رابطه نماز و مهدویت

موضوع: رابطه نماز و مهدویت
تاریخ پخش: 02/11/99
1- انتظار فرج، هم‌چون نماز، عبادت خدا
2- تعبّد در نماز، تسلیم بودن در برابر امام معصوم
3- سنت پیامبر، مفسر قرآن کریم
4- ریشه‌های عبادت و عدالت در فطرت انسان
5- تناسب کیفر و پاداش الهی با عمل انسان
6- نماز و امامت، ستون‌های اصلی دین
7- سابقه نماز و امامت در تاریخ پیامبران پیشین

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

بحثی که در این جلسه می‌خواهم خدمت شما بگویم هماهنگی‌های بین نماز و مهدویت است. کتابی از یکی از فضلای قم آقای ملایی دستم آمد که برای من الهام شد این بحث را بگویم. بحث خوبی است، انشاءالله.
1- موضوع چیست؟ [پای تخته] امام، مهدویت و نماز. تعبیراتی برای امام زمان (ع) آمده که همان تعبیرات برای نماز آمده است. گاهی وقت‌ها دو تا تعبیر که برای یک چیزی می‌گویند آدم یک چیز نو می‌فهمد. مثلاً می‌گوییم «کلمه لا اله الا الله» لا اله الا الله توحید است. «لا اله الا الله حصنی» از آن طرف داریم «ولایه امیرالمؤمنین، ولایه علی بن ابی طالب علیه السلام حصنی» آدم از این چه می‌فهمد؟ حصن با ح و صاد، یعنی قلعه. اگر شما موحد شدی و دستت را در دست خدا گذاشتی این توحید تو را حفظ می‌کند. دنبال طاغوت و رنگ و وارنگ نمی‌روی. دنبال نفست نمی‌روی. من چه دوست دارم، مردم چه دوست دارند، طاغوت چه می‌خواهد؟ می‌گویی: خدا چه می‌خواهد؟ این قلعه توحید شما را حفظ می‌کند که در خانه‌های دیگری نروی. از آن طرف می‌گوید: ولایت امیرالمؤمنین قلعه است. هم توحید قلعه است، هم.. یعنی کلمه حصن هم برای توحید آمده، هم برای نبوت. آدم می‌فهمد این می‌خواهد بگوید: اینها یکی است. یعنی سراغ خدا بروی، دستت را بگذاری در دست امیرالمؤمنین، بروی سراغ امیرالمؤمنین دستت را می‌گیرد در دست خدا می‌گذارد.
یک مثل بزنم روانتر، به ما بگویند: این قرص را بخوری خوب می‌شوی. به بیمار بگویند، این شربت هم بخوری باز می‌گوید: خوب می‌شوی. بیمار چه می‌فهمد؟ قرص را بخورد خوب می‌شود، شربت… این پیداست موادش، ترکیب قرص و آمپول یکی است. منتهی قرص جماد است و شربت مایعات است. قرص را بخور خوب می‌شوی، شربت بخور خوب می‌شوی. پیداست اینها موادش یکی است. یکی جامد است و یکی مایع است. توحید قلعه‌ی الهی است و تو را حفظ می‌کند، ولایت امام معصوم هم تو را حفظ می‌کند. این مقدمه شد برای اینکه من بحث را باز کنم. برای خودم بحث نو بود. [پاک کردن تخته]
1- انتظار فرج، هم‌چون نماز، عبادت خدا
نماز و حضرت مهدی علیه السلام، نماز عبادت است. [پای تخته] نماز عبادت است. داریم انتظار الفرج هم بهترین عبادت است. انتظار فرج عبادت است، از بهترین عبادت است. هم نماز عبادت است و هم امید به حکومت آینده عبادت است. خیلی مهم است. حکومت آینده یعنی آرزوی عدالت جهانی بین المللی در همه ابعاد، چه آرزویی است. نماز هم یعنی رابطه من با خدا، چه رابطه با خدا هردو عبادت است. این سیمای اسلام است. مسائل شخصی و جزئی، در اتاق خودت اشک بریزی، یک عبادت است. مناجات داری یک عبادت است. از آن طرف هم در فکر تحول کلی در کره زمین هستی نه آمریکا و اروپا، کل کره زمین حکومت حق عادل است. یک چنین آرزویی، آن آرزوی به این بزرگی و این عبادت شخصی، هردو عبادت است.
2- عرض کنم به حضور شما که در نماز می‌گویی، نماز می‌گویی: «اهدنا الصراط المستقیم» از آن طرف در روایت داریم امام فرمود: راه مستقیم «نحن صراط المستقیم» در نماز از خدا می‌خواهیم ما را به راه مستقیم هدایت کن. از آن طرف هم امام‌ها فرمودند: راه مستقیم می‌خواهید دنبال غیر معصوم نروید. سراغ اهل بیت بروید. هردو صراط مستقیم داریم.
2- تعبّد در نماز، تسلیم بودن در برابر امام معصوم
در نماز تعبد است. تعبد یعنی چه؟ یعنی هرچه خدا گفته است. از خودت، شما مثلاً می‌گویی: حالا نماز صبح را حال داریم سه رکعت می‌خوانیم. الآن خوابم می‌آید می‌خوابم و نماز صبح را ظهر می‌خوانم. هرچه او گفته است. قوای مسلح می‌روی دستت را اینجا بگذار. بگو: آقا اجازه هست یک خرده… من خیلی شما را دوست دارم. بگذارم بالاتر؟ در گوش تو می‌زند. آقا اجازه می‌دهید پایین‌تر بگذارم؟ همین‌جا باید باشد. همان کلمه‌ای که گفتند. هم رو به قبله، یک دقیقه زودتر افطار کنی روزه‌ات باطل است. در نماز باید هرچه او گفته است. در مورد حضرت مهدی هم می‌گوید: و امام است، تسلیم… ولی خدا… هرچه او گفته است. امام فرمود: این دعا را بخوان. «یا مقلب القلوب» این آقایی که گوش می‌داد شروع کرد خواندن، گفت: «یا مقلب القلوب و الابصار» امام فرمود: من چه گفتم؟ گفتم: یا مقلب القلوب، تو یک کلمه اضافه کردی. در خیابان اگر ببینی کسی دو کراوات روی هم زده به او خل نمی‌گویی؟ همه مسائل همینطور است. شما اگر زیر شلوارت از شلوارت یک سانت بیرون بیاید، در اداره می‌گوید: آقا شلوارت را بالا بکش. زیرشلواری از شلوار بیرون آمده است.
خود بنده عمامه‌ام اینجاست. اگر عمامه‌ام را بردارم روی پیشانی‌ام بگذارم، هم از تلویزیون مرا بیرون می‌کنند و هم دادگاه ویژه روحانیت مرا می‌گیرد. بالاخره باید دنبال راهی برویم. این راهی که باید برویم سه راه بیشتر نیست. یا هرچه [پای تخته] دلم می‌خواهد. من هرچه دوست دارم، هرچه خوشم بیاید انجام می‌دهم. چه بخوریم؟ هرچه دوست دارم. کجا برویم؟ با چه کسی رفیق شویم؟ هرچه دوست دارم. یا باید بگوییم هرچه دیگران دوست دارند. دیگران شرقی، غربی، مد روز، طاغوت، نیاکان، هرچه دیگران دوست دارند. 3- هرچه خدا می‌خواهد. مردم از این سه دسته دور نیستند. یک عده می‌گویند: ما دنبال «اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» (فرقان/43) پناه بر خدا! هرچه خودم دوست دارم. یا می‌گوید: شرقی‌ها گفتند، غربی‌ها گفتند. قوانین بین الملل گفته، مد است، قانون است. مصوبه است، ببینیم دیگران چه گفتند؟ ببینیم خدا چه گفته است. نماز تعبد است و یک کلمه نباید زیر و رو گفت. حضرت مهدی هم ما باید تسلیمش باشیم. یعنی امام معصوم، قرآن یک آیه دارد، بد نیست این را بگویم. گاهی چیزی که به کسی می‌گویی، می‌گوید: آقای قرائتی کجای قرآن نوشته است. این سؤال روز است. اول اینکه خیلی چیزها را قرآن ننوشته است. مثلاً نماز صبح دو رکعت است کجای قرآن نوشته است؟ «اقیموا، اقیموا الصلاه» نماز بخوانید، اما دو رکعتیش در قرآن نیست. مغرب سه رکعت است در قرآن نیست. نماز صبح را بلند بخوانید و نماز ظهر را یواش در قرآن نیست.
قرآن می‌گوید: «وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» (حج/29) مکه می‌روید دور کعبه طواف کنید، اما نمی‌گوید: هفت بار، هفت بارش در قرآن نیست. این یک جوابی که نقض است. این یک مورد. یک کسی می‌گفت: چرا اسم علی در قرآن نیست. گفتم: مگر اسم ابوبکر بود؟ اسم علی نیست اسم ابوبکر هم نیست. این جواب نقضی، یا مثلاً کسی می‌گفت: ابوبکر سنش بیشتر از علی بود. گفتیم: پدر ابوبکر هم زنده بود. اگر بنا به سن بود سراغ پدر ابوبکر می‌رفتند. بعضی سؤال‌ها خیلی آبکی است.
3- سنت پیامبر، مفسر قرآن کریم
مسأله‌ی کجای قرآن نوشته، یک آیه در قرآن داریم. آیه این است. این آیه دو سه کلمه است می‌توانید حفظ کنید. قرآن می‌فرماید: اگر یک جایی چیزی در قرآن نبود اما پیغمبر گفت باید انجام بدهید، ما یعنی آنچه، «ما آتاکُمُ‏ الرَّسُولُ» یعنی هرچه رسول خدا برای شما گفت، «فَخُذُوهُ» باید بگیرید و عمل کنید، «وَ ما نَهاکُمْ» هرچه را شما نهی می‌کنید، «عَنْهُ فَانْتَهُوا» (حشر، 7) نماز صبح دو رکعت در قرآن نیست، اما رسول گفته: دو رکعت، «فَخُذُوهُ» ما هم باید اخذ کنیم، بگیریم و انجام بدهیم. این غذا را نخورید، مثلاً فرض کنید یک جایی از گوسفند خوردنش حرام است. آقا، کجای قرآن نوشته است؟ در قرآن ننوشته کجای گوسفند حرام است؟ اما وقتی پیغمبر نهی کرد شما هم باید ترک کنی و نهی کنی. یک آیه کلی داریم. مثلاً دانشگاهی که گواهی‌نامه پزشکی می‌دهد، گواهی‌نامه دکترا به این می‌دهد. وقتی گفت: دکترا یعنی چه؟ یعنی در کار خودش مجتهد است. لازم نیست هرچه را می‌گوییم می‌گوید: کجای قرآن نوشته است. هزارها، دهها هزار حکم داریم که در قرآن نیست ولی اصولش در قرآن هست.
موضوع چیه؟ موضوع این است که یک ارتباطی بین نماز و حضرت مهدی و امام معصوم هست. چطور انسان نماز می‌خواند؟ ریشه نماز پرستش و پرستش خواهی است. انسان موجودی است پرستش‌گر، یا خودش را می‌پرستد، یا شاه را می‌پرستد یا رئیس جمهور را می‌پرستد، یا قانونش را می‌پرستد یا بچه و خانمش را می‌پرستد. پرستش است یعنی نمی‌شود انسانی باشد و میل و علاقه به کسی و چیزی نداشته باشد. هر انسانی یک علاقه دارد، آن علاقه پرستش است. من این را دوست دارم. من می‌خواهم عمرم را فدای این راه کنم. فدای این شخص کنم. پس پرستش… همینطور که…
4- ریشه‌های عبادت و عدالت در فطرت انسان
4- [پای تخته] حس پرستش، سبب نماز است. همین که می‌گوییم تو که می‌خواهی بپرستی، چرا خورشید و ماه را می‌پرستی؟ اگر پرستش هست، می‌خواهی عشق بورزی، تو که می‌خواهی غذا بخوری این غذا را بخور. حس پرستش در انسان باعث می‌شود آدم نماز بخواند. حس عدالت هم باعث مهدویت است. چه کسی است که عدالت را دوست نداشته باشد. ممکن است خودش هم عادل نباشد، اما عدالت را دوست دارد. چند تا دزد یک باندی می‌شوند با یک ماشین نیسانی، پیکانی، با یک ماشینی، یک جایی می‌روند و انباری را خالی می‌کنند و جنسی را می‌دزدند. وقتی دزدیدند و می‌خواهند تقسیم کنند می‌گویند: ببین، عدالت. چه کسی می‌گوید عدالت، همان دزد است. دزدی که خودش با دزدی، ماشینش هم شاید دزدی باشد. با ماشین دزدی جنس مردم را می‌دزدد. باز هم می‌گوید: عدالت. یا سرش را از ماشین بیرون می‌کند، یک حرف‌های زشتی می‌زند که آقاجون زبان شما حیف است. گفت: حاج آقا این حقش است. یعنی اسم فحش خواهر را حق می‌گذارد. اسم تقسیم مال مردم را عدالت می‌گوید. این در انسان‌ها هست. همینطور که حس پرستش ما را به نماز می‌برد، حس عدالتخواهی ما را به مهدویت می‌برد. ما باید تسلیم شویم. فقط هر حدیثی نه، بعضی حدیث ها دروغ است. ما حدیث جعلی زیاد داریم. چه کسی می‌شناسد باید نشان داد. گاهی وقت‌ها چیزهایی هست که باید با قرآن متر کنیم.
اگر با قرآن نخورد، مثلاً هرکس فلان کار را بکند چه ثواب‌هایی به او می‌دهند یا هرکس فلان گناه را بکند چه عقوبت‌هایی دارد. یک آیه در قرآن هست کلید است، یعنی سیخی است که خیلی قفل‌ها را می‌شود با این باز کرد. قرآن می‌فرماید: هرچه شنیده‌اید، «جَزاءً وِفاقا» (نبا/26) وفاق یعنی کیفر باید به گناه بخورد، «عطاءً» اگر خدا یک چیزی را عطا می‌کند، «حسابا» (نبأ، 36) این در قرآن است. یعنی کیفرهای خدا و پاداش‌های خدا حساب و کتاب دارد. نمی‌شود گفت مثلاً… ما گاهی وقت‌ها خوشمان می‌آید، می‌گوییم که عبادت به جز خدمت خلق نیست. نه اینطور نیست، خدمت خلق یکی از عبادات است. عبادت چند رقم است و یکی خدمت به خلق است. آقا این کاری که کردی از هزار تا حج و روزه بهتر است، چه کسی گفته است؟ تو از این کار خوشت آمده به طرف می‌گویی لیوان آب دست من دادی، این لیوان آب را دست من دادی از هزار حج ثوابش بیشتر است. از کجا اینطور می‌گویی؟ ما اگر یک چیزی دیدم یا باید قرآن باشد یا باید حدیث معتبر باشد و یا باید با عقلمان بخورد. با همین عقل گفتند: خدا را بشناس. وقتی می‌گوید: خدا را با عقلت بشناس احکام خدا را هم باید آنجاهایی که قرآن و حدیث نیست، نباید ضد عقل ما باشد.
اگر شما رفتی در یک مسجد و گفتی: هرکس هزار تومان به این فقیر بدهد ما تا صبح در مسجد برای پدرش قرآن می‌خوانیم. مردم گوش نمی‌دهند، می‌گویند: هزار تومان داده حالا تا صبح بنشینم برای پدرش قرآن بخوانم برای هزار تومان؟ این مردم بالا می‌پرند. لذا به ما گفتند: تبلیغ می‌کنید یک چیزی نگویید که آمپر مردم بیرون بپرد. یعنی واکنش نشان بدهند.
5- تناسب کیفر و پاداش الهی با عمل انسان
ما همه غرق گناهیم و یک حسین داریم. یعنی شما روز عاشورا یک پیراهن سیاه بپوش و عزاداری کن نذر هم بده و در طول سال هم کلاهبرداری، اختلاس، کم فروشی، دروغ؛ غیبت، دزدی، تهمت، سوء ظن، همه بدی‌ها را داشته باش فقط روز عاشورا پیراهن سیاه بپوش. این «جَزاءً وِفاقا» (نباء/26)، «عطاء حسابا» (نباء/36) حساب و کتابی هم در کار هست. تو با این کارت آبروی مردم را ریختی، دلت می‌خواهد با این کار قصه را حل کنی. خدا عفو دارد، خدا حساب دارد… خدا می‌گوید: «لیله القدر خیر من الف شهر» ماه رمضان شب قدری دارد که شب قدرش از هزار ماه بهتر است. این چون وحی است روی چشم، اگر وحی بود روی چشم، حدیث معتبر بود روی چشم، اگر وحی نبود حدیث معتبر بود یک کسی گفته، شاعری عارفی، یکوقتی پیغمبر می‌گوید: آقا، شما که نمی‌توانی شین بگویی، سین بگویی جایز است. به جای «اشهد ان لا اله الا الله» بگو: «اسهد ان لا اله الا الله» که بلال هم همینطور بود. بلال نمی‌توانست شین بگوید. به جای اشهد می‌گفت: اسهد ان لا اله الا الله، به پیغمبر گفتند: این شین نمی‌تواند بگوید، گفت: خداوند سین این را به جای شین قبول می‌کند. این را پیغمبر گفته روی چشم، قرآن گفته روی چشم، اما اینکه من از کاری خوشم می‌آید بگویم این کار ثواب چه دارد، این کار عقوبت چه دارد، این نماز و روزه‌هایش هیچ فایده ندارد. چرا؟ برای اینکه خانم یک چیزی خواسته و آقا نخریده، می‌گوید: برای مسجد نمی‌خواهد… تو این چیزی که من گفتم انجام ندادی، پس عبادت‌هایت هم هیچی. قضاوتی که مردم برای خانم بکند و خانم برای مرد بکند. در دهان‌ها می‌گردد.
به جای مکه پولش را به فقرا بدهد. نمی‌خواهد مکه بروی، به فقرا بده. این را باید فتوا داشته باشی تا امروز خوشت آمد و بدت آمد نباشد. در نماز تعبد است، در امامت تسلیم است. دستور نماز را باید از خدا گرفت، «وَ أَرِنا مَناسِکَنا» (بقره/128) آیه قرآن است. یعنی حضرت ابراهیم گفت: خدایا یادم بده چطور عبادت کنم. چطور نماز بخوانیم و چه بگوییم؟ می‌گوید: رو به قبله، نه این طرف، نه آن طرف، باید با آب وضو بگیریم. مقدار وضو باید اینقدر باشد که اسراف نباشد. این کلمه را باید بگویی. بگو نمی‌شود من عوض الله اکبر چیز دیگر بگویم، نخیر باطل است. باید الله اکبر بگویی. آخر نماز باید السلام علیکم بگوییم. نمی‌شود یک چیز دیگر بگوییم؟ نه، کلمات، با این لباس، با لباس‌های دیگر نمازت باطل است. با همین لباسی که گفتم. غصبی نباشد، پاک باشد، چه باشد و چه باشد. در نماز تعبد است یعنی همه جهت داده می‌شود. این کلمه در این زمان و مکان، همینطور که در این نماز تعبد است و باید هرچه گفتند، ما هم وقتی امام زمان را قبول کردیم باید هرچه امام گفت.
می‌گوید: خمس بده، برای چه بدهم؟ چرا بدهم؟ می‌گوید: حجاب، برای چه و چرا؟ در نماز تعبد است و در امامت حضرت مهدی هم تسلیم امامت است.
6- نماز و امامت، ستون‌های اصلی دین
حدیث داریم «الصلاه عمود الدین» امامت هم داریم «إِنَ‏ الامَامَهَ أُسُّ الاسْلامِ النَّامِی»‏ (کافی، ج 1، ص 200) أس الاسلام یعنی عمود الدین، هم نماز عمود دین است و هم امام معصوم و رهبر معصوم عمود دین است. یعنی واقعاً حالا شما، ما که دستمان به امام نمی‌رسد، همین امام خمینی که خیلی‌ها دیدید. اگر امام نبود می‌شد این کشور از شاهنشاهی نجات پیدا کند؟ امام عمود دین است. امام رضا فرمود: «إِنَ‏ الامَامَهَ أُسُّ الاسْلامِ النَّامِی» اگر می‌خواهید اسلام شما نمو کند، رشد کند و اگر می‌خواهید رو به پیشرفت داشته باشید باید امام داشته باشید. الآن هم همینطور است و مسئولین مملکت هرکدام یک سازی می‌زنند. گاهی مقام معظم رهبری اینها را جمع نکند، خط ندهد هرکدام یک چیزی می‌گویند. نماز عمود دین است. امامت هم عمود دین است.
باز در یک روایت داریم نه یک روایت، 34، 35 حدیث فقط در وسایل است، جای دیگر را نمی‌دانم. دهها حدیث داریم که «بنی الاسلام علی خمس» یعنی گنبد اسلام، سقف اسلام روی پنج پایه است. این پنج پایه چیست؟ یکی نماز است، روزه و زکات و حج است، یکی امامت و ولایت است. یعنی یکی از پایه‌ها را نماز گفته و یکی از پایه‌ها را امامت گفته است.
باز نماز و امامت، حضرت ابراهیم وقتی دعا می‌کند، می‌گوید: «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ‏ الصَّلاهِ» اینکه می‌خوانم قرآن بود. قرآن است که حضرت ابراهیم دعایش این بود. خدایا مرا مقیم نماز قرار بده. بعد گفت: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی» (ابراهیم/40) راجع به امام هم وقتی حضرت ابراهیم امام شد گفت: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی» خیلی قشنگ است. دو تا و مثل همان دو تا حصنی، قرص را بخوری خوب می‌شوی، شربت را بخوری خوب می‌شوی آدم می‌گوید: یکی است. دو تا «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی» هست. یکی برای نماز، [پای تخته] برای نماز حضرت ابراهیم دعا کرد و گفت: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی» یعنی خدایا نسل من نمازخوان باشد. برای امامت هم وقتی حضرت ابراهیم به مقام امامت رسید گفت: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی». هم برای نماز می‌گوید: نسل من نمازخوان باشد، هم می‌گوید: نسلم تابع رهبر معصوم باشد. شباهت‌ها خیلی زیاد است. اینها را متأسفانه ریش ما سفید شد و سنمان هم دارد به 75، 76 سال می‌رسد و هنوز به چیزهایی می‌رسیم که نمی‌فهمیم یعنی چه. به گوش ما نخورده، عجب اینطور است. «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی»
7- سابقه نماز و امامت در تاریخ پیامبران پیشین
نماز در طول تاریخ بوده است. قبل از مسلمان‌ها حضرت مسیح بود. 500 سال قبل از اسلام، حضرت مسیح می‌گوید: من مأمور به نماز هستم. «وَ أَوْصانِی‏ بِالصَّلاهِ» (مریم/31) حضرت عیسی گفت: خدا مرا مأمور کرده نماز بخوانم. قبل از حضرت عیسی، حضرت موسی بوده است. خدا به موسی می‌گوید: «أقم الصلاه» قبل از موسی، شعیب بوده است. پدر خانمش، می‌گوید: یا شعیب «یا شُعَیْبُ أَ صَلاتُکَ‏ تَأْمُرُکَ» (هود/87) به شعیب گفتند: تو بخاطر نمازت این دستورها را به ما می‌دهی؟ قبل از شعیب حضرت ابراهیم بود. «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ‏ الصَّلاهِ» نماز برای همه ادیان بوده است. امامت هم… مصلح جهان، همه ادیان منتظر هستند حکومت کره زمین دست افراد صالح بیافتد. آیه‌اش این است «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی‏ الزَّبُورِ» (انبیاء/105) در کتاب زبور، زبور قبل از تورات و انجیل است، ما در کتاب زبور یعنی قبل از اسلام، چه نوشتیم؟ «مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» یعنی بندگان صالح حکومت را دست خواهند گرفت. پس همینطور که نماز در طول تاریخ همه دین‌ها بوده است، نیاز به یک رهبر عدالت گستر جهانی بین‌المللی را مربوط به همه… در کتاب زبور است نه در قرآن، نه در کتاب موسی و عیسی، این خیلی مهم است.
من دقیقه آخر یک نکته به شما بگویم. گرچه احتمالاً گفته باشم و شنیده باشید. در سوره مائده یک آیه ای داریم می‌فرماید، اللهم صل علی محمد و آل محمد. بله، ببینید بعضی فکر می‌کنند ولایت فقیه برای امام خمینی است. یا برای مرحوم نراقی است یا شیخ انصاری یا که و که… ولایت فقیه برای امام خمینی نیست. برای مسلمان‌ها نیست. قبل از اسلام عیسی بوده، برای عیسی هم نیست. موسی بوده، آیه‌اش کدام است؟ سوره مائده، آیه‌ی 43، یک آیه هست بعضی کلمات آیه را می‌فهمید. نور را می‌دانید، نور روشنی است. «هدی» هم هدایت است. می‌فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراهَ» سوره مائده آیه 43 ولایت فقیه در ادیان دیگر هم بوده است. «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراهَ» قرآن می‌گوید: ما تورات را فرستادیم. «فِیها» در این تورات، «هُدىً وَ نُورٌ» در این تورات هم هدایت است و هم نور، خدا در قرآن تعریف می‌کند تورات تحریف نشده را. می‌گوید: تورات فرستادیم، هدایت و نور است. «یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ» طبق همین تورات انبیاء حکومت می‌کنند، بعد می‌گوید: «وَ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ» علما حکومت می‌کنند. یعنی حکومت علما براساس کتاب آسمانی، ولایت فقیه همین است. قبل از اسلام هم خدا در قرآن می‌فرماید: ما تورات فرستادیم، در تورات نور و هدایت است، طبق همین تورات حکومت می‌کنند، چه کسانی « النَّبِیُّونَ» انبیاء، براساس تورات حکومت می‌کنند، بعد هم می‌گوید: «وَ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ» علما هم براساس تورات حکومت می‌کنند. حکومت علمای دین براساس کتاب آسمانی. ولایت فقیه همین است. این ریشه این حرکت…
خدایا هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی به معرفت و ایمان و عقل و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیافزا. روز به روز بر معرفت و مودت و اطاعت ما نسبت به خودت و اولیائت بیفزا. یک سلام هم به حضرت مهدی بدهیم چون اسم امام زمان را بردیم. السلام علیک یا بقیه الله، السلام علیک یا مهدی!

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»


«سؤالات مسابقه»

1- بر اساس روایات، دژ محکم الهی کدام است؟
1) اعتقاد به توحید خداوند
2) پذیرش ولایت امام علی علیه‌السلام
3) هر دو مورد
2- در روایات مصداق بارز «صراط مستقیم» چه کسانی معرفی شده‌اند؟
1) عالمان پرهیزکار
2) مجاهدان فداکار
3) امامان معصوم علیهم‌السلام
3- آیه 7 سوره حشر بر چه امری تأکید دارد؟
1) پیروی از سنت پیامبر
2) تدبر در آیات قرآن
3) پیروی از فرمان عقل
4- آیه 26 سوره نبأ به چه امری اشاره دارد؟
1) فضل الهی در پاداش
2) تناسب کیفر با عمل
3) عفو الهی در کیفر
5- حضرت ابراهیم علیه‌السلام، برای نسل و ذریه‌اش چه چیزی از خدا درخواست کرد؟
1) اقامه نماز
2) امامت جامعه
3) هر دو مورد

امامتانتظارتعبددرسهایی از قرآنسنتعبادتعدالتقرائتیمهدویتنماز
Comments (0)
Add Comment