دعای مکارم الاخلاق – 13، جایگزینی صفات و اخلاقیات – 1

موضوع: دعای مکارم الاخلاق – 13، جایگزینی صفات و اخلاقیات – 1
تاریخ پخش: 79/02/15
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی 
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِکْراً لِعَظَمَتِکَ، وَ تَفَکُّراً فِی قُدْرَتِکَ، وَ تَدْبِیراً عَلَى عَدُوِّکَ» (صحیفه السجادیه،ص92)
دعای مکارم الاخلاق را شرح می‌دادیم تا رسیدیم به جمله‌ای که از خداوند تقاضا می‌کند جایگزینی صفات را ,که به جای چه اخلاق و صفاتی چه چیزهایی قرار دهد. و این کار مهمی است ,که وقتی یک جوان غریزه زور و قدرت وغضب دارد بازی بوکس را راه می‌اندازند تا غضب را فراموش کرده و زمانی که غریزه شهوت دارد با فیلم و سکسی باچه شرایطی اورا تخلیه کنند. و کسی که غرور ملی دارد و تعصب و قومیت , مسیر او را باز می‌کنند و حساب می‌کنند باچه پیچ و مهره‌ای باز می‌شود. و وقتی که می‌خواهندعروسک درست کنندبرای سیاه پوستان سفید.
1- از همه‌ی کارهای ریز و درشت استفاده بهینه کنیم
امام سجاد می‌فرماید: به جای خصلتهای منفی. . . . مثل کسی که می‌خواهد استخر برود بگوید خدایا به جای شیرجه غسل جمعه کنم و به جای آب ریختن به صورت و کیف کردن قصد وضو کند، یعنی از همه کارهای ریز و درشت استفاده بهینه کنم. جمله این است:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِکْراً لِعَظَمَتِکَ، وَ تَفَکُّراً فِی قُدْرَتِکَ» خدایا قرار بده آنچه شیطان در من القاء می‌کند از آرزوهای بد و حسد، به جای آنها یادی از عظمت تو، و به جای اینکه بگویم فلان چیز زیبا از کیست؟ بگویم بنازم قدرتی که او را آفرید. می گوید چه چشمهای قشنگی و خیره می‌شود نه ازآن رد شود و یاد عظمت خدا کند و به جای سوء ظن به خدا، که ما به جایی نمی‌رسیم و خدا به ما نمی‌دهد و ما کجا واو کجا, در قدرت خدا تفکر کرده که خداوند می‌تواند به من هم بدهد. بچه یتیم مثل پیامبر صل الله علیه و آله و سلم شهید رجایی، و حضرت امام(خمینی ره)یتیم بودند. بچه یتیمها و فرزندان شهدا آه نکشند از یتیمی و برای آنها که پدردارند. و آنها که ماشین دارند و ما نداریم، آنها شهری بوده و ما روستایی هستیم. و به جای اینها در قدرت خداوند تفکر کن خداوند یک چیزی را می‌دهد و چیز دیگری را می‌گیرد بسیاری از آنها که زندگی‌های مرفهی دارند خوشی ندارند. تار عنکبوت از همه خانه‌ها سست‌تر است ولی وقتی خداوند می‌خواهد قدرت نمایی کند خداوند اشرف مخلوقات پیامبر (ص) را با «وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ»(عنکبوت/41) (سست ترین خانه ها)حفاظت می‌کند. پس می‌شود و خداونددرخت خشک خرما را برای حضرت مریم خرما دار کرد. و عصا به دریا می‌زند خشک می‌شود خدایی که طاغوت راسرنگون و فلان عزیز را ذلیل و ذلیل را عزیز کرد. به جای «تظنی »بدگمانی به خداوند که نمی‌شود خوشبین باش.
2- تشییع جنازه‌ی سید ترشی فروش
سیدترشی فروشی یک دکه زیرراه پله‌ای داشت. گفت من می‌خواهم وقتی مردم همه مردم تشییع جنازه من بیایند، به او خندیده و گفتند: بله در صورتی که نوجوان شده به حوزه رفته آیه الله شوی و آن هم برترین آنها بعد در میان مردم محبوب شده، تا مردم در تشییع تو شرکت کنند. و البته آن روز آفتابی بوده و باران هم نباشد. گفت: حال ما هم سید پیرترشی فروش و این آرزو این که عیب نیست.
اتفاقاً روزی این سید مرحوم شد که روز شهادت امام موسی کاظم (ع) بود و بازار وخیابان تعطیل, همه گفتندبرویم تشییع جنازه این سید، جمعیت انبوهی شد و از آن مراسم هم فیلم برداری کردند. این کار خداست.
بنده زمان شاه رفتم به زیارت امام رضا (ع) در حالی که مرا اجازه نمی‌دادند در یک دبیرستان هم صحبت کنم گفتم خدایا می‌شود من برای همه مردم، همه آموزش و پرورش و ارتشی‌ها و دبیرستانی‌ها وبازاری هاو. . . تااینکه خودم خندیدم. نگاه عقب کردم کسی نباشد که بگوید این شیخ خل است.
مثل کسی که پول ندارد یک اطاق اجاره کند. بگوید من می‌خواهم همه خانه‌های آلمان غربی را بخرم واسپانیاوبلژیک چنین آدمی رااگردیدیم می‌گوییم روانی است. یادم هست که به ریش خود خندیدم و نگاه کردم کسی نبیند سالهاگذشت و انقلاب شد و آمدیم در تلویزیون و چیزی که ما می‌خندیدیم شد. نمی شود بچه‌های شما بازوی حضرت مهدی (ع) باشند؟ چرا! دیدید نسل شما همه بازوهای حضرت مهدی (ع) شود، پدر شهید رجایی باورمی کرد پسرش بازوی حضرت امام خمینی (ره) شود.
پس از خداوند می‌خواهد: به جای اینکه بگوید نمی‌شود و به خدا بد گمان باشد بگوید می‌شود.
و به جای حسد «وَ تَدْبِیراً عَلَى عَدُوِّکَ» (صحیفه سجادیه، ص92)
به جای اینکه فکر و تلاش کنم از روی حسد خودی نباشد تلاش کنم دشمن خدا نباشد، حال گیرم شریک است وشاگرد فلان کارخانه و فامیل.
بحث زمانی پخش می‌شود که در زمان غدیر هستیم و می‌خواهم بگویم چطور شد علی را شکستند؟ از روی حسادت، و سالها شاید 10 سال است بحث حسادت را من در تلویزیون نداشته‌ام و این بحث مهمی است.
3- آفات حسادت
اولین خلافی که در آسمان شد حسادت بود درباره فرشتگان بود، شیطان بر انسان سجده نکرده و گفت من نژادم از اوبهتر است. و اولین حسادت روی زمین درباره دو فرزند حضرت آدم (ع) است که یکی به دیگری حسادت کرده و او را کشت. حسادت آنقدر قوی است که به برادر کشی کشیده می‌شود. برادران یوسف از روی حسادت او را به چاه انداختند.
آفات حسادت:
الف: آفات جسمی
ب: آفات روحی
ج: آفات عاطفی
د: آفات اقتصادی
ه: آفات فکری
و: آفات سیاسی
-آفات جسمی:
«الحسد یذیب الجسد» (غررالحکم، ص300)
حسد ذوب می‌کند جسد و بدن انسان را همه‌اش غصه می‌خورد که چرا او شکلش و خانه‌اش و ماشینش و نمره‌اش و سخنرانی او بهتر است. و ازغصه آب می‌شود و این مریض است.
آفات روحی:
«وَ لَا رَاحَهَ لِحَسُودٍ» (مستدرک‌الوسائل، ج12،ص17)
-آفات عاطفی: برادرکشی را که گفتیم در بین برادرها عاطفه را از بین می‌برد.
-آفات اقتصادی: بسیاری از افرادی که در بازار کلاه برداری می‌کنند می‌گویند وضع مالی فلانی خوب است اگر او را دوست داشته باشد این کار را نمی‌کند.
4- حسادت اقتصادی در تولید اثر دارد
و یا کارگر است می‌گوید من کار کنم او سودش را بخورد. لذا کار را خراب کرده، و درنتیجه می‌گویند جنسهای فلان کارخانه کیفیت ندارد و جنس ایرانی چنین است هم ایران شکست خورده و هم کارخانه و هم کارفرما گرسنگی می‌خورد و هم کارگر. تولید را پایین می‌آورد از روی حسادت به کارفرما و می‌گوید من مطالعه کنم که مردم استفاده کنند؟ مطالعه نمی‌کند و مردم هم کانال را خاموش و سراغ کانال دیگری می‌روند می‌گویند حرفهای قرائتی آبکی بود. ایام عید است من دکتر باید برای مریض کشیک داشته باشم؟ همه به نزد خانواده و زن و بچه هستند. بعد نتیجه این می‌شود که محبتی که باید بین بیمار و پزشک باشد نیست. پس حسادت اقتصادی در تولید اثردارد.
– آفات حسادت فکری:
قرآن می‌فرماید: «وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَدا» (بقره/109) دوست دارند آنها که کفر ورزیده‌اند از روی حسادت شما را بعد از ایمان آوردن برگردانند به کفر.
با کمال تأسف انسان می‌بیند در تابلوها وتبلیغات فتیله دین و اسلام را پایین آورده و یعنی دوست دارند اسلام ومسجد و نماز مثل زمان شاه کم رنگ باشد.
– آفات حسادت در مسایل سیاسی
خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکا» (بقره/247) خداوند طالوت را برای مردم فرستاده و مبعوث کرد.
مردم گفتند: «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْک» (بقره/247) چگونه او بر ما حکومت کند در حالی که ما از او برتریم. «وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَهً مِنَ الْمالِ» (بقره/247) او که از مال دنیا چیز زیادی ندارد. رهبری طالوت را با اینکه خداوند تعیین کرده بود نپذیرفتند. غدیر خم چگونه از بین رفت از روی حسادت که می‌فرماید: «احقاداً بدریه و خیبریه و حنینیه» (بحارالانوار،ج99،ص106) حسادت و کینه‌هایی که این علی در جنگ بدر و خیبر و حنین پدرهای ما را کشته و عموهای ما را. که البته توجیه می‌کردند که او جوان است و ما پیر هستیم و با تجربه بیشتر و این حسادت یکی ازریشه‌های مهم در جریان غدیر خم می‌باشد. حالی که اینجا نشسته‌ایم من علامتهایی می‌گویم ببینیم حسود هستیم یا نه.
5- علامات حسود
حسود نشانه هاو علامتهایی دارد:
الف: تشکر نمی‌کند.
دارد باید بدهدحالا بگو خدا پدرت را بیامرزد.
حدیث از علی(ع): اگر کمالی دیدی و به تشکر نرفتی این علامت حسادت توست. مثلاً از کسی چیزی یاد گرفته نمی‌خواهم بگویم چون بگویند این شاگرد فلانی است، می گوید بعضی از علما، نام او رانمی گوید:
حدیث: در تحصیل کرده‌ها حسادت بیشتر است.
ب: کمالات دیگران را کمرنگ می‌کند.
اگر کمالی را از دیگری دیدید، یک کمال هم از خود می‌گوید تا آن را تحت الشعاع قرار دهد. اومی گوید ما 6 ماهی که درجبهه بودیم، این می‌گوید بله ما آن ماهی که در جبهه بودیم، زمانی که من لیسانس گرفتم این می‌گوید زمانی که من فوق لیسانس گرفتم.
ج: کمالات دیگران را از بین می‌برد.
عجب کتابی نوشته می‌گوید از خودش نیست از کتابهای دیگر رونویس کرده، عجب غذایی پخته فاطمه خانم زهراخانم او را کمک کرده، چه میهمانی کرد از خودش نبود هر کدام از یک کسی بود، عجب خانه‌ای دارد، از سی تا بانک وام گرفته عجب سخنرانی، از بس پررو است می‌گوییم مقاله می‌گوید از خودش نیست. فلان مکان برای عزاداری شلوغ می‌شود می‌گوید مردم دنبال غذا هستند چون آنجا غذا می‌دهند. نمی گوید بخشی از آنهابلکه همه را می‌گوید چون بعضی‌ها هم برای استفاده از سخنرانی می‌روند.
6- حسادت، عامل ممنوعیت نقل حدیث
چون در آستانه غدیر خم هستیم. حدیث داریم صد سال نگذاشتند حدیثی از پیامبر(ص) نقل شود و گفتند فقط قرآن چون اگر بخواهیم روایت نقل کنیم همه‌اش باید بگوییم، قال علی (ع)، به این واسطه علی مطرح می‌شود چون آن حضرت بیش از هرکسی با پیامبر (ص) بوده.
پس بر اثرحسادت دیدنداگرحدیث نقل بشود باید واسطه آن هم که علی (ع) بوده گفته شود لذا گفتند فقط ازقرآن بگویید.
خداوند رحمت کند علامه امینی (ره) را که می‌گفت: اگر علی (ع) هم از عده‌ای بگذرد و ببخشد من نمی‌بخشم برای اینکه اینها صد سال نگذاشتند علم پیامبر (ص) از طریق علی (ع) به ما برسد و ما رامحروم کردند. اخیراً ما یک چیز تازه‌ای فهمیده‌ایم که چرا آنها (اهل سنت) در مکه و جاهای دیگر زود درب مساجد رامی بندند. چون مردم بعد از نماز می‌نشستند و مکرر سؤال می‌کردند که جریان غدیر خم چی شد؟ برای اینکه این سؤال مطرح نشود گفتند زود درب مساجد را ببندید. اینها ریشه دارد. اینها ضرب المثل تنها نیست مثلاً می‌گویند فلانی هم خدا می‌خواهد هم خرما را، بار دیگر هم گفته‌ام بت‌های سنگی و چوبی داشتند آمدند از خرما هم بت درست کردندبعد زمانی که قحطی شد خدا را خواستند بخورند گفتند خداست. آمدند منزل می‌دیدند گرسنه‌اند می‌گفتند خرماست برویم بخوریم. لذا گفتند هم خدا را می‌خواهد و هم خرما را. این ریشه دار است. مثلاً بعضی از داروخانه‌ها آرمشان ماراست. مار به معنای سلامتی است و بیمار یعنی بدون سلامتی مثل اینکه می‌گویند فلانی بی پول است.
7- خطرات حسادت 
1- مخالف خداست. می‌گوید: چرا خدا به او داد و به من نداد، می فرماید: «الْحَسُودُ غَضْبَانُ عَلَى الْقَدَرِ» (مستدرک‌الوسائل، ج12،ص21)حسود بر مقررات خشمناک است.
2- نمی‌تواند با مردم دوست شود:
«الْحَسُودُ لَا خُلَّهَ لَهُ» (مستدرک‌الوسائل، ج12،ص21) حسود دوست ندارد.
فکر نمی‌کند دشمنی برای چه چیز اگر حسادت کرد که خداوند از او نمی‌گیرد به این بدهد.
البته حسادت در همه هست ولی می‌فرماید: خداوند در قرآن «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ» (فلق/5) (به خدا پناه می‌برم)و از شر حسودی که حسادتش رابه کار گیرد. و گرنه باید بفرماید: «و من شر الحسد» از شر حسد به تو پناه می‌برم. مثل زبان که همه دارند. می گویند با این زبان فحش ندهید. و چاقو که همه دارند می‌گویند به شکم کسی نزنید. رگه‌های حسد هست که وقتی پشت یک ماشین قراضه نشسته و یک ماشین تند از کنارش رد می‌شود سری برای آن تکان می‌دهد.
احساس حسادت گتاه نیست ولی اگر دست به تحرکاتی بزند گناه است و ممنوع. یکی را در خیابان می‌بیند خیلی قشنگ است باز هم نگاه کرده که این کیست؟ دومی را نباید نگاه کند. برای اعمال حسادت کنترل لازم است.
 اما روانشناسی حسادت:
البته این بحثی که می‌خواهم بگویم در هیچ کدام از کتابهای روانشناسی نیست. اصلاً در کتابهای روانشناسی دانشگاه بحث حسادت، بخل. کتابهای روانشناسی که می‌خوانند بحث اضطراب و هیجان و دلهره و عوامل اضطراب، عوامل نمی‌خواهد این حسود است اساتید روانشناس و روانکاو ریشه‌ها را نمی‌گویند. این مضطرب است و ریشه‌اش حسادت است و ریشه است که خداوند را حکیم نمی‌داند. فکر می‌کند او عاقل‌تر و حکیم‌تر از خداوند است، که خدا به جای اوبه من می‌داد. این مشکل توحیدی دارد وایمانی، که سرایت کرده به مشکل اخلاقی و این مشکل برای او هیجان درست کرده، حال آقای روانشناس از هیجان شروع می‌کند و حال که ریشه‌اش برگشت به مسایل اخلاقی و عقیدتی است. چون ما نمی‌دانیم و خداوند هر چه صلاح می‌داند.
8- حسود به شادی مردم غمناک می‌شود
انسان حسود با گرفتاری مردم شاد و با شادی مردم همین که می‌بیند لباس تمیز و شیک پوشیده و سر خورده و می‌افتدشادشده و می‌خنددو این علامت حسادت است. نمره چند گرفته تو هم رد شدی؟ روانشناسی حسود است که از ضربه خوردن به مردم شاد می‌شود.
حدیث: حسود «یَکْفِیکَ مِنَ الْحَاسِدِ أَنَّهُ یَغْتَمُّ فِی وَقْتِ سُرُورِکَ» (بحارالأنوار،ج70،ص256) به شادی و سرور مردم غمناک می‌شود.
با زبان احوالپرسی کرده و در دل چیز دیگری می‌خواهد.
3-خیر خواه نیست:
«النَّصِیحَهُ مِنَ الْحَاسِدِ مُحَالٌ» (من‌لایحضره‌الفقیه، ج4،ص58) خیر خواهی از حسود محال است
تو که جنس ارزان خریده‌ای به دوستان هم بگو، می گوید پولدار است برود گران بخرد، اینرا به دوستان نمی‌گوید. امیر المؤمنین (ع) بالاترین افراد در هستی بود بعد از پیامبر (ص) و همه کمالات را داشت صد هزار شاهد در غدیر خم داشت ولی نتوانست حق خود رابگیرد.
نیمه‌های شب حضرت فاطمه زهرا (س) درب خانه‌ها را می‌زد یکی به آن حضرت رسیده گفت برای چه این زمان از شب فرمود: «قَدْ جِئْتُکَ مُسْتَنْصِرَهً» (بحارالأنوار،ج29،ص189) به تو پناه برده و از تو یاری می‌خواهم. تو را به خدا شما در غدیر خم نبودید که پدرم گفت علی، گفت: ما دور بودیم و صدا را نفهمیدیم. در جلسه‌ای امیرالمؤمنین خطاب به همه فرمود: شما در غدیر خم نبودید و یادتان نیست چه گذشت. هر کدام بهانه‌ای آوردند، یکی گفت گوش من سنگین و دیگری من دور بودم به او فرمود خداوند تو را کرکند و کر هم شد و به دیگری گفت خداوند به بلایی گرفتارت کند، صورتش پیس و لک لک شد. این است علامت کینه وحسادت.
جمهوری اسلامی هم امروز حسود دارد فرمول اف را به ما نمی‌آموزند ولی عکسهای سکسی را لای کاغذ شکلات برای بچه‌ها می‌فرستند. شرق و غرب نسبت به مکتب و جوانان ما حسادت دارد. کتاب را مجانی نمی‌دهند ولی تریاک را می‌دهند، انقلاب و رهبری، و شجاعت ما حسادت دارد. ناراحت هستند که ما چرا می‌گوییم مرگ بر آمریکا.
خدایا: کشور و رهبر و دولت و جوانان و از اینکه ما تلقین پذیر نیستیم ناراحت هستند.
خدایا: همه ما را از همه حسادت حفظ بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment