حج – 4

موضوع بحث: حج – 4
تاریخ: 07/04/63- رمضان 63

بسم الله الرحمن الرحیم

حج خیلی مهم است ولی این چیزی که ما می‌گوئیم، در حدی است که به درد بچه مدرسه‌ای هم بخورد. ولی حج خیلی فروع و ریزه کاری‌ها دارد که قرار است ان شاءالله سازمان حج و دیگر مسئولین از جمله صدا و سیما برنامه‌ای تهیه کنند، چون نمایش حج از توان ما خارج بود ولی مسئولین ان شاءالله همچون سربداران قرار است، حج را به نمایش بگذارند. چون اساساً حج عبادتی درونی نیست، بلکه هم درونی است و هم بیرونی و نوعی نمایش است و من تنها به عنوان یک معلم قرآن شبهی از حج می‌گویم و شنیدن کی بود مانند دیدن.
1- حج، آزمون عبودیت انسان
بیست و چند مسئله را گفتیم، یکی از مسائل حج که در نهج البلاغه تکیه شده مسأله آزمایش است، علی(ع) می‌فرماید: «یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ»(نهج‌‏البلاغه، خطبه 192) خدا به مردم گفت: به حج و مکه بروند تا ببینند رفاه طلب کیست و حرام کار کیست؟ !
در جای دیگر داریم(کافى، ج‏4، ص‏197) تا آن‌ها را آزمایش کند. یا در جای دیگر می‌خوانیم «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ص إِلَى الْآخِرِینَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ»(نهج‌‏البلاغه، خطبه 192) یعنی از حضرت آدم و از اولین نفر تا آخرین پیروان حضرت خاتم با کعبه آزمایش شدند.
کعبه «میزان الحراره» تعبد است. هر کس عاشق کعبه شد و حرف خدا را در مکه گوش داد، یا بر عکس کعبه و مکه را نفی کرد، یا گفت سال دیگر می‌روم و. . . این میزان تعبد را نشان می‌دهد. قبل از انقلاب فقط پیرمردها و پیرزن‌های بالای 50 سال می‌رفتند، ولی الآن جوان‌ها هم می‌روند و خوب شده است.
من بار اولی که به حج رفتم. چند سال داشتم و صورتم تازه ریش در آورده بود، وقتی از مکه برگشتم به من گفتند: عارمان می‌شود به تو بگوئیم حاجی، و حج را کیلوئی حساب می‌کردند. خوب است انسان در جوانی به مکه برود، نه این که هنوز دختر و پسرم را عروس و داماد نکرده‌ام، چگونه بروم مکه! چرا نمی‌روید مکه و از آن جا مایه‌ی عروس و داماد کردن فرزندانتان را نمی‌گیرید.
کسانی که شغلشان در دستشان است زود واجب الحج هستند، مثلاً حلاج‌ها تا 30 تومان داشته باشند واجب الحج است، بنا هم همینطور یا معلم و واعظ چون می‌رود و برمی گردد و دوباره می‌رود سر کار خودش، اما کاسب ممکن است بگوید برویم و برگردیم دیگر در دکان چیزی نداریم و باید کنار خیابان بنشینیم. عقیده من این است که خیلی منتظر واجب الحج شدن نباشید و هر طوری هست پولی فراهم کنید و بروید(البته این ربطی به فقه و رساله ندارد) یعنی خودت را واجب الحج کن.
یک مسلمان باید با پیامبرش صحبت کند، جایی را که بلال کتک خورد و یا مسجدی را که خود پیامبر ساخته ببیند. درقرآن بارها گفته شده: «سیرُوا فِی الْأَرْضِ»(انعام/11) نباشد که افرادی حج را به تأخیر بیندازند و لحظه مرگ بگویند «رَبِّ ارْجِعُونِ»(مومنون/99) خدایا ما را برگردان، چون دیگر فایده ندارد.
و نگوئید 10 روز است و نمی‌شود، قدیم عالمی رفت و 1 ریال سبزی خواست و سبزی فروش گفت نمی‌شود، بعدگفت 2ریال بده و او داد. سپس به او گفت سبزی را نصف کن، و او نصف کرد بعد به او گفت: پس دیدی می‌شود چرامی گویی نمی‌شود؟ !
پس یکی از مسائل حج آزمایش عبودیت است. کسانی که بار اول به حج می‌روند و سرشان را تراشیده‌اند به کسانی که بار چندمشان است و تراشیده‌اند غبطه می‌خورند و می‌گویند: خوشا به حال شما! پس حج وسیله امتنان است.
2- حج و تبادل آراء و بررسی نقاط ضعف و قوت
حدیثی از وسائل است در مورد ارتباط مسلمانان، امام صادق(ع) فرمود: «فَجَعَلَ فِیهِ الِاجْتِمَاعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِیَتَعَارَفُوا وَ لِیَنْزِعَ کُلُّ قَوْمٍ مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ لِیَنْتَفِعَ بِذَلِکَ الْمُکَارِی وَ الْجَمَّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ یُذْکَرَ وَ لَا یُنْسَى وَ لَوْ کَانَ کُلُّ قَوْمٍ إِنَّمَا یَتَّکِلُونَ عَلَى بِلَادِهِمْ وَ مَا فِیهَا هَلَکُوا وَ خَرِبَتِ الْبِلَادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ الْأَرْبَاحُ وَ عَمِیَتِ الْأَخْبَارُ وَ لَمْ تَقِفُوا عَلَى ذَلِکَ فَذَلِکَ عِلَّهُ الْحَجِّ» (وسایل الشیعه، ج11، ص‏14) اگر هر مسلمانی در وطن خودش با زبان خودش صحبت کند «وَ مَا فِیهَا هَلَکُوا» و همان زندگی خودش را داشته باشد، این‌ها هلاک می‌شوند. ما می‌دیدیم طلبه‌های ترک با همدیگر مباحثه می‌کردند، ما می‌گفتیم اگر قرار بود هر کس با هم زبان خودش مباحثه کند، خوب آذربایجان هم حوزه علمیه داشت، یا می‌خواهد برود مکه می‌گوید: من می‌خواهم در کاروانی باشم که اقوامم هستند.
یکی از سیاست‌های غلط این است که منطقه حاجی‌ها را جدا می‌کنند، مثلاً در زمین عرفات یا منی می‌گویند: فلان محل برای ایرانیان، یا فلان محل برای هندی‌ها و من می‌خواستم قسمت هندی‌ها بروم و نمی‌گذاشتند و اگر قرار بود اینطوری باشد پس حج برای چه بود و سعودی باید به این مسائل عنایت داشته باشد.
می گوید: «وَ لَوْ کَانَ کُلُّ قَوْمٍ إِنَّمَا یَتَّکِلُونَ عَلَى بِلَادِهِمْ وَ مَا فِیهَا هَلَکُوا وَ خَرِبَتِ الْبِلَادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ الْأَرْبَاحُ وَ عَمِیَتِ الْأَخْبَارُ»(وسایل الشیعه، ج11، ص‏14) اگر هر کس با فرهنگ و آداب منطقه‌ای خودش صحبت کند، هلاک می‌شوند و خرابی بلاد در آن است و درآمد و داد و ستد جلب نمی‌شود و اخبار کور می‌شود.
من وقتی نزد هندی می‌روم، بگویم در ایران «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ»(مائده/90) و ما در ایران شراب فروشی نداریم آیا شما دارید؟ یا به سوریه‌ای بگوییم: شما بی حجابی دارید، ولی ما نداریم و بگوئیم ایران ما چطوری است و بگوئیم در ایران همه عاشقانه به بسیج روی می‌آورند، و آن وقت است که می‌فهمیم اگر در ایران اینطور است به خاطر مکتب و امت و رهبر و انقلاب است. چون وقتی همه این چیزها را گفتی «فإن الأشیاء تعرف بأضدادها» (بحارالانوار،ج69،ص292) انسان توجه می‌کند که ما کجائیم و آن‌ها کجا، و بعد می‌بیند که چطور شد که این‌ها اینطوری شدند.
حج اولیای خدا غیر از حج ما بود. امام حسن(ع) وقتی به حج می‌رفت «حَجَّ عِشْرِینَ حَجَّهً مَاشِیاً عَلَى قَدَمَیْهِ»(تهذیب‏‌الأحکام، ج‏5، ص‏11) یعنی چند مرتبه از مدینه تا مکه پیاده رفت، که الان چند ساعت با ماشین راه است.
پیامبر در حجه الوداع فرمود: «مَعَاشِرَ النَّاسِ حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمَالِ الدِّینِ وَ التَّفَقُّهِ»(الیقین، ص‏357) ‌ای مردم حج این است که شماچیزی هم بفهمید و حاجی مسئولیت دارد، باید بگوید کجا رفته چه دیده و. . . ولی بیشترین حرف حاجی‌ها در مورد خرید سوغاتی است و این‌هایی هم که اینجا هستند نگران سوغاتی هستند. چند سال پیش که آتش سوزی شده بود ومنا و غیره دچار آتش سوزی شده بود کسی زنگ زده بود و به حاجی می‌گفت: چه خبر خودت که نسوختی، سوغاتی‌ها که سالم است.
انصافاً حاجی‌ها بیشتر در بازار هستند یا در مسجدالحرام؟ تازه ایرانی‌ها از بقیه خیلی بهتر هستند. در حالی که از این طرف می‌بینیم اینطوری است، مثل دعای ماه رمضان که می‌فرماید: «إِذَا رَأَیْتُ مَوْلَایَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَیْتُ عَفْوَکَ طَمِعْتُ»(مصباح‏‌المتهجد، ص‏582) وقتی لطف تو را می‌بینم، شاد می‌شوم و وقتی گناهان خودم را می‌بینم، فریاد می‌زنم. ما هم وقتی حجاج کشورهای دیگر را می‌بینیم، می‌فهمیم که خیلی رشد داشته‌ایم و وقتی حج امام حسن را می‌بینیم، می‌فهمیم که تا 3 تومان، 30 تومان فاصله داریم، یعنی هیچی نداریم.
روایت ذیل همان روایت حجه الوداع در بالا است که حاجی آقا آن را دیده است، حدیثی در مستدرک دیدم که «حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمَالِ الدِّینِ وَ التَّفَقُّهِ»(مستدرک‏‌الوسائل، ج‏10، ص‏173) حج به این است که دینتان کامل شود و شناخت دقیق پیدا کنید.
اگر کسی برود مکه و بیاید و عوض نشود، شترش حاجی شده است. چون سابق با شتر می‌رفتند مکه. این شترها حاجی می‌شوند و نکند در زمان ما هم، هواپیماها حاجی بشوند.
3- شرایط تولیت کعبه
و اما تولیت کعبه؛
«إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُون»(انفال/34) یعنی فقط افراد با تقوی باید متولی خانه خدا و مسجدالحرام باشند. و آیه دیگر: «إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى‏ أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدینَ»(توبه/18) «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ»(توبه/17) مشرک حق ندارد مسجد بسازد.
زمان شاه برخی طاغوتی‌ها، در ده خود، مسجد یا حسینیه می‌ساختند. آن هم تیمساری که یک عمر در خدمت شاه و آمریکا بوده، حق ندارد برای خدا مسجد بسازد. نگوئید ما انحصار طلب هستیم، چون برخی مواقع باید باشیم، بنی صدر مرتب می‌گفت: انحصار طلب. اول انحصار طلب خود خداست، چون می‌فرماید: «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ» و الان ما باید مواظب باشیم تا کسانی برای منافع اقتصادی و سیاسی خود مسجد نسازند، چون الآن محل اخذ رأی و انتخابات است.
«انما» یعنی فقط، پس فقط کسانی حق تعمیر مساجد خدا را دارند که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند و نماز را به پادارند و زکات بدهند و از احدی غیر از خدا نترسند. پس کسی که از آمریکا می‌ترسد، نباید متولی خانه خدا شود. مامی گوئیم: مرگ بر آمریکا ولی سعودی می‌گوید، نگوئید: مرگ بر آمریکا و از آمریکائی‌ها می‌ترسد پس حق ندارد متولی خانه خدا باشد.
مسئولین بئثه امام خودشان را می‌کشتند، تا این که اسرائیل را محکوم کنند ولی آن‌ها نهایتاً یهود را محکوم می‌کردند و از اسرائیل می‌ترسیدند و در نهایت می‌گفتند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ»(مائده/51) ما با یهود بدنیستیم، ما با اسرائیل دشمنیم چون یهود پیروان حضرت موسی هستند، ولی اسرائیل یک خط متجاوزکارانه است. مادر ایران یهودی داریم، ولی با هم مشکلی نداریم ما مکتب آن‌ها را قبول نداریم و آن‌ها هم مکتب ما را.
خادم الحرمین منصب مهمی است، یعنی خادم مکه و مدینه و کسی که خادم الحرمین است باید خادم پیامبر باشد و از کسی نترسد. امام بزرگوار فرمود: اگر هر مسلمانی یک سطل آب بریزد روی اسرائیل، اسرائیل غرق خواهد شد. مکه و کعبه همه‌اش نشان دهنده این است که اگر دل برای خدا سوخت، چه می‌شود و قدرت خدا در کعبه نمایان است.
4- کعبه و اقدام به کعبه و حرم و حجر الاسود
حضرت ابراهیم چند سنگ را بر هم نهاده و کعبه را ساخته است، ولی انسان در هر حالی باید رو به کعبه نماز بخواند، اما در مکه نماز جماعت به صورت دایره است و هر کس به جهتی نماز می‌خواند، و حتی وقتی می‌خواهیم بمیریم، باید رو به کعبه باشیم و حتی حدیث داریم رو به کعبه بخوابید. و معنایش این است که انسان مکتبی، حتی در خواب باید خط داشته باشد و موقع نشستن هم همین طور و مرده را هم باید رو به قبله دفن کرد و گوسفند را هم باید رو به قبله ذبح نمود، تا حلال باشد ولی کارهای دور از نزاکت مثل مستراح باید رو به قبله نباشد و اگر باشد گناه است و حرام.
نگاه به کعبه عبادت است. در مسجدالحرام طواف ثواب دارد و اگر ببیند شلوغ است و یک رکعت نماز بخواند، ثواب آن برابر با یک میلیون رکعت در غیر مسجدالحرام است. آن وقت حاجی می‌رود بازار به خاطر خرید قاشق! البته نماز مستحبی نه نماز قضا. در داستان اصحاب فیل، ابرهه گفت: چرا همه بروند کعبه؟ من جایی را می‌سازم تا مردم بیایندآن جا. مثل شاه، که گفت: چرا بگویند سال هجری بگویند سال شاهنشاهی، ولی نمی‌دانست که دل که دست ما نیست ودر دست خداست. برخی سعی می‌کنند خودشان را محبوب و بزرگ نمایند، برای همین منتظر است همه به او سلام کنند، ولی انسان خواری است. در حالی که پیامبر به همه سلام می‌کرد و عزیزترین انسان است و ابرهه هم نمی‌دانست که آن کعبه را ابراهیم ساخته و این را او ساخته. ولی بالاخره مردم بی اعتنایی کردند و او هم سپاهی گرد آورد و به سوی کعبه آمد. قرآن هم می‌فرماید: «أَ لَمْ‌تر کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحابِ الْفیلِ»(فیل/1) یعنی نمی‌دانی خدا با این فیل سواران چه کرد؟ «وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابیلَ»(فیل/3) دسته پرندگانی به نام ابابیل فرستاد «تَرْمیهِمْ بِحِجارَهٍ مِنْ سِجِّیلٍ»(فیل/4) سنگ ریزه‌هایی بر سر این ارتش می‌انداختند که از عدس بزرگ‌تر و از نخود کوچک‌تر بود «فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ»(فیل/5) یعنی این سنگ‌ها که بر سر این‌ها می‌خورد مثل کاه جویده شده یعنی(پهن) می‌شدند. و سرانجام کسی که سوء قصد به کعبه داشته باشد، همین است. نگاه به صورت عالم و پدر و مادر هم عبادت است، نگاه محبت آمیزچشمان نیمه باز، چون حدیث داریم به پدر و مادر متواضعانه و با چشم نیمه باز نگاه کنید.
کعبه وسط مسجدالحرام است. به مکه و چند فرسخ اطراف مکه می‌گویند: حرم. چون احترام دارد. و پرنده‌اش را نبایدگرفت و گیاه آن را نباید چید چون احترام دارد. از مکه وارد مسجدالحرام می‌شویم و کعبه هم وسط مسجدالحرام است.
حدیث داریم قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): «لَا تَخْرُجُوا بِالسُّیُوفِ إِلَى الْحَرَمِ»(بحارالأنوار، ج‏96، ص‏73) با اسلحه نباید وارد حرم شد، مرگ بر آمریکا حق است، چون: «بَراءَهٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»(توبه/1) است و سوره برائت می‌گوید: بگویید مرگ بر آمریکا و مگر غیر از این است که اسرائیل «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ»(فاتحه/7) است. قرآن هم در مورد یهودیان می‌فرماید: این‌ها مغضوب هستند و ما هم اگر غیر از مغضوبین هستیم باید با این‌ها با غضب رفتار کنیم.
قرآن در مورد این‌ها می‌فرماید: «ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ وَ الْمَسْکَنَهُ»(بقره/61) بنابر این مرگ بر اسرائیل مسئله‌ای ندارد و اگر کسی خواست غیر از این شعار بدهد شما نباید اجازه بدهید. امام حسین(ع) به همین دلیل که می‌خواستند او را در مکه ترور کنند و امام نمی‌خواست قداست مکه از بین برود از مکه به کوفه رفت.
یزید چند مخالف داشت: یکی امام و دیگری ابن زبیر. امام از کعبه بیرون آمد تا امنیت و قداست کعبه حفظ شود. ولی ابن زبیر در داخل کعبه رفت و یزید به همین خاطر کعبه را به منجنیق بست و کعبه را خراب کرد. کعبه بارها خراب شده و دوباره ساخته شده است، یک بار حضرت ابراهیم تجدید بنا نمود زمان پیامبر(ص) هم تجدید بناشد و حجرالاسود که «یمین الله» است اهمیت بسیاری دارد و با دست زدن به این سنگ طواف شروع می‌شود و اینجا خیلی شلوغ است.
در آن زمان در کار گذاشتن این سنگ اختلاف شد و هر کس می‌خواست خودش و قبیله‌اش این کار را انجام دهد تا این که گفتند، اولین کسی که آمد، هر چه او گفت انجام می‌دهیم. تا این که پیامبر آمد و همه گفتند او را قبول داریم و پیامبر گفت: پارچه و عبایی بیاورید و سنگ را در آن بگذارید و همه در گذاشتن او شریک باشید و وقتی آوردند، پیامبر سنگ را برداشت و در جایش گذاشت. از مسائل مهم مکه رهبری است.
5- حج و رهبری
قرآن می‌فرماید: «لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ»(بلد/2-1) یعنی به این شهر قسم می‌خورم در حالی که تو در آن هستی و حلول کردی، یعنی به مکه به خاطر وجود تو قسم می‌خورم. منبری ارزش دارد که گوینده در آن حرف حق بزند. «إِنَّ الْإِمَامَهَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الصِّیَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ»(کافى، ج‏1، ص‏198) چون دو گونه اسلام داریم:
1- ساکت 2- نامی. اسلام ساکت که غرب آن را ترویج کرده و جا انداخته اسلام خشک است که تنها عبادت در آن وجود دارد و ما وقتی می‌گفتیم: «انت تعرف امام خمینی» می‌گفت: «سبحان الله سبحان الله» همان طور که ما در زمان شاه چگونه می‌ترسیدیم، خدا رحمت کند محمد منتظری را که با 72 تن شهید شد و پس از شکنجه‌های زیاد خواستند از او نوشته بگیرند. گفتند: بنویس «ریاست محترم» ولی او فقط نوشت «ریاست» و گفت من شما را محترم نمی‌دانم و اگر شما را محترم می‌دانستم از شما کتک نمی‌خوردم و من شما را لایق نمی‌دانم و وقتی گفتند: زندانت را زیاد می‌کنیم، گفت: من چند سال زندان می‌مانم ولی به شما محترم نمی‌گویم. پس این افراد را هم داشتیم.
پس اسلام نامی اسلامی است که رشد داشته باشد و اسلام ساکت همان اسلام خواب است. امامت و رهبری حق باعث رشد اسلام می‌شود، سپس می‌فرماید: «بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الصِّیَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ» (بحارالانوار،ج25،ص120) یعنی با وجود امام حج کامل می‌شود وحج، حج است.
6- حج از دیدگاه امام خمینی
جمله‌ای از امام بخوانم و حرف هایم را جمع کنم؛
قرآن می‌گوید: کعبه قیام است. یعنی باید مرکز حرکت باشد و این حج سعودی چون قیام نیست هدف خدا در آن نیست. یعنی این حجی که کشورهای دیگر غیر از ایرانیان می‌روند، حجی که خدا و پیامبر در کتاب و سنت گفتند، نیست. چون گفته حج باید وسیله حرکت باشد و آن‌ها در آن جا چرت می‌زنند و حج باید برائت از طاغوت باشد و این‌ها نمی‌گویند، پس حج نیست و حج فقط دور زدن و خم و راست شدن نیست. همه سال بروید همه بروید و از همه جا بروید. «وَ عَلى‏ کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ»(حج/27) یعنی همه و از همه جا و با وجود هر شکلی بروید، برای این که مشکلات را حل نمایید. مشکل جهل، رهبری اصولاً این جهانی، مشکل جهانی هم دارد. چون ما معتقدیم: اسلام «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ»(توبه/33) و باید برای دشمن جهانی فکرجهانی و کنفرانس جهانی ترتیب داد و حج بسیج جهانی برای خرد کردن شیطان و ملی گرایی است. حج بسیجی علیه تفرقه‌ها، تعددها و امتیازات است و بسیجی علیه کفر و شرک و نفاق است.
امام در سال گذشته به حجاج پیام داد که: عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید. حج به مردم می‌گوید: ابراهیم، اسماعیل را به خدا داد و عید گرفت، شما هم بدهید و عید بگیرید. به جهانیان بگوئید که در راه حق و اقامه عدل الهی و کوتاه کردن دست مشرکان باید سر از پا نشناخت و حتی از اسماعیل ذبیح الله گذشت، که حق جاودانه است. ابراهیم و محمد به بشریت آموختند که بتها هر چه هستند، باید شکسته شوند و کعبه که ‌ام القری و هرچه از آن بسط پیدا کرده تا آخرین نقطه زمین و تا آخرین روز جهان باید از لوث بت‌ها تطهیر شود. بت هر چه باشد از قبیل هیاکل، خورشید، ماه، انسان و. . . و چه بتی بدتر از طاغوت‌های تاریخ، از زمان آدم صفی الله، ابراهیم خلیل الله، محمد رسول الله و تا آخرالزمان همه باید شکسته شود، مگر ابرقدرت‌های ما بت‌های جهان نیستند؟
پیامبر ابولهب‌ها را کوبید، شما هم باید ابرقدرت‌ها را بکوبید. اگر می‌خواهید پایتان را جای پای پیامبر بگذارید، خوب خیلی از مسائل حج مانده که ما نگفتیم از منی و عرفات و رمی جمرات و. . . و تنها دور نمایی از حج گفتیم.
خدایا یک عده دور خانه خدا می‌گردند ولی رزمنده‌ها دور خدا می‌گردند. خدایا هم آن‌هایی را که دور خانه تو می‌گردند، توفیق بده تا دور خود تو بگردند و هم آنها را که دور خودت می‌گردند، توفیق بده تا پیروزمندانه پیرامون خانه تو بگردند. خدایا آرزوی امام عزیز، آرزوی اسلام و قرآن و حضرت مهدی(ع) این است که حاجی‌ها بیدار و متحد شوند و ابرقدرت‌ها را درهم بکوبند، همان طور که رهبرشان آن‌ها را کوبید این توفیق را هر چه زودتر به ما مرحمت بفرما. حج مقبول به ما و نسل ما و پایان عمر ما را شهادت در راه خودت و شناخت و نشر اسلام را به ما مرحمت و همه مسلمان‌ها را از خواب غفلت بیدار بنما.
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment