تقلید-3

موضوع بحث: تقلید-3
تاریخ پخش: 73/11/15

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحث این جلسه‌ی ما در ماه رمضان و دهه فجر گفته می‌شود. خدا را شکر که انقلاب ما پیروز شد. خدا را شکر که در تکه‌ای از کره زمین زندگی می‌کنیم که فقط در آنجا شاخ طاغوت شکسته شده است. در کل کره زمین طاغوت حکومت می‌کند. آمریکا در تمام کره زمین عزیز شده است. فقط در تکه‌ای که ما زندگی می‌کنیم، آمریکا خوار شده است. در تمام این کره‌ی بزرگ، نظر خدا به ما و کشور ما افتاده است. خدا الآن هم به ما نظر کرده است.
1- نماز و روزه برای چه کسانی سنگین است؟
در ماه رمضان هستیم. اولیاء خدا ماه رمضان را خیلی دوست داشتند. مادرهایی که بچه‌هایشان را به جبهه می‌فرستادند، خیلی سخت از آنها دل می‌کندند. امام زین العابدین(ع) هم نسبت به ماه رمضان همین طور بود. ایشان از ماه رمضان خیلی سخت دل می‌کند. ایشان می‌گفت: دلم نمی‌آید که تو بروی. تو ماه خوبی بودی. ماهی بودی که شب قدر داشتی. ماهی بودی که هنوز نیامده، سید سجاد منتظر تو بود. تو ماهی بودی که برای اولیاء خدا مثل عید بودی، اما برای آدم‌هایی که پایین بودند، سنگین بودی. ماه رمضان برای اولیاء خدا سبک است. می‌گوید: کاش هرچه زودتر بیایی. آنهایی که از برکات ماه رمضان نمی‌دانند، می‌گویند: چرا ماه رمضان تمام نمی‌شود؟ اما آدمی که خوب ماه رمضان را درک کرده است، می‌گوید: خدا کند که ماه رمضان هرچه زودتر بیاید.
نماز هم همینطور است. قرآن راجع به نماز می‌گوید: «وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ»(بقره/45)، نماز سنگین است، جز بر کسانی که خاشع هستند. در ماه مبارک رمضان و در دهه‌ی مبارک فجر قرار داریم. زمین ما مقدس است و با خون هزاران شهید مقدس شده است. امام حسین تکه تکه شد تا دین را زنده نگه دارد. بچه‌های ما هم پیروان امام حسین بودند. آنها هم تکه تکه شدند تا زمین ایران را زنده و پایدار نگه دارند. این زمین مقدس است، این مقدسات برای ما گوارا و شیرین است.
2- در چه اموری تقلید کنیم؟
بحث ما درباره‌ی تقلید بود. یک سوالی پیش می‌آید که اختلاف فتوی برای چیست ؟ چرا گاهی آقایان باهم اختلاف دارند ؟ خدا یکی است. پیغمبر یکی است. قرآن یکی است. امام زمان یکی است. پس چرا فتوای روحانیون با هم یکی نیست ؟ ممکن است این را بعضی از افراد بپرسند. می‌دانید که تقلید فقط در فروع دین است. در عقاید هرکسی خودش باید فکر کند. چرا خدا یکتاست ؟ باید خود آدم این را بداند. در معاد، خود آدم باید دلیل داشته باشد. در اصول دین تقلید نیست که امام صادق(ع) بیاید بگوید: این آهن است یا چوب است ؟ خودت باید تشخیص بدهی که اول ماه است یا دوم ماه است. به ماه نگاه کن. تقویم را ببین. خودت باید تشخیص بدهی. موضوعات تقلیدی نیست. عقاید تقلیدی نیست، چون عقاید از عقیده و عقیده از عقد است. می‌گویند: دختر و پسر را عقد کردند. عقد به معنی گره خوردن است. وقتی می‌گویند: عقیده‌ی من این است یعنی دل من به آن گره خورده است. دل آدم با حرف این و آن گره نمی‌خورد. باید خودش بفهمد. خودش باید دلیل داشته باشد. اگر کسی دلیل خودش را خودش بفهمد، دلش با دلیل خودش گره می‌خورد. در اصول عقاید تقلید نیست. در موضوعات تقلید نیست.
بحث این است که چرا بین روحانیون اختلاف فتوی است ؟ گاهی اختلاف روی مسائل مالی است. گاهی اختلاف بر سر میل و هوس است. می‌شود گفت: از هوی و هوس بگذر. از پول بگذر. از شهوت بگذر. این کار خیلی سخت است. اما الان ماه رمضان است. ماه رمضان، ماه گذشت است. می‌گویند: در ماه رمضان از خواب بگذر. سحر از خواب بیدار می‌شوم. می‌گویند: از شکم بگذر.
بعضی‌ها می‌گویند: روزه فقط فایده طبی دارد. فقط برای تنظیم برنامه‌های غذایی خوب است. می‌گوید: چرا من از صبح تا شب برنامه‌ی غذایی‌ام را تنظیم کنم. از شب تا صبح تنظیم غذایی می‌کنم. روزه تنظیم برنامه غذایی نیست. روزه یعنی اینکه چشم تو باز باشد. همه چیز را ببینی اما نتوانی آنها را بخوری تا سفت و محکم شوی. یعنی اراده‌ی تو قوی بشود. خدا می‌خواهد تو نان و آب را ببینی اما آنها را نخوری تا بتوانی خودت را نگه داری و وقتی هم به نان و آب مردم رسیدی بتوانی جلوی خودت را بگیری. کسی که یک ماه به ناموس خودش نگاه کذایی نکند، به ناموس مردم هم که برسد می‌تواند خودش را نگه دارد.
روزه به معنی تمرین اراده در همه‌ی امور است. یوسف جوانی بود که از شهوت گذشت. اسماعیل نوجوانی بود که از جان خود گذشت. حسین فهمیده نوجوانی بود که از جان خود گذشت. انسان می‌تواند که از جان و مال و شهوت خود بگذرد. اما از فکر نمی‌شود گذشت.
3- چرا مجتهدین در فتوا اختلاف دارند؟
اختلاف فتوی سر مال و هوس نیست. اختلاف فتوی دلایلی دارد. دلایلش چیست ؟ اختلاف سر این است که آیا امام این را گفته یا نگفته است ؟ در گفته شک دارند. من نمی‌دانم که امام این را گفته یا نگفته است. چون راوی نقل می‌کند و می‌گوید: این گفته‌ی امام است. یکی می‌گوید: من به این راوی اعتماد ندارم و حرف او را صحیح نمی‌دانم. گاهی می‌گوییم: امام این مطلب را فرمود اما در هدف شک داریم. منظور امام چه بود ؟ یک کسی کتابهای ایرانی را ترجمه کرد. گفت: وقتی ایرانی‌ها به هم می‌رسند، می‌گویند: آیا بینی تو بزرگ است ؟ وقتی ما به هم می‌رسیم، می‌گوییم: دماغت چاق است. اما هدف ما از این حرف این نیست که بینی تو بزرگ است. دماغ به معنی بینی نیست بلکه به معنای مغز است. چاق به معنای بزرگ نیست. قلیان را چاق کردن به معنی بزرگ کردن قلیان نیست. چاق کردن به معنی آماده کردن است. قلیان را چاق کردن به معنی آماده کردن است. دماغ به معنی مغز است. دماغت چاق است یعنی مغز تو آمادگی دارد. ما می‌گوییم: آیا مغز تو آمادگی دارد یا ندارد ؟ ولی آن مترجم، ترجمه می‌کند که وقتی ایرانیها به هم می‌رسند، می‌گویند: آیا بینی جنابعالی بزرگ است ؟ پس ببینید گاهی حرف را می‌زند، اما هدف را نمی‌فهمد. می‌دانیم که این حرف را گفته است اما نمی‌دانیم که هدف آن چیست ؟ گاهی اختلاف به خاطر لغت است. در قرآن یک آیه داریم که می‌گوید: «فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً»(نساء/43).
4- احکام تیمم
اگر آب پیدا نکردی، تیمم کن. چون باید در هشت جا تیمم کرد. 1- اگر آب نباشد. 2- آب گران باشد. 3- آب ضرر داشته باشد. اگر آب سرد برای شما ضرر دارد با آب گرم وضو بگیرید. 4- زود تیمم نکنید. 5- آب هست اما ممکن است اگر وضو بگیریم، از تشنگی بمیریم. بعضی جاها باید تیمم کرد.
قرآن گفته است که باید بر چه چیزی تیمم کنید. قرآن می‌گوید: «فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً»، «صعید» در لغت دو معنا دارد. یک لغت می‌گوید: «صعید» به معنی زمین است. یک لغت می‌گوید: «صعید» به معنی خاک است. اگر «صعید» به معنای زمین باشد، پس می‌شود به زمین هم تیمم کرد. حتی اگر با سنگ مرمر باشد. اما اگر «صعید» به معنای خاک باشد، دیگر نمی‌شود روی سنگ تیمم کرد. پس یک مرجع می‌گوید: به سنگ مرمر تیمم کنید. اما مرجع دیگر می‌گوید: به سنگ مرمر تیمم نکنید. باز نگویید: آخوندها با هم اختلاف دارند. دست آخوندها نیست. دست لغت شناس‌ها است. هرکسی در کتاب‌های لغت یک طور معنا کرده است. گاهی اختلاف به خاطر لغت است. گاهی اختلاف به خاطر ناقل حدیث است. گاهی اختلاف به خاطر فهم هدف است. اختلاف آقایان روی هوی و هوس نیست. همیشه در طول تاریخ بین مراجع ما اختلاف بوده است.
5- مقلدین در انتخاب مجتهد آزادند
مثلاً الان خیلی پز می‌دهند. می‌گویند: دموکراسی ! می‌گوییم: آقا ببخشید دمکراسی یعنی چه ؟ می‌گویند: دمکراسی آزادی انتخابات است. اصلاً خود ما هزار و دویست سال است که دموکراسی داریم. یعنی هرکسی از هرکس که می‌خواهد، تقلید می‌کند. هیچ درگیری هم نیست. هیچ وقت نشده است که بگویند: مقلدین دو آیت الله العظمی با همدیگر دعوایشان شده است. دو مرجع هیچ وقت با هم دیگر دعوا نمی‌کنند. مقلدین آنها هم هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنند. مصداق بارز و روشن آزادی و دموکراسی همین تقلید است که انسان خودش مرجع خودش را بدون تحمیل، بدون تهدید، بدون ترس انتخاب می‌کند. دعوا و جنگ هم در کار نیست. چون اختلاف فتوی به خاطر هوا و هوس نیست. اگر به خاطر هوا و هوس بود، جنگ هم می‌شد. بنابراین حتی بسیاری از وقت‌ها یک مجتهدی یک فتوایی می‌دهد و دوباره نگاه می‌کند و در فتوای خود تجدید نظر می‌کند.
6- تقلید از فتوای کدام مجتهد صحیح است؟
داریم هر مجتهدی که زحمت می‌کشد تا از حکم خدا چیزی را بفهمد، گرچه درست نفهمیده باشد و فهم او واقعی نباشد، اما خدا به او ثواب می‌دهد. اگر در خانه‌ی شما گنجی باشد، شما برای درآوردن آن چهار نفر را می‌آوری. اگر تنها یکی از آن افراد گنج را پیدا کند، شما فقط به او دست مزد نمی‌دهید بلکه به همه‌ی آنها مزد می‌دهید. چون همه‌ی آنها زحمت خودشان را کشیده اند. ما باید در کارمان سعی بکنیم. به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مهم نیست. قرآن یک آیه دارد که می‌گوید: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‌»(نجم/39)، برای انسان چیزی نیست مگر مقداری که سعی کند. یعنی سعی شما ارزش دارد. قرآن می‌گوید: سعی خودت را بکن. اگر به آن رسیدی، اجر داری. اگر هم به آن نرسیدی باز هم اجر داری. پس یکی از امتیازات اسلام این است. اسلام می‌گوید: تو این کار را بکن. اگر شما خلاف دیدی، نهی از منکر کن. بگو خواهر ! برادر ! خدا این کار شما را دوست ندارد. این کارشما گناه است. گوش بدهد یا گوش ندهد شما ثواب خودت را برده ای. می‌گوید: آقا گفتن من چه فایده‌ای دارد ؟ او به حرف من گوش نمی‌دهد. شما وظیفه‌ی خود را انجام بده. یا او گوش می‌دهد یا گوش نمی‌دهد. در هر صورت شما ثواب خود را برده ای. شما چطور در دهه‌ی فجر امام را آوردید ؟
بر لبم این سرود بر خمینی درود *** مرگ بر بختیار دشمن جیره خوار
مردم در خیابان‌ها چه کردند ؟ همه یک صدا مرگ بر شاه می‌گفتند. آن قدر مرگ بر شاه گفتند تا شاه فرار کرد. یعنی اگر یکبار بگویی فایده‌ای ندارد. اگر ما می‌خواهیم کشورمان کشور نماز باشد، باید همه هرکجا هستند بتوانند نماز بخوانند. چه در پارک باشد. چه در پادگان باشد. چه در خیابان باشد. خجالت ندارد. چطور لبو فروش، وسط خیابان می‌گوید: آهای لبو دارم. شما هم بگویید: «حَیَّ عَلَى الصَّلَاهِ». یعنی گفتن «حَیَّ عَلَى الصَّلَاهِ» از آهای لبو کمتر است ؟ ما برای اینکه یک چیزی را فرهنگی کنیم باید دائم آن چیز را تکرار کنیم.
7- از چه کسی تقلید کنیم؟
در تقلید حرکت آزادانه است. وقتی می‌خواهیم از کسی تقلید کنیم، اول باید سعی کنیم که یک انتخاب آگاهانه داشته باشیم. کسی مرجع تقلید خود را چشم بسته انتخاب نمی‌کند. انتخاب ما آگاهانه است. خودمان تشخیص می‌دهیم. انتخاب براساس ملاک‌ها است. ایشان به چه دلیل مرجع شد ؟ برای اینکه علم او از همه بیشتر است. تقوای او از همه بیشتر است. وقتی می‌گویند: فلانی اعلم است. برای این است که مثلا در مسائل سیاسی علم او بیشتر است. در مسائل عبادی علم او بیشتر است. در تقلید تبعیض هم جایز است. نه به این معنا که دین از سیاست جداست. دو مرجع را فرض کنید که هر دو مسائل سیاسی را قبول دارند. اما ممکن است یکی از آنها در مسائل سیاسی بیشتر زحمت کشیده باشد و دیگری در مسائل عبادی بیشتر زحمت کشیده باشد. مثل دو خیاط که هر دو دوزندگیشان خوب است اما یکی از آنها پیراهن‌های بیشتری دوخته است و دیگری کُت‌های بیشتری دوخته است. به هر حال همه بیشتر چیزها را می‌دانند. اما آمادگی بعضی‌ها بیشتر است. اگر مقلد یقین به خلاف داشتیم لازم نیست عمل کنیم. مثلا مجتهد می‌گوید: ماه دیده نشده است. چون ماه را ندیده ایم، فردا ماه رمضان است. فردا را روزه بگیرید. ولی ممکن است خود شما در خیابان ماه را دیده باشید. اگر شما ماه را دیده باشید برای شما فردا عید فطر است. معنای تقلید کور شدن و کر شدن نیست. ما از شما تقلید می‌کنیم، اما هنگامی که خودمان به چیزی یقین داریم، به یقین و فکر خودمان عمل می‌کنیم. معنای تقلید خفه کردن فکر نیست. مثلاً شما یقین دارید که این آب است. اما به آقا گفته‌اند: این شراب است و آقا هم چون خیال کرده است که شراب است، فرمودند که خوردن آن حرام است. اما شما یقین دارید که این شراب نیست. رابطه، رابطه‌ی علاقه است. رابطه‌ی عشق و محبت است. رابطه‌ی مردم با مرجع تقلید رابطه‌ی علاقه است. خدا به مردم می‌گوید: مردم بر پیغمبر درود بفرستید. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً»(احزاب/56)، بر پیغمبر صلوات بفرستید. خدا به مردم می‌گوید: بر رهبر درود بفرستید. خدا به پیغمبر می‌گوید: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»(توبه/103)‌ ای پیغمبر ! مردمی که می‌آیند به تو زکات می‌دهند، زکاتشان را بگیر «وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ» و بر مردم درود بفرست. یعنی هم رهبر به آنها درود می‌فرستد و هم آنها به رهبر درود می‌فرستند. رابطه، رابطه‌ی عشق و عاشقی است. این مخصوص دین ما است.
8- نسبت به دشمن خشن و با هم مهربان باشید
اگر گناهی دیدیم از آن صرف نظر بکنیم. ما نباید از مرجع تقلید یک گناه هم سراغ داشته باشیم. مرجع تقلید نباید گناه کند. مرجع تقلید غیر از استاد، مربی و پدر و مادر است. تقلید به معنی انتخاب آگاهانه است. از امام حسن عسگری(ع) حدیث داریم: ما باید از آن مجتهدی تقلید کنیم که مردم را از شر دشمنانشان نجات دهد. سلمان رشدی دشمن ما است. دشمن فکر و ایمان ما است. فقیه باید کسی باشد که بتواند مردم را از شر دشمنان نجات بدهد. ما فقط آهن نمی‌خواهیم. آهنی می‌خواهیم که این طناب فسق را هم ببرد. ممکن است آهن قطور باشد اما برش نداشته باشد. ما در قرآن داریم که خدا به امت اسلام می‌گوید: امت اسلام آماده باشید «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ»(انفال/60) طوری باشید که دشمن خدا را بترسانید. روز دوازده بهمن امام در بهشت زهرا به بختیار گفت: من در دهن این دولت می‌زنم. این حرفی است که در دهه فجر گفته شد. هنوز در دهن بختیار نخورده بود که خودش فرار کرد. ما باید از کسی تقلید بکنیم که اگر بختیارها پیدا شدند، بتواند این شهامت را داشته باشد که بختیارها گورشان را گم کنند. در قرآن یک آیه داریم که می‌گوید: امت اسلامی شما باید یک طوری باشید که «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»(فتح/29)، باید طوری باشید که نسبت به کفار خشن باشید. در دو جای قرآن هست که امت اسلام طوری حرکت کنید که «لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ»(فتح/29)، مسلمانها یک کاری کنید که کفار از شما غیظ کنند. بعضی از دخترها و پسرها لباس‌هایی می‌پوشند که آمریکا کیف می‌کند. می‌گوید: جوان‌های ایرانی از نشانه‌های ما استفاده می‌کنند. یعنی علاوه بر اینکه کفار غیض نمی‌کنند، خوشحال هم می‌شوند. قرآن می‌گوید: کفار را به غیظ در آورید. اصولاً یک آدم حزب اللهی در یک محله باید طوری باشد که آدم‌های نا اهل از او بترسند. انسان باید هیبت داشته باشد. دختر باید در خانه طوری باشد، که پدر و مادر در برابر او نتوانند حرف زشت بزنند. دختر باید در خانه مثل امام باشد. امام به معنی الگو است. پسر باید رهبر باشد. افرادی بودند که تنها چهارده سال داشتند اما به قدری عظمت و هیبت داشتند که پدر و مادر به آنها احترام می‌گذاشتند.
در این جلسه چه گفتیم ؟ گفتیم: اختلاف فتوی به خاطر هوی و هوس و پول و شهوت و مقام نیست. اختلاف فتوی مثل اختلاف چند پزشک بر سر یک بیماری است. این به معنای آزادی فکری است. نمی‌توانیم بگوییم که همه یک طور بفهمند. این یعنی اینکه مابقی ساکت شوند. ارزش ما به داشتن دموکراسی است. در تقلید انتخاب آگاهانه است و براساس علم و تقوی است. اگر شما به یک چیزی یقین دارید، می‌توانید در آن امر از مجتهد تقلید نکنید. رابطه‌ی بین مرجع تقلید و مردم، رابطه عشق است. حقوقی و قانونی و خشک نیست. اگر از مرجع یک گناه دیدیم، دیگر حق نداریم از او تقلید کنیم. حتی حق نداریم پشت سر او نماز بخوانیم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment