خدمت به مردم – 1

موضوع: خدمت به مردم (1)
تاریخ پخش: 78/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

1- همه خیرها از خداست
«وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ» (صحیفه سجادیه/دعاى 20) بینندگان تلویزیون ظاهراً بحث را شب نیمه ماه رمضان خواهند دید، ما امسال سر سفره امام سجاد(ع) هستیم و ایشان دعایی دارد به نام مکارم الاخلاق که جمله، جمله معنا می‌کنیم هر یک جمله را به مقداری که سواد دارم توضیح می‌دهم.
2- منت باطل کننده خیر
شما جملات را بخوانید: «وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ» (صحیفه سجادیه/دعاى 20) می‌فرماید: برای مردم بر دو دست من خیر را، جاری کن. نمی‌گوید «یَدِی» دستم، می‌گوید: «یَدِیَ» دو دست. و این خیر مرا با منت که بر سر آنها بگذارم، نابود نکن. چند مسأله و نکته از این جمله می‌توان برداشت کرد: الف) «أَجْرِ» صیغه امر است، یعنی خدایا تو جاری کن، اگر دیگری هم خیر برساند در حقیقت خدا رسانده و ما فقط واسطه هستیم. این درست نیست که بگوییم: فلانی مرا هدایت کرد بلکه باید گفت: فلانی واسطه هدایت شد.
3- به غیر مسلمانها هم باید خدمت کرد
قرآن، به پیامبر(ص) می‌فرماید: «إِنَّکَ لا تَهْدی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ» (قصص/56) تو هم نمی‌توانی هدایت کنی… و پیامبر(ص) هم در هدایت کردن افراد واسطه است. خود را مستقل ندانید و هر کس هر چه دارد از او دارد. خداوند برای درس خواندن عقل و هوش داده، اگر فلانی نبود من نجات پیدا نمی‌کردم! (این شرک است) باید گفت: خدا ما را نجات داد. ب: از «لِلنَّاسِ» می‌فهمیم که من نه تنها به مؤمنین و مسلمانها بلکه باید به غیر مؤمنین هم خیر برسانم، خیر باید به همه برسد. کفار دختر را زنده به گور می‌کردند ولی خداوند برای یک دختر کافر در قرآن چقدر حساسیت نشان می‌دهد: «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ وَ إِذَا الْجِبالُ سُیِّرَتْ وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ» (تکویر/6-1)، زمانی که خورشید خاموش و ستاره‌ها کدر و سرمایه‌ها رها و اگر و اگر…. بعد می‌پرسند، دختر کافر را چرا زنده به گور کرده‌ای؟ پس حساسیت حتی نسبت به یک دختر کافر باید باشد. این دید عمومی اسلام است.
4- انواع خیر مادی و معنوی
وقتی می‌گوید با دو دست یعنی با عشق پول بدهم و خدمت کنم. خیر چیست؟ نمی‌گوید: «عَلَى یَدِیَ العِلْمَ» علم یک خیر است، پول، احساس، هر کدام یک خیر است ولی «الْخَیْرَ» یعنی همه خیرها، هم کل مردم را در نظر گرفته و هم همه خیرها را در نظر دارد اعم از مادی و معنوی. بعد هم می‌فرماید: این خیرها همراه با منت گذاردن من نشود. نکاتی در این موضوع می‌گوییم: این حدیث که می‌خواهم بگویم خیلی مهم است، ما قبلاً فکر می‌کردیم «منت» یعنی بر خود او منت بگذارد، من بودم که پول عروسی و کفش و کلاه و وام به او دادم.
5- منت باطل کننده صدقات
اما در حدیثی از امام جواد(ع)، اینطور آمده که شخصی آمد خدمت آن حضرت و گفت: من به ده خانواده نان ولباس می‌دهم. حضرت فرمود: همه ثوابهای شما از بین رفت، گفت: چطور؟ حضرت فرمود: چون خداوند در قرآن می‌فرماید: کارهایتان را با منت خراب نکنید «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‌» (بقره/264) صدقات را با منت از بین نبرید. گفت: من به خودشان که نگفته‌ام به شما می‌گویم. حضرت فرمود: فرق نمی‌کند بالاخره آبروی آنها رفت و چون من فهمیدم که آنها نان خور تو هستند، آنها تحقیر می‌شوند. معلوم می‌شود که لازم نیست به خودش بگویی تا تحقیر شود، بلکه به دیگران هم بگویی من جهازیه یا سکه برای دختر فلانی و یا پتو خریدم، بعد که دیگران فهمیدند که از فلانی است، بالاخره تحقیر شد، چه در مقابل خودش یا نزد دیگران کوچک شود. پس کار بهتر و خیر این است که تحقیر نباشد و لذا اگر کار خیر کردی، به احدی نگویید. امام صادق(ع) به اسحاق بن عمار فرمود: زکاتهای مالت را چه کار می‌کنی؟ گفت: جمع می‌کنم فقرا می‌آیند و می‌گیرند. حضرت فرمود: همین که آنها می‌آیند درب خانه شما تحقیر می‌شوند. بعد حضرت فرمود: «مَنْ أَذَلَّ لِی وَلِیّاً فَقَدْ أَرْصَدَنِی بِالْمُحَارَبَهِ» (مستدرک‌الوسائل/ج‌9/ص‌105) هرکس مؤمنی را خوار و اذیت کند امام صادق(ع) را اذیت کرده و اعلام جنگ با من کرده است. شما باید بروی درب خانه فقیر نه او بیاید درب خانه تو، قرآن می‌فرماید: «وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ» (بقره/271) تو باید بروی درب خانه فقیر. نمی‌فرماید: «یَأتِیکُم الْفُقَراءَ» فقرا بیایند نزد شما. زمانی هم که می‌دهی با کرامت پول به فقرا بده. شب تولد امام حسن(ع) هم هست. گفتند: یک نفر وقتی پول می‌خواست بدهد خیلی گزینش و سؤال و پرسش می‌کرد. تا یک روز مُرده شویی آمد پول بگیرد. گفت: شما چرا آمدی؟ گفت: مدتی است که کسی نمُرده که ما پول بگیریم لذا محتاج شده‌ایم. خیلی از او سؤالهای متفرقه کرد از آن جمله گفت: شما تلقین هم برای مُرده می‌خوانی؟ مُرده شور که خیلی از این برخورد خسته شده بود گفت: بله، بعد از این که تلقین خواندیم یک چیز دیگری هم کنار گوش مُرده می‌گوییم. پرسید: چه می‌گویی؟ گفت: می‌گویم خوب شد مُردی و محتاج این حاج آقا نشدی. بعضی‌ها برای پول دادن طرف را زجرکش می‌کنند. امام صادق(ع) شخصی را در راه مکه از دور دید که تقاضای کمک می‌کند. فرمود: بروید کمک کنید رفتند و برگشتند. حضرت فرمود: چه کار کردید؟ گفتند: تشنه بود ولی یهودی بود ما هم به او آب ندادیم. حضرت فرمود: من گفتم به او کمک کنید نه این که دینش را بپرسید او هم یک انسان است چه کار به دینش دارید؟ چقدر تنگ نظر هستید. یکی از القاب امام حسن(ع) معروف است به کریم اهل بیت(ع) یک روز حضرت دید یکی خیلی نگاه می‌کند. حضرت وقتی دلیلش را سؤال کرد، او به حضرت گفت: اسب قشنگی داری. حضرت از اسب پیاده شد و به او بخشید. یک بقال وقتی می‌بیند یکی دست بچه‌اش را گرفته از جلو درب مغازه رد می‌شود و نگاه می‌کند، بفهمد که او ندارد بگوید: بیا میوه می‌خواهی بردار و هر وقت پول داشتی بیاور و یا نداشتی هیچ. خدا هم جبران می‌کند. گاهی بقال دو کیلو میوه مجانی نمی‌دهد 200 کیلو میوه‌اش می‌پوسد. در کتابی دیدم فردی موقوفه‌ای را داده که از حاصل آن برای فرزندان فقرا میوه تازه و نو بخرند و تقسیم کنند، برای این که آنها هم هوس دارند. خیلی اجداد ما عقل داشته‌اند، من چند نمونه بگویم، بنده که الآن 40 سال است آخوند و 55 سال دارم هنوز به عقلم نرسیده ما باید افتخار کنیم که ایرانی‌ها فکرشان بالا بوده. نمونه‌ها:
6- انواع و موارد وقف
الف) وقف برای فرونشاندن خشم، که هر کس ناراحت شد هدیه‌ای به او بدهید که خشم و غضب او فروکش کند. اصلاً به فکر ما نیامده که پولی برای فرونشاندن خشم خرج کنیم. فرهنگ این است. این‌هایی که ما در حوزه و دانشگاه می‌خوانیم، اطلاعات است نه فرهنگ، فقط سواد زیاد می‌شود. رشد معنوی را می‌گویند فرهنگ، و آداب و رسوم را می‌گویند فرهنگ و الا محفوظات که فرهنگ نیست. نمی‌گویم بد است و تنها می‌تواند مقدمه فرهنگ شود.
ب) وقف برای خرید کوزه: گاهی افراد می‌روند آب انبار آب بیاورند کوزه می‌شکند و پدر و مادر او ناراحت می‌شود.
ج) وقف برای میوه نو برای فقراء.
د) وقف جهت بیمارانی که خوب می‌شوند ولی حال کار کردن ندارند. چون تا مدتی بیمار نمی‌تواند کار بکند از این وقف بخورد تا جان بگیرد، این به عقل من نمی‌آید، چقدر فکرشان بالا بوده.
ه) وقف برای قصه و داستان‌های خوشمزه برای بیمارانی که از درد و ناراحتی خوابشان نمی‌برد. اصلاً به عقل هیچ کس می‌آید، خیلی اجداد ما مخشان کار می‌کرده.
و) وقف برای یخ سقاخانه.
ز) وقف برای کفن فقرا.
ح) وقف برای پوستین زائر امام رضا(ع) که در مسیر سرما حرکت می‌کند.
ط) وقف برای اذان گوهای خوش صدا.
ی) وقف برای برای حیوانها. دنیا حالا می‌گوید: سازمان حمایت حیوانها در حالی که اجداد ما این کارها را می‌کردند. ک) وقف برای توالت عمومی در محل‌های پر جمعیت.
ل) وقف شتر برای مسافرهای سیستان و بلوچستان. به سرمایه داری خبر دادند در این جاده حیوانها مرده‌اند شتر برای آنها وقف کرد.
م) وقف برای پل و جاده و آب انبار.
ن) وقف گردو برای بچه‌هایی که به مسجد می‌آیند. در اصطهبانات درخت‌های گردو را وقف کردند که هفته‌ای دو روز گردوها را برای بچه‌های نماز خوان ببرند به مسجد. ما فکرمان کار نمی‌کند، مسجد هم که می‌سازیم لوستر در آن آویزان می‌کنیم و لذا 20 میلیون قیمت لوستر است و زیر آن هم 20 نفر پیرمرد نماز می‌خواند و هریک پیر یک میلیون، کله بهتر از این می‌تواند کار کند.
س) وقف برای ازدواج جوان‌های بی پول.
ف) وقف برای کبوتران.
ق) وقف برای کر و لال‌ها و نابینایان.
ش) وقف برای گلکاری بیمارستان‌ها، گلهای زیبا که بیماران خوشحال شوند. وقف برای اطعام و روضه خوانی و جشن و… د) وقف برای برای صحافی کردن کتاب‌های پاره.
ذ) وقف مغازه‌هایی که از درآمدش به پزشکی بدهند برای محله‌ای که پزشک ندارد. این حرف برای 400 سال پیش است که معلوم می‌شود ایرانی‌ها خیلی فکر‌شان کار می‌کند.
ر) وقف برای بچه‌های سر راهی.
ط) وقف برای بچه‌های یتیم و بی سرپرست. ما حالا می‌گوییم بیاییم شادی‌های خود را تقسیم کنیم، و فکر هم می‌کنیم که یک کار سوپر دولوکس است. نه آقا این چیزی است که نیاکان ما داشته و هیچ ادعایی هم نداشتند.
ظ) وقف برای زایشگاه.
7- وقف و نیکی شامل همه اعم از غنی و غیر غنی می‌شود
جمله دعا را بخوانید: «وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ». نگویید بحث امشب به درد ما نخورد، این برای آدمهایی است که پول دارند وقف کنند. انسانی که دست به خیر است بی‌پول هم می‌تواند، همین که می‌روی یک پوست خیار دیدی با انگشت پا بزن کنار برای این که ممکن است یک مسلمان یا غیر مسلمان پا روی آن گذارده و بیفتد. با موتور می‌روی می‌بینی (زنی)، مردی جنس سنگین دارد بگو بنشین پشت موتور من شما را برسانم، با ماشین می‌روی دو نفر را هم سوار کن. برادران و خواهران، خیر رسانی اراده می‌خواهد پول نمی‌خواهد. امیرالمؤمنین(ع) با زور بازو کار می‌کرد و برده می‌خرید و آزاد می‌کرد، و چاههای زیاد حفر می‌کرد و زمانی که به آب می‌رسید وقف مردم می‌کرد. خداوند قسمت شما کند بین مکه و مدینه هنوز چاه‌هایی هست که آبهای آن را به شیشه‌هایی می‌ریزند مثل ظرفهای یک بار مصرف، بر روی آن نوشته «آبار علی بن ابیطالب(ع)»: یعنی این آبها از چاه‌های متعلق به علی بن ابیطالب است، هنوز بعد از 1400 سال این برکت ادامه دارد و حضرت چه وقف‌های زیادی داشت، و امام حسن(ع) دو، سه مرتبه همه اموالش را تقسیم کرد، و هرچه داشت نصف می‌کرد.
8- بخل در دعا جایز نیست
ماه رمضان بیایید با هم مهربان‌تر باشیم و به همدیگر دعا کنیم حتی برای کسانی که از آنها ناراحت هستیم، نگو فلانی به من بد کرده و یا بد گفته و هر کس به ذهن شما آمد دعا کن. یکی از علمای درجه یک، آیت الله چهل سال قبل، عالم، سید، بزرگوار، پدر شهید به من می‌گفت: دوستی داشتیم در مدینه در مسجد النبی داشت به دوستانش دعا می‌کرد، در ضمن دعا کردن یکی از رفقایش به ذهنش آمد که اتفاقاً با او بد بود که او را اذیت کرده بود، به این علت او را دعا نکرد و البته آن دوست هم فوت کرده بود. وقتی آمد خانه و خوابید همان رفیقش به خوابش آمد که فلانی این همه من به ذهنت آمدم چرا به من دعا نکردی؟ من محتاج هستم و گیر هستم و تو در مدینه خدمت پیامبر(ص) بودی، چرا دعا نکردی؟ به مرده هم رحم نمی‌کنی. این عالم بزرگوار می‌گفت: من از این جمله فهمیدم که هر کس به یادت می‌آید معلوم است که آنها به زحمت افتاده و محتاج هستند و با ارتباط روحی به تو التماس می‌کنند.
9- وجوب حفظ آبروی افراد نیازمند
بخل نکن که او به من بد کرده آبروی تو را ریخته، تو دیگر آبروی او را نریز. شخصی به امام حسن(ع) نامه‌ای داد، حضرت نامه را گرفت و فرمود: مشکل شما حل است. گفتند: شما که هنوز نامه را نخوانده‌ای، حضرت فرمود: یعنی ترسیدم همین مدتی که در حال خواندن نامه‌اش هستم که او از من سؤال و تقاضا کرده خجالت بکشد و خدا فردای قیامت از من سؤال کند که چرا به این مقدار هم یک مسلمان را معطل کردی و خجالت دادی؟ خیلی کار ما زار است، یک ماه یک ماه یکی را زجر می‌دهیم، یک مرتبه آبرو را می‌ریزیم. این که می‌گویند غیبت مثل خوردن گوشت مرده است برای این است که گوشت زنده را بکنی جایش پر می‌شود ولی گوشت مرده جایش پر نمی‌شود و آبرو وقتی ریخته شد دیگر جایش پر نمی‌شود. در یکی از روزنامه‌های کذایی نوشته بود: آقای فلانی و فلانی و… با چه پولی سفر کردند؟ چه کار داشتند؟ آن آقایان هم در کشور محترم بودند و هستند. آقای روزنامه چی خوش انصاف با یک تلفن می‌توانی حقیقت را از خودش بپرسی. چیزی که با تلفن می‌شود چرا در روزنامه می‌نویسی و یک مرتبه 20 نفر را با رگبار آبرو ریزی می‌کنی؟ در این جمع پدر شهید و ملا و سال‌ها زندان و تبعید و شکنجه دیده حاضر است، حیا کن و اول سؤال کن. اما تو با این طور نوشتن یعنی منظورت این است که مردم این‌ها بیت المال را به تاراج برده‌اند و معلوم هم نیست که کارشان چه بوده. اگر در تلفن قانع نشدی بعد بگو: مردم من تلفنی پرسیدم جواب درستی نداشت با پول دولت رفته و کارش اساسی نبوده در جریان باشید. اول جرم را ثابت بعد آبرویش را بریز. اول آبرو ریزی می‌کنیم تا جرمش ثابت بشود، این درست نیست. البته من نمی‌گویم در مملکت مجرم نیست، مجرم هست گاهی هم باید افشاگری بشود ولی اول جرمش ثابت شود، گوشت زنده جایش پر می‌شود ولی مرده پر نمی‌شود. غیبت مثل گوشت مرده خوردن است. یعنی آبرو که رفت دیگر باز نمی‌گردد، پول گم شود جبران می‌شود و لذا گفته‌اند آبرویش را بردی دیگر جایش پر نمی‌شود. امام حسن(ع) نامه‌ای به او دادند و اظهار نیاز کردند، فرمود: حاجت تو برآورده شد. گفتند: بخوان. فرمود: تا همین چند لحظه‌ای که بخوانم شرمنده می‌شود و من ترسیدم که شرمنده شود. دعا را بخوانید: «وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ». خیر برسانید نه لحاف پاره، لباس کهنه، غذای فاسد، این زباله است می‌خواهی دور بریزی، خیر باید خیر باشد. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: 5 وصق خرما حال یادم نیست وصق چقدر است دیشب می‌خواستم ببینم در ذهنم بود حالا نمی‌دانم شما فرض کن 5 من پنج من خرمای خوب درون ظرف کنید درب خانه فلانی بدهید. یک نفر گفت: یک کیلو بس است چرا پنج من؟ حضرت فرمود: خداوند مثل تو را در جامعه زیاد نکند که کنس هستی، من می‌دهم تو نمی‌توانی تحمل کنی. حدیث داریم پول که به فقیر می‌دهی آنقدر بده که فکر کنی زیادش است. البته فقیر نه گداهای حرفه‌ای، بعضی گدای حرفه‌ای هستند.
10- مراعات شأن و آبروی فرزند جوان و پدر و مادر
سؤال: فقیر حقیقی و واقعی کیست؟ جواب: قرآن: «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً» (بقره/273). حضرت فرمود: اگر من صبر کنم او بیاید درب خانه اگر چیزی بدهم این مزد آبرویی است که از او رفته. نگذارید جوانهای شما بگویند: پول می‌خواهیم. همین که کمی بزرگ شد گاهی احتیاج به پول دارد. شما پول در جیبش بگذار و دختر و پسر هم شرایط پدر و مادر را می‌دانند رعایت می‌کنند نگذارید بچه شما گدا بار بیاید. و به پدر و مادرها هم قبل از این که بگویند، بدهید. ما 350 بار کلمه «أَعُوذُ» داریم یعنی پناه می‌برم به تو (ای خدا) از این خطر. یکی این است که امام(ع) می‌فرماید: پناه می‌برم به تو از این که پیر شوم و به بچه‌ام نیاز داشته باشم. چون پدر و مادر خجالت می‌کشند از فرزند تقاضا کنند ولی فرزند خجالتی ندارد. مادر و پدر پول ندارند و سر سفره شما و عروس هم نمی‌خواهند بنشینند، بگذارید اگر می‌خواهند مستقل باشند. چون به اشتباه فکر می‌کند اگر سر سفره عروس بنشیند خوار می‌شود، قرآن می‌فرماید: «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ وَ الْیَتامى‌ وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ» (بقره/215). اول پدر و مادر بعد دیگران. ماه رمضان ماه خیر رسانی است. کتابهایی که درخانه هاست و سال به سال مطالعه نمی‌کنیم، تصمیم بگیریم بدهیم به سازمان تبلیغات و اوقاف و مؤسسات فرهنگی، و درعوض آنقدر روستاها کتابخانه دار می‌شود. و هر خانه یک ساک زیادی لباس داریم، می‌شوند چند قطار لباس، و پول در بانک هاست که می‌تواند برای جوانها تأمین شغل کند، و چند میلیون پیراهن عروس در خانه‌ها آویزان است و آنقدر دامادها برای خریدن پیراهن عروس که گران است عزا گرفته‌اند. بنابراین فکر کنیم چگونه می‌توانیم خیر رسانی کنیم. خدایا توفیق خیر رسانی قربه الی الله بدون منت به ما رحمت بفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment