شایعه و شایعه سازی

موضوع بحث: شایعه و شایعه سازی
تاریخ پخش: 26/08/59

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

بحث امشب ما درباره شایعه سازی است که خیلی مسئله مهمی است، مسئله‌ای که در موضوعات سیاسی و در جنگ روانی بسیار از آن استفاده می‌کنند. قرآن بسیاری مسائل را درباره شایعه سازی مطرح کرده است و یک بحث خیلی مهم است. خیلی مفید است و دوست دارم که شما برادران این آیه ‌ها را خوب یاد بگیرید و یادداشت بفرمائید و بعد هم منتقل کنید. اگر یک امت مسلمان درباره شایعه سازی اطلاعاتی داشته باشد و بداند که چه مسئله مهمی است از نظر قرآن و اسلام و چه خطرات و آثاری دارد دیگر هیچ شایعه‌ای در میان ملت مسلمان و امت مسلمان گل نمی‌کند. و این امت یک حالت نشکن پیدا می‌کند، یعنی هر کاری میکنند، ولوله، دلهره، اضطراب در میان ملت بیافتد، تأثیری ندارد. اگر خواستیم امت ما، امت نشکن بشود باید مسئله شایعه سازی را عمیقاً بررسی کنیم، آیه هم در قرآن زیاد است. اصل کلمه شایعه از شیاع است، شیاع یعنی تقویت کردن. یعنی حرفی را اینقدر می‌گوئیم، تا این حرف در جامعه تقویت می‌شود. این که می‌گویند شیعه یعنی گروهی که یکنفر را تقویت می‌کنند، می‌گویند شیعه آن شخص است، شایعه، شیاع، شیعه همه‌اش یکی است یعنی حرفی که تقویت بشود.
1- خبری که شایعه شده در زمان ما باید دفتر امام تصدیق کند
شایعه سازی مسئله‌ای اجتماعی، اخلاقی و بسیار مهم است. مسئله شایعه در ارتش خیلی مهم است. در مسائل سیاسی خیلی مهم است. در روابط اقتصادی خیلی مهم است و در مجموع مسئله بسیار مورد توجهی است.
آیات: در سوره نساء می‌فرماید: «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‏ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلاَّ قَلیلاً»(نساء/86) (خداوند از مردم گله می‌کند) می‌گوید یک عده از مردم هستند یک چیز را سریع شایعه سازی می‌کنند. تا چیزی را شنیدند زود پخش می‌کنند و این‌ها بد مردمی هستند. خداوند در مقام انتقاد می‌گوید: «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ» زمانیکه برای مردم پیامی آمد، سریع شایعه می‌کنند. حالا این خبر چه خبری باشد که آدم خوشحال بشود، امنیت در آن باشد، خبر امنیتی باشد که مردم دشمن شکست خورد، ما پیروز شدیم، یک خبری آورد که مردم امنیت و غرور پیدا کردند «أَوِ الْخَوْفِ» یا یک خبری آمد که مردم ترسیدند. مردم بد مردمی هستند چون یک گروهی هستند که همین که زمانی که برای این ‌ها پیام و امری آمد، چه از جنبه امنیت و چه از جنبه خطر، این‌ها فوراً پخش می‌کند. «أَذاعُوا بِهِ» یعنی فوراً پخش می‌کنند.
عرب‌ها به رادیو و تلویزیون می‌گویند «اضاعه» یعنی وسیله پخش. خوب چه کنیم؟ پخش نکنیم، نه! باید هر چه شنیدی هیچ نگویی! باید در جامعه و امت اسلامی و حکومت اسلامی یک منبع خبری باشد. یک فیلتری باشد که همه خبر‌ها در آن برود و مرکز نقادی بشود. حق و باطلش جدا باشد، حقش را بگویند و باطلش را نگویند. «وَ لَوْ رَدُّوهُ» باید خبری را که آمد به یک مرکزی رد کنند. «إِلَى الرَّسُولِ» اگر خبر را به پیغمبر بگویند، مثلاً در زمان ما خبری که می‌آید، ببینیم دفتر امام تصدیق می‌کند یا نه! «وَ إِلى‏ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ» خبر را خودشان پخش نمی‌کنند. هر کسی خبر را شنید مراجعه کند به رسول یا اولی الامری که از میان مردم است «لَعَلِمَهُ» آن وقت رسول و اولی الامر خبر را نشر می‌دهد. «لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ» استنباط یعنی چه؟ استنباط از نبط است. یعنی دل زمین را بشکاف تا به آب برسی! به بیرون کشیدن آب از زمین می‌گویند: «نبط» استنباط یعنی شکم مطالب را بشکاف تا حق را از آن بیرون بیاوری. این که می‌گویند فلانی استنباط می‌کند یعنی مدام حرف‌ها را پس می‌زند تا حرف حق را از وسط حرف‌ها در بیاورد. همینطور که ما خاک را کنار می‌زنیم تا تا به آب برسیم.
در این آیه سه نکته است:
2- قرآن می‌گوید برای تصدیق خبر به رسول و اولی‌الامر مراجعه کنند
سطر اول آیه شکایت می‌کند: می‌گوید زمانی که برای مردم یک خبری آمد، چه خبر خوفی و چه خبر امنی، فوری قبل از تحقیق پخش می‌کنند و این مردم بد مردمی هستند که شایعه را پخش می‌کنند. بعد قرآن شروع می‌کند راه نشان می‌دهد. همیشه قرآن وقتی انتقاد می‌کند می‌گوید این راه غلط است، باید یک راه سالمی هم نشان بدهد. اگر راه اول غلط است راه صحیح چیست؟ راه صحیح این است که: «لو رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ» باید خبر را به سوی رسول ببرند. یکی از آن‌ها نزد رسول و اولی الامر برود و خبر را بدهد و بگوید: یا رسول! یا امام صادق! مایک چنین خبری شنیدیم، حق است یا باطل؟ «لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُم» دانستند کسانی که قدرت استنباط و شناخت خبر حق از خبر باطل را دارند. آنهایی که قدرت شناخت دارند، استنباط می‌کنند. ضمناً این آیه یک پلاکارد و یک دستورالعمل برای اخبار رادیو و تلویزیون هم هست که هر خبری و هر خبرگزاری اگر خبری را اعلام کرد، باید یک گروهی باشند که این اخبار را بسنجند. خبر‌ها را با قرینه ‌ها و با تحقیق ‌ها بررسی کنند. هر خبری حق است بگویند و هر خبری باطل است، نگویند. و این باعث می‌شود که کمتر نیاز به تکذیب داشته باشند. این آیه دستورالعمل رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی را معین می‌کند. دستورالعمل فرد فرد ما را معین می‌کند. باید یک گروه خبری کارشناس و خبرشناس مطمئن در مرکز باشند و خبرنگار‌ها همه خبر‌ها را به این مرکز وارد کنند، و آنها این خبرها را استنباط کنند و بعد از اینکه حق روشن شد، برای ملت ما پخش کنند و ملت هم گوشششان به گروه خبرشناس باشد، این راه کار سوره نساء آیه83 است. این که می‌گویند قرآن کتابی است که درسهای اجتماعی دارد، به خاطر همین دستورالعمل هاست.
3- پخش کننده شایعه فاسق و پیرو شیطانند
گاهی اوقات ما در سخنرانی می‌گوئیم: در قرآن مسائل اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نظامی هست. حالا اگر کسی گفت در مورد همه مسائل که شما می‌گویی قرآن آیه دارد، یکی از درسهای اجتماعی قرآن چیست؟ می‌گوئیم: یکی از درسهای اجتماعی سیاسی و اخلاقی قرآن این است که در جامعه اخبار باید تحقیق شود و زود پخش نشود و جالب این است که می‌گوید: خبر پخش کن ‌ها اگر خبر دروغ پخش کنند، شیطان هستند. «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلاَّ قَلیلاً» اگر لطف خدا بالای سرتان نباشد شما پیرو شیطان هستید. معلوم می‌شود هر کس خبری را پخش کند، پیرو شیطان است یا خود شیطان است.
در آیه دوم درباره پخش شایعات می‌فرماید: «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا»(حجرات/6) (این هم یکی از آیات اخلاقی است)
یک قصه برایتان بگویم. پیغمبر اکرم(ص) یک نفر را در یک منطقه‌ای فرستاد که از پولدارها به نفع طبقه محروم و مستضعف زکات بگیرد. البته معنی مستضعف گدا نیست. حدود بیست و چند مرتبه در قرآن مستضعف آمده که بیش‌تر برای آنهایی است که از نظر فکری ضعیف هستند یا آنهایی که قوی هستند و ضعیف نگه داشته اند. و کلمه مستضعف به معنای فقیر یکی دوبار بیشتر بکار نرفته است و 20 مرتبه دیگر در قرآن کلمه مستضعف به معنای فقیر نسیت، کسانی هستند که از نظر فکر ضعیف هستند و نه اینکه ضعیف هستند، بلکه فکر این‌ها را خرد کرده‌اند یا جلو رشد فکر این‌ها را گرفته اند. این فرد که رفت زکات جمع کند، مردم دیدند نماینده رسول خداست که برای گرفتن مالیات اسلامی و زکات می‌آید، به استقبال ایشان آمدند. این ترسید و خیال کرد می‌آیند او را بزنند و فرار کرد و به پیغمبر گفت مردم بسیج شده‌اند می‌خواهند به اسلام حمله کنند. پیغمبر فکری کرد و فوری آیه نازل شد که‌ای محمد! این کسیکه گفت مردم بسیج شدند، این آدم فاسق است و اگر برای شما یک آدم فاسق خبر آورد تحقیق کنید و زود به شایعه ‌ها اعتناء نکنید. بعد می‌گوید: «أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمین»(حجرات/6) چه بسا یک کارهایی می‌کنید، تصمیمی می‌گیرید، عجله می‌کنید، بعد معلوم می‌شود خبر از ریشه دروغ بوده است. «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا»(حجرات/6) در جمهوری و حکومت اسلامی و امت اسلامی باید خبرنگارش فاسق نباشد و اگر فاسقی خبر آورد قبل از تحقیق به هیچ کس خبر را نگوئیم.
4- عذاب مؤمنین در پخش شایعه بیشتر است
آیه سوم برای شایعه ساز است. آیه در سوره نور است. همین سوره‌ای که اسلام سفارش کرده است که دختر خانم هایاد بگیرند. چون آیاتش بیشتر مربوط به عفت است، سوره نور آیه 19 می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ»(نور/19) براستی که کسانیکه دوست دارند شایعه بیاندازند. . .
یعنی کار غلطی شده است، یک کسی خلافی کرده است، می‌گوید فهمیدی یا نه؟ به تو بگویم؟ نه نمی‌گویم؟ یک جوری می‌گوید که طرف را تشنه کند، بعد طرف بگوید: بگو ببینم قصه چیست؟ چون گاهی اوقات طرف سبحان الله می‌گوید و با سبحان الله خود طرف تحریک می‌کند که حرف هایش را بزند. مثلاً شما نزد من می‌آیید و می‌گوئید: یک خبری دارم، ولی خوب وضع بد شده است و مردم الآن فلان شده اند. می‌گویم: عجب! سبحان الله! سبحان الله می‌گویم تا شما وادار شوید این حرف‌ها را بزنید. با گوشه با چشم و با ابرو و با تلفن و با نامه تحریک به گفتن می‌کنند. خلاصه دوست دارد که فساد و فحشاء را پخش کند. «فِی الَّذینَ آمَنُوا» درباره مومنین، صبر می‌کند تا یک خلافی صورت بگیرد، بعد عکس آن را بر می‌دارد. مثلاً صد کار خیر کرده و یک کار خلاف هم در این میان کرده است. فوری سعی می‌کند از آن چند دقیقه‌ای که کارخلاف را کرد، تصویر بردارد و همان را پخش کند. خوب این درست نیست. البته کار خلاف بد است و هر کس هم هر چقدر مهم باشد، اگر گناه کند، عذابش بیشتر است. اگر معلم گناه بکند دو برابر عذاب دارد. اگر آخوند گناه کند، چند برابر عذاب دارد. قرآن به زنان پیغمبر می‌گوید: «یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ یُضاعَفْ لَها الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ»(احزاب/30)‌ ای زنان پیغمبر! اگر شما گناه بکنید، عذابتان دو برابر است، شما زن پیغمبرید، عنوان اجتماعی و دینی دارید، هر کس قیافه مذهبی و اسلامی و اجتماعی داشته باشد عذاب و گناهش بیشتر است. ولی من هم نباید سعی کنم که اگر یک عیبی از کسی دیدم، فوراً عیب ‌ها را پخش کنم. قرآن در ادامه می‌گوید: «لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ» برای این ‌ها عذاب است دردناک است. «فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ» هم دردنیا و هم در آخرت ما اینها را عذاب می‌کنیم. این هم مربوط به شایعه سازی است.
حالا غیبت را برایتان شرح بدهم. اگر کسی ازمسلمانی غیبت کند. . .
ابتدا بد نیست به شما بگویم، گناه دو قسم است: گناه کبیره و گناه صغیره. گناه کبیره یعنی گناه بزرگ و گناه صغیره یعنی کوچک، هر گناهی را که قرآن می‌گوید: «عَذابٌ أَلیمٌ» و وعده عذاب داده است، گناه کبیره است. پس کسی که شایعه کند و کسی که گناه مردم را پخش کند، برای این عذاب الیم است. چون قرآن وعده عذاب داده است وگناه کبیره است. برای چنین کسی هم در دنیا و هم در آخرت عذاب است. حدیث داریم؛ می‌فرماید هر کس کسی را مسخره و تحقیر کند، توهین، تحقیر، مسخره، استهزاء نماید، هر کس سر به سر کسی بگذارد نمی‌میرد مگر اینکه خودش به همان مرض دچار شود.
کسی وسواس داشت و هرگاه می‌خواست بگوید: «وَ لاَ الضَّالِّین» تا می‌گفت: (والاالض) به دلش نمی‌چسبد و هی می‌گفت: (غیر المغضوب علیهم ولاالض)(ولاالض)(ولاالض) یکی هم وقتی اینرا می‌دید از پشت سرش می‌گفت: (مرض)! (مرض)! جلویی در(ولاالض) گیر می‌کرد و پشت سری مسخره‌اش می‌کرد و می‌گفت: (مرض) گفته شده که خودش هم به همین بلا دچار شد. نمونه زیاد داریم افرادی که سر بسر کسی گذاشته‌اند و چوبش را خورده اند.
ظاهراً در اصول کافی است که کسی سر به سر مسلمانی بگذارد، نمی‌میرد مگر اینکه به همان بلا دچار بشود. و لذا عذاب در دنیای او این است که مسخره‌اش می‌کنند و در آخرت هم که حسابش جداست.
5- افشاگری فاسق بلامانع ، پخش گناه ممنوع
اما اگر کسی فاسق بود، طوری نیست. مثلاً اگر کسی جنایتکار است نسبت به افراد جنایتکار طوری نیست. خدا به پیغمبر می‌فرماید: «وَ لِتَسْتَبینَ سَبیلُ الْمُجْرِمینَ»(انعام/55) تو که پیغمبر هستی یکی از کارهایت افشاگری است. یعنی راه مجرمین را باید برای مردم تشریح کنی. اگر کسی مجرم است، طوری نیست. مثلاً یکی روبروی مردم آبجو می‌خورد، حالا اگر شما رفتی گفتی فلانی آبجو می‌خورد، این اشکالی ندارد. یا اگر کسی شما را کتک زد و بشما ظلم کرد و شما رفتی و گفتی: ایها الناس فلانی بمن ظلم کرده است. . . اگر مظلوم فریاد بزند و شکایت ظالم را بکند، طوری نیست. کسی هم که علنی خلاف بکند، بگوید طوری نیست. اما کسی که خلاف و گناهی مخفی کرده، شما با خبر شدی، دلیلی ندارد که شما پخش کنید.
یک حدیث هم داریم می‌گوید: «من اضاع فاحشه کان کمن اتاها» پیغمبر فرمود: کسی که میان دختر‌ها و پسر ها، میان مردم بازاری و کشاورز گناهی را پخش کند، هر کس گناه کسی را پخش کند، مثل کسی است که خودش این کار را کرده است. اگر بنده گناهی کردم شما رفتی و پخش کردی، مثل این می‌ماند که خودت این کار را کرده ای. پس بعضی ‌ها خیال می‌کنند آدم خوبی هستند، اما روزی چندین گناهان افراد را اینطرف و آنطرف پخش می‌کنند.
6- چیزی را که نمی‌دانی پخش نکن
آیه چهارم: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ»(اسراء/36) ‌ای انسان! چیزی را که که نمی‌دانی نگو. همین دکترهای ما اگر به این آیه عمل کنند روزی چند میلیون به ثروت ایران اضافه می‌شود. مریضی را نزد تو آورده اند، مرض را تشخیص نمی‌دهی، با کمال شهامت بگو نمی‌دانم. (انقلاب فرهنگی این است) یعنی شما که دکتر شدی اهل صفا و صمیمت هستی، سعی کن از صفا و صداقت بیرون نروی. صاف بگو مریض عزیز! ‌ای برادر! خواهر من! مرض تو را تشخیص ندادم. بیا پولت را بگیر و نزد فلانی برو. «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»(اسراء/36) اگر از تو چیزی پرسیدند، راست بگو. چنان بگو سرم نمی‌شود که طرف جگرش حال بیاید. «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» هر چیزی را که نمی‌دانی، پخش نکن. خدا روز قیامت از گوش و چشم سؤال می‌کند. از من می‌پرسد: گوشت را در اختیار چه کسی قرار دادی؟ چشم و دلت را در اختیار چه کسی قراردادی؟
شخصی گوشه خانه‌اش کاری داشت و به آنجا می‌رفت، از گوشه خانه خانه همسایه ‌ها را نگاه می‌کرد و می‌دید که نوازنده ‌ها می‌زدند و می‌رقصیدند و عیش و نوشی داشتند. او کنار خانه که مشغول بود کارش را ادامه می‌داد، که صدای نوازنده ‌ها را هم بشنود. بعد خدمت امام رسید، گفت: آقا من خانه خودم این بازی‌ها نیست، اما خانه همسایه است، من هم که می‌روم پای دیوار، کاری دارم، بالاخره یکقدری طولش می‌دهم و صداهایشان را می‌شنوم. امام این آیه را برایش خواند و گفت: مگر قرآن نخوانده ای؟ گوش و چشم و دل روز قیامت مورد سؤال هستند. از گوش می‌پرسند: چه گوش دادی؟ از چشم می‌پرسند: چه دیدی؟ و از دل می‌پرسند.
7- کیفر شایعه سازان تبعید و اعلام است
گناه شایعه سازی چیست؟ گناه شایعه سازی خیلی جالب است. سوره احزاب آیه 60 تا 62 کیفر آدم‌هایی است که در جامعه شایعه پخش می‌کنند و اگر یکی دو تا از این شایعه ساز‌ها به کیفر برسند در جامعه ما دیگر کسی جرأت شایعه سازی ندارد. قرآن می‌گوید: «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ» ان شاءالله در حکومت اسلامی به این دستورات عمل بشود. خیلی جالب است، چون این مسئله که امروز می‌گویند: «جنگ روانی» از اثر همین شایعه سازی‌ها است. «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَهِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فی‌ها إِلاَّ قَلیلاً»(احزاب/60) اگر منافقان و افرادی که در قلبشان مرض است دست بر ندارند. آدم‌هایی که ریگی در کفششان است، با امت اسلام خرده حساب دارند و کسانی که «الْمُرْجِفُونَ» یعنی در جامعه دلهره به وجود می‌آورند، (کلمه‌ی مرجفون از رجف است. رجف به معنی دلهره است. اینکه می‌گویند اینقدر اراجیف نباف، یعنی کلماتی که در جامعه دلهره بوجود می‌آورند) «الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَهِ» چون افرادی در مدینه می‌آمدند و شایعه پخش می‌کردند. مثل اینکه در اول انقلاب می‌گفتند: شاه می‌خواهد بیاید. قرار است که حمله شروع بشود. بختیار چه کرده است؟ «الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَهِ» کسانی که اخباری را پخش می‌کنند و در شهر دلهره بوجود می‌آورند «لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ» یعنی تو را بر ایشان مسلط می‌کنیم. یعنی دماغ آن‌ها را بخاک می‌مالیم. ‌ای پیغمبر به این شایعه سازان و به این‌ها که جنگ روانی و دلهره در ملت بوجود می‌آوردند، بگو دماغشان را بخاک می‌مالیم و بر آن‌ها پیروز می‌شویم. «ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فیها» این‌ها دیگر حق مجاورت و همسایگی تو را در مدینه ندارند. باید تبعید شوند. پس ببینید در جمهوری اسلامی شایعه سازان حکم شرعیشان چیست. قرآن می‌گوید: حق ندارند در مدینه در مجاورت تو باشند، «إِلاَّ قَلیلاً» مگر دو سه روزی! «ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فی‌ها إِلاَّ قَلیلاً» حق ندارند همسایه تو باشند مگر برای یک زمان کم. دیگر چه؟ «مَلْعُونینَ» یعنی این‌ها هر کجا که پیدا شدند، مورد لعنت هستند. «مَلْعُونینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً»(احزاب/61) باید جوانان انقلابی این‌ها را دستگیر کنند. «وَ قُتِّلُوا» افراد شایعه ساز باید تحت عنوان «مفسدفی الارض» کشته شوند «وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً» با یک گلوله هم کشته نشوند، باید با زجر کشته بشوند. چون خطر جنگ روانی از جنگ اسلحه‌ای کمتر نیست. چون در جنگ نظامی فقط آنهایی که در جبهه و جنگ هستند، متوجه خطر آن می‌شوند ولی در جنگ روانی مریض در بیمارستان، پیرزن و کودک هم ناراحت می‌شوند. کسانی که با شایعه سازی میان امت دلهره بوجود می‌آورند:
1- «لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ» یعنی تو را بر ایشان مسلط می‌کنیم.
2- «ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فیها» حق مجاورت در این شهر با تو را ندارند مگر برای دو یا سه روز! باید از اینجا بیرون بروند.
3- «مَلْعُونینَ» این‌ها مورد لعنت هستند.
4- «أُخِذُوا» گرفتار بشوند.
5- «وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً» باید کشته شوند.
بعد می‌گوید «سُنَّهَ اللَّهِ» این مربوط به امت مسلمان نیست، بلکه در تمام امت ‌ها و در تمام دین‌ها و مکتب ها، اگر هرکس میان امت دلهره بوجود بیاورد باید گرفتار بشود. «سُنَّهَ اللَّهِ» یعنی برنامه و سنت خداست. «سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدیلاً»(احزاب/62) آیه «لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ» را مجمع البیان درباره پاکسازی هم معنا می‌کند. درمجمع البیان، جلد هشتم داریم «لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ» و اینطور معنا کرده است. «لنسلطنک علیهم‌ای أمرناک بقتلهم حتى تقتلهم و تخلی عنهم المدینه»(بحارالأنوار، ج‏22، ص‏50) «تخلی عنهم المدینه» یعنی باید مدینه را از وجود افراد شایعه ساز پاکسازی کنی. قرآن هم که می‌گوید: «مَلْعُونینَ» خدا شایعه پراکن را لعنت کند و در قرآن می‌دانیم که خداوند هیچ وقت آدم مومن را لعنت نمی‌کند. پس وقتی شایعه ساز را لعنت می‌کند، معلوم می‌شود که شایعه ساز مومن نیست. نمی‌شود کسی بگوید: من مومن هستم، بعد هرچه که شنید نقل کند.
8- گاهی درباره افراد شایعه می‌کنند گاهی درباره جامعه
حالا چگونه با شایعه سازی مبارزه کنیم. آیه شایعه سازی زیاد است. مثلاً «وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ»(جاثیه/7) حالا این را هم به شما بگویم که شایعه دو نوع است: یک موقع به جامعه شایعه می‌بندند. یک موقع به شخصیت و فرد شایعه می‌بندند. یک موقع نسبت به یک امتی شایعه پخش می‌کنند. مثلاً می‌گویند: می‌دانی یا نه؟ فلان شخص استعفاء داده است یا فلانی در جنگ احد کشته شده است؟ شایعه پخش کردند که پیغمبر کشته شده است تا مردم بترسند و از جنگ فرار کنند. یک شایعه پخش می‌کنند که از نظر اقتصادی یا از نظر نظامی دلهره بیفتد. قرآن می‌گوید: می‌آمدند می‌گفتند و مسلمان‌ها حرکت نکنید. «اِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ»(آل عمران/173) دشمنان خیلی هستند. کشتی آمده تا در خلیج شایعه بیاندازد. «فَاخْشَوْهُمْ» اینها نمی‌ترسیدند. یک عده از مسلمانان در مکه در فشار قرار گرفتند. پیغمبر گفت: حالا که در فشار هستید به حبشه بروید. مسلمان‌ها به حبشه رفتند. این ها(کفار) دو سه کارگاه(جاسوس) به حبشه فرستادند. درحبشه شایعه پخش کردند که کفار مکه همه مسلمان شده اند، تا مسلمانهایی که فرار کرده‌اند به خیال اینکه مسلمان شده اند، همه برگردند. تا وقتی برگشتند این ‌ها را بگیرند. این هم یک شایعه پراکنی بود.
گاهی هم با فاشیستی و زور متهم می‌کنند. گاهی هم شایعه نسبت به شخص است، فلانی مرتجع است. کسانی که می‌گویند فلانی مرتجع است، شایعه است. می‌خواهند شما از او چیز یاد نگیری. چون مادام که آدم دستش در دست بابایش باشد، کسی نمی‌تواند کاری به او داشته باشد. می‌خواهند دستت را از دست بابا بیرون بکشند تا هر جا خواستند تو را ببرند و لذا می‌خواهند دستت را از در دست اسلامشناس بیرن بکشند، وقتی دستت را از دست اسلامشناس بیرن کشیدند با دو نوار و سخنرانی و مقاله و پوستر و عکس هر جا خواستند گولمان می‌زنند، فکرمان را می‌خرند. برای اینکه کسی نگوید: آهای مردم! این جزوه نویسنده‌اش بی سواد است، و این دلیل حرف من است. این مطلب هم غلط است، این آیه را هم اشتباه گفته است و کج نوشته است و اشتباه معنا کرده است. برای اینکه اگر بیایی پیش من، من مشت او را باز می‌کنم و رسوایش می‌کنم. از اول می‌گوید: این آخوند مرتجع است که تو پیش من نیایی. یا می‌گویند: فلانی وهابی است و ولایتش ضعیف است یا می‌گویند فلانی ارتباط با خارج دارد یا به فلانی نسبت جنسی می‌دهند. حضرت مریم را نسبت جنسی به او دادند و گفتند: «ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ»(مریم/28) مریم پدرت که آدم بدی نبود تو چرا چنین کردی؟ چون حضرت مریم بی شوهر بچه دار شد به او نسبت زنا دادند. به یوسف نسبت زنا دادند. قارون به یک زن فاحشه پول داد و گفت: برو در جامعه و بگو حضرت موسی با من کار بدکرده است. نسبت کار بد به موسی دادند، نسبت کار بد به یوسف دادند، نسبت دزدی به یوسف دادند. گفتند: «قالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّ‌ها یُوسُفُ فی‏ نَفْسِهِ وَ لَمْ یُبْدِها»(یوسف/77) یک پارچه قیمتی گم شد و گفتند: پیغمبر دزدیده است. آیه نازل شد که خجالت بکشید، برنامه دروغ اندازی برنامه تازه‌ای نیست. حالا به شخصیت‌ها از خود امام گرفته تا بازوی امام و مشاورین امام و رهبرانقلاب هر چه بتوانند تهمت می‌زنند و این تهمت‌ها برای این است که مردم علاقه‌شان از این‌ها کم بشود. از این‌ها که علاقه‌شان کم شد، بعد قدرت مرکزی را تضعیف کنند. رهبر انقلاب را با ترور شخصیت‌ها تضعیف کنند و این یک برنامه ایست که در جامعه ما وجود دارد.
شما در این درس فهمیدید که شایعه ساز را باید گرفت و کشت! منتها از هوس‌ها و فکر‌های شوم دوری بکنیم و هر چه شنیدیم تحقیق کنیم. عیب‌های شخصی را بپوشانیم. شایعه سازان حرفه‌ای را معرفی کنیم. خبر‌ها را به منابع خبرشناس ارجاع بدهیم و هر چه شنیدیم با عقلمان بسنجیم و کیفرهای شایعه سازان اگر اجرا بشود دماغ شایعه سازان بخاک مالیده می‌شود. دیگر دشمنان جنگ روانی و جنگ سرد در جامعه نمی‌توانند بوجود بیاورند. هم نسبت به شخصیت‌ها و هم نسبت به امت اسلامی برای مبارزه با شایعه سازان همه ما مسئول هستیم. تا جلسه بعد هم شما را بخدا می‌سپارم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment