زکات – 2

موضوع: زکات- 2
تاریخ پخش:74/06/09

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحث امروز ما راجع به مسئله‌ی زکات است.
1- زکات در قرآن
کلمه‌ی زکات 32 بار در قرآن آمده است. کلمه‌ی برکت و مشتقات آن هم 32 بار آمده است. چون این کلمات از طرف خداوند است، بی حساب و کتاب نیست. در قرآن 115بار کلمه‌ی دنیا و 115 بار کلمه‌ی آخرت آمده است. از این معلوم می‌شود که خدا می‌خوهد بگوید: دنیا و آخرت دو بال هستند و مثل هم هستند. «وَ الْآخِرَهُ خَیْرٌ وَ أَبْقى‌» (اعلى/17) آخرت ابدی است و از دنیا بهتر است. گفتیم: باید دنیا و آخرت را با هم در نظر بگیریم. در قرآن 32 بار کلمه‌ی زکات و 32 بار کلمه‌ی برکت آمده است. یعنی هرکس زکات بدهد، برکت مالش زیاد می‌شود.
زکات یعنی چه؟ کلمه‌ی زکات دو معنا دارد. معنای زکات دو چیز است. 1- زکات به معنی رشد است. 2- زکات به معنی پاکی و طهارت است. «غُلاماً زَکِیًّا» (مریم/19) پیغمبر ما چهل سالگی به پیغمبری رسید. تا 15 سال بحث زکات، جهاد و روزه نبود. یعنی همه‌ی این مباحث بعد از پازده سال نازل شد. پیامبر سیزده سال در مکه بود. نماز از همان روز اول واجب شد. اما زکات و روزه و جهاد از سال پانزدهم واجب شدند. جهاد جان دادن است. روزه گرسنگی است. زکات پول دادن است. صلاح نیست که پول دادن و جان دادن در روزهای اول گفته بشود. باید یک مقدار مردم آماده بشوند. ماه رمضان بود و مردم روزه بودند. آیه‌ی زکات نازل شد. اولین آیه‌ی زکات که نازل شد، این بود: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ» (توبه/103) یعنی از اموال مردم صدقه بگیر. ما به پول‌هایی که به صندوق‌ها و به کمیته‌ی امداد می‌دهیم صدقه می‌گوییم. صدقه یعنی از مال مردم زکات بگیر. ‌ای پیغمبر! زکات مردم را بگیر. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها» اگر از مردم زکات بگیری، مردم را تطهیر کرده‌ای. معنایش این است کسی که زکات ندهد پاک نیست. برای اینکه حق فقرا در آن است. حق خدا در آن است. گندمی که من دارم، خرمایی که من دارم، جو و کشمشی که من دارم، همه برای من نیست. بذر و آبیاری و کشاورزی برای کشاورز است. اما چند چیز برای خداست. زمین برای خداست. نور برای خداست. آب برای خداست. آبیاری از شماست اما آب از خداست. این طور نیست که حالا شما گندم را یک میلیون، دو میلیون یا ده میلیون فروخته‌ای، همه‌ی پول آن برای شما است.
2- چرا دولت مالیات می‌گیرد؟
دولت به همین دلیل مالیات می‌گیرد. دولت که از مردم مالیات می‌گیرد، بازاری می‌گوید: من کاسبی کردم، دولت می‌آید به زور از من مالیات می‌گیرد. می‌گوید: تشریف بیاورید. جنابعالی چقدر پول درآوردی؟ مثلاً می‌گوید: در این سال سه میلیون فروش داشته‌ای. از این سه میلیون سیصد هزار تومان سود می‌شود. خرید و فروش با شما بوده است. اما این پلیس بوده که شب تا صبح قدم می‌زده تا جنس‌های شما را ندزدند. این دولت بوده که زیر پای شما را آسفات کرده است که شما صبح راحت بیایید و در مغازه را باز کنید. به هر حال درست است که جنس برای شماست. مغازه برای شماست. اما اگر امنیت نبود شما هم نمی‌توانستید کار کنید. نرخ جنس‌ها هم که بالا می‌رود همین طور است. فرض کنید من یک باغ دارم که دو میلیون می‌ارزد. دولت می‌آید و یک خیابان قشنگ کنار باغ من می‌کشد و آن را آسفالت می‌کند. باغ دو میلیونی من، دویست میلیون می‌شود. حالا که من می‌گویم: این مال من است، پس باید از همان اول دویست میلیون می‌ارزید. به خاطر اتوبان است که دو میلیون، دویست میلیون شده است. دولت حق دارد یک مقدار از پول باغ شما را موقع فروش بگیرد. آدم باید این چیزها را حساب کند.
بنده آقای قرائتی هستم که در تلویزیون صحبت می‌کنم. صد هزار جلد از کتاب‌های من فوری چاپ می‌شود و تمام می‌شود. نباید بگویم: آقا صد هزار جلد چاپ شده است، حق‌التألیف من را بدهید. شما می‌دانید که اگر حق‌التألیف بگیرم، یکی از پولدارهای جمهوری اسلامی می‌شوم. حیا خوب چیزی است. می‌گویند: در دیزی باز است، حیای گربه کجاست. به خاطر خون شهدا و انقلاب بود که من به تلویزیون رفتم و مشهور شدم. حالا که مشهور شدم و کتاب‌هایم چاپ شده است باید بگویم: حق‌التألیف بیست هزار جلد کتاب را به من بدهید. به خاطر اینکه شهرت من از شهدا است. اگر امسال گندم شما خوب شد، نگو: به خاطر مغز من بود. همین زمین را کنار دستی شما کاشت اما محصولی نداد. کسی نگوید: اینها همه از خود من است. هرکس هرچه دارد از خداست. حالا ما خیلی تعاونی حساب کردیم. گفتیم: بذر از تو است و گرنه بذر هم از خدا است. ما از خودمان چیزی نداریم. ما یک رکعت نماز هم که می‌خوانیم درست است که بلند می‌شویم و می‌نشینیم اما «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ» است. به حول و قوه‌ی اوست که ما بلند می‌شویم. مثال ما مثال شیشه است. برق این شیشه از کارخانه است. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ» پیغمبر از مال مردم زکات بگیر. «تُطَهِّرُهُمْ» مردم را پاک کنی. مردم اگر زکات ندهند پاک نیستند. این یعنی که مردم نجس هستند؟ یعنی گرفتار سرطان بخل هستند. ما دو نوع سرطان داریم. سرطانی که به جسم می‌ریزد. سرطانی که به روح می‌ریزد. بعضی‌ها سرطان اخلاقی دارند. کسی که می‌بیند یک نفر گرسنه است اما به او محل نمی‌گذارد و نسبت به او بی تفاوت است، مریض است. «وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ» پیغمبر بر اینها درود بفرست. هرکس زکات داد یک تبریکی به او بگویید. حتی اسم او را ببرید. هرکس هم زکات نداد، بگویید که او زکات نمی‌دهد. یعنی حق فقرا در مال او است.
3- پرداخت زکات باعث آبادانی می‌شود
امام صادق فرمود: اگر مردم زکات بدهند، هیچ شکمی گرسنه نمی‌ماند. ما امسال حساب کردیم و دیدیم که زکات بعضی از استان‌ها پنج میلیون می‌شود. اگر این استان‌ها هرسال پنج میلیون زکات بدهند، دیگر هیچ دختری بی‌جهیزیه نمی‌ماند. دانشجو‌های ما مشکل خوابگاه ندارند. دیگر روستای بی‌حمام نخواهیم داشت. البته خیال نکنید که حالا دولت فقیر شده است. دولت این قدر برای بودجه‌های عمرانی خرج می‌کند و پل و درمانگاه می‌سازد که این پول‌ها چیزی نیست. اما آن آدمی که با دست خودش پول می‌دهد حسابش جداست. آیه‌ی زکات در ماه رمضان نازل شد. پیغمبر(ص) یک مأمور فرستاد و فرمود: برو به مردم اعلام کن. منادی رفت گفت: توجه، توجه! قانون خدا نازل شد که‌ ای مسلمانانی که پانزده سال است اسلام برایتان آمده است. امسال سال پانزدهم است. همینطور که روزه هستی، باید زکات هم بدهی. حالا چقدر زکات بدهیم؟ اگر دیمی کاشته‌ای هر ده کیلو یک کیلو باید بدهی. اگر دستی آبیاری کرده‌ای باید هر بیست کیلو یک کیلو بدهی. چون آن کسی که دستی آبیاری کرده است، مالیاتش کمتر است. بعضی‌ها می‌گویند: این مالیات را خود دولت بگیرد. می‌خواهد گندم را 33 تومان بخرد، سی تومان بخرد. سه تومانش را خودش به عنوان مالیات بردارد. مالیات را باید تو بدهی. یعنی 33 تومان را بگیر و سه تومانش را زکات بده. چون اگر با دست خودت بدهی مهم است. مثل اینکه هرکس را که جنب است، به زور در استخر بیاندازند. فرد جنب که این چنین پاک نمی‌شود. جنب باید خودش لباس‌هایش را در بیاورد و زیر دوش برود و غسل کند. اگر جنب را هزار بار هم در آب فرو کنی، باز هم پاک نمی‌شود. خود شخص باید نیت قصد و غربت کند و زیر دوش برود. امتیاز مالیات اسلامی بر باقی مالیات‌ها این است. بقیه‌ی مالیات‌ها را از حقوقت کم می‌کنند و از تو می‌گیرند. بین دادن و گرفتن تفاوت است. منادی رفت و گفت: توجه! توجه! قانون زکات نازل شد. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً» از مردم زکات بگیر. پیغمبر بعد از آنکه اعلام کرد که زکات واجب است، دیگر تا یک سال هیچ نگفت. بعد از یک سال کارمند فرستاد و فرمود: تو مأمور من هستی. برو و ببین درآمد کشاورزان چقدر است و زکات مال آنها را بگیر.
4- اهمیت زکات در اسلام
پیامبر(ص) فرمود: «لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیْرٍ مَا لَمْ یَتَخَاوَنُوا وَ أَدَّوُا الْأَمَانَهَ وَ آتَوُا الزَّکَاهَ وَ إِذَا لَمْ یَفْعَلُوا ذَلِکَ ابْتُلُوا بِالْقَحْطِ وَ السِّنِینَ» (ثواب‌الاعمال/ ص‌251) تا وقتی که مردم زکات می‌دهند، خیر است.
امام صادق(ع) فرمود: «مَا مِنْ شَیْ‌ءٍ بَعْدَ الْمَعْرِفَهِ یَعْدِلُ هَذِهِ الصَّلَاهَ وَ لَا بَعْدَ الْمَعْرِفَهِ وَ الصَّلَاهِ شَیْ‌ءٌ یَعْدِلُ الزَّکَاهَ» (أمالی طوسی/ ص‌694) بعد از معرفت خداوند و نماز هیچ چیز مهم‌تر از زکات نیست.
امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّ أَوَّلَ مَا یُسْأَلُ عَنْهُ الْعَبْدُ إِذَا وَقَفَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّلَوَاتُ الْمَفْرُوضَاتُ وَ عَنِ الزَّکَاهِ الْمَفْرُوضَهِ وَ عَنِ الصِّیَامِ الْمَفْرُوضِ وَ عَنِ الْحَجِّ الْمَفْرُوضِ وَ عَنْ وَلَایَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ» (أمالی صدوق/ ص‌256) اولین سوالی که از انسان در روز قیامت می‌کنند این است که آیا از مال‌هایی که ما به تو دادیم به فقرا دادی؟
امام صادق(ع) فرمود: «مَنْ مَنَعَ قِیرَاطاً مِنَ الزَّکَاهِ فَلَیْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُسْلِمٍ» (کافی/ ج‌3/ ص‌503) اگر کسی ذره‌ای زکات ندهد، مؤمن نیست. مسلمان هم نیست.
از ابن عباس نقل شده است. «مَا مَنَعَ قَوْمٌ الزَّکَاهَ إِلَّا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ عَدُوَّهُمْ» (أعلام‌الدین/ ص‌154) اگر کسی زکات ندهد، خداوند کسی را بر سرش مسلط کند که بر او رحم نکند.
پیامبر(ص) فرمود: «الزَّکَاهُ قَنْطَرَهُ الْإِسْلَام» (أمالی طوسی/ ص‌522) زکات پل اسلام است.
پیامبر(ص) فرمود: «أَلَا إِنَّ مَثَلَ هَذَا الدِّینِ کَمَثَلِ شَجَرَهٍ نَابِتَهٍ ثَابِتَهٍ الْإِیمَانُ أَصْلُهَا وَ الزَّکَاهُ فَرْعُهَا وَ الصَّلَاهُ مَاؤُهَا وَ الصِّیَامُ عُرُوقُهَا وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَرَقُهَا وَ الْإِخَاءُ فِی الدِّینِ لِقَاحُهَا وَ الْحَیَاءُ لِحَاؤُهَا وَ الْکَفُّ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ ثَمَرَتُهَا فَکَمَا لَا تَکْمُلُ الشَّجَرَهُ إِلَّا بِثَمَرَهٍ طَیِّبَهٍ کَذَلِکَ لَا یَکْمُلُ الْإِیمَانُ إِلَّا بِالْکَفِّ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ» (قصص‌الأنبیاء راوندی/ ص‌195) دین مثل درختی است که زکات آبیاری این درخت است.
حضرت علی(ع) فرمود: «وَ سَیَخْلُقُ دِینُکُمْ حَتَّى تَفْسُدَ صَلَاتُکُمْ وَ حَجُّکُمْ وَ غَزْوُکُمْ وَ صَوْمُکُمْ وَ تَرْتَفِعُ الْأَمَانَهُ وَ الزَّکَاهُ مِنْکُمْ» (إرشادالقلوب/ ج‌2/ ص‌368) زمانی می‌آید که دین شما کهنه می‌شود. می‌گویند: مگر دین هم کهنه می‌شود؟ می‌گوید: بله! هر وقت دیدید که مسلمانان نماز می‌خوانند اما زکات نمی‌دهند، معلوم می‌شود که دینشان کهنه شده است. یعنی رمز زنده بودن دین این است که به فقرا اهمیت بدهید.
رحمت خدا زیاد است اما قرآن می‌گوید: «وَ رَحْمَتی‌ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‌ءٍ فَسَأَکْتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقُونَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ» (اعراف/156) رحمت خدا شامل همه چیز می‌شود. «فَسَأَکْتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقُونَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ» رحمت خدا گسترده است اما به هر کسی نمی‌دهیم. اقیانوس اطلس خیلی بزرگ است. اما وقتی یک توپ در آن می‌افتد، آب به درون آن نمی‌رود. چون توپ دربسته است. می‌گوید: درست است که رحمت خدا زیاد است اما این رحمت مخصوص آنهایی است که اهل زکات باشند.
قرآن یک آیه دارد که می‌فرماید: لحظه‌ی مردن افرادی می‌گویند: «رَبِّ ارْجِعُونِی» خدایا مرا برگردان. چند روز دیگر به من مهلت بده. من آدم درستی می‌شوم. لحظه‌ای که انسان می‌بیند که دارد می‌رود، با تمام وجود می‌گوید: «رَبِّ ارْجِعُونِ» (مومنون/99) خدایا مرا برگردان. من آدم خوبی می‌شوم.
حدیث داریم که زکات در شب اول قبر آدم ظاهر می‌شود و به مرده می‌گوید: ناراحت نباش. من زکات تو هستم. همدم تو هستم. غصه نخور. ما امسال از مقام معظم رهبری اجازه گرفتیم که تبلیغات زکات را شروع کنیم. به استان‌های تهران، قزوین، زنجان، همدان، مرکزی، آذربایجان شرقی و غربی، اصفهان، چهارمحال، مشهد رفتیم و در آنجا درباره‌ی زکات تبلیغات کردیم. در این استان‌ها برنامه‌ی ما این بود که از تمام امام جمعه‌های استان دعوت می‌کردیم تا تشریف بیاورند. فرماندارها جمع شدند و به مرکز استان آمدند. بخشدارها، مسئولین کمیته امداد، مسئولین جهاد کشاورزی و تعاونی روستا هم جمع شدند. در هر استان یک جلسه‌ی 100 نفری تشکیل می‌دادیم. من در این جلسه‌ها می‌گفتم: تا الآن می‌گفتیم: «حَیَّ عَلَى الصَّلَاهِ» اما از این به بعد می‌گوییم «حَیَّ عَلَى الزَّکاه». زکات دو تا خوبی هم دارد. 1- زکات را هرجا می‌دهند، همانجا هم باید خرج کنند. یعنی اگر در این روستا فقیر هست، حق نداری که زکات را برداری و به جای دیگر ببری. یعنی زکات باید در خود منطقه خرج شود. این یک حسن زکات است. 2- زکات مساله‌ی ولایتی است. یعنی باید رئیس حکومت اسلامی و ولی امر مسلیمن مسئول گرفتن زکات باشد. البته نماینده‌های ایشان هم می‌توانند زکات را بگیرند. امام جمعه که زکات را می‌گیرد، نمی‌تواند در جیبش بگذارد. امام جمعه باید بعد از گرفتن زکات بگوید: آقایان در روستای شما مشکل چیست؟ خود روستاییان یک نماینده تعیین کنند و مشکلات روستا را بررسی کنند. هر مشکلی که از همه مهم‌تر است، پول زکات را برای همان خرج کنند.
5- زکات ستون دین است
چه قدر خوب است که وقتی مدرسه‌ای با پول زکات ساخته می‌شود، تابلویی نصب کنند و بگویند: این مدرسه با پول زکات ساخته شده است. با این کار مسئله‌ی زکات بیشتر در بین مردم جا می‌افتد. داریم «ما الصَّلَاهُ عَمُودُ الدِّین» ولی می‌توانیم بگوییم «الزکوهُ عَمُودُ الدِّین» زکات هم عمود الدین است. امام باقر(ع) می‌گوید: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَهِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‌ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَهِ» (کافی/ ج‌2/ ص‌18) ساختمان دین در نماز است. ساختمان دین بر ولایت است. ساختمان دین بر حج است. ساختمان دین بر زکات است. یعنی گفته است: دین سقفی است که چند پایه دارد. یکی از پایه‌های آن نماز است. یکی از پایه‌های آن زکات است. در قرآن همیشه نماز در کنار زکات آمده است. نماز و زکات مثل دو بال هستند. نماز رابطه با خدا است. زکات رابطه با فقرا است. رابطه با فقرا در حقیقت همان رابطه‌ی با خداست. قرآن می‌گوید: اگر به فقرا وام بدهید، انگار به خدا وام داده‌اید. «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً» (بقره/245) نمی‌گوید «یُقْرِضُ النّاس» من به مردم قرض می‌دهم. خدا می‌گوید: کسی که به مردم وام بدهد انگار به خدا وام داده است.
اگر کسی به یک نفر پول بدهد و بگوید: من هزار تومان به تو می‌دهم اما ماهی سه هزار تومان می‌گیرم، ربا کرده است. گناه ربا مثل گناه زنای با مادر است. این دو نفر می‌توانند که با هم شریک شوند. یعنی آن کسی که پول قرض می‌دهد، بگوید: من یک میلیون به تو می‌دهم. تو با این پول کار کن. هرچه درآوردی سود آن را تقسیم کن.
ربا گناه قطعی است و از گناهان کبیره است. قرآن می‌گوید: کسی که ربا بگیرد، با خدا جنگ کرده است. کسی که وام بدهد، هجده ثواب را نصیب خود کرده است. اما اگر ببخشد، ده ثواب می‌برد. یعنی ثواب قرض دادن از ثواب بخشیدن بیشتر است. چرا؟ برای اینکه شاید به کسی می‌بخشی که مستحق باشد. حدیث داریم که روزی و رزق مردم حلال اندازه‌گیری شده است. کسانی که گیج می‌شوند و به هوای گیج شدن، تیزبازی و زرنگی می‌کنند، خداوند از رزق حلالشان کم می‌گذارد. یعنی بنده یک میلیون به شما می‌دهم و در ماه مبلغی را از شما می‌گیرم. سراغ ربا می‌روم. اگر این کار را بکنم خداوند از یک درآمد دیگر من کم می‌گذارد. ما پول حق نمی‌دهیم. امام کاظم(ع) فرمود: خدا یک کاری می‌کند که دو برابر آن حق را در راه باطل خرج کنی. مثلا فقیری را می‌بینی. می‌دانی که او فقیر است. می‌خواهی پنجاه تومان به او بدهی اما می‌گویی: نمی‌خواهد. امام کاظم(ع) فرمود: حالا که پنجاه تومان حق را ندادی، خدا یک برنامه برای تو پیش می‌آورد که صد تومان در راه باطل می‌دهی. مساله زکات شوخی نیست.
همیشه نماز و زکات با هم هستند. لقمان به پسر خود گفت: یا بنی! نماز بخوان و امر به معروف کن. می‌گوید: نماز بخوان و از زکات حرفی نزده است. پس معلوم می‌شود که پسر پول ندارد که زکات بدهد. برای همین از زکات حرفی نزده است. جالب این است که می‌گوید: بچه هم نماز بخواند و هم امر به معروف کند. بعضی از افراد می‌گویند: بچه نباید حرف بزند. گاهی وقت‌ها حرف بچه‌های کوچک از حرف بزرگترها بهتر است. امام جواد نه ساله بود که امام شد. امام زمان سه ساله بود که به درجه‌ی امامت رسید. حرف کیلویی نیست. رادیو باید سالم باشد. گاهی یک رادیوی کوچک هفت تا موج می‌گیرد. گاهی هم یک رادیوی بزرگ موج تهران را نمی‌گیرد.
6- فواید دادن زکات و آفات ندادن زکات
زکات برکاتی دارد. قرآن می‌گوید: «لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاهَ وَ آتَیْتُمُ الزَّکاهَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلی‌ وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» (مائده/12) اگر شما به نماز و روزه پایبند باشید، من گناهان شما را می‌بخشم.
بحمدالله امسال با لطف خداوند حرکت‌هایی شد. بسیاری از ائمه جمعه با مسئولین کمیته امداد و جهاد یک برنامه ریزی‌هایی کردند و ستادهای زکات تشکیل شد. بخشی از مردم شریف ایلام پارسال زکات دادند. امسال فروش گندم آنها بیش از دو برابر شد. خدا جبران می‌کند. قرآن می‌گوید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» (اعراف/96) اگر مردم اهل ایمان و تقوا باشند، ما برکات را از آسمان و زمین بر آنها نازل می‌کنیم. پیامبر(ص) فرمودند: «لَمْ یُمْنَعِ الزَّکَاهُ إِلَّا مُنِعَ الْقَطْرُ مِنَ السَّمَاءِ» (بحارالأنوار/ ج‌88/ ص‌337) اگر مردم زکات ندهند، خداوند باران رحمتش را بر آنان قطع می‌کند. آقا ریش شما دست خداست. نمی‌توانید گردن کلفتی کنید.
امام صادق(ع) فرمود: «إِذَا مُنِعَتِ الزَّکَاهُ ظَهَرَتِ الْحَاجَهُ» (کافی/ ج‌2/ ص‌448) اگر زکات ندهی، کاسه‌ی چه کنم، چه کنم به دست تو می‌دهیم. گناه کسی که زکات نمی‌دهد مثل گناه کسی است که به کفار اسلحه بفروشد. اگر شما به آمریکا و اسرائیل اسلحه بفروشید، خیلی گناه می‌کنید. کسی که زکات ندهد گناهش این است. امیرالمومنین علی(ع) فرمود: «الْمَاعُونُ الزَّکَاهُ الْمَفْرُوضَهُ وَ مَانِعُ الزَّکَاهِ کَآکِلِ الرِّبَا وَ مَنْ لَمْ یُزَکِّ مَالَهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» (دعائم‌الإسلام/ ج‌1/ ص‌247) اگر آدم زکات ندهد، انگار ربا خورده است. حدیث داریم اگر کسی زکات ندهد، لحظه‌ی مردن به او می‌گویند: تو مسلمان هستی ولی حق نداری مسلمان بمیری. یا باید یهود از دنیا بروی یا با دین مسیح بمیری. تو نباید به دین محمد از دنیا بروی.
اگر زکات مال خود را بدهیم، خدا بر برکت مال ما می‌افزاید. اگر زن بگوید: من نمی‌خواهم به بچه‌ی خود شیر بدهم، بچه از گرسنگی می‌میرد. بگذار بچه‌ات شیر بخورد و سیر شود. خدا خودش دوباره شیر زیادی به تو می‌دهد. یکی ازمسئولین مهم فلسطین می‌گفت: آمار گرفته‌ایم که بیشتر زنان فلسطین فرزند پسر به دنیا می‌آورند. یعنی به ازای یک شهید، یک نوزاد پسر به دنیا می‌آید. خدا جبار است. جبار به معنی جبران کننده است. قرآن می‌گوید: «فَهُوَ یُخْلِفُهُ» (سبأ/39) یعنی تو بده من جای آن را پر می‌کنم. مگر نه این است که شما یک دانه در زمین می‌کارید و در عوض یک خوشه می‌گیرید. خدای ما یک هسته خرما را می‌گیرد و یک نخل خرما می‌دهد. خدای ما یک قطره اسپرم و تخمک را می‌گیرد و یک انسان به وجود می‌آورد. آن وقت باز هم به قدرت او شک می‌کنید. ما باید زکات مال خود را بدهیم. آن زمانی را به یاد بیاورید که ناموس ما زیر دست پزشک هندی معالجه می‌شد. این ارزش دارد که ما زکات بدهیم و ناموس خود را از زیر دست پزشک اجنبی بیرون بیاوریم. آنقدر آدم‌های خوش استعداد هستند که چون کتاب گران است، نمی‌توانند کتاب بخوانند. ما بیاییم پنج هزار تومان کتاب بخریم و به بچه‌ها بگوییم: این کتاب‌ها را بخوانید. کمک کنیم تا مملکت ما خوب شود.
مملکت ما نخ‌ها و زنجیرهای زیادی را پاره کرده است. ما اسیر بودیم. صد‌ها زنجیر به مملکت ما متصل بود. هر زنجیری دست یک کشور بود. هر چند ماه یک بار یکی از این زنجیرها پاره می‌شد. یکی از راه‌های پاره کردن این زنجیرها این است که خودمان به فکر همدیگر باشیم. کسی که زکات نمی‌دهد رحم ندارد. اگر کسی به دیگری رحم نکند، مورد رحمت قرار نمی‌گیرد. امروز یکی از نمایندگان مجلس به من تلفن کرد و گفت: در سودان یک جلسه‌ای برای زکات گرفته شده است. من خیلی خوشحال شدم. من به مالزی به خانه‌ی یکی از سفیران رفتم. گفتم: عجب خانه‌ای است! گفت: اینجا برای جمهوری اسلامی است. گفتم: جمهوری اسلامی چنین ساختمانی در کشور مالزی دارد؟ گفت: اینجا دارالزکات بوده است. گفتم: دارالزکات چیست؟ فهمیدم که مسلمانان آنجا خیلی به مسئله‌ی زکات اهمیت می‌دهند. یعنی آنها مثل نماز جمعه و نماز عیدی که ما می‌خوانیم، در صف می‌ایستند و زکات می‌دهند. پولداران کشور ما باید زکات بدهند. دختر و پسر باید نماز بخوانند. همینطور که جبهه‌ها را پر کردیم، همه با هم متحد باشیم و زکات را بدهیم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment