن امام صادق(علیه‌السلام)، کسی که خودش را برتر از دیگران بداند، جز چه گروهی محسوب می‌شود؟
1) منافقان
2) کافران
3) مستکبران
5- آیه 14 سوره شوری، به کدام یک از عوامل تفرقه اشاره دارد؟
1) حرص و بخل
2) حسادت
3) ریاست طلبی

 

Comments (0)
Add Comment