خدمت به مردم -2

موضوع: خدمت به مردم (2)
تاریخ پخش: 78/10/04
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
1- خدمت بی‌منت
«وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ» (صحیفه سجادیه/دعاى 20) ماه رمضان امسال سر سفره امام سجاد(ع) دعای مکارم الاخلاق را تفسیر کردیم که در آن نکاتی است. بخشی از آن نکات را که خداوند لطف کرده از طریق مطالعه به آن دست یافته‌ایم، خدمتتان عرض می‌کنیم. در این نکات آیات و روایاتی است که بنده و دو سه نفر از دوستان بسیج می‌شویم که بدانیم این جمله چه می‌گوید؟ روایات و آیات آن را از کتابها درمی‌آوریم و شرحی بر آن داریم. اما جمله امروز: «وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ» امام سجاد(ع) می‌فرماید: می‌خواهم به مردم خدمت بی منت کنم. و با تمام قوا به همه مردم بدون منت خیر برسانم. نکاتی درباره خدمت به مردم:
الف) منت نگذارید: قرآن می‌فرماید: «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‌» (بقره/264) صدقات خود را با منت و اذیت باطل نکنید. من بودم که نجاتش دادم، من بودم که آبرویش را خریدم، چه به خودش بگویی یا به دیگران فرق نمی‌کند هر دو منت است و کارت خراب می‌شود. متاسفانه خدمت به مردم دارد کمرنگ می‌شود. در پادگان به آن سرباز گفتند: چه کاره‌ای؟ گفت: هیچ کاره. به او گفتند: تو که نانوایی وارد هستی، گفت: اگر بگویم می‌توانم، باید پای تنور بایستم ، می‌گویم بی کار که دو ساعت بیشتر پست ندهم.
2- از نشانه‌های مؤمن سودرسانی زیاد به جامعه
حدیث داریم: قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ(ع): «إِنَّ الْمُؤْمِنَ مِنْ نَفْسِهِ فِی شُغُلٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَهٍ» (کافی/ج‌2/ص‌239) خودش به سختی باشد و مردم از او در رفاه و راحتی باشند. ما ضد ارزش می‌دانیم که ما کار بکنیم دیگران بخورند ولی اسلام این را ارزش می‌داند. قرآن درباره خدمت به مردم می‌فرماید: «وَ جَعَلَنی‌ مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ» (مریم/31). عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: «فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ قَالَ نَفَّاعاً» (کافی/ج‌2/ص‌165) امام صادق(ع) فرمود: «مُبارَکاً» در این آیه یعنی: «نَفَّاعاً» یعنی خیلی نفع به مردم می‌رساند، مثل «بقال» که خیلی سبزی می‌فروشد و «نجار»: خیلی نجاری می‌کند.
سؤال: اگر ندارم که نفع برسانم چه کار کنم؟ جواب: می‌فرماید «وَ لا یَحُضُّ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْکینِ» (ماعون/3) اگر داری خودت بده و اگر نداری دیگران را به کمک تشویق و ترغیب کن. و در جای دیگر قرآن داریم: «وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْکینِ» (فجر/18) امام خمینی(ره) پیر مرد بود نمی‌توانست جبهه برود ولی آنجا را پر کرد، افرادی پول ندارند ولی واسطه شوند با تشویق کردن برای انجام کارهای خیر به دست دیگران واسطه شدند.
3- معلم نمونه
امسال معلمی نمونه شد و به او نشان لیاقت دادند، علت را پرسیدیم؟ گفتند: یک کلیه‌اش را فروخته و خرج شاگردش کرده، و چون چند سالی هم اسیر بوده زمان برگشت قطعه زمینی به او دادند. زمین را هم فروخته خرج درمان کلیه‌اش کرده. اینها انسانهای با ارزش هستند.
4- داستانی از ذوالقرنین در این زمینه
شخصی در قرآن است بنام ذوالقرنین که از اولیاء خدا بود و به علم مهندسی وارد بود، مردم دور او را گرفتند که دو قبیله مفسدی هستند بنام «یأجوج» و «مأجوج» که ما را اذیت می‌کنند، گفت: من سدی برای شما در مقابل آنها می‌سازم که نتوانند آن را خراب و سوراخ کنند، شما خرده آهن بیاورید من آنها را ذوب کرده و با آن سد می‌سازم. و ذوالقرنین به شرق و غرب می‌رفت و مشکلات مهندسی مردم را حل می‌کرد. هرکس بخواهد، می‌تواند حداقل یک مشکل را حل کند، فقط باید دل بخواهد. در زمان راهپیمایی علیه طاغوت که بعضی از شما یادتان نمی‌آید، دیدم شخصی مقداری پول خرد در بشقاب ریخته کنار یک دکه تلفن عمومی نشسته، اول فکر کردیم فقیر است بعد متوجه شدیم که او پیر است و پاهایش درد می‌کند و نمی‌تواند در راهپیمایی شرکت کند ولی برای این که در کمک شریک باشد مقداری دو ریالی آورده که هرکدام از راهپیمایان خواستند تلفن بزنند معطل پول خرد نباشند. هرکس به مقداری که می‌تواند به مردم خیر برساند لازم نیست پولدار باشد، خرده فروشی کنار خیابان بساطی پهن کرده و می‌فروخت مقداری هم دو ریالی در یک ظرف گذاشته بود هرکس می‌خواست تلفن بزند از آن استفاده می‌کرد او هم توقعی نداشت. به یکی گفتند: شما چه کاره‌ای؟ گفت: پزشک، گفتند: شما می‌توانی شبهای جمعه بروی مسجد برای مراجعه افرادی که بیمه نبوده و درآمدی هم ندارند و آنها معالجه کنی.
5- تأثیر متقابل ممانعت از خیر در آخرت و دنیا
حدیث: امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «أَیُّمَا وَالٍ احْتَجَبَ عَنْ حَوَائِجِ النَّاسِ احْتَجَبَ اللَّهُ عَنْهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ عَنْ حَوَائِجِهِ وَ إِنْ أَخَذَ هَدِیَّهً کَانَ غُلُولًا وَ إِنْ أَخَذَ الرِّشْوَهَ فَهُوَ مُشْرِکٌ» (ثواب‌الاعمال/ص‌261) اگر یک مسئول مملکتی فردی را بگمارد تا نگذارد که مردم به او مراجعه کنند، خداوند هم فردای قیامت با او چنین برخورد خواهد کرد. بله گاهی فردی را می‌گمارد برای نوبت و نظم در کار، این خوب است ولی اگر مانع شود (این شر است). حدیث داریم که حضرت می‌فرماید: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «مَنْ صَارَ إِلَى أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ فِی حَاجَهٍ أَوْ مُسَلِّماً فَحَجَبَهُ لَمْ یَزَلْ فِی لَعْنَهِ اللَّهِ إِلَى أَنْ حَضَرَتْهُ الْوَفَاهُ» (إختصاص مفید/ص‌31) کسی که فردی برای برآوردن حاجات مؤمنی به او مراجعه می‌کند و او را رد کرده و جواب ندهد تا به لحظه مردن ملائکه به او لعنت می‌کنند. نگو: آقای قرائتی ما مدرسه‌ای هستیم هنوز وقت خدمت برای ما نرسیده. شما هم اگر درسی که می‌خوانید برای خدمت بخوانید درس خواندن شما هم عبادت است. یک وقت به این نیت درس می‌خوانیم که اگر دیپلم یا لیسانس نداشته باشیم در جامعه کار نداریم و زندگی را نمی‌توانیم اداره کنیم و یک وقت به نیت تخصص و خدمت به مردم درس می‌خوانیم، این عبادت می‌شود و این تحصیل، خدمت است و این آدم با این نیت اگر باشد، قدمهایی را هم که در راه مکه و یا برای مسجد و برای مدرسه و دانشگاه برمی‌دارد، عبادت است، حتی همان درس فیزیک و شیمی هم می‌تواند عبادت باشد به شرطی که نیتتان خدمت باشد. نه برای پیدا کردن موقعیت در جامعه و نه برای رأی و وکیل و وزیر شدن باشد. چون در این صورت داری، فندق می‌دهی که گردو برگردد و به مرغ دانه می‌دهی تا تخم مرغ برگردد. این معامله است و برای خدا نیست، باید از مردم انتظاری نداشته باشید. سؤال: در بهشت هم رییس و مرؤوس هست؟ جواب: از این حدیث معلوم می‌شود که هست، پیامبر(ص) فرمود: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً یُحَکِّمُهُمْ فِی جَنَّتِهِ قِیلَ یا رَسُولَ الله وَ مَنْ هؤلاء الذین یُحَکِّمُهُم ‌الله فِی جَنَّتِهِ قَالَ مَنْ قَضَى لِمُؤْمِنٍ حَاجَهً بَیْنه وِ بینه» (مصادقهالاخوان/ص‌54) برای خداوند بندگانی در بهشت هستند که حکومت می‌کنند. سؤال شد: چه کسانی هستند؟ فرمود: آنها که خدمت به مردم کرده و نمی‌گذارند دیگران بفهمند. بحث در آستانه شب‌های قدر پخش می‌شود، اینکه علی(ع) به هنگام کمک به فقرا صورتش را می‌پوشاند برای آن بود که شکم فقیر سیر شود ولی بله قربان گو هم بار نیاید و خجالت هم نکشد، همراه او منت هم نباشد. حدیث: شخصی به هنگام برگشت از سفر مکه خدمت امام صادق(ع) گزارش داد که: یابن رسول الله من در این سفر در هر منزلی گوسفندی را ذبح کرده و به همراهیان می‌دادم تا بخورند. حضرت فرمود: شما آنها را ذلیل کرده‌ای، تعجب کرد و گفت: چطور یابن رسول الله؟ من داشتم، دادم. فرمود: دفعه اول آنها احساس مهمان بودن کرده‌اند ولی دفعات بعد احساس خجالت داشته‌اند که چرا ندارند و دیگران باید به آنها کمک کنند. لذا حدیث داریم: اگر کسی خرج سفر شما را می‌دهد با او مسافرت نکن. چون اگر خرج را داد من باید منت کش و خدمتگزار او شوم، انسان به کسی که بند شد ذلیل می‌شود. هفت تا حدیث داریم که در مسافرتی که دیگران خرج شما را می‌دهند شرکت نکنید چون ذلیل می‌شوید. حدیث: خلق عیال خدا هستند و بهترین مردم کسی است که به آنها خدمت کند. می‌فرمایند: اگر کسی طواف خانه خدا کند (طواف مستحبی) خداوند 6 هزار ثواب به او داده و 6 هزار لغزش از او پوشاند و 6 هزار مقام در بهشت به او می‌دهد، اما اگر خدمت به مردم کند از طواف بالاتر است. حضرت بعد تا ده مرتبه فرمود، و طواف وطواف و و و…
6- رابطه ولایت با امر خیر
حدیث: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «یَا رِفَاعَهُ مَا آمَنَ بِاللَّهِ وَ لَا بِمُحَمَّدٍ وَ لَا بِعَلِیٍّ مَنْ إِذَا أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِی حَاجَهٍ لَمْ یَضْحَکْ فِی وَجْهِهِ فَإِنْ کَانَتْ حَاجَتُهُ عِنْدَهُ سَارَعَ إِلَى قَضَائِهَا وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ تَکَلَّفَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ حَتَّى یَقْضِیَهَا لَهُ فَإِذَا کَانَ بِخِلَافِ مَا وَصَفْتُهُ فَلَا وَلَایَهَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ» (بحارالأنوار/ج‌72/ص‌176) به خدا و پیامبر و علی ایمان نیاورده کسی که مسلمانی برای رفع مشکلی به او مراجعه کند و به روی او نخندد. بعد از خوش برخوردی اگر داری و می‌توانی حاجت او را بر آورده کن که: «فَإِنْ کَانَتْ حَاجَتُهُ عِنْدَهُ سَارَعَ إِلَى قَضَائِهَا»: اگر می‌توانی و قدرت داری برای رفع مشکل، کار را با سرعت انجام بده. «وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ تَکَلَّفَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ حَتَّى یَقْضِیَهَا لَهُ»: اگر نمی‌توان با درخواست از این و آن تلاش کن. ممکن است برای یک مشکل، عذر داشته باشد ولی می‌تواند از راههای دیگر به او کمک کند، کوتاهی نکند. خودش برای همسری و وام دختر و پول ندارد ولی می‌تواند دلالی خیر از دیگران برای او کند. بعد فرمود: «فَإِذَا کَانَ بِخِلَافِ مَا وَصَفْتُهُ فَلَا وَلَایَهَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ» پس اگر به خلاف آنچه گفتم، عمل کرد، یعنی می‌توانست و خدمت نکرد ولایت و دوستی و ارتباط ما با او قطع می‌شود. حدیث: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» (کافی/ج‌2/ص‌163) اگر کسی که به فکر حل مشکل مسلمانها نباشد مسلمان نیست. حدیث: و کسی که ناله و صدای مسلمانی را بشنود و جواب ندهد مسلمان نیست. خدمت مختلف است: مالی، فرهنگی… طرف بی سواد است و کلاس نهضت سواد آموزی دور است او را به کلاس برساند، و برای بردن به نماز جمعه، هم همینطور یا باهم به میدان تره بار برویم شما هم میوه ارزانتر تهیه کن. برفهای خانه شما را که پیر مرد هستی من پارو می‌کنم، هر نوع خدمت که مقدور باشد شایسته است.
7- آثار عدم انفاق در روز قیامت
حدیث: اگر مسلمانی برای کاری مراجعه کرد، توان دارد و کمک نکرد، دو برابر آن را در راهی خرج می‌کند و برای کسی خرج می‌کند که فحشش می‌دهد، خداوند از آبرویش کم کرده و به ضررش تمام می‌شود. حدیث: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «أَیُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَیْئاً مِمَّا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ أَقَامَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّهً عَیْنَاهُ مَغْلُولَهً یَدَاهُ إِلَى عُنُقِهِ فَیُقَالُ هَذَا الْخَائِنُ الَّذِی خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ» (کافی/ج‌2/ص‌367) امکاناتی از قبیل ظرف، نردبان و ماشین… در اختیار دارد ولی منع می‌کند از استفاده دیگران، روز قیامت رویش سیاه و دستانش به گردنش غل می‌شود و به او می‌گویند: این خائن است و به خدا و رسولش خیانت کرده. اینهمه امکانات از قبیل ظروف و خانه بزرگ داشت برای انجام کارهای خیر نظیر جلسه عروسی در اختیار دیگران نگذاشت، خیلی مشکل است. هرکسی هر خدمتی که می‌تواند باید عرضه کند، یک پزشک، یک ورزشکار، و صاحب کتاب و یادداشت و مقاله و کامپیوتر و معلم قرآن باید کارشان را به دیگران عرضه کنند. تعاون در کارها یعنی هرکس به هر مقداری که می‌تواند خیلی از مشکلات را حل می‌کند و این که می‌گویند: گرانی، گرانی چون باید برای هر کاری پول داد. اگر تعاون باشد کارها سبک می‌شود. در اطراف یک مسجد مثلاً به شعاع دو کیلومتر چقدر امکانات و شغل است از قبیل معلم و دکتر و مهندس و خانه بزرگ و جرثقیل، تصمیم بگیرند هر شبی هر کس به هر مقدار که می‌تواند و توان دارد از تخصص و امکاناتش در راه خدا به مردم خدمت کند.
8- فوائد اجتماعی و اقتصادی نماز جماعت در مسجد
در مسجد حضور یافته و اعلام آمادگی کند همدیگر را با تعادل امکانات کمک کنیم، با محوریت مسجد بخش مهمی از مشکلات مجانی حل می‌شود. ما با هم قهر هستیم بعد هم می‌گوییم: گرانی. گیر در خود ماست پشت به هم کرده‌ایم می‌گوییم: گرانی است، نخواستیم حل شود. اگر تا گفته شد: «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ» همه به مسجد بیایند اتوماتیک حضور و غیاب می‌شود. بعد به همین وسیله از مشکلات و امکانات همدیگر اطلاع پیدا می‌کنیم. حال مسجدها خالی است طرف محتاج، کمیته امداد، دفتر و دستک و تحقیق و بنیاد 15 خرداد و بهزیستی و… شده است. ما شیر چرب را، چربی‌اش را می‌گیریم و مثل شیر خشک پنیر می‌کنیم بعد موقع خوردن، چربی و کره به آن اضافه می‌کنیم، مثل ماست آب او را با کیسه می‌گیریم موقع خوردن می‌بینیم سفت است آب به آن اضافه می‌کنیم. چون اجتماع و تعاون نیست، انواع و اقسام سازمانها را دایر می‌کنیم. باز هم عده زیادی از آنها که احتیاج دارند خجالت می‌کشند که به آن مراکز مراجعه کنند. باید روحانی مسجد و هیأت امناء روشنفکر و جوانها اقدام به کار و کمک کنند، اگر دبیر فیزیک هفته‌ای یک شب کلاس کمکی برای خانواده‌های کم درآمد گذاشت مشکل پیش نمی‌آید. و البته بر اثر این تعاون و همکاری علاقه‌ها زیاد می‌شود. در ایام انتخابات دبیری در شهری خود را کاندیدا کرده بود، دیدند خربزه فروشی با وانت خربزه برای او تبلیغات می‌کند، علت را پرسیدند: گفت در ایام جنگ فرزند محصل من مشکل پیدا کرده و در خانه ماند و نتوانست درسش را ادامه دهد، این معلم آمد و افتخاری برای فرزند من در خانه کلاس گذاشت و جبران کرد، حال من اگر وانت خربزه را هم بفروشم باید خرج تبلیغات او کنم تا به مجلس برود. عاطفه زیاد می‌شود. اگر پزشکی هفته‌ای یک شب مسجد آمد بچه‌های مسجد قربانش می‌روند و اگر کسی چپ به دخترش نگاه کند مثل شیر می‌روند حمایت می‌کنند، می‌گویند: به دختر فلانی جسارت کردی پدرت را در می‌آوریم. نگویید: آقای قرائتی این حرفها ازخودت هست نه از قرآن است. قرآن می‌فرماید: «بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ» (آل‌عمران/195) تو از منی و من از تو، همه از همدیگر هستیم. در کل قرآن آیه از این آسانتر نیست، شاید از این آسانتر نباشد. این شعر: بنی آدم اعضای یکدیگرند… معنای همین آیه است و چیز جدیدی نیست. خدمت به مردم، نعمت خداوند است پس از نعمت خداوند ملول، افسرده و دلگیر نشوید. آه دیگه این آمد! چرا می‌گویی: آه؟ حدیث: اگر فقیری آمد به نزد شما، در واقع آمده تا بار شما را برای قیامت به دوش بکشد از فرصت استفاده کن.
9- آثار اخروی رفع نیاز مردم
حدیث: قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع): «اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْکُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَتَحَوَّلُ إِلَى غَیْرِکُمْ» (اعلام‌الدین/ص‌298) حوائج مردم نعمتهای خداست از آنها ملول نشوید. حدیث: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «مَنْ کَانَ فِی حَاجَهِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ کَانَ اللَّهُ فِی حَاجَتِهِ مَا کَانَ فِی حَاجَهِ أَخِیهِ» (امالی طوسی/ص‌97) اگر در جهت رفع مشکل مردم باشید خداوند هم در جهت رفع مشکل شماست. دو ساعت برای رفع مشکل مردم وقت گذاشتی خداوند دو ساعت تدبیرش را در جهت رفع مشکل شما قرار می‌دهد. بنا بود بچه دار شوی و زن برای زایمانش چند صد هزار تومان خرج شود و چه مشکلاتی پیش بیاید اما چون دو ساعت وقت صرف کردی خداوند بچه سالم و زایمان آسان می‌دهد. خلاصه پیچ بدهیم پیچ می‌دهند، آسان بگیریم آسان می‌گیرند.
10- آثار متقابل انفاق و بخل‌ورزی
قرآن می‌فرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» (اسراء/7). خوبی کنید خوبی می‌بینید و اگر بدی کنید بدی می‌بینید. امام کاظم(ع): «إِنَّ خَوَاتِیمَ أَعْمَالِکُمْ قَضَاءُ حَوَائِجِ إِخْوَانِکُمْ وَ الْإِحْسَانُ إِلَیْهِمْ مَا قَدَرْتُمْ وَ إِلَّا لَمْ یُقْبَلْ مِنْکُمْ عَمَلٌ حَنُّوا عَلَى إِخْوَانِکُمْ وَ ارْحَمُوهُمْ تَلْحَقُوا بِنَا» (بحارالانوار/ج‌72/ص‌379) پایان نامه کار شما حل مشکل برادران شماست و الا عمل شما قبول نمی‌شود. اگر مشکل مردم را حل نکنی دو لیتر هم گریه کنی اعمالت قبول نیست. افرادی خیلی مقدس و عابد هستند ولی مشکل گشا نیستند، در مقابل سیل زدگان، زلزله زدگان، او مشغول کار خویش است. حدیث: امیرالمؤمنین(ع): «هرکس مشکل مردم را حل کند خداوند نعمتهایی که به او داده باقی می‌گذارد، و الا نعمتها را از او می‌گیرد». همه نوع کمکی که مقدور باشد از مشکلات دینی، فرهنگی، علمی، کتابخانه و… کوتاهی نکنید. البته باز رسیدگی به مشکل مردم به این معنا نیست که گدا پروری شود، فقیرهای آبرودار منظور است. جمله‌ای بود می‌خواستم درباره فخر بگویم ان شاء الله جلسه بعد. خدایا در ما سوز قرار بده، هر کس سوز داشته باشد خداوند یک چیزهایی به او می‌دهد. خداوند به موسی گفت: می‌دانی چرا من از میان مردم تو را پیامبر قرار دادم؟ برای اینکه در تو سوزی بود که در دیگران نبود. ماشین داری و عده‌ای پیاده هستند، انسان حداقل دلش بسوزد اصلا برایش مهم نیست می‌گوید: الحمد لله خوب شد ما این ماشین را خریدیم. اگر تا به خانه رسیدی، باران آمد، نگو: چه خوب شد ما رسیدیم. دلت بسوزد پس مردم چی؟ خانم پشت موتور نشسته می‌گوییم: چادر به لای چرخ می‌رود و می‌افتد، می‌گوید: ول کن می‌افتد چشمهایش باز می‌شود. چقدر بی غیرت و بی خیال! اگر می‌خواهید از علم خیر ببینید باید در شما سوز باشد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته» 
Comments (0)
Add Comment