1- تفسیر نادرست از واژه های عام
2- مراد از شرک در برابر توحید
3- توسّل خطاکاران به حضرت موسی
4- اولیای خدا، دون الله نیستند
5- دستور خداوند به استغفار پیامبر برای گنهکاران
6- رعایت مرز توسل و شفاعت
7- استغفار پیامبر اکرم برای مؤمنان زائر
موضوع: توسل به اولیای خدا در قرآن
تاریخ پخش: 07/03/94
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این جلسه عزیز می خواهم مقداری راجع به توسل به اولیای خدا و رابطه با اولیای خدا چند جمله ای خدمت شما بگویم. توسل به اولیای خدا، اصلاً دنیا، دنیای واسطه است. قرآن می گوید: خدا درختان را سبز می کند. اما واسطه دارد. توسط آب! «فَیُحْیِی بِه الْأَرْضَ» (روم/24) کلمه«به» در قرآن زیاد آمده است. «به» یعنی به واسطه آب! گاهی وقت ها افرادی می گویند: نه! بگو: خدا، دیگر هیچکس هیچ نقشی ندارد. می گوییم: نخیر! شهدا نقش دارند. انبیاء نقش دارند. پیغمبر اسلام نقش دارد. اهل بیت نقش دارد. ما از طریق توسل خیلی از چیزها را دریافت می کنیم. اینها واسطه هستند. «وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ » (مائده/35) گرچه وسیله، ایمان هست، نماز هست، عبادت هست، آنها را قبول داریم. ولی آنها هم نباید بگویند: وسیله آن چیزی است که ما معنا می کنیم.
1- تفسیر نادرست از واژه های عام
اصلاً کسی حق دارد، لغت را در انحصار خود بگیرد. «مِن» یعنی چه؟ با هم بگویید. بگوید: نخیر! من «مِن» را قالیچه می گویم. خوب تو غلط کردی گفتی. کسی حق ندارد لغت را در انحصار خود بگیرد و بگوید: لغت این است که من می گویم. یک عده الآن متأسفانه… اینها نفرین شده های تاریخ هستند. چه در ماهواره، چه در ایران، چه در غیر ایران، نفرین شده های تاریخ هستند، می گویند: لغت را باید ما معنا کنیم. از جمله سیاسیون هم آمریکا است. آمریکا می گوید: دموکراسی را باید من معنا کنم. حقوق بشر را باید من معنا کنم. اگر یک نفر در این کشور عطسه کرد، می گوید: حقوق بشر لغو شد. اما مردم مکه صد سال است یکبار پای صندوق رأی نرفتند. کسی نمی گوید: دموکراسی چرا نیست. یعنی کلمه دموکراسی را باید آمریکا معنا کند؟ حقوق بشر را، اگر حقوق بشر است چطور یک عالم شیعه را در آنجا می گویند: گردن بزنید. حکم اعدامش را می دهند. حقوق بشر در بحرین نیست؟ اکثر مردم بحرین شیعه هستند. اینها نباید یک رأی داشته باشند. در سعودی نباید مردم یک نفرشان یک رأی داشته باشد. این حقوق بشر نیست.
من نمی دانم فکر می کنند مردم چه هستند؟ فکر می کنند مردم سنگ هستند. یعنی مردم توجه ندارند. حقوق بشر جایی نیست. بیشترین تجاوز از کشوری است که بیشترین حرف را از حقوق بشر می زند. اصلاً آنهایی که خیلی تظاهر می کنند یک چیزشان می شود. خودشان یوسف را در چاه انداختند، شب آمدند نزد پدر و گفتند: عزا عزاست امروز… روز عزاست امروز… چه شده؟ برادر ما را گرگ خورد. کسی که گریه می کند از همه بیشتر دروغ می گوید. قرآن می گوید: «وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً یَبْکُونَ» (یوسف/16) برادرهای یوسف، یوسف را در چاه انداختند. بعد آمدند «عشاءً» یعنی وقت عشاء، شب «یبکون» بکاء یعنی گریه… «وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً یَبْکُونَ» همین هایی که برای حقوق بشر گریه می کنند، همین حقوق بشری ها همین ها هستند. مردم سعودی بشر نیستند. مردم بحرین بشر نیستند. عراق و افغانستان بشر نیستند. حقوق بشر یعنی حقوق شما چهار تا! کسی حق ندارد لغت را هرطور خواست معنا کند.
ما یک مشکلی که با این وهابی ها داریم، ما با سنی ها هیچ مشکلی نداریم. الآن شهرهایی که شیعه و سنی زندگی می کنند هیچ مشکلی ندارند. در ازدواجشان، در جماعتشان، قانونشان، هیچ مشکلی ندارند. الحمدلله رب العالمین! این وهابی ها می گویند: شرک را باید ما معنا کنیم. می گوییم: شرک یعنی چه؟ می گوید: اگر گفتی یا حسین! شرک است. می گوییم: چرا؟ می گوید: کسی را کنار خدا نگذار. می گوییم: به چه دلیل؟ می گوید: به دلیل این آیه. خوب گوش بدهید…بحث قشنگی است اگر دل بدهید.
بسم الله الرحمن الرحیم. معنای لغت دست هیچکس نیست. که معنا کنیم، آزادی یعنی چه؟ حقوق بشر یعنی چه؟ دموکراسی یعنی چه؟ پژوهش یعنی چه؟ علم چیست؟ ما چقدر روایت داریم «لیس العلم» این، این علم نیست. اسمش را علم گذاشتی. «ولکن العلم» این… شجاعت یعنی چه؟ حدیث داریم «لیس الشجاعه» این… شجاعت این نیست. شجاعت این است. سخاوت این است. «لیس السخاوت» این… «بل السخاوت» این… یعنی روایات زیادی داریم، در قرآن هم هست. «لیس البر» این… «ولکن البر» این… «لیس» یعنی چه؟ نیست. «لیس البر» بر این نیست. «لیس السخاوت» این… «لیس التقوا» این… بلکه تقوا این است. «لیس العلم این بل للعلم این» ما در قرآن و روایات یک بابی داریم که مردم کج نفهمید.
2- مراد از شرک در برابر توحید
حالا شرک چیست؟ اینها می گویند: قرآن گفته: «فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا» (جن/18) این آیه قرآن است. یعنی با خدا احدی را صدا نزن. فقط بگو: یا الله! بگویی یا حسین شرک است. قرآن می گوید: با خدا هیچکس را نباید صدا زد. وهابی ها این را می گویند. جوابش این است که ما هم یک آیه کنار آن می گذاریم. می گوییم: قرآن می گوید: «فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ» (شعرا/213) یعنی با خدا کسی را به عنوان خدا نخوان. ما حسین را خدا نمی دانیم. فاطمه زهرا(س) را خدا نمی دانیم. اینکه می گوید: با خدا کسی را صدا نزن. یعنی با خدا کسی را به عنوان خدا صدا نزن. ما امام حسین را خدا نمی دانیم. ولیّ خدا می دانیم. عبد خدا می دانیم. اگر قرآن می گوید: صدا احدی را نزن. یعنی احدی را به عنوان خدا صدا نزن. ما هیچکس را خدا نمی دانیم. رسول خدا را هم در نماز می گوییم: اشهد ان محمداً عبده! رسول خدا هم عبد خداست. اینها عبد خدا هستند. بنده خدا هستند. منتهی بنده آبرومند هستند. خوب حالا اگر بنده خدا شد، می شود توسل پیدا کرد؟ بله!
یک صلواتی بفرستید… (صلوات حضار)
3- توسّل خطاکاران به حضرت موسی
بحث امشب را خیلی گوش بدهید. زیادی گوش بدهید لذت می برید. پست ترین آدم ها کسانی هستند، که بیایند نزد پیغمبر اولوالعزم و بگویند: اگر هزار دلیل بیاوری، ما ایمان نمی آوریم. لجبازترین مردم کره زمین… آیه 132 سوره اعراف. «وَقَالُوا» به موسی گفتند: «مَهْمَا تَأْتِنَا» یعنی هرچه برای ما بیاوری. «بِهِ مِنْ آیَهٍ» آیه یعنی چه؟ یعنی از نشانه ها. هرچه برای ما بیاوری از نشانه ها، حالا هزار نشانه، «لِّتَسْحَرَنَا بِهَا» که ما را با آن نشانه ها سحر و جادو کنی، «فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ» ما مومن به تو نمی شویم. هزار معجزه بیاوری ما ایمان نمی آوریم. دیگر از این لجبازتر! قرآن می گوید: حالا که اینقدر لجباز هستید، پس تحویل بگیرید. «فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ» (اعراف/133) طوفان بر سر اینها آمد. «وَالْجَرَادَ» یعنی ملخ! «وَالْقُمَّلَ» حیوان ریز مثل شپش یا خود شپش، «وَالضَّفَادِعَ» ضفدع یعنی قورباغه. «وَالدَّمَ» یعنی آب را می رفتند بخورند خون می شد. آبشان تبدیل به خون شد. شما اینقدر لجباز هستید؟ به حضرت موسی، پیغمبر اولوالعزم می گویید: شما هزار معجزه بیاورید، ما ایمان نمی آوریم؟ پس باید گرفتار نکبت شوید. قورباغه، ملخ، شپش، خون سر اینها ریخت. «وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ» رجز یعنی نکبت، همین که نکبت بر اینها وارد شد، حالا متوسل شدند. مثل اینکه می گوییم: یاحسین و یا ابالفضل، اینها گفتند: «یا مُوسَی»! ای موسی! «ادْعُ لَنَا» در حق ما دعا کن. که چه؟ که خدا این بلاها را بردارد. یعنی رذل ترین آدم های کره زمین به ولی خدا، حضرت موسی متوسل شدند. گفتند: یا موسی! «ادْعُ لَنَا» ما می گوییم: یا ابالفضل«ادْعُ لَنَا»! یا حسین «ادْعُ لَنَا»! من نمی دانم وهابی ها چطور فکر می کنند. این قرآن است. خوب گوش بدهید. این قرآن است. این سوره اعراف است. رذل ترین آدم های کره زمین وقتی گیر کردند به اولیای خدا متوسل شدند. چرا شما می گویید: توسل شرک است؟ باز عرض می کنم حساب شیعه و سنی با وهابی ها فرق دارد. وهابی ها نه سنی هستند و نه شیعه هستند. لغت را می گویند ما معنا کنیم. شرک آن است که ما می گوییم. توحید آن است که ما می گوییم. دست شاه را می بوسند و می گویند: توحید است. ما پیغمبر را ببوسیم می گویند: شرک است.
من یکبار دیگر می خوانم، دوست دارم شما معنا کنید. «وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا» هرچه برای ما بیاوری. «بِهِ مِنْ آیَهٍ لِّتَسْحَرَنَا» که ما را سحر و جادو کنی، «بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ» ما نسبت به تو مومن نمی شویم. طوفان، جراد، قُمل، شپش، ضفادع، قورباغه، والدم، خون. آیه بعد می گوید: «وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ» همین که رجز به اینها نازل شد، «قالوا یا مُوسی ادعُ لنا» آنها می گویند: موسی زنده بود. ما می گوییم: بد، بد است، اگر توسل شرک است، شرک بد است، حالا چه به زنده متوسل شوی، چه به مرده! مثل اینکه آدم مقابل دیوار بایستد و به دیوار بگوید: امروز جمعه است. امروز جمعه است. این دروغ است. حالا اگر به زنده بگویی، دروغ بد است، شرک بد است. چه به زنده و چه به مرده! ما که به پوست و گوشت متوسل نمی شویم. به مقام متوسل می شویم. مقام زنده و مرده ندارد. الآن مقام ابوعلی سینا ارزش دارد. اینها نگفتند: موسی به پوست و گوشتت متوسل هستیم تا بگویی: سلول هایش مرده است. می گوید: «یَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ» بخاطر عهدی که با خدا داری. موسی تو با خدا عهد و پیمان داری. تو بنده خدا هستی. ولی خدا هستی. رسول او هستی. ما به تو توسل پیدا می کنیم به پوست و گوشت توسل پیدا نمی کنیم. به مقام متوسل می شویم. مقام زنده و مرده ندارد.
یکی می گفت: خوب اینجا خدا این قصه را نقل کرده است. اما نمی گوید درست است یا غلط است. این قانون کلی است. هرکجا خدا چیزی را نقل کرد که بخواهد رد کند، می گوید: کلّا! نخیر این طور نیست. هرجا خدا چیزی را نقل کرد، گفت: اینطور نیست، معلوم می شود آن چیز مورد قبول نیست. اگر خدا چیزی را نقل کند که مورد قبول نباشد، کلّا می گوید. یا می گوید: بله! نخیر اینطور نیست. بله اینطور است.
پس ببینید این یک یا موسی داریم. یک چیز دیگر هست. این یا موسی این جمله فراموش شده است. توسل به این آیه، این آیه بهترین دلیل برای توسل است ولی استفاده نمی کنند. بیشتر علیه فکر وهابیت استفاده می کنند. به بچه های یعقوب، که بچه های یعقوب وقتی دیدند خلاف کردند و یوسف را در چاه انداختند نزد پدر آمدند، گفتند: «یَا أَبَانَا» ای بابا جون، «یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا» استغفار کن برای ما. یعنی پسران یعقوب هم به پدرشان متوسل شدند. پس هم «یا ابانا» داریم. هم «یا موسی» داریم. حالا که در قرآن «یا ابانا» داریم. یا موسی هم داریم، پس یا حسین و یا ابالفضل هم طوری نیست. این توسل است. اصلاً هستی براساس توسل است.
این درختی که می بینی، این تنه درخت مواد غذایی را از زمین می گیرد و به شاخه می دهد. برگ نور را می گیرد و به درخت می دهد. برگ از بالا نور می گیرد و به پایین می دهد. ریشه مواد غذایی را می گیرد و بالا می دهد. واسطه هست. کارها را خدا با واسطه انجام می دهد. باران را خدا می دهد، اما واسطه دارد. خورشید می تابد، بخار می شود. بخارها بالا می رود و متراکم می شود. فشرده می شود. زمین جاذبه ای دارد. قطرات را جذب می کند، باران می شود. خدا باران می دهد اما با واسطه! این یک مسأله.
می گویند: شرک بد است. پس چرا موسی از خدا شریک خواست؟ خدا وقتی به موسی گفت: تو پیغمبر شدی و «وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَىٰ» (طه/13) وقتی خدا به موسی گفت: تو پیغمبر شدی سراغ فرعون برو. موسی گفت: شریک می خواهم. چه کسی گفت: شرک بد است؟ اگر همه شرک ها وصل به خدا باشد، باز توحید می شود. آن شرکی بد است که در برابر خدا باشد. بگوییم: یا خدا یا این! شرک این است که ما در فارسی می گوییم: فلانی هم خدا را می خواهد و هم خرما را. این شرک است. علامت شرک این است
4- اولیای خدا، دون الله نیستند
در قرآن حدود دویست مرتبه کلمه «دون الله» است. دون الله و دونه! یعنی ضد خدا، در برابر خدا کسی شاخ و شانه بکشد شرک است. اما اگر این در اختیار خدا بود، آقا من با کلید قفل را باز می کنم، در را چه کسی باز کرد؟ کلید. در را چه کسی باز کرد؟ دست من. در را چه کسی باز کرد؟ بازوی من. در را چه کسی باز کرد؟ خود من. اینها شرک نیست. چون کلید در دست است. دست در اختیار بازو است. بازو در اختیار من است. ما که به ابالفضل می گوییم، ابالفضل در اختیار خداست. انبیاء و اولیاء در اختیار خدا هستند. هرچه در اختیار خدا بود، این شرک نیست. اگر بگوییم: خدا یکی و ابالفضل هم یکی! شرک است. ما اگرگفتیم: الله و محمد و علی و فاطمه و حسن… یعنی خدا یکی و آنها هم چهار نفر پس پنج تا. نه این شرک است. ما می گوییم: الله الله است. منتهی اینها بندگان خوب خدا هستند. بین «دون الله» و «فقتل فی سبیل الله» فرق است. فی سبیل الله شرک نیست. دست من یک چیزی نیست و خود من یک چیز دیگر. این دست من کلید را باز کرد. ولی کلید در اختیار دست است و دست در اختیار من است. اینها همه در طول هم هستند. در عرض هم نیستند. تو یکی و من یکی. خدا به موسی گفت: نزد فرعون برو و تبلیغ کن. گفت: «وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی» (طه/29) یک وزیر برای من پیدا کن، کمک من کند. «هَارُونَ أَخِی» (طه/30) هارون برادرم با من بیاید. «اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی» (طه/31) بعد می گوید:«وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی» (طه/32) هارون را شریک من کن.
5- دستور خداوند به استغفار پیامبر برای گنهکاران
یک چیز دیگر برای شما بگویم. این هم خوشمزه است. زنها همراه پیغمبر به مدینه می آمدند و هجرت می کردند. نزد پیغمبر می آمدند که با پیغمبر بیعت کنند. آیه نازل شد، زنها وقتی از مدینه… اول زن ها می آمدند و بعد مردها. آیه نازل شد زن ها که می آیند، بیعت کنند. «فَبَایِعْهُنَّ» (ممتحنه/12) با زنان بیعت کن، منتهی نه بیعتی که دست بدهی. ظرف آبی بود و دستشان را در آب می زدند. قرآن می گوید: به پیغمبر می گوید… «وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ» پیغمبر در حق این خانم ها استغفار کن. دعایشان کن. خدایا مگر تو خدا نیستی؟ خودت ببخش. چرا اینجا واسطه قرار می دهی؟ به پیغمبر می گویی: تو استغفار کن؟ اصلاً خدا می خواهد که اولیای ما در حق ما استغفار کنند. این آیه قرآن است. «وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّـهَ» ای پیغمبر استغفار کن برای خانم ها! از خدا بخواه که خدا گناه این خانم ها را ببخشد. مگر بخشش دست خدا نیست؟ خوب خدا مستقیم ببخشد. چرا به پیغمبر می گوید: تو در حق اینها استغفار کن؟ پیداست واسطه بودن طوری نیست. واسطه می شود. خود خدا به پیغمبر گفته: واسطه شو.
یک آیه دیگر بخوانم. نمی دانم وهابی ها چه می گویند؟ یک چیز دیگر هم به شما بگویم. وهابیت از روزی که از مادر متولد شده تا الآن یک سیلی به یک اسرائیلی نزده است. ولی صدها شیعه را کشته است. ما می گوییم: شیعه کافر است. من کافر هستم، مرا بکشند. اما کافر روی کره زمین فقط شیعه است!؟ فقط شیعه کافر است؟ این اسرائیلی ها همه مومن هستند؟ یک سیلی به یک اسرائیلی بزن، بعد سر مرا قطع کن. تاریخ وهابیت پر از ننگ است. از بس پوک هستند. از نظر قرآن پوک هستند. از نظر عقل پوک هستند. این آیه قرآن است. می گوید: پیغمبر تو در حق اینها استغفار کن. خوب خدایا…
می گوییم: آقا توحید چیست؟ می گوید: توحید فقط خداست. «لا اله الا الله» می گوییم: حتماً؟ می گوید: بله. می گویم: پس گوش بده. قرآن راجع به پرنده می گوید: «مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا اللَّـهُ » (نحل/79) یک آیه هم داریم می گوید: «مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَـٰنُ» (ملک/19) یعنی این پرنده را در هوا کسی جز خدا نگه نداشته است. خدا این را نگه داشته است. آیه دیگر می گوید: این پرنده را در هوا نگه داشته جز رحمان. رحمان هم یعنی خدای رحمان. می گوید: این توحید است. احسنت! احسنت! احسنت! این توحید است. می گوییم: صبر کن. آیه دیگر می گوید: همین پرنده ای که می گویی: فقط خدا، فقط خدا! می گوید: «یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ» (انعام/38) توسط دو بال. یعنی آنجایی هم که خدا نگه داشته به واسطه بال نگه داشته است. هی نگو: «لا اله الا الله»! «الا الله، الا الله، الا الله» توحید این است. نخیر! توحید این است ولی همین خدا که کار می کند، در جای دیگر می گوید: همین پرنده «یطیر» یعنی طیران، می پرد «بجناحیه» باز توسل است. شما چه می گویید؟ واسطه گری طوری نیست، انسان واسطه می شود.
تمام هستی براساس واسطه است. خون به سلول ها به واسطه قلب می رسد. ما یک چیزی را می فهمیم بخاطر اطلاعاتی است که اعضا به مغز می فرستند.
آیه دیگر، «تَعالَوا» بلند شوید بیایید، بیاییم چه کنیم؟ «یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّـهِ» (منافقون/5) بلند شوید بیایید پیغمبر در حق شما استغفار کند. لازم نیست بیاییم. «لا اله الا الله، الا الله»! فقط خدا. خدا، خدا! بابا خود خدا می گوید: بیایید رسول الله در حق شما دعا کند. خوب اگر بناست دعا کنیم خود خدا هرکاری می خواهد بکند. چرا می گوید: بیایید تا پیغمبر در حق شما استغفار کند. «تعالوا» آیه قرآن است. «یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّـهِ»!
یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)
6- رعایت مرز توسل و شفاعت
البته هر توسلی هم درست نیست. بت پرستان به بت متوسل می شوند. منتهی بت سنگ است. سنگ جماد است. نه عقل دارد، نه شعور دارد. نه نزد خدا آبرو دارد. سنگ یک چیزی است خود من برداشتم تراشیدم و بت کردم. بت پرست ها هم متوسل می شوند. شفاعت درست داریم، شفاعت غلط هم داریم. ما می گوییم: مرزها باید درست باشد. شفاعت به اولیای خدا که یک عمری در راه خدا کار کردند، فرق می کند با سنگی که دیروز در کوه بود و امروز من تراشیدم. آخر فرق بین اولیای خدا و سنگ را نمی دانیم. بگوییم: حالا که واسطه شدن بت غلط است، پس واسطه شدن حضرت زهرا هم غلط است.
یک کسی گوشش درد می کرد، گفت: برو بکش. گفت: چرا؟ گفت: من دندانم درد می کرد، کشیدم. حساب دندان و گوش فرق دارد. آن کسی که تمام عمرش را در راه خدا داده است، فرق می کند.
7- استغفار پیامبر اکرم برای مؤمنان زائر
یک آیه دیگر برای توسل بخوانم. قرآن یک آیه دارد می گوید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ» لَو یعنی اگر، «اَنَّهُم» می دانید یعنی چه؟ آنها… «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا» (نساء/64) اگر ظلم کردند. مردم وقتی ظلم کردند. «جَاءُ» یعنی «جَاءُوکَ» یعنی نزد تو آمدند. مومنین اگر ظلمی کردند و آمدند، «فَاسْتَغْفَرُوا» استغفار کردند، بعد می گوید: «وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ» رسول هم در حقشان دعا کند، خدا اینها را می بخشد. اگر مردمی که گناه کردند خدمت پیغمبر برسند، 1- عذرخواهی کنند. 2- پیغمبر هم در حقشان عذرخواهی کند، خدا می بخشد. معلوم می شود اینجا استغفار پیغمبر هم نقشی دارد. اگر توسل لغو است این«وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ» چه می گوید؟ خود مردم گناه کردند، بگویند: خدایا ما را ببخش. پیغمبر چه کاره است که در قرآن آمده است؟ می گوید: سه شرط دارد. «جَاءُوکَ» بلند شوند بیایند. 2- دومی چه بود؟ استغفار کنند. 3- پیغمبر در حقشان دعا کند. اگر توسل شرک است یعنی پیغمبر از گردونه بیرون برود. من گناه کردم، خدایا من گناه کردم صاف مرا ببخش. می گوید: نه مستقیم نمی بخشم. واسطه می خواهد. 1- تو باید بیایی. 2- عذرخواهی کن. 3- پیغمبر هم در حقت دعا کند، من حالا می بخشم. «وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ»
من حدود سی آیه نوشتم که خود خدا رسول را کنار خودش گذاشته است. پس پیداست بودن اولیای خدا کنار خدا شرک نیست. سی آیه را در یک دقیقه بخوانم. «بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ» (بقره/279) «یُطِعِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ» (نساء/13) «مُهَاجِرًا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ» (نساء/100)، «آمَنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ» (نور/62)، «یُحَارِبُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ» (مائده/33)، «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ» (مائده/55)، «وَمَن یَتَوَلَّ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ» (مائده/56)، «شَاقُّوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ» (انفال/13)، «بَرَاءَهٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ» (توبه/1)، «وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ» (توبه/3)، «أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ» (توبه/24)، «یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ» (توبه/29)، «آتَاهُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ» (توبه/59)، «احق والله و رسوله»، «یحَادِدِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ» (توبه/69)، «أَبِاللَّـهِ وَآیَاتِهِ وَرَسُولِهِ کُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ» (توبه/65)، «بِاللَّـهِ وَآیَاتِهِ وَرَسُولِهِ»، «أَغْنَاهُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ» (توبه/74)، «کَفَرُوا بِاللَّـهِ وَبِرَسُولِهِ» (توبه/54)، «کَذَبُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ» (توبه/90)، «نَصَحُوا لِلَّـهِ وَرَسُولِهِ» (توبه/91)، «وَسَیَرَى اللَّـهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ » (توبه/94)، «حَارَبَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ» (توبه/107)
مقداری هم دیگر نخوانم… خسته می شوید… یعنی دهها آیه در قرآن هست که خود خدا، رسول را کنار الله گذاشته است. نگو: خوب رسول را گذاشته، ابالفضل را که نگذاشته است. اگر چیزی پهلوی خدا شرک است، فرق نمی کند چه رسول باشد، چه ابالفضل باشد. شما می گویید: شرک بد است. یعنی چیزی را کنار خدا نگذارید. خدا در سی، چهل آیه قرآن رسول را کنار خدا گذاشته است.
یک گناهی اینها کردند باید سیلی بخورند. اطاعت از آمریکا توحید است. رابطه با جمهوری اسلامی شرک است. بعد هم معنای توسل این نیست که هرچه ما می گوییم بشود. ما به اولیای خدا متوسل می شویم. اما معنایش این نیست که هرچه ما گفتیم، گوش بدهند. آنها نوکر ما نیستند. خدا هم نوکر ما نیست. این قلمت را به من بده…
یکی از این وهابی ها در مدینه یک شیعه را گرفت. گفت: امام حسن مرد! خلاص! کسی که مرد انگار سنگ و چوب است. «کانه حجر، کانه خشب» یعنی امام حسن نعوذ بالله مثل چوب است. فاطمه زهرا مثل سنگ است. نعوذ بالله! بعد گفت: می خواهی دلیل بیاورم. این دلیل. خودنویس را دیدی؟ این قلم را انداخت. ببین! من قلم را انداختم. یا حسن، یا فاطمه! یا امام سجاد! یا امام باقر، یا امام صادق! بلند شوید این قلم را به من بدهید!!! دیدی ندادند؟ اینها وقتی مردند دیگر نمی توانند کاری کنند. انگار سنگ هستند و هیچ هنری ندارند. چرا متوسل می شوی به کسی که یک خودنویس را به من نمی دهد؟ شیعه گفت: حالا تو خودنویس را به من بده! شیعه خودنویس را گرفت و به این آخوند وهابی گفت: ببین! حالا من این کار را می کنم. شیعه قلم را انداخت و گفت: یا الله قلم را به من بده!!! دیدی نداد؟ خدا مُرد! خدا سنگ است نعوذ بالله! خدا چوب است. مگر هرکس زنده است باید نوکر تو باشد؟ اینها زنده هستند ولی نوکر ما نیستند. اینطور نیست که حالا اگر هم… آقا من یک امامزاده رفتم و حاجت مرا نداد. خوب… تمام این دعاهایی که می گویند: اگر این دعا را کنی مستجاب می شود، نه یعنی حکمت خدا به هم می خورد. با دعا حکمت خدا به هم نمی خورد.
یک بچه در امتحان چرت و پرت نوشت. گفت: کوه هیمالیا سبزوار است. اقیانوس اطلس کجاست؟ مراغه. چرت و پرت نوشت. آمد در خانه و فهمید غلط کرده است. گفت: خدایا کوه هیمالیا را بگذار… کجا گفتم؟ سبزوار… اقیانوس اطلس را هم مراغه بگذار. مادرش گفت: چه می گویی؟ گفت: من غلط کردم حالا می گویم: خدایا بیاید درستش کند. معنای دعا این نیست که هرکس هر غلطی می کند خدا درستش کند. در انتخاب همسر هرچه گفتند: این پسر به درد نمی خورد، گفت: والله من از تیپ او خوشم آمد.این دختر به درد نمی خورد. آخر شکلش خوب است. پدرش پولدار است. حالا زندگی شان به هم خورده می گوید: هرچه می گویم خدا گوش نمی دهد. بابا چشمت را باز کن. شما اگر سم خوردی، دو لیتر هم گریه کنی سم تو را می کشد. بنا نیست ما هر غلطی می کنیم، ابالفضل بیاید غلط های ما را درست کند. توسل حق است اما به جای خود.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
1- آیه 35 سوره مائد، مؤمنان را به چه امری سفارش می کند؟
1) دوری از شرک
2) وحدت میان مسلمانان
3) بهره گیری از اسباب و وسایل ایمان
2- بر اساس آیات قرآن، معنای درست شرک چیست؟
1) خواندن هر کسی، در کنار خدا
2) خواندن غیر خدا
3) خواندن هر کسی، به عنوان خدا
3- بر اساس آیات سوره اعراف، بنی اسراییل به هنگام نزول عذاب الهی، سراغ چه کسی رفتند؟
1) خداوند
2) حضرت موسی
3) گوساله سامری
4- در ماجرای بیعت زنان با پیامبر، چه کسی از پیامبر می خواهد که برای زنان استغفار کند؟
1) زنان بیعت کننده
2) خداوند
3) مردان بیعت کننده
5- بر اساس آیه 64 سوره نساء، زمینه دریافت آمرزش الهی چیست؟
1) استغفار مردم به درگاه خداوند
2) استغفار پیامبر برای امت گنهکار
3) هر دو مورد