جایگاه ازدواج در قرآن

1- ازدواج، یک نیاز طبیعی، یک ارزش دینی
2- لطف و رحمت الهی در سایه ازدواج و تشکیل خانواده
3- اقدام برای ازدواج جوانان، فامیل و دوستان
4- برابری زن و مرد در نزد خدا
5- همسر، مایه آرامش خانواده
6- فرزند، هدیه خدا به نوعروسان
7- صبر و بردباری در مشکلات خانوادگی

موضوع: جایگاه ازدواج در قرآن

 

تاریخ پخش:  20/04/92

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

دین اسلام، دین فطری است. دین فطری، یعنی با طبع سازگار است. نه با هوس. ممکن است یک کسی بگوید که من از سیگار خوشم می‌آید. پس اسلام سیگار را خوب می‌داند؟ می‌گوییم: نه، تو خوشت می‌آید. طبع انسان سیگار را نمی‌پذیرد و لذا خود سیگاری‌ها اولین سیگاری که کشیدند سرفه کردند. دهانشان تلخ شده. یعنی ریه دود را پس می‌زند، منتهی شما این دود را به ریه تحمیل کردی، خودت را معتاد کردی، حالا خوشت می‌آید. وگرنه به ریه‌های سالم دود فرو کنی همه سرفه می‌کنند. چیزهایی که طبیعت انسان خوشش می‌آید اسلام اجازه داده است. از جمله آنها ازدواج است. انسان همسر می‌خواهد. ما راجع به مسائل خانوادگی یک مطالبی را امروز تهیه کردم برای شما بگویم.

1- ازدواج، یک نیاز طبیعی، یک ارزش دینی

ازدواج و تشکیل خانواده یک کار ارزشی است. مقدس است. نداریم کسی به خاطر اینکه تشکیل خانواده ندهد بگویند: این آدم خوبی است. یعنی در آیات، روایات، به ازدواج سفارش شده است. نه به بی‌همسری. بی‌همسری بد است. انواع فشارها را هم آوردند که انسان ازدواج کند. یک فشار از درون است که خود غریزه‌ی جنسی است که بالاخره آدم را هل می‌دهد به سمت ازدواج. آن از داخل است، موتور درونی است. از بیرون هم همه موتورها را اسلام داغ کرده است. 1- گفته: دولت و ملت قیام کنید، برای اینکه آدم‌های بی‌همسر را همسر بدهید. آیه‌اش این است: «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ» (نور/32) یعنی چه؟ «وَ أَنْکِحُوا» یعنی به نکاح دربیاورید. بلند شوید قیام کنید دولت و ملت، نهادها و بانک‌ها همه بسیج شوید برای اینکه ازدواج را آسان کنید. «وَ أَنْکِحُوا» به نکاح دربیاورید. «الْأَیامى» اَیم یعنی آدم بی‌همسر. بی‌همسر چه عروس و داماد باشد و باکره، دست اول، یا نه دست دوم. پیر زن‌ها و پیرمردها همسر می‌خواهند. جوان‌ها، همسر را برای یک هدف می‌خواهند. بزرگسال و پیر هم همسر همدم است. هم انس است، آدم نیاز دارد که با کسی بنشیند گپ بزند و درد دل کند. رازش را بگوید، هم غمش باشد، هم شادی‌اش باشد. «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى»‏

«مِنْ عِبادِکُمْ» عبد یعنی بنده. فکر نکنید برده‌ها شهوت ندارند. آنها برده هستند. آخر گاهی وقت‌ها می‌گوییم: بابا حالا این یک کارگر ساده است، از فلان روستا آمده. کارگر باشد، شهوت که شهری و روستایی فرق نمی‌کند. برده و آزاد شهوتش هیچ فرقی نمی‌کند. عباد، حتی برای برده‌ها همسر پیدا کنید.

افرادی که صالح هستند، «وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ» یعنی جوان‌های وارسته. دخترهای وارسته، همین که قرآن گفته: بلند شوید بی‌همسرهای خوب را برایشان ازدواج فراهم کنید، این معنایش این است که اگر جوان‌ها هم خواسته باشند همسر بگیرند باید جوان‌های خوبی باشند. جوان‌ها بدانند که هرزگی و عیاشی کسی کمکشان نمی‌کند. بگویند: به آدم‌های خوب این خودش یک قول دادن است. به ما گفتند: اگر جوانی اهل مسجد نیست، دختر به او ندهید. آن کسی که به امت بی‌اعتنا هست، شما به او بی‌اعتنا باشید. «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ» آدم‌های صالح، آدم‌های خوب.

مثل اینکه در بانک به آدم‌های معتبر وام می‌دهند. حالا به غیر از این ماجرای بانک‌های اخیر که تا حالا حقه‌بازی کردند، اصلاً تا یکی دو سال پیش، بانک به آدم‌های معتبر، برای آدم‌های معتبر بلند شوید قیام کنید.

2- لطف و رحمت الهی در سایه ازدواج و تشکیل خانواده

ازدواج! ازدواج مقدس است، اگر کسی ازدواج کند، یک رکعت نمازش هفتاد برابر می‌شود. همسرداری در متن ازدواج است. همسرداری و ازدواج در متن نماز است. زن و شوهری که به هم نیش بزنند، نماز هیچ کدام قبول نیست. صحیح هست، قبول نیست. مثل چای در آفتابه. چای است کسی نمی‌خورد. زن و شوهری که به هم نیش بزنند نماز هیچ کدام قبول نیست.

حدیث داریم «یُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالرَّحْمَهِ فِی أَرْبَعِ مَوَاضِع‏» (بحارالانوار/ج100/ص221) چهار جا در رحمت خدا باز می‌شود. وقت باران، نگاه اولاد به والدین، وقتی در کعبه باز می‌شود. و وقتی هم عقدی برقرار می‌شود. یعنی وقت عقد نقل شده که لحظه‌ای که صیغه‌ی عقد را می‌خوانند دعا مستجاب می‌شود. یعنی اسلام به عقد نگاه شهوتی فقط نکرده است. یک کار مقدس است. دولت و ملت مأمور به این کار هستند. «انکحوا»

دلالی کردن، یک آیه داریم در قرآن می‌گوید: دلالی کنید. «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَهً حَسَنَهً یَکُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها» (نساء/85) یعنی چه؟ کسی که شفاعت خوبی کند. آنوقت حدیث داریم بهترین شفاعت این است که آدم دلالی کند، برای دخترها و پسرها و برای بی‌همسرها. حدیث داریم هرکس واسطه‌گری خوب کند اجر دارد. بعد امام می‌فرماید: واسطه‌گری خوب نمونه‌ی بهترینش، واسطه‌گری در این است که…

بین پدر زن و داماد اختلافی بود. پدر زن گفت: من قسم خوردم که دخالت نکنم. آیه آمد این قسم‌ها ارزش ندارد. «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَهً لِأَیْمانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ» (بقره/224) یعنی اگر شما قسم خوردید که والله من در ازدواج دخالت نمی‌کنم. پایم را کنار می‌کشم. این قسم شما ارزش ندارد. مثل اینکه شما قسم بخوری من با کله راه می‌روم. حالا اگر قسم خوردی باید با کله راه بروی. هر قسمی ارزش ندارد.

جوان‌ها یادشان نیست. زمانی که شاه فرار کرد و انقلاب پیروز شد، یک مشت از این دانه درشت‌های ارتش شاه را گرفتند. گفتند: شما نظرتان در مورد شاه چیه؟ گفت: والله چون ما قسم خوردیم که وفادار باشیم، هنوز هم وفا داریم. این بنده خدا متوجه نبود که قسم وقتی ارزش دارد که قسم بخوری یک کار حقی کنی. مثلاً بگویی: قسم خوردم نماز شب بخوانم. خوب باید بخوانی. قسم خوردم به فقرا کمک کنم. باید بکنی. اما اگر بگویی: قسم خوردم به هیچ‌کس کمک نکنم. غلط کردی قسم خوردی. هر قسمی که ارزش ندارد. من نذر کردم، چه نذر کردی؟ نذر و قسم وقتی ارزش دارد که کار، کار درستی باشد. برای کار غلط شما قسم هم بخوری قسم تو ارزش ندارد. پدر خانم گفت: من قسم خوردم که دخالت نکنم. آیه نازل شد خدا را دست‌آویز این کارهای غلط خودتان قرار ندهید. قسم خوردی، بی‌خود قسم خوردی. باید دخالت کنی.

3- اقدام برای ازدواج جوانان، فامیل و دوستان

روایت داریم: «أَفْضَلُ الشَّفَاعَاتِ أَنْ تَشْفَعَ بَیْنَ اثْنَیْنِ فِی نِکَاحٍ حَتَّى یَجْمَعَ اللَّهُ بَیْنَهُمَا» (کافی/ج5/ص331) تا کی دلالی کنیم. گاهی در فامیل هستند می‌گویند: آقا ما دخالت کردیم. فلان جا رفتیم، دخترش را نداد، من دیگر ول کردم. اسلام نمی‌گوید: یکبار، دو بار. نمی‌گوید: چهار بار، پنج بار. شما بچه‌ات مریض است چه می‌کنی؟ آنقدر دکتر می‌روی و قرص و آمپول تا این بچه خوب شود. می‌گوید: بروید، «حَتَّى یَجْمَعَ اللَّهُ بَیْنَهُمَا» یعنی باید به نتیجه برسد. آخر گاهی افرادی جلو می‌آیند، دو سه جلسه هم می‌گیرند، می‌بینند فایده ندارد، ول می‌کنند. می‌گویند: آقا دیگر ول کن. چه می‌گویند: خر ما… از کُره‌گی دُم نداشت! سری که درد نمی‌کند دستمال… به ما چه حالا ما چهار جا رفتیم ندادند، ندادند که ندادند! می‌گویند: نه، برو تا بشود. چوب سفت را اگر دیدند نمی‌شکند دور نمی‌اندازند. می‌زنند تا بشکند. سر سفره اگر در شیشه باز نشد شیشه نوشابه را دور نمی‌اندازی. دست به دست می‌گردانی تا یکی این را باز کند. یعنی باید کار بشود. بعد هم می‌گوید: «یَجْمَعَ اللَّهُ بَیْنَهُمَا» تو اگر تلاشت خالصانه باشد خدا جوش می‌دهد. یک وقت اگر رفتی یک کاری را کردی نگو: مشاوره‌ی من. روانشناسی من، ریش سفیدی من، آیت اللهی من، پولی که من دادم. من پا پیش گذاشتم. به خاطر من بود، من من نگو. «یَجْمَعَ اللَّهُ بَیْنَهُمَا» خدا جوش می‌دهد.

خدا در قرآن می‌گوید: پیغمبر، اگر بودجه‌ی کره‌ی زمین را خرج می‌کردی که بین اوس و خزرج آشتی بدهی، تو نمی‌توانستی. خدا بین اینها آشتی داد. اگر یکوقت یک کسی دلالی کرد، عروس و داماد را به هم رساند، من من نگوید. خدا این کار را کرده است.

ازدواج در اسلام مقدس است. 1- دولت و ملت باید بسیج شوند. 2- ازدواج در نماز اثر می‌کند. 3- پاداش نماز را بیشتر می‌کند. 4- زن و شوهری که به هم نیش بزنند نمازشان قبول نیست. 5- بهترین دلالی‌ها، دلالی برای ازدواج است. 6- اگر چند جا دلالی کردیم، موفق نشدیم، هی برو برو برو تا بشود. اگر کار سر گرفت پز نده بگو: به خاطر من بود. خدا این کار را کرد. شما یک واسطه‌ای بودی. این یک مسأله.

در مسائل خانوادگی گاهی عروس و داماد و زن و شوهر، یک حرف‌هایی می‌زنند. قول می‌دهند ولی بعد تخلّف می‌کنند. یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)

من دو سه کلمه‌اش را بنویسم. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏»، موضوع بحث طبق معمول درسهایی از قرآن، موضوع: خانواده. 1- ازدواج مقدس است. چهار جا رحمت خدا گسترش پیدا می‌کند یکی وقت ازدواج است. وقت باران است. 2- ازدواج در نماز اثر دارد. 3- دولت و ملت، دولت و مردم باید قیام کنند که ازدواج آسان شود. 4- بهترین شفاعت‌ها و واسطه‌گری‌ها، واسطه‌گری در ازدواج است. یکی از مسائل این است که قول‌های عروس و داماد لغو نشود.

4- برابری زن و مرد در نزد خدا

قرآن یک آیه داریم می‌فرماید: «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها» (اعراف/189) یعنی چه؟ زن و شوهر از یک نفس هستند. یعنی یکوقت خیال نکنید زن وجود برتر است، مثلاً کره برای مرد است، دوغش برای زن است. زن و مرد «مِنْ نَفْسٍ واحِدَه» از یک جوهر هستند. کسی برتری نداند. زن از دنده چپ درست شده دروغ است. تو بد اخلاقی، صبح از دنده‌ی چپ بلند شدی دروغ است. زن یک دنده از مرد کمتر دارد، دروغ است. زن بر مرد اشرف است، شرافت دارد، ترجیح دارد، برتری دارد، دروغ است. قرآن گفته: جوهر زن و مرد یکی است. «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم‏» (حجرات/13) جوهرش یکی است. هیچ‌کس خودش را برتر نداند. سفید پوست برتر از سیاه پوست است دروغ است. شهری برتر از روستایی است، دروغ است. هیچی اینها، چون امتیاز است… نه لهجه، نه جنسیت زن و مرد، نه منطقه، نه نژاد، نه منطقه‌ی تولد، هیچ یک از اینها امتیاز نیست. «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه» همه از یک جوهر هستید.

2- «وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها» همین که خدا برای مرد، زن و برای زن، مرد را آفریده است. منتها چون در نعمت‌ها هستید قدرش را نمی‌دانیم حالا اگر یک پنجاه سال زن‌ها همه دختر می‌زاییدند، چه می‌شد؟ پنجاه سال همه پسر می‌زاییدند چه می‌شد؟ ما اگر خواستیم نعمت‌ها را ببینیم باید چپه کنید تا قدرش معلوم شود.

اگر بچه متولد شد، به جای اینکه سینه‌ی مادر را بمکد فوت می‌کند. هرچه مادرش می‌گوید: عزیز من بمک، این فوت می‌کند. حالا چه خاکی بر سرمان کردیم. تمام حوزه و دانشگاه جمع شدند که آقا زن ما زاییده، نمی‌مکد، فوت می‌کند. اگر آب تلخ شد چه می‌کنید؟ «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجا» (واقعه/70) بخواهیم، آب را تلخ می‌کنیم. به چه کسی تلگراف می‌کنی؟ اگر پاییز شد دیگر درخت‌ها سبز نشود، به چه کسی تلگراف می‌کنی سبزش کن. عربی‌هایی که می‌خوانم قرآن است.« لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاما» (واقعه/65) بخواهیم درخت‌ها را خشک نگه می‌داریم به چه کسی تلگراف می‌کنی؟ بخواهیم آب را تلخ می‌کنیم. «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجا» بخواهیم آب را تلخ می‌کنیم، پاییز را هم نگه می‌داریم. بخواهیم کره‌ی زمین را کند می‌کنیم همیشه شب شود. «قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ اللَّیْلَ سَرْمَداً إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَه مَنْ إِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتیکُمْ بِضِیاء» (قصص/71) بخواهیم شب را طول می‌دهیم، روز را طول می‌دهیم. اگر شب را طول بدهیم، به چه کسی تلگراف می‌کنی روز می‌خواهیم. اگر روز را طولانی کنیم شب به چه کسی تلگراف می‌کنی؟ «وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها» همسر آفرید. ما از بس که با آن آشنا هستیم نمی‌دانیم یعنی چه. اگر یک زمانی همه پسر بزایند، یا همه زنها دختر بزایند چه حادثه‌ای رخ می‌دهد؟

5- همسر، مایه آرامش خانواده

قرآن می‌گوید: همسر، «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» (روم/21) دو جای قرآن می‌گوید: همسر آرام بخش است. همسر برای همسر باید آرام بخش باشد. خانه‌هایی که همسرها به هم نیش می‌زنند این خانه‌ها از مرز قرآن بیرون رفتند. خواب برای آرامش است، آنهایی که خواب پریشان می‌بینند،هی در خواب بالا می‌پرند، اینها از گردونه بیرون رفتند. هم «لِیَسْکُن‏» (اعراف/189) داریم، هم «لِتَسْکُنُوا»، «یَسْکُن‏»، «تَسکُن»، مَسکن، سکینه. یعنی همسر باید وسیله‌ی آرامش باشد. مرد هرچه تلاش می‌کند سعی کند آرامش خانمش را به وجود بیاورد. زن تمام هدفش این باشد که شوهرش در آرامش باشد. اگر می‌داند به شوهرش بگوید این پرده را عوض کن. این طلا را عوض کن. این در و پنجره را عوض کن. این ماشین را عوض کن. تقاضایی کند شوهرش شرمنده می‌شود، این کار را نکنید. آرامش!

بعد می‌فرماید: «فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفیفاً فَمَرَّتْ بِه» (اعراف/189) می‌گوید: عروس و داماد عقد می‌کنند «تَغَشَّاها» یعنی پارچه دور خودشان می‌کشند از این معلوم می‌شود مسائل زن و شوهری نباید در جلوی چشم باشد. «تَغَشَّا» غَشِیَ یعنی پوشش. عروس و داماد رفتند زیر یک پوششی. حدیث داریم اگر یک زن و شوهری عمل آمیزش جنسی انجام بدهند بچه نگاهش کند، دختر در قنداق باشد، در گهواره باشد، اگر روبروی بچه باشد، زن باشد، دختر باشد یا پسر، بزرگ باشد زناکار می‌شود. «تَغَشَّا» یعنی باید حریم نگه داشت. قرآن می‌گوید: بچه‌های کوچولو پنج، شش ساله و هفت ساله هم حق ندارند در اتاق پدر و مادر را باز کنند صاف داخل بروند. باید در بزنند. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وَ الَّذینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرَّات‏» (نور/58) صبح، ظهر، شب، سه بار باید در بزنند. می‌گوید: عروس و داماد، با هم آمیزش می‌کنند، «حَمَلَتْ حَمْلاً خَفیفاً» یعنی باردار می‌شود منتهی هنوز عروس سنگین نشده.

6- فرزند، هدیه خدا به نوعروسان

«فَلَمَّا أَثْقَلَتْ» (اعراف/189) ثقیل، یعنی بچه در شکم رشد کرد. «دَعَوَا» یعنی عروس و داماد با هم دعا می‌کنند. دعوا نه اینکه یعنی دعوا کردند. دعوا از دعا است. عروس و داماد دعا می‌کنند، چه می‌گویند؟ «لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرینَ» (اعراف/189) می‌گویند: خدایا اگر یک اولاد خوب به ما دادی ما شکر تو را می‌کنیم. که این بچه در شکم است، مادر دغدغه دارد. چند ماه دیگر حمل می‌کند. سالم خواهد بود. بچه چطور خواهد بود. انجا چون مضطرب است، می‌گوید: «یَا اللَّهُ»! «یَا اللَّهُ»! خیلی دعا می‌کند، عروس و داماد و پدر و مادر که این بچه صالح باشد. اما خدا می‌گوید: اینها نامرد هستند. وقتی گیر می‌کنند، قول می‌دهند. «فَلَمَّا ءَاتَئهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَکاَءَ فِیمَا ءَاتَئهُمَا» (اعراف/190) اما همین که بچه‌دار شدند، نمی‌گویند: خدا به ما داد. می‌گوید: ببین فلان ویتامین را خوردیم. پیش فلان دفتر رفتیم. سونوگرافی، فلان آمپول را زدیم. من مراعات بهداشت را کردم و چه کردم. اصلاً نمی‌گویند: خدا، می‌گویند: ما این کار را کردیم. اینطور است. بچه تا تمیز است، بابا می‌گوید: قربونت برم عزیز من. مادر می‌گوید:عزیزم! او می‌گوید: عزیزم، این می‌گوید:عزیزم. هردو می‌گویند. تا این بچه عطسه کرد، آب بینی‌اش در صورتش ریخت. فوری می‌گوید: پاشو پاشو بچه‌ات را بردار. بچه‌ی تو! یک دقیقه پیش عزیزم، حالا بچه‌ی تو! تا خوب است برای من است، عطسه کرد، بچه‌ی تو شد.

کسانی هستند حتی وقتی بچه‌دار می‌شوند حاضر نیستند اسم فاطمه روی بچه‌هایشان بگذارند. اسم مهدی نمی‌گذارند. حسن، حسین سنگین است. البته «الْحَمْدُ لِلَّه‏» بدنه‌ی کشور ما اینطور نیست. اما حالا چهار تا آدم، حالا باز اگر یک اسم خوبی بگذارد آدم غصه‌ نمی‌خورد. مثلاً می‌گوییم: این اسمش چیه؟ می‌گوید: نی‌تی‌یانی! می‌گوییم: نی‌تی یانی چیه؟ می‌گوید: یک تیغی است در بلغارستان. آدم یک چوب در کله‌ی این بزند که در ایران این همه گل است، ول کرد و رفت در بلغارستان یک تیغ پیدا کرد، آخر بعضی‌ها می‌خواهند روشن‌فکر شوند، خل هستند. وقتی می‌گوییم: چرا فاطمه نگذاشتی؟ می‌گوید: خواهرم فاطمه دارد. برادرم هم مهدی دارد. خوب خواهرت یخچال دارد، برادرت هم تلفن همراه دارد، چطور شد در این کارها نمی‌گویی داداشم دارد. خواهرم دارد. زهرا سنگین می‌شود. در همه خانه‌ها فاطمه باشد، مهدی باشد، علی باشد. صادق باشد، کاظم باشد، رضا باشد، حسین باشد، در همه خانه‌ها باشد.

شما می‌دانید در ایران سه هزار تا علی آباد داریم. می‌دانی این علی آبادها یعنی چه؟ ایران کشور شیعه است. امام چهارم، امام زین العابدین یک پسری داشت به نام زید شهید شد. زید هم پسری داشت به نام یحیی شهید شد. زنان استان خراسان گفتند: حالا که حکومت بنی عباس دارد نسل اهل بیت را می‌کشد، هر زنی پسر زایید اسمش را یحیی بگذارید. که به اینها بگوییم: اگر شما یک یحیی را شهید کردید، ما تا آخر سال هر زنی پسر زایید اسمش را یحیی می‌گذاریم. یعنی نامگذاری‌ها بار سیاسی دارد. چرا شما برای امام سه تا صلوات می‌فرستی؟ برای اینکه شاه گفت: امام نه. ما می‌گوییم: به کوری چشم شاه امام بله. چرا امام حسین سه تا بچه‌هایش را علی گذاشت؟ چون معاویه گفت: اسم علی روی بچه نگذارید. امام حسین گفت: همه بچه‌هایم را علی می‌گذارم. علی اکبر، علی اوسط، علی اصغر! این اسم‌ها بار دارد. قرآن گله می‌کند، که عروس و داماد وقتی گیر می‌کنند، دعا می‌کنند، اولاد صالح می‌خواهند. «فَلَمَّا ءَاتَئهُمَا صَالِحًا» وقتی خدا اولاد صالح به اینها می‌دهند، در اقل چیزها، «جَعَلَا لَهُ شُرَکاَءَ» 

چقدر ما برای کفش بچه‌مان پول می‌دهیم و چقدر پول می‌دهیم برای قرآن آموزی بچه‌مان؟ یک فکری کنید. پول کفش بچه‌ی ما، یا پول قرآن بچه‌ی ما. مقایسه کنیم. چقدر پول می‌دهیم برای طلای دختر، یا چقدر پول می‌دهیم برای کمال دختر؟ اینها را باید مقایسه کنیم.

7- صبر و بردباری در مشکلات خانوادگی

گاهی وقت‌ها آدم در خانه مشکلی دارد. از همسرش ناراحت است. یا مرد از خانم، یا خانم از همسر. می‌گوید: اگر ناراحت هم هستی به شما بگویم: تحمل کنید، خدا خیر کثیر به شما می‌دهد. دو جای قرآن گفته: خیر کثیر. یک جا گفته: هرکس به او حکمت دادیم، «فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیرا» (بقره/269) خدا به حکمت گفته: خیر کثیر، یک دغدغه‌ای هم دارید تصمیم بر ازدواج و طلاق و ازدواج دوم و طلاق و قهر کردن و بی‌اعتنایی و… قرآن می‌فرماید: «فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً» (نساء/19) آیه قرآن است. سوره‌ی نساء آیه 19 می‌گوید: «فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ» اگر از همسرتان به یک دلیلی از لهجه‌اش خوشت نمی‌آید، از قدش خوشت نمی‌آید، دلت می‌خواهد مثلاً حالا غیر از این کس دیگر بود، طور دیگر بود. چرا مثلاً چنین شد. اگر یکوقت دغدغه‌ای از همسر داری، زندگی‌تان را از هم نپاشانید. «فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ» اگر یک شرایطی هست، زندگی را تحمل کنید، «فَعَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً» چرا تا از یک چیزی خوشتان نمی‌آید اما «وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً» خیر کثیر در این است.

در جهاد هم قرآن می‌گوید: وقتی می‌گوییم جبهه بروید، سنگین است. «عَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم‏» (بقره/216) می‌گوید:  این جهاد به نفع شماست. جهاد را فرموده: «خَیْرٌ لَکُم‏» اما زندگی را با همسری که یک خرده شکر آب است، نمی‌گوید: «خَیْرٌ لَکُم‏» می‌گوید: «خَیْراً کَثیراً»

دو تا کراهت در قرآن است. جهاد برای بعضی سنگین است. همسر هم برای بعضی سنگین است. می‌گوید: جبهه برو این سنگینی خیر دارد. بعد می‌گوید: با این همسری که یک نگرانی داری، تحمل کنی خیر کثیر در این است. جبهه خیر دارد، زندگی با همسری که یک ناراحتی داری، خیر کثیر دارد. بعد نگاه می‌کنیم کجای قرآن خیر کثیر گفته است؟ می‌گوید: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیرا» (بقره/269) اگر کسی حکمت داشته باشد خیر کثیر دارد. البته حالا من یک شوخی هم بکنم لحظه‌ی آخر است. چون آدم اگر از همسرش نگرانی داشته باشد هی فکر می‌کند چطور با این زندگی کند. این خودش حکیم می‌شود، فیلسوف می‌شود. آره… این خودش حکیم می‌شود.

یک کسی پیش آقا آمد گفت: آقا امسال زمستان هوا سرد است. یک دعایی بده هوا گرم شود. این آقا دید به این چه بگوید. آخر هوا که با دعا گرم و سرد نمی‌شود. از آن طرف دید این خیلی مُصر است که این یک دعا بدهد. گفت: آقا شما دو ماه و پنج روز، 65 روز صبحگاه ده تا صلوات بفرست. خوب بالاخره 65 روز از زمستان برود، تابستان می‌شود. یعنی اگر کسی از همسرش ناراحت باشد، خواسته باشد با این زندگی کند، هر روزی باید یک طوری فکر کند، و آدمی که هر روز یکطور فکر می‌کند فیلسوف می‌شود.

حالا اینکه شوخی بود ولی واقعش این است که خدا به جبهه گفته: خیر، به زندگی دائم با همسر خیر کثیر گفته است. زود تصمیم نگیرید. من این زندگی را از هم می‌پاشونم. من چه می‌کنم! من چه می‌کنم. گاهی وقت‌ها تحمل کنیم خدا قول داده یک طوری جبران کند. مواظب باشید زندگی‌ از هم نپاشد. بدترین چیزها، طلاق است. حدیث داریم منفورترین و بدترین حلال‌ها طلاق است. 

خدایا خانواده‌ی ما، اقتصاد ما، سیاست ما، اخلاق ما، تربیت و تعلیم ماف هرچه به ما داده‌ای همه را در راه قرآن و اهل بیت قرار بده.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

«سؤالات مسابقه»

1- آیه 32 سوره نور، مؤمنان را به چه امری سفارش می‌کند؟

1) دوری از نامحرمان

2) ازدواج دختران و پسران

3) کیفر زناکاران

2- مراد از شفاعت در آیه 85 سوره نساء چیست؟

1) شفاعت گنهکاران در قیامت

2) شفاعت خطاکاران در دنیا

3) وساطت در ازدواج جوانان

3- دیدگاه قرآن درباره جایگاه زن و مرد در آفرینش چیست؟

1) برتری مرد بر زن

2) برتری زن بر مرد

3) برابری زن و مرد

4- قرآن بر کدام فایده ازدواج تأکید می‌کند؟

1) آرام‌بخشی خانواده

2) رفع نیاز جنسی

3) تولد فرزندان

5- آیه 19 سوره نساء، خیر کثیر را نتیجه چه کاری می‌داند؟

1) محبت به همسر

2) تحمل مشکلات همسر

3) جدایی از همسر

Comments (0)
Add Comment