موضوع بحث: صبر – 1
تاریخ نوار: 15/06/69
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
در خدمت عزیزانى هستیم که هر کدام 8 و 9 و 10 سال از عمرشان را در عراق به اسارت به سر مىبردند و به تازگى آزاد شدند گفتیم بحث این هفته را در زیارت اینها داشته باشیم.
1- اُسرا مصداق کامل صبر
گاهى یک چیزى بوى عطر مىدهد، گاهى یک چیزى خودش عطر است. گاهى یک کسى مىشود صابر گاهى افرادى مىشوند صبار، گاهى افراد از صابر و صبار رد مىشوند اصلاً مىشوند صبر.
بر عکس آن مىگویند فلانى ظالم است یا مىگویند فلانى خیلى ظالم است یا ظلام است. گاهى است مىگویند فلانى ظلم است یعنى کارش از ظالم و ظلامى گذشته است. و ما نسبت به این آزادگان نمىتوانیم بگوییم صابر حتى نمىتوانیم صبار اینها دیگر از صابر و صبار مقامشان بالاتر است، خودشان دیگر شدند صبر.
جالب این است که قرآن نقل مىکند در قیامت وقتى فرشتهها مىآیند استقبال، مىگویند: »سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ« (رعد/24) سلام بر شما به صبرتان. نمىگویند: «سلام علیکم بما صلیتم» سلام بر شما به خاطر نمازتان. نمىگویند: «بما صمتم» به خاطر روزهتان یا به خاطر زکاتتان. در روز قیامت مىگویند درود بر صبرتان، مجسمه صبر.
صبر در سختىها، صبر در کمبود غذا، صبر در دورى از وطن، صبر در دورى دوستان و همه تازه در میان دهها سرودى که این آزادگان ساختند و سرودند در یکى از این سرودها اشاره به سختىهاى خود نکرد این عظمت را ببین. گفتند سلام بر امام سلام بر ملتى که دورى از ما را تحمل کردید. امام صدها سطر وصیتنامه نوشت یک سطر آن در مورد خودش نبود، مثل اینها دهها سرود ساختند اما یک کلمه در رابطه خودشان نیست.
من شرمنده هستم که این حرف را مىزنم خدا را گواه مىگیرم.
قرآن مىفرماید: »وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا« (انسان/12) به خصوص این دستهاى که ما در خدمتشان هستیم، به من گفتند در آن دو هزار نفرى که یک جا بودیم بیشتر از صد نفرشان تمام قرآن را حفظ کردهاند. آدم هنرمند اگر در زندان بغداد هم که باشد از همان لیموى ترش هم لیمونات مىسازد.
این هنر است که کسى با آن مکان با آن غذا با همه مشکلاتى که دارد تمام قرآن را حفظ کند و در سرودهایش ناله زجهاى شکایتى نکند.
قرآن مىگوید: »فَصَبْرٌ جَمیلٌ« (یوسف/18) از امام مىپرسند صبر جمیل چیست؟ امام مىفرماید صبرى است که آدم سختى بکشد آه هم نگوید.
قرآن مىفرماید: »وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّهً« جزاى اینها به خاطر صبرى که کردند جز بهشت نیست.
2- تنوع پاداشها و پاداش صابران
در قرآن چند رقم حساب است. بعضى از آیهها قرآن مىگوید اگر فلان کار را کردید »ضعفین« اجر به تو مىدهم ولى دو برابر. یک آیه دیگر هم داریم که نه دو برابر نیست »أَضْعافاً« یعنى چند برابر مىدهیم. یک آیه دیگر مىگوید »عَشْرُ أَمْثالِها« یعنى ده برابر بعضى آیهها هست که مىگوید اگر براى خدا چیزى را بدهى 700 برابر. »کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ« (بقره/261) مثل دانهاى که مىکارى و خوشهاش هفتصد دانه دارد آنها توى پیچ و خم آدم خوبى هستند. قرآن مىگوید: »الصَّابِرُونَ« اما صابرون چى صابرون، ضعف است؟ نه، اضعاف؟ نه، اما آن کسى که سختى کشید قرآن مىگوید »بِغَیْرِ حِسابٍ« خدائى مىگوید که. . .
بعد درباره صابرون مىگوید: »إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ« (مومنون/111) خودم بهشان جزا مىدهم آنجایى که مىگوید(انى) یعنى سر کار آدمهاى مقاوم با خود من است. مثل اینکه قرآن مىفرماید: »یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً« یکوقت مىگوید برو توى بهشت یک وقت مىگوید برو توى بهشت خودم خودم مىخواهم به تو اجر بدهم. خوشا بحالتان.
یک کسى سالها زندان بود وقتى که از زندان بیرون آمد یکى از مردان خدا یک تلگراف زد برایش متن تلگراف را برایتان بگویم.
این است: »إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ« (فجر/14) خدا در کمین است تا اجرى که قول داده بدهد و سختى تمام شد.
شما به حق آبرو دادید به ایران درود بر جمهورى اسلامى اسران که جمعیت خودش آزاد شد ناز احدى را نکشید خیلى ایران عزیز است البته کاشکى امام بود، البته امام مىداند.
یک دکتر که اسیر بود آزاد شده بود در رادیو صحبت مىکرد، از او پرسیدند کى فهمیدى آزاد مىشوی؟ گفت من از چند ماه قبل مىدانستم گفتند آن موقع که خبرى نبود گفت من یک شب امام را در خواب دیدم پرسیدم اى امام کى ما آزاد مىشویم؟ امام گفت شما شب شهادت رجایى و باهنر در یزد هستید، پس امام مىدانست اسرا آزاد مىشوند. مىگفت ما منتظر هشتم شهریور بودیم.
3- اسیران مایه عزت ایران
اگر شما صبر نمىکردید آنوقت جمهورى اسلامى مجبور بود یک نازى از کسى بکشد. سوختید ولى ناز نکشیدید و این خط حسین است که حسین سر داد ولى بله به یزید نگفت على اصغرم را با لب تشنه بر روى دست گلویش پاره مىشود اما به حکومت فاسد یزید بله نمىگویم و به حق فرزندان حسین هستید خوشا بحالتان.
حدیث داریم که امام باقر(ع) فرمود:
«مَنْ بُلِیَ مِنْ شِیعَتِنَا بِبَلَاءٍ فَصَبَرَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ» (وسائلالشیعه/ ج3/ ص260) اگر کسى که در خط ماست مقاومت کند در برابر سختىها خدا پاداش هزار شهید را به آنها مىدهد.
»مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ« کسانى که اهل تقوا و مقامتند »فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ« (یوسف/90) خدا اینها را ضایع نمىکند.
خواهرانى که بد حجاب هستید این آقایى که 10 سال زندان بوده به امیدى آمده است که دیگر در مملکت ما بدحجاب نبیند اگر آمد و بدحجاب دید چنان غمى بر او حاکم مىشود نظیر غمى که دشمن بر دل او ریخت.
قرآن مىگوید اجر محسنین را ضایع نمىکند معلوم مىشود کسى که صبر کند محسن است چون مىگوید: کسى که اهل تقوا و صبر، و در آیهاى دیگر مىگوید خدا محسنین را دوست دارد پس محسن کسى است که صبر کند محبوب خدا هستید از زندگى هم عقب نیفتادهاید. اگر امام حسین از زندگى عقب افتاد شما هم عقب افتادید دیگران عقب افتادهاند. شماها معطل شدید ولى ایران شد ایران عزیز.
قرآن درباره شماها مىگوید »إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً« (شرح/6) در قرآن 12 تا کلمه «عسر» داریم 36 تا کلمه «یسر» عسر یعنى سختى یسر یعنى آسانى.
در آیهاى دیگر مىگوید بعد از سختىها شیرینىهاست شیرینى آزادى. تمام دشمنها چه قیفى ساختند و اسلحههایشان را داخل قیف ریختند و از ته قیف هم فشارها روى ما آمده اما الان خود آنها گرفتارند. و سلام و درود خدا بر امام تمام سخنان امام را برداشتند چاپ کردند به نام صحیفه نور در بیست جلد.
در جاهایى امام به کشورهاى مرتجع سفارش مىکرد که آنقدر علیه ایرانى قدم برندارید که سیلى خواهید خورد اى کاش امام مىبود و سیلى را مىدید.
ما دو رقم خوب داریم خوبان در آسانى و رفاه، . . . خدا به پیغمبر مىفرماید تو به آنها صلوات بفرست اما آنهایى که در آب آتش خوبند مىگوید خودم به آنها صلوات مىفرستم.
خدا مىگوید پیغمبر »خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً« (توبه/103) خودت پولهایشان را بگیر و خودت به آنها صلوات بفرست. چون اینها در آن حد نیستند من به آنها صلوات بفرستم اما آنهایى که در آب و آتش مقاومت مىکنند. خداى گفته »صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ« از طرف خود خدا صلوات فرستاده مىشود. مردم ایران بدانید اینها از امتحان روسفید بیرون آمدند. ایران به اهدافشان رسید. بیگانهاى در ایران نیست. مرزها در دست ایران است. جوانهایش برگشتهاند.
خدایا به آبروى همه کسانى که در این انفلاب براى تو مایه گذاشتهاند خدایا دل بستگان مفقودالاثرها را شاد بگردان.
شما دیروز عراق بودید فردا در کنار بستگان هستید، خدایا جهان در انتظار مهدى است. خدایا این انتظار را به سر بیاور و حضرت مهدى ظهورش را نزدیک بفرما.
خدا در قرآن مىگوید: »وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقینَ« عاقب با متقین است »وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى« تفسیرش شما هستید بالاخره ایران پیروز شد. حالا باید ببینیم مردم در مقابل این خدمات شما چه مىکنند که مردم هم مردم خوبىاند.
حدیث داریم: »وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَیْتُمُونا« (ابراهیم/12) قرآن نقل مىکند ما خیلى از امت پیغمبر بهتر هستیم.
رسول اکرم داشت توى نماز جمعه خطبه مىخواند یک سر و صدایى که بلند شد براى جنس ارزان همه مردم که پاى سخنرانى نشسته بودند پا شدند و رفتند و فقط 12 نفر ماندند یعنى رسولاللَّه را رها کردند به خاطر جنس ارزان. و به خاطر همین روایات داریم که اکثر یاران مهدى ایرانی هستند. این آیه وقتى نازل شد »مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ« (مائده/54) هر کس بى دین شد به درک ما یک گروهى را مىفرستیم مسلمان و دیندار رسول اکرم به سلمان گفت اى سلمان! اینها همشهریهاى هستند اینها ایرانىها هستند که هر چه مىشود بشود توى ایران کمبود دین همه دنیا جبران مىشود.
وقتى مقام معظم رهبرى در دورانى که رئیس جمهور بودند تشریف بردند آفریقا در هیأتى که بنده هم افتخار داشتم که جزو آنها بودم در یکى از کشورهاى آفریقایى رهبرش برگشت گفت من هفت سال زندان بودهام. توى این هیأت یک شخصى بود از روحانیون و 12 سال در زندان بود در زمان شاه و بعد مقام رهبرى گفت بیا گفت: چند سال زندان بودى گفت 7 سال گفت مگر در آفریقا سابقه ندارد کسى هفت سال زندان باشد؟ گفت این آقا را مىبینى 12 سال زندان بوده است، یک مرتبه آن آفریقایى زد به گاراژ. گفت ما آدمهاى عادیمان 12 سال زندان بودند ادعایى هم ندارند.
4- درجات بر پایه تحمل سختیها
سختىها را آدم کشید درجات پیش مىآید. حضرت ابراهیم مقام گرفت پشت سر هم هر سختى پیش مىآمد یک مقام مىگرفت اول حضرت ابراهیم عبداللَّه بود یعنى بنده خدا بعد مقامش بالاتر شد نبى اللَّه بعدش شد رسولاللَّه، بعدش بالاتر رفت شد خلیلاللَّه بعد که مقامش بالاتر رفت شد امام. رهبر کل که حتى به پیغمبر هم مىگویند رهبرى را از امام یاد بگیر. حالا این درجاتى را که گرفت بر اساس سختیها بود.
از زن و فرزند بگذر، گذشت، یک درجه گرفت توى آتش انداختند هیچى نگفت. امام کاظم(ع) فرمود: مؤمن از کوه محکمتر است چون کوه ریزش مىکند مؤمن ریزش نمىکند. خواستند نیش بزنند به زینب کبرى و بعد اسارت و شهادت و داغها گفتند چطور بود وضع کربلا گفت آنچه دیدهام راضىام «ما رأیت إلا جمیلا» من از خدا جز زیبایى ندیدم.
ممکن است توى کوچه و بازار ببیند یک کسى دروغ گفت، یک کسى دزدى کرد شما از عراق آمدید خیال نکنید همه عادلند ایران کشور خوبى است نه که همه آدمها دانه دانه آدمهاى خوبىاند اگر به یک آدم نامرد رسیدید وحشت نکنید.
امیدوارم مردم ایران حتى نخالهیشان هم شما را دیدند خجالت بکشند از دزدى، از گرانفروشى، از رشوه.
ایشان همه چیزش را براى اسلام داد من لااقل یک مقدارى تنبیه بشوم. امیدوارم برخوردهاى شما و قیافههاى شما در آن یک درصد هم اثر بگذارد.
شما مجسمه صبر هستید.
خدایا ناموس ما، وطن و عزت ما، رهبر ما و مردم را حفظ بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»