موضوع: تولی و تبری-1
تاریخ پخش: 29/9/63
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از بحثهای خیلی خوب که در رده بندی اضطراری جز فروع دین محسوب میشود، اما از آیات و روایات اینطور استفاده میشود که چیزی از فروع دین قویتر است، مسئله تولی و تبری است. تولی یعنی اینکه با دوستان خدا خوب باشد. آنها را دوست داشته باشد. با دشمنان خدا هم قهر باشد و ارزش بشر هم همین است. اینکه ما با منافقین خوب نیستیم.
بهشت و جهنم درجه دارند. بدترین درجهها در جهنم مختص منافقین است. منافقین نماز هم میخوانند اما با دشمنان خدا کنار میآیند. «لا اله الا الله» یعنی فقط خدا را قبول دارم. دیگر خدایان غرب و شرق را کنار میزنم. یعنی در اصول دین و فروع دین ما نیاز به یک حب و بغض داریم. بعضی از مردم بی تفاوت هستند. یعنی مهم نیست که جمهوری اسلامی باشد یا نباشد. اما افرادی هستند که حساسیت دارند. «مَا کَانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِینَ عَلَى أَنفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ أُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِی النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ»(التوبه/17) نباید بگویی: ما مرده شور هستیم. هرچه آوردند ما میشوییم. ارزش تو به این است که گاهی جاذبه داشته باشی. گاهی دافعه داشته باشی.
1- عشق و محبت رمز کمال
اگر زن و شوهر همدیگر را دوست داشته باشند هیچ مشکلی پیش نمیآید. اگر همدیگر را دوست داشته باشند عیبهای همدیگر را برای دیگران نقل نمیکنند. در یک اداره اگر کارمندها رئیس اداره را دوست داشته باشند کار بیشتری میکنند و کار بهتری میکنند. یک نجار اگر مشتری را دوست داشته باشد، یک در خوب میسازد. علاقه در مسائل سیاسی! سیاست مردم ایران این است که امامشان را دوست دارند. ایران را خداوند نگه داشته است. مردم عاشق امام هستند. میگوید: کاش بچهام در جبهه شهید بشود که من یکدفعه امام را ببینم. حالا این عشق از کجاست؟ «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا»(مریم/96) بندگان خدا اگر صالح بودند خداوند مهری را در دلها قرار میدهد. با پول و غیره هم هست. اینقدر هستند که پول میدهند، قیافهشان را درست میکنند. خانه میسازند. غذا میدهند. مردم هم میآیند، میخورند و او را فحش میدهند. «مقلب القلوب» دل دست خداست.
آدم ریاکار دیوانه است. چون به جای اینکه برود به خدا بگوید: خدایا کاری کن که مردم من را دوست داشته باشند. برای مردم کاری میکند که مردم او را دوست داشته باشند. آخر ریاکار چه کسی است؟ گره دست خداست نه مردم! آدم وقتی عاشق خدا شد، تسلیم خداست. اگر خدا به او کم هم بدهد، راضی است. یکی از افراد دزدی کرده بود. دستش را قطع کرده بودند. داشت خون میآمد که یک نفر رسید و خواست از این صحنه ضد انقلاب درست کند. مخالف علی(ع) درست کند. گفت: چه کسی دست تو را قطع کرده است؟ گفت: امیرالمومنین قربانش بروم! یعنی اگر عشق باشد. . .
2- ترک تولی، عامل سقوط
رمز سقوط کشورهای اسلامی چیست؟ این است که از مخالفین بدشان نمیآید. کنار میآیند. مسلمان هستند اما یا با شرق است یا با غرب! علت اینکه استقلال ندارند و سقوط کرده است این است که تبری ندارند یعنی سرانشان با ابرقدرتها سازش میکنند. سالها قبل از اسلام بین یهود و مسیحیت دعوا بوده است. قرآن میفرماید: «وَقَالَتْ الْیَهُودُ لَیْسَتْ النَّصَارَى عَلَى شَیْءٍ وَقَالَتْ النَّصَارَى لَیْسَتْ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ وَهُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ»(بقره/113) یعنی کارد و پنیر بودند. الآن چندین قرن است که دو تا دشمن با هم دوست شدهاند. «وَالَّذِینَ کَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَهٌ فِی الْأَرْضِ وَفَسَادٌ کَبِیرٌ»(انفال/73) حالا کشورهای اسلامی بجای اینکه خودشان با خودشان رابطه برقرار کنند با کشورهای کفر رابطه برقرار میکنند. قرآن میفرماید: کفار همه با هم ساختهاند. برای اینکه پدر شما را در بیاورند. شما اگر به خدا تکیه کنید و خودتان همدیگر را جذب کنید، موفق میشوید. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنْ الْآخِرَهِ کَمَا یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ»(ممتحنه/13) دشمن خدا و کسانی که مورد غضب هستند اینها را سرپرست خودتان نگیرید. «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمْ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ»(هود/113) به ستمگران و ظالمین تکیه نکنید.
کفار دم همدیگر را دارند. کمبودهای هم را جبران میکنند. امام علی(ع) گاهی میفرمود که میخواهم ده تا از مسلمانها را بدهم یک کافر بگیریم. چون مسلمانها در حقشان شل هستند. آنها در باطل خودشان سفت هستند. این خیلی حرف است که قرآن میگوید: کافرها دم همدیگر را دارند.
ما در نماز میگوییم: «غیر المغضوب علیهم» یعنی من اعلام میکنم که با مغضوبین بد هستم. من غیر مغضوب هستم. من هرکسی که تو با آن بد هستی من هم با آن بد هستم. اگر خویش و قوم هم باشد ولی خط او جداست. از او دور شو! «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَکُمْ وَإِخْوَانَکُمْ أَوْلِیَاءَ إِنْ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإِیمَانِ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُوْلَئِکَ هُمْ الظَّالِمُونَ»(توبه/23) اگر پدرتان و برادرتان کفر را بر ایمان ترجیح میدهند، از آنها هم با اینکه خویش و قوم تو هستند، دور شو. بچهات است، نصیحتاش کن. استدلال بیاور که نماز بخواند. تو داری حمالی میکنی برای کسی که با نماز لجاجت میکند؟ این چه کاری است؟ ما با سیاه پوستهای آفریقایی دست میدهیم. چون انقلاب ما را فهمیدهاند. اما با ایرانی و آخوندی که با انقلاب خوب نباشد، رابطهای نداریم. روی یک معیاری دوست داریم و روی یک معیاری دوست نداریم.
3- لزوم پایداری و استحکام در تولی و تبری
ما یک مقداری در تولی و تبری شل هستیم. میترسیم که در ذوقش بخورد. میترسیم که ناراحت بشود. وقتی حضرت نوح(ع) گفت: خدایا تو کفار را غرق میکنی. پسرم چه؟ «قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنْ الْجَاهِلِینَ»(هود/46) پسر نوح هم اگر بد کرد باید غرق بشود. مگر پدری و پسری است؟ سید اولاد پیغمبر است یعنی چه؟ یهودیها میگفتند: ابراهیم برای ما است. مسیحیها میگفتند: برای ما است. مثل اینکه مردم خمین بگویند: امام برای ما است. مردم قم بگویند: برای ما است. آیه نازل شد «مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَکِنْ کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنْ الْمُشْرِکِینَ»(آل عمران/67) ابراهیم یهودی و مسیحی نیست. این آدم مستقل است. شما باید از او پیروی کنید. بهترین کسان به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کنند. مسئله علاقه براساس ایمان! شما بنده را بخاطر خدا دوست دارید. چون قرآن و حدیث میخوانم. گرچه من جهنمی باشم شما ثواب بردهاید. چون علاقه شما بخاطر خداست. یک کسی هم بخاطر خدا با او قهر میکنی گرچه او آدم خوبی باشد. اما شما بخاطر خدا با او قهر کردهای. اگر هم او بهشتی باشد شما جهنمی نیستی. ابولهب خویش و قوم پیغمبر است. یک سوره آمده است «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ»(المسد/1) بریده باد دست ابولهب! هر چند عموی پیغمبر است. تازه زن عمویش هم «وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَهَ الْحَطَبِ» قرآن یک قرآن محکم است.
4- انواع خانواده در قرآن
ما اصولاً چهار نوع زن و شوهر در قرآن داریم. یک زن و شوهر داریم که هم فکر و همگام در راه حق هستند. امام علی(ع) و زهرا(س) هر دو دوش به دوش هم. . . اگر آدم صد تا حدیث بخواند، اما زن آدم خلاف حدیث عمل کند چه باید کرد؟ باید دعوا کرد؟ آنوقت میبینی فساد دعوا از آن بیشتر است. بله! یکوقت آدم باید برسد به جایی که باید طلاق بدهد. آن طوری نیست. هر چند از همه حلالها بدتر است و لذا خدا گفته: هرکس خواست زنش را طلاق دهد چند تا دست انداز گذاشته است. گفته است: باید پیش دو تا عالم عادل بروی. بعد هم به زن گفته است: خودت را آرایش کن و نشان شوهر بده. یعنی اسلام نمیخواهد طلاق بدهد. اگر زن تارک الصلاه است. اگر زن کار حرام انجام میدهد، باید طلاق داد. اما اگر در حد زهد و ایثار است، نباید زندگی را به هم ریخت. هم فکر و همگام هستند. در راه باطل مثل ابولهب و خانمش هرجا پیغمبر سخنرانی میکرد ابولهب میرفت و آنرا به هم میزد. زن ابولهب هم تیغ جلوی پای پیغمبر میریخت که در پای حضرت برود. یعنی هر دو بد جنس بودند. گاهی زن خوب است، مرد ناجور است. مثل فرعون! زن فرعون به قدری خوب است که خدا به همه مردها میگوید: از زن فرعون یاد بگیرید! گاهی برعکس است. زن بد است و مرد خوب است. مثل زن حضرت لوط و نوح! اینها پیغمبر بودند اما زنهایشان بد بودند. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا اِمْرَأَهَ نُوحٍ وَامْرَأَهَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنْ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ»(تحریم/10)
5- عمل به وظیفه بدون هیچ گرایش منفی
نسبتهای فامیلی فایدهای ندارد. مسئله این است که چه کسی راه راست میرود و چه کسی راه غلط میرود؟ نزد پیغمبر آمدند و گفتند: شما یک خرده نسبت به کفار کوتاه بیا. ما هم یک خرده نسبت به مسلمانها کوتاه میآییم. با هم زندگی کنیم. آیه نازل شد «قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ» بگو: ای کافران من در خط شما نمیآیم «وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدتُّمْ» شما هم در خط ما نیایید. «لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ» اینطور نیست که شما در خط ما بیایید. قرآن به پیغمبرش میگوید: مواظب باش که کوتاه نیایی. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ»(قلم/9) دوست دارند شل بشوی. رمز سقوط کشورهای اسلامی این است که نسبت به کشورهای غیر اسلامی منزجر نیستند. میگویند: آقا اسلام باشد. مرگ بر آمریکا نباشد. بنی امیه دستور داده بود که شما درباره خداشناسی صحبت کنید. اما درباره شرک صبحت نکنید. چون اگر مردم معنای شرک را بفهمند دیگر بله قربانگوی ما نیستند. «وَلَا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرْ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَائِهِمْ لِیُجَادِلُوکُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ»(انعام/121) اگر اطاعت از غیر خدا بکنید مشرک هستید. یعنی الله گفتن ضرر ندارد. اما نه شرقی و نه غربی ضرر دارد.
امام رضا(ع) میفرماید: هرکس گناهکاری را دوست داشته باشد او هم گناهکار است. «فمن احب مطیعاً فهو مطیع» (بحار الانوار/ج7/ص241) هرکس بنده خوب خدا را دوست داشته باشد، بخاطر همین خدا او را دوست دارد. امام صادق(ع) میفرماید: دروغ میگوید کسی که میگوید: ما اهل بیت را دوست داریم. اما از دشمن ما منزجر نباشد. پیغمبر فرمود: هرکس ستمگری را دوست داشته باشد، خودش هم ظالم است. امام میفرماید: هروقت گناهکاری را دیدید. اگر کاری هم نمیتوانید انجام دهید. حداقل چهره عبوس کنید.
الآن بعضی میگویند: ما غرق گناهیم و یک حسین داریم. شما غرق گناه هستی باید توبه کنی. مسئله این نیست که هرکس علاقه داشته باشد، دیگر تمام است. حدیث داریم آنهایی که در خط اهل بیت هستند و به ما علاقه دارند اگر کارهای عبادیشان را کنار بگذارند، درست نیست و آنهایی که کاری عبادیشان را انجام میدهند اما به ما علاقه ندارند، این هم فایدهای ندارد. یعنی باید هر دو باشد. حدیث داریم هر کس عمری در کنار کعبه عبادت کند، اما به ما اهل بیت علاقه نداشته باشد، فایدهای ندارد. اگر کسی خط رهبریاش درست نباشد روزهاش هم ارزش ندارد.
میگوید نمیشود به او چیزی بگویم. عمو است. پسر عمو است. بگذار با هم زندگی کنیم. نه! زندگی دنیا چیزی نیست. آخرت مهم است.
یک خورده باید در برخوردها جدیتر باشیم. واقعاً عنایت کنیم به کسی که دوست خداست و منزجر باشیم از کسی که دشمن خداست. ما باید بنده خدا باشیم. اگر بندگی خدا این است که سه نفر را عزل کنیم، خوب عزل کن. سوره برائت که نازل شد پیغمبر به یک نفر داد و گفت: برو بخوان! تا به او داد، بعد گفت: این به درد این کار نمیخورد. پس گرفت و به یک نفر دیگر داد. گفت: تو برو بخوان. بعد دید این هم مرد این کار نیست. پس گرفت. یعنی پیغمبر در نصف روز چند نفر را عزل و نصب کرد. مسئله این نیست که. . . یک خرده در برخوردها باید خشنتر و قاطعتر باشیم. شل نشویم. اگر در این وادیها شل بشویم، فردا هم در مقابل آمریکا و شوروی شل میشویم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»