موضوع: تفسیر سوره یوسف2- آیه 3 و 4
تاریخ پخش: 79/09/09
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
نباشد امسال ماه مبارک رمضان سوره یوسف را تفسیر کنیم که نکات جالب زیادی دارد، البته مردم ایران قصه یوسف را میدانند و لذا مقایسه میکند بین آنچه میداند و میشنود، من چه میدانم و شیخ چه میگوید.
مثال: شاعری که شعری از خود و شعری از دیگر شاعر گرفته شعرش را بارورتر میکند. لذا تقاضا میکنم حتی آنها که سوره یوسف را کار کردهاند مطالب را خوب گوش بدهند که اگر نکتهای میدانند که ما نمیدانیم به ما نامه و تذکر بدهد. آیه سه: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلینَ» (یوسف/3)
کلماتی در این آیه است مثل «أَحْسَنَ» «هذَا الْقُرْآنَ» «الْقَصَصِ» و «الْغافِلینَ» که شما و هرکس عربی نخوانده میدانید ترجمه: ما بازگو میکنیم بر تو بهترین قصهها را، آنگونه که قرآن را به تو وحی میکنیم گرچه قبل از نقل تو خبر نداشتند.
1- پیامبر(ص) با قصههای قرآن سلمان و ابیذر درست کرد
در جلسه قبل گفتیم حدود دویست و شصت قصه در قرآن است که پیامبر (ص) با همین قصهها سلمان و ابیذر درست کرد. اگر مسئولین فرهنگی از استاد و روحانی و تربیت معلم و دانشگاه بتوانند قصههای واقعی را که به قول مرحوم مطهری داستان راستان که بعضی داستانها دروغ است بپرورانند خیلی نکته دارد.
خدا میفرماید من قصه میگویم و انسان هم دوست دارد بفهمد در تاریخ چه خبر است. قصه تاریخ گذشته را به آینده پیوند میزند و هر مقدار انسان تاریخ را بداند مثلا یک قرن یا دو قرن یا پنج یا بیشتر به همان اندازه عمر دارد. علی (ع) در نامه 31 به فرزندش امام حسن (ع) میفرماید: گرچه عمر من طولانی نیست ولی چون تاریخ گذشتکان را میدانم مثل این است که عمر آنها را هم دارم میتوانیم تاریخ یوسف (ع) را چنان بدانیم که انگار آن را درک کردهایم. آشنایی صحیح انسان امروز را به گذشته متصل میکند. حال کلمه «أَحْسَنَ الْقَصَصِ» کار خداوند «أَحْسَنَ» است از ما هم احسن میخواهد. خداوند میفرماید من کارهایم نمره عالی و 20 دارد. دوست دارم توای انسان هم سعی کنی کارهایت بیست باشد.
موارد قرآنی آن:
«أَحْسَنُ الْخالِقینَ» (مؤمنون/14) بهترین خالق هستم. که توانستهام از یک نطفه و اسپرم یک انسان درست کنم. «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویمٍ» (تین/4) بهترین ساختمان را به انسان دادهام. اگر چشم و گوش ما کجا بود، بهتر بود؟ فکر کردهاید انسان را جور دیگری طراحی کنید. «أَحْسَنَ الْحَدیث» (زمر/23) بهتر حرفها را من برای شما زده ام
«فَأَحْسَنَ صُوَرَکُم» (غافر/64) بهتر شکل و صورت را من به شما دادهام
«أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَه» (سجده/7) هرچه را آفریده احسن آفریده است. بناست در بحث شبهاتی را که در بین نسل نو منفجر میکنند و تیغ به پاها میرود، تیغ اشکال که به مغز رفت نمیتواند درست فکر کند.
2- ناقص بودن عقل زن در کلام حضرت امیر به معنای اختلاف و تفاوت است
شبهه و سوال: جملهای از علی (ع) نقل شده در نهج البلاغه که فرموده: «إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْعُقُول» (شرحنهجالبلاغه،ج6،ص214) زنها عقلشان کم است.
آنها که میخواهند شبهه کنند میگویند حضرت فرموده که: زن عقلش ناقص است و با این شبهه بین یک نسل و علی (ع) را خدشه و برفک ایجاد میکنند.
جواب: خداوند فرموده: «أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَه» هرچه را خدا آفرید بهترین است یعنی خداوند نمره 5/19 خلق نکرده، هرمار هم نمرهاش 20 است، و نیش عقرب، هرمار در بدن خودش لازم است، در بدن، ایجاد اختلال و اشکال میکند.
مثل: آب دهان، در دهان لازم است بیرون که آمد تف شده و بد. و توهین و جسارت است. حال از این مقدمه میفهمیم که منظور از «ناقص» در کلام علی علیه السلام، اختلاف و تفاوت است.
زن عاطفهاش از مرد بیشتر و مرد قاطعیتش از زن بیشتر. با رتربیت بدوش زن است و مربی باید عاطفهاش زیادتر باشد.
عشق و محبتی که مادر به فرزند دارد پدر ندارد و اگر گریه کند حوصله نمیکند.
مثال: وسیلهای که راه بیشتر و اگر کار و بار بیشتر لاستیک بزرگتر، اگر گفتیم لاستیک پیکان با کامیون فرق میکند معنایش این نیست که ناقص است، هر کدام به جای خود نمرهاش بیست است پس یک معنای «نقص» کاستی و یک معنای آن فرق و تفاوت است و معنای حدیث آن حضرت اختلاف و تفاوت است.
اصولاً دین را باید ترکیبی نگاه کرد جدا، جدا ممکن است نتواند انسان متوجه شود. مثال: اگر چند کیلو استخوان و مو و گوشت و. . . . جداجدا در ظرفی بگذارید بگوئید این انسان است، تنفس داردکسی قبول نمیکند ولی وقتی ترکیب شد انسان باکرامت میشود. ترکیب آیات و روایات مهم است. مثال: بعضی ترکیبات مثل شکر است که اگر تنها به حلق کسی بریزند خفه میشود ولی اگر با آب و آبلیمو قاطی شد شربت میشود.
3- اجتناب از تفسیر ظاهری آیات و روایات
چون در کنار هم قرار گرفتن آیات و روایات و زمان و مکان و شرائط گفتن و جمله اول و آخر ترکیبش مهم است در فارسی هم همینطور است که مثلاً: «یا ایها العبد الملک خر + جی بده تا بروم کربلا»مثلاً در قرآن آیه داریم که: «فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْل» (اسراء/33) در کشتن اسراف نکنید
برداشت کنیم که پس یک نفر را میشود ترور کرد، به ظاهر مثل شکر انسان را این آیه خفه میکند، شان نزول این آیه را که کنارش بگذارید درست میشود که: قبیلهای یک نفر از قبیله دیگر را کشت آنها گفتند به جای یک نفر ما باید ده نفر بکشیم آیه نازل شد که: در کشتن اسراف نکنید. یعنی یکی به یکی.
مثال: چشم تا بند به مویرگ است میبیند ولی اگر جدا شده و در ظرفی بگذاریم نمیبیند. آیه راهم اگر جدا کنیم معنا نمیدهد اما اگر کنار داستان بگذاریم معنا پیدا میکند. پس باید آیات و روایات در کنار هم و بند بهشان نزول باشد. لذا همین امیرالمومنین (ع) در جای دیگر میفرماید: با کسی مشورت کن که عقل آنها را تجربه کردهای. همان حضرت (ع) میفرماید: رأی آنها سست است چون انسان عاطفی زود تحت تأثیر قرار گرفته تا ناراحتی و گریه میبیند از انجام کار منصرف میشود دلش میسوزد، باید چنین باشد چون این حالت در تربیت لازم است. حال اگر مردی هم چنین بود نمیشود مشورت کرد چون ملاک زن نیست ملاک سست بودن رأی است. مثال: میگوید انار ترش نخور و ما میفهمیم که ملاک ترشی آن است پس اگر انار شیرین بود میخوریم و اگر میوه دیگر ترش بود نمیخوریم. یک بار از اول میگویم انار نخور، انگور بخور، میگویند انار را چون دوست ندارد چنین میگوید، یک بار هم میگویم چون شما مریض هستی انار ترش نخور، معلوم میشود که ترش بودن آن برای استفاده بر مصلحت نیست. پس با این ملاک سستی رأی اگر مردی سستی رأی داشت با او مشورت نخواهیم کرد و اگر زنی قاطعیت داشت با او مشورت خواهیم کرد. پس ملاک زن و مرد نیست.
حال دانشجویی احساساتی یکی میگوید آزاد باید گردد، دیگری اعدام باید گردد، نه این و نه آن چون احساسات غالب است بلکه باید محاکمه گردد تا ببینیم چکار باید گردد، پس با دانشجویان موجی هم نمیشود مشورت کرد. چون قبل از اینکه فکر کند شعار میدهد. هیچ کس از زن و مرد و دانشجو و روحانی ارزش ندارد بلکه ارزش با طرز تفکر است هر کس منطقش قویتر است زنده باد.
4- افعال خداوند «احسن» است لذا از ماهم خواسته کارهایمان «احسن» باشد
حال که خداوند کارهایش «احسن» و نمرهاش بیست است به ما هم گفته «أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» (ملک/2) میخواهد شما را امتحان کرده که) کدام یک عملشان بهتر است. «أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ» (احزاب/53) اینطور باشید قلبتان پاکتر است «أَزْکى طَعاما» (کهف/19) میخواهید غذا بخورید. حلالترین را بخورید. «ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن» (مؤمنون/96) اگر کسی به تو بدی کرد) تو با خوبی پاسخگو باش. «فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه» حرفها را گوش داده و بهترین آنها را عمل کن «یَقُولُوا الَّتی هِیَ أَحْسَن» (اسراء/53) در حرف زدن بهترین حرفها را انتخاب کن. پس خداوند میفرماید کارهای من «احسن»است تو هم سعی کن کارهایت «احسن» باشد.
«غافل» هم دو معنی دارد یک به معنای «گیج» که نسبت دادن آن به پیامبر صحیح نیست و یکی به معنای «اطلاع نداشتن» است که درست است در این آیه این معنی. قرآن میفرماید: «یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلات»(نور/23) زنهای نیکوکار بی اطلاع را تهمت میزنند. یعنی زن پاک و بی خبر است: البته بعضی هم خودشان دستشان در کار توطئه و کلک هست. مثال: بچهای که نمیداند و میآید مدرسه و معلم او را آگاه میکند. غفلتی بد است که میداند و اعتنا و توجه نمیکند یعنی خود را به غفلت میزند.
مثال: خواب بد نیست ولی کسی که خود را به خواب میزند بد است اگر خواب طبیعی باشد با چند بار صدا زدن بیدارمی شود، ولی آنکه خود را به خواب زده لگد به او هم بزنی بیدار نمیشود.
مثال: شک به صورت طبیعی بد نیست، خوب است و لذا حیوان شک نمیکند ولی «تشکیک» دنبال رفتن برای ایجاد شک بد است. از کجا و کجا و کجا، چرا و چرا و چرا؟ «إِذْ قالَ یُوسُفُ لِأَبیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لی ساجِدینَ» (یوسف/4) یاد کن زمانی که یوسف به پدرش گفت بابا بدرستیکه من دیدم درخواب یازده ستاره و خورشید و ماه به من سجده میکنند. هر آیهای که درقرآن با کلمه «إذ» شروع میشود یعنی یاد کن نگذار این خاطره فراموش شود، غافل نشوید که این قابل نقل و بازگو کردن است.
5- روابط در خانه باید صمیمی باشد
1- روابط در خانه باید صمیمی باشد.
افراد میترسد حرف به پدر و مادرشان بزنند، باید فضایی حاکم باشد که هر کس حرفش را راحت بزند، اگر در یک سازمان و ادره ترسید به که حرف بزنید، آن نظام اسلامی نیست. از پیامبر (ص) سوالهایی زیادی میکردند «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّه» (بقره/189) از ماه سوال میکنند. «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفال» (انفال/1) از دره و کوهها و جنگلها سوال میکنند. «وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیض» (بقره/222) از حیض میپرسند. آخر ماه کجا، حیض کجا، وقتی رابطه صمیمی شد هر چه نمیداند میپرسد. «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرام» (بقره/217) موارد سوال یکی از زمین و یکی از آسمان و پیامبر (ص) هم همه را جواب میفرمایند.
پدر قبل از بلوغ باید بچهها را حمام برده بگوید روز جمعه است من غسل میکنم غسل روز جمعه. غسل جمعه را پدر و مادر یاد پسر و دختر بدهند زمانی که غسل واجب شد بگوید این غسل مثل همان غسلی است که به تو یاد دادم، چون وقتی به تکلیف رسید خجالت کشیده و مسئله گفتنش بی حیایی میشود.
مثال: عروسکی را به عنوان مرده در یک طشت غسل میدهد بعد میگوید مسلمانی که مرد باید این شکلی او را غسل داد. به همدیگر دروغ نگویند اگر گفتند بچهها هم دروغگو میشوند، و اگر زن و شوهر از همدیگر بترسند روابط آنها خوب نیست.
حدیث داریم گفت آمدم خدمت امام صادق (ع) دیدم زیاد ناراحت است علت را پرسیدم فرمود من به خانمها گفته بودم بالای پشت بام نروید. امروز آمدم دیدم زن با بچه به پشت بام میرود، من را دید ترسید بچه از دستش افتاد و مرد. بعد حضرت (ع) فرمود: من از مردن بچه ناراحت نیستم چون عمرش کوتاه بود ولی از این ناراحت هستم که چرا زن از من ترسید. بعضی زمانها فکر میکنیم حال اگر در فلان اداره و سازمان و اسلحه داریم ژست میگیریم، چه خبر است؟ چند نکته درباره خواب: دنیای خواب دنیای عجیبی است.
6- انواع خوابها
حدیث داریم از پیامبر (ص) فرمود: 1- «الرُّؤْیَا ثَلَاثَه» (بحارالأنوار،ج58،ص192) سه رقم خواب داریم: «بُشْرَى مِنَ اللَّهِ»(بحارالأنوار،ج58،ص192) بعضی خوابها بشارت الهی است. حدیث داریم خواب درست 70/1 یک هفتادم نوبت است نشانی از وحی غیبت است. 2- «تَحْزِینِ الشَّیْطَانِ» ناراحت کننده و از طرف شیطان
3- «وَ الرُّؤْیَا مِنْ وَ الرُّؤْیَا مِمَّا یُحَدِّثُ الرَّجُلُ نَفْسَهُ» افکار روز است شب به خوابش میآید، گویند: شتر در خواب بیند پنبه دانه. خواب ندیدن عیب نیست. بعضی میگویند: فلانی مرده هر کاری کنم خوابش را نمیبینم، طوری نیست و اشکالی ندارد. هر خوابی ارزش ندارد. خوابهای انسانهای عادی محبت نیست. گر خواب دید فلانی از منزلاش دزدی کرده، حق ندارد طبق خوابی که دیده او را متهم کند. هر خوابی را به کسی نگویید. در این داستان حضرت یوسف (ع) خوابش را به پدرش که پیامبر هم بود گفت. لازم نیست فوری خواب تعبیر شود. یوسف در سیزده سالگی خواب دیده و در چهل سالگی تعبیر شد. امشب خواب میبیند فردا منتظر تعبیر آن میشود.
7- بعضی خوابها شفاف و بعضی نامعلوم است
«شفاف» مثل اینکه حضرت ابراهیم (ع) خواب میبیند که فرزندش را در راه خدا قربانی میکند، میرود تا کار را انجام بدهد خداوند میفرماید ما خواستیم تو را امتحان کنیم. بعضی خوابها را کارشناس باید تعبیر کند و بعضی هم آنقدر نامعلوم است که هیچ کس نمیتواند تعبیر کند، که به آن میگویند «أَضْغاثُ أَحْلامٍ» (یوسف/44) یعنی چرت و پرت
می گفت: سخنرانی سه رقم است: سخنرانی اول را هم خود گوینده میفهمد هم مردم، سخنرانی دوم خود گوینده گیج است افکار روز، غذا و پاکی انسان درخواب اثر دارد، امدادهای غیبی هم گاهی از طریق خواب به انسان الهام شده و از آینده خبر میدهد. خطرات را هشدار میدهد. بعضی خوابها به خاطر چاره جویی است که بعد خواهیم گفت که پادشاه مصر خواب میبیند که هفت گاو چاق هفت گاو لاغر را میخورند بیدار شد و گیج شد تعبیر آنکه هفت گاو چاق هفت گاو لاغر را میخورند هفت سال.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»