تفسیر سوره یوسف (ع) – 25

موضوع: تفسیر سوره یوسف25- آیه 71 تا 77
تاریخ پخش: 79/10/06
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی 
 امسال بینندهای رمضان 79 در خدمتشان تفسیر سوره یوسف را گفتیم که تمام نشد همانطور که سال گذشته دعای مکارم الاخلاق را گفتیم تمام نشد بعد شبهای جمعه گفتیم تمام شد این هم تمام نشد ولی بخش مهمی از آن را گفتیم بقیه را هم شاید بعد بگوئیم اگر عمری بود رسیدیم به آیه:
در زمانی که قحطی بود برادرها آمدند گندم بگیرند یوسف(ع) گفت دفعه آینده که می‌آئید برادر دیگر که برادر واقعی من است و بقیه برادرها از مادر دیگر بودند و یوسف از یک مادر و بقیه از مادری دیگر و اگر او را نیاورید وارد منطقه نشوید که گندم نخواهیم داد، آنها هم رایزنی کردند با پدر که او هم راضی نمی‌شد که یکبار یوسف را بردید به نام بازی نابود و پرت و محو کردید بالاخره با تعهد و قسم پدر راضی کرده و آمدند در جلسه یوسف به گوش برادر خود (بنیامین) گفت من همان برادری هستم که 30 سال پیش مرا خواستند بکشند و این برادر گفت چرا بکشید او را به چاه بیافکنید، دفع«افسد» به «فاسد» کرد با برادرها بود و رأی آنها را تغییر داد بنابراین حق حیات بر آنها دارد. گفت من هم همان برادر هستم پس نه از گذشته غصه بخور و اگر هم برای طراحی که می‌خواهم تو را نگه بدارم فردا به تو تهمت زدند غصه نخور، ناراحت نشوی، در جریان باش
مثال: خیلی بازی می‌کند و می‌گوید در فیلم من یک سیلی به تو خواهم زد نارحت نشوی، او را آماده می‌کند برادرها هنوز یوسف را نمی‌شناسند، زمانی گندمها را تحویل گرفتند، یوسف ظرف قیمتی، لیوان را در خورجین برادر(یک مادری) بود گذاشت می‌فرستند که از دربار یکی ندا داد که شما سارق هستید. آنها را گرفتند.
1- گاهی برای اطمینان انسان، خدا ضامن می‌شود
«قالُوا وَ أَقْبَلُوا عَلَیْهِمْ ما ذا تَفْقِدُونَ» (یوسف/71) بردارها رو کردند و گفتند چه چیز گم کرده‌اید «قالُوا نَفْقِدُ صُواعَ الْمَلِکِ وَ لِمَنْ جاءَ بِهِ حِمْلُ بَعیرٍ وَ أَنَا بِهِ زَعیمٌ» (یوسف/72) گفتند گم کرده‌ایم ظرف دربار(که وسیله آب و کلید بود) را هرکسی بیاورد یک بار شتر می‌دهیم و ضامن(حمل) باری که آن را می‌ببینم حمل باری که نمی‌بیند مثل بچه در شکم مادر(حمل) است اصلی است در فقه به نام «جعاله» که هرکس فلان چیز را پیدا کرد آن مقدار بگیرد معلوم می‌شود جعاله در ادیان دیگر هم بوده. گاهی برای اطمینان انسان خدا ضامن می‌شود این هم قبلاً بوده. جایزه باید مناسب باشد: بهترین جایزه زمان قحطی گندم است. یک بار شتر اضافه اگر می‌گفتند هر کس پیدا کند یک کراوات می‌دهیم می‌خواهم چکار کنم زمان قحطی. چیزی گفت که آنها عاشق باشند، قحطی زده دنبال گندم می‌گردد. سوال: آیه جعاله و ضمانت و تشویق در قرآن کدام است؟ جواب همین آیه است.
مناسبت هدیه برای جوان اگر عصا ببریم، برای داماد کفن ببریم عصبانی نمی‌شود باید دوست داشته باشد. «قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ ما جِئْنا لِنُفْسِدَ فِی الْأَرْضِ وَ ما کُنَّا سارِقینَ» (یوسف/73)
2- سارق مفسد فی‌الارض است
برادرها گفتند، شما می‌دانید که ما نیامده‌ایم در زمین فساد کنیم و ما دزد نبودیم. «تالله» «والله» «بالله» برای قسم است. از کجا شما سابقه ما را می‌دانستید که ما دزد نبودیم چون یک بار دیگر هم آمده گندم گرفته‌ایم چک اول برنگشته میشود بر سابقه تکیه کرد. معلوم می‌شود سارق مفسد فی الارض است ما نیامده‌ایم برای فساد ما دزد نیستیم. «قالُوا فَما جَزاؤُهُ إِنْ کُنْتُمْ کاذِبینَ»(یوسف/74) گفتند: جزا و کیفر دزد چیست اگر شما دروغگو بودید. ما گشتیم و پیدا کردیم شما خودتان چه می‌گوئید. «قالُوا جَزاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فی‌ رَحْلِهِ فَهُوَ جَزاؤُهُ کَذلِکَ نَجْزِی الظَّالِمینَ»(یوسف/75) گفتند: جزایش این باشد که هر کس آن ظرف را در خورجین داشت او را گروگان بگیرید، در منطقه ما این چنین است که خود دزد را به عوض آن بر می‌داریم. «فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعاءِ أَخیهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَها مِنْ وِعاءِ أَخیهِ کَذلِکَ کِدْنا لِیُوسُفَ ما کانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فی‌ دینِ الْمَلِکِ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ وَ فَوْقَ کُلِّ ذی عِلْمٍ عَلیمٌ‌»(یوسف/76) شروع کرد به گشتن قبل از اینکه سراغ آن برادر(بنیامین) برود. در اطلاعات یک اصطلاحتی است مثل «عادی سازی» به شکلی که طرف حساس نشود. مثال: اگر وارد شود و یکسره به یکی نگاه کند دیگران حساس می‌شوند ولی معمولی تا به او رسید حول بپرسد نه اگر یوسف مستقیم می‌رفت سراغ همان خورجین می‌گفتند: کاسه زیر نیم کاسه است.
«ثُمَّ اسْتَخْرَجَها مِنْ وِعاءِ أَخیهِ» تا رسید به خورجینی که از آن برادر(بنیامین) بود لیوان را خارج کرد همه رنگشان پرید که او را می‌خواهند نگه بدارند و ما دیگر به چه رویی پیش پدر برویم، چون از ما قول و تعهد کرده که این را مثل یوسف نابود نکنید چه کنیم. ولی خود آن برادر آرام بود چون می‌دانست آیا این کار دلهره دادن درست است بله اینها عمری پدر و یوسف را دلهره دادند این طوری نیست چون نقشه مهم‌تری است.
3- برای مبارزه با طاغوت هزینه کردن اسراف نیست
سوال: در تعزیه ظهر عاشورا خیمه آتش می‌زنند درست است؟
جواب: بله اگر بخواهیم جنایات بنی امیه را بگوییم این اشکال ندارد. گاهی برای آتش زدن آمریکا پول هم خرج می‌شود. حضرت موسی(ع) چند کیلو طلا را آتش زده(نابود کرد) چون سامری برای گمراهی مردم از طلا گوساله درست کرده بود و مردم به جای خدا در مقابل او سجده می‌کردند لذا موسی (ع) گفت: قرآن «لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفاً» (طه/97) آتش می‌زنم و با باد به دریا می‌دهم
سوال: آیا اسراف مخصوص از پیامبر درست است؟ اینکه می‌گویید نصف لیوان آب اسراف است؟ جواب: بله شکستن بت اسراف نیست. درهمین شهر ری وقتی آقای خلخالی قبر رضا شاه را خراب کرد گفتند برای این ساختمان خرج شده و امام خمینی (ره) فرمود: خراب کردن آن اسراف نیست
گاهی باید چیزی را در تاریخ مثل بعضی از ساختمان طاغوتیها را با پول بیت المال نگه داریم که به نسل آینده بگویم چقدر عیاش بوده اند. رفتم یکی از کاخها دیدم پای قیل را قطع کرده و جای سیگاری درست کرده‌اند برای برادر شاه. باید به یک مشکلی به نسل آینده این جنایات پهلوی را منتقل کرد. و بزرگان را هم در تاریخ نگه داشت: «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهیمَ» (مریم/41) زن و مرد هم فرقی نمی‌کند تاریخ خومان را باید زنده نگه داشت و لذا خداوند می‌فرماید: ما نگذاشیم بدن فرعون بپوسد تا در طول تاریخ بفهمند آنکه ادعای خدایی می‌کرد چه کسی بود. که هنوز هم بدن مومیایی فرعون هست، قرآن می‌گوید: مخصوصاً نگه داشتیم.
سوال: می‌شود به مسلمانها دلهره داد؟ جواب: بله، در آموزشهای نظامی دلهره هست، می‌ترسند و گاهی صدها میلیون خرج می‌شود، اگر این را نداشته باشند،
و لذا علی (ع) می‌فرماید: هر شبی که فردا جنگ دارید با اسلحه کار کنید تا آمادگی باشد. تعزیه خوان شب عاشورا تمرین می‌کند تا یادش نرود.
خداوند رحمت کند مرحوم فلسفی را می‌گفت: یادداشتها را در جیب و آن هم بدان کدام جیب است اگر حدیث یادتان رفت گیج نشوید هم بنویسید و هم خوش خط. «کَذلِکَ کِدْنا لِیُوسُفَ» ما اینگونه نقشه کشیدیم برای یوسف. نقشه، پول، گذاشتن در خورجین تا برگردند، بعد هم لیوان در خورجین ما یاد یوسف دادیم.
4- چهره‌ی قانون باید حفظ شود
«ما کانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فی دینِ الْمَلِکِ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ» نمی‌شد برادر را نگه داشت در قانون شاه غیر از نگه داشتن برادر چهره قانونی هم حفظ شود باید قانون حفظ شود:
مثال: عید قربان برای آنها که دفعه اول حج می‌روند سر را باید بتراشند ولی اگر کسی کچل است، برای اینکه قانون نشکند تیغی برداشته به خنان سر کچل بکشید.
مثال: اگر بچه‌ای ختنه شده به دنیا آمد باز اسلام می‌گوید تیغی بردارید به محل ختنه بکشید که قانون حفظ شود حضرت ایوب قسم خورده بود صد ضربه شلاق به خانمش بزند، خداوند هم گفت: که یک دسته بردار مثل جارو بزن که هم به قسم عمل کرده و هم او اذیت نشود. امام خمینی(ره) در فرانسه بود گوسفندی را کشته و آبگوشت درست کردند امام فرمود مگر قانون فرانسه اجازه می‌دهد شما چنین کاری بکنید در خانه گوسفند بکشید، فرمود من این گوسفند را نمی‌خورم گرچه شرعی و حلال ولی قانون باید حفظ شود. «نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ وَ فَوْقَ کُلِّ ذی عِلْمٍ عَلیمٌ» طراحی‌ها و علمها از خداست، این طرح ما بود. برادرهای فهمیدند که چنین بود و اقرار کرده: «قالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّها یُوسُفُ فی‌ نَفْسِهِ وَ لَمْ یُبْدِها لَهُمْ قالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکاناً وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَصِفُونَ» (یوسف/77) گفتند: اگر این دزد است پس قبل از این هم یک برادر دزدی داشت. برادرها گفتند: اگر این دزد است به یاد داریم که برادری هم 30 سال قبل داشت او هم دزد بود متوجه نشدند که این خود یوسف است. «الله اکبر» از حسادت بعد از سی سال باز نیش خود را می‌زند. چقدر بزرگواری داشت یوسف.
5- در مدیریت و تربیت «تغافل» یک اصل است
«فَأَسَرَّها یُوسُفُ فی‌ نَفْسِهِ وَ لَمْ یُبْدِها لَهُمْ قالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکاناً وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَصِفُونَ» یوسف این گفتار را در خود نگه داشت به عنوان سر و اظهار نکرد. یوسف دید 30 سال قبل اینها او را به چاه انداخته حالا هم می‌گویند برادری داشتیم دزد بود. یوسف هم اظهار نکرد که خجالت بکشید من یوسف هستم، بزرگواری و فتوت گاهی باید انسان کر شود. نه اینکه گوش بدهد. در مدیریت و تربیت تغافل یک اصل است. اگر معلم به پدرو مادر می‌گوید بچه پر روی می‌شود، گاهی: شتر دیدی ندیدی. وقتی این پدر و پسر به هم رسیدند پدر حال او پرسید گفت الحمدلله از زندان خارج شدم نگفت: مرا در چای انداخته، در زندان تلخی‌ها را نگفت خروج که شیرین است گفت نه ورود به زندان که تلخ است بعضی سربازها به مادر نامه می‌نویسند که: ای مادر دیشب در خوابگاه، موشی آمد به اندازه یک گربه(خنده حضار) مادر گریه می‌کند. چرا تلخی ها، بگو همه جوان یک دست هستیم تنگ سینه‌ای و فتقی و قوزی و شل و کور نیست ورزش می‌کنیم فیلم و کلاس و دوره آموزش، خودش را لوس می‌کردند. حتی رزمنده‌ها گاهی در جبهه چیزی می‌نوشت که مادر گریه کند گفتم قرآن می‌فرماید: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (بقره/83) و شما «وَ بِالْوالِدَیْنِ إضْراراً»زجر می‌دهی هر کجا هست شیرینی هم هست نسوزانید. یوسف برای پدر تلخی‌ها را نگفت، شیرینی‌ها را گفت. از زندان آزاد، از چاه به جاه، برده بودم حالا مردم برده من هستند. گاهی به هم می‌رسیم که فلان مرا جان به لب کرد، خوبی هم دارد.
برادران و خواهران ایرانی، من خودم موفق می‌شوم چند روز یک دفعه به زیارت عبدالعظیم، زیارت ایشان ثواب زیارت کربلا دارد شوخی هم نیست. روایت هم داریم توفیقی است برای همه کنارش حضرت همزه پسر امام کاظم(ع) و حضرت طاهر پسر امام سجاد(ع).
بزرگان و حکیمانی هستند مثلاً آیت الله شاه آبادی آیه الله انقلابی آیه الله کاشانی، مفسر کبیر ابوالفتوح رازی انقلابیونی مثل شهید طیب و شهید رضایی، مردان با کرامت و فتوت قهرمانی تختی 70 سال خطیب درجه یک مرحوم فلسفی شاید فیلسوف‌تر از شاه آبادی نداشته و انقلابی طیب زمانی خون داد که کسی نداده بود شیخ محمد خیابانی و صدوق که این تالار هم.
از تمام مسئولین برادر عزیزمان حجه الاسلام و المسلمین ری شهری امکانات را در اختیار گذاشته و تک تک بچه‌ها به خصوص آموزش و پرورش مدیران و مربیان و خواهران و برادران، اصناف، ستاد نماز جمعه فرماندار و فرمانداری، سازمان‌ها و نهادها، طلاب تشکر می‌کنیم و آنها به این بحث را ضبط کردند و آنها که به ذهنم نیامد.
بالاتر از همه باید از خدا تشکر کنیم، او که ما را هدایت و آفرید و انسان آفرید می‌شد انسان نباشیم. از انبیاء و اوصیاء و از محمد و ال محمد تشکر می‌کنیم(صلوات حضار) از مفیدها، سید رضی‌ها و سید مرتضی‌ها، طوسی‌ها، حلی‌ها، مجلسی‌ها از تمام نیاکان و پدران و مادران و مربیان در طول تاریخ و آنها که در مسلمانی ما اثر داشته از امام خمینی (ره) از شهدا که صدا سیما را در اختیار این حدیث‌ها گذاشته تفسیر سوره یوسف کجا و رقص هنرپیشه کجا، خون شهدا این اجازه را دادند و الا به ما اجازه در یک پادگان حدیث بخوانیم.
خدایا ما نمی‌توانیم تشکر کنیم حتی برای یک خرما، اقرار می‌کنیم و بهترین تشکر اقرار است.
خدایا به موسی گفت تشکر می‌کنی که دوست دارم، نمی‌دانم و نمی‌توانم خدا فرمود: همین را می‌خواهم که بگویی نمی‌توانم از همه کسانی که به گردن ما حق دارند کتابها نوشتند و زجرها و مسافرت‌ها و هجرت‌ها و بی خوابیها زحمت با خون و اشک و تأسیس حوزه تا ما با اسلام آشنا کردند که ما از همه تشکر می‌کنیم.
خدایا هرکس در مسلمانی ما شرکت داشته با محمد وآل محمد همه را محشور فرما.
خدایا الآن در کشور ما سه گروه هستند عده‌ای با سوزکار می‌کنند همه را امداد غیبی رحمت فرما و عده‌ای ناشی و خراب می‌کنند آن‌ها را عقل و تدبیر لازم رحمت فرما.
عده‌ای هم به نفع دشمن خیانت می‌کنند آگر قابل‌اند هدایت و گرنه قلمها، دستها و فکرهایشان را خنثی بفرما.
خدایا آمریکا و اسرائیل در ایران شکستی و خوار کردی در دنیا ذلیل‌تر بفرما.
خدایا ما سالم هستیم الحمد الله همه مریضها را شفا بده.
خدایا ما مسلمان هستیم همه منحرفین را هدایت کن.
خدایا ما عاشق اهل بیت (علیهم السلام) هستیم همه آنها که محروم هستند این عشق را در دل آنها قرار بده.
خدایا به ما رهبر عادل دادی رهبر عادل جهان، حضرت مهدی(ع) را و قلب مطهرش را از ما راضی و ظهورش را نزدیک و ما را از بهترین محصلینش قرار بده.
خدایا ما از ماه رمضان بیرون می‌رویم ما را از همه عیبها بیرون بفرما.
خدایا کشور ما رهبر و دولت، امت، نسل و ناموس، عقائد و افکار، مرز و بوم ما حفظ بفرما.
خدایا پدران ماها را مسلمان تربیت کردند بچه‌های ما را تا آخر تاریخ از بهترین مومنین و مومنات قرار بده
خدایا هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی به ایمان و عقل و علم و عمل و اخلاص، عمق، برکت کار ما بیفزا
خدایا نمی‌دانیم ماه رمضان دیگر هستیم یا نه اگر هستیم حیات و زندگی ما را در مسیر رضای خود و اگر مقدر کرده‌ای برای اینکه نباشیم قبلاً ما را ببخش و مردن را مثل گل بو کردن آسان، اول مرگ را اول راحتی و ما و روز قیامت را روز رو سفیدی ما قرار بده.
خدایا نمره تحصیل و عبادت و خدمت خالصانه به ما مرحمت بفرما.
خدایا همه مسلمانها بر کفار و ملت فلسطین برا اسرائیل پیروز و مشکلات همه مسلمین حل بفرما.
خدایا دعاهایی که به عقلمان نیامد اما خیر و دنیا و آخرت ماست تأمین بفرما.
خدایا تمام دعایی که در همه جا شد مستجاب و در همه خیرات مومنین و مومنات ما را شریک فرما و آنها را در کار خیر ما شریک و دلهای ما را بهم مهربان بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment