رزق در قرآن – 1

موضوع: رزق در قرآن – 1
تاریخ پخش: 74/11/12

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

1- رزق چیست و رازق کیست؟
بحث امروز ما بحث رزق است، رزق و روزی چیست؟ آن چیزی که انسان از آن استفاده می‌کند، رزق است، چه مالک آن باشد و چه مالک آن نباشد، شما وقتی از هوای خوب منطقه خودتان استفاده می‌کنید این هوا رزق شماست. چه بسا شما مالک دریاها و جنگل‌ها نباشید.
گاهی انسان رزق دارد ولی مالک نیست و گاهی انسان مالک است ولی رزق او نیست. در بحث رزق اول باید حساب کنیم که رازق خداوند است «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتینُ» (ذاریات/58).
1- رزاق خداوند است، همین کلمه را یاد بگیریم خیلی از مشکلات حل می‌شود، اگر بازاری‌های ما بفهمند که رزاق خداست دلشان لک نمی‌زند که ظهر ده دقیقه مغازه را ببندند و به نماز بروند. می‌گویند نه، اگر من الان نمار بروم ممکن است یک مشتری از دستم برود، و رازق من مشتری است.
نامزدی می‌آید سراغ عروس، عروس می‌گوید شغل شما چیست؟ می‌گوید یک درآمد معمولی دارم؟ عروس خانم به این معتقد نیست که رازق خدا است. نمی‌داند که گاهی ازدواج با یک درآمد کم زندکی شیرین است و گاهی افرادی درآمدهای بالایی دارند، ولی زندگی‌ آنها تلخ است، ما در انتخاب همسر، درانتخاب شغل، درانتخاب رفیق، همین را بدانیم کافی است. اگر بدانیم خدا رازق است اینقدر حرص نمی‌زنیم. هرچه قسمت ما باشد می‌رسد. کار باید کرد اما حرص نباید زد. به خاطر پول دروغ می‌گوید؛ یعنی چه؟ یعنی اینکه رازق من خداست، دروغ است. دروغ است که به من نان می‌دهد.
پدری به پسرش می‌گفت، پسر تو که می‌خواهی داماد شوی از کجا نان می‌آوری و می‌خوری؟ پسر گفت: بابا جان، رازق من خداست. »إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتینُ« به غیر از این که رزاق است، زور هم دارد، آن کسی که از ترس خرجی ازدواج نمی‌کند، یا اینکه بچه‌های ما، دانشجویان ما، باید زود ازدواج کند، سلامتی دختر و پسرهای ما 50% برای نماز است و 50% هم برای ازدواج و هر دو هم از اسلام است.
پس »إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ« (عنکبوت/45) نماز بچه‌های ما را از فحشاء و منکر حفظ می‌کند.
2- «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ» (کافی/ ج 5/ ص 328)
امام صادق(ع) می‌فرماید: ازدواج کنید 50% گناهان را کم می‌کند. راه طبیعی، این است، اخیراً من در هر دانشگاهی رفتم، گفتم ازدواج نیمه مستقل بکنید، عقد دایم کنید، منتها ادامه تحصیل دختر خانه پدرش باشد، و پسر هم خانه پدرش، گاهی هم با هم باشند.
و تشکیل زندگی هم بعد از اتمام درس، هیچ اشکالی ندارد. این هم پسر را بیمه می‌کند و هم دختر را و هم پسر و هم دختر فکرشان متمرکز می‌شود. گناه نمی‌شود. راه طبیعی سالم‌تر از این نیست، خداوند رزاق است. خداوند به من پسر نداده، اما دخترهایم را که شوهر دادم همه ازدواج نیمه مستقل داشته‌اند. سلامتی دخترها و پسرها در این است.
خداوند رزاق است و قدرتش هم قوی است.
2- رازق اوست
کم و کیف رزق دست خداست. »إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ« (اسراء/30) قرآن می‌گوید، خوب، حالا چرا خدا به همه یک جور نمی‌دهد؟ اگر خدا به همه یک جور بدهد زندگی از هم می‌پاشد، باید به هر کسی یک مدل بدهد یکی حافظه‌اش بیشتر است یکی خطش خوب است شما اگر انگشت هایت یک جور باشد همه کارها را نمی‌توانی بکنی، بسیاری از کارها معطل می‌ماند، تفاوت باید باشد، تبعیض بی عدالتی است.
3- چرا خداوند گاهی می‌گیرد و گاهی می‌دهد
خداوند، گشایش می‌دهد، می‌گیرد، و این برای امتحان است. گاهی برای امتحان و گاهی برای عملکرد خودمان است. حالا اگر به قدری فراوانی باشد که همه مردم همه چیزها را داشته باشند قرآن در این جا جواب می‌دهد »وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبیرٌ بَصیرٌ« (شوری/27) اگر توسعه به همه مردم بدهد اگر همه بی نیاز شویم گردن کلفتی می‌کنیم. طغیان پیش می‌آید. تغییر در روزی گاهی به خاطر آزمایش، گاهی هم به خاطر عملکرد، خداوند می‌فرماید: »فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ« (فجر/15) وقتی به انسان می‌دهیم می‌گوید خدا به ما رو کرده به ما کرامت داده. امسال خوب سالی بود. »وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ« (فجر/16) وقتی به او نمی‌دهیم می‌گوید خدا به ما اهانت کرده »کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ« (فجر/17) می‌گوید ما به تو دادیم، اما تو به یتیم ندادی، به تو دادیم اما تو زکات ندادی سال بعد آفت زد. ندادی از تو گرفتیم به یتیم احترام نکردی از تو گرفتیم.
»وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْکینِ« (فجر/18) به مسکین طعام ندادی اما سر سفره شما چند رنگ افطاری بود ولی مردم سر سفره‌شان سیب زمینی هم نداشتند که افطار کنند. با چای افطار کردند. »وَ تَأْکُلُونَ التُّراثَ أَکْلاً لَمًّا« (فجر/19) ارث که به تو رسید هپ هپ خوردی، اصلاً حساب نکردی که این وارث وصیتی دارد یا نه، نذری، بدهی، همینطور اموالش را خوردی. »وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا« (فجر/20) حرص تو را فرا گرفت و ما هم فتیله مال تو را پائین کشیدیم.
چرا خدا بعضی مواقع چیزهایی که می‌دهد را می‌گیرد؟ 1- به یتیم نمی‌رسیم، 2- به فقرا نمی‌رسیم، 3- مال مرده را بدون تحقیق یک جا می‌گیریم، 4- حرص می‌گیرد.
و بعضی وقتها می‌گوید: می‌خواهم امتحانت کنم »وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ« (بقره/155) از تو می‌گیریم تا ببینیم تو چه کار می‌کنی؟ صبر می‌کنی یا اینکه فریاد می‌کشی؟
مردم در برابر حوادث چهار دسته هستند: 1- جیغ می‌زنند 2- صبر می‌کنند 3- داوطلب‌اند 4- شکر‌ می‌کنند.
مردم در حوادث چهار گروهند
عده‌ای در برابر حوادث جیغ می‌زنند. قرآن می‌فرماید: »إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً« (معارج/20) عده ‌ای در برابر حوادثی و بشر الصابرین صبر می‌کنند، عده‌ای اصلاً سراغ مشکلات می‌روند. همیشه کارهای سخت را می‌خواهند همیشه خط اول هستند. مثل پیاز روی پیاز سه نفر دندان می‌گذارند، بچه که دندان روی پیاز می‌گذارد جیغ می‌زند. آدم بزرگ صبر می‌کند، اما بزرگتر که می‌شود پول می‌دهد و پیاز می‌خرد خداوند ضامن رزق است سنتها را مستحب است و دستور خدارا انجام دهیم.
دو تا سنت داریم یکی سنتی که خدا بر ما واجب کرده مثلاً قربانی کردن در عید قربان سنت است یک سنتی هم هست که خدا بر خودش لازم کرده یعنی شرح وظایف است. پس آئین نامه‌هایی که برای ما است. قرآن و حدیث است آئین نامه‌ای که خدا برای خودش شرح وظایف نوشته عبارتند از:
5- خداوند ضامن روزی است
1- اینکه رزق مردم را بدهم »وَ ما مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی‌ کِتابٍ مُبینٍ« (هود/6) خدا قول داده که به افراد رزق برساند. حتی به موجوداتی که دست و پا ندارند و کم دست و پا هستند رزق می‌رساند. »وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّهٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُها وَ إِیَّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ« (عنکبوت/60) گاهی جنبنده‌ها خودشان دست و پا ندارند اما خدا رزق آنها را می‌دهد، مثل بچه‌ای که تازه به دنیا می‌آید خدا ضامن رزق است. بچه‌ای که به دنیا می‌آید فقط مکیدن بلد است. شیری که رزق است، غذایی است که همه ویتامین‌ها در آن هست. خدا به سگ‌های ولگرد روزی می‌دهد. خدا به سوسک‌های در سوراخ روزی می‌دهد خیلی زشت است که می‌گوید اگر دروغ نگویم پس از کجا بخورم، »الله یرزقها« خدا می‌رساند.
در همه جا زرنگی کارساز نیست، روایت داریم، «کَمْ مِنْ مُتْعِبٍ نَفْسَهُ مُقْتَرٍ عَلَیْهِ وَ مُقْتَصِدٍ فِی الطَّلَبِ قَدْ سَاعَدَتْهُ الْمَقَادِیرُ» (کافی/ ج 5/ ص81) بسیاری از آدم‌هایی که زرنگی می‌کنند هشتشان گرو نهشان است و بسیاری از افرادی که تیزی و زرنگی ندارند زندگیشان مرفه است. من در عمرم یک شب نان گدایی خوردم، و آن شبی بود که پنجاه تا نان روی دستم بود. بیست سالم بود طلبه نجف بودم. می‌خواستم به مکه بروم، چون با ماشین می‌خواستیم برویم و نه روز در راه بودیم به ما گفتند: سی چهال تا نان بپزید و خشک کنید و در گونی بگذارید. نانوا هم چهل پنجاه تا نان پخت و در دستمان گذاشتیم. بعد گفتم آقا یک نان هم بده امشب بخوریم، بعد از اینکه اینطوری گفتم از گفتن خودم پشیمان شدم، رفتم در اتاقم خشک کنم اتاق کوچک بود همه را پهن کردم و رفتم اتاق بغلی یکی دو ساعت بعد رفتم دیدم سفره نان نیست. رفتم برنج بپزم دیدم روغن ندارم رفتم بخوابم دیدم گرسنه هستم، رفتم دیدم همه حجره‌ها خاموش است، طلبه‌ها خواب هستند، فقط سه تا حجره روشن بود، رفتم گفتم آقا شما توی سفره‌تان نان دارید، گفت نه، خلاصه چند تا حجره گدایی کردم، باز هم سیر نشدم، نهنگ در اقیانوس حیوان‌های دریا را می‌گیرد و می‌خورد. آشغال‌ها و جرم‌هایش می‌رود لای دندانش، می‌خواد مسواک کند، نهنگ دهانش را باز می‌کند پرنده‌ای در هوا است اندازه کبوتر دو تا شاخ دارد، این پرنده در دهان نهنگ می‌نشیند و آشغال‌های دهان نهنگ را می‌خورد. خداوند رزق پرنده را لای دندان نهنگ در اقیانوس قرار داده آن وقت ما می‌گوئیم اگر ظهر مغازه را ببندیم مشتری می‌رود.
خدا رحمت کند همه اموات را، پدر من پنجاه سال در بازار کاشان، وقت نماز مغازه‌اش رابست مگر ما گرسنگی خوردیم یازده تا بچه هم داشت. همه آنها هم سیر شدند.
حیف خدایی که روزی پرنده را لا بلای دندان پرنده قرار می‌دهد آن وقت شما…
در شکم مادر چه کسی به یاد ما بود، فقط خدا یاد ما بود. کجا خدا ما را رها کرده که ما شک می‌کنیم.
دهه فجر است، تمام قدرت‌ها خواستند که شاه بماند، و شاه به آن قدرت‌ها دل بست، و هیچ کاری نکردند.
و امام به احدی دل نبست و ماند، این انقلاب ما، این دهه فجر ما، این الطاف ما، همه‌اش از آن است.
خدایا به آبروی محمد و آل محمد ایمان ما را به خودت روز به روز زیاد بفرما.
خدایا رزق حلال نصیب ما و نسل ما بفرما. البته وقتی می‌گویم رزق، همه‌اش به دنبال نخود و لپه نگردید. بعضی رزقها رزق معنوی است، «وَ ارْزُقْنِی عِلْماً نَافِعاً» علم هم رزق است حج هم رزق است.
خدایا رزق مادی و معنوی را بر ما سرازیر و ما را بی نیاز و خودکفا و ما را وابسته به خودت قرار بده.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment