موضوع: تقوا در قرآن
تاریخ پخش: 74/11/02
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
هفدهمین ماه رمضان بعد از انقلاب و در حسینیه عاشقان کربلا در مازندران هستیم و بینندهها بحث را روز اول ماه رمضان تماشا میکنند. موضوع بحث تقوا در قرآن است. در تقوا مسایلی که هست: 1- معنای تقوی 2- اهمیت تقوی 3- نشانههای تقوی 4- راه پیدا کردن تقوا.
1- معنای تقوا و فایده آن
تقوا و قایه یعنی حفاظت، تقوا یعنی جنه، منتها جنهای است که به جنه متصل میشود. جنه یعنی سپر یک کسی که سپر دستش است دستش خسته میشود اما اگر سپر نباشد شمشیرها به صورتش ضربه وارد میکنند حفظ کردن سپر مشکل است اما دست هر کس باشد محفوظ است. کفش سنگین است اما در عوض پا را از تیغها حفظ میکند.
گاهی حجاب ممکن است سختی داشته باشد مثلاً برای بچه بغل کردن. اصولاً هر کاری ممکن است مشکلاتی هم داشته باشد اما حفاظت ارزش این سختیها را دارد معنای تقوا این است، یک حالت روحی که تصنیفی هم نیست ممکن است آدم بر حسب ظاهر یک مدت خودش را نگه دارد ولی توقیف یک حالت ملکه است یعنی کم کم باید جزو ذات شود.
شما وقتی خانهای میسازید این دیوارها شما را محدود میکند اما در عوض محفوظ هم میکند، به قیمت محفوظ کردن ارزش دارد که آدم خودش را محدود کند.
آیا تقوی یعنی وارفتگی یا وارستگی؟ بعضی میگویند فلانی آدم با تقوایی است یعنی وارفته است تقوا به معنی وارستگی است نه وارفتگی. چند وقت پیش یک گروهی پهلوی من آمدند و همه میگفتند و میخندیدند یک نفر ساکت و بی سر و صدا نشسته بود. من گفتم ایشون کیست؟ گفتند ایشون خودسازی میکند. این بنده خدا فکر کرده خودسازی یعنی از دیگران دور شو، با کسی حرف نزن، یک نفر توی خیابان راه میرفت و به شکمش نگاه میکرد گفتند چرا اینفدر به شکمت نگاه میکنی، گفت دکتر گفته مواظب شکمت باش، معنایی که دکتر گفته مواظب شکمت باش را نفهمیده بود. بعضیها خیال میکنند دختر با تقوا یعنی دختر عبوس و بداخلاق، منزوی، معنی تقوا این نیست که آدم اجتماعی نباشد.
2- ملازمات تقوا
تقوا یعنی مقاومت تقوی همراه با قیام است. خلاصه معنای تقوا این است که انسان قاومت هم داشته باشد «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» (آلعمران/186).
قرآن تقوا وصبر را در نار هم گذاشته است، آدمهایی هستند که انگشتر دارند غسل جمعه میکنند گریه میکنند اما هیچ تحملی ندارند تا یک چیز بشود داد میزنند. پس صبر و تقوا با هم است.
آیه بعد تقوا یعنی کار خوب انجام دادن. بعضیها تقوا دارند نه به دیگران کمک میکنند نه وام میدهند معنای تقوا این نیست که فقط به یاد خدا باشی باید یک سری کارهای دیگر هم انجام دهیم.
تقوا در کنار احسان آمده است. «وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً» (نساء/128). تقوا و احسان کردن در کنار یکدیگر است.
تقوا و اصلاح، اگر اهل تقوا هستی باید اهل اصلاح هم باشی، نساء 129، بیا بیرون دو نفر را با هم آشتی بده. تقوا یعنی مفاسد را اصلاح کن، «وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً» (نساء/129).
در این چند دقیقه گفتم تقوا باید با پشتکار باشد تقوا باید با کارهای خیر همراه باشد. تقوا باید با اصلاح همراه باشد. پس تقوا به معنای گوشهگیری نیست.
3- اهمیت تقوا
اهمیت تقوا: آدم با تقوا آزاد است و حدث داریم آدم با تقوا آزاد است. چرا؟ چون آدم با تقوا چشم به دست کسی ندارد. راحت حرفش را به همه کس میزند. من اگر از تلویزیون پول بگیرم شبی که خورشید میگیرد نمیتوانم زنگ بزنم الو صدا وسیما، من امشب بیایم نماز آیات را برای مردم بگویم، میگویند: باز میخواد بیاید ده دقیقه خودش را نشان دهد 2 و 3 تومان بگیرد.
وقتی من صحبت کردم و پول نگرفتم زبانم باز است یعنی زگ میزنم و میگویم آقا این را پخش نکنید این را پخش بکنید.
تقوا هدف انبیا است. انبیا که آمدند تا مردم با تقوا شوند. «أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلى رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (اعراف/63). پیغمبر برای تقوا آمدند. هدف انبیاء این است که مردم اهل تقوا شوند. این آثار تقوا.
4- ویژگیهای خادمان مسجد
متولی مسجدالحرام چه کسی باشد؟ خادم الحرمین یک نفر باشد یا گروه باشد. وقتی چند نفر باشد آن گروه چه کسی باشد. قرآن در سوره انفال میفرماید، «إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ» (انفال/34) قرآن میگوید سرپرت مسجدالحرام برای گروهی باشد اهل تقوا یعنی آدمهای بدسابقه حق ندارند سرپرست ماجد باشند که برای اسلام شاخ و شانه بکشند. هیئت امنا باید آدمهایی باشند که برای اسلام شاخ و شانه نکشند. هیئت امنا باید از همه اقشار در آن باشد تاجر باشد معلم باشد خانم باشد دانشجو باشد بچه دبیرستانی باشد ایکه چون مرحوم پدرم آنجا را ساخته بابا مسجد که ارث پدر نیست گاهی وقتها ممکن است آقازاده را مردم قبول نداشته باشند، باید چه کنیم؟ باید ببینیم مصلحت چیست؟ چه کسی پیش نماز باشد. جمعیت بیشتر میشود؟ چه برنامههایی مسجد را زنده میکند، چه برنامههایی مسجد را خواب میکند؟ حیات مسجد به مسجدی هاست. اجازه بدهید که مسجد کانون رشد مسجدیها باشد.
خلاصه قرآن روی مسجد عنایت دارد. خادم مسجد چه کسانی بودند؟ 1- زکریا 2- ابراهیم 3- ابراهیم و اسماعیل مسجد خیلی کرامت دارد غبارروبی مسجد مهم است مادر مریم نذر کرد که خدایا بچهای که متولد شد خادم مسجد شود، «إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فی بَطْنی مُحَرَّراً» (آلعمران/35).
تقوا چیست؟ هدف انبیا تقوا است، سرپرست مسجدالحرام را باید افراد با تقوا داشته باشند. اصلاً از آدم بی تقوا کار قبول نمیشود «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ» (مائده/27) خمس نمیدهد. زکات نمیدهد، اما افطاری میدهد. این افطاری قبول نیست. نماز نمیخواند اما شاگرد اول دانشگاه شده است.
میگویند یک کسی را میگفتند خیلی آدم خوبی است. امام صادق(ع) او را دید که به مغازه بقالی رفت و دو تا انار دزدید. رفت مغازه نانوایی و دو نان هم برداشت و پول نداد و رفت، و همینطور که میرفت انار و نان را داد به یک فقیر. امام صادق دید و به او گفت: تو چه کار کردی؟ مرد گفت مؤمن باید زرنگ باشد. دو تا انار دزدیدم دو تا گناه کردم. دو تا نان دزدیدم دو تا گناه. روی هم چهار تا گناه شد، قرآن میگوید: کمک به فقیر ضرب در ده میشود یعنی چهل تا ثواب کردم و چهار تا گناه از آن کم میشود. میشود 36 تا ثواب. امام فرمود: بله درست است که اگر کسی کار خوب بکند ضرب در ده میشود اما فقط عمل با تقوا، اگر تقوا نباشد کار قبول نیست.
گاهی وقتها یک حوض کوچک چون تمیز است آدم دوست دارد اما یک استخر چون لجن است با اینکه آب آن زیاد است اما استفاده نمیکنیم خلاصه مهم نیست که آب حوض چقدر است گاهی آب کم خوردنی است اما گاهی آب یک استخر بزرگ خوردنی نیست.
افرادی هستند خیلی جان میکنند، اما روز قیامت چیزی دستشان را نمیگیرد، مثل کسی که جیبش سوارخ است و لذا یکی ازدعاها میگوید «اللَّهُمَّ وَ سَدِّدْنِی مَا یُرْضِیکَ عَنِّی» (بحارالأنوار/ ج86/ ص315) یعنی خدایا من را سدسازی کن. آیه بعد میگوید: تمام اینهایی که با هم رفیق هستند با هم قهر میکنند. همه دوستیها یک بار مصرف است. فقط متقین میمانند «الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقینَ» (زخرف/67)، همه دوستیها در روز قیامت تبدیل به دشمنی میشود مگر افراد با تقوا، چون یک چیزی را آدم به خاطر شکلش دوست دارد تا مریض شد و شکلش برگشت خلاص، لذا حدیث داریم که اگر میخواهید ازدواج کنید دختری را به خاطر شکلش قبول نکنید چون شکل دختر با یک زایمان یا با یک مریضی برمیگردد. به خاطر جهیزیهاش ازدواج نکنید چون مد جهیزیه عوض میشود به کمال نگاه کنید. پسر نوح بی دین بود. هرچه پدرش گفت، گوش نداد و گفت من میروم به قله کوه، و نجات پیدا میکنم.
کسی که به غیر خدا تکیه کند به زمین میافتد. شاه به بیشتر از نود کشور تکیه کرد و یک کشور هم حامی امام نبود امام بدون حامی کشورها پیروز شد اما شاه با حمایت نود کشور سقوط کرد. «دُونِ اللَّه» تار عنکبوت است.
تمام دوستیها تبدیل دشمنی میشود به غیر از دوستی که برای خداباشد. امام وارد ایران شد پنج میلیون استقبال کننده از دنیا رفت ده میلیون تشییع جنازه. این علاقه به امام علاقه خدایی است. اگر دوستی برای خداباشد از بین نمیرود.
5- تقوا بهترین توشه
و بالاخره بهترین زاد و توشه تقوا است، «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ» (بقره/197) بهترین توشه تقوا است. افرادی مال زیاد دارند. بعضی کتاب زیاد دارند افرادی علم زیاد دارند بهترین توشه تقوااست. در سوره حجرات داریم «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» (حجرات/13)، گرامیترین شما نزد خدا کسی است که تقوا داشته باشد. و کرامت هم خیلی مهم است خدا کریم است کریم صفت خداست قرآن کریم است رسول کریم است کریم لقب فرشتگان است کرامت یعنی بزرگواری «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ».
6- ابعاد تقوا
ابعاد تقوا، تقوا در مسایل مالی. قرآن میفرماید: «وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً» (بقره/282) مال مردم را بدهید لقمه حرام خیلی مهم است برادرها و خواهرها ماه رمضان با لقمه حرام افطار نکنید. امام حسین روز عاشورا چند بار موعظه کرد گوش ندادند. فرمود لقمه حرام در شکمتان است. شکمتان از لقمه حرام پر شده، ربا حرام است، ربا زنا با مادر است.
پس تقوا در مسایل مالی، تقوا در مسایل خانوادگی، تقوا در مسیال سیاسی، انتخابات پیش میآید. اگر کسی به فردی که نمرهاش مثلاً شانزده است اما چون هم محلی و دوستش است رأی بدهد حدیث داریم: به خدا و رسول خدا و همه مؤمنین خیانت کرده است.
تقوا در مسایل خانوادگی، میگفت وارد خانه امام صادق شدم رنگ امام پریده بود. گفتم آقا ناراحت هستی؟ گفت: بله خیلی ناراحت هستم، برای اینکه به زنها گفته بودم کسی نرود پشت بام، امام دیدم که خانم بچه را بغل کرده و از نردبان بالا میرود، تا من وارد خانه شدم زن ترسید و بچه از دستش افتاد و مرد. امام فرمود از مرگ بچهام ناراحت نیستم، از این ناراحت هستم که چرا خانم خودم را ترساندم.
خدایا هر چه به عمر ما اضافه میکنی به ایمان و علم و عقل و تقوای ما بیفزا.
وقت بی تقوایی خودت دست ما را بگیر و ما را حفظ کن.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»