عاطفه زن

موضوع بحث: عاطفه زن
تاریخ پخش: 19/10/64

بسم اللّه الّرحمن الّرحیم

1- زنان قبل از اسلام و بعد از اسلام
17 دی روزی است که رژیم پهلوی یعنی رضاخان دستور داد که زن‌های ایران باید بی حجاب شوند. مردم ایران در این راه بسیار استقامت کردند. چه زن‌هایی که به خاطر حفظ عفت خودشان از خانه بیرون نیامدند. بسیاری از مردم را در مسجد گوهرشاد به قتل رساندند. همینطور بسیاری از علما را هم تبعید کردند. دولت آن زمان جنایات بسیاری را انجام می‌داد ولی در مقابل مردم هم استقامت می‌کردند. ما که امروز در سایه‌ی جمهوری اسلامی زندگی می‌کنیم وظیفه داریم که به تمام آن‌هایی که در راه حفظ دینشان استقامت کردند، سلام بفرستیم.
اصولاً زن در تاریخ و در قرآن خیلی نقش داشته است. وقتی در جنگ احد خواستند که پیغمبر را بکشند، دو سه نفر تا آخرین درجه استقامت کردند. یکی از آن‌ها زن بود. در جنگ احد زنی بود که با شمشیر می‌جنگید و با اینکه به او شمشیر می‌خورد، استقامت می‌کرد. در جنگ احد نقش زن را فراموش نکنیم. غیر از آن که امیرالمؤمنین هم در جنگ خیبر بود، زنی هم در آن جنگ بود که استقامت می‌کرد. یادمان نرود که در رژیم فرعون، زن فرعون بود که درکاخ و دربار ایمان داشت و ایمانش را پنهان می‌کرد و از موسی حمایت می‌کرد. یادمان نرود که زن در قرآن کوثر است. یادمان نرود که قرآن به همه‌ی مردان و زنان می‌گوید: از زن فرعون درس بگیرید. «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ»(تحریم/11) هرکس می‌خواهد ببیند ایمان دارد یا نه، باید ببیند که آیا به درجه زن فرعون رسیده است، یا خیر؟ زن فرعون اسوه و الگو و مدل ایمان است. قرآن به تمام مردان و زنان تاریخ می‌گوید که باید از این زن درس بگیرید. زن فرعون زنی است که در کاخ بود، ولی فکر کاخی نداشت. او زنی بود که رژیم و اقتصاد و جامعه و تهدید و خفقان در او اثر نکرد. دنیای غرب از این زن که اسلام از او به کوثر نقل کرده است و او را الگوی ایمان معرفی می‌کند، برای ترویج جنسشان از عکس او استفاده می‌کنند و خلاصه آن وجود شریف را به آن وجود پست تبدیل می‌کنند.
2- زنان کانون عاطفه‌اند
زن یک موجود شریفی است. بحث امروز هم درباره عاطفه است. چون زن مظهر عاطفه است. در برابر عاطفه و محبت قساوت است. افرادی عاطفه و محبت دارند و افرادی سنگ دل هستند و قساوت قلب دارند. نقش عاطفه و محبت چیست؟ شما حساب کن یک بچه‌ی کوچک که به دنیا می‌آید، برای مادرش خیلی مشکل است. زمستان و تابستان باید آن را بغل کند. لباس هایش را بشوید. چیزی را به او یاد بدهد. در دهانش غذا بگذارد. تربیت بچه مشکل است. اما چه چیزی باعث می‌شود که مادر این همه سختی را تحمل کند؟ این به خاطر عاطفه است. چطور می‌شود که مادر این قدر عاطفه دارد؟ آن چیزی که مادر را وادار می‌کند، آن لبخندی است که روی لب بچه است. بچه‌ی کوچک یک لبخند می زند، لبخندش مادر را تشویق می‌کند. چه چیز باعث می‌شود که کشاورز بیل دست می‌گیرد و به دنبال کشاورزی می‌رود؟ گل‌هایی که به درخت‌هاست این امید را به کشاورز می‌دهد. مثل همان لبخندی که روی لب بچه است. خداوند یک زیبایی‌هایی را قرار داده است که به خاطر آن زیبایی‌ها همه‌ی مردم در تلاش هستند.
3- با هم مهربان باشید
وقتی قرآن می‌خواهد بگوید به فقرا کمک کنید، می‌فرماید: «یَتیماً ذا مَقْرَبَهٍ أَوْ مِسْکیناً ذا مَتْرَبَهٍ»(بلد/16-15) یتیم است، ولی نمی‌گوید: یتیم است. «ذا مَقْرَبَهٍ» فامیلت است. مسکین است. «ذا مَتْرَبَهٍ» تراب است. فامیلت است در خاک نشسته است. این دو تا کلمه‌ی فامیل در خاک نشسته است، این به خاطر این است که عاطفه را تحریک کند تا مردم بیش‌تر به فقرا و به یتیم و مسکین برسند. وقتی می‌خواهد بگوید: اولاد ما قدر پدر و مادر را بیش‌تر بدانید، می‌گوید: «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ»(لقمان/14) مادر تو را به دل کشید«وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ» و با سختی و رنج تو را تحمل کرد. در قرآن این جملات را می‌گوید تابچه‌ها را وادار کند و به مادرهایشان احترام بگذارند. مثل این است که کارگری به بچه‌اش بگوید: صد تا چکش می‌زدم تا یک ریال پیدا کنم، تا تو را به مدرسه بفرستم. این که می‌گوید: صد تا یک ریال، برای این که قدر پول را می‌دانم. برای این خانه‌ای که دارم، حتی برای یک آجرآن، از خوراکم لقمه لقمه کم گذاشتم.
قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ»(حجرات/11) به هم لقب ندهید. این کم محبتی که می‌شود عواطف او جریحه دار می‌شود. پیغمبر ما وقتی بچه‌ها راصدا می‌زد با کنیه صدا می‌زد، محترمانه صدا می‌زد. اگر فاطمه هست، به او فاطی نگو. اگر زهرا است به او زری نگویید. «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ» لقب بد به هم ندهید. به رفتگرها نگویید: «آشغالی» این قدر گفتیم: آشغالی که بنده‌ی خدا، خودش هم باورش شده است، در را می‌زند می‌گوییم: کیه؟ می‌گوید: آشغالی است. می‌گوید: چرا به خودت می‌گیری؟ از بس به آن‌ها آشغالی گفتیم، این طور شده است.
قرآن می‌فرماید: برای این که دیگران را تشویق کنید، از مسلمان‌ها پول می‌گیرید. از مالیات به فقرا ببخشید و زکات را بدهید. برای این که چه کار کنید؟ «وَ الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ»(توبه/60) برای این که دل این‌ها را به دست بیاوریم. حتی به مسلمان‌های ضعیف پول بدهید، «وَ الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ» تا دل این‌ها را به دست بیاورید. «أَکْرِمُوا کَرِیمَ کُلِّ قَوْمٍ»(دلائل‏‌الإمامه، ص‏81) بزرگ هر فامیلی را اکرام کنید و احترام کنید. اگر رئیس یهودی‌ها پهلویتان آمد، احترامش کنید. رئیس مسیحی‌ها پهلویتان آمد، نگویید: این مسیحی است، او رئیس مسیحی‌ها است. چون در مسیحی‌ها رئیس است، پهلوی مکتب و مرام خودشان احترام دارد، تو هم به او احترام بگذار تا عواطف آن‌ها جریحه دار نشود و ناراحت نشوند و نگویند: رئیس ماپیش رئیس مسلمان‌ها رفت و رئیس مسلمان‌ها به او هیچ احترام نگذاشت.
«أَکْرِمُوا کَرِیمَ کُلِّ قَوْمٍ» به بزرگتر احترام بگذارید. قرآن می‌فرماید: «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»(فتح/29) مؤمنین کسانی هستند که نسبت به هم رحم دارند و با عواطف کار می‌کنند، مهربان هستند.
4- حضرت خدیجه و اسلام
دو دختر در خانه با هم دعوا نکنند، که مثلاً چرا تو چادر مرا سر کردی، چرا کفش مرا پوشیدی؟ این مال من است، این مال تو است. «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» اگر دختر حزب اللّهی است، دعوا برای چیست؟ من و تو برای چه دعوا می‌کنیم؟ «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» مگر شما در خط خدیجه نیستید؟ خدیجه هرچه داشت در اختیار پیغمبر قرار می‌داد. تمام اموالش را در راه اسلام داد. در تاریخ می‌خوانیم وقتی خدیجه زن پیغمبر شد، پیغمبر سراغ خدیجه نرفت، خود خدیجه به پیغمبر پیغام داد که من با این که خواستگارهای زیادی دارم، با این که تو پول نداری ولی حاضر هستم که با تو ازدواج کنم. پیغمبر پول نداشت، یتیم و فقیر بود، اما چون خدیجه زن با شعوری بود و پول و زور چشمش را خیره نکرده بود. عده‌ی زیادی از علما می‌گویند: با این که خدیجه زیبا بود، پول دار بود، هرکس به خواستگاری‌اش می‌آمد، اما خدیجه به این که زن مرد پول داری شود تن نمی‌داد، وقتی زن پیغمبر شد تمام زن‌ها با او قهر کردند، خدیجه تنها شد، به قول امروزی‌ها او را بایکوت کردند، گفتند: دیگر کسی با خدیجه حرف نزند. او را در محاصره‌ی اجتماعی قرار دادند. رفت و آمد از خانه‌ی خدیجه قطع شد ولی خدیجه گفت: من کنیز تو هستم. اینطور نیست، حالا که پول دارد زبان درازی کند، نیش بزند. «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» هرچه مال داشت در اختیار اسلام بود و مال خدیجه خیلی در اسلام نقش داشت. معلمین امور تربیتی، معلم ورزش و پرورش، معلم نهضت، معلم دانشگاه، پدر و مادر اگر می‌خواهید در هر رشته کمک کنید قرآن می‌گوید: «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ»(الرحمن/2-1) بعد می‌گوید «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ»(الرحمن/2-1) نقش عاطفه در تعلیم و تربیت چیست؟ وقتی رحم داشتی معلم خوبی می‌شوی، اگر رحمان بودی علّم هستی «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» عجب دینی داریم. روایات زیادی داریم که برای شاد کردن دیگران روایات زیادی داریم که پیغمبر فرمود: هرکسی یک مسلمانی راشاد کند، مرا شاد کرده است و هر کس که مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است.
اگر یک کارمند می‌تواند یک امضا بکند، نگوید: برو پس فردا بیا، برو بیست روز دیگر بیا، زود کار او را راه بینداز و او را شاد کن، اگر یک دقیقه کار طرف را زود راه بیندازی و او را شادش کنی خدا را شاد کرده‌ای. تعجب این که اگر بنده همراهش بروم کارش را راه می‌اندازد، این مرا شاد کند ولی اگر من همراهش نباشم حاضر نیست پیغمبر و خدا را شاد کند، و ما بسیارتعجب می‌کنیم که چرا نسبت به این‌ها عقیده‌مان یک خورده شل است. اگر بگویند: آقا اگر در خانه باشی تلویزیون سیاه و سفید به شما می‌دهیم، اگر به یک کیلومتری بروید تلویزیون رنگی به شما می‌دهیم، همه به یک کیلومتری می‌رویم، اما اگر بگویند: در خانه نماز بخوانی ثوابش کم است، ولی نماز جماعت ثوابش بیش‌تر است، حال نداریم برویم نماز جماعت بخوانیم. اگر تلویزیون رنگی بدهند حال داریم تا یک کیلومتری برویم.
برای شاد کردن دیگران خیلی روایت داریم. روایات زیادی برای عیادت مریض سفارش داریم، عیادت مریض چیزی جز عاطفه و محبت نیست و لذا می‌گویند: وقتی به دیدن مریض می‌روید یک چیزی برایش ببرید. عده‌ای برای دیدن مریض می‌رفتند، امام صادق دید و گفت: چرا دست خالی می‌روید؟ گفتند: پول نداریم، فرمود: پول ندارید بروید یک گل بردارید و برای عیادت ببرید(عیادت مریض)
5- کار خوب دیگران را تحسین کنیم
به ما گفته¬اند: از مردم تشکر کنید(تشکر از مردم) اگر یک کسی یک کار خوبی کرد بی اعتنا نباش و تشکر کن. تشکر خیلی مهم است. حدیث داریم در روز قیامت، خدا به افرادی می‌گوید: شما شکرگذاری نکردید؟ می‌گویند: چرا ماخیلی الحمدلله می‌گفتیم، فرمودند: بله الحمدلله گفتید، ولی به مردمی که به شما خدمت کردند، نگفتید: دست شما درد نکند. یک بار به خادم مدرسه‌ات بگو دست شما درد نکند. حدیث داریم اگر کسی تشنه‌اش است، آب در لیوان پر کن و به ایشان بده گرچه کنار آب نشسته باشد. مثلاً سینی چایی می‌آورند ما هم نشستیم، خوب یک چایی من برمی‌دارم، یکی هم برای نفر کناری خودم بردارم. چه می‌شود که به خاطر ایجاد محبت این چنین برخورد کنیم؟ یک سنگ که در خیابان می‌افتد صدها ماشین در کنارش پیاده می‌شوند که سنگ را بردارند، اگر خودمان به خودمان رحم نکنیم، خدا هم به ما رحم نمی‌کند.
حدیث داریم پیامبر سر نماز بودند بچه گریه کرد، پیامبر نمازش را سریع خواند، گفتند: یا رسول اللّه نمازتان را خیلی سریع خواندید، فرمود: بچه گریه می‌کرد، چقدر عواطف پیغمبر زیاد است. امیرالمؤمنین بچه‌های یتیم را که می‌دید گریه می‌کرد، این نشانه‌ی عاطفه‌ی بسیار بالای حضرت بود. در جنگ خندق فاطمه در غار حرا غذا می‌آورد و خدیجه آب را تا آن بالا می‌کشید. پرستاری بسیار شغل مهم و مقدسی است، هرکس می‌خواهد ببیند پرستاری چقدر ارزش دارد این حدیث را گوش دهد.
عده‌ای از مکه به مدینه که رسیدند یکی از زوّار مریض شد، مریض را گذاشتند و به زیارت قبر پیغمبر رفتند. امام صادق فرمود: اگر زیارت قبر پیغمبر نمی‌رفت و از مریض پرستاری می‌کرد ثوابش بیش‌تر بود، ثواب پرستاری از ثواب زیارت قبر پیغمبر بیش‌تر بود. پرستاری شغل عاطفی است.
6- مذمت غیبت
وقتی خدا می‌فرماید: غیبت نکنید از عواطف استمداد می‌کند، می‌فرماید: «أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً»(حجرات/12) آیا دوست دارد برادری گوشت برادر دینیش خود را ببرد و بخورد. آیا هرگز انسانی حاضر است گوشت انسان دیگر را از بدنش بکند. شما که غیبت می‌کنید انگار گوشت بدن برادرت، برادر مرده‌ات را کنده‌ای و می‌خواهی بخوری، انسان حاضر نیست بدن برادر مرده‌اش را بخورد، ممکن است اگر زنده باشد برادرش به او سیلی بزند ولی وقتی مرد به مرده‌ی برادرش کسی جسارت نمی‌کند و کسی که غیبت می‌کند، مثل کسی است که گوشت برادر مرده‌اش را بجود، چون مرده از خودش دفاع نمی‌کند. در غیبت هم طرف نیست که از خودش دفاع کند. «أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ» این که به ما گفتند: فحش ندهید، برای این که فحش عواطف مردم را جریحه دار می‌کند. در جنگ صفین بود، ظاهراً طرفداران علی بن ابیطالب به طرفداران معاویه فحش دادند، حزب اللّه فحش داد، حزب علی فحش داد. حضرت علی فرمود: شما حزب اللّهی هستید. ما منطق داریم و نیازی نیست که به آن‌ها فحش بدهیم. من بدم می‌اید که شما فحش می‌دهید، هر چند این‌ها جهنمی هستند، ولی شما فحش ندهید. ما منطق داریم و به همین خاطر فحش نمی‌دهیم.
7- مواظب زبان خودمان باشیم
قرآن در مورد عواطف مشرکین می‌گوید: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»(انعام/108) (چقدر ما در مورد عواطف آیه داریم) «وَ لا تَسُبُّوا»: فحش ندهید، چون اگر فحش بدهید عواطف آن‌ها جریحه دار می‌شود، آن‌ها هم به خدای شما فحش می‌دهند. به لشکر معاویه فحش ندهید حتی با اینکه میدانید گروه باطل هستند. به بت پرست‌ها فحش ندهید. وای به مادری که به دخترش فحش می‌دهد. بعضی از مادرها هستند چنان حرف‌های زشتی می‌زنند که اگر خواسته باشیم با این‌ها اسلامی برخورد شود باید مادری را که به دخترش فحش می‌دهد شلاقش زد. به مادری که بخواهد به دخترش فحش بدهد باید شلاق زد، حتی اگر حرف‌های عادی بزند. اگر کسی به کسی بگوید: مثلاًعجب الاغی هستی، باید به خاطر گفتن کلمه‌ی الاغ به او شلاق زد. نمی‌شود احمق گفت، اگر کسی به کسی بگوید: احمق! باید به اوشلاق زد. مگر می‌شود انسان هرچه از دهنش در آمد، بگوید و به هر کسی هر چه می‌خواهد بگوید؟
حدیث داریم اگر دیدید یکی مرضی دارد، چشمش، سرش، دستش و مشکلی دارد، خیره خیره به او نگاه نکنید، معمولی نگاه کن و رد شو. اگر خیره خیره به او نگاه کردی چرا چشمش یا گوشش این طوری است، اگر به او خیره نگاه کنی به عواطف او برمی خورد به افرادی که لت و پار شده‌اند خیره نگاه نکنید. میوه‌ی نوبر را یا نخرید یا اگرخریدید نشان ندهید و یا اگر نشان دادید به بچه‌ی همسایه هم بدهید. داریم اگر در ماه رمضان مریض یا مسافر هستی، خواستی روزه‌ات را بخوری روزه‌ات را روبروی مردم نخور(عواطف مذهبی)
ما دستورات زیادی داریم، همدیگر را مسخره نکنید. «لا یَسْخَرْ قَوْم‏» (حجرات/11) مسخره نکنید، مسخره که می‌کنید عواطف آن‌ها جریحه دار می‌شود. چرا مسخره‌اش می‌کنی؟ تو که او را مسخره می‌کنی شاید او بهتر از تو باشد. خانم‌ها قرآن می‌گوید: «وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ»(حجرات/11) زن‌ها همدیگر را مسخره نکنند. حدیث داریم اگر کسی، کسی را مسخره کند، نمی‌میرد مگر این که خودش هم به همان بلا مبتلا شود.
در زن‌ها وسواسی زیاد است. اگر کسی با سه کیلو آب نتواند غسل کند و بگوید: سه کیلو آبی نیست و بیش‌تر از سه کیلو بریزد، پیامبر فرمود که از ما نیست. با سه کیلو آب می‌شود غسل کرد. با یک چارک می‌شود وضو گرفت. مصرف ما خیلی زیاد است. یک کسی بود که بسیار وسواسی بود سر نماز می‌خواست بگوید: «وَ لاَ الضَّالِّینَ»، هی وسوسه داشت. دائم سر نماز می‌گفت: «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ» دائم می‌گفت: ولاالض، ولاالض، ولاالض یک کسی پشت سرش ایستاده بود، مسخره‌اش کرد. او می‌گفت: ولاالض! ولاالض! او هم می‌گفت مرض! مرض! همین آقا که مسخره می‌کرد در همین کلمه‌ی «وَ لاَ الضَّالِّینَ»، وسواسی شد. حدیث داریم اگر کسی، کسی را مسخره کند نمی‌میرد تا خودش هم به همان بلا مرتکب شود، لعنت نکنید، لعنت کردن، نفرین کردن، فحش دادن، بسیار بد است. «مَنْ سَبَّ وَلِیَّ اللَّهِ فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ»(تفسیرعیاشى، ج‏1، ص‏373)
هفته‌ی گذشته بحثمان در مورد کارمندان بود. اگر می‌توانید کاری را انجام دهید، مردم را معطل نکنید. یک خورده از خودت مایه بگذار تا مردم از تو راحت باشند، خدا نکند مردم بگویند: این هم جمهوری اسلامی، آن وقت گناهش خیلی زیاد است.
8- صفاتی که مرد باید داشته باشد
«الْبَشَاشَهُ حِبَالَهُ الْمَوَدَّهِ»(نهج‌‏البلاغه، حکمت 6) برای این که محبت مردم و عواطف مردم را جلب کنی باید انسان خوش طبعی باشی. البته مواردش فرق می‌کند. گاهی باید عبوس هم باشد. چند چیز برای مرد خوب است ولی برای زن خوب نیست. مثلاً برای مرد سخاوت خوب است ولی برای زن خوب نیست، چون زن اگر سخاوت داشته باشد هر چیزی را که در خانه‌ی شوهرش باشد، می‌بخشد. مرد شجاع باشد خوب است ولی برای زن خوب نیست که شجاع باشد، چون یک دفعه سوار می‌شود و تنهایی ازاین طرف ایران به آن طرف ایران می‌رود. اگر یک مقداری زن شجاع باشد، خودش را به آب و آتش می‌زند. یک جاهایی شجاعت خوب است. صفاتی که می‌گویند برای مرد خوب است همه جا برای زن خوب نیست. خوب نیست مرد تکبر داشته باشد اما تکبر برای زن خوب است. چون اگر زن تکبر نداشته باشد و خودمانی باشد، مثلا زن باید این طور باشد که بی دعوت جایی نرود، خیلی خودش را بگیرد. زن یا دختر اگر بخواهد مقداری پایش سبک باشد خیلی خودمانی باشد، بریز و بپاش داشته باشد، ولخرج باشد این وقار زن و عزت زن کم می‌شود. عظمت زن همین است که هست، شجاعت، صبر و پایداری و تحمل خیلی خوب است و مهم است و بسیاری از ایشان دارند. اگر می‌خواهید ببینید زن به کجا می‌رسد، زن به جایی می‌رسد که امام حسین به حضرت زینب(س) گفت: نماز شبت مرا دعا کن. این خیلی مهم است. زن به جایی می‌رسد که امام حسین که امام است به حضرت زینب که زن است، می‌گوید: در در نماز شبت مرا دعا کن. زن به جایی می‌رسد که حضرت زین العابدین به عمه‌اش حضرت زینب(س) می‌گوید: تو عالمه‌ی غیر معلمه هستی و بالاخره، زن به جایی می‌رسد که امام خمینی می‌فرمایند: از دامن زن مرد به معراج می‌رسد. و یک مرتبه امام فرمودند: رهبر من زنان خیابان قم هستند. این خیلی مهم است و همان روز که راهپیمایی بود و می‌گفتند: که زنان بیرون نروند، امام فرمود: که زن‌ها نیز برای راهپیمایی بیرون بیایند. یکی از تهمت‌هایی که کشورهای غربی به ما زدند این بود که شما به مقام زن توهین کردید.
9- تساوی در حقوق
بله یک جاهایی ممکن است شما مثلاً بگویی: چرا ارث ما کم است؟ چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟ ولی در واقع شما دو برابر می‌گیرید. حالا بفرمایید یک مثال ریاضی بزنم، فرض کنید کسی می‌میرد و 30 تومان ارث می‌گذارد، یک پسر و یک دختر دارد. 20 تومان آن به پسر می‌رسد و 10 تومان آن به دختر می‌رسد. دختر 10 تومان و پسر 20 تومان دارد، نگویید: چرا اسلام فرق گذاشته است؟ دختری را که اسلام می‌گوید: 10 تومان از ارث برای تو، در عوض بار و خرج زندگی از روی دوش دختر برداشته شده است، پس این 10تومان را می‌گیرد و پس انداز می‌کند. این دختر خانم فردا با پسری ازدواج می‌کند وقتی این دختر و پسر با هم ازدواج کردند، این 10تومان وارد زندگی هردو می‌شود. دختر خانم10 تومان از این جا بالا می‌کشد، یک ده تومان هم چه می‌شود؟ 10 تومان از این جا بالا می‌کشد، 10 تومان هم داشته، چه قدر می‌شود؟ 10 تومان و 10 تومان20 تومان می‌شود. خیلی خوب! ببینید آن جایی هم که کم گذاشته‌اند، این10 تومان پول توجیبی است و گرنه خرجی از همان10 تومان خرج می‌شود. بنابراین آن جایی هم که کم گذاشته در واقع با یک دید که نگاه می‌کنی، می‌بینی نه. . .
یا می‌بینی مثلاً می‌گویند: اگر کسی زنی را کشت خون بهایش نصف مرد است. این معنایش این نیست که شرف زن نصف مرد است. خون بها به خاطر این است که مرد را که نان آور خانه است می‌کشند، یک خانواده بی سرپرست و بی خرجی می‌شوند. حالا از بعضی جاها که زن نان‌آور است، بگذریم. وقتی قانون وضع می‌کنند، قانون کلی و برای همه است. می‌گویند: تابستان چون هوا گرم است تعطیل باشد، حالا همدان سرد است، ما نباید درقانون گذاری اسم همدان را ببریم، چون قانون کلی است. به طورکلی این است که مرد نان‌آور است و وقتی آدم نان‌آور خانه را کشت، باید خون بهای بیش‌تری بدهد، چون نان‌آور است نه این که خون مرد رنگین‌تر است
10- آفات بد حجابی
آن جایی هم که حجاب را گفته است، البته خدا رضاخان را لعنت کند. روز 17دی و در یک چنین ایامی بی حجابی را آورد. این بی حجابی بر ما چه کرد؟ یک وقت من این را گفتم اجازه بدهید یک بار دیگر هم بگویم. خواهش می‌کنم این بحث را همه‌ی دخترخانم‌ها گوش بدهند. در خیابان چشم‌های بچه‌های مردم باز است، چشم پسرها باز است، اگر دخترها بی‌بند و بار شوند، چشم مریض می‌شود، پسران بی زن از نظر اخلاقی خراب می‌شوند. اگر پسرهایی که چشمشان پاک نیست به زنان بی‌بند و بار و دختران بی بند و بار نگاه کنند، این چشم که به بدن نگاه کرد، دنبالش هوس پیدا می‌شود. زمان رضاخان را می‌گویم، زنان را بی بند و بار کردند. رژیم قبل مردم را هوس باز بار می‌آورد. دنبال هوس برویم ببینیم به کجا کشیدند. متلک زیاد بود. نسبت به خواهرها سوء قصد بود. چشم باز، زن را می‌دید و به دنبال هوس خدای ناکرده فحشا و گناه پیش می‌آورد و دخترها به دنبال فحشا راه می‌رفتند. و در نتیجه:
1- یا می‌دید که به فحشا کشیده شده از خانه فرار می‌کرد.
2- حالا که آبرویش رفته خودکشی می‌کرد.
3- کورتاژ می‌کرد و سقط جنین می‌کرد.
17 دی رضاخان با دخترهای ما چه کرد؟ چشم‌های مردان را باز و زنان را بی‌بند و بار کرد. کشف حجاب کرد، این نگاه کردن‌ها به بدن بی بند و بار، هوس در پی دارد و به دنبال هوس رفتن، سوءقصد، فرار، زنا، سقط جنین، خودکشی و بعد یک اولاد حرام زاده را به بار می‌آورد، یا بچه را سر راه می‌گذاشت و در می‌رفت. وقتی مرد زن بی‌بند و بار را می‌دید هوس پیدا می‌کرد، می‌آمد خانه با خانم خودش دعوا می‌کرد و به طلاق کشیده می‌شد. دختر و پسر که با هم بودند درست درس نمی‌خواندند. مقداری از ساعت‌هایی را که باید به فکر درس باشند به فکر هوس بودند، ضرر علمی مدارسی که دختر و پسر با هم درس می‌خواندند خیلی زیاد بود. نمره‌های درسی‌شان پایین بود چون می‌خواستند به هوس برسند و پول می‌خواستند.
بسیاری از بودجه‌ها و پول‌ها صرف هوس می‌شد. گاهی پسر جوان پول نداشت تا هوس بازی کند، برف پاک کن ماشین را می‌دزدید، به کارهای سبک دست می‌زد که پولی پیدا کند که به هوس برسد. گاهی به هوس نمی‌رسید، هیجانی می‌شد و امراض روانی پیدا می‌کرد. امراض مقاربتی و. . . این‌ها همه آثار هوس است، و این در صورتی است که دختران ما بی بند و بار باشند و پسرهای ما چشم چران باشند.
قرآن می‌گوید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»(نور/30) به مؤمنین بگو چشمشان را پیش کشند، نگاه نکنند، یک وقت آدم مثل بنده به یک قافله زن نگاه می‌کند، مثل بنده هیچ کس را تشخیص نمی‌دهد، من امروز برای شما صحبت می‌کنم ولی یک صورت را زیرنظر نمی‌گیرم. مثل این که آدم به برگ‌های درخت نگاه می‌کند، ولی یک برگ را در نظر نمی‌گیرد. اگر کسی به قافله‌ی زن‌ها نگاه کند مثلاً به نماز جمعه نگاه کند، امام جمعه نگاه می‌کند، 50 هزار زن هست، اما تک تک به آن‌ها نگاه نمی‌کنم اگر نگاهی باشد که جمع را ببیند ولی فرد را نبیند، طوری نیست. مثل این که شما جنگلی را می‌بینید ولی برگی را هم زیر نظر نمی‌گیرید. «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» به مؤمنین بگو چشمشان را پیش کشند «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ»(نور/31) به زن‌ها هم بگو عفت داشته باشند. چون جانب دل را نمی‌شود گرفت، هوس پیدا می‌شود. چه کنیم که هوس پیدا نشود؟ دخترها نگاه نکنند، پسرها هم نگاه نکنند و باید در خانه هم حجاب باشد. حتی دخترها برای خانه‌هایی که پسر بزرگ دارند، حتی پهلوی برادرشان خودشان را زینت ندهند. پسرهای رشیدی که در خانه هستند، روبروی خواهر بزرگشان لباس تنگ و کوتاه نپوشند، بگذارید محیط، محیط سالمی باشد. خدا لعنت کند کسانی را که بی حجابی را در هفده دی آوردند. خدا عذابشان را زیاد کند که آن رضاخان شریک در همه جرم‌ها و فسادهاست. و درود و سلام به زن‌های انقلابی، به زن مؤمن و موحد و مخلص، به زن‌های ایثارگری که پشت جبهه هستند، شهید دادند و الان هم برای رزمنده‌ها ژاکت می‌بافند، نان می‌پزند. بچه‌اش در بسیج است می‌جنگد و خودش هم برای جبهه نان می‌پزد سلام خدا و فرشتگان به این ایثارگران.
امیدوارم دختر خانم‌ها خوب درس بخوانید. برای نمره درس را نخوانید، روی چشم و هم چشمی درس نخوانید، نمازتان را سروقت بخوانید، نکند اگر یک وقت بگویند تلویزیون رنگی جنب و جوش داشته باشیم ولی وقتی بگویند «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ» بگوییم حالش را نداریم. کسی تلفن می‌کند، گوشی را سریع برمی‌داریم ولی موقع اذان، تلفن خدا صدا می‌کند، گوشی را بر نمی‌داریم، به نماز عنایت کنید.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment