موضوع: زینت صالحان (5)
تاریخ پخش: 78/10/30
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
«وَ طِیبِ الْمُخَالَقَهِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِیلَهِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْکِ التَّعْیِیرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَیْرالْمُسْتَحِق» (صحیفهسجادیه/ص92)
«اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحجه بن الحسن فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ قَاعِداً وَ عَوْناً وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلا» (کافی/ج4/ص162)
1- آثار متقابل ذکر بین خدا و انسان
قرآن میفرماید: «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی وَ لا تَکْفُرُونِ» (بقره/152)
یاد من باشید یادشماهستم ولی خداهم همینطور هرچه ما یاد حضرت مهدی(ع) باشیم او هم یاد ماست. ما که سلام میکنیم او هم سلام میکند.
قرآن میفرماید: «وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَن» (نساء/86)
هرکسی به شما هدیه داد، شما جواب بهتر بدهید. گفت سلام بگو سلام علیکم، و اگر گفت سلام علیکم بگو سلام علیکم و رحمه الله و اگر اینچنین گفت: شما بگو سلام علیکم و رحمه الله و برکاته. این دستور قرآن است و حضرت مهدی به قرآن عمل میکند و اگر ما سلام کنیم، او قطعاً جواب گرمتری به ما میدهد پس یک سلام به آقا بکنیم. ترجمهاش این است که خدایا حضرت مهدی(ع) را حفظ کن، ظهورش را نزدیک کرده، او را رهبری و حفاظت کن و حکومت زمین را برای مدت طولانی در اختیارش قرار ده، و او را از امکانات کامیاب کن که حق را اعلا وزمین را پر از عدل و داد کند.
2- فرق احسان و تفضّل
ادامه شرح دعای مکارم الاخلاق است که امام سجاد(ع) از خداوند چه میخواهد؟
«وَ طِیبِ الْمُخَالَقَهِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِیلَهِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْکِ التَّعْیِیرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَیْرالْمُسْتَحِق» میفرماید: «وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ» فرق بین «احسان» و «تفضل» چیست؟
جواب: «احسان » یعنی او اگر داد من هم در مقابل به او احسان کنم.
میفرماید: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» (وسائلالشیعه/ج16/ص306)
ولی «تفضل » یعنی من میبخشم و چشم داشتی هم به او ندارم، به عنوان یک کمالی که خداوند دوست داردمی خواهم کمک کنم.
و درباره «ایثار»:
حدیث داریم «عامل سائر الناس بالإنصاف و عامل المؤمنین بالإیثار» (غررالحکم/ص394)
با مؤمنین به ایثار و با غیرمؤمنین از مردم را با انصاف رفتار کن.
حدیث داریم: «بالإیثار على نفسک تملک الرقاب» (غررالحکم/ص396 )
3- معنی ایثار
افراد با ایثار خریداری میشوند. یعنی با ایثار میشود مردم را جذب مکتب کرد. «ایثار» یعنی چه؟
-حالات مردم:
الف: من داشته باشم مردم نه: بخل
ب: من نه مردم بله: ایثار
ج: هم من و هم مردم: غبطه
د: نه من نه مردم: حسادت
مورد آخری «حسد» است، حسود میگوید من که ندارم خداوند از او هم که دارد بگیرد. خیلی بد است.
سومی: مردم دارند خدایا به من هم بده. این «غبطه » است و خوب.
اولی: هم «بخل » است. من داشته باشم ولی مردم نداشته باشند.
دومی: هم ایثاراست.
4- انواع ایثار
الف: یک وقت ایثار در جان است.
زمانی که خواستند به خانه پیامبر(ص) حمله کنند علی(ع) ایثار کرده و بجای حضرت خوابید تا جان سالم بدر ببرد، خداوند در این لحظه مباهات کرد به فرشتگان و فرمود شما حاضرید جان خود را فدای همدیگر کنید. کاری بشر کرد که فرشته نمیکند.
شهدا را فراموش نکنیم که ایثار جان کردند. اگر آنها قطعه قطعه نمیشدند ما جمهوری اسلامی نداشتیم.
ب: ایثار مال
ماجرایی که در بخشهای ماه رمضان گفته شد هر شب در خانهی حضرت فاطمه زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) به هنگام افطار در زده میشد، هر شبی، مسکین و یتیم، غذا را به آنها دادند.
5- معنی تعییر
«وَ تَرْکِ التَّعْیِیرِ»: و خدایا توفیق بده تعییر را ترک کنیم.
تعییر، یعنی کاری کنیم که مردم کوچک شوند، از عار، از ما کار و حرف و عملی سر نزند که مردم تحقیر شوند. کسی را خراب نکنیم.
1- «تعییر» و تحقیر درباره گناهان شخصی است.
6- تقدم جامعه بر فرد
اگر کسی گناه شخصی دارد ما حق تعییر و تحقیر او را نداریم، ولی اگر کسی تفکرش خراب است و جامعه را هم منحرف میکند باید تشر بزنیم گر چه او خراب شود. چون همیشه فرد باید فدای جامعه شود، اگر فرد و جامعه درگیرشد اسلام میفرماید، باید مصلحت فرد فدای جامعه شود.
منطقه خیابان و فرودگاه و راه آهن میخواهد، حال یک نفر بگوید من راضی نیستم، ملکم را بدهم نمیشود راه را برای فلانی منحرف کرد، البته باید حقوق ملک او پرداخت شود.
7- مثالی از تغییر نمایندهی علی(ع)
علی(ع) میفرماید: در امور کشورداری همیشه ببینید مصلحت مردم و جامعه چیست.
پیاز خاصیت دارد ولی به هنگام حضور در اجتماع باید رعایت مردم شود تا بوی دهان کسی را اذیت نکند. این یک اصل است.
پس اگر دیدیم تفکر جامعه رو به انحراف است یک فرد را برای مصلحت جامعه میشکنیم.
نماینده علی(ع) به یک مهمانی دعوت شد که پولدارها بودند و خبری از فقرا نبود. علی(ع) نامهای نوشت به عثمان بن حنیف که تو نماینده من هستی و رفتی منزل پولدارها به سفرهای که اشراف هستند و فقرا نیستند.
درنهج البلاغه هست که این نماینده امام که نمیدانم جوجه کباب را خورد یا نخورد کوفتش شد. یعنی صاف آبرویش رفت.
چرا حضرت او را شکسته و تعییر کرد؟ برای این که همه بدانند کسی که نماینده حضرت است باید فتوکپی او باشد نمایندهی و اوغیر از نماینده معاویه است، زهد مقدس بوده و کسی که جای پیامبر(ص) است نباید اشرافی زندگی کند.
ما داشتیم کسانی را که جاهایی مطرح بوده و برای عروسی پسر و دخترش هتل گرفت، آن هم تجملاتی گفتند ایشان دیگر حق استفاده از این امکانات را ندارد.
من کلی میگویم که قصه لو نرود یعنی در جمهوری اسلامی اینچنین بوده که زمانی که به امام خمینی(ره) یا مقام معظم رهبری گفتهاند اینچنین شد ناراحت شده و گفته باید اینچنین شود.
قداست جامعه از فرد بیشتر است. مثلاً اگر زنی دید همسرش با تریاک و هرویین سرو کار دارد بگوید چه کار داریم نان او را آجر کنیم، بدبخت میشویم و این خانم برای راحتی خودش حاضر است در جامعه این مواد پخش شده و به فساد کشیده شود، این جا که فرد و گروه و باندی برای اعتیاد نسلس تلاش میکنند به هر قیمتی باید اطلاع داد. همیشه جامعه از فرد مقدم است و اگر شاگردی فهمید استادش گاوبندیهایی میکند که برای جامعه مضر است نگوید انسان باید وفادار بوده و بعد از 15 سال نامردی کند، مردی به این است که خود را شکسته نان را آجر کرده و جامعه را نجات بدهی، و این یک اصل است که در مقابل تهدید جامعه خود و همسر و برادر و استاد و شریک را له کند.
تعییر و تحقیر برای مسائل شخصی است چه کار داری به فلان کار؟ اگر عکس هم از او داری پاره کن. فحش و گناه کار شخصی است شما چه کار داری؟ و همچنین شخصی رابطهای دارد ما گناهان شخصی را موظف نیستیم تجسس کنیم. نه آنجا که به فکر و جامعه اسلامی ضرر وارد میشود.
خداوند بارها در قرآن به پیامبر(ص) تشر میزند:
«لِمَ أَذِنْتَ» (توبه/43) چرا به فلانی اجازه دادی که مرخصی برود جبهه چشم تکرار نمیشود.
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغی مَرْضاتَ أَزْواجِک» (تحریم/1) چرا چیزی که من گفتم حلال است برای رضای خانمت…
چون یکی از خانمهای حضرت گفت فلان لباس را نپوشیده و یا فلان غذا را نخورید حضرت قبول کرد. آیه فوق نازل شد که میخواهی رضایت خانمت را جلب کنی؟
یعنی خداوند پیامبرش را عتاب کرده تا تفکر حق در جامعه سالم بماند. گناه یک بیماری است، انسان بیمار را نباید ملامت کند.
8- گناه یک بیماری است و قابل تحقیر نیست
حدیث از امیرالمؤمنین علی(ع): «الذُّنُوبُ الدَّاء» (مستدرکالوسائل/ج12/ص129) گناه مرض است.
«وَ الدَّوَاءُ الِاسْتِغْفَار» (مستدرکالوسائل/ج12/ص129) دوایش طلب بخشش و مغفرت است.
یکی کبوتر پران است رفته بالای پشت بام، دیگری میگوید خاک تو سرت، بدبخت. چرا میگویی بدبخت؟ اگر عشقی که در اوست در شما هم باشد میروی بالای پشت بام فعلاً او مریض است. سیگاری مریض است همه هوای سالم میخواهند او پول میدهد هوای تلخ استشمام میکند. این مشکل دارد باید او را نصیحت کرد، نه تحقیر و تعییر.
حدیث داریم: «إذا زنا خادم أحدکم فلیجلدها الحد و لا یعیرها» (مجموعه ورام/ج1/ص57) اگر کنیزی زناکار بود شلاق بزنید ولی نگویید خاک توی سرت.
مجرم را شلاق بزنید ولی نه درب دکان پدرش، چون پدرش هم تحقیر میشود و حال این که او جرمی نکرده، آبروی او هم از بین میرود، و گاهی میخواهیم مجرمی را بگیریم چرا روبروی زن و بچهاش؟ حدیث داریم حیوانی که خواب است شکار نکن و پرندهای که بال ندارد او را نگیر.
– نکتهای برای مدیران:
9- خاطرهای از آقا سید ابوالحسن اصفهانی درباره تعییر
یک روحانی بود نیم کیلو آبرو داشت و در زمان آیت الله آسید ابو الحسن اصفهانی نماینده ایشان شد. در یک منطقه مثلاً نماینده امام یک مرتبه نیم کیلو آبرو ده کیلو شد. در منطقه خود و زن و بچه یا پاسدارش به شکلی رفتار کرده بودند که در منطقه جایگاه خود را از دست داده بودند. مردم به آیه الله اصفهانی نامه نوشتند ایشان این نقطه ضعفها و عیبها را دارد او را برداشته فرد دیگری را معرفی کنند. ایشان هم فرموده بود بله من هم این عیبها را میدانم ولی موقعی که من حکم دادم ده کیلو آبرو پیدا کرد ولی نیم کیلو آبرو خودش داشت ولی الآن که من او را عزل کنم آبرویش میریزد و من میخواهم جوری عمل کنم که نیم کیلوی خودش برایش بماند.
10- لزوم میانهروی وعدالت در اعمال
ما جوری عزل میکنیم که نیم کیلوی خودش هم از بین میرود. تا دیروز وکیل و وزیر و نماینده بوده حالا رأی نیاورده آمده دانشگاه درس بدهد. میگویند این همان است که رأی نیاورد. رأی نیاورده سر کلاس هم نیاید.
یک مرغ را داشتند بالهایش را میکندند یکی گفت چرا اینچنین میکنید؟ گفتند داریم حاجیاش میکنیم. ما گاهی افراد را حاجی میکنیم.
یعنی دیگر منزلش روضه هم نخواند، اینچنین برخورد، ما تندرو و اهل افراط و تفریط هستیم. این حاجیها که میروند مکه وقتی به خرید مشغول میشوند مثل این که فقط آمده خرید کند بازار تعطیل فقط در فرودگاه حاجی ایرانی ساک دارد.
و موقع غذا خوردن هیچ حاجی ای از هیچ کشوری به اندازه ایرانیها جوجه کباب نمیخورد و در عرفات مثل این که آمده گریه کند انسان بدنش میلرزد و در برائت چنان مرگ بر آمریکا میگوید. ایرانی به هر چه برسد درجه یک است) جوجه کباب و اشک و سوغاتی کم نمیگذارد، حد وسط کم داریم. یا اعدام باید گردد، یا آزاد باید گردد یکی وسط نمیگوید محاکمه باید گردد و، ببینیم نیم کیلو یا دو کیلو گناه دارد؟ تعریف هم همین طور است.
یکی رسید به حضرت(ع) گفت: سلام علیکم و رحمه الله و برکاته پیامبر(ص) فرمودخیلی شورش کردی.
یکی همه لباسهایش را سبز کرد جوراب و کفش و کلاه، ریشهایش را سبز کرد گفتند چرا؟ گفت یک جا میخواهم معصوم شوم.
همه شب جمعهها میرود جمکران، یک وقت همهی سال نمیرود. ماه رمضان صبح تا شب قرآن میخواند و بعد از آن ماه به قرآن نگاه نمیکند. تعادل مهم است.
11- آثار منفی افراط در سرزنش
حدیث: با کسی بد شدی فحش به او نده ممکن است فردا با او دوست شوی.
حدیث: با کسی دوست شدی همه حرفها را به او نزن ممکن است فردا دشمن تو شود.
حدیث داریم «وَالْإِفْرَاطُ فِی الْمَلَامَهِ یَشِبُّ نِیرَانَ اللَّجَاجَه» (بحارالانوار/ج74/ص212) زیادی تحقیر باعث میشود او ببرد و به لجاجت بیافتد.
مثل فنر زیاد فشار دادی دست که برداری میپرد، دختر و پسر را داخل خانه جوری تربیت نکن که با یک بستنی گول بخورد. آزادی بده، حلالها را حرام نکن تا زمانی که برید سراغ حرام برود.
یک خانمی پشت فرمان مینشست یکی رسید گفت قبیح است برای خانواده شهید و ننگ است، گفت این ننگ نیست که زن در یک ماشین کنار نامحرم بنشیند؟ چیزی که حلال است چرا حرام میکنیم؟ بسیاری از افرادی که سراغ حرام میروند برای این است که ما در حلالها آنها را کنترل میکنیم. جوان میخواهد شوخی کند، حیا کن، نمیگذاریم حرف بزند، آن وقت از خانه بیرون میزند میرود جای دیگر آن جا حیا میکند. از کنترل زیاد طرف میبرد.
حدیث داریم «وَالْإِفْرَاطُ فِی الْمَلَامَهِ یَشِبُّ نِیرَانَ اللَّجَاجَه» (بحارالأنوار/ج74/ص212)
12- افراط در سرزنش باعث افزایش گناه
فرد که زیاد ملامت شود میبُرد و سر از جای دیگر میآورند. مصاحبه میکنند با افرادی که دیر به خانه میروندمی گویند برویم خانه از پدر و مادرت ملامت بشنویم؟ ظرفیت ندارد، و بچهها محدود هستند و آنها که مهمتر از بچه امام حسین(ع) نیستند در خرابه شام وقتی سر بریده پدر را دید برید و سکته کرد. یعنی پر که شد و ترکید روح هم میترکد. بعضی از مادرها متأسفانه روبروی مهمان شروع میکنند دختر را ملامت و تحقیر کردن، که به هنگام تنهایی اگر باشد جواب میشنود ولی الآن فرصت پیدا کرده و فکر میکند الآن وقت انتقاد است و فکر نمیکند دختر هم روزی انتقام خواهدگرفت.
در پادگان یکی زد به گوش یک سرباز گفت فاصله بگیر، او هم فرار کرده و به عراق رفت از آن جا نامه نوشت که: جناب من تا این جا فاصله گرفتم میخواهی بیشتر از این فاصله بگیرم؟
می گوید: خودم دیدم و شنیدم، آن چه دیده و شنیده را که نباید گفت، چون میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَهُ» (نور/19) پس او از کسانی است که خداوند میفرماید: آنها که دوست دارند اشاعه فحشا کنند، عذاب الیم دارند.
میفرماید: «الأشرار یتتبعون مساوئ الناس و یترکون محاسنهم کما یتتبع الذباب المواضع الفاسده» (شرحنهجالبلاغه/ج20/ص269)
بعضی از آدمها مثل مگس هستند همه بدن سالم است روی زخم مینشیند. یعنی اگر ده خوبی داری یک بدی آنرا میبیند، مثل خانمی که همه کارهای منزل را به خوبی انجام داده فقط سبزی را که شسته گل دارد، یا پلو عدس یک شن دارد آن را بر رخ خانم میکشد. بد را نشان میدهد، کسی که بدی رانشان دهدمثل مگس است که روی زخم مینشیند. 20 سال است در تلویزیون هستم، حال امشب یک چیزی گفتم، همه میگویند قرائتی دیشب خراب کردحال یک دفعه خراب کردیم، کدام آشپزی است که هر 10، 20 دفعه غذایش بدون عیب باشد؟
پیامبر(ص) فرمود:«مَنِ اسْتَذَلَّ مُؤْمِناً» (کافی/ ج2/ص353)
می گوید بی سواد، چرا میگویی؟ ممکن است خیلیها خواندن و نوشتن نمیدانند ولی فرهنگ بالایی دارند. یک بقالی در قم آمد پای منبر آقایی دید از روی کتاب یا یادداشت میخواند، گفت: معلوم میشود میخواهد دقت کند، و حال ما میگوییم او بی سواد است که از رو میخواند. این بقال ممکن است سواد نداشته باشد ولی این را میفهمد که اینچنین خواندن دقت است.
13- خاطرهای از آیت الله گلپایگانی
خداوند رحمت کند آیت الله العظمی گلپایگانی وقتی منبر میرفت چند کتاب همراه میبرد حتی قرآن را هم از روی آن میخواند. و یکی از اشکالات من این است که «اِن» را «اَن» و قاطی میکنم البته من کم قاطی کرده و یکی زیاد قاطی میکرد میگفت:
«کُلُوا وَ اشْرَبُوا مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّه» تا میتوانید بخورید و بیاشامید. یک گوشه آیه با یک آیه دیگری که داریم «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّه» (انفال/60) در مقابل دشمن تا میتوانید خود را قوی و آماده کنید، قاطی کرده بود. غلطهای ما کم رنگ است.
14- اهمیت آبروی مؤمن
حدیث: اگر کسی زن مؤمنه و یا مرد مؤمنی را خوار کند… زن و مرد را تنهایی گفته، یک وقت میگوییمای مردم بعد میگوییم ای خانم به تو هستم برادر به تو هستم در این موقع قصه خیلی حساس است.
می فرماید: «لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْم» (حجرات/11) گروهی، گروه دیگر را مسخره نکند. بعد میفرماید: «وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساء» (حجرات/11) چون به مسخره کردن حساس است زن و مرد را جداگانه گفته. آبروی مردم حساس است.
اگر من به شما بگویم میخواهم امسال من شما را یک مکه مجانی ببرم البته من هیچ مسؤولیتی در این جهت ندارم فرض کنید به من گفتند ده نفر بیاور من هم گفتم به شرطی که هر کدام از شماها وارد مکه شدید کمی لجن به… بمالید، نه نه، استغفر الله. حاضر نیستی یک مکه یک میلیونی را مجانی بیایی؟
امام صادق(ع) فرمود: ای کعبه عزیزی ولی آبروی مؤمن عزتش بیشتر است. چطور به کعبه لجن نمیزنی ولی به آبروی مؤمن لجن میزنی؟
فرمود: کعبه عزیز است ولی آبروی مؤمن عزیزتر است. به بچه میگوید کم بخور، حال به بزرگها هم میگویی، اتفاقاً هرچه بچهها میخورند پای خدا حساب کنید. بزرگها راداری تلافی میکنی و محاسبه رفت و آمد، بچهها نه وزیر و وکیل و عکس گرفتن و بدهکار. پدر را محاسبه ولی بچه راحسابی باز نمیکنی.
حدیث: «لا تحقرن احداً من المسلمین فان صغیرهم عند الله کبیر» (مجموعه ورام/ج1/ص31) آبروی بچه را هم حق نداری ببری چون نزد خدا او هم بزرگ است.
حدیث: «مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِمُحَارَبَتِی» (کافی/ج2/ص351) کسی که ولی و مؤمنی را اهانت کند اعلام جنگ با من کرده.
15- انواع تحقیر
الف: با چهره، با چشمک و غمزه. «عَبَسَ وَ تَوَلَّى» (عبس/1) به یک نابینا عبوس کرد، خداوند میفرماید چرا عبوس کردی؟ برای نابینا چه بخندی یا عبوس کنی نمیبیند و فرقی نمیکند، به رگبار میبندد چه حقی داشت که عبوس کرد.
ب: با بیان.
ج: با پذیرایی:
خدمت امام(ع) عرض کرد میخواهم فقرا را دعوت کنم فرمود: حق نداری عرض کرد پس نه غنی و نه فقیرفرمود: یک فقیر و یک غنی کنار هم.
همه فقرا هم که با هم باشند یک نوع اهانتی است، چون به دید دیگری به آنها نگاه میشود، و میفهمند که این سفره، از کفاره یا صدقه است.
یا از آنها کار میخواهد، الآن افطاری میدهد که بعد برفهای پشت بام را پایین بریزند.
امتیازات باید برداشته شود. خوشبختانه یکی از امتیازات انقلاب اسلامی ما این بود که از اول این امتیازات برداشته شد ولی متأسفانه دوباره یکی یکی دارد برمیگردد.
یکسری چیز مثل حوله و مسواک باید جدا باشد ولی همه در صف دستشویی هستند میگویی این جا کجاست میگویند دستشویی مخصوص اساتید است، ادرار استاد و شاگرد که فرقی نمیکند, باز کن.
شاگرد در صف، گاهی در ادرار امتیاز است، گاهی هم در پذیرایی اتاقها جدا میشود و فرق گذاشتن غذا.
حدیث: به نوکر و خدمتگزار خود همان را بده که خود میخوری.
به جایی دعوت شدم گفت همراهانت نباشند گفتم چرا؟ ارزش طاووس به دنباله اوست اگر راننده نباشد که من رانندگی نمیدانم، اگر جلسه خیری داشته باشد ثوابش برای آن راننده است. به گردن من حق دارند دوختن سوزن برای نخ دنباله اوست، بدون نخ هیچ چیز دوخته نمیشود هر چه هم در پارچه فرو رود.
اگر نداشته باشد چیزی نیست ولی این آدم بخیلی بود، گفتم من نمیآیم چند بار از من دعوت کرد ولی من نرفتم. و افرادی هم دعوت میکنند به این اتاق و آن اتاق میگویم غذا یکسان است، اگر فرق بگذاری مهمانی نیست تحقیراست.
البته یکی مریض است، سوپ میخورد و یکی نسبت به صداحساس است برای خوابیدن به جایی که صدای کمتری است میرود. آدمی است کنار کامیون خوابیده و دیگری با تق تق ساعت بیدار میشود. اگر از نظر جسمی مشکل داردحساب جداست ولی در صورتی که مشکلی نباشد نباید فرق گذاشته شود.
د: با متارکه:
با صحبت میکند او هم نگاه نمیکند.
خداوند آیت الله العظمی شاهرودی رحمت کند. در نجف سلام که میکرد افراد را با دست انگشت اشاره میکرد که احترام او حفظ و دیگران حمل بر بی اعتنایی نکنند.
ه: با عمل:
با بی جا خندیدن یک نفر, یکی به من گفت من تا آخر عمر مسجد نمیروم. گفت پدرم به مسجد رفته و کلاه نمدی داشت یکی با نیم متر نخ آن را خیس کرده به کلاه او چسبانید مردم میدیدند و میخندیدند. پسر 13 سالهای نامه به من نوشت که تا آخر عمر مسجد نمیروم چون با لباس شیک مسجد رفتم خادم بد اخلاق به من گفت این قرطی بازیها چیست؟ مگر اینجا عروسی عمهات است من با لباس شیک رفته خادم دعوا کرد.
چه کارهایی، و خدا میداند ما چند نفر را از مسجد فراری دادهایم، چه بوقها و شبهای عروسی چه جنایتهایی میشود. بی وقت بوق زدن، عروسی مبارک ولی چرا مردم را از خواب بیدار میکنی، و بلندگوهای مسجد را تا آخر زیاد میکنی؟
حدیث داریم: «فانک لا تدری ما یحدث بک الزمان» (غررالحکم/ص301) اگر کسی به زمین افتاد، شادی نکن و نخند چه میدانی شاید فردا تو هم افتادی. یک نفر افتاده دیگری آن طرف خیابان قه قه میخندد، کیف میکند که افتاده.
حدیث: «لا تبتهجن بخطاء غیرک فانک لم تملک الاصابه ابداً» (غررالحکم/ص301)
اگر کسی به خطا کاری کرده و چیزی گفت به او نخندید، همیشه در همه کاریها به سلامت نخواهی بود. من روی منبر رفتم به جای آنکه بگویم امام حسین(ع)، گفتم شمر(ع)، همه خندیدند خیلی خراب شدم. یک بار هم تو اشتباه خواهی کرد، اگر دیگری اشتباهی کرد به او نخندید. این شب و روزها برای همه هست.
حدیث داریم: «لَا تَعْجَلْ فِی عَیْبِ عَبْدٍ بِذَنْبِهِ فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌلَه» (وسائلالشیعه/ج15/ص291) عجله نکن در اظهار عیب و گناه احدی شاید با توبه بخشوده شود و شما موفق به توبه نشوی.
گناه او را خدا میبخشد و شاید گناه علنی و مطرح کردن تو را خداوند نبخشد.
حدیث داریم: «لَا تَتَّبِعُوا عَوْرَاتِ الْمُؤْمِنِینَ» (مستدرکالوسائل/ج9/ص110) در عیوب مردم تجسس نکنید و الا خداوند او را افتضاح و رسوا میکند در خانهاش کنار زن و بچهاش.
حدیث: «تأمل العیب، عیب» (غررالحکم/ص451) تأمل و تجسس در عیب دیگران هم عیب است.
شاگرد خواست به مدیر بگوید به چه «مُجوزی» مرا رد کردی؟ گفت به چه «مَجوزی». مدیر هم گفت به همین دلیل که «مُجوز» را «مَجوز» میخوانی. دقت در عیب، عیب است. میفرماید: (وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ) همزه (1)وای به کسی که نیش میزند، یا روبرو و یا پشت سر!
حدیث: (من عیر اخاه مؤمن قد تاب منه لم یمت حتی یرکبه)
کسی که به خاطر عیبی دیگری را تحقیر کند نمیمیرد تا این که خودش به آن عیب گرفتار و مرتکب شود.
خیلی گناه کردهایم چه خندههایی، یکی مثل بنده موهای سرم میریزد. کلاه را برمی دارد میگوید آفتاب شد و همه جلسه میخندند. این تحقیر است، سنی گذشته موها میریزد و یا از بچگی سرش مو ندارد، کوتاه و بلند را میشود مسخره کرد یا یک انگشتش کج است.
خندههای بی جا جمع شد تا این که میفرماید: «ثُمَّ کانَ عاقِبَهَ الَّذینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُواَ» (روم/10)گناههای کوچک جمع شده و یک مرتبه انسان را قیچی میکند، عجب ماشین قراضهای، آقا این کادیلاک است از اتریش آمده، مسخره نکن حال همین بشکهای که دارد بشکه او از ماشین تو که از 13 بانک وام گرفتهای بهتر است، فرش و جهاز کسی را تحقیر نکنیم بخصوص جوانها و فقرا.
من قبلاً گفتهام باز هم میگویم: داماد بی ادب رفت منزل عروس گفت این جهازیه از کمیته امداد است این عروس تا مرز سکته رفت تا آخر عمر این داماد را با دو لیتر گریه نمیبخشد، او را خوار کردی، این که عیب نیست پولش را کمیته امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری میدهد این دختر امام و علی(ع) و پدر یتیمها علی(ع) است.
به حق همه آبرومندانت هر چه خلاف کردیم، توفیق توبه مرحمت بفرما.
از این به بعد ایمانی بده که امام سجاد(ع) فرمود تحقیر را ترک کنم، ما هم هیچ کسی را خوار و تحقیر و سرزنش نکنیم، با مهمانی و پذیرایی و چهره و متارکه.
دارد حرف میزند بسه دیگه، تحقیر نکن گوشی را میگذارد تحقیر است پول کهنه میدهد.
ما را از تحقیر و انواع گناهان حفظ بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»