توطئه ها و کارشکنی ها

موضوع بحث: توطئه‌ها و کارشکنی‌ها
تاریخ پخش: 21/07/59

بســم اللّه الرّحمن الرّحــیم

الحمد الله رب العالمین و صلّی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته ولعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

اصولاً درباره اسلام و درباره رهبران اسلامی قرآن می‌گوید همه‌اش دست به توطئه زدند آیات بسیاری قرآن درباره توطئه نقل می‌کند و گاهی هم مفصل نقل می‌کند که توطئه چه بود و گاهی هم می‌گوید بطور اجمال که توطئه‌ای در کاربود چند تا از آیات را می‌گویم و نمونه‌هایی از کارشکنی‌ها را یادآور می‌شوم.
1- توطئه‌های دشمن به خواست خدا امداد غیبی می‌شود
نمودار و فهرستی از توطئه‌ها و کارشکنی ها، قرآن می‌فرماید «أَ لَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فی‏ تَضْلیلٍ» (فیل/2) آیا قرار ندادیم توطئه و حیله ونقشه اینها را؟ «فی‏ تَضْلیلٍ» اینها طرحی ریختند هجوم بیاورند پایگاههای نظامی ایران، عراق می‌خواست پایگاههای نظامی ایران را نابود کند، ارتش فیل سوار می‌خواست کعبه را نابود کند قرآن می‌گوید: دیدی چطور نقشه‌ها خنثی شد؟ آیا مسیر کید اینها را منحرف نکردیم؟ قرآن می‌فرماید درباره حضرت ابراهیم«وَ أَرادُوا بِهِ کَیْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرینَ» (انبیاء/70) هر چه کید و نقشه اراده کردند به ابراهیم، نقشه خطرناک برای ابراهیم کشیدند اما. . . ، درباره خود رهبر انقلاب حالا اینرا دیگر شما می‌دانید مثلاً اول که ایشان را زندان انداختند، گفتندزندان می‌اندازیم رهبر انقلاب سر و صدایش تمام می‌شود و مردم او را فراموش می‌کنند ولی او می‌گفت «رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنی‏ إِلَیْه» (یوسف/33) من زندان را خوشتر دارم از اینکه بیایم توی یک جامعه‌ای که باید شاه بر آن حکومت کند.
از زندان آمد بیرون دیدند مردم بیشتر گرایش دارند «أَرادُوا بِهِ کَیْداً» یک نقشه دیگر برایش کشیدند گفتند تبعیدش می‌کنیم ترکیه تبعیدش کردند ترکیه خوب یک فرصتی پیدا شد می‌گویند اگر یک لیموی ترشی بود دور نینداز بگو ترش است از همان لیمو ترش هم لیمونات درست کن، اگر تبعید شدیم به ترکیه فعلاً نگوئیم تبعید است و ترش و ترکیه تبعیدگاه است و ناراحت بشویم همانجاکتاب تحریر الوسیله را نوشت، یکدوره فقه عالی و کامل.
بعد گفتند این را ببریم در حوزه نجف آنجا مراجع بزرگ هستند آیت ا. . کی هست آیت ا. . کی هست بالاخره حوزه قدیم و کهنه است و ایشان هم نو است و بالاخره امام رامنتقل می‌کنیم به حوزه نجف در آنجا هضم می‌شود باز «وأَرادُوا بِهِ کَیْداً» نقشه کشیدند که امام محو بشود و از خاطره‌ها برود اما ایشان وقتی وارد نجف شد باز بیشتر از جاهای دیگر خدا با او بود.
بعد عراق هم دور خانه‌اش را محاصره کردند ولی قرآن می‌گوید «فَنَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیم» (انبیاء/76)خدا بالاخره او را از محاصره صدام حسین هم نجات داد. آمد، بیاید کویت راهش ندادند بقول قرآن«فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما» (کهف/77) نخواستند مهمانش کنند. کجا برود؟ رفتند پاریس، پاریس که رفتند خبرنگارهای خارجی آمدند. می‌خواهم بگویم اینها هم حیله‌هایی است بعد می‌خواهم وارد بحث بشوم والّا ماجرای رهبر انقلاب را حقش نیست که من بگویم وشما هم که می‌دانید ولی قرار این است که خدا وقتی یک کسی را می‌خواهد حفظ کند هر جا او را می‌اندازند بهترمی شود، زندان بهتر شد، ترکیه بهتر شد، نجف بهتر شد، کویت نرفت بهتر شد، رفت پاریس بهتر شد، قرآن درباره حضرت سلیمان می‌گوید جن و انس می‌آمدند برای او کار می‌کردند «وَ مِنَ الشَّیاطینِ مَنْ یَغُوصُونَ لَهُ وَ یَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِکَ وَ کُنَّا لَهُمْ حافِظینَ» (انبیاء/82) خبرنگاران خارجی آمدند و صدای امام را به همه جامی رساندند بالاخره«فَرَدَدْناهُ إِلى‏ أُمِّه» (قصص/13) برگشت به ایران هر چه نقشه کشیدند برای شخص امام، قرآن می‌گوید توطئه‌ها و کارشکنی هااینها امداد غیبی است.
و اما درباره ایران، درباره ایران و انقلاب ما تمام این توطئه‌ها بوده و من یک سری از توطئه‌ها که درباره پیغمبر شده را خدمتتان عرضه می کنم، ببینید الآن ما هر چه گرفتار بشویم باز گرفتاریمان به گرفتاری مسلمانان صدر اسلام نرسیده است نه رهبر انقلابمان به یکصدم ناراحتی های پیغمبر رسیده و نه ما به یکصدم ناراحتی‌های مسلمانان صدر اسلام رسیده ایم، گوشه‌ای از کارهایی که برای کوبیدن اسلام کردند.
2- توطئه بر هم زدن جلسه پیغمبر
اول اینکه پیغمبر به علی بن ابیطالب(ع) دستور داد یک غذایی تهیه کردند و یک مهمانی از افرادی و می‌خواست در آن مهمانی دعوت به حق کند بعد ازاینکه از ایشان پذیرایی مختصری شد تا خواست بگوید که به من وحی می‌شود و من پیغمبر هستم و برنامه من چیست، ابولهب آمد کارشکنی کرد و جلسه را بهم زد.
اولین گامی که برای کوبیدن اسلام برداشتند این بود که جلسه پیغمبر را بر هم زدند، دوم: پیغمبر بعد از آن مهمانی موفق نشد و بعد گاهی که پیغمبر می‌رفت بالای کوی صفا سخنرانی می‌کرد باز ابولهب می‌آمد سخنرانی پیغمبر را موج می‌انداخت و سخنرانی ایشان را بهم می‌زد.
بعد آمدند به قوم و خویش پیغمبر و به عموی پیغمبر گفتند یک کار کن یک معاوضه کن تو پیغمبر را بده بما ما هم یک جوان خوش تیپ و خوشگل می‌دهیم بیا با هم معاوضه کنیم.
یک افرادی را گفتند بروید به پیغمبر بگوئید زن می‌خواهی به تو می‌دهیم ریاست می‌خواهی به تو می‌دهیم خانه می‌خواهی به تو می‌دهیم هر چه بخواهی می‌دهیم دست بکش، پیغمبر فرمود بخدا اگرخورشید را در یکدستم و ماه را در دست دیگرم بگذارید دست از هدفم بر نمی‌دارم.
3- توطئه شکنجه کردن ایمان آورندگان به پیامبر و هجرت آنان به حبشه
گفتند اینهایی را که به پیغمبر ایمان می‌آورند شکنجه می‌کنیم. بلال را شکنجه دادند روی سنگ داغ خواباندند پدر عمّار راکشتند مادر عمار را کشتند. زجر و شکنجه و. . . اینها گفتند که اینرا در محاصره اقتصادی قرار بدهیم بخشنامه شد به همه مردم مدینه که احدی به مسلمانها چیزی نفروشد. داد و ستد نکند قطع روابط فایده نکرد.

4- تهمت‌های گوناگون به پیامبر و رقیب درست کردن برای او
گفتند مسلمانهایی که هجرت کردند و پناه بردند به حبشه یک سری کادو و چشم روشنی و تحفه‌هایی فرستاد پیش پادشاه حبشه که این مسلمانهایی که آمدند اینجا اینها همه خراب کارند خواهش می‌کنیم مشرکین به شما سلام رسانده‌اند این کادوها راداده‌اند و تقاضا کرده‌اند که شما این مسلمانها را از حبشه بیرون کنید این هم یکی از کارهایشان ولی فایده نکرد.
گفتندبیائید به او تهمت بزنیم گفتند پیغمبر ساحر است، پیغمبر شاعر است، پیغمبر کاهن است، پیغمبر مجنون است، فایده نکرد.
بعد آمدند گفتند به پیغمبر نسبت بدهیم که اینها وحی نیست اینها را از یک کسی یاد گرفته است یک معلمی دارد هر چه فکر کردند برای پیغمبر یک راهنما پیدا کنند به ذهنشان چیزی نرسید بعد یکی از ایشان گفت پیغمبر تومکه گاهی اوقات دم دکان یک آهنگر می‌نشیند و آهنگر معلم اوست آیه نازل شد خیلی خُل هستید آخر این پیغمبرزبانش با آن آهنگر فرق دارد آن آهنگر رومی است زبان همدیگر را نمی‌فهمند آخر مگر آدم دو دقیقه در دکان یکنفربایستد می‌تواند کتابی مانند قرآن بیاورد. نسبت شاگردی دادند نگرفت.
گفتند بیائید یک رقیب مصنوعی درست کنیدنظیر این است شعر ملی خدا، قرآن، خمینی بختیار هم یک شعر درست کرده بود گفتند بیائید یک شعار ملی درست کنیم پیغمبر که می‌نشیند قرآن می‌گوید یک کسی را پیدا کردند بنام(نصربن حارث) گفتند این قصه رستم و اسفندیارفارسی‌ها را بلد است پیغمبر در این طرف مسجدالحرام می‌نشست قرآن می‌خواند و آنهم می‌گفتند بنشین آنجا قصه بگو تا بلکه یک قدری مشتریهای پیغمبر بیاید رو به تو رقیب مصنوعی درست کردند نگرفت.
گفتند که بهانه بگیریم، مثل اینهایی که الان می گویند چرا هواپیماهای ایران نمی‌دانم چطور شد، چرا نمی‌دانم مسئله حجاب چطور شد، گفتند بیائید همه‌اش نق بزنیم، چرا آسمان تکه تکه نمی‌شود. اگر پیغمبری بگو کوههای مکه طلابشود، به او بگوئیم اگر پیغمبری به کوههای مکه بگو بروند عقب، بگوئیم اگر پیغمبری یک باغ انگور داشته باش، باغ داشته باش، چشمه داشته باش، اگر پیغمبری خدا را بیاور ما ببینیم. از این سری حرفها همه‌اش بهانه گرفتند گفتند که کف بزنیم.
5- سوت و کف زدن کفار در هنگام قرآن خواندن پیامبر
یک آیه داریم مال آنهایی است که سوت می‌زنند و کف می‌زنند. آیه این است می‌آمدند دور مسجد الحرام را می‌گرفتند دورکعبه را می‌گرفتند و بعوض نماز سوت می‌زدند و کف می‌زدند آیه این است «وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ» (انفال/35) «مُکاءً» یعنی سوت می‌زدند «تَصْدِیَهً» یعنی کف می‌زدند این هم برنامه هایشان وقتی هم جمع می‌شدند دردی از دل کسی دوا نمی‌کردند یا سوت می‌کشیدند یاکف می‌زدند عوض اینکه نیایش کنند توجه به خدا داشته باشند نماز بخوانند.
نماز خواندنشان کف زدن و سوت زدن بود تظاهراتشان اینطوری بود گفتند «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ» (فصلت/26) وقتی پیغمبر قرآن می‌خواند، سوت بکشیم، کف بزنیم یا تحریم کنیم بگوئیم شنیدن قرآن حرام است «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فیهِ» (فصلت/26) هنگامی که قرآن می‌خواند جنجال کنید. نگذارید پیغمبر صدایش برسد بگوش مردم، فایده نکرد.
گفتند بیائیم به مردم بگوئیم گوش به حرف پیغمبر ندهند به افرادی که وارد مکه می‌شدند یک خرده پنبه می‌دادند می‌گفتند پنبه‌ها را توی گوشتان بگذارید یک محمدی است ساحر است آنجا آیه‌هایی می‌خواند تو تحت تأثیر قرار می‌گیری پنبه می‌دادند که بلکه مردم نشنوند فایده نکرد.
6- اگر در راه خدا باشیم توطئه‌ها را خنثی می‌کند
خلاصه در تمام طرحها و مکرها اینها همه خنثی شدو تمام این‌ها نسبت به اسلام هم هست تا حالا گروهها درست کردند اعلان موجودیت کردند آرمها درست کردندتوطئه‌ها داشتند نق‌ها زدند بهانه‌ها گرفتند، الآن مثلاً می‌گویند پولهایتان را بیاورید بیرون از بانکها پولهایتان را بیاوریدبیرون «لا تُنْفِقُوا عَلى‏ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا» (منافقون/7) نظیر این کار را در زمان مصدق هم کردند و دائماً سمپاشی می‌کنند خلاصه‌اش اینکه همه رقم شیطنت هست فقط ما هستیم و خدا تا حالا خدا و تجربه نشان داده که اگر ما در راه خدا باشیم خدا می‌فرماید «وَ أَرادُوا بِهِ کَیْداً» آنها همه رقم نقشه برای تو خواهند کشید حالا هم ول کن نیستند بعد از جنگ عراق ممکن است یک جنگ دیگر درست شود.
بعد از توطئه‌ها صدها توطئه درست بشود اما قرآن وعده داده است «فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرین»(اخسر و خاسر) اوست، عراق خواست قدرت نظامی ما رااز بین ببرد خودش قدرت نظامی‌اش از بین رفت قرآن می‌گوید همه مسیر کیدها را عوض می‌کنیم فقط ما اگربنده خوبی باشیم خدا بلد است خدایی کند گیر اینجاست که ما بنده خوبی نیستیم. کار یاد خدا می‌دهیم اگر تا حالاهمینطور که ارتش ما بوده است اگر ما همین مسیر را ادامه بدهیم تا مادامی که ما در راه خدا باشیم خدا طبق این آیه هاوعده داده تمام توطئه‌ها خنثی بشود.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment