موضوع: خون و قلم
تاریخ پخش: 71/11/08
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
بمناسبت تولد امام حسین(ع) و روز پاسدار و تولد ابوالفضل عباس و امام سجاد(علیهما السلام) بحث ما بحث خون و قلم هست همانطور که از آرم سپاه پیداست در این آرم هم مسئله جنگ و دفاع است هم استخوان این آرم قلم هم هست.
1- جایگاه رزمندگان بهشت است
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنْ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمْ الْجَنَّهَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ» (توبه/111) خداوند از مومنین جان و مال میخرد به بهشت مومنین کسانی هستند که در راه خدا میجنگند و میکشند و سالم برمی گردند یا میروند و شهید میشوند این وعده بهشت فقط مال قرآن نیست وعدهای است که حق است وعدهای است که مخصوص اسلام نیست در تورات و انجیل هم هست در تمام کتب آسمانی این وعده را داده است که قطعاً جایگاه رزمندگان بهشت است حالا چه رفتهاند بهشت و سالم برگشتهاند و چه شهید شدهاند.
2- برای غیر خدا کار کردن زیان است
نکات: کل دنیا بازار «لدُّنْیَا سُوق» (بحارالانوار،ج46،ص326) همه مردم توی این دنیا فروشنده هستند هنر ما انتخاب مشتری است مثل کسی که دست و پایش را میبندند و توی استخر میاندازند نه استخر را با اجازه ایشان ساختهاند نه ایشان را با اجازه توی استخر انداختهاند منتهی هنر ایشان این است که توی استخر قصد غسل جمعه کند قصد ما هنر است. ما اگر به غیر خدا فروختیم باختیم خدا رحمت کند شهید مطهری را میگفت آقای قرائتی این دعا را زیاد بخوان «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَکَ» (بحارالانوار،ج95،ص389) باختند آنهایی که برای غیر خدا کار کردند با داشتن مشتریی مثل خدا ما به غیر خدا بفروشیم باختهایم اگر خانم به شما گفت یک کیلو گوشت بگیر شما رفتی و یک سیر گرفتی ناراحت میشود اما «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَه وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَه» (زلزله/7و8) یعنی خدا جنس کم را هم میخرد اما خلق جنس کم را نمیخرد.
3- خداوند جنس معیوب را میخرد
خدا جنس معیوب و آشغال را هم میخرد شما بروی مغازه میوه فروشی اگر فاسد باشد نمیخری اما خدا میخرد امام که نماز میخواند میگوید خدایا من نماز خواند اما اگر در رکوع و سجود آن نقصی است شما آنرا بردار، خلق اگر جنس آشغال برداشت منت سر تو میگذارد انسان عیب گراست اما خداوند «یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ وَ سَتَرَ الْقَبِیحَ» (کافی،ج2،ص578) خدا خوب مشتریی است.
حالا خداوند از همه کس میخرد مثلاً ادیسون؟ نه «مِنْ الْمُؤْمِنِینَ» از مومنین میخرد کفاری که خدمت داشتهاند باید اجرشان را از خلق بگیرند مدالی از یونسکو بگیرند مثل اینکه شما بگویی آقا اگر آب توی لیوان باشد من میخرم اگر توی طلا بریزند شما نباید بخوری.
4- خداوند خیلی گران میخرد
خدا خیلی گران میگرد یا ده برابر میخرد گاهی دو برابر میخرد گاهی شش برابر میخرد گاهی هفتاد برابر میخرد گاهی هم میگوید تو نمیفهمی نمیدانی چند میخرم، کسی که خودش را از رختخواب کند و نماز شب خواند قرآن میگوید «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ» (سجده/17) اصلاً احدی نمیداند که چی برای تو در نظر گرفتهام.
5- اگر به خدا بفروشیم به چه قلهای رسیدهایم
میگوید اگر به خدا نفروشی «فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ» (بقره/16) سودی نکردهای یکجا میگوید «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ» (بقره/90) خیلی خیطی، یک جا میگوید «لَفِی خُسر» خسارت کردی یک جا میگوید «الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ» (حج/11) خیلی خسارت کردی، اگر به خدا بفروشیم به چه قلهای رسیدهایم و اگر به غیر خدا بفروشیم عجب سقوطی است. بنده اگر برای خدا حرف بزنم مصداق این آیه هستم «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ» (فصلت/33) کی بهتر از کسی است که مردم را به خدا دعوت کند اما اگر برای خدا نباشد گرچه همه مردم هم تماشا کنند «عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ» (اعراف/148) گوساله سامری که صدا میکرد هم جنس آن طلا بود و هم همه به آن نگاه میکردند اما قرآن میگوید «عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ» (اعراف/148) جراح و چاقوکش هر دو شکم پاره میکنند اما به جراح پول میدهند از چاقو کش پول میگیرند اگر برای خدا کار کنید دیگر عقدهای نمیشویم میگوید آقا من سابقه جبههام بیشتر بود چرا به من سرهنگی نداند اگر برای خدا بود چانه نزن دادند دادند ندادند هم هیچی، آدم وقتی رفت توی مدار اخلاص دیگر توقعی ندارد «لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا» (انسان/9)
6- رزمندگان و شهدا یکسان هستند
آقا ما رفتیم جبهه شهید نشدیم، فرق نمیکند شما رفتی جبهه این ارزش است قرآن از شما جنب و جوش میخواهد «وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» (نجم/39) سعی کنید بس است از شما عمل نمیخواهد خدا میخواهد بروی مسجد حالا نماز جماعت بودی میخوانی اگر نبود فرادی میخوانی اما تو سعی خودت را کردهای و ثواب نماز جماعت را داری. رزمندگان و شهدا یکسان هستند «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنْ الْمُنکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرْ الْمُؤْمِنِینَ» (توبه/112) خداوند جنس را از کافر و منافق خریداری نمیکند «مِنْ الْمُؤْمِنِینَ» سود معامله با خدا قطعی است شکی ندارد «حَقًّا» گرچه در عمل جهاد مالی مقدم است ولی خدا وقتی میخواهد بپذیرد اول جهاد با جان را میپذیرد «أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ» اول جان بعد مال.
7- ویژگیهای رزمنده خوب
رزمنده خوب چه کسی است؟ «التَّائِبُونَ» (توبه/112) کسی است که از مدار گناه بیرون آمده باشد از مدار گناه که بیرون آمدی «الْعَابِدُونَ» فرصت عبادت پیدا میکنی، آمد خدمت امام و گفت که من توفیق پیدا نمیکنم که نماز شب بخوانم فرمود گناه میکنی کسی که روز گناه بکند خدا توفیق نماز شب را از او میگیرد. خدا رحمت کند آیت الله مدنی شهید محراب را رفت خدمت آیت الله عبدالهای شیرازی که مرجع تقلید بود بحث اخلاص شد آقای عبدالهادی شیرازی چون مرجع تقلید بود گفت اخلاص پیدا میشود اما حفظ آن مشکل است. «الْحَامِدُونَ» ستایشگر خدا هستند «السَّائِحُونَ» متحرک هستند «الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ» اهل رکوع و سجود هستند «الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» امر به معروف کنند «وَالنَّاهُونَ عَنْ الْمُنکَرِ» نهی از منکر کند.
8- یک عده باید تحصیل علم کنند
راجع به قلم هم دو سه جمله صبحت کنم، «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّهً» (توبه/122) لازم نیست همه مومنین بروند جبهه، جبهه فرق میکند بعضیها را تا پیغمبر دستور میداد همه باید بروند چون دشمن فرق میکند در جنگ تبوک سه نفر که شرکت نکردند دستور داد که هیچکس با این سه نفر حرف نزند. بعضی جبههها هم لازم نیست همه مردم بروند «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» یک عده بمانند و بروند تحصیل علم کنند در دین شناخت عمیق پیدا کنند برگردند سراغ اهل خودشان و هشدار بدهند واعظ باشند بیان احکام کنند عقاید را بگویند یک عده باید در حوزهها باشند.
نکات: یا کوچ باید فرهنگی باشد یا نظامی خلاصه اینکه رکود ممنوع است الان که جنگ نیست باید کلاسها شلوغ باشد. خدا رحمت کند حاج حسین سعیدی فرزند آیت الله شهید سعیدی ایشان همینکه جنگ متوقف شد رزمندگان قم را دعوت کرد و یک هیئتی درست کرد بنام هیئت رزمندگان اسلام. یک زمان آن کانال یک زمان این کانال یا با تهاجم نظامی یا با تهاجم فرهنگی. « مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ» یعنی از هر فرقهای باید باشند از همه روستاها باید باشند حالا یک نفر بس است میگوید نه «طائفه» باید یک گروه بیایند باید پانصد نفر بیایند که یکی از آنها مطهری بشود آفریقا پنجاه و یک کشور دارد اگر ما خواسته باشیم به همه جاها آخوند بفرستیم چند هزار آخوند میخواهیم ما بشدت عالم کم داریم.
9- فقیه کسی است که عمیقاً میشناسد
فقه غیر از علم است «لِیَتَفَقَّهُوا» فقیه کسی است که عمیقاً میشناسد گاهی وقتها شناخت سطحی است خدایا به داده هایت شکر این خیلی قهوه خانه ایی است یک خورده که حکیمانه فکر کردیم مثل سعدی میشویم.
یک خورده که بالاتر میرویم میشویم امام صادق(ع) که میفرماید در هر نفسی هزارها نعمت برای اینکه تو نفس میکشی مال نهنگ هاست شما که نفس میکشی هزاران ماهی توی دریا میمیرند نهنگها ماهی مردهها را میخورند آب دریا سالم است اگر یک روز نهنگها اتفاق کنند که مرده خوری نکنند ماهی مردهها آب اقیانوس را بدبو میکنند آب اقیانوس که بدبو بشود شما حق نفس کشیدن نداری پس در نفس کشیدن شما نهنگها شریک هستند شما که اکسیژن میگیری و کربن میدهی درختها کربن میگیرند و اکسیژن میدهند پس در نفس کشیدن شما هر برگی شریک است اینرا میگویند فقه.
یک وقت شناخت ساده است «المومن مراه المومن» (بحارالانوار،ج71،ص268) مومن آینه مومن است این معنای سادهاش است معنای عمیق آن یعنی اینکه آینه بی سروصدا میگوید تو هم بی سر و صدا به مردم بگو آینه فقط عیب را نمیگوید خوبیها را هم میگوید شما هم خوبیها را بگو آینه پشت سر نمیگوید شما هم روبرو بگو آینه وقتی میگوید که گرد زده نباشد شما هم وقتی بگو که خودت معیوب نباشی آینه عیب را مثل ذره بین بزرگ نمیکند شما هم عیب مردم را بزرگ نکن اگر دقت کنیم میبینیم که توی همین حدیث کوچک کلی حرف در میاید اینرا میگویند فقه.
10- علما مرزبان فکرند
«فَلَوْلَا نَفَرَ» اگر کسی کوچ نکند ملاّ نیست آمدند خدمت امام صادق(ع) و گفتند فلانی عالم است ولی توی خانهاش نشسته است حضرت فرمود «کَیْفَ یَتَفَقَّهُ هَذَا فِی دِینِهِ» (بحارالانوار،ج1،ص220) کسی که توی خانهاش نشسته مگر میشود که تفقه در دین داشته باشد فقیه باشد «یَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ» (فرقان/7) یعنی پیغمبر راه میرفت تا آدم راه نرود درد آشنا نیست.
آموزش اجباری هم داریم، از هر فرقهای یک نفر باید برود «فَلَوْلَا نَفَرَ» انتقاد است برای آنهایی که نمیروند توقع هم نداشته باشند که همه مردم گوش بدهند «لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» خدا میگوید عالم بشو برو به مردم بگو شاید گوش دادند شاید هم گوش ندادند یعنی علما هم توقع زیاد نداشته باشند «رَجَعُوا» بعد هم علما باید بروند سراغ مردم تو باید بروی نگویی او باید بیاید. مرز دار دو نفر هستند کسی که مرز خاکی را حفظ میکند و کسی که مرز فکری را حفظ میکند حفظ مرز فکر سخت است یعنی اگر خواست فکر غلطی بیاید بر علماست که جلوی آن خط انحرافی را بگیرند علما هم مرزبانند.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»