2- تولید و توسعه، نه تعطیل سرمایه
3- بیکار بی عار، دور از رحمت خدا
4- طرح و برنامه خداوند برای خلقت و تولید انسان
5- تولید بیش از مصرف، نه مصرف بیش از تولید
6- مالکیت زمین، مشروط به آبادی و احیای آن
7- کار و تولید، عبادت و جهاد
8-تولد ملی، اشتغال جوانان ایرانی
موضوع: تولید ملی، وظیفه مردم، وظیفه دولت(1)
تاریخ پخش: 11/03/91
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
ماه خرداد و در آستانهی 15 خرداد و سیزده رجب هستیم و بینندهها بحث را شب تولد امام جواد میبینند. میتوانم راجع به هر مناسبتی یک چیزی بگویم، ولی امسال مقام معظم رهبری، راجع به تولید ملی صحبت کرده و من یک بحث این رقمی دارم، رویش هم کار کردهام و پر از نکته و آیه و لطیفه. این بحث را انجام میدهم، چیزی که ندارم، ولی اگر این بحث ثواب دارد، ثواب این بحث را هدیه به امام جواد میکنیم. هدیهی روح امام میکنیم. هدیهی روح شهدای 15 خرداد میکنیم، شهدای انقلاب، چیزی که نداریم. اگر ثواب دارد ثوابش را هدیه میکنیم.
1- تولید در روستا، مصرف در شهرها
منطقاً چون شما ورامینی هستید و پیشوا و منطقهای که اطراف تهران هستند، ولو شهرتان کوچک است ولی راستش را بخواهید تهرانیها سر سفرهی ورامینیها نشستهاند. اصلاً شهریها سر سفرهی غیر شهریها نشستهاند. یعنی بنده که در تلویزیون بلبل زبانی میکنم، از سرتاپایم برای شماست. چون این عمامه روی سر از پنبه است، پنبه هم تولید کشاورز است. کفش من هم چرم است، چرم پوست گاو است، گاو هم دامداری کشاورز است. یعنی من حجتالاسلام، بنده از مخ تا کف پا به روستایی مدیون هستم. دانشجوها هم همینطور هستند. دانشجوها هم مدیون روستاییها هستند. دولت باید برای همه امکانات فراهم کند، در خیلی از روستاها از قدیم دبستان نبوده آنوقت برای شهریها دانشگاه ساختند. یعنی از دبستان او کم گذاشتند، به دانشگاه او اضافه کردند، او لیسانس شده و او بیسواد مانده. البته «الْحَمْدُ لِلَّه» این قدمهایی که بعد از انقلاب برداشته شد، خیلی چیزها را حل کرده است. توسعهی دانشگاه، دیگر ما «الْحَمْدُ لِلَّه» بیسواد نداریم. فوقش نه درصد، هشت درصد، ده درصد، مناطقی تا 15 درصد، یعنی بین 5 درصد تا 15 درصد. بیسوادی هم «الْحَمْدُ لِلَّه» ریشهکن شد. یک مقداری مانده که «إِنْ شاءَ اللَّه» آموزش و پرورش همت میکند و همت کرده است و «إِنْ شاءَ اللَّه» حل میشود. خوب پس در منطقهی تولید هستیم نه منطقهی مصرف. راجع به تولید، قرآن چه میگوید، برایتان بگویم.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»
از برکات یادداشت برداری این است که بنده حدود چهل سال است، هرچه گفتم تقریباً یادداشت کردم. حالا چند تا گونی یادداشت دارم. اینها را تایپ کردیم در یک سیدی. چند هزار سخنرانی در یک سیدی، بیقفل هرکس میخواهد تکثیر کند. جایی که مینشینید دل بدهید پای تلویزیون. اگر دل بدهید یک ساعتش به اندازهی 50 ساعت است. وگرنه میشوید مثل من. من چند هزار ساعت در ماشین نشستم، دل ندادم، هنوز رانندگی یاد نگرفتم. اگر سی ساعت دل میدادم، یاد میگرفتم شما به خصوص، دانشجو، طلبه، استاد دانشگاه، با قلم و کاغذ باشید، یکی از اساتید میگفت: در رختخوابتان هم قلم و کاغذ باشد. چون قبل از خواب ممکن است یک چیزی به ذهنت بیاید، تا میگویی: صبح یادداشت میکنم، میپرد. همان در رختخواب، پهلوی چراغ در آشپزخانه هم یک قلم و کاغذ باشد. این یادداشت برداشتن خیلی مهم است.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»، تولید ملی. تولید کننده، مصرف کننده، وظیفهی دولت.
2- تولید و توسعه، نه تعطیل سرمایه
راجع به تولید، اصلاً خدا بیکاری را قبول ندارد. حتی بیکاری جمادات. میگوید: از جمادات هم باید کار بکشی. اگر کسی یک قطعه زمینی دورش را سنگ چین کرد، تا سه سال کشاورزی نکرد، آباد نکرد، سنگها را بردارید دور بیاندازید و تصرف کنید. یعنی اینکه من دورش سیم خاردار کشیدم، سیم خاردار سه سال ارزش دارد. شما حق نداری زمین خدا را معطل کنی.
پول حق ندارد معطل شود. در قرآن داریم اگر کسی پولش را بخواباند، کنز کند، طلا و نقره را گنج گند، و در راه خدا خرج نمیکند، قرآن میگوید: همین فلز را روز قیامت داغ میکنند، «فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُم» (توبه/35) فلز را داغ میکنند به پیشانی و پهلو و بعد میگویند: «هذا»، «هذا» یعنی چه؟«هذا ما کَنَزْتُم» (توبه/35) این همان گنج است. پول نباید راکد باشد. زمین و آب نباید راکد باشد. نیروی انسانی نباید راکد باشد.
پیرمردی در خانه نشسته بود، حضرت فرمود: چه میکنی؟ گفت: دیگر کار نمیکنم. اینقدر داریم که این آخر عمری بخوریم. فرمود: بیعقل شدی. آدم تا نفس آخر هم باید کار کند. داری بخوری یعنی چه؟ مگر بناست کار بکنی بخوری. برو کار کن بگذار دیگران بخورند. خودت خوردی کافی نیست. برو از تجریباتت استفاده کن.
علم راکد، اوه اوه اوه… یک آیه داریم که توبیخش از زنا و لواط و رشوه و ربا و دزدی و آدمکشی هم بدتر است. میگوید چه؟ «یَکْتُمُون» کتمان میکند، میداند و نمیگوید. علم راکد. کسانی که کتمان میکنند «أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» (بقره/159) خدا لعنتشان میکند، «وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ» لاعن یعنی لعنت کننده. «اللاَّعِنُونَ» یعنی همهی لعنت کنندهها، جن و انس و فرشته، خدا و جن و انس و فرشته، «یلعنُ» در طول تاریخ، برای همیشه. همیشه خدا و انسانها و فرشتهها و جنیان، لعنت میکنند به کسی که علم را راکد بگذارد «یَکتُمون». علم نباید راکد شود. باید همیشه در حال تولید باشیم.
چرا قمار حرام است؟یکی از عیبهای قمار این است که رکود است. من و شما مینشینیم، قمار بازی میکنیم. یک پولی از جیب من در جیب شما میآید. یا من برنده میشوم، پول شما در جیب من میآید. این که آدم پولش را از این کیسه در آن کیسه بگذارد. یعنی تولید نشده، پول جا به جا شده است. در قمار تولید نیست، جابهجایی است. تولید نیست حرام است.
داریم اگر خیاط پارچه را میگیرد و میدهد به شاگردهایش میدوزند، هرچه میگیرد حرام است، جز اینکه خیاط هم یک کاری کرده باشد. مثلاً برش، تأمین، نظارت، مدیریت، کنترل، تعلیم بچه خیاطها، اگر یک نقشی دارد میتواندکت و شلوار را از من بگیرد فلان مبلغ، مقداریاش را بردارد و باقیاش را به شاگردها بدهد، شاگردها بدوزند. اما اگر هیچ خاصیتی ندارد، فقط استاد خیاط است و هیچ نقشی ندارد. اگر هیچ خاصیتی ندارد، این استاد حق ندارد پول بردارد. چون کاری نکرده.
3- بیکار بی عار، دور از رحمت خدا
اصلاً اگر کسی سفره پهن شود بیاید بخورد، وقت کار در برود این مورد لعنت است. «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى النَّاس» (کافی/ج4/ص12) رکود ممنوع! کار و تولید. لازم نیست حتماً سود داشته باشد. کار مردم راه بیفتد، ممکن است سود هم نداشته باشد. اصل کار راهاندازی است. منتها در کار راه اندازی سود هم باشد چه بهتر. منتها اگر هم سود نبود نگو آقا چون سود ندارد، ما فعلاً بیکار نشستیم. بابا سود ندارد، ضرر هم که ندارد فوقش یر به یر است.
«فَامْشُوا فی مَناکِبِها وَ کُلُوا» (ملک/15) قرآن میگوید: «فَامْشُوا فی مَناکِبِها وَ کُلُوا» یکی از آیات تولید است. حرکت کنید از کوهها بالا بروید، از دامنهی زمین بالا بروید، جست و خیزی داشته باشید، تولید کنید. «وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْل الله» (جمعه/10) میگوید: نماز جمعه هم که تمام شد، بروید بازار را باز کنید. یک ساعت جمعه تعطیل باشد. من نمیدانم چرا جمعه از صبح تا شام تعطیل است. فقط «إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَوه» (جمعه/9) صدای اذان بلند شد، «ذَرُوا» یعنی مغازه را ببند. «فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَوهُ» (جمعه/10) نماز که تمام شد، باز دنبال کار بروید. حال کار نداریم، ایام عید 25 روز تخمهی کدو میشکنیم. این آتش زدن عمر در ایران و در خیلی از کشورهای دیگر است. خیلی راحت عمر را تلف میکنیم. عمر نباید معطل بماند.
«فاذا…» این آیه را خیلی از ایرانیها حفظ هستند. شاید 90 درصد حفظ باشند. «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» (شرح/7)، «فَرَغْتَ» یعنی فارغ شدی، «فَانْصَبْ» صاد، یعنی «اتعب نفسک» یک کار سختتر شروع کن. بیکاری ممنوع! کار تمام شد. این کتاب تمام شد، یک کتاب دیگر. این کار تمام شد، یک کار دیگر. کارها هم خط داشته باشد، هدفمند باشد. «وَ إِلى رَبِّکَ فَارْغَبْ» (شرح/8) یعنی کار الکی هم نباشد.
حدیث داریم «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ یُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ» (کافی/ج5/ص84) آدمی که دائم می خوابد و بیکار است، یک چنین آدمهایی مورد غضب خدا هستند. کار باید با کیفیت باشد. قرآن راجع به کیفیت میدانید چه میگوید. میگوید: «وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ، إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ» (عصر/1-3) نگفته: «وَ عَمِلوا» عمل نیست، «عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ» صالح، صالح یعنی کار شایسته. کار باید شایسته باشد. «أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (هود/7) کار باید به بهترین وضع باشد. باید برسیم به جایی که با شنیدن نام کالای ایرانی، اوه… آری! حالا میگویند: ژاپنی است. … اوه… باید این نام ژاپن را به نام ایرانی تبدیل کنیم.
یک سری چیزها هم خودباختگی است، من چند جا دیدم. مثلاً میگویند: شیرینی دانمارکی! شیرینی فرانسوی، حضرت عباسی به گرد شیرینی ایرانی نمیرسد. اما خودباختگی است. خمیر است، لایش هم یک چیزی مثل روغن وازلین است که شکر دارد. این خودباختگی است. بعضی چیزها، خودباختگی است. بعضی وقتها روشن فکری چه تعبیری کنم. گیج هستیم. میگوییم اسم دختر چیست؟ میگوید: سیتینیا! میگوییم: سیتینیا چیه؟ میگوید: یک تیغی است در بلغارستان! (خنده حضار) آخر آدم خوب است یک مقدار توجه کند. گفتم: ایران این همه گل دارد، رفتی یک تیغ پیدا کردی در بلغارستان. خوب بعضیها میخواهند روشن فکر شوند، گیج هستند. در مذهبیها هم بعضیها گیج هستند. مثلاً اسم دختر را میگذارد الهه! الهه یعنی خدای ماده، خدا نر و ماده ندارد. یک مقدار فکر کنیم چه میکنیم. خیلیها گیج هستند.
یک چیزهایی را کار میدانیم، که حضرت عباسی کار نیست. یک چیزهایی را استراحت میدانیم که حضرت عباسی مورد لعنت است. ایشان چه میکند؟ استراحت. حدیث است «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ یُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ الْفَارِغَ»، آدمی که بیکار است دائم میخوابد. یعنی خیلی میخوابد، ملعون است. کار با کیفیت، عمل کیفیت، آیهی کیفیت. «أَحْسَنُ عَمَلاً»، آیهی کیفیت، «عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ».
تولید کنندهها باید از الهام خدا غافل نباشند. گاهی وقتها این ابتکارات الهام است. کسی نگوید مال من بود. خدا به ذهنت انداخت این کار را بکنی. بنده که سخنرانی میکنم، حضرت عباسی به این قرآن قسم، بسیاری از حرفها وسط سخنرانی به ذهنم میآید. همینطور که دارم حرف میزنم، یک چیزی به ذهنمان میآید همان را میگویم. «وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا» (هود/37) گفت: کشتی میسازی زیر نظر ما «وَ وَحْیِنا» طبق دستور کشتی بساز، خیلی چیزهایی که به ذهن مخترع میآید، این جرقه الهی است. از الهامات الهی غافل نباشیم.
اصلاً اولین تولید کننده خداست. چه چیز تولید کرده؟ مارا. در تولید یک شرایطی لازم است.
4- طرح و برنامه خداوند برای خلقت و تولید انسان
شرایط تولید، شرایطش چیست؟
باید هدف داشته باشد. باید مواد داشته باشد. باید طرح داشته باشد. باید برنامه و زمانبندی داشته باشد. باید محل تولید معلوم باشد. باید هدایت و کنترل شود. باید خدمات بعد از تولید، چه میگویند؟ گارانتی، خدمات بعد از تولید، باید تعمیر و اصلاح، خدا میخواهد انسان تولید کند. هدف خدا چیست؟ قرآن میفرماید: هدف، «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات/56) هدف «سَخَّرَ لَکُمْ» (ابراهیم/32)، «خَلَقَ لَکُم» (بقره/29)، «مَتاعاً لَکُم» (مائده/96) ابر و باد و مه و خورشید و فلک مال تو هست، تو هم برای عبادت هستی. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ». اصلاً هدف این است که تو از خاک و افلاک، مادی و معنوی شوی. خدایی شوی، «صبقه الله» رنگ آمیزی الهی داشته باشی. هدف چیست؟ بندگی خدا. مواد چیست؟ تُراب! تراب میدانید یعنی چه؟ خاک، نطفه، «مِنْ طین» (انعام/2)، «مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (حجر/26)، «صَلْصالٍ کَالْفَخَّارِ» (الرحمن/14) مواد همین مواد است.
خوب طرح چیست؟ «خالِقٌ بَشَراً» (حجر/28) انسانسازی. برنامه چیست؟ «إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ» (مرسلات/22) تا چه زمانی؟ زمانبندی. محلش کجاست؟ در محل سه تا «فی» داریم. «فی بُطُون» (انعام/139) در شکم مادر. «فی قَرارٍ مَکینٍ» (مؤمنون/13)، «فی ظُلُماتٍ ثَلاث» (زمر/6) سه تا «فی» است. «فی بُطُون»، «فی قَرارٍ»، «فی ظُلُماتٍ». محل تولید، رحم مادر. هدایت، «إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدى» (لیل/12) خدمات بعد از تولید، حالا که تولید شد، بچه وقتی تولید شد، شیر میخواهد. شیر در سینهی مادر تعبیه شده است. اکسیژن میخواهد،اکسیژن هست. «نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ» (زخرف/32) ما بعد از تولید به او میگوییم چه کند. اصلاحات، رهنمودها و جبرانها و عقل و توبه و اصلاح و خودسازی، اینها برای اصلاحات است.
خوب راجع به تولید اصولی را باید دقت کنیم.
1- تولید بیزور، بعضیها تولید میکنند با زور. افطاری میدهد، یا الله دیگر. تو میخواهی افطاری بدهی، چرا به خانمت زور میگویی؟ شما حق نداری زور بگویی. امسال مثلاً شما جمعیتان، گندم و جو و محصولاتی تولید کردید، دامداریها و زکات دادید، امروز هم یک لوحی از دست امام جمعه محترم گرفتید، تولید با زور نباید باشد که من مثلاً به این کارگر تحمیل کنم. این قالی باید فلان ساعت پایین بیاید. این غذا باید فلان ساعت پخته شود. مثلاً مبلغ زکات باید به فلان درجه برسد. این کتاب را باید من تا صبح بخوانم. تولید خوب است، به شرطی که زور در آن نباشد. حفظ قرآن را مقام معظم رهبری سفارش کرده که سفارش به جایی است. اما به شرطی که به بچه تحمیل نشود. با زور نمیشود. تولید بدون زور. حق کارگر از بین نرود.
2- تولید بدون تحقیر، گاهی وقتها در کارخانهها، در مراکز تولیدی، افرادی را تحقیر میکنند. خاک بر سرت! بد بخت، چرا تحقیرش میکنی؟ حق نداری تحقیر کنی. پس بگذارید اینها را بنویسم شاید تابلو شود. تولید بدون زور، تولید بدون تحقیر، دیگر چه؟ تولید بدون تبعیض، تولید بدون منت، همه را آیه و حدیث داریم. تولید همراه با هدف. تولید همراه با رشد، داریم اگر دو روزتان مثل هم است، وای به حال شما!
خدا به پیغمبرش میگوید: تو هم باید تولید علم کنی. «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً» (طه/114)، «رَبِّ زِدْنی عِلْماً» یعنی تو نباید سوادت یکطور باشد. حضرت فرمود: شبی بخوابم علم من زیاد نشود، آن روز برای من برکت ندارد. علم هی توسعه پیدا کند. تولید همراه با توسعه.
5- تولید بیش از مصرف، نه مصرف بیش از تولید
مردم سه دسته هستند. بعضیها تولیدشان خوب است، مصرفشان کم است. این عالی است. مثل حضرت امیر، هزار درخت خرما کاشت اما خودش چهار تا خرما میخورد. اگر تولید زیاد بود، مصرف کم بود این جامعه رشد میکند. بعضیها تولیدشان کم است، مصرفشان زیاد است. بعضیها تولیدشان با مصرفشان یکسان است. ما باید تولیدمان بیش از مصرف باشد. البته خانمها نگویند: قرائتی در تلویزیون گفت: تولید بیشتر، پس ده تا غذا بپزیم، سه تا را بخوریم و هفت تا را دور بریزیم. معنای این کج فهمی نباشد.
ما چهار رقم حیوان داریم، بدتریناش انسانها است. بعضی حیوانها هم خوب میخورند و هم خوب تولید میکنند، مثل زنبور. از گل خوب میمکد، تولیدش هم عسل است. زنده باد زنبور! بعضیها ساده میخورند، چیز خوب تولید میکنند، مثل گوسفند. پوست خیار، پوست هندوانه، علف میخورد، ولی شیر میدهد، گوشت میدهد، ساده میخورد، با ارزش تحویل میدهد. بعضیها هم بد میخورند و هم بد تولید میکنند مثل خوک! هم آشغال میخورد و هم گوشت خوک حرام است. بعضیها چیز خوب میخورند، بد تولید میکنند، مثل انسان. جوجه کباب میخورد، دروغ میگوید. (خنده حضار) عسل میخورد، فحش میدهد.(خنده حضار) فحش میدهد. یکبار دیگر من میگویم، شما اسمش را بگویید.
هم خوب میخورد و هم خوب تولید میکند؟ زنبور عسل. هم بد میخورد و هم بد تولید میکند؟ خوک. ساده میخورد، خوب تولید میکند؟ گوسفند. علف میخورد گوشت میدهد. خوب میخورد، خراب میکند؟ انسان. انسانهای بد. همهی انسانها اینطور نیستند. انسانهای بد! نعمت خدا را میخورد…
در تولید باید خودکفا باشیم. آیه برای خودکفایی در قرآن چیست. اگر پرسیدند در قرآن کدام آیه میگوید: خودکفا باش؟ این آیه است. میگوید: «فَاسْتَوى عَلى سُوقِه» (فتح/29) قرآن میگوید: امت اسلامی باید مثل درختی باشد که «فَاسْتَوى عَلى سُوقِه» روی پای خودش بایستد. «فَاسْتَوى عَلى سُوقِه» آیهی استقلال است. یعنی روی پای خودت بایست. در نماز خوداتکایی هست. میگوید: آدم میخواهد نماز بخواند حق ندارد تکیه بدهد. شما حق نداری چنین نماز بخوانی. «مالک یوم الدین، ایاک نعبد و ایاک…» باید روی پای خودت بایستی. برای نماز، وضو میگیری کسی حق ندارد آب دستت بریزد. کارهای خودت را باید خودت بکنی.
آیت الله کوهستانی، خدا رحمتش کند. گفت: در عمرم لباس غیر ایرانی نپوشیدم. آیت الله مدرس میگفت: جنس تمام لباسهایم ایرانی است. گاندی گفت: من از نمک خودی استفاده میکنم، نمکی که در انحصار انگلیسیها است از ان نمک استفاده نمیکنم. اسلام برای تولید تشویقاتی دارد.
6- مالکیت زمین، مشروط به آبادی و احیای آن
1- میگوید: هرکس زمینی را آباد کرد برای خودش است. «مَنْ أَحْیَا مَوَاتاً فَهُوَ لَهُ» (کافی/ج5/ص279) هرکس زمینی، زمین کویری را، زمین بیصاحبی را آباد کرد برای خودش میشود. برای حمایت از تولید. «من حاز ملک»، حیازت کردن، هرکس بتواند یک چیزی را حیازت کند، برای خودش است. یعنی شما رفتی یک چیزی را از بیابان، مثلاً بنده میروم یک دُرّی را از بیابان نجف، دُر برای نجف است. در بیابانها یک دری را میبینم برمیدارم. دیگر برای خودم است. چیزی که مالک ندارد، تلاش کنی چیزی پیدا کنی برای خودت است. البته نباید برای مردم باشد.
در اینجا ما یک سفارشهایی هم داریم. تولید کمش نباید بگذاریم. دو دقیقه وقت داریم؟ ای بابا! «أَلاَّ تَطْغَوْا فِی الْمیزانِ» (الرحمن/8) در ترازو تجاوز نباشد. «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» (مطففین/1) وای به آنهایی که کمفروشی میکنند. جنس کم میدهند. سود کم، سود کم، سود زیاد است. من یادم هست یکبار دیگر هم این را گفتم. دقت کنید این را که میخواهم بگویم.
من داشتم میرفتم یک بازاری در خیابان تهران، تابلوی بزرگی زده بود در ماشین که بودم این تابلو را خواندم و خیلی خوشم آمد. نوشته بود: سود کم، مشتری زیاد! مشتری که زیاد شد، قهراً سود هم زیاد میشود. پس سود کم مشتری را زیاد میکند، مشتری زیاد سود را بالا میبرد. بعضیها فکر میکنند، سود خوبی را گرفتند، بله سود خوبی گرفتند ولی این بعداً میفهمد که جای دیگر ارزانتر میدهند، دفعهی دیگر به شما مراجعه نمیکند. پس فقط یکبار مشتری شماست. سود کم، فروش زیاد، فروش زیاد، سود را هم زیاد میکند.
7- کار و تولید، عبادت و جهاد
باید تولیدکنندهها هم کار خودشان را عبادت و جهاد بدانند. جهاد اقتصادی، یعنی واقعاً نگاه ما نگاه عبادت باشد. امام باقر کشاورزی میکرد، یک کسی گفت: ببین پسر پیغمبر چطور دارد عرق میریزد و بیل میزند؟ بروم نصیحتش کنم. پهلوی خودش میخواست به امام باقر نصیحت کند. گفت: آقا الآن اگر عزرائیل بیاید، این رقم داری عرق میریزی در بیابان مدینه، کشاورزی میکنی، در چه حالی هستی. گفت: در بهترین حال. یعنی کشاورز بداند دارد عبادت میکند. زن در خانه عبادت میکند. تمام کارهایی که شما در خانه انجام میدهید، حدیث داریم ظرفی که جابه جا میکنید عبادت است. این درخت تسبیح خدا را میکند. چرا درخت را میشکنی؟ این گنجشکها و صدای حیوانها ذکر خداست. حیوان جیر جیر میکرد، امام فرمود: میدانی چه میگوید؟ گفت: چه میگوید؟ گفت: ذکر خدا میگوید. ما اگر بدانیم همهی هستی در حال تسبیح است، چرا درخت را میشکنیم؟ چرا این گیاه را پامال میکنیم؟
نگاه ما به کار عزت جمعی باشد. ایران سرافراز! ایران سربلند! سود شخصی نباشد، گاهی وقتها سود شخصی ندارد اما برای عزت ایران ارزش دارد. من سود نمیبرم اما به درد ایران میخورد. اتفاقاً اگر دیگران از شما استفاده کردند به درد میخورد. من این را به طلبهها گفتم. گفتم: اگر من یک چیزی را خودم در تلویزیون گفتم این معلوم نیست برای خدا باشد. چون خودم مجری هستم معلوم نیست، اما اگر حرفهایم را گذاشتم در یک سیدی، قفل هم نگذاشتم، گفتم: این سیدی را ببینید طلبهای که این سیدی مرا برمیدارد، نگاهش میکند، یک چیزی هم از خودش روی آن میگذارد. میرود در یک شهر دیگر، در یک کشور دیگر، میگوید: آن برای قیامت من میماند. چون من کمک به این طلبه کردم، و آنجا هم مردم مرا نمیشناسند. اگر یک شاعری شعرش را خودش خواند، که هنر نکرده. اما اگر من شعر گفتم، به شما دادم، شما رفتی خواندی، این برای قیامتم میماند. سعی کنید یادداشتهایتان را، در اختیار دیگران هم بگذارید.
فصل میوه که میشد امام صادق میگفت: در باغ را باز کنید، مردم بیایند میوه بخورند و بروند. حتی بگذارید یک حدیث بخوانم. حدیث داریم اگر گندم و دانههای شما را مور و ملخ هم خوردند چون یک مورچهای از این دانه خورد، برای کشاورز اجر مینویسند. حدیث داریم. نگاهمان این باشد که چیزی حرام نمیشود. این هستی چیزیاش هدر نمیرود، خدا میداند. تولید کار انبیاست. کار ائمه بوده.
ایجاد اشتغال برای یک فرد یعنی چه؟ شما وقتی ایجاد اشتغال برای یک فرد کردی یعنی چه؟ یعنی یک بنده را آزاد کردی. از چه؟ از بیکاری آزاد کردی، از غصه آزاد کردی، از اینکه هرجا میرود به او دختر نمیدهند. میگویند: شغلت چیست؟ میگوید: هیچی. از عزب بودن نجاتش دادی. از بیکاری، از غصه، بیکارها خیلیها گرفتار گناه و اعتیاد میشوند. به انواع خلافها آدم بیکار دست میزند. ایجاد اشتغال را یک عبادت بدانید. خیلی خوشی نکنید. چقدر پول در بانک داریم. یک زمین خریده، این زمین همینطور خود به خود گران میشود. میگوید: خوب «الْحَمْدُ لِلَّه» ما برنده شدیم. این زمین را اینقدر خریدم، حالا اینقدر شده. خیلی خوب خیلی زحمت کشیدی. این خاکت گران شد، خودت چه کردی؟ برای چه جوانی ایجاد شغلی کردی؟ عروس خوب کسی است که لباس عروسیاش را، بعد از عروسی بدهد به یک مؤسسهی خیریهای، بگوید آقا به یک جوان دیگر بدهید او هم بپوشد. چه اشکالی دارد، یک پیراهنی را بپوشید، چند نفر بپوشند. من خودم پیراهن عروسی دخترم را نه تا عروس تا به حال پوشیدهاند. هنوز هم کسی عروس شود به او میدهیم بپوشد. چه اشکال دارد یک پیراهن عروس را چند تا عروس بپوشند؟ چطور یک… حالا زشت است بگویم. نمیگویم… دیگر حالا به زبان ما آمد، بگویم؟ چطور یک تابوت را همه در آن میخوابیم؟ (خنده حضار)
هر آدمی که یک تابوت نمی خواهد، یک تابوت است دو ساعت در آن میخوابی میروی. حالا آن در عزایش، در عروسیاش، نمیخواستم بگویم عروسی و عزا یکی است. این به ذهنم آمد. اشکالی ندارد آدم یک کتابی میخواند، به دیگری بدهد او میخواند.
خدا آیت الله مشکینی را رحمت کند. مقداری کتاب داشت آورد در مسجد معصومیه پشت میدان باغ. شبها میگفت: هر طلبهای کتاب ندارد بیاید آنجا مطالعه کند. چیزهایمان را در اختیار همدیگر بگذاریم. اگر کسی یک استخر دارد، لااقل در شهرهای کوچک این کار میشود، شهرهای بزرگ نمیشود. چون هم استخرش نیست، هم هزار و یک مشکل بعدی دارد. اما یک جایی است مثلاً در یک روستایی است، یک جایی یک شهر کوچکی است، یک استخری است. آن صاحب استخر بگوید: آقاجان! یک مربی را بگیرید، انجمن اسلامی باید خاصیتش این باشد. یک مربی شنا میگیرند و تمام بچههای آن منطقه را زیر نظر یک مربی شنا یاد بگیرند. بگویند: حالا استخر که هست، آب جمع میشود میرود به مزرعه خوب، بچههای محله هم شنا یاد بگیرند. یک کاری کنیم که ایجاد…
«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُم» (اسراء/7) گاهی وقتها مثلاً میگوییم این کار مشکل است، من دیگر کاسبی نمیکنم. همان دلال شویم بهتر است. یا فلان کار را کنیم. این کارها درد سر دارد، مشکل نیست. شما به برکتش نگاه کنید. نانوایی شغل سنگینی است. اما نانوا با کراوات فروش یکسان است. ممکن است یک کراوات فروش دو تا کراوات بفروشد، سود یک شبانه روز یک نانوا، اما قداست کار… این کراوات را آویزان میکنی، هیچ خاصیتی هم ندارد.
ما اتریش بودیم، یک همهپرسی کرده بودند که بیخاصیت ترین لباسها کراوات است. چون لباس باید یک علامت داشته باشد. مثل عمامه علامت این است که من آخوند هستم. مسائل دینی را از من پرسید. این علامت این است که پزشک است، لباس جراح است. این لباس خلبان است، این لباس کارگری است. لباس باید یا سرد کند، یا گرم کند، یا علامت یک سنی، سوادی، تخصصی باشد. بیخاصیتترین لباسها، چون نه علامت سن است، هم جوان گردن میکند و هم پیر. نه علامت سواد است، نه علامت تخصص است. بیخاصیت ترین لباس است. حالا ممکن است کسی یک لباس بیخاصیت بپوشد و درآمدش هم بیش از یک نانوا باشد. او نباید بگوید: والله پسر عمهام یک کراوات میپوشد، درآمدش بیش از من است. حالا دیگر کراوات فروشی در ایران نیست. حالا مثل میگویم به زبانم آمد. نگاه کنید این کار چقدر مقدس است. کار مقدس است.
من از مرحوم مطهری پرسیدم، فلسفه بخوانم؟گفت: نه! گفتم: شما خودت فیلسوفی، گفت: من فیلسوف هستم، تو نخوان. گفتم: چرا؟ گفت: برای اینکه با همین قرآن و حدیث، فایدهات میلیونی است. فیلسوف بشوی باید سر کلاس بروی برای 5 نفر حرف بزنی. جرثقیل کرایهاش سنگین است اما جرثقیل ماهی دو بار مصرف دارد. اما تاکسی صبح تا شب همه از آن استفاده میکنند. فرق است بین عصا و اکسیژن. عصا را یک پیرمردی، دست میگیرد. اکسیژن را هر روز همهی مردم از آن استفاده میکنند. حساب کنید چه کسی بیشتر از آن استفاده میکند. ارزانترین، پر فایده ترین، ایجاد اشتغال، یک جوان بیکار را کار بدهیم همه مشکلاتش حل میشود. هم به او زن میدهند، هم از غصه بیرون میآید. مشغول میشود. زن هم همینطور است. به ام سلمه گفتند: شما زن پیغمبر هستید، زشت است کار میکنید. گفت: زن بیکار باشد فتنه میکند. مرد هم همینطور است، آدم بیکار فتنه میکند.
8-تولد ملی، اشتغال جوانان ایرانی
تولید خوب، تولید ملی، مصرف کالای ملی. آنوقت ما بیاییم جوانهای خودمان را بیکار کنیم، جنس خارجی مصرف کنیم برای جوانهای بیگانه ایجاد اشتغال کنیم. هر جنسی که هر ایرانی میخرد از خارج، ایجاد اشتغال برای بیگانه است و بیکار کردن خودی. آنوقت این جوانهایی که خودشان جبهه رفتند و تکه تکه شدند، کشور را برای شما امن کردند، حالا اگر بناست یک ایجاد شغلی کنیم، ایجاد شغل برای همین خانوادههای شهدا کنیم. برای همین بچههای ایران کنیم که اگر به ایران حمله شد، اینطور نشان میدهد. آن بیگانه که دیدید دیگر ما بیگانهها را امتحان کردیم. هشت سال کشورهای دنیا سر ما بمب ریختند، یا با واسطه یا بیواسطه با کم و زیادش. بیگانه چه خدمتی کرده که حالا جنسشان را بخریم.
اول همه هم خود دولت است. خود دولت تصمیم بگیرد، امسال جنس خارجی نخرد. امام یک سیلی در صورت شاه و صورت آمریکا زد. فرمود: شیر نفت را ببندید. شاه فلج شد. سربازها از سربازخانه فرار کنند. شاه فلج شد. ما میتوانیم دنیا را فلج کنیم. حالا این نمیدانم گلش چطور است. این چیست و آن چیست. اصلاً خیلی از چیزها خیال است.
خدایا کشور ما را روز به روز به سمت خودکفایی، عزت. تولید کنندگان ما را به سوی آن راهی که تو دوست داری، مصرف کنندگان ما را به سوی راهی که خودت دوست داری هدایت بفرما. تولد امام جواد را به همهی عزیزان تبریک میگوییم.
1- آیه 35 سوره توبه بر چه کاری وعده عذاب میدهد؟
1) بیکاری در دورهی جوانی
2) راکدگذاردن سرمایه
3) راکدگذاردن آب و خاک
2- دستور قرآن، پس از اقامه نماز جمعه چیست؟
1) تفریح و استراحت
2) تلاوت قرآن و عبادت
3) کسب و کار و تجارت
3- آیه 114 سوره طه، به چه امری سفارش میکند؟
1) تولید و توسعه علم
2) توسعه کشاورزی
3) خدمت رسانی به مردم
4- در فقه اسلامی، احیای زمین موات چه نتیجهای به دنبال دارد؟
1) مالکیت زمین
2) حق بهرهبرداری از زمین
3) درختکاری در زمین
5- درباره کار و تولید، در روایات چه تعبیری آمده است؟
1) عبادت در راه خدا
2) جهاد در راه خدا
3) هر دو مورد