موضوع بحث: جهاد اکبر
تاریخ پخش: 12/09/66
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
در این جلسه که خدمت عزیزان نیروی هوایی هستیم، می‌خواهیم در مورد جهادی دیگر به نام جهاد اکبر صحبت نماییم. 37 نکته در این است که چرا هوی و هوس دشمن مهم انسان است و مبارزه با آن جهاد اکبر است و مبارزه با آمریکا و ریگان جهاد اصغر است؟ امیدوارم بحث در خود من هم اثر کند و من مثل جوی سیمانی نباشم که آب را به مزرعه برساند، ولی خودش استفاده‌ای نکند. این بحث را باید شهید محراب، مدنی اشرفی، صدوقی، و یا امام بگویند. چون خیلی مشکل است. گاهی انسان از وضع خود آگاه نیست و یک خاطره‌ای از وضع خود بگویم.
ما در نهضت سواد آموزی در طبقه‌ای هستیم که نماز جماعت داریم و من معمولاً شرکت می‌کنم. اما گاهی هم کار دارم و شرکت نمی‌کنم. چند روز پیش تصمیم گرفتم که اگر من به نماز نرفتم، خودم را جریمه کنم و وقتی هم نرفتم جریمه را دادم. دیروز جلسه بود، دیر رسیدم و خیلی ناراحت شدم که باید جریمه بدهم. ناگهان گفتم که من برای پرداخت جریمه ناراحت هستم یا برای اینکه نماز نخواندم؟ دیدم برای جریمه است و من به حال خودم افسوس خوردم. افسوس خوردم که بعد از 29 سال آخوندی و ادعا وضع من این است. و‌ای کاش انسان مثل شمعی نباشد که بسوزد و خودش چیزی نداشته باشد.
1- چرا جهاد اکبر می‌گویند؟
چرا به آن جهاد اکبر می‌گویند؟
1- چون مخفی است. هوی و هوس دشمن مخفی است و مثل ناوگان در دریا آشکار نیست. «اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»(فرقان/43) یعنی به دنبال هوسش می‌رود، ولی آگاه هم نیست. مثلاً من اگر رئیس نهضت نبودم، این قدر به سوادآموزی توصیه نمی‌کردم. و شناخت این مسائل ظریف و پنهان و جراحی آن بسیار دشوار است. امام کاظم می‌فرماید: «أَخْفَاهُمْ لَکَ شَخْصاً مَعَ دُنُوِّهِ مِنْکَ»(تحف العقول، ص399) با این که در انسان است ولی خیلی مخفی است.
2- همیشگی است. مثل جنگ نیست که چند بار پیش بیاید، بلکه همیشگی است. مثل سلام کردن یا رفتار با دیگران همیشگی است. فلانی باید اول سلام کند یا چرا اول به فلانی چای داد و. . .
3- پیروزی در آن محتاج امداد الهی است. مثل جنگ نیست که با نیروی جنگی بیش‌تر پیروز بشوی و اگر امداد الهی نباشد حضرت یوسف هم باشد قرآن می‌گوید: «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها»(یوسف/24) چون انبیا هم از وسوسه‌های شیطان به دور نیستند، ولی در آن‌ها اثر نمی‌کند. در یک روزی پیامبر به جبهه رفته بود. یکی از رفاه طلبان در کنار زن خود و زیر سایه نشسته بود، ناگهان به خود نهیب زد که پیامبر خدا زیر آفتاب درحال جنگ است، اما تو مسلمان هستی؟ و ناگهان به سوی جبهه شتافت. که آیه نازل شد، برخی تا لب پرتگاه رفتند، ولی خدا دستشان را گرفت. حر 10 دقیقه تصمیم گرفت. مثل خلبانی که اولین اشتباه، آخرین اشتباه است. و ابراهیم هنگامی که اسماعیل گفت: خدا فرموده است که تو را ذبح کنم، می‌فرماید: «قالَ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً»(کهف/69) یعنی به لطف خدا صبر خواهم کرد، چون ممکن است خودت نتوانی مقاومت کنی و به خود انسان اطمینانی نیست. یا زلیخا درها را بسته و خودش را آرایش کرده است عرض می‌کند: «قالَتْ هَیْتَ لَکَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ»(یوسف/23) یوسف می‌فرماید: «مَعاذَ اللَّهِ» به خدا پناه می‌برم.
4- ممکن است دشمن خارجی نقطه ضعف را پیدا نکند، ولی شیطان در هوس‌ها همیشه نقطه ضعف را می‌داند. ممکن است شهوت در او اثر نکند ولی ریاست در او اثر کند و یا بر عکس.
5- وسوسه‌ی شیطان هم کمک می‌کند. چون اگر شیطان نباشد ارزش ندارد. مثل آدم لالی که غیبت نمی‌کند. یا انداختن سنگ از بلندی که مهم نیست، بلکه وزنه برداری و بلند کردن سنگ بر خلاف جاذبه‌ی زمین مهم است و با وجود شهوت و وسوسه و هوس، عمل ما ارزش خواهد داشت.
6- شکست شخصیت است و شکست شخص نیست. دشمن خارجی جان انسان را می‌گیرد ولی هوی و هوس، انسان را از انسانیت می‌اندازد. انسان هست و راه می‌رود، ولی ملکات و کمالات انسانی را ندارد. ترکش آن به بدن است و ترکش این به روح است و همیشه روح مهم‌تر از لاشه است.
7- دشمن خارجی یک بار جان انسان را می‌گیرد، ولی هوی و هوس بارها انسان را به سقوط می‌کشد و فریب می‌دهد و شکست می‌دهد و هر بار از راهی می‌آید. مثلاً اگر کسی در جنگ با هوس‌ها میل خود را کنترل کند، مثل این که جلوی خود را در مقابل سیگار یا دیدن دختر نامحرم می‌گیرد یا از حضور در جلسه‌ای که در آن گناه است خودداری می‌کند و وقتی می‌گویند جلسه به هم می‌خورد و مردم ناراحت می‌شوند، بگوید: من برای مردم داری و زن داری و. . . آفریده نشده‌ام، بلکه برای این که خدادار باشم و راهی را که خدا می‌فرماید بروم، آفریده شده‌ام. و آفریده نشده‌ام تا به خواست دیگران و هوس دیگران رفتار کنم. مگر خودم خواسته باشم و هوس ندارم. به کسی گفتیم: نظرت راجع به فلانی چیست؟ گفت: من اگر بخواهم تابع هوس دیگران باشم، مگر خودم هوس ندارم؟ من که هوس خود را دنبال نمی‌کنم، به هوس دیگران چه کار دارم؟ و باید ببینیم وظیفه‌ی شرعی‌ام چیست؟
8- در جهاد اکبر وقتی وسوسه درونی انسان را قلقلک می‌دهد. مثل گرفتن رشوه یا پارتی بازی و یا این که بچه‌ات دعوا می‌کند قبل از این که بداند حق با کیست، طرف بچه‌اش را می‌گیرد. یا بین دعوای روحانی و کت شلواری از کجا معلوم است که حق با روحانی است؟ چرا مرگ بر ولایت فقیه می‌گویی؟ یا از کجا معلوم است که حرف بچه غلط است؟
2- رعایت انصاف و دلیل و منطق
یا حتی حرف کافر که همیشه اشتباه نیست. قرآن می‌فرماید: «إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلى هُدىً أَوْ فی ضَلالٍ مُبینٍ»(سبأ/24) حتی پیامبر می‌گوید: یا من یا شما، یک نفرمان درست می‌گوید و دیگری در اشتباه است. ببینیم حتی پیامبر نمی‌فرماید هرچه من می‌گویم: قطعاً درست است و هرچه تو می‌گویی: غلط است. بلکه به کافر می‌گوید: «هاتُوا بُرْهانَکُمْ»(بقره/111) یعنی دلیل بیاورید. آب جو بد است ولی خدا خیلی با شدت نمی‌گوید، بلکه می‌فرماید «وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما»(بقره/219) و خیلی‌ها از راه عرق نان می‌خورند ولی «إِثْمُهُما أَکْبَرُ» یعنی ضررش بیش‌تر است.
مثلاً مرشدان قدیم شکلی از شمر می‌کشیدند که یک ابرویش شمال شرقی بود و دیگری شمال غربی و آن چنان قیافه‌ای از روی بغض برای او ترسیم می‌کردند. درحالی که شمر واقعاً این قدر زشت نبود و زیبا بود. یا خیابان یک طرفه است می‌گوید: دنده عقب برو و انسان بسیار بر سر خود کلاه می‌گذارد. حدیث داریم انسان‌هایی هستند که عمری راه می‌روند و توجه ندارند. «کَحِمَارِ الطَّاحُونَهِ»(غررالحکم، ص41) یعنی الاغی که سنگ آسیا را می‌چرخاند و از صبح تا شب راه می‌رود، چشمانش را بسته‌اند و در آخر هم سر جای اولش است.
من از یکی از دوستان نکته‌ای شنیدم که برخی از الاغ هم بدترند، چون الاغ غروب‌ها چشم هایش را باز می‌کنند ومی بیند سر جای اولش است ولی برخی انسان‌ها بعد از 80 سال هم نمی‌فهمند. برای همین قرآن می‌فرماید: «بَلْ هُمْ أَضَلُّ»(اعراف/179) یعنی انسانی داریم که از چهار پا هم بدتر است. انسان باید ببیند چند سال دارد؟ آیا شده است تا به حال کسی را ببخشی، چون نبخشیدن هوس است. مثلاً آن‌هایی که دارند به جبهه‌ها کمک می‌کنند و شما هم در بانک پول داری و پسری هم در جبهه نداری، انگار که می‌خواهی در جبهه به پسرت کمک کنی، ولی شیطان به سراغت می‌آید که پیری و کوری داری. قرآن می‌فرماید: «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ»(بقره/286) یعنی این شیطان است، اگر پیری و کوری و آینده داری، خدا هم داری و از غیب برایت خواهد رسید. خدا می‌فرماید: «فَهُوَ یُخْلِفُهُ»(سبأ/39) یعنی اگر انفاق کنی، جای آن پر می‌شود. مگر کسانی که برای پیری و کوری پول جمع می‌کنند، گدا نمی‌شوند؟ یا هرکس انفاق می‌کند فقیر می‌شود؟
شخص سرمایه داری بود که همه می‌گفتند: او در پول غرق است و روابط تجاری گسترده‌ای داشت که حساب آن از دستش خارج بود. در ایام تعطیلی که در آن کشور مثل عید نوروز ما وجود داشت، به دفتر خود رفت تا به حساب‌ها برسد، ولی فراموش کرد کلید را بردارد و در بر روی او بسته شد و نشست و مطالعه کرد و هرچه داد و فریاد کرد، کسی به سراغ او نیامد و کسی از جای او خبر نداشت و همه فکر می‌کردند که او را ترور کرده‌اند و بالاخره آن قدر گرسنه شد که کاغذ جوید و حالش به هم خورد و بالاخره کاغذی نوشت که در اتاق اسکناس از گرسنگی مردم.
اینطور نیست که شاه اگر کاخ‌هایی داشت رزقش باشد. و ناگهان همان ارتش مجهز می‌گویند: زنده باد اسلام و در کاخ‌ها صدای مرگ بر شاه می‌شنود. توکل ما کم است. کسی می‌گفت: تا من خانه‌ی شخصی نداشته باشم ازدواج نمی‌کنم. آخر مگر چقدر بوده‌اند کسانی که هنگام ازدواج خانه‌ی شخصی داشته‌اند؟
3- تأثیر گذاری قویتر جنگ هوا و هوس
9- دشمن خارجی معادن و گنج و نفت و. . . می‌خواهد، ولی دشمن داخلی خود ما را می‌خواهد. رضا شاه به مدرس گفت: سید از جان من چه می‌خواهی؟ گفت: می‌خواهم در بدنت جان نباشد. و این است که امام این فقیه را این قدر دوست دارد.
10- هوس‌ها مادر جنگ‌ها هستند. جنگ صدام برای این بود که هوس کرد سردار قادصیه شود. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ»(نهج البلاغه، خطبه 50) یعنی ریشه‌ی وقوع همه‌ی جنگ‌ها و فتنه‌ها هوس‌ها است. ناوگان آمریکا آمده تا نشان بدهد که ابرقدرت است و وقتی نامش را آوردند همه بترسند. و لذا امام در یکی از سخنرانی هایش در جماران فرمود: اگر بر عالم مسلط شوید، اما هوس بر شما حاکم باشد شکست خوردید. ولی اگر از همه شکست بخورید و هوس بر شما حاکم نباشد، پیروز هستید.
امام حسین(ع) زیر سم اسب پیروز بود و آمریکا بر عرشه‌ی قدرت شکست خورده است. اگر شما دچار غیظ شدید، خودتان را نگه دارید. این جا بی خود غیظ کردی، اگر چه خیلی هم مشکل است. خدایا تو را به آبروی آن‌هایی که در جهاد اکبر پیروز شدند به ما توفیق بده قدری به سمت این راه حرکت کنیم.
دانشجو هم باید مثل بقیه به جبهه برود. تو که جوان و با سواد هستی باید زودتر بروی. چند سال است جوان‌های گمنام ما در جبهه هستند؟ پدر و مادر دانشجو می‌گویند: بچه‌های ما را هم می‌برند؟ خوب چرا نبرند؟ ما خودمان هزار طلبه بودیم هزارتایمان شهید شدیم. خوب بکنیم که چه بشود؟ نان و آب بیش‌تری بخوریم یا مستشار بالای سر ارتش‌مان بیاید؟ شرف دارد که ایرانی خودش خراب کند، ولی مستشار بالای سرش نباشد. مثل بچه‌ای که سر سفره‌ی غذا می‌خواهد خودش غذا بخورد و هر چه پدر می‌گوید: خراب می‌کنی. باز می‌گوید: می‌خواهم خودم بخورم. و بالاخره هم خراب می‌کند و وقتی می‌گویی: دیدی خراب شد، باز هم می‌گوید: خودم. یعنی اگر خودم خراب کنم، بهتر از این است که درست انجام بدهم و وابسته به پدر باشم.
حالا درست است که ما هم دسته گل به آب داده‌ایم، ولی الآن موشک هم می‌سازیم. البته اگر چه از چوب دستی شروع کردیم ولی همان بنی صدر که می‌گفت: ما می‌خواهیم چه کنیم، بیاید ببیند چه کرده‌ایم. به جایی رسیدیم که چند روز پیش در مجلس برزیل نماینده‌ای بلند شده و گفته است اگر خواستید برزیل نجات پیدا کند، رهبری همچون ایران می‌خواهد و به جایی رسیدیم که اگر به رئیس جمهور آمریکا بگویند: صد نفر رئیس جمهور می‌آید، نمی‌ترسد ولی اگر بگویند: صد جوان ایرانی می‌آید می‌ترسد. و این ارزش است. اگرچه روغن نباتی نباشد. من فقط ضامن حرف خودم هستم و هیچ مسئولیتی ندارم و منکر رشوه و پارتی و مشکلات هم نمی‌شوم. چون نمی‌گویم نیست. برخی با من تماس می‌گیرند، گویی صدا و سیما هستم. می‌گویند: این چه فیلمی است، باور کنید من هیچ مسئولیتی در صدا و سیما ندارم. اما حرف ما این است که ماشین سالم است، چون ماشین ما اسلام است، و اسلام قرآن و وحی و عصمت است و رهبر این ماشین هم عالی است. اما اینکه مسافرها تخمه یا پوست پرتقال می‌اندازند این به کسی ربطی ندارد. البته با تمام این احوال وقتی صحبت جبهه می‌شود 300 هزار نفر شمال و 300 هزار نفر اصفهان و یا کرمان می‌فرستند. حالا گوشت گران است درست است ولی صف‌ها یک نفری است. ولی چند روز پیش کشوری بودم صف چند صد نفری بود. تازه صف استخوان، گوشت خوک هم بود. اما چیزهایی است که انسان بگوید، می‌گویند: روابط چه شد؟ و گرنه آدم پته‌ی همه را روی آب می‌ریزد و جایی خبری نیست و ما با همه‌ی ضعف‌ها از خیلی جاها بهتر هستیم.
4- مقطعی نبودن و سنگر نداشتن در جنگ با هوس‌ها
11- دشمن خارجی شکست می‌خورد و می‌رود، ولی هوی و هوس، هیچ وقت شکست نمی‌خورد. لذا قرآن می‌فرماید: «فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوارِ الْکُنَّسِ»(تکویر/16-15)، «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ»(ناس/4) که دو بار در قرآن آمده است. یعنی مرتب می‌رود و دوباره می‌آید. یعنی بعد از شکست بر می‌گردد و هوس با عقل تار و مار نمی‌شود.
12- از ترس دشمن خارجی می‌توان به سنگر رفت، ولی دشمن داخلی خیر. مثلاً برای نماز بلند می‌شوی یا غافلی، یا خوابی، ولی وقتی هم که با توجه نماز می‌خوانی می‌گویی: الآن از آستین‌های من ملائکه می‌ریزند و باز هم گرفتار هوی و هوس می‌شوی و همیشه گرفتار هستی. چون مخفی است و انسان نمی‌فهمد. من یک کتاب امامت نوشتم و کتب امامت را هم مطالعه کردم. و در مورد امامت تحقیق هم کردم. خلاصه وقتی حرم امام رضا(ع) رفتم گفتم: یا امام رضا وضع ما این گونه است به ما مزدی بده، چون من گاهی از این حرف‌ها با امام رضا(ع) می‌زنم. وقتی از حرم بر می‌گشتم درهای طلایی را بوسیدم، ولی حال نداشتم درهای چوبی را ببوسم. آن گاه بود که دیدم عجب، امامت من هم با طلا مخلوط است. یک عمر گمان می‌کردم، حزب اللهی هستم ولی چون با سلیقه‌ام بود حزب اللهی بودم، ولی به محض این که با سلیقه‌ام سازگار نبود قهر کردم. مگر کشور امام زمان نیست؟ پس چرا قهر می‌کنی؟ می‌گوید: چون با من یک شکل نیست. مگر همه باید با تو یک شکل باشند؟ یا چرا می‌گویی: ایشان نباشد من همکاری نمی‌کنم. چرا باید در کشور امام زمان این باند بازی‌ها باشد؟ خلاصه این که افراد عزل و نصب یا تجلیل می‌شوند، یا آقا بالای منبر رفته و بین این همه افراد محترم از یکی تجلیل می‌کند. اصولاً چرا این همه تجلیل و تملق وجود دارد؟
خدا ناصر حسین پسر میر حامد حسین را رحمت کند که از علمای معروف هندوستان بود و وصیت کرد وقتی من مردم، راضی نیستم روی منبر از من تجلیل کنید بلکه فقط فاتحه و حدیث بخوانید و این قدر هندوانه زیر بغل نگذارید. و صلوات بر رهبر کبیر انقلاب که فرمود: مصطفی پسر من شهید شد، روزنامه‌ها چیزی ننویسید و اگر برای همه‌ی شهدا می‌نویسید برای او هم بنویسید. یا فرمودند: چرا هرکس به دیدن من می‌آید، می‌نویسید و می‌گویید: مگر اخبار مهم مملکتی است. البته شهید رزمنده حسابش جداست.
12- با دشمن خارجی می‌توان صلح کرد ولی هوس هیچ وقت با انسان صلح نمی‌کند.
5- شرط قبولی جهاد اصغر است و محدودیت آن را ندارد
13- شرط قبولی جهاد اصغر، جهاد اکبر است. چون در جبهه هم به اخلاص نیاز است و ممکن است درجهاد اصغر پیروز شویم ولی ثواب نبریم. در جبهه‌ی احد کسی خوب می‌جنگید و از او تعریف کردند. پیامبر گفت: بله او خوب می‌جنگد و از یاران من است ولی جهنمی است. گفتند: چرا؟ خلاصه جنگید و شمشیری خورد و بستری شد. از او پرسیدند چرا به جبهه آمدی؟ گفت: همه‌ی مردان مدینه به جبهه آمده بودند و من مانده بودم. زن‌ها به من گفتند: ترسو و من هم برای این که نشان بدهم ترسو نیستم، آمدم وگرنه انگیزه‌ی من خدا یا دفاع از اسلام نیست و من اهل این حرف‌ها نیستم. بعد هم از زخمی که خورده بود ناراحت بود و از شدت درد خودکشی کرد و همان چیزی شد که پیامبر فرمود.
و لذا حدیث داریم در روز قیامت عده‌ای می‌گویند: ما رزمنده بودیم، ولی خدا می‌گوید: شما رزمنده‌ی خالص نبودید. پس در جنگ هم اخلاص می‌خواهد و باید برای رضای خدا رفت و نباید به فکر درجه و مأموریت باشد و خودش را به خدا بفروشد.
14- می توان به جبهه از دور کمک کرد ولی در جهاد اکبر و جنگ درونی هرکس باید خودش بجنگد و دیگری هم به جای او نمی‌تواند بجنگد.
15- درجنگ با دشمن لنگ و کور معافند، ولی در جنگ با هوس لنگ‌ها هم معاف نیستند، چون آن‌ها هم هوس دارند. 16- درجنگ با دشمن، دنیا برای آدم کف می‌زند، ولی در جنگ با هوس کسی انسان را تشویق نمی‌کند. ممکن است دشمن خارجی توبه کند، ولی شیطان هیچ گاه توبه نمی‌کند.
17- در جنگ دشمن برنامه ریزی و بودجه و نیرو می‌خواهد، ولی شیطان هیچ چیز لازم ندارد و فوری دست به کار می‌شود.
و خدا کند همین بحث بنده، جزو هوس‌ها نباشد. کسی کتاب استعاذه نوشت، یعنی از شر شیطان به خدا پناه ببریم. به شیطان گفتند: برو گم شو. فلانی کتابی نوشته است که اگر مردم آن را بخوانند وسوسه‌های تو در آن‌ها اثر نمی‌کند. مرحوم دستغیب داستان را نقل می‌کند که شیطان گفت: خودم به او گفتم، این کتاب را بنویس.
و خیلی مشکل است و انسان باید خودش را فقط به خدا بسپارد. عمری انسان کاری را انجام می‌دهد ولی صحنه‌ی امتحانی پیش می‌اید که می‌بینید قاطی است.
بچه‌ها دوست دارید بازی کنید و خواب صبح شیرین است ولی با هوس مبارزه کنید و درس بخوانید و نماز بخوانید. اطاعت از پدر سنگین است. می‌خواهی او را بزنی ولی با غضب خود مبارزه کن و او را نزن. به دختر نگاه نکن وخانم با بد حجابی مبارزه کند و بازاری هم با کلاه برداری مبارزه کند. به جبهه کمک کنید. برای نماز جمعه نگویید که حال ندارم.
خدایا! به حق محمد و آل محمد خودت کمک کن عقل و وحی ما، بر هوس‌ها و شیطنت‌ها پیروز شود و به رزمندگان ما که مشغول جهاد اصغر هستند درجهاد اکبر هم اخلاص کامل و پیروزی کامل نصیب آن‌ها بفرما. توطئه‌ها خنثی و توطئه گران را نابود و رهبر عزیزمان را مؤید و منصور بدار.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»