موضوع: زکات در اسلام
تاریخ پخش: 24/09/80
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث امروز ما، راجع به آیاتی است که درباره کمک به محرومین است، حالا در قالب خمس، زکات، زکات فطره و… یک طرح قشنگی هست که از قدیم در ذهن من است که آن را هم مطرح میکنم.
1- کمک و انفاق به دیگران
در این 25 دقیقه نکات لطیفی را راجع به زکات میخواهم بگویم. منتها شما ممکن است بگویید ما دبیرستانی هستیم یا دانشجو هستیم پول نداریم. ولی بهر حال آنها که پای تلویزیون هستند دارند و بعد هم آدمی که میخواهد کمک کند از نوجوانی پیداست. دو تا کارد دارد یکی را میدهد بغل دستیاش. میخواهد کت و شلوار بخرد به باباش میگوید آقا جان یک کت و شلوار ارزانتری تهیه کن پولش تا یک همشاگردی دارم یک هم دانشگاهی، بگذار او هم عیدی لباس نو بپوشد. آدمهایی که جوهر کمک کردن دارند، حتی اگر فقیر هم هستند، این کار را میکنند.
در هیچ کتاب دینی، یعنی در غیر کتابهای دینی، شاید کمک به مردم به اندازه کتابهای دینی عنایت بهش نشده. حدود هفتاد بار در قرآن بحث «أَنْفِقُوا» (بقره/195)، «یُنْفِقُونَ» (بقره/3) با تعبیرهای مختلف، حدود هفتاد بار توی قرآن سفارش شده که به افراد ضعیف کمک کنید.
امامان ما گاهی همه اموالشان را به فقرا میدادند. گاهی نصف اموالشان را به فقرا میدادند.
واجب شده بر ما که خمس بدهیم. یعنی یک پنجم درآمد را، بعد از این که هزینهمان خرج شد، بدهیم. زکات نساب دارد که مثلاً گندم چقدر، گوسفند، چقدر، شتر چه جور، اینها توی رساله هست. به هر حال کمک باید بکنیم و کمک کردن هم واجب است.
2- زکات در قرآن
در قرآن 32 بار کلمه زکات آمده است. 27 بار زکات و نماز کنار هم آمدهاند. «أَقامُوا الصَّلاهَ» (بقره/277) «وَ آتَوُا الزَّکاه» (بقره/277َ) «یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ» (مائده/55) زکات العلم مشهور است. آدمی که سواد دارد پول ندارد، باید این سوادش را به دیگران بگوید. زکات سواد را هم باید بگوید. اگر کسی تلفنش نفوذ دارد باید از تلفنش برای کمک به محرومین استفاده کند. کمک به محرومین غیر از پارتی بازی است.
یک وقت میگویند آقا ایشان فقیر است توی بیمارستان پول ازش نگیرید. یک وقت میگوید آقا، ایشان برادر بنده است پول ازش نگیرید. اگر گفتی برادر بنده است پارتی بازی است. اگر گفتی چون فقیر است ازش پول نگیرید این کمک است. پارتی بازی غیر از کمک است.
برکات این کار چی میشود؟ من برای این که، یک مقدار راجع به برکت صحبت کنم: سوره توبه آیه 60، یک آیه هست من برایتان بگویم. اول قبل از این که آیه مطرح شود یک قصهای را برایتان بگویم.
موضوع بحث امروز ما کمک به درماندگان است، گاهی هم طرف فقیر نیست، پولدار است. امروز بی پول است امروز باید کمکش کرد. آدم حسابی است یعنی از نظر مالی حسابی است. فقرا حسابیاند، یعنی مال حسابی دارد. ولی الآن نیاز دارد. ما مدرسه که میرفتیم تقسیم میخواستند یادمان بدهند، میگفتند مقسوم، مقسوم علیه و خارج قسمت را پیدا کنید. بعد میخواستند یادم بدهند که اگر خواستی ببینی تقسیمت درست است یا نه، میگفتند اگر این دو را ضرب کنید میشود صد. منتها استاد چه میکرد؟ استاد میگفت صد تقسیم بر پنج، بعد به ما میگفت خارج قسمتش را خودتان پیدا کنید.
در قرآن یک آیه داریم، مقسومش را گفته، مقسوم علیه را گفته، به مردم گفته خارج قسمتش را خودتان پیدا کنید.
«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ وَ الْعامِلینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمینَ وَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبیل» (توبه/60)
یک بار دیگر بخوانید اینجا هشت تا باید باشد هفت تا است، یکی کم است. آیه 60 سوره توبه است. این آیه است. «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ» یعنی زکات، به صدقه میگویند صدقه. چون صدقه از صدق است. صدق یعنی چه؟ راست گفتن صدقه دادن یعنی اگر راست میگوید که ایمان و آخرت دارد، به فکر فقرا باشد.
3- معنای صدقه
به مهریه خانمها میگویند صداق. چون داماد به عروس میگوید من تو را دوست دارم. میگوید اگر دوست داری بده ببینم. یعنی اگر پنجاه تا سکه داد معلوم میشود. ده تا سکه، سی تا سکه، کمتر بیشتر، اگر داد معلوم میشود در خواستگاری از دختر صداقت دارد ولذا به مهریه میگویند صداق، چون مهریه نشانه صداقت داماد است.
آدم هم که میگوید به خدا ایمان دارم نشانه صداقتش این است که اگر به خدا ایمان دارد به فقرا کمک کند. کمک کن خدا قیامت جزا به تو میدهد. اگر ایمان به قیامت داری امروز بده، فردا بگیر.
4- مصرف زکات
«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ»، «انما» یعنی فقط. صدقه را بگیر وتقسیم بر هشت گروه کن. فقرا. صدقه مقسوم است، مقسوم علیه. فقرا، مساکین، مساکین فقرای خیلی دلخراش را میگویند که از بی پولی رفته توی خانهاش نشسته. در جلسههای قبل گفتم مسکین و مسکن یکی است. مسکن یعنی خانه، مسکین به فقیری میگویند که میرود در خانهاش مینشیند. از بی پولی بیرون نمیآید.
«وَ الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ»، عاملین کارمند. این کارمند که میگویم کارمندهای دولت نیست، کارمندهای زکاتند.
بالاخره یک عده که میروند در بخش و شهر و روستا، از پولدارها میگیرند، در خزینه جمع میکنند بعد فقرا را شناسایی میکنند به فقرا تقسیم میکنند. این کسی که عمرش را گذاشته روی جذب و حفظ و تقسیم. این هم باید خرجیاش از یک جایی تأمین شود.
من اگر صبح تا شام با موتور گازی و ماشین رفتم بیت المال را جمع کردم، مالیات گرفتم، حفظ کردم با فقرا تقسیم کردم، خب من هم خرجی دارم. کارمندانی که مسئول جمع و تقسیم زکاتند.
«الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ» یعنی پول بدهید دلها را جذب کنید. افرادی هستند بی اعتنا هستند. مثل آدمی که سوغاتی میآورد برای یک کسی دل او را جذب میکند.
مسلمانها برای جذب دلها باید یک منطقهای را مثلاً آباد کنید. زکات مثلاً فرض کنید که کشورهای پیشرفته این است که به کشورهای فقیر کمک کند. مثل زکاتی که الآن آمریکا به افغانستان میدهد. زکات میدهد هرچه بمب دارد… خب این زکات سیمای غرب است. البته خوب شد که بد شد تو تلخیها شیرینی هم هست. بمباران افغانستان تلخ است، خیلی هم تلخ است. اما توی همین تلخی شیرینیاش این است که نسل ما سیمای غرب را بفهمند که کی هستند.
تکنولوژی بدون تقوا آخرش چی میشود؟ این شیرین است که آدم بفهمد که علم بدون دین چی میشود. برای جذب دلها به فقرا کمک کنید. آزادی بردهها. بردهها را بخرید، آزاد کنید. ورشکسته، آقایانی که ورشکستهاند مثل ماشینی است که پیچ و مهرهاش روغن میخواهد. یک خرده روغن بزنی راه میافتد.
هنر دارد، مخ دارد، تجربه دارد، منتها، انبارش سوخته است. مزرعهاش آفت گرفته. قناتش خشک شده، ماشینش چپه شده. خب این آدم حسابی است منتهی نیست شده بابا، پولش بدهید، راهش بیاندازید. آدم ورشکسته، در راه خدا، کتابخانه، پل، جهیزیه، داماد کردن، خوابگاه دانشجویی، خوابگاه طلبگی، دوا و درمان. در راه مانده. مسافرینی که در بلا گیر میکنند. پس زکات بگیرید به این چند گروه بدهید.
خارج قسمتش را ما باید امروز تهیه کنیم. توی این چند دقیقه من میخواهم خارج قسمت این را بیابم. اول در اینجا چند تا بحث است. یکی این که اسلام گفته زکات بدهید یعنی حتماً باید در جامعه طبقات باشد. یک طبقه پولدار، یک طبقه فقیر. این چه دینی است که میگوید یک طبقه بدهند، یک طبقه بگیرند، همیشه پولدار و فقیر باشد؟ ما بخواهیم یا نخواهیم این دو طبقه هست. دست من هم نیست. بله بعضی جاها دست من است میگویم آقا کوپنی است. هر کسی سهمیه دارد تولید کنترل میشود. یکجایی را میشود کنترل کرد. اما یک جای را نمیشود کنترل کرد. اصلاً دست ما نیست. کسی مال کسی را ندزدیده، من و شما میرویم کنار رودخانه تور میاندازیم. تور را بالا میکشیم یک تور دو تا ماهی رفته گرفته، یک تور صد تا ماهی. خب این یکی که صد تا گرفته پولدار شده. هیچ قراردادی با ماهیها، دریا، اقیانوس ندارد، توطئهای، استثماری، استعماری، رشوهای، پارتی بازی، حضرت عباسی هیچ چیزی هم نبوده.
کشاورزی میکند. این منطقه بارندگی میشود پر درآمد است. آن منطقه آفت میآید کم درآمد است. یعنی حوادث طبیعی جوری است که گاهی یکی پولدار میشود یکی فقیر. منتهی ما باید چه بکنیم؟ ما باید به فقیر بگوییم صبر کن. از پولدار هم مالیات بگیریم به او بدهیم. حالا اگر ما زکات را گرفتیم و به مساکین دادیم، در جامعه یک تعادلی پیدا میشود. تعادل. یعنی از پولدار میگیریم به کم درآمدها میدهیم. خارج میشود تعادل.
کارمندی که عمرش را برای گرفتن زکات گذاشته، حفظ زکات و تقسیم. خب این هم باید زندگیاش تأمین بشود. اینها را باید تشویق کنیم. این میشود مشوق. تشویق کنیم کارگران زندگیشان تأمین شود. همیشه در جامعه یک مشت آدمهای محروم هستند که ما اگر بتوانیم اینها را تأمین کنیم، اینها را جذب میکنیم.
خب حزب اللهیها برای امام حسین بیشتر سینه میزنند. البته عاشورا را خیلی قبول داریم. واقعه خیلی مهمی است که برای هیچ امامی نبوده است. «لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه» (بحارالانوار/ج45/ص218) هیچ چیزش مثل عاشورا نیست. همین دیگهای پلویی که عاشورا، بار است. اگر همین دیگهای پلو کمرنگ شود، ممکن است عزاداری هم کمرنگ شود. بالاخره از مسأله دیگ پلو، غافل نشویم. آدم اگر بریز و بپاش کند میتواند افرادی را جذب کند.
ببینید در دنیا همیشه جنگ بوده، حالا حق یا ناحق. توی جنگ هم یکی پیروز میشود. اونی که پیروز میشود یک عده را میگیرد.
5- شیوههای برخورد با دشمن
این شکست خوردهها را چهار تا طرح میگویم شما رأی بدهید.
1- حالا که پیروز شدهاید همه شکست خوردهها را بکشید. آیا درست است؟
2- حالا که پیروز شدهاید همه را آزادشان کنید. این هم غلط است چون این آمده من را بکشد حالا من پیروز شدهام اگر آزادش کنم میرود شمشیرش را تیز میکند دو مرتبه به سراغ جان من میآید. از دم بکشیم. غلط، از دم آزاد کنیم. غلط، بهترین راه این است که اینها را تقسیم کنیم. به اسم برده، مثلاً پنج هزار تا گرفتهایم به اسم اسیر، تو برو خانه اینها، اینها را تقسیم کنیم. یکی که خرج اینها بین خانهها تقسیم میشود. دوم از نیروی اینها برای، نجاری، بقالی و… کار کشیده میشود. سوم هر کسی زندگی اسلامی را میبیند مسلمان میشود. چهارم به مسلمان میگوید اگر روزه خوردی یک برده باید آزاد کنی.
یعنی در احکام اسلام یک قوانینی میگنجانیم که به هر مناسبتی یک برده آزاد کند. این بهترین طرح است چون از دم بکشیم غلط است. از دم آزاد کنیم غلط است. بهترین راه این است که در اردوگاه جایشان بدهیم. آن هم درست نیست، چون باید یک مشت آدم حزب اللهی خرج یک مشت کافر را بدهند، که میخواسته ما را بکشند. حالا نتوانستهاند بکشند ولی من که مسلمانم باید خرج او را بدهم. بهترین راه این است که اینها را تقسیم نیرو کنیم. اینها زندگی مسلمانها را ببینند خیلی هاشان مسلمان میشوند. بعد هم به مسلمانها میگویند اگر خلافی کردید، یکی از این بردهها را آزاد کنید. پس نتیجهاش این است که بردهها را آزاد میکنیم.
خارج قسمت این هم میشود آزاد، امروز چی؟ فقه را هر کسی باید برود از مرجعش تقلید کند. من الآن فقه نمیگویم. شاید میگویم. الآن اینها که توی زندان اسیرند، بخاطر این که چک و سفته، یک مقدار بدهکار است و رفته زندان. از زکات بدهیم، این زندانیها را آزاد کنیم.
برده نیست ولی زندانی هست. ورشکسته، بابا یک آدم پر جنب و جوشی بوده است امروز از کار افتاده، اینها را به حرکت درآورید. در راه خدا کتابخانه، زایشگاه، خوابگاه، خدمات، مردم، در راه مانده. آبرو داشته توی کشورش، توی شهرش، الآن وسط خیابان فلج شده، تو راه مانده فوری آبرویش را حفظ کنید.
نگذارید یک کسی که عزیز زندگی کرده، حالا یک حادثه رخ داده، فلج شده آبرویش را آبرومند حفظ کنید. اینها همه خارج قسمت است.
آقایانی که دیر پای تلویزیون آمدهاند میگویند قرائتی امشب چه میگوید؟
موضوع بحث کمک است. من هم معلم قرآنم. آیه 59 و 60 سوره توبه را میگویم که در این آیه یک مقسوم دارد یک مقسوم علیه، اصولاً تقسیمات دبیر ریاضی هم، معلم ریاضی امسال هم میگوید خارج قسمتش را پیدا کنید. مقسوم این است: «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ» زکات را بگیرید بر هشت قسمت کنید بعد خارج قسمتش باید ببینی چه میشود.
اگر از پردرآمدها گرفتیم و به کم درآمدها دادیم، در جامعه یک تعادل نسبی ایجاد میشود. اگر کارمند را دیدیم تشویق میکنیم، اگر به افرادی دادیم محبوبیت پیدا میکنیم. بردهها را آزاد میکنیم. نیروهای ورشکسته و فلج را به حرکت در میآوریم. با ساختن کتابخانه و سد و پل خدمات انجام میدهیم. مسافرینی که آبرویش در معرض خطر است آبرویش را حفظ میکنیم. این خارج قسمتش است. آنوقت اگر گفتند آقا اسلام چه میگوید؟ سیمای یک حکومت اسلامی چیست؟ میگوییم حکومت اسلامی این است که حکومتی که تعادل دارد، تشویق نیروها باشد، محبوبیت در دنیا داشته باشد، گرفتارانش را آزاد کند. نیروهای فلجش را به راه بیاندازد، به دیگران خدمات ارائه بدهد، آبروی نیروهایش را حفظ کند. این سیمای یک حکومت اسلامی است.
«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ» مقسوم «لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ» مقسوم علیه، خارج قسمتش این میشود و این نقش زکات است. حیف که زکات از بین رفت. هرکسی سه کیلو گندم زکات فطره میدهد. همین زکات فطره یکجا جمع میشود خیلی گره باز میشود. نماز بیزکات قبول نیست. این که میگویند نماز و زکات با هم است، یعنی هیچ زنی با یک گوشواره عروسی نمیرود. باید دو تایش باشد. هیچ قطاری روی یک ریل نمیرود باید دو تا باشد. بعضی چیزها جفت، جفت است. دین ما نماز و زکاتش با هم است.
6- برخورد پیامبر با کسانی که زکات نمیدادند
یک روز پیغمبر د مسجد گفت (قم) پا شو برو بیرون. قم، قم، یعنی پاشو پاشو برو بیرون، گفته یا رسول الله چرا اینها را از مسجد بیرونشان کردی، گفت نماز میخوانند به فقرا کمک نمیکنند. زکات واجب است. این که میگویند گنبد اسلام روی پنج پایه است،
«بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ» (کافی/ج2/ص18) یکیاش زکات است. بعضی جنگها برای این است که مردم زکات نمیدادند. زکات مسأله واجب است.
چرا در جمهوری اسلامی، واقعاً برای من مشکل شده، یعنی من خودم که آخوندم دارم شک میکنم، چرا کسی راجع به زکات حرف نمیزند، این سؤال برای من باقی است.
آیا زکات در قرآن نیست؟ چرا 32 تا آیه، 32 تا آیه درباره زکات است. جالب این است که کلمه برکات هم 32 تا است. یعنی قرآن 32 بار گفته زکات 32 بار هم گفته برکات. معلوم میشود زکات مساوی است با برکت. فکر نکنید اگر خمس دادید کم میشود. شاخه انگور را اگر قیچی کردید، بارش زیادتر میشود. انگورش بیشتر میشود. با این که یک آیه داریم که خمس بدهید آیه خمس در قرآن یکی است. آیه است که میگوید روزه بگیرید.
یک آیه گفت: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ» (بقره/183) همه مردم سی روز، روزه میگیرند. یک آیه میگوید روزه بگیرید همه امت روزه میگیرند. یک آیه میگوید خمس بدهید همه میدهند، یک آیه میگوید «لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ» (آلعمران/197) همه حج میروند. اما 32 تا آیه میگوید زکات، آب، از آب تکان نمیخورد انگار زکات جزء دین نیست.
امام صادق فرمود هرجا آتش گرفت، سیل، زلزله میشود، هر جا هر چی تلف شد، معلوم میشود مردم زکات ندادهاند. یک حدیث و دو حدیث و سه حدیث نیست. تعبیرها مختلف است. یکجا میگوید: «مَا تَلِفَ مَالٌ فِی بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا بِمَنْعِ الزَّکَاهِ» (بحارالانوار/ج93/ص20) یعنی مالی تلف نشد مگر با ترک زکات. یکجا گفته «مَا هَلَکَ مَالٌ» (مستدرکالوسائل/ ج7/ص22) یک جا گفته «مَا ضَاعَ مَالٌ» (کافی/ج3/ص505)
هر جا چیزی ضایع شد، هر جا چیزی هلاک شد، هر جا چیزی تلف شد تعبیرهای روایت زیاد است.
امام صادق فرمود: هرکجا چیزی سوخت و درگرفت، سیل و زلزله، هر حادثه تلخی رخ داد، مالتان آتش گرفت، معلوم میشود که زکات ندادهاید. یا خمس ندادهاید. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها» (شمس/9) تزکیه نفس، نماز عید فطر، کنارش سه کیلو گندم، که داریم شرط قبولی روزه همین زکاه فطره است. زکات مال، هر که گندم دارد، گوسفند دارد، زکات بدهیم باران رحمت نازل میشود. حدیث داریم اگر زکات ندهید باران قطع میشود. خشکسالی میشود.
یک همچین دینی داریم. آنوقت دینی که سی و دو تا آیه زکات دارد، را مطرح نکنیم بعد برای قلم و کاغذ و دفتر میآییم جشن عاطفهها و خیمه میزنیم، به هر حال کار بدی نیست خوب است ولی بابا، ما یک بچه طبیعی داشتیم آدمی که بچه طبیعی دارد چرا عروسک را… بابا تو بک بچه زنده داری، ما بچه خودمان را که زکات است خفه میکنیم، بعد جشن عاطفهها راه میاندازیم. اسمش را نمیبرم، میترسم آبرویش بریزد، یکی از استانها وارد استان که میشوی، یک فلکه دارد چهار تا درخت خرمای آهنی کاشتهاند. آنجا مرکز خرماستها! ولی درختهای خرمای طبیعی را اره کردهاند. چهار تا درخت خرمای آهنی درست کردهاند. صبح به صبح یکی با شلنگ آبش میدهد.
من خیلی خندهام گرفت که استانی مرکز خرماست، درخت خرمای طبیعی را اره کردهاند آهنی میکارند صبحها هم ابش میدهند. حالا ما سی و دو تا آیه زکات را رویش تبلیغ نمیکنیم. میآییم جشن عاطفهها ترتیب میدهیم. جشن عاطفهها کار خوبی است، از کارهای خوبی که صدا و سیما و کمیته امداد میکنند این است. منتها میگویم چرا آن که بود از بین رفت.
خدایا به ما توفیق احیای زکات، پرداخت زکات، جمع زکات از پردرآمدها و تقسیم عادلانه زکات به طبقه محروم مرحمت فرما. آن گناهی که کردیم که اموالی تلف شد با سیل و زلزله و یا کمبود آب باران، آن گناهی که باعث کمبودها هست از ما ببخش و بیامرز.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»