دعای مکارم الاخلاق – 39، عوامل تنگدستی و درستی عبادت، رسیدن به امیدها

موضوع: دعای مکارم الاخلاق – 39، عوامل تنگدستی و درستی عبادت، رسیدن به امیدها
تاریخ پخش: 79/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

«صُنْ وَجْهِی بِالْیَسَارِ، فَأَفْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِی، و أُبْتَلَى بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِی ارْزُقْنِی صِحَّهً فِی عِبَادَهٍ، وَ فَرَاغاً فِی زَهَادَهٍ، وَ عِلْماً فِی اسْتِعْمَالٍ، وَ وَرَعاً فِی إِجْمَالٍ اللَّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِکَ أَجَلِی، وَ حَقِّقْ فِی رَجَاءِ رَحْمَتِکَ أَمَلِی»(صحیفه سجادیه،ص98)
از سال گذشته یکی از دعاهای امام سجاد(ع) که دعاهای زیادی هم دارد به نام مکارم الاخلاق که از خداوند می‌خواهد اینگونه باشد را شروع کردیم، حدود پنجاه شب جمعه است که جمله جمله آن را معنی می‌کنیم و انشاءالله تا ماه رمضان آن را تمام کنیم و ماه رمضان امسال سوره یوسف رامی گوییم که خیلی سوره قشنگی است، بالای صد نکته مدیریت و مسائل اخلاقی و خانوادگی و عملی، سوره پر مطلبی است. رسیدیم به این جمله که حضرت سجاد(ع) می‌فرماید: «صُنْ وَجْهِی بِالْیَسَارِ»
این جمله از جلسه قبل ماند، «یسر» یعنی آسانی که می‌فرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» (شرح/6) یعنی خدایا آبروی مارا به آسانی حفظ کرده تا به فقر و گدایی و ذلت کشیده نشوم.
1- عوامل تنگدستی
در جلسه قبل عوامل رفاه را گفتیم. چکار کنیم که زندگی‌ها تاب نخورد گفتیم گاهی به خاطر خوبی پدر و مادر است، پدر و مادر کاری می‌کند که زندگی بچه هایش خوب و گیر ندارد و تشکر و تقوی و امانت، انسانی که امین مردم شدپول و خانه در اختیارش می‌گذارند و هیچ وقت بی پول نمی‌شود، ولی به انسانی که شک دارند پول نمی‌دهند.
در این جلسه عوامل تنگ دستی را می‌گوییم
1- بی اعتنایی به یتیم
قرآن(سوره فجر): یک سال برایش خوب است می‌گوید: «رَبِّی أَکْرَمَنِ» (فجر/15) خداوند مرا گرامی داشت و یک سال ماشینش تصادف، کشتی‌اش غرق و میوه هایش از بین می‌رود می‌گوید: «رَبِّی أَهانَنِ» (فجر/16) خداوند به من اهانت کرده، می‌فرماید «کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ» (فجر/17) سال گذشته دادیم. حق یتیم را ندادی(حال زندگی‌ات را نابود کردیم)سال گذشته درست خوب بود به دیگران کمک نکردی، ماشین دادیم یک نفر را هم کمک نکردی، واژگون کردیم.
2- بی اعتنایی به مسکین
داستانی در قرآن است در سوره نون والقلم که: شخصی باغی داشت و به فقرا کمک می‌کرد مرد و باغش به ارث به بچه هارسی گفتند ما مثل پدر از باغ به فقرا نمی‌دهیم منتهی شب زود خوابیده و صبح زود میوه‌ها را چیده و قبل از رسیدن فقرا آن‌ها را از باغ بیرو ببریم، سحر که به باغ رفتند «فَتَنادَوْا مُصْبِحینَ» (قلم/21) «أَنِ اغْدُوا عَلى‌ حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صارِمینَ» (قلم/22) دیدند باغ سوخته، چون شما تصمیم گرفتید ندهید خداهم به شما نداد.
3 – امتحان
گاهی خداوند می‌خواهد فردی را امتحان کند که آیا صبر دارد یا خیر چند روزی از او می‌گیرد. قرآن می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» (بقره/155) «نقص» تنگدستی است، فروش نرفتن جنس و گیر خوردن به کارها.
4 -گناه
حدیث داریم «إِنَّ الْعَبْدَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُزْوَى عَنْهُ الرِّزْق» (کافی، ج2،ص270) و خداوند روزی او را قیچی می‌کند.
5 – جلوگیری از طغیان
خداوند می‌داند اگر به او بدهد بد مستی می‌کند، در کاشان ما مثلی است که: خداوند خر را شناخت و شاخ به او نداد. انسان‌هایی هستند ظرفیت ندارند، چاقو داشته باشد می‌زند و طناب داشته باشد خود را خفه می‌کند. مثل عقربی که اگر او را آزاد بگذارند می‌گزد.
6 – بخل
مهمانی دارد تقاضای فرش کرده و عروس می‌آورد تقاضای ماشین می‌کند، مهمان دارد تقاضای رفتن به باغ می‌کند نیازمند هم نیست ولی تقاضا می‌کند الان احتیاج دارد او هم بخل می‌کند.
7 – حرام خواری
حضرت از خداوند می‌خواهد آبرویش حفظ شود.
2- صحیح بودن عبادت به آن است که هرطوری گفته‌اند انجام شود
حدیث: با کسی به مسافرت بروید که هم سطح شما باشد، اگرخرجی شما رابدهدشما بله قربان گو می‌شوید. اگر با پولداررفتی خرج شما را می‌دهد و شما هم باید تملق او را بگویی و این کار درست نیست.
بعد می‌فرماید: اگر آبرویم به گشایش در زندگی حفظ نشود «فَأَفْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِی» به فتنه می‌افتم به حمدوستایش برای کسی که به من بخشیده یعنی بله قربان گوی دیگران شده و این فتنه است که نمی‌خواهم گرفتار شوم. «و أُبْتَلَى بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِی» ومذمت خواهم کرد هرکس مرا منع کرده و نبخشد نیازمند خلق نشوم تا چاپلوس و یا فحش دهند و بدگو بار بیایم. بعضی انتقاداتشان بر اساس شکم است. قرآن می‌فرماید: «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا» (توبه/58) و از مردم کسانی هستند که درپول دادنها تو را نیش می‌زنند، ولی اگر به خود آن‌ها بدهی راضی می‌شوند.
«همزه و لمزه» یعنی کسی که نیش میزند، معلوم نیست پول‌ها کجا خرج می‌شود شیر نفت تو جیب آخوندهاست. مثل ایرانی‌ها که می‌گویند: گربه وقتی دستش به گوشت نمی‌رسد می‌گوید بو می‌دهد.
پس نیش منافقین به پیامبر(ص) که معلوم نیست پول‌ها چه می‌شود عقده‌ای و شکمی است. می‌خواهد روضه بخواندبه همه تلفن زده و اطلاع می‌دهد که بیایید اگر کسی نیامد می‌گوید: خدایا این روضه بی ریا را قبول کن، بی ریا نبود، رفت ریا کند نشد. و یا پول که به دستش نمی‌آید می‌گوید: «اخلاص» اخلاص آن است که نخواهی، ولی اگر خواستی وندادند اخلاص نیست. «زهد» آن است که داشته و خرج نکند نه این که ندارد و روی زیلو بگویند «زاهد» است این ندارد که خرج کند.
مثلاً باقلوا نمی‌خورد که بعد بتواند غذا بخورد، بگوئیم «زاهد» است چون باقلوا را نخورد. بعد می‌فرماید: «ارْزُقْنِی صِحَّهً فِی عِبَادَهٍ» درست و صحیح بودن «عبادت» به آن است که هر طوری گفته‌اند انجام شود، خوردن یک دقیقه قبل از افطار روزه باطل است. مثل توپ یک سوراخ که شود دیگر به درد بازی نمی‌خورد گر چه سوراخ کوچک باشد. حاجی باید عید قربان در منی باشد یک دقیقه قبل بیرون بیاید باید یک شتر قربانی کند و جریمه بدهد. مثل سوئیچ ماشین یک دنده کم و زیاد داشته باشد باز نمی‌شود. مثل آمپول یک مقدار این طرف و آن طرف در رگ یا در گوشت فرق می‌کند.
مثل اینکه اگر گفتند 34 متری گنج است شما 35 متری را حفر کنید به آن نمی‌رسید. مثل 021 تهران است را بگیرید اصفهان نمی‌شود. کارهای خدا هم حساب و کتاب دارد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» (ح) جیمی است و باید سفت گفته شود، همان طور که دست انسان یخ می‌کند (ها) می‌‌کند تا گرم شود. با (ه) غلط است.
3- لزوم تلفظ صحیح عبارات عربی در عبادات
سؤال: خداوند که می‌داند ما میخواهیم چه بگوییم پس این همه دقت برای چه؟
جواب: بله خداوند می‌داند، برای احترام به درجه دار سرباز باید دست را به جای مخصوصی بگذارد با یک فرم خاصی، حال بگوید شما که می‌دانی من می‌خواهم احترام کنم دو دست را روی سر بگذارد از او قبول نکرده، تنبیه هم می‌کند. روش احترام به شکلی است که او قبول دارد.
مثال: اگر دکتر گفت: شربت را با فلان قاشق و آب گرم بخور اگر با ملاقه و آب یخ خورده شود خوب نمی‌شود. کار باید درست باشد، انسان که به آرایشگاهی می‌رود که امروز می‌گویند پیرایش» برای اصلاح، اگر فرم را خود انتخاب کرده و او شکل دیگری درست کرد دیگر به نزد آن نمی‌روی. و خیاط هم، نظر ما باید دقیق اجرا شود ولی نظر خدایی که حکیم است چه؟
رفته بودم به نزد پروفسور ارتوپد گفتم شما فکر کردید که وقتی پیامبر(ص) می‌فرماید اینگونه بنشینید چرا و چه دلیلی دارد؟
هستی پر از اسرار است، افرادی عمری را صرف می‌کنند برای طرح استخوان بندی بدن انسان (ارتوپد) کلمات معنای آن فرق می‌کند اگر بگویی «اللهم سل» یعنی بکش، ولی «اللهم صل» یعنی درود بفرست فرق می‌کند.
مثال: کلید از یک طرف باز و از طرف دیگر قفل می‌کند، نوع حرکت اثر می‌گذارد و همچنین الفاظ، فردی به آقایی گفت: شما در مراسم عقد چه می‌گویید که دو نفر به همدیگر حلال می‌شوند؟
آخوند جمله‌ای تند به او گفت که او ناراحت شد و رفت او را صدا زد که چرا رفتی، گفت شما بد حرف زدی من ناراحت شدم. روحانی گفت: چی شد قبل از این مرا دوست داشتی و با این کلمه دوستی تبدیل به دشمنی شد، حرفی که دوستی را تبدیل به دشمنی می‌کند، حرام را هم حلال می‌کند. در آستانه ماه رمضان هستیم جوان هاو نوجوان‌ها بیاییدنماز را درست بخوانیم، نماز 17کلمه است «ح» جیمی را محکم بگوییم. «بسم الله الر حمن الرحیم»، «سبحان الله» «صاد» هم درست بیان کنیم. «صراط» «صل»
گاهی بعضی پیرمردها و پیرزن‌ها می‌گویندنمی توانیم مکه به آقای کاروان می‌گویند خدا می‌داند نمی‌توانیم همین فرد می‌رود با عربها برای خریدن عربی حرف می‌زند، این کلک می‌زند برای حمد و سوره نمی‌تواند ولی برای پول خرج کردن، تمام نرخ‌های بین المللی را هم می‌داند که شوش، عراق و جزیره کیش این قیمت است تا می‌گوییم، عربی می‌گوید خدا می‌داند زبانم نمی‌گردد.
4- در سایه‌ی زهد انسان فراغت پیدا می‌کند
بعد می‌فرماید: «وَ فَرَاغاً فِی زَهَادَه» «زهاده» زهد است در سایه (زهد) انسان فراغت پیدا می‌کند چون از زرق و برق کناره می‌گیرد.
مثلاً ترب را به صورت گل و سبزی روی ماست می‌گذارد، چند دقیقه دیگر خورده می‌شود وقت و جوانی را صرف این کارها نکنی، و یا از پوست پرتقال برج ایفل درست می‌کند. ده دقیقه برای یک دقیقه غذا خوردن وقت نباید صرف شود. از خداوندزهدی می‌خواهد که با فراغت به کارهای اصلی برسد، حرام نشود، دختر خانم خیاطی بلد نیست چند میخ می‌کوبد مثل بیضی و دایره و مهندسی درست می‌کند، هنر یاد بگیر. بعد می‌فرماید: «وَ عِلْماً فِی اسْتِعْمَالٍ» علمی عنایت فرما که در آن عمل باشد.
قرآن می‌فرماید: کسی که به علمش عمل نکند مثل الاغی است که کتاب بار داشته باشد. حدیث داریم عالم بدون عمل مثل درخت بی ثمر است. قرآن انتقاد می‌فرماید که: «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» (صف/2) چرا آن چه می‌گویید عمل نمی‌کنید.
البته لازم نیست انسان به همه حرف‌ها هم عمل کند. اگر من برای نماز شب می‌گویم خودم هم بخوانم و کفاش گاهی یکی از کفش‌ها را خود استفاده کند، لازم نیست همه را استفاده و یا بنایی که خانه می‌سازد از همه استفاده کند.
یعنی استاد و گوینده و روحانی و امام جمعه حرفی که می‌زند لا اقل چند درصد آن را خود عمل کند و اگر برای خوبی مسجد می‌گوید گاهی خود هم حضور پیدا کند. بعد می‌فرماید: «وَ وَرَعاً فِی إِجْمَالٍ» (دو نوع معنی شده) ورع من همراه با زیبایی باشد. بعضی افراد با تقوا هستند ولی کثیف و ژولیده و مسواک نکرده اند.
حدیث: حضرت فردی را به ژولیدگی دید اشکال کرد او هم گفت نباید به این چیزها اهمیت داد، فرمود: یا انسان موی سر نداشته باشد ولی اگرداری باید منظم باشد. حدیث داریم پیامبر(ص) مسواک را پشت گوش خود می‌گذاشت. مثل نجارها که قلم را پشت گوش می‌گذارند. حدیث داریم وقتی حضرت از دنیا رفت بدن او را بلند کردند زیر متکای حضرت چوب مسواک بود. حدیث داریم لباس هایش را تابستان داخل دیگ می‌جوشانید تا ضد عفونی کند. حدیث داریم بیشترین پول را برای تهیه عطر می‌داد.
5- پیامبر(ص) نان خالی خورده و پول عطر می‌دادند
فیلم‌هایی اخیرا که نشان می‌دهند آخوند و روحانی آن بسیار زشت، شما یک دفعه دیدید امام خمینی (ره) در سخنرانی دهن دره کند یا دست در بینی کند، 90 ساله لوکس، که دستمال اشکش با دستمال بینی فرق می‌کرد. به من گفتند که ایشان زیر پیراهنی خود را هم اتو می‌کرد، و هر وقت می‌رفتی دست او را ببوسی بوی عطر می‌داد. پیامبر(ص) نان خالی خورده و پول عطر می‌داد. لباس وصله دار عیبی ندارد ولی لباس کثیف خوب نیست.
حدیث داریم ظرف آب شکسته‌ای را برای علی(ع) آوردند استفاده نکرد به دلیل بودن ترک و امکان آلوده بودن آن، گفتند: میدان جنگ است، فرمود: در میدان جنگ هم کار خلاف بهداشت نباید کرد. مثل بعضی گوشت کوب‌های چوبی شکسته که نخودهای زمان لای آن است. بعد می‌فرماید: «اللَّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِکَ أَجَلِی» خدایا مرا ببخشش وعاقبت خیر فرما. مثال جوجه‌ها را آخر پاییز می‌شمارند. بعضی‌ها اول خوب و آخرخرابی دارند.
داستان:
یک سخنران به دوستش گفت: سخنرانی خوبی کردم؟ گفت: اول سخنرانی خوب نبود ولی آخر سخنرانی انصافا خراب کردی. گاهی هم اول و هم آخر خراب است. قرآن برای بعضی میفرماید: «لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ» (مائده/33) هم در دنیا و هم آخر خوار و ذلیل است. و برای بعضی هم اول و وسط و آخر خوب است.
خداوند رحمت کند شهید مدنی را (البته ظاهرا این کلام از شهید آیت الله دستغیب است) شهید محراب که می‌فرمود: گاهی کار اولش خراب می‌شود با ریا و گاهی وسط با غرور و عجب که مرا می‌بینی به کجا رسیدم وگاهی هم اول و وسط خوب و برای خدا بعد از آن گناهی کرده قبل آن خراب می‌شود.
مثال آدمی که خوب رعایت بهداشت را می‌کند ولی آخر یک قاشق سم می‌خورد. مثال حوضی را پر کرده بعد زیر آبش را می‌کشد. مثال شاگردی که دکان استاد خوب کار کرده ولی بعد از بیست سال فرزند استاد را می‌کشد، یعنی عمل یک دقیقه‌ای زحمات بیست ساله را از بین می‌برد که در قرآن به این می‌گویند: «حبط» می‌فرماید: «حَبِطَتْ أَعْمالُهُم» (بقره/217‌) به خاطر این کار بد)همه خوبی‌ها از بین رفت.
6- هرکسی امید به ملاقات خدا دارد باید عمل صالح انجام دهد
بعد می‌فرماید: «وَ حَقِّقْ فِی رَجَاءِ رَحْمَتِکَ أَمَلِی» امیدهایم محقق و انجام شود. جوانی است و امید البته نه آن هم امید تنها که بعضی می‌گویند: ما همه غرق گناهیم و یک حسین داریم. مثل این که انسان پای کوهی نشسته بگوید: امام حسین ما را دوش گرفته و بالا می‌برد.
روز قیامت ما را شفاعت می‌کند «شفاعت» از «شفع» یعنی جفت مثل کسی که دارد می‌رود ولی نیرویش کم است دیگری او را کمک و قلاب کرده می‌کشاند.
و یا مثل این که نمره آورده با شفاعت استاد یک نمره ارفاق میکند تا با نمره قبول شود نمره باشد تا یک به‌شان اضافه و یا مریض نفسی داشته تا با دارو درمان شود ولی اگر مرده و یا نمره‌اش صفر به اندازه درب قوری حال می‌گوید: جفت و شفاعت که نمی‌شود
مثال اسفناج را با گلابی نمی‌شود پیوند داد ولی هلو را با گلابی می‌شود. جفت باید قابلیت جفت شدن را داشته باشد. خود باید کاری کرده باشیم تا ما را کمک کنند.
مثال تاجر ده میلیون به بازار می‌برد تا با اعتماد دو میلیون وام به او می‌دهند. اگر در بازار بگوید بنده چیز ندارم می‌گویند برو دنبال کارت.
قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً» (کهف/110) هر کس امید به ملاقات خدا دارد باید عمل صالح انجام دهد. پس هر کس امید دارد کاری هم باید بکند.
مثال کسی که منتظر حضرت مهدی(ع) و امیدوار است باید مقدماتی هم فراهم کند مثل کسی که منتظر مهمان است. نمی‌شود گفت همه جنایت‌ها باشد وما منتظر هستیم. خانه کثیف است مهمان دعوت کنیم؟
بگوییم عجل علی ظهورک» شوخی نیست، منتظر امام زمان(ع) باید اصلاح طلب باشد اصلاح البته به معنای قرآنی آن.
پس از خدا می‌خواهد که: کار صحیح، عالم با عمل، ورع با زیبایی، و غیر این صورت خوب نیست.
خدایا تمام کمالات یک انسان را به فرد فرد و نسل ما مرحمت بفرما.
خدایا عیب‌ها و لغزش‌های ما را برطرف فرما.
خدایا خون‌ها و زحماتی که زمینه را فراهم کرد که در تلویزیونی که جای رقص بود دعای مکارم امام سجاد(ع) گفته شود ما را شرمنده آن‌ها نفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment