تقوا – 1

موضوع: تقوا- 1
تاریخ پخش: 12/03/67

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت امام عزیز و شما امت جهاد گر سلام عرض می‌کنم. انشاالله که شما هفته جهاد سازندگی دارید. حتما صدا و سیما هم در این زمینه مایه خواهد گذاشت. خود جهاد هم مایه می‌گذارد اما حالا که ما در خدمت شما هستیم می‌خواهیم درباره‌ی تقوی و جهاد با نفس بحث کنیم. چون اگر شما همه جاده‌ها را آسفالت کنید اما جاده روح خودتان چاله‌های زیادی داشته باشد آن وقت مثل پنیر تراشی هستی که همه چیز را با آن می‌تراشند. یا قهوه خانه‌ای که همه چیز در آن هست جز قهوه. یا خدای نکرده روحانی که در آن اثری از روحانیت نباشد. اگر یک روحانی بود اما از او روحانیت پیدا نبود، کتابفروشی بود که کتاب نداشت، چاه بود آب نداشت، بی ارزش است. ارزش کار ما به همین است که خودمان را هم فراموش نکنیم. من یک مقداری روی این که گاهی وقتها انسان می‌رود یک کاری را بکند ولی خودش را فراموش می‌کند بحث می‌کنم. وقتی هم آدم خودش را فراموش کرد خدا را فراموش می‌کند یا خدا را چون فراموش می‌کند بعد خودش دست به گناه می‌زند. من می‌خواهم با شما یک مقداری درباره گناه و تقوی صحبت کنم.
جلسه قبل درباره گناه صحبت کردم. این جلسه می‌خواهم درباره تقوی صحبت کنم. درباره تقوی خیلی حرف است و فکر می‌کنم سه هفته ما بیننده‌ها را پای این بحث منتظر نگه داریم. قرآن در بحث تقوی خیلی مایه گذاشته است. نهج البلاغه روی تقوی خیلی مایه گذاشته است. روایات زیادی داریم که درباره‌ی تقوی است و خلاصه تقوی خیلی مسئله مهمی است.
1- تعریف تقوی
اما تقوی به چه معنا است؟ معنای تقوی یعنی اینکه آدم بتواند خودش را حفظ کند. همینطور که روی سرتان کلاه می‌گذارید تا از سرما حفظ شود. همینطور که پایتان را در کفش می‌کنید تا تیغ و خار به پایتان نرود. همینطور که هر چیز تحفه‌ای را در یکجایی حفظ می‌کنید. تقوی حالتی است که انسان در آن مدار تقوی از ترکشها در امان است یعنی تقوی مثل ماسکی است که بمب شیمیایی گناه در او اثر نمی‌کند. سپری است که شمشیر گناه به او ضربه نمی‌زند. کفشی است که پا را حفظ می‌کند و مثل کلاه که سر را حفظ می‌کند و مثل لباس که انسان را حفظ می‌کند. تقوی حالتی است که انسان را حفظ می‌کند. در مقابل گناه بیمه است. نفوذ ناپذیر می‌شود. ضد ضربه می‌شود. ساعت‌هایی هست که آب با او کاری ندارد. اسلحه‌هایی هست که در آب هم نفوذ ناپذیر هستند. سنگرسازان در سنگرهایی که می‌سازید از سیمان استفاده می‌کنید، چرا؟ می‌گویید: در سیمان سوسک و موش و رطوبت و آب نفوذ نمی‌کند. سنگر را از چه می‌سازند؟ از سیمان، چرا بتون آرمه و سیمانی می‌سازند؟ به خاطر این که چیزی در آن نفوذ نکند. بنابراین تقوی یعنی حالتی که انسان ضد ضربه شود.
2- تقوی زمینه پذیرش حق و قبولی اعمال
حالا، در اینجا یک مقدار از قرآن بگوییم. خدا متقین را دوست دارد. اصلا خدا با غیرمتقین حرف نمی‌زند. از اولش قرآن گفته است که حرف من با آدمهای با تقواست. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» «الم ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ»(بقره/2-1) یعنی اصلا خود قرآن مال متقین است. خدا با آدم بی تقوا حرف نمی‌زند. خدا با آدم‌های باتقوا حرف میزند، «لِأُولِی الْأَلْبابِ»(غافر/54) «لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ »(ق/37)، «لِیُنْذِرَ مَنْ کانَ حَیًّا»(یس/70)، یک کسی که زنده است، زنده دل است «وَ ما یَتَذَکَّرُ إِلاَّ مَنْ یُنیبُ»(غافر/13) کسی که حال پذیرفتن دارد، نفوذپذیر است. قرآن می‌گوید: من به سنگدل کاری ندارم. من قرآن را برای آنهایی که اهل تقوی باشند فرستادم. «هُدىً لِلْمُتَّقینَ»(بقره/2) قرآن برای متقین است. اثر قرآن تنها در متقین است. آدمهای بی تقوا گوششان بدهکار نیست. قرآن می‌فرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ»(مائده/27) اصلا خدا عبادت را از آدم با تقوا قبول می‌کند اگر خدای نکرده انسان اهل فساد باشد، بی درو دروازه باشد، راحت هر چه بخواهد می‌گوید. راحت هرچه بخواهد می‌شنود. راحت به سراغ هر رقم در آمدی میرود.
آدمی که کارهایش در و دروازه ندارد، یک آدم بی تقوا است. اگر آدم بی تقوا عبادت بکند فایده‌ای ندارد. آیا آب در حوضی که سوراخ داشته باشد جمع میشود؟ آب را شما از لیوانی می‌گیری که تمیز باشد. اگر کسی یک لیوانی بیاورد و در آن مگس و یا هر چیز دیگر باشد. خوب شما اصلا از این آب استفاده نمی‌کنید، اصلا می‌گویید: نمی‌خواهم «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ» فقط «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ» فقط کار متقین قبول است. کار آدم بی تقوا قبول نیست.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment