موضوع: رهبری در قرآن
تاریخ پخش:14/6/58
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته و لعنته الله علی اعدائهم اجمعین من الان إلی قیام یوم الدین.
بحثی که اینجا برای برادران دارم درباره رهبری در قرآن است. آیاتی که در این زمینه است را مینویسم. مقام رهبری پس از آزمایشاتی است، حدیثی داریم که خداوند ابراهیم (ع) را چند نوع آزمایش میکند، مثلاً میگوید مخالفین تو بنا دارند که آتشی برافروزند و تو را در آتش اندازند حاضری؟ میگوید بله در راه تو به استقبال خطر میروم، این امتحان قبول میشود یک مقام میگیرد، باز یک امتحان دوم، از زن بگذر، از بچه بگذر، هر امتحانی خدا از ابراهیم میکند و قبول میشود یک مقامی به او میدهد.
1- مقام امامت از طرف خداست
آخرین مقام، مقام رهبری است، که این آیه را بد نیست که بلد باشید «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» (بقره/124) من تو را امام مردم قرار دادم، بیخودی نیست چون تو از امتحانات موفق بیرون آمدی من تو را امام قرار میدهم.
پس مقام امامت از طرف خداست «إنی» اول به انبیاء داده میشود بعد از انبیاء به نمایندگان بعد از خودشان، منتهی خداوند حکیم است و معنای حکیم این است که کار نابجا نمیکند، امامت را به هر کسی نمیدهد ابراهیم وقتی مقام امامت را گرفت گفت «وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» (بقره/124) یعنی خدایا این مقام امامتی که بعد از چند امتحان به من دادی به ذریه و دودمان من هم بده، خدا فرمود این مقام امامت نائل نمیشود به ظالمین. امامت نور چشمی نیست که حالا که مقام امامت را به ابراهیم دادیم به دودمان او هم بدهیم.
نامه رسان نامه را از اداره پست میآورد و به شما میدهد یکوقت میایستد و نامه را برای تو میخواند راهنمائی ات هم میکند، اگر مقام رهبری را کسی نداشته باشد و فقط نبّی باشد باید مطلب را به مردم بگوید دیگر نظارت لازم نیست، ولی پیغمبر ما هم نبی بود و هم امام بود.
2- ویژگیهای رهبری نظامی در قرآن
برای رهبری نظامی در قرآن دو تا وصف شده است، یکی شناخت تاکتیک و یکی قدرت بدنی خوب، که بتواند طرح بدهد و خوب بتواند طرح را پیاده کند. گروهی از انقلابیون آمدند نزد پیامبرشان و گفتند ما برای اینکه از شر ستمگران نجات پیدا کنیم دست به انقلابی بزنیم منتهی تو که رهبر ما هستی یک فرمانده نظامی برای ما تعیین کن، پیغمبر هم از طرف خدا شخصی را انتخاب کرد گفتند این فامیلش است و خودش فقیر است، قرآن جواب میدهد که شما از رهبر نظامی چی میخواهید؟ شما میخواهید اقدام کنید، رهبرتان «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ» بدرستی که خدا این شخص ثالث را برای شما انتخاب کرد شما میخواهید شروع کنید این رهبر است، به رهبری او شروع کنید. خدا او را انتخاب کرده «وَزَادَهُ بَسْطَهً» و اینکه شما میگوئید این چه رهبری است مگر شما میخواهید که از او وام بگیرید؟ اگر میخواهید وام بگیرید آن کسی که میخواهد به شما وام بدهد باید پول داشته باشد، شما که نمیخواهید وام بگیرید، شما در یک مسئله نظامی رهبر میخواهید آنکه برای رهبری نظامی مطرح است را این شخص دارد «وَزَادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ» (بقره/247) خداوند هم علم او را زیاد کرده است و هم جسم او را، هم آگاه است و هم قوی، هم مغز دارد و هم بازو، هم طرح میدهد و هم مجری طرح است، هم علم دارد هم قوی است.
3- بر اساس قرآن از چه کسانی پیروی نکنیم
در قرآن یکسری گروهها را نام برده که از اینها پیروی نکنید در یکسری برنامهها گفتهاند که گوش به حرف کدام گروه ندهید و رهبری شان را قبول نکنید از آنها اطاعت نکنید.
چه کسانی را باید ملت مسلمان از آنها پیروی نکند؟ ما وقتی خط کشی را گرفتیم گفتیم آقا طبق این خط کش باید عمل کرد، معیارهای قرآن خیلی راحت است، قرآن به یکسری گفته که اینها حق ریاست ندارند، اول کسی که دارای قلب غافل است، پیرو هوی، تندرو نابجا، کسی که غافل است و کاری به مکتب الهی و رضای حق ندارد از خدا غافل است از خودش و جامعه غافل است این فراموشی در قرآن مرتب آمده است «نَسُوا اللَّهَ» خدا را فراموش میکنند «فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ» (حشر/19) گاهی بخاطر اینکه خدا را فراموش میکنند منافع خودشان را هم فراموش میکنند، جامعه و خودشان را هم فراموش میکنند. «نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ» (ص/26) کسانی که خدا را فراموش کردند جامعه و خودشان را فراموش کردند، و روز حساب را فرموش کردند، اینها حق رهبری ندارند.
«وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» (کهف/28) پیروی نکن کسی را که مستحق این است که ما قلب او را غافل کنیم، و تبعیت و پیروی میکند منتهی از هوای نفس، افراطی است، تندرو نابجا است، گاهی وقتها لازم است که انسان تندرو باشد اما در این آیه سه گروه از مقام فرمان دادن منع شده اند.
پیروی از کفار ممنوع، البته کافر و منافق ما چند نوع داریم، کفار گاهی مزاحم هستند و گاهی مزاحم نیستند، اگر مزاحم هستند «لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ» (ممتحنه/8) چون شما را از دیارتان اخراج نکردند و به شما ظلم نکردند و کاری به کار شما ندارند، شما هم نیکی کنید، اگر آنها کاری به کار شما ندارند شما هم کاری به کار آنها نداشته باشید، اما اگر کافر دارد ضربه میزند آنجا «جَاهِدْ الْکُفَّارَ» (توبه/73) شما باید بلند شوید.
منافق هم دو جور داریم یکوقت منافق بی حس و حال وارفته است، یکوقت منافق توطئه گر، اگر منافق بی حس و حال بود گرچه آنچه در زبانش میگوید در قلب او نیست منافق است، اما خطری ندارد، قرآن میگوید نسبت به اینها اُذن باشید، یعنی گوش باشید، داریم که منافقین میآمدند خدمت پیغمبر و وقت حضرت را میگرفتند به خیال خودشان میخواستند افکار پیغمبر را پر کنند، پیغمبر هرچه اینها میگفتند گوش میداد، اینها که بیرون میرفتند به خیال خودشان پیغمبر را تسلیم حرفهای خودشان کردهاند میگفتند ما رفتیم و وقت خصوصی گرفتیم و حرفهای خودمان را زدیم آیه نازل شد «وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ» میگویند هر چه به پیغمبر گفتیم شنید «قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ» (توبه/61) به آنها بگو که شنید، اما خیال نکن که تحت تاثیر شما است.
اگر منافق خطرناک شد، مثلاً مسجد میسازد برای کوبیدن مسجد، مسجد ضرار را ساخت برای اینکه مسجد پیغمبر را از بین ببرد، آن حسابش این است که باید مسجدش را خراب کرد، اگر توطئه گر بود باید با آنها جهاد کرد.
آیات زیادی داریم «فَلَا تُطِعْ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا» (فرقان/52) از کفار پیروی نکنید با اینها جهاد کنید، جهاد بزرگ، این برای کفاری است که دست به توطئه میزنند و به مسلمانها ضربه میزنند.
اصولاً مسئله رهبر و اینکه انسان الگوی ملت باشد یکی از دعاهای مومنین است «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» (فرقان/74) الان مسلمانهای ایران الگوی شدند برای باقی کشورهای اسلامی، و باقی کشورهای اسلامی باید الگو و امام بشوند برای باقی کشورهای غیر اسلامی، تا انشاءالله مقدمه برای حکومت حضرت مهدی (ع) باز بشود.
افرادی هستند بی شخصیت، افراد جفاکار، افراد مسخره کننده و سخن چین، این سری افراد را یک آیه داریم توی قرآن که میفرماید گوش به حرفشان ندهند افراد بی شخصیتی که همه اش با قسم و تظاهر به دین میخواهند جای خودشان را توی جامعه باز کنند «وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ» (قلم/10) کسی که هی اشتباه میکند و هی قسم میخورد، هر وقت یک افشاگری علیه او میشود انکار میکند با قسم، افرادی که با تظاهر خودشان را در جامعه جا میزنند باید مطرود بشوند. (مهین) یعنی بی شخصیت هستند البته مهین فارسی یعنی ماه که اسم بعضی دختر خانمهای ما هست، مهین عربی توهین و اهانت است، «هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ» (قلم/11) یعنی مسخره میکنند و طعنه میزنند و نیش میزنند اینهایی که ضربه میزنند اینها را الگو قرار ندهید «هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ» (قلم/11) نمیم یعنی کسی که سخن چینی میکند، خلاصه اینکه در این آیاتی که ما خواندیم…
رهبری آسمانی از طرف خدا تعیین میشود منتهی برنامه این است که خداوند پیغمبر را تعیین میکند پیغمبر هم امام را تعیین میکند امام هم نایب امام را با اوصافی معین میکند پس رهبری از دید اسلامی از طرف خداست.
بیخودی خدا شخصی را رهبر نمیکند وقتی میخواهد ابراهیم را رهبر قرار بدهد پس از چند آزمایش است آزمایش سنگین، رهبری به نور چشمی واگذار نمیشود، «وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ» (شعراء/151) آدمهایی که اسرافکاری میکنند پول دستشان میآید ولخرجی میکنند اینها را الگو قرار ندهید. «لَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ» (اعراف/142) مفسد را الگو قرار ندهید، افراد مفسد لیاقت ندارند که افراد جامعه از آنها پیروی کنند.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»