تفسیر سوره نحل – 5

موضوع: تفسیر سوره نحل (5)
تاریخ پخش: 78/05/21
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقی بالهدی والهمنی التقوی»
در جلسات قبل آیاتی از سوره نحل را تفسیر کردیم در این جلسه هم آیات دیگری را تفسیر می‌کنیم. «أ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لا یَخْلُقُ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» (نحل/17) نحل یعنی زنبور عسل، سوره‌ی نحل سوره‌ی نعمتهاست در هیچ سوره مثل این سوره نعمتها شمرده نشده، چهل نعمت آمده است.
آفرینش آسمان و زمین «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» (نحل/3).
چهارپایان: « وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها» (نحل/5).
پشم و پوست «لَکُمْ فیها دِفْ‌ءٌ» (نحل/5).
منافع آنها «وَ مَنافِعُ» (نحل/5).
تغذیه: «وَ مِنْها تَأْکُلُونَ» (نحل/5).
اقتصاد: «وَ لَکُمْ فیها جَمالٌ» (نحل/6).
حمل و نقل: «وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ» (نحل/7).
سواری: «لِتَرْکَبُوها» (نحل/8).
اینها استفاده‌ی از طبیعت و حیوانهاست.
و اما هدایت: «وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبیلِ» (نحل/9).
باران: «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» (نحل/10).
1- مراتع و چراگاه ها 
اینها راساده نگیریم اگر این مراتع نبود و دامداران ما می‌خواستند علف خریداری کنند، اگر خورشید نتابد و به جای آن از برق بخواهیم روشنایی بگیریم، برای روشن کردن یک اطاق در شب مشکلات و بودجه‌ی آنرا در نظر بگیریم.
می فرماید: «وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً » (نبأ/13) برق و نور و حرارت مجانی و میکروب کشی و رشد، عامل تحرک، منبع انرژی و… از خورشید است.
میوه: «یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ» (نحل/11).
شب و روز: «سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهار» (نحل/12).
خورشید و ماه: «وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ» (نحل/12).
ستاره‌ها: «وَ النُّجُومُ» (نحل/12).
رنگها: «مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ» (نحل/13).
دریا: «سَخَّرَ الْبَحْرَ» (نحل/14).
حرکت کشتی: «وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فیهِ» (نحل/14).
کوهها: «وَ أَلْقى‌ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ» (نحل/15).
نهرها: «أَنْهاراً» (نحل/15).
راهها: «وَ سُبُلاًً» (نحل/15).
نشانه‌ها: «وَ عَلاماتٍ» (نحل/16).
ستاره‌ها: «وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» (نحل/16).
زنده شدن زمین: «فَأَحْیا بِهِ الْأَرْض» (نحل/65).
شیر: «مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبینَ» (نحل/66).
خرما و انگور: «وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً» (نحل/67).
عسل: «فیهِ شِفاءٌ» (نحل/69).
همسر: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً» (نحل/72).
فرزند: «وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَهً» (نحل/72).
گوش و چشم و دل: «وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (نحل/78).
مسکن: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً» (نحل/80).
2- خداوند در حال توسعه نعمت‌هاست
15 نعمت از چهل نعمت را شمرده و یعد یک قطعنامه صادره کرده (مثل سخنران و استاد بعد می‌گوید و خلاصه‌ی کلام، خلاصه‌ی کلام این است:
«أَ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لا یَخْلُقُ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» (نحل/17) آیا خدایی که خلق می‌کند، نمی‌فرماید ««أَ فَمَنْ یَخْلُقُ» یعنی خلق کرد و گذشت «یَخْلُقُ» یعنی الآن هم خلق می‌کند، به قول ما طلبه‌ها فعل مضارع است، آن به آن خلق می‌کند: «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فی‌ شَأْنٍ» (الرحمن/29).
فکر نکنید خورشید و ماه و ستاره همین است که هست، می‌فرماید: «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» (ذاریات/47) در حال توسعه هم هستیم.
مثل بنا نیست که می‌سازد و می‌رود، خلقت ادامه دارد، این خدا را رها کردی سراغ کسانی رفته‌ای که اگر همه جمع شوند یک پشه نمی‌توانند خلق کنند بعد می‌فرماید: «أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» متذکر نمی‌شوید.
دو ساعت با غیر خدا صحبت می‌کنی دو دقیقه نمی‌خواهی با خدا حرف بزنی، و به غیر خدا تکیه کرده و به خدا تکیه نمی‌کنی.
غیر خدا چه کار می‌تواند بکند ما از آمریکا مهمتر داریم، در دنیا توانست شاه را نگه بدارد؟ و از جماد ضعیفتر داریم، شن طبس، دیدید با اراده‌ی خداوند هلکوپتر آنها را سرنگون شد.
از یک اسپرم و تک سلول انسان آفریده شده.
انسان با غیر مخلوق رفیق باشد، و به جای خالق عاشق مخلوق باشد و انس با مخلوق به جای خالق داشته باشد.
قرآن می‌فرماید: اگر همه رئیس جمهورها جمع شوند، کنفرانس سران در ایران بود. بگو لطفاً یک مگس خلق کنید، نمی‌توانند خلق کنند. بالاتر از این می‌فرماید: اگر یک مگس چیزی را برداشته و فرار کند نمی‌توانند بگیرند.
و همه هم از ترس پشه می‌روند در پشه بند، به چه چیز دل خوش کرده‌ای؟ تمام اف 14 و 16، بگو اف 120 یک مه بیاید پرواز نمی‌کند و اگرغبار و شرائطی طبیعی مساعد نباشد، عقل را می‌گیرد، هزار و یک مسأله پیش می‌آید،
3- استعانت همیشگی از خداوند
خداوند را فراموش نکنید. مطالبی که از آیه استفاده می‌شود:
الف: در شیوه تبلیغ اول نمونه‌ها را بیان کنید و بعد نتیجه گیری کنید.
بعد از شمردن 15 نعمت و آیه نتیجه گیری می‌کند.
ب: در شیوه کلاسداری و تبلیغ و تربیت از وجدان مخاطب کمک بگیرید.
«أَ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لا یَخْلُقُ» از خودش سؤال کن. قرآن می‌فرماید: (والله، بالله، تالله،) قسم است».
سوره شعرا آیه97 «تَاللَّهِ إِنْ کُنَّا لَفی‌ ضَلالٍ مُبینٍ» (شعراء/97)
به خدا قسم بدرستیکه بودیم در گمراهی آشکار
«إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعالَمینَ» (شعراء/98) تو و خدا را مساوی می‌دانستیم.
منافقین یک شعار داشتند می‌گفتند: بنام خدا و بنام خلق.
گاهی ما هم می‌گوییم اول به خدا سپردم بعد به تو، خدا همه است و من هیچکاره چرا می‌گویی اول به خدا و بعد به تو؟
در صلوات هم مذهبی‌ها چنین اشتباهاتی دارند می‌گویند: برای سلامتی امام زمان و خودتان صلوات مثل اینکه بگویی برای سلامتی خورشید و یک قوطی کبریت، این مسخره است فاصله باید حساب بشود.
 آقای بروجردی نشسته بود گفتند برای سلامتی امام زمان و آقای بروجردی صلوات، عصبانی شد گفت چرا مرا پهلوی امام زمان می‌گذارید؟ امام زمان(ع) قطب هستی است.
4- امام زمان(ع) قطب عالم هستی
یک خاطره از امام زمان(ع):
در منزل یکی از مراجع بودم گاهی به شعر و قصه و خواب از حضرت نقل می‌شود مستند و محکم نیست گاهی همه شناخته شده هستند. تمام مراجع تقلید یک رئیس و استادی دارند بنام آخوند خراسانی کتابی دارد بنام «کفایه» مشکل و علمی است، و اگر کسی خوب بفهمد مجتهد است مرحوم آخوند از 70، 80 سال پیش، کسی است که همه مراجع خصوصی نجف مثل آیت الله خوئیها شاگرد ایشان بوده‌اند.
آخوندخراسانی همسرش مریض شد وهمه دکترها اوراجواب می‌کنند، دوپسردانشمند وملا دارد و از وزنه‌های علمی است.
شخصی مدعی است که از غیب می‌گوید و این دو پسر آخوند تصمیم می‌گیرند برای کسالت مادر با او مشورت کنند البته او با کسی حرف نمی‌زند نگاه می‌کند و مشکل و راه درمان او را هم می‌گوید.
رفتند به نزد او، نگاهی کرد و گفت مادر شما مریض است، دکترها هم او را جواب کرده‌اند، مادر شما سه روز دیگر در فلان ساعت از دنیا می‌رود، تلاش بیهوده هم نکنید، خیلی ناراخت شدندگفتند ما او را یک امتحان دیگر هم می‌کنیم، نیتی به ذهن کردم و جواب خواستم، (امام زمان(ع) را نیت کردم)گفت: کسی که در ذهن شماست کهکشانها به نوک انگشت او می‌چرخد، قطب عالم هستی است و الآن هم فلان جا می‌باشد.
لازم نیست او بگوید ما از نظر روایات صدها روایت داریم که: «وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا» (بحارالانوار/ج‌57/ص‌213)
قطب عالم هستی است، نخ تسبیح نباشد دانه‌ها فرو می‌ریزد چون خداوند می‌فرماید: «هستی را برای بشر و بشر را برای عبادت آفریدم».
عبادت ما چقدر می‌ارزد؟ شخصی که از دنیا می‌رود اگر نماز قضا داشته باشد پول می‌دهند برای او نماز بخوانند، نماز الآن سالی ده هزار تومان است تازه با بازار آزاد، کسی که 50 سال نماز می‌خواند می‌شود 500 هزار تومان،
حال روی کره زمین به استثنای آنان که یا نماز نمی‌خوانند یا عقیده ندارند چند نفر نماز می‌خوانند همه نمازهای ما به پول به اندازه یک شهرک می‌شود حال خداوند بفرماید: «ابر و باد و مه و خورشید و فلک، برای یک شهرک»
بقول امروزی‌ها توجیه اقتصادی ندارند مثل یک مسجد 500 میلیون تومانی که می‌سازند 16 پیرزن نماز می‌خوانند هر «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (فاتحه/4) می‌شود 17 هزار تومان نمی‌صرفد و توجیه هم ندارد، هستی بند به جای دیگر است و ما در سایه‌ی او هستیم.
در سوره‌ی شعراء آیه 98 مجرمین می‌گویند: «تَاللَّهِ إِنْ کُنَّا لَفی‌ ضَلالٍ مُبینٍ» به خدا قسم ما در گمراهی بودیم برای اینکه گفتیم تو یکی خدا هم یکی «إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعالَمینَ» چیزی را پیش خدا نگذارید، بنام خدا و خلق، غلط و به خدا و تو سپردم غلط است برای سلامتی امام زمان و خودتان غلط است، حریم‌ها باید حفظ شود).
5- یادآوری و عدم غفلت از نعمت‌های خدا
«أَ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لا یَخْلُقُ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» (نحل/17) «تذکر» یعنی: مایه هست فقط غفلت شده. «تذکر» ذکر است، و «ذکر» هم یعنی: یاد کردن.
یک وقت نمی‌تواند نماز بخواند و یک وقت بلد هست و می‌تواند یادش رفته
دو مورد درباره‌ی قیامت:
الف: ایمان ندارد «لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسابِ» (غافر/27).
ب: فراموش کرده «نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ» (ص/26).
به قول شهید مطهری می‌فرماید تمام موارد تذکر در قرآن به این معناست که خداوند می‌فرماید: خودت هم می‌دانی. مثل فرزندی که برای پدر و مادر گردن کلفتی می‌کند می‌گویند یادت رفته، یادت رفته… خدمات را متذکر می‌شوند تا از غفلت بیرون‌اید و چه بسا متذکر شده و عذر خواهی کند مثل غباری که برطرف می‌شود و لذا: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: انبیاء نیامده‌اند برای ایجاد عقیده بلکه برای شکوفایی آن.
6- فراوانی نعمت‌ها و دقت در استفاده از آنها
«وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحیمٌ» (نحل/18). آیه‌ی قشنگی است همه حفظ کنیم: اگر نعمتهای خدا را بشمارید نمی‌توانید آنرا دقیق بشمارید. جمله اول در دو آیه هست ولی جمله بعد در اینجا می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحیمٌ» در جای دیگری می‌فرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ» (ابراهیم/34).
اگر عده‌ای گرسنه هستند عده‌ای دیگر ظلم کرده و پرخوری می‌کنند، توزیع عادلانه نیست، نعمتها زیاد است.
امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: هر کجا شکم سیری هست لابد کنارش شکم گرسنه‌ای هست ما نمی‌توانیم نعمتهای خدا را بشماریم، و این بس نیست که الحمدالله سیر شدیم چشمم خوب شد مریضی درمان شد، الحمدالله درس خواندیم،
شما دانشجو هستید چند هزار شرائط باید برای شما جور شود از استاد و آزمایشگاه، کتابخانه، سرایدار گرفته تا آب، برق گاز، کامپیوتر، تجربه، تخصص… همین زمین زیر پا اگر نا آرام باشد نمی‌شود خداوند می‌فرماید: اگر بخواهیم زمین را می‌لرزانیم.
«إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْض» (سبأ/9) بعد چه می‌کنی؟فکر نکن پلک اتوماتیک باید باز و بسته شود، یکی از عزیزان ما خدا همه بدنش سالم است فقط فنر پلکش پاره شده هر کس را می‌خواهد ببیند (با اشاره چشم و ابرو) احوال شما خوب است کی تشریف آورده‌ای، دائماً یک دستش باید روی چشم باشد و بعد هم خسته شده رها می‌کند اگر فنر پلک پاره شود عاجزیم.
فکر نکنید باید صورت شما مو داشته باشد اگر موهای بدن بریزد مشکلاتی پیش می‌آید و دست شما باید خم شود. چند وقت قبل یکی از آشناها می‌گفت شخصی آمده استخوانهایش رشد می‌کند ولی اعصابش بزرگ نمی‌شود و لذا دائماً آخ می‌گوید اندام ما اگر با هم بزرگ نشود.
یک مقداری باید نعمتها را یاد کنیم، یک جزوه‌ای بود من یادداشتی کردم که البته شاید برای شما تازگی ندارد ولی برای بعضی‌ها هم تازگی دارد.
جهان حشرات: البته متخصصین بهتر می‌گویند من به اندازه جرقه و خودم،
بیش از 700 هزار نوع حشره شناسایی و احصا شده، ممکن است بعد از این هم کشف بیشتری شده باشد، 250 نوع مار، 290 رقم کبوتر، 20 هزار رقم عنکبوت، 2 هزار رقم موریانه، و زندگی اینها ممکن است بگوییم چرا سوره‌ی نحل؟ زنبور عسل، نمل: مورچه. البته یک دید محققین دارند (از جهت نوع و رقم احصاء) و یک دید هم ما داریم که هستی شعور دارد و در رابطه‌ی با خداست،
قرآن گله می‌کند از این انسان که: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَهِ» (بقره/74) دلهای آنها مثل سنگ است بعد می‌فرماید: «أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً» (بقره/74) از سنگ سخت‌تر است. ما چند رقم سنگ داریم: «وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَهِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهار» (بقره/74) بعضی از سنگها منفجر شده و نهر از کنار آن جاری می‌شود و مردم استفاده می‌کنند.
«وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ» (بقره/74) مقدار کمتری باعث جریان آب می‌شوند. «وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ» (بقره/74) از خشیه خدا از قله کوه به زمین می‌آید. خشیت از علماء است بله خداوند می‌فرماید: «إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» (فاطر/28) فقط از مردم علماء از خداوند می‌ترسند.
«یَخْشَى» از علماست و در آیه‌ی فوق خشیه دارد معلوم می‌شود کوه هم مرحله‌ای از علم را دارد. چون می‌فرماید: کوه خشیت دارد و در آیه‌ی دیگر: خشیت از آن علماء است پس جمادات هم در دنیای خود معرفت دارند: حضرت امام خمینی(ره) نامه‌ای دارد که به عروسش می‌گوید فاطی: همه‌ی هستی شعور دارد.
مولوی خوب می‌گوید، مولوی هم می‌گوید:
ما سمعیم و بصیریم و هشیم *** با شما نامحرمان ما خاموشیم
یه وقت ممکن است بگویی آقای قرائتی چکار داری که ما چند رقم مار و پروانه داریم برویم دنبال کارمان.
من احتمال می‌دهم این را گفته باشم اگر گفته‌ام دو بار هم می‌گویم، می‌گویند یک کرم کوچکی داخل خاک تکان می‌خورد حضرت موسی(ع) نگاهی به آن کرد و گفت:
خدایا اگر این کرم در این عالم هستی نبود چه می‌شد.
خطاب آمد: ‌ای موسی دفعه اول است چنین سوالی کرده‌ای، این کرم تا حالا صد بار از من سؤال کرده موسی نبود چه می‌شد، چه خاصیتی دارد،
این روده کور می‌خواهیم چه کنیم، جنگل چه خاصیتی دارد؟
وقتی خداوند می‌فرماید: «خَلَقَ لَکُم» (بقره/29)، «سَخَّرَ لَکُمُ» (نحل/12) یعنی از همه می‌توانی استفاده کنی اگر نکرده‌ای مشکل از توست) شما نتوانسته‌ای استفاده کنی و الا ژاپن رشد کشاورزی آنقدر زیاد است که از یک سطل آب 50 کیلو گوجه برداشت کرده و اگر شما از 40 متر تنوانسته‌ای برداشت کنی باید بزنند بر سر تو، گیر در شماست و الا خداوند، خدایی است که در یک لیوان آب قدرت قرار داده که یک شهر را بتواند برق بدهد و لذا می‌فرماید: اگر بخواهید نمی‌توانید نعمتها را بشمارید، بعد می‌فرماید: مشکل در شماست هر کجا نیست باید دید کجاست، «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» (نحل/18).
7- آگاهی خداوند از ظاهر و باطن اعمال
«وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ» (نحل/19). خداوند آنچه را پنهان یا آشکار کنید می‌داند.
اگر ما ایمان به این داشته باشیم که خداوند همه چیز را می‌داند خیلی حیا می‌کنیم، بدانیم دوربین مخفی هست گیرم کلاه برداری کردی، و یا تاریخ را زمانی نوشتی که جمعه بود و بانکها تعطیل، و یا نقطه‌ای کم رنگ گذاشتی که بانکی بگوید دو هزار است یا بیست هزار برو اصلاح کن، در اداره کارها را گیر دادیم همه را خداوند می‌داند و می‌فرماید: «ذُو انْتِقامٍ» (آل‌عمران/4) انتقام هم می‌گیرد.
کلاه بگذاری، کلاه می‌گذارند. خوشحال نباش از اینکه فلان دختر را دیدم و با او بودم جوانی دیگر هم با خواهر تو خواهد بود.
آمد خدمت پیامبر(ص) عرض کرد: من دوست دارم به زن مردم نگاه کنم. فرمود: دوست داری به خواهر تو خیانت کنند؟ خداوند هم می‌داند و هم انتقام می‌کشد، حساب و کتاب دارد.
مؤسس حوزه علمیه‌ی قم مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی (چطور شد عمرش با برکت شد) من فکر نمی‌کنم روی کره‌ی زمین برای کسی به اندازه‌ی ایشان فاتحه بخوانند، وقتی خواستند برای ایشان جلسه‌ی فاتحه بگیرند و سماورهای زغالی را روشن کردند مأموران رضا شاه آمدند سماورها را خاموش کردند و گفتند حق ندارید برای ایشان جلسه فاتحه بگیرید.
حالا هر کس به قم می‌رود مسجد بالا سر چند قبر هست یکی از آنها قبر ایشان است هر کس زیارت می‌رود یک فاتحه هم برای او می‌خواند، آیت اللهی به اندازه شیخ عبدالکریم روی کره‌ی زمین فاتحه تحویل نمی‌گیرد، و این هم به خاطر آن ست که رضا شاه گفت کسی فاتحه نخواند و هیچ عمامه به سری مثل امام خمینی(ره) عکسش چاپ نشد و این به خاطر آن بود که محمدرضا شاه گفت کسی عکس او را چاپ نکند، حساب و کتاب دارد.
بگویی نه خدا می‌گوید آری، یوسف را همه برادرها توی چاه انداختند خداوند آورد بالا یعنی گفتند نه خدا گفت آری.
شیخ عبدالکریم حائری پدرش فرزنددار نمی‌شد، با زن بیوه‌ای که دو بچه سید یتیم داشت (البته باید زود بگویم و شما متوجه می‌شوید، می‌خواهند بچه دار شوند بچه‌های کوچک را از اطاق بیرون کرده و سرما هم هست و آنها بیرون گریه می‌کنند) ایشان می‌گوید خدایا نمی‌توانی از همان زن اول به من بچه بدهی که من با این مشکلات روبرو نشوم و این بچه‌های سید را اذیت نکنیم خداوند هم از همان زن اولی فرزندی عطا فرماید آن هم حاج شیخ عبدالکریم حائری صد مجتهد تربیت می‌کند یکی از آنها حضرت امام خمینی(ره) است.
فردی کنار خیابان و بیابان بنزین می‌خواهد علامت می‌دهد همه رد می‌شوند و بی توجه می‌گوید برویم دیر می‌شود، بنزین به او بده کار او را راه بینداز خداوند دَه گِره از از کار تو باز می‌کند. اگر بی توجهی کردی به شما هم بی توجهی خواهد شد
 لذا فرموده: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ» (اسراء/7). شما خانه مرا خوب بسازی، کفاش هم کفش شما را خوب درست می‌کند، کار مرا درست انجام نمی‌دهی کفش زود از بین می‌رود می‌گویی خیر نبینی، تو هم خیر نبینی بنا بود چاه را 20 متر بکنی ده متری کندی، سیمان‌ها را شن قاطی کردی.
هرکس می‌خواهد خیر ببیند باید خیر برساند، (توی آخوندها هم همینطور است یادم نمی‌رود یه دفتر یه آقایی به من داد مطالعه کردم دیدم مطالب خوبی است گفتم اجازه می‌دهی یادداشت کنم در تلویزیون بگویم، گفت من جون کنده‌ام پُزش را تو بدهی گفتم خیر، دفتر را دادم و خودم در آن رابطه مطالعه کردم آن آقا تصادف کرد و از دنیا رفت و دفترش هم محو شد. بابا می‌گویم که این مطلب از دفتر یکی از دوستان است، فکر می‌کنیم اگر شاعر شعر را به او بدهد و یا نقشه‌ی قالی اگر ندهیم منحصر به فرد می‌شود، ما گاهی فکر می‌کنیم زرنگی است و حال اینکه اینطور نیست). خدا می‌داند و حساب هم می‌کشد.
8- توکل و استمداد همیشگی از خداوند
«وَ الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یَخْلُقُونَ شَیْئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ» (نحل/20).
با خداوند رفیق شوید و غیر از خدا خبری نیست، اینکه می‌گویند در هر کاری سوار شدن، پیاده شدن، بگو «بسم الله» می‌خوابی، بیدار می‌شوی، حتی در آمیزش جنسی به عروس و داماد گفته‌اند «بسم الله» بگویید، سر سفره برای هر نوع غذا یک «بسم الله» جداگانه بگویید، یعنی یادت نرود. مثل پرچم توی و روی کشتی پرچم است و روی میز اداره هم پرچم است. همه کارها بدست اوست و کس دیگر کاره‌ای نیست.
9- خداوند تنها چشمه‌ی امید
«أَمْواتٌ غَیْرُ أَحْیاءٍ وَ ما یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ» (نحل/21). آنهایی را که سراغشان می‌روید مرده‌اند، چه بتها و آدمهایی که زنده هستند خیلی خاصیتی ندارند، خود هم نمی‌دانند چه زمانی مبعوث می‌شوند، اینکه قرآن می‌فرماید: خدا خلق کرده دیگران نمی‌توانند، خدا می‌داند دیگران نمی‌دانند، خدا زنده است دیگران مرده‌اند، ما زنده‌ی موقت و عاجز هستیم و قبل از این حیاتی نداشته‌ایم.
«کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمیتُکُمْ» (بقره/28) عارض هستیم و او ابدی، چرا سراغ غیر او می‌روید، او را که می‌پرستیم شرطش این است که علم و قدرت، حیات داشته و بتها نه علم و نه قدرت و نه حیات دارند ایستها و ایسمها چیزی نیست.
ما پرچم آمریکا را روی کشتی می‌زنیم از خلیج فارس عبور می‌کنیم به به: «و مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى پرچم آمریکا»
نوح(ع) به فرزندش فرمود ایمان بیاور و سوار کشتی شو، و الا آب به فرمان خدا از زمین و آسمان می‌جوشد و تو غرق می‌شوی گفت: «سَآوی إِلى‌ جَبَلٍ یَعْصِمُنی‌ مِنَ الْماءِ» (هود/43) می‌روم سَرِ کوه. فرمود: اگر قهر خدا آید کوه هم نجات نمی‌دهد.
می‌خواهد ازدواج کند تنها فکری که نمی‌کند این است که خدا راضی است یا نه، به فکر خانه، ماشین، تلفن، مهریه، به همه چیز دل خوش کرده جز با او «أَمْواتٌ غَیْرُ أَحْیاءٍ وَ ما یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ» دون الله هر چه باشد مبعوث می‌شود.
می‌فرماید: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ» (انبیاء/98) حتی پیامبر(ص) را می‌فرماید: «إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ» (زمر/30). اینکه می‌فرماید: بگو «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» (فاتحه/6) او هم می‌خواهد ما هدایت شویم.
در جاده‌ای که زیاد علامت هشدار است معلوم می‌شود، خطری در پیش است. اولین دعایی که بر ما واجب شده است «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» است معلوم است خطری است که شبانه روز (حداقل) ده مرتبه تابلو «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» مقابل ما است، یعنی انسان زود کج و منحرف می‌شود، با یک سخنرانی و فیلم و مقاله با وعده و تشر و…
خط را هم گم نکن چه کسانی در این خط هستند؟ «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ» (فاتحه/7) به آنها که نعمت دادی، خوب به یهودیها هم نعمت داده، به آنها نعمت داده و گرفت و همچنین به شاه مثل گوسفندی که علف می‌دهی برای کشتن نعمتی که داده‌ای و مورد غضب نمی‌شوند مثل زندانی اعدامی، امشب شام می‌دهیم که فردا اعدامش کنیم.
وقتی خداوند می‌فرماید: بگو، یعنی من می‌خواهم که تو هدایت شوی.
اینکه شما را به منزل دعوت می‌کنم یعنی اگر بیایی درب را بروی شما باز می‌کنم، پس اگر دعا کنیم مستجاب می‌شود.
سؤال: ما یاد خدا باشیم چه فایده‌ای دارد؟
10- عدم تأثیر یادآوری خداوند توسط انسان برای خدا
مثلاً من که در تلویزیون هستم وقتی ستایش شما را بکنم کیف می‌کنی برای شما عزت است می‌گویی آقای قرائتی در تلویزیون شب جمعه از شهر و محله و من یاد کرد.
ولی اگر همه ما از خدا یاد و تعریف کنیم، برای او عزتی نیست. می‌فرماید: «یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِین» (صحیفه سجادیه/دعاى11)
اگر همه از خورشید و نور او تعریف بکنند چیزی از آن کم و زیاد نمی‌شود و همچنین وقتی ما از علی(ع) تعریف می‌کنیم او بزرگ نمی‌شود ما عزیز و بزرگ می‌شویم.
وقتی بچه دستش به دست پدر باشد، پدر بزرگ نمی‌شود، فرزند بیمه می‌شود. می‌فرماید: «وَلَایَهُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی» (عیون‌اخبارالرضا/ج‌2/ص‌136)
اگر دست به دست علی(ع) دادیم بیمه می‌شویم، یاد خدا آرام بخش است.
مثال: بچه‌ای را برای عمل در بیمارستان بستری کرده‌اند اظهار ناراحتی می‌کند پدر به او می‌گوید: من هم آمپول زده‌ام، انشاءالله خوب می‌شوی، این باعث آرامش اوست.
(دختری می‌خواهد بزاید همینکه مادر خانه‌اش نیست می‌ترسد، البته مادر هم کاری نمی‌کند.) وجود پدر و مادر کنار فرزند بیمار آرام بخش است.
این درست است که به پدر و مادر دل آرام می‌شود، ولی مبادا روزی به خدای پدر و مادر دل آرام نگیرد؟
«أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) حتی خداوند آن مواردی هم که تشر (و تند برخورد می‌کند) می‌زند ما را دوست دارد، می‌فرماید: «العِتابُ حَیاهُ الْمَوَّدهِ» (غررالحکم/ص‌414) و لذا درباره‌ی جهنمی‌ها می‌فرماید: «وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ» (نحل/84) چون قابل نیستند به آنها عتاب نمی‌کنند استاد دانشگاه به شاگرد خویش می‌گوید شما دیگه چرا، به هر کس و هر عابر پیاده‌ای که عتاب نمی‌کند این از روی محبت است.
خواهر و برادر اگر کسی شما را امر به معروف و نهی از منکر کرد نگو به تو چه، این شما را دوست دارد پلیس با امر و نهی از منکر انسان را دوست دارد و می‌خواهد دچار مشکل نشود، می‌گوید سیگار نکش. اگر همه سیگارها هم مصرف شود او تنگ سینه پیدا نمی‌کند. اما این نشانه این است که شما حیف هستی. این دخالت در کار دیگران دوستی و محبت است.
خدایا هرچه از کتاب و قانون و نعمتها و اولیاء و راه تو غافل شدیم ما را ببخش و بیامرز و هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی به معرفت و محبین نسبت به خود اولیائت اضافه بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment