تفسیر سوره یوسف (ع) – 3

موضوع: تفسیر سوره یوسف3- آیه 5 تا6
تاریخ پخش: 79/09/10

|بسم الله الرحمن الرحیم

الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

بحث ما درباره تفسیرسوره یوسف بود رسیدیم به آیه که آن حضرت خواب دید و آن را به پدرش گفت، درسهای آیه این بود که:
1-روابط والدین با فرزندان باید صمیمی بود تا آنها جرئت حرف زدن داشته باشند.
2-پدرها به حرف فرزندان گوش بدهند
3-خواب بچه‌ها را جدی بگیرید، چون آنها روح پاک و شفاف دارند و ممکن است چیزهایی را غیب دریافت کنند که انسانهای عادی گاهی روحشان صاف و گاهی نیست. ولی روحهای پاک مثل انبیاء، اولیاء و اوصیا و بچه‌ها روحشان پاک است و لذا ممکن است جرقه‌هایی درخوابشان باشد.
تا رسیدیم به این آیه که پدر سفارش می‌کند که خوابت را نقل نکن.
1- هم زیاد قرآن بخوانید و هم فکر و تدبر کنید
«قالَ یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلى‌ إِخْوَتِکَ فَیَکیدُوا لَکَ کَیْداً إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبینٌ» (یوسف/5) ای پسرم نقل نکن خوابت را برای برادران که برای توکید و نقشه می‌کشند.
قرآن سفارش کرده هم زیاد قرآن را بخوانید و هم بخوانید و فکر و تدبر کنید اگر بگوییم یوسف خواب دید که دید پدرش گفت نقل نکن من چه خاکی به سر کنم میدانید گوشت کیلویی چند است شما آخوندها ما رامعطل کرده‌اید چه می‌گوئید بلند شو برویم. این یک دید منفی است.
درسهای این آیه:
1-برخورد عاطفی با بچه‌ها(یابنی) این کلمه گویای عاطفه است پسر کم، فرزندم کسانی که با عاطفه و محبت ایمان آورده‌اند آمارشان بیش از آنهایی است که با استدلال و منطق.
قرآن می‌فرماید: «وَ إِنَّکَ لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظیمٍ» (قلم/4) به صدای بچه‌ها نزنید، بگو دخترم، پسرم، عزیز، گوش می‌دهد ولی اگر لگد زدیم. حدیث داریم اگر می‌خواهید بچه‌ها گوش بدهند با محبت حرف بزنید.
2-حرفها طبقه بندی است.
این فقط برای وزارت اطلاعات نیست که محرمانه و صد درصداست، بلکه اصولاً همه حرفها طبقه بندی است. «لا تَقْصُص‌» (یوسف/5) یعنی هر حرفی گفتنی نیست. خیلی بیجاست بعضی جوانها بعضی عکسها را می‌گیرند در حال جوانی متوجه نیست بعد برای گرفتن یک پست اجتماعی عکسش را تکثیر می‌کنند چه کار داری از صحنه‌های زشتی که باعث سرنگونی انسان می‌شودعکس بگیری، همه جا عکس نگیرید و هر حرفی را نزنید.
سوال: از من پرسیدند آیا تلویزیون هم می‌تواند سانسور کند؟
جواب: گفتم بله آیه داریم که باید چیزهایی را سانسور کرد.
قرآن می‌فرماید: «لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ» (مائده/101) بعضی چیزها اگر برای جامعه روشن شود خطر دارد، مثلاً رئیس غلات بگوید: مردم ما برای چند روز دیگر بیشتر گندم نداریم، فوری مردم دکان نانوایی دعوا و چاقوکشی می‌کنند، حق ندارد بگوید، بلکه باید به فکر چاره و جبران باشد. گفتن خیلی از مطالب باعث فتنه است.
مثال: آقای دکتر به مریض بگوید بله شما 7 روز دیگر می‌میری، این آدم از حالا می‌میرد نباید بگوید. داماد از همان اول مطالبی را به عروس می‌گوید و بعد هم توجیه می‌کند که من می‌خواهم گربه را سر حجله بکشم، من فلان و فلان، او هم می‌گوید مگر من خل هستم زن تو شوم، دروغ نگوییم ولی حرف آخر را اول نزنیم همه محرم نیستند.
از این معلوم می‌شود یوسف تیز هوش بود چون خواب را دور از چشم برادران به پدر گفت و پدر هم در خلوتی به او گفت خواب را به برادران نگو،
2- مدیریت خانه کمتر از مدیریت بیرون نیست
3-پدر و مادر باید از روحیات فرزندش آگاه باشد. این علامت پدر و مادرخوب است که می‌دانست آن برادرها چه روحیه‌ای دارند که گفت خوابت را نگو حساسیت‌ها و حسادتها را باید بدانند(تا عکس العمل مناسب داشته باشند) مثال: ما باید بدانیم پمپ بنزین کجاست تا کبریت روشن نکنیم. مدیریت خانه کمتر از بیرون نیست.
4-همه جا نباید حسن ظن داشت. همه خوب و خواهر و برادرند، گاهی برادرخطرناک است
5-زمینه‌های حسادتها را شعله ور نکنید. حسادت را خیلی‌ها دارند شما کبریت نزنید. حدیث داریم هر انسانی حساد ت دارد ولی نباید آن را به کار ببرد.
قرآن می‌فرماید: «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ» (فلق/5) زمانیکه حسود حسد را به کار ببردحسادت خالی ضرر ندارد، اعمال آن خطر دارد. به حال و دارایی حسادت و آن را در قالب توطئه و غیبت اعمال کند.
3- یکی از عبرت‌های سوره یوسف درس رازداری است
6- وقتی می‌گوید خواب را نگو پس بیداری را حتماً نگوئید، پس درس رازداری است. نگو فلان کتاب خطی در فلان کتابخانه، می‌دانید جمهوری اسلامی از این المپیادها چه سیلی خورد چون دنیای کفر تیز هوشان را با وعده و دعوت میخرد، با دست خود آنها را معرفی می‌کنیم وقتی می‌گوید به برادران نگو، پس به کفار حتماً نگو. نباید بفهمند ما چقدر اسلحه و مهمات داریم و نفت و کتابهای خطی را که توطئه می‌کنند.
من رفته بودم در یکی از موزه‌های معروف دنیا سنگهای تخت جمشید را برده بودند و به نمایش گذاشته چطور آثار هنری و تاریخ و کتابهای خطی و آدمها و موزه‌ها را می‌دزدند. گاهی زن و شوهر از زندگی همدیگر مطالبی را متوجه می‌شوند که اگر رازداری نکند و نسازند چه خطرات و جنگها یفامیل و قبیله‌ای و مشکلات و درگیریهایی پیش می‌آید.
7-اصل پیش گیری قبل از درمان
می گوید خواب را نگو ولی اگر گفتی توطئه شد پیش گیری آن مشکل است، بعد می‌گوید به کسی نگو، خودت نگو، چیزی که خود نمی‌توانی چطور توقع داری مردم آن را حفظ کنند، پس آیه خیلی ساده است ولی نکاتی دارد درس زندگی دارد.
کتابهای خطی ما در هندوستان چه می‌کند هزار کتابی که نویسنده‌اش ایرانی بوده ولی در کتابخانه‌های هندوستان است به خاطر اینکه به این آیه عمل نشد.
«وَ کَذلِکَ یَجْتَبیکَ رَبُّکَ وَ یُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْویلِ الْأَحادیثِ وَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ عَلى‌ آلِ یَعْقُوبَ کَما أَتَمَّها عَلى‌ أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلیمٌ حَکیمٌ»(یوسف/6)
«کَذلِکَ» در قرآن زیاد است و آن به معنای این است که خیال نکنید کار خداوند «جرقه» است بلکه یک «جریان» است و استمرار دارد، بوده و هست که خداوند تو را انتخاب و گزینش می‌کند که تو برای پیامبری می‌باشی.
سوال: نمی‌شد ما همه پیامبر و امام صادق (ع) باشیم؟
جواب: خیر چون آخر آیه می‌فرماید: «إِنَّ رَبَّکَ عَلیمٌ حَکیمٌ»خداوند انتخابش از روی حکمت است.
سوال: فرق ما با امام صادق (ع) چیست؟ جواب: مثال گاهی یک رادیو کوچک 5 موج می‌گیرد و یک رادیو به اندازه شبکه تهران را هم نمی‌گیرد.
4- پیامبران و امامان زمینه دارند خداوند هم نبوت و امامت را به آنها عطا می‌فرماید
سوال: چیزهایی که امامان دارند از خودشان است؟
جواب: بله زمینه آن را فراهم و خداوند هم عطا می‌فرماید.
مثال: این تاجر نمی‌توانست به ما صد میلیون قرض بدهد، نه برای اینکه پول یک بستی را خورده و دزدیدی را پول ندادی و چک صد هزار تومانی‌ات برگشت حالا وام بدهند؟ وام برای انسانی است که عمری در بازار خوش حسابی کرده. در اول دعای ندبه هست که خدایا با امامان شرط می‌کنی که سختی‌ها هست، موسی بن جعفر (ع) سالها زندان و حسین جان کربلا زیر سم اسب و سی تیر سر نماز به سویت رها می‌شود. سی تیر را به جان خریده هم را ترک نمی‌کنم، علی جان در راه حق سرت شکافته باشد. می فرماید: «شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّهِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ»(بحارالأنوار،ج99،ص104) خدایا امامان شرط کرده و آنها امضاء و به آن وفاء کرده و این را خداوند می‌داند. مثال: حاضری 20 شب نخوابی، بله، و چون می‌داند وفا می‌کند پست سرهنگی به او می‌دهد. پس خداوند مقامات را هر کس نمی‌دهد: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه‌» (انعام/124) خداوند می‌داند مقام را به که بدهد کارهای خدا متقابل کارهای ماست: «زاغُوا أَزاغَ اللَّه» (صف/5) «جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمَ» (عنکبوت/69) «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ» (آل عمران/54) «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُم» (اسراء/7) «یَکیدُونَ کَیْداً» (طارق/15) «وَ أَکیدُ کَیْداً» (طارق/16)
سوال: چرا دعای ما مستجاب نمی‌شود؟
جواب: آیا یک رکعت نماز با توجه خوانده‌ای؟ حرف خدا را گوش ندادی خدا هم به حرف تو گوش نمی‌دهد.
قرآن می‌فرماید: «أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُم» (بقره/40) خداوند انتخاب کرده و به تو تعلیم می‌دهد علم تعبیر خواب را پس انتخاب کرد، تعبیر خواب آموزش داد، و نعمت را تمام کرد همانطور که بر پدر و مادر «ال یعقوب» ابراهیم و اسحاق. اصلی است که یاد بزرگان باشیم، ایرانی هستیم و بوعلی سینا و زکریای رازی داشته‌ایم. اگر یاد تمدن و سابقه خود باشد، با توجه به نیاکان پاک، پدر و مادر با حجاب، پدر نمازخوان، و تو هر سال شاگرد اول میشوی؟ و مسجد می‌آمدی، پدرت رئیس هیأت بود، چرا؟ این اصلی است در تربیت، آمادگی می‌دهد و زمینه برای رشد.
خداوند در این آیه نعمتهایش را شمرده که هر چه هر کس دارد از خدا دارد.
5- نگویید مخ کار می‌کند، فاعل همه خداست
«یَجْتَبیکَ رَبُّکَ» (یوسف/6) خدا تو را انتخاب کرد.
«یُعَلِّمُکَ» خدا به تو یاد داد.
«وَ یُتِمُّ» خدا تمام کرد.
فاعل همه خداست، نگویید مخ کار می‌کند، خیلی‌ها مخشان کار نمی‌کند از خداست که کار می‌کند من در تلویزیون خیلی سواد دارم؟ نه خدا کمک کرد میشود یک پشه دماغ مرا بگزد بادکرده خودم با دماغ کلفت پشت تلویزیون نمی‌آیم. یک وزنه بردار به یک پوست خیار بند است، که افتاده و نخاعی و پنچر می‌شود.
همه چیز از خداست اگر نماز شب خوانده، بیدار شدن، بودن آب و حافظه و هدایت و مکان و توفیق از خداست. ما مثل گچ هستیم که موارد را به هم بند میکنیم.
شخصی خانه ساخته می‌گفت خدایا سایه گچها را از سر من کم نکن دعا به گچها، گفت چون آهن و سنگ و آجرش همه نسیه است و گچها آن‌ها رنگه داشته و اگر نبود هر چیز می‌پرید پیش صاحبش در واقع همه از خداست. ما را عجب نگیرد، اگر گرفته شد مأیوس نشویم.
پس نکات:
یکی درس راز داری، و حرفها را به پدر گفته، و دست در دست انبیاء هر چیزی را به هر کسی نگوییم، حرفهای نظامی، سیاسی، علمی و نابغه‌ها و خدا افرادی را گزینش می‌کند و گزینش خداوند روی علم و حکمت است، تا زمینه آماده نباشد، چیزی نمی‌دهند.
یک جوان کارهای الواطی می‌کند بعد می‌گوید آقای قرائتی یکی به من دو اطاق رهن نمی‌دهد بله با کارهای نابجا و زشت اعتماد را سلب کرده و تو راهرزه میبیند. مهریه فلان شده، بله دامادها حق را پایمال و توهین می‌کنند. پدر دخترها در مقابل داماد را چهار میخ می‌کنند به خاطر ظلم چشم دیگران می‌ترسد، تمام مشکلات به دست خود ما انجام می‌شود. اگر دست و چشم پاک و وقار بوداین مشکلات نبود. اعتماد نیست، چون در تقسیم کردن یک بزغاله عدالت را رعایت نمی‌کنیم. رفوزگی‌ها تقصیر خود ماست.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment