موضوع: شیطان و آدم
تاریخ پخش: 23/08/70
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در خدمت آزادگان هستیم. بحثی را که تهیه کردهام برای شماها نیست برای امت است و آن هم به خصوص برای دخترها و پسرها. چون شماها امتحان خودتان را دادهاید. گرچه مستمع شما هستید اما مخاطب ما دختر و پسرها و زن و مردهایی که پای تلویزیون هستند میباشند.
1- اشتباه شیطان
اول آیه قرآن. یک آیهای در قرآن است که میفرماید: خداوند وقتی انسان را آفرید به فرشتهها گفت: که من این انسان را آفریدم و شما به آن سجده کنید. همه سجده کردند به جز شیطان. خداوند فرمود: «ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ» (اعراف/12). چرا من امر کردم تو سجده نکردی؟ چرا اطاعت نکردی؟ «قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ». بخاطر اینکه «خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ». امروز میخواهم این آیه را تفسیر کنم. چرا سجده نکردی گفت: من به او سجده کنم؟ من از آن بهتر هستم، نژاد من از آتش است نژاد او از گل است. از این آیه من در تفسیر 14 تا درس نوشتهام، چند تا از آن را میگویم. اول اینکه با تظاهر برای یک مدتی میتوان زندگی کرد. شیطان قاطی فرشتهها مشغول عبادت بود.
حضرت علی میفرماید: شش هزار سال همراه فرشته عبادت کرد اما در یک امتحان مشتش باز شد. فرض کنید که اگر زبان من کاشانی باشد اگر بخواهم تهرانی حرف بزنم تا یک مدتی ممکن است بتوانم اما یک مرتبه یک کلمهای بیرون میآید میگویند اه… این کاشانی است.
این یک هشداری است برای آنهایی که ریشه ندارند. دوم اینکه اصول دین بدون فروع دین اثری ندارد. شیطان اصول دینش خوب بود. چون به خدا گفت: خلقت. یعنی خدایا تو خالق من هستی. شیطان خدا را قبول داشت. معاد را هم قبول داشت. گفت: «قالَ أَنْظِرْنی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ» (اعراف/14). خدایا تا روز قیامت به من عمر بده. نبوت را هم قبول داشت چون گفت: به خدا قسم همه را گمراه میکنم. به جز «إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ» (حجر/40). پس شیطان اصول دینش خوب بود. توحید، نبوت، معاد. صرف اینکه در ایدئولوژی نمره 20 آورد این دلیل بر این نیست که آدم خوبی است. بنده اگر دبیر تعلیمات دینی باشم هیچ وقت با تعلیمات دینی به بچهها نمره نمیدهم. میگویم 90 نمره برای تعلیمات دینی که درس را خوب خواندهای و ده تایش برای خداپرستی. شیطان خداشناس بود اما خداپرست نبود.
از خدا اطاعت نکرد. سجده بر آدم اطاعت از خدا بود. فلذا قرآن میگوید: «فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» (کهف/50). از فرمان خدا خارج شد.
پس درس دوم خداشناسی کافی نیست، خداپرستی هم لازم است.
درس سوم: هر عیب و گناهی، آدم برای یک چیزی خیز میکرد یک وقت آدم برای خانمش، خیز بر میدارد، یک وقت برای شریکش، یک وقت برای شاگردش، غرور گناهی است که انسان در برابر خدا هم خیز بر میدارد. به خدا میگوید: دستور تو حکیمانه نیست به نژاد آتش میگویی که به نژاد گل سجده کند. نه اصلا این حرف حکیمانه نیست، پس درس سوم: خطر غرور تا جایی که در برابر خداوند متعال جبهه میگیرد.
مسئله چهارم: نژاد پرستی ممنوع. نژاد من از آتش است نژاد او از گل است.
2- اجتهاد در برابر خدا ممنوع
مسئله دیگر: قیاس ممنوع. امام صادق(ع) به بعضی از فقها فرمود: اول کسی که قیاس کرد ابلیس بود. یعنی سنجش، مثلا بگوید اینکه همچین است پس لابد آن هم اینگونه است. مثلا درخت گردو به آن بزرگی پس لابد درخت خربزه الله اکبر. این پدر و مادر که کوتاه هستند پس لابد بچهشان هم کوتاه میشود از کجا میدانی؟ خدا که هر کاری میخواهد میکند.
وقتی پیغمبر در نماز میرود محافظش را خداوند عنکبوت قرار میدهد. عنکبوت را قرآن میگوید: «إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ» (عنکبوت/41). یعنی خداوند اشرف را با او حفظ میکند.
به یک کسی گفتند: بیمارستان نیروی دریایی کجاست گفت به نظرم کنار دریا باشد.
در کتاب مدرسه یک قصهای میخواندم. که یک کری میخواست برود عیادت یک مریضی، پیش خودش حساب کرد گفت: میگویم چی خوردهای؟ مثلا میگوید: شوربا، میگویم: نوش جانت. میگویم پزشک کیست؟ لابد میگوید فلان پزشک. میگویم قدمش مبارک. پهلوی خودش یک قیاسی کرد، رفت و گفت: چه خوردهای؟ مریض هم گفت: زهرمار، این گوشش کر بود طبق قیاس قبلیاش گفت: نوش جان. گفت کدام پزشک سراغت میآید؟ گفت: عزراییل. گفت: قدمش مبارک.
فقهایی که میخواهند دین را قیاس کنند هم همینطور میشود اگر کسی یک انگشت از شما قطع کرد ده تا شتر جریمهاش است دو تا انگشت 20 تا. سه تا انگشت 30 تا چهار تا انگشت 40 تا. دین را نمیشود قیاس کرد. قیاسات ما گاهی وقتها خیلی بد است. یک چیزی را پهلوی خودمان قیاس میکنیم. میگفت: چیه دنیای غرب قمر مصنوعی ساخته، خودمان هم 1400 قمر بنی هاشم داشتهایم.
بابا قمر بنی هاشم چه ربطی به قمر مصنوعی دارد.
عوام، گرفتار قیاس هستند، متاسفانه تا علما و فقهای بزرگ منتها بحمدالله فقهای شیعه اینگونه نیستند. فقهای شیعه میگویند: اسلام باید طبق حدیث باشد. شیطان قیاس کرد. قیاس ممنوع.
مسئله دیگر: اجتهاد در برابر نص، یعنی وقتی صریحا خداوند میفرماید شما سجده کن، این نص است. سجده کن نه یک کلمه کمتر و نه بیشتر. سجده کن چانه هم نزن. دیگر شاید نداریم. اطاعت کن.
آمد گفت: دو تا چیز در زمان حضرت رسول اکرم حرام بوده من دلم میخواهد. حرام کنم. رسول الله گفته: حلال این نص است. آن یعنی علی گفته، آن آقا میگوید: من دلم میخواهد حرام باشد.
3- درسهایی که از قصه آدم و شیطان میگیریم
مساله هفتم: سابقه خوب دلیل خوش عاقبتی نیست. شما چون از آزادگان 8، 9 ساله هستید شما سابقهتان خوب بوده، هشت سال، نه سال انواع سختیها را تحمل کردهاید، اما حالا چه کسی میتواند بگوید که عاقبت به خیر است. ما نمیدانیم ممکن است سابقه خوب داشته باشیم اما خبر از آینده نداریم. امیرالمؤمنین از آینده خودش نگران بود. ممکن است کسی که سالها مراعات بهداشت را بکند اما یک دفعه یک قاشق سم بخورد. خلاص.
پس سابقه خوب دلیل بر خوش عاقبتی نیست. شیطان! چرا سجده نکردی؟ گفت: أنا خیر. آقا این «أَنَا خَیْرٌ» یک تبصرهای است که در رجال مملکتی در آن دفن میشوند شخصیتهای مملکتی درجه یک گاهی در این خط هستند. میگوید من بروم زیر بار او، بابای آن یک وقتی نوکر بابای من بوده. خیلی خوب بابایش نوکر بابات بوده عیب ندارد. میگوید: نه «أَنَا خَیْرٌ». من زیر بار او نمیروم.
آقا شما این کار را بکنید. من نه چون یک زمانی پرستیژم این بوده نه؟ «أَنَا خَیْرٌ»، ما الآن آنقدر نیروهای خوب داریم و آن قدر کار روی زمین مانده، میگوید: نه این کار در حد مدیرکلی است و من معاون وزیر بودهام. این بلای «أَنَا خَیْرٌ» آخوند و کت و شلواری را گرفته. «أَنَا خَیْرٌ» یک مقبرهای است که همه شخصیتها در آن دفن هستند. به جز یک سری آدمهای معدود. خدا رحمت کند شهید رجایی را. رجایی اینطور بود. میگفتند: اذان مستحب است، میرفت اذان میگفت. سبک است، زشت است، نه اصلا این حرفها در کلهاش نبود بنده که اینجا حرف میزنم از همان مردههایی هستم که در قبرستان خوابیدهام.
بلای «أَنَا خَیْرٌ» یک بلای مهم است. خدا که نمیخواهد قصه بگوید. اینها را برای ما گفته، این خیلی مهم است.
امیدوارم که این برای ما الهام باشد همینکه دیدید یک کاری خیر است همان کار را انجام بدهید. آقا تشنهاش است تو بدو آب بیاور. آنقدر کار خیر از دست ما میرود به خاطر «أَنَا خَیْرٌ». امیدوارم به جایی برسیم که حق گرا باشیم. مکان گرا، میز گرا، لباس گرا نباشیم.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد ما را از تفکر «أَنَا خَیْرٌ» در مقابل خودیها حفظ کن. در برابر ابر قدرتها باید «أَنَا خَیْرٌ» باشیم. اسلام میگوید ساختمان کفار نباید بلندتر از مسلمانها باشد.
رفته بودیم به اتریش. مسلمانها یک مسجدی داشتند گفتند شهردار اتریش گفته اجازه میدهم مسلمانها مسجد بسازند به شرط اینکه منار مسجد از منار کلیسا بلندتر نباشد. گفتم: الله اکبر این حدیث جزو حدیثهای ما است. عزتی که پیغمبر برای ما گفت حالا کفار دارند به نفع خودشان استفاده میکند. ما باید نسبت به کفر و بیگانه خیلی غرور داشته باشیم حتی حدیث داریم در جبهه جنگ ریشهایتان را رنگ کنید که دشمن نگوید پیر هستند.
نسبت به دشمن «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ» (فتح/29)، اما نسبت به خودی «أَنَا خَیْرٌ» را کنار بگذار هر کس نسبت به هر کاری همینکه دید خدایی است کار را قبول کند.
قسمت بعدی، دنباله بحث نماز باز هم حرف نو داریم. کتابی از پاکستان برای من آمد. این کتاب را خواندم چند تا حرف تازه در آن بود. نماز یک سری خصوصیات دارد. نماز جماعت هم یک سری خصوصیات دارد.
4- سیمای نماز
1- نماز نشاندهنده این است که غفلت در هر حال ممنوع. سرما یا گرما، سفر یا حذر، پولدار یا فقیر.
نماز یک دوره اصول عقاید است وقتی میگویی «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» (فاتحه/5)، توحید است. 2- وقتی میگویی «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (فاتحه/4) معاد است، وقتی میگویی «أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» (فاتحه/7) نبوت است.
3- نماز یک دوره ایدئولوژی عملی است.
4- نماز توجه به خود است. در وقت نماز انسان به خودش توجه میکند. جورابم پاک است. لباسم پاک است. مکانم حلال است. آب وضوی من، آنجایی که آب وضو ریخت جهت من درست است. لقمه من حلال است. در نماز انسان روزی چند مرتبه خودش به خودش توجه میکند.
5- نماز توجه به طبیعت است. ابن عباس میگوید: قبل از اسلام ما همهاش نگاهمان به شترها بود. چند تا شتر داری، شترها زاییدهاند یا نه؟ بعد که پیغمبر آمد از زمین رفتیم به آسمان. طلوع شده، غروب شده، آفتاب زده، برای شناخت قبله از ستارهها، برگشت اول و آخر از ماه، فردا عید است.
6- نماز نشاندهنده تواضع و خشوع است. قرآن میگوید: آدمهایی که خشوع دارند نماز میخوانند «وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» (بقره/45) من عبد هستم. من متجاوز نمیبینیم.
7- نماز نشاندهنده این است که خدایا مسلمانی من عملی است، زبانی نیست.
8- نماز نشاندهنده تعهد است. گاهی کسی میایستد تنها نماز میخواند. چه انگیزهای دارد.
9- نماز یک آزمایش است که بالاخره شما چند درصد مرد عمل هستید.
10- نماز قرآن را از مهجوریت بیرون میآورد. چون در نماز واجب است قرآن بخواند پس قرآن از مهجوریت بیرون میآید.
11- در نماز سواد آموزی و اطلاع رسانی مجبوری هم هست. یک وقتی شاه تمام رانندههای تاکسی را دعوت کرد و گفت همه باید کراوات بزنید. رانندههای تاکسی بلد نبودند که این کار را بکنند. ما به یکی از اینها گفتیم: این چه دستوری است که رئیس شهربانی داده، گفت: رئیس شهربانی یک بیانی داشت. گفت اگر کراوات بزنی مجبور میشوی موهایت را هم شانه بزنی. مسواک هم بزنی. خدا هم همینطور کرده میگوید: روزه بگیر در ماه رمضان به زور کله را روی مهر میگذارد. میخواهد روح ما را بشکند جسم ما را میشکند بلکه در قالب شکست جسم روح هم بشکند. در نماز نظافت اجباری است.
12- نماز ما را با حق الناس آشنا میکند. با لباس غصبی با مکان غصبی که نمیتوانیم نماز بخوانیم.
13- نماز ما را با مالیات آشنا میکند. حدیث داریم رسول اکرم(ص) آمدند در مسجد، و نه نفر را از مسجد بیرون کردند. گفتند یا رسول الله چرا اینها را بیرون کردی؟ گفت: اینها کسانی هستند که نماز میخوانند ولی زکات نمیدهند. «یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ» (مائده/55).
14- نماز ما را با موقوفات آشنا میکند. چقدر مساجد موقوفات دارند. وقتی نماز شد برای نماز در آمد و وقف هم هست.
ما برای «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد » (اعراف/31) را سه تا معنا کردیم بعد هم چهار تا شد. سه تا تفسیر شده: 1-لباس خوب و عطر بزنید. 2- با وقار بروید چون وقار زینت مؤمن است. 3- پیشنماز خوب تعیین کنید. 4- وقتی میروی مسجد بچهات را ببر یک اسکناس هم بگذار در جیبت. این آیه «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا» (کهف/46) «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» (اعراف/31).
پس برای ما نماز و زکات با هم است. اما برای رهبر نماز و زکات درهم است. حضرت علی در نماز انگشترش را بخشید. یعنی در عین اینکه نماز هست زکات هم هست.
15-نماز سد هجوم فرهنگی است. «وُدَّ کَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ» (بقره/109). اروپا و آمریکا مسیحیها، یهودیها، دوست دارند «یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ»، شما را از درون پوک کنند «کُفَّاراً حَسَداً». اینها روی حساب حسادت نمیتوانند ببینند که همه کشورها در اختیار آمریکا هستند و فقط مرگ بر آمریکا گو ایران است. خوب حالا ما چکار کنیم. میگوید: در مقابل همه هجومها و برنامه «وَ أَقِمِ الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» (عنکبوت/45)، فتیله نماز را بالا بکش هر چه بار نماز بیشتر باشد «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» فسادش کمتر است.
خدایا ترا به حق محمد و آل محمد هر چه عمر ما را زیاد میکنی ایمان و علم و عمل و عمق و برکت کار ما را بیشتر بفرما.
رهبر ما امت ما ناموس و نسل ما عقاید افکار ما را حفظ بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»