2- کاشت بذر در خاک، برداشت از روی زمین
3- کاشت در خاک نرم، نه روی سنگ سخت
4- گیاه بی ریشه، بدون دوام و استمرار
5- تلاش کشاورز بدون همایش و نمایش
6- ویژگی های آینه در برابر عیوب انسان
7- اخلاص در انفاق به محرومان
8- کمک به دیگران، رمز دریافت کمک الهی
تاریخ پخش: 17/02/94
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
حدیث معروفی است من فکر می کنم خیلی از شما حفظ باشید. حدیث داریم «الدنیا مزرعه الآخره». این حدیث را من امروز یک خرده باز کنم. درباره اینکه انسان از دنیا چه استفاده هایی می تواند انجام دهد. بسم الله الرحمن الرحیم، موضوع بحث: بررسی حدیث «الدنیا مزرعه الآخره». و انواع کمک ها و خدمات.
«الدنیا مزرعه الآخره» مزرعه چه خصوصیاتی دارد؟ مزرعه در یک فصلی می کارند و در یک فصلی محصول برمی دارند. یک زمانی باید کاشت، یک زمانی باید کاشت. کار در دنیا، پاداش در آخرت. در مزرعه بذر اگر سالم بود محصولش خوب می شود. بذر سالم، در دنیا هم باید عمل سالم باشد. عمل سالم که در قیامت می ماند. خیلی ها ممکن است روزی شانزده ساعت کار کنند. صبح و شام ممکن است سخت ترین کارها را بکنند ولی قرآن می گوید: با اینکه جان می کند ولی جهنمی است.
1- سعی و تلاش کشاورز روی بذر سالم نتیجه می دهد
سوره غاشیه «تَصْلَىٰ نَارًا حَامِیَهً» (غاشیه/4) قرآن می گوید: «عَامِلَهٌ نَّاصِبَهٌ» (غاشیه/3) بعضی ها «عامله» جان می کند. عمل می کند و بیکار نیست. «ناصبه» نصب هم یعنی سختکوش است. «عَامِلَهٌ نَّاصِبَهٌ» قیامت دستش خالی است. «تَصْلَىٰ نَارًا حَامِیَهً» با اینکه روزی شانزده ساعت کار می کند جهنم می رود. چرا؟ برای اینکه بذرش سالم نیست. نیتش خدا نیست. بذری در دنیا و در این مزرعه فایده دارد که بذر سالم میوه می دهد. عمل خالص، عمل روی فرم… افرادی هستند خیلی کار می کنند، می گوییم که این درست نیست، می گوید: نه! من دوست دارم، می گوییم: آخر فتوای مراجع است. می گوید: نمی دانم. می گوییم: آیه داریم؟ می گویم: نمی دانم. می گوید: حدیث داریم، حدیث معتبر. نه هر حدیثی! آیه قرآن ندارد. حدیث معتبر ندارد. فتوای مرجعیت هم ندارد. پس برای چه کسی تلاش می کنی. شهرداری هم همینطور است. شهردار اگر یک کسی ساختمان بسازد ولی روی نقشه نباشد، می آید ساختمانش را خراب می کند. می گوید: بابا پول دادم، می گوید: پول دادی، نقشه نداری. راه، نقشه می خواهد.
کشت باید متناسب با زمین باشد. عمل هم باید متناسب با نیاز باشد. گاهی افراد عمل انجام می دهند ولی متناسب با نیاز نیست. یک مرتبه چشم باز می کنیم که اوه.. هفتاد و چهار هزار فوق لیسانس در یک رشته ای که صد فوق لیسانس بس است. همینطور خواندند و رفتند فوق لیسانس شدند. بدون اینکه بدانند جامعه نیاز دارد یا نه؟ خیلی چیزها را جامعه نیاز دارد و ما نداریم، و خیلی ها را تولید کردیم و جامعه نیاز ندارد.
2- کاشت بذر در خاک، برداشت از روی زمین
امروز بذر پنهان می شود و فردا سر درمی آورد. خیلی از عمل های مخفی و خالص امروز، فردا می بینی پیدا شد. «وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا» (کهف/49) قرآن می گوید: عملت در مقابلت مجسم است. بذری که امروز زیر خاک رفت فردا در مقابلت سبز است. در آخرت هم کارهایی که اینجا می کنید، در آخرت کارهای شما در مقابلتان مجسم می شود. «وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا» (کهف/4) قهراً کسی که کشت نکند بی بهره است.
شرایط آب و هوا و نور و باد هم موثر است. در دنیا همینطور است. عمل در حال فقر یا در حال غنا. توقع داشتند یا بی توقع بودند. هر عملی در شرایط مختلف فرق می کند، ممکن است یک لیوان آب ظهر عاشورا صد میلیارد می ارزد ولی غروب عاشورا یک ریال هم نمی ارزد. این عمل در چه زمانی، در چه مکانی از چه کسی و در چه شرایطی، در دنیا علف هرزه ها را باید دور ریخت، از کشت جدا کرد تا این کشاورزی خوب شود. در آنجا هم باید موانع کار خیر را حذف کرد. یک کسی میخواهد یک کار خیر کند، موانع دارد. یک دانشجو میخواهد درس بخواند، یک دختر میخواهد درس بخواند. فیلمها، ماهوارهها، رفیقهای بد، کتاب بد، مجله بد، عکس بد، اینها دور آدم را میگیرند یکوقت میبینی اِ من به جای اینکه یک دانشمند شوم یک آدم هرزهای شدم. همینطور که کشاورزی خوب میشود که علف هرزهها را دور کند، عملی آنجا به بار مینشیند که…
3- کاشت در خاک نرم، نه روی سنگ سخت
کشاورزی در زمین نرم مفید است، روی سنگ چیزی درنمیآید. کشاورزی باید دانه روی زمین نرم باشد. افرادی هم که سنگدل هستند و قساوت قلب دارند، عملشان قبول نمیشود. آدمهایی مثل سنگ هستند. قرآن میگوید: بعضی از آدمها از سنگ هم سفت تر هستند. «قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَه» (بقره/74) قلب اینها مثل سنگ است. بعد میگوید: نه! «أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً ۚ» از سنگ سفت تر است. چرا؟ برای اینکه «وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَهِ لَمَا یَتَفَجَّرُ» (بقره/74) از کنار سنگها چشمه آب بیرون میآید، این قلبش به قدری سنگ است که اصلاً چشمه آبی از آن بیرون نمیآید.
در کشاورزی غیر از کشت مراقبت هم میخواهد. در دنیا هم همینطور است. در آخرت هم همینطور است. عمل خالص مراقبت میخواهد. گاهی اول عمل خالص است برای خدا کارش را میکند ولی بعد غرور او را میگیرد. عجب او را میگیرد. گاهی اول خداست، وسط هم خداست، آخر عمل، بعد از عمل یک گناهی میکند، حبط میشود. یعنی همینطور که کشاورزی به کاشتن نیست. کاشتن و مراقبت! شما اگر یک قرآن را حفظ کردی، مراقبت نکنی فراموشت میشود. در مزرعه بعد از کاشت مراقبت لازم است. در دنیا هم عمل خیر که انجام دادی، مراقبت لازم است. همسر را مراقبت نکنی، ممکن است فاسد شود. بچه را مراقبت نکنی ممکن است فاسد شود. نه من او را مدرسه فرستادم، خوب همین کافی است. دیگر آموزش و پرورش باید یاد بدهد، اینطور نیست. بچه ام را ثبت نام کردم، حالا یا مدرسه دولتی یا غیر دولتی. کافی است؟ کفش و لباس و کتاب و کامپیوتر و… خیلی خوب اینها کافی است؟! معلمش کیست؟ کتابهایش چه نوشته شده است؟
4- گیاه بی ریشه، بدون دوام و استمرار
در مزرعه اگر گیاه ریشه نداشته باشد، دوام ندارد. در عمل هم همینطور است. قرآن از یک سری نمازخوانها گله میکند. میگوید: نماز میخوانند در حال کسالت. نماز میخواند ولی با نشاط نماز نمیخواند، با زور نماز میخواند. لذا به رفیقش هم میگوید: بلند شو نمازت را بخوان راحت شوی. یعنی گیر کردیم. به رفیقش میگوید: ما که نماز خواندیم راحت شدیم. راحت شدیم یعنی چه؟ یعنی گیر کردیم. پول میدهد ولی «وَهُمْ کَارِهُونَ» (توبه/48) با کراهت پول میدهد. یعنی روی نشاط پول نمیدهد.
اگر خانم شما از شما پول خواست. شما هم پول درآوردی و پرت کردی. خانم برمیدارد؟ این چه رقم پول دادن است؟ خانم شماست. اصلاً بچه شما اگر بیسکوییت بخواهد، بیسکوییت را پرت کنی، گریه میکند و برنمیدارد. یک بیسکوییت و یک پول میخواهی به خلق خدا بدهی، باید با نشاط باشد. نمازشان در حال کسالت، زکاتشان در حال کراهت!
در دنیا بعضی چیزها زود نتیجه میدهد. مثل چمن! بعضی چیزها دیر نتیجه میدهد مثل درخت پسته! میگویند: بعد از هفت، هشت سال پستهاش درمیآید. در اعمال خیر هم همینطور است. بعضی از اعمال خیر، فوری جواب میدهد. بعضی اعمال خیر بعداً جواب میدهد.
5- تلاش کشاورز بدون همایش و نمایش
در مزرعه نشاط گیاه با آبیاری است، در قیامت هم نشاط با اخلاص است. بذر اگر سالم باشد، از مواد غذایی خاک بهترین مواد غذایی را جذب میکند. عمل خالص هم از همین دنیای فانی و عارضی و قلیل، از همین دنیای زود گذر کاری میکنند که «خالدین فیها» بهشت ابدی، کشاورز وقتی کشاورزی میکند، به فکر نمایش و ریا و گزارش به این و آن نیست. وقتی دانه میپاشد، اصلاً نمیگوید: دوربین ها بیایند من میخواهم کشاورزی کنم. نه پرونده پر میکند که چند کیلو گندم پاشیدم. چند دقیقه روی پا ایستادم. ما بخصوص ادارهایها دائم گزارش رد میکنیم. لیست درست میکنیم به اسم کارهای مفید…
چند وقت پیش جایی بودم یک لیستی آوردند، صد رقم کار کرده بودند، دو تا از آن به درد نمیخورد. صد رقم کار میکنند دو تا به درد نمیخورد. کشاورز به فکر نمایش، گزارش، ریا، دوربین، گزارش به این و آن نیست. مومن هم در عمل باید به فکر گزارش به این و آن و نمایش و اینها نباشد. اصلاً کار نمایشی بی اثر است.
یک تحقیقی کردند پزشکها که آدمی که غذا میخورد، اگر با اشتها غذا بخورد، شما نگاهش میکنی اشتها میآورد. اما اگر کسی فیلم بازی میکند، گرسنه نیست و همینطور فیلم بازی میکند، شما هم هرچه نگاهش میکنی گرسنهات نمیشود. یعنی آن حالتهای روحی در بیننده اثر دارد.
میخواستم بگویم این روایاتهایی که هست گاهی وقتی فوتش کنیم خیلی چیز از آن درمیآید. هم آیات قرآن و هم روایتها.
6- ویژگی های آینه در برابر عیوب انسان
حدود چهل سال پیش کلاسی داشتم. به این حدیث رسیدم. «المومن مرآت المومن» مومن آینه مومن است. مردها بعید است آینه داشته باشند، خانمها آینه دم دستتان هست؟ زنها آینه ندارند؟ شما هیچکدام آینه ندارید؟ داری یا نداری؟ بده… باز هم آخوند… (خنده حضار)
این روضه را دهها سال قبل در تلویزیون خواندم. منتهی بعد از 35 سال نسلها عوض میشود. مومن آینه مومن است. در خانه بلند شدم مقابل آینه رفتم و گفتم: یعنی چه مومن آینه مومن است؟ گفتم: 1- آینه فقط زشتی را نشان نمیدهد. زیبایی را هم نشان میدهد. تو فقط عیب مردم را نگو. خوبیهایشان را هم بگو.
2- آینه مثل ذره بین نیست که عیب را بزرگ کند. تو عیب مردم را بزرگ نکن.
3- آینه بی سر و صدا عیب را میگوید. تو هم بی سر و صدا بگو. آینه عیب مرا به خود من میگوید. پشت سر من صفحه نمیگذارد. تو عیب طرف را به خودش بگو و پشت سرش صفحه نگذار. آینه غرض و مرض ندارد. تو هم اگر عیب مردم را میگویی، انتقاد میکنی غرض و مرض نداشته باش.
آینه مراعات پست و مقام را نمیکند. هرکس هرکه باشد میگوید: اینجا سیاه است. تو حرف را بزن، مراعات اینکه چه کسی رئیس است و چه کسی مدیر کل است را نکن. عیب را دیدی به او بگو، منتهی به خودش بگو.
آینه چون صفا دارد عیب را میگوید. اگر خودش گرد زده باشد، خاکی باشد عیب را نمیگوید. حرف تو وقتی اثر میکند که خودت آن عیب را نداشته باشی.
آینه را نباید زد شکست. اگر یک کسی عیب تو را گفت، اذیتش نکن. اگر آینه گفت: اینجا سیاه است، عیب خودمان را برطرف میکنیم. آینه را نمیشکنم. کسی از شما انتقاد کرد، او را از اداره بیرون نکن. خودت را اصلاح کن. این را نوشتم، ده دوازده مورد شد. رفتم برای طلبهها گفتم و آنها هم اضافه کردند. دو سه جا که گفتم تا سی نکته در ذهنم آمد. یعنی یک حدیث کوچک، مومن آینه مومن است این همه نکته درونش بود. حالا قرآن که آدم دیوانه میشود. صبح به قرآن نگاه میکنی یک چیزی میفهمی، عصر یک چیز دیگر میفهمی. مثل چشمهای است که هرچه آبش را برمیداری هی میجوشد. امیرالمومنین میفرماید: قرآن یک دریایی است که دست هیچکس به قعر آن نمیرسد. «بحر لا یدرک قعر» ته دریا دست هیچکس به آن نمیرسد.
ما از اسلام پوستش را هم نشناختیم. مغزش که هیچ! یک کلمه، «المومن مرآت المومن» یک کلمه «الدنیا مزرعه الآخره» چند چیز شما نوشتید. شماره زدید؟ کسی نوشت؟ دوازده تا… سعی کنید پای تلویزیون اگر کسی یک چیزی گفت بنویسید. حالا یا من یا هرکس… اگر ننویسید و همینطور نگاه کنید… یک چیزی مثل من میشوید. من چند هزار ساعت با کم و زیاد در ماشین نشستم. اما چون دل ندادم هنوز رانندگی بلد نیستم. اگر سی ساعت دل میدادم الآن راننده میشدم. این حرفها را برای چه زدم؟ برای اینکه این کمکی هم که به ما مردم میکنیم مثل بذر است. در قرآن برای کمک به دیگران خیلی چیز گفته است.
انواع کمکها و خدمات… یک… یک صلوات بفرستید… (صلوات حضار)
7- اخلاص در انفاق به محرومان
1- هرچه را دوست داریم بدهیم. قرآن میفرماید: «لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» (آلعمران/92) لباس تنگ است به فقیر بدهیم. رنگ لباس را دوست ندارم به فقیر بدهم. غذا شاید مسموم باشد به فقیرها بدهیم. اِ… عجب … تو غذای مسموم را به فقیر میدهی؟ اگر یک چیزی را دوست… فرشها به هم نمیخورد. به مسجد بدهیم. خانه خودمان فرشها به هم بخورد، فرشی که به خانه ما نمیخورد به مسجد بدهیم. اگر میخواهید به آن رشد برسید، باید هرچه را دوست دارید، بدهید.
آیت الله سبحانی میگفت: امام یک کتابی در یکی از علوم غریبه نوشته بود. من نفهمیدم علوم غریبه چه بود. فقه و اصول و تفسیر و فلسفه و اینها نبود. راجع به یک رشته خاص علمی بود، امام یک کتابی نوشت. یکی به امام گفت: این کتاب را به من بده. امام گفت: بگیر. اِ… این کتاب منحصر به فرد است، روی کره زمین احدی ندارد. این فقط در مغز امام تراوش شده است. گفت: ولش کن. میگفت: انگار مثلاً ته سیگار بود. آدم هست یک شعر به کسی نمیدهد. آدم هست یک نکته به کسی نمیگوید. بستهی بسته هستند. میدانند جنس ارزان است، رفته یک سیب زمینی ارزان خریده، به همسایه نمیگوید. میگوید: پولدار هستند بروند گران بخرند. تو واقعاً اگر یک چیز خوبی گیرت آمد به دیگران هم بگو.
2- کمک باید هم علنی و هم مخفیانه باشد. قرآن راجع به کمک میگوید: «سِرًّا وَعَلَانِیَهً» (بقره/274) همه کمکها علنی نباشد. چون کمک مخفی به خدا نزدیکتر است. همه کمکها مخفی نباشد، اگر هرکس کمک کند و مخفی باشد، مردم نفهمند میگویند: این آقا پولدار است ولی مشتش هم است، به هیچکس کمک نمیکند. چرا خودت را متهم میکنی؟ بگو آقا، منتهی اسم طرف را نگو. بگو: یک مبلغی به او کمک کردیم. هم باید علنی باشد تا امر به معروف به دیگران تشویق شود. من اگر گفتم آقا برای زلزله پول میخواهم. این پول من، اگر شما ببینید من پول میدهیم، شما هم میدهید. کمک علنی دعوت دیگران است که شما هم کمک کنید. کمک مخفی به خدا نزدیکتر است. هرکدام یک ویتامینی دارد.
یک کسی گفت: آقا، نمازخوانها چرا در علم و صنعت عقب هستند.گفتم: اسلام چهار چرخ دارد، شما اگر چرخ اول را باد کردی و چرخ دوم پنچر شد، خوب عقب است دیگر. شما نماز خواندی. سواد نداری. قرآن همان کتابی که میگوید: «وَاعْبُدُوا» (نساء/37) نماز بخوان و عبادت کن. همان هم میگوید: «و اعلموا» (بقره/194) تو لاستیک «واعبدوا» را باد کردی، لاستیک «واعلموا» پنچر است. همان دینی که میگوید: «واعبدوا» میگوید: «واعلموا» هم درس بخوان، هم نماز بخوان. دیگر چه؟ برای خدا باشد. اصلاً کارهایی قبول میشود که برای خدا باشد. اگر 99 درصد برای خدا بود و یک درصد برای غیر خدا بود، خدا قبول نمیکند. حدیث داریم خدا میگوید: «انا خیر الشرکا» من شریک خوبی هستم. 99 تا هم به او میدهم. چون یک درصدش برای اوست. من سهم 99 تا را به او میدهم. آقا توپی را میشود بازی کرد که این سوراخ نداشته باشد. یک جایش را سوزن بزنی، آقا حالا ما یک سوزن یک گوشه زدیم، بله یک سوزن یک گوشه زدید، بازی به هم خورد. شما در نماز اگر یک کلمه از واجبات را برای غیر خدا بگویی، نماز باطل است. اگر همه واجبات برای خداست، یک مستحبی را برای غیر خدا بگوییم، نماز باطل شد. اگر واجبات نماز، برای خداست، مستحبات هم برای خداست. اما مکانی که میایستی برای خدا نیست. میگویی: یکجا میایستم دوربین نشانم بدهد. مکانش برای غیر خدا هم باشد باز هم باطل است. اگر واجب خدا، مستحب خدا، مکان خدا، زمانش برای غیر خداست. مثلاً اول وقت نماز میخوانیم تا همه ببینند. زمان… باز هم نماز باطل است. اگر واجب، کمک کنید… خدا… مستحب، خدا. مکان، خدا. زمان خدا، اما قیافه که میرسید برای غیر خداست. ابرو خم میکنی، گردن کج میکنی، سر نماز یک قیافه میگیری که همه میگویند:اوه… این در سیر و سلوک است. اگر ژستی که میگیری برای خدا نباشد، ژست هم برای خدا نباشد، کل نماز باطل است. عجب! باید واجبش، مستحبش، زمانش، مکانش، ژست و قیافش برای خدا باشد. خیلی کار مشکل است.
حدیث داریم روز قیامت افرادی میگویند: ما جبهه بودیم. خدا و فرشتهها میگویند: دروغ میگویی. «و یقول الملائکه کذبت» خدا و ملائکه میگویند: دروغ میگویی. تو رفتی جبهه که بگویند: فلانی شجاع است. عدهای میگویند: ما خیلی خرج دادیم، خدا و فرشتهها میگویند: دروغ میگویی، خرج دادی بگویند: فلانی سخاوت دارد. عدهای میگویند: آقا ما خوب قرآن خواندیم، خدا و فرشتهها میگویند: دروغ میگویی، خواندند که بگویند: چه قاری خوبی است. من این نشاطی که الآن پشت دوربین دارم، در این جلسه غیر دوربین مینشینم این نشاط را دارم. اگر پشت دوربین نشاط دارم، دوربین را ببرند نشاط کم میشود، اخلاص نیست. یکجایی که پولم میدهند با جایی که پولم نمیدهند، در تبلیغم اثر دارد. اگر پولم دادند، بعضیها که چه بگویم. هرکاری میکنند بر اساس پول میکنند. میرود افطاری بخورد، اگر افطاری ساده بود. میگوید: رحم الله من قرا الفاتحه! بسه دیگر این افطاری. اگر یک خرده غذا بهتر بود، نسألک و ندعوک، بسمک العظیم الاعظم، (خنده حضار) اگر افطاری خیلی درجه یک بود. یا حمید، بحق محمد، یا عالی بحق علی، ببینید اینها مشکل است. نمیگویم پول نگیرید. قرآن نگفته: آدم مخلص پول نمیگیرد. میگوید: آدم مخلص وقتی که میخواهد کار انجام بدهد، نیت پول نمیکند. «لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا» (انسان/9) نرید، اراده، اراده قلب است. من در قلبم قصد پول ندارم. به زبانم نمیگویم: آقا پول مرا بده. «لا اسئلکم» اما اگر دادند خوب بگیر. چه بهتر! قرآن نگفته: اخلاص این است که «لا اخذ منکم اجرا» پول هم بدهی برنمیدارم. برای پول نیامدم دادی چه بهتر.
بحث کمک است، چه کمکی خوب است؟ 1- هرچه را دوست داریم، نه هرچه را بخواهیم دور بیاندازیم. 2- «سِرًّا وَعَلَانِیَهً» (بقره/274)
8- کمک به دیگران، رمز دریافت کمک الهی
3- «لِوَجْهِ اللَّـهِ» (انسان/9) «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّـهِ» برای خدا باشد، 4- اگر هم وضعیت تلخ است باز هم بده. خیلیها به من مراجعه کردند، گفتند: آقای قرائتی گیر در کار ما افتاده است. چه دعایی و چه ذکر و وردی، گفتم: من دعا و ذکر و ورد بلد نیستم. ولی یک چیزی به تو میگویم. اگر گیر مردم را باز کنی، انشاءالله خدا گیرت را باز کند. برو ببین چه گرهای به کارت افتاده، گره از کار مردم باز کن، گره باز کن، گره باز میشود. چون آیاتی در قرآن داریم که میشود از این استفاده کرد. «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» (بقره/153) یادم باش، یادت هستم. «زَاغُوا أَزَاغَ» (صف/5) کج شدی، کجت میکنم. «تَنصُرُوا اللَّـهَ یَنصُرْکُمْ» (محمد/7) کمک کردی، کمکت میکنم. از این آیهها میشود استفاده کرد. که اگر میخواهی گره کارت… دختر بزرگ داری، خواستگار نمیآید. خیلی خوب دیگران هم دختر بزرگ دارند. تو بلند شو یک دلالی کن یک داماد برای آن دختر همسایه پیدا کن. نگو: چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. بابا گره او را باز کن….
یکوقتی بچه اول ما چهار سال بچهدار نشد. من داشتم مشهد میرفتم، آمد لب در گفت: آقاجون، به امام رضا بگو: من بچه میخواهم. حالا چهار سال است ازدواج کرده بود. گفتم: چشم! ما رفتیم و حرم هم خلوت بود. یک طوری بود که من توانستم به ضریح بچسبم. گفتم: یا امام رضا بچه من بچه میخواهد. تا رفتم بگویم: یا امام رضا بچه من بچه میخواهد، تا رفتم بگویم… یک کسی به من گفت: حاج آقا، حاج آقا! گفتم: بله؟ گفت: دختر من نه سال است بچهدار نشده است. (خنده حضار) گفتم: یا امام رضا اول به این بده. (خنده حضار) این نه سال است… اول به این بده. این نه سال است بچهدار نشده است. اگر خواستگاری برای بچهات نیامد، بلند شو یک دختری را ببین چه میتوانی بکنی، گره را باز کن. گره را باز میکنم. بده و بستان است. «تنصر ینصر»، «زاغوا ازاغ»، «اذکرونی اذکرکم».
دیگر چه؟ مسأله دیگر این است به کسانی بدهید که آدمهای عادی فکر میکنند وضعشان خوب است. یک چیزی در ایران میگویند، میگویند: صورت خودش را با سیلی سرخ نگه داشته است. آدمهایی هستند عفیف هستند و در فقر میسوزند و به کسی نمیگویند. «یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ» (بقره/273) آیه قرآن است. افرادی که جاهل هستند یعنی از وضع این خبر ندارند، «یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ» یعنی فکر می کنند غنی هستند. یعنی چنان… خیلی وقتها چیزی نمیگوید، ولی در دلش نیاز دارد. خدا شهید محراب مدنی را رحمت کند. میگفت: بنا داشتم با خدا راجع به دنیا حرف نزنم. عبای من هم پاره شده بود ولی نمیخواستم با خدا راجع به عبا حرف بزنم. این عبای من که روی دوشم بود، این قسمتی که پاره بود برای اینکه پیدا نباشد، در مشت میگرفتم. اینطور… یا الله حال شما خوب است. خداحافظ شما! ولی دائم مواظب این پارگی و سوراخ بودم! حرم امام رضا رفتیم و گفتیم: بنا داریم برای دنیا با خدا حرف نزنیم. آخر به امام رضا گفتم: حرف نمیزنم، این پارگی را نشان میدهم. به امام رضا اینطور کردم. (خنده حضار) شهید مدنی میگفت: از حرم بیرون نیامده یک نفر گفت: آقا میشود من این عبا را به شما بدهم؟ ممکن است کسی عبایش پاره است، این دست گرفته و شما نمیفهمید.
به خصوص آدمهایی که سنشان بالا است. به پدر بزرگها خیلی باید رسید. چون همه دورش جمع میشوند عیدی میخواهند. چشم روشنی میخواهند. حالا میفهمم امام سجاد چه میگوید. امام سجاد در دعا میگوید: خدایا وقتی پیر شدم، پول زیاد برای من بده. «و اجعل» یعنی چه؟ قرار بده. «اوسع رزقک» بیشترین رزق را «علی اذا کبرت» کبیر یعنی؟ خدایا وقتی پیر شدم وضع مرا خوب کن. چون که پیر شدم تولید من کم میشود، مصرفم زیاد میشود. درآمد ندارم، توقع نوهها، عروسها، دامادها، همه میگویند: پدربزرگ، پدر بزرگ! «واجعل» وقتی پیر شدم. آدمهایی که سرشناس هستند…
من یک روز خدمت امام رفتم، گفتم: آقا ما یک طلبهی گمنامی بودیم و کسی از ما توقع نداشت. شما حکم دادی ما نماینده امام در نهضت سواد آموزی شدیم. ما هم دهها هزار آموزشیار داریم، این طرف و آن طرف، یک جایی میرویم از ما هدیه میخواهند، تشکری میخواهند، به هر حال عیدی میخواهند. بالاخره خرج دارد. این نمایندگی شما هم خرج دارد. شما یک پولی به ما برای پزی که به ما دادی میدهی؟ امام فرمود: شما از وجوهات در شأنتان استفاده کنید. البته من استفاده نکردم. چون اینقدر وجوهات هست که… گاهی وقتها افرادی هستند بزرگ فامیل هستند و همه از او توقع دارند. باید به آنها بیشتر داد.
یک آقایی داشت میرفت، در کوچه یک فقیر دید به او پول داد. این کسی که همراه آقا بود، گفت: آقا به این فقیر پول نده. گفت: چرا؟ گفت: تریاکی است. گفت: اِ… تریاکی است؟ برگشت یک خرده دیگر هم داد. گفت: چرا دوباره دادی؟ گفت: آخر گفتی تریاکی است، خرجش سنگینتر است. (خنده حضار) پس من یک خرده بیشتر بدهم. گاهی افراد خرجشان سنگین است. اشاره میکنند وقت تمام شد.
بعد از انفاق هم منت نگذارید. من بودم جهازیه دادم. من مطلب یادش دادم. من با ماشین او را بردم. من من نکنید و منت نگذارید. یک چیزی هم بده که اگر خودت فقیر بودی، این را به تو میدادند، میگرفتی؟ قرآن میگوید: «وَلَسْتُم بِآخِذِیهِ» (بقره/267) اگر خودت فقیر بودی و یک چنین لباسی به تو میدادند نمیگرفتی. مگر اینکه اغماض کنی و همینطور زورکی بگیری.
عجله کنید. یعنی میخواهید کمک کنید لفت ندهید. عجله کنید. حضرت امیر در نماز انگشترش را داد. نگفت: بنشین نمازم تمام شود. اینکه میگویند: عجله کار شیطان است، نه خیلی از جاها عجله کار خداست. دیگران هم تشویق کن ممکن است خودت پول نداشته باشی، «وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْکِینِ» (حاقه/34) یعنی تشویق کن و از دیگران بگیر بده. چون گاهی وقتها آدم خودش ندارد بدهد ولی میتواند از دیگران بگیرد و بدهد.
ماه رجب یک دعایی هست دستشان به ریششان میگیرند و چنین میکنند. یک کسی ریش نداشت، ریش بغل دستیاش را گرفت و چنین کرد. (خنده حضار) حالا شما هم اگر نداری آبرو که داری. از آبرو استفاده کن، کمک کنیم و یک مشکل را حل کنیم.
خدایا یادمان بده چه کنیم… عجب دعایی است بعد از زیارت امام جواد است. خدا قسمت کند. امام جواد کاظمین زیارتی دارد، بعدش این دعا است. میگوید: خدایا یاد من بده چه کنم، توفیق بده عمل کنم. یادم بده چه نکنم و تقوا بده دوری کنم. ما هم همین دعا را میکنیم. خدایا یادمان بده چه کنیم و توفیق بده عمل کنیم. یادمان بده چه نکنیم، تقوا بده عمل نکنیم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
1- آیات اولیه سوره غاشیه، عاقبت چه کسانی را بیان می کند؟
1) تلاش گران دوزخی
2) بیکاران دنیوی
3) تلاش گران بهشتی
2- آیه 74 سوره بقره، از چه کسانی مذمت می کند؟
1) افراد ترسو و بزدل
2) افراد سخت و سنگدل
3) افراد ضعیف و کم دل
3- سفارش قرآن، درباره ی انفاق به محرومان چیست؟
1) انفاق از آنچه خود نیاز ندارید
2) انفاق از آنچه خود دوست دارید
3) انفاق از آنچه محرومان دوست دارند
4- قرآن، در شیوه انفاق، چه دستوری می دهد؟
1) انفاق علنی
2) انفاق پنهانی
3) هر دو مورد
5- آیه 34 سوره حاقّه از چه کسانی انتقاد می کند؟
1) کسانی که به محرومان انفاق نمی کنند
2) کسانی که دیگران را به انفاق تشویق نمی کنند
3) کسانی که در انفاق زیاده روی می کنند