تفسیر سوره نحل – 4، نعمتهای الهی

موضوع: تفسیر سوره نحل (4)، نعمتهای الهی 
تاریخ پخش: 78/05/14
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقی بالهدی والهمنی التقوی»
در تفسیر سوره نحل، نعمتهای الهی را برشمریم جلسه قبل تا آیه دوازده رفتیم در این جلسه هم چند نعمت را بگوییم، شاید روحیه شکرگذاری در ما تقویت شود.
برادران و خواهران عزیز پای تلویزیون قرآن را بازکنند، سوره نحل نصفه‌ی اول قرآن تقریباً جزء 13، 14 می‌شود از صدای خوب قاری استفاده کنیم و من آیه را می‌نویسم: «وَ ما ذَرَأَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ» (نحل/13).
1- دقت در نعمت‌ها موجب استفاده صحیح
ازجمله نعمتها این است که آنچه در زمین برای شما آفریده به آن نگاه کنید و طبیعت «ما ذَرَأَ لَکُمْ» یعنی«ماخَلَقَ لَکُمْ»؛ هرچه روی زمین است برای انسان است و هیچ چیز بی هدف خلق نشده، اگر یک چیزی را شک کردید، فکر کنید که ما نفهمیده و نتوانسته‌ایم از آن استغاده کنیم و الا خداوند به یک لیوان آب قدرتی داده که شاید بتوان آن شهر یک برق را و یک منطقه را تامین کرد منتهی علم می‌خواهد تا انسان این قدرت را از درون لیوان آب استخراج کند.)
«وَ ما ذَرَأَ لَکُمْ» یعنی برای شماست و اگر چیزی هست از آن استفاده نکردید تقصیر شماست بعد می‌فرماید: «مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ» نعمتهای مختلف: گفتم ما نعمتها را زمانی می‌شناسیم که آنها را واژگون کنیم.
فرض کنید که همه گیاهان یک شکل و اندازه باشد، آدمها و ماشینها و لباسها اگر یک شکل باشد مشکل شده و بخش عظیمی از وقت ما صرف شناسایی و الاف می‌شدیم،
2- نعمت و خواص رنگ‌ها
رنگها نشانه چیست؟
نشانه‌ی قدرت و حکمت و صنعت، ابتکار است، و چشم هم می‌خواهد کیف کند الآن شوفر و راننده تاکسی‌های اصفهان از سی و سه پل لذت نمی‌برند چون برای آنها تازگی ندارد و فرق نعمتهای دنیا و بهشت این است که:
مثلاً در دنیا اگر 5 دفعه عسل خوردیم دیگه لذت، در تکرار لذت کم می‌شود ولی: قرآن می‌فرماید: «وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ» (زخرف/71) یعنی هر چه نگاه کنی کیف کرده و لذت می‌بری رنگها وسیله‌ی شناخت و آرامش روح، اگر همه چیز یک رنگ بود خسته می‌شدیم، لذت چشم بعد می‌فرماید: «إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیَهً» در این رنگها آیه و نشانه است
چطور از یک آب و خاک این همه رنگ به وجود می‌آید، گاهی در یک پر گل نصف یک رنگ و نصف دیگر یک رنگ و یا چند رقم رنگ آمیزی، زغال سیاه می‌کند و گچ سفید، نمی‌شود گچ در یک لحظه هم سفید کند و هم سیاه، و در میوه‌ها ترش، ترش، لیموترش، شیرین، شیرین خرماشیرین، ترش و شیرین انار، در یک باغ و باغچه، همه رقم، می‌فرماید: «یُسْقى‌ بِماءٍ واحِدٍ» (رعد/4) این یک آب است، چطور سه رقم شد؟«لَآیَهً» یعنی از کنار نعمتها ساده نگذرید و برای آنها فکر کنید. حیف نیست خدایی که برای چشم و فکر و روح ما رنگ آمیزی کرده و ابتکارو صنعت نشان داده از کنارش راحت بگذریم؟ (یک کارخانه که چند رقم پارچه آماده می‌کند، چند مهندس طراحی می‌کنند هر روزی رنگ و گل و حاشیه را تغییر می‌دهند.
چطور از کنار طراحی این هستی راحت عبور می‌کنیم؟ و یک «الحَمدُالله» نمی‌گوییم، بگو الحمدالله کسانی که از طبیعت عکس تهیه می‌کنند باید زیر آن بنویسند: «هذا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونی‌ ما ذا خَلَقَ الَّذینَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فی‌ ضَلالٍ مُبینٍ» (لقمان/11) خداوند این را آفرید بگو ببینم شما چه کردید؟
3- رام کردن دریا برای انسان و ویژگی‌های این نعمت
«إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیَهً» نقش را دیدید از نقاش غافل نشوید.
«وَ هُوَ الَّذی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (نحل/14)، دریا در اختیار شماست، روی آن سوار شوید و در آن غواصی کنید، هم وسیله قهر است فرعون در آن غرق می‌شود و هم وسیله مهر است موسی(ع) را نجات می‌دهد.
خداوند یک پیامبر را روی آب نوح(ع) و یک پیامبر را داخل آب حفظ کرد یونس(ع) و یک پیامبر را کنار آب حضرت یوسف(ع) کنار چاه آب، «وَ هُوَ الَّذی سَخَّرَ الْبَحْرَ» خداوندی است که دریا را در اختیار شما قرار داد، تابستان کنار دریا شیرجه و شنا می‌رویم، چه استفاده‌های معنوی می‌توانیم بکنیم.
اول: پرورش گوشت تازه، نزدیکترین، ارزانترین، سالمتیرین، راه است.
دوم: نظافت محیط، نهنگها را آفرید، ماهی مرده‌ها را می‌خورند، اگر اینکار نشود آب دریا بد بو می‌شود تنفس برای ما مشکل می‌شو. یعنی نفس کشیدن ما صدقه سر نهنگها است.
برویم دریا تخمه بشکنیم، شنا و شیرجه برویم همین، چرا غافل می‌شویم؟ دریا در اختیار شما و «سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا»گوشت تازه، شاید بتوان استفاده کرد که اگر بناست گوشتی به کشور وارد کنیم چرا خود حیوان گوشت تازه نباشد و ممکن است در حمل و نقل آن مشکلاتی باشد اما گوشت تازه و مانده خیلی فرق دارد. مانده خوری مکروه است، از چیزهایی که این جامعه مدرن برای ما آورده این فریزر است که هر چه می‌خوریم مانده خوری است، نژاد کهنه خور و بروز پیری زودرس و عوارض دیگر آن، جمله بعد: «وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَها»
4- اهمیت ارزش آرایش و زیبایی در اسلام
انسان غیر از شکم و خوراک، زیبا طلب است و از آن لذت می‌برد، و این غریزه را خداوند در وجود انسان قرار داده و وسیله‌ی آن را هم آفریده، بهترین نوع مروارید طبیعی در صدفها استخراج کرده و استفاده کن. اسلام با زیبایی و آرایش موافق و آرایش زن برای شوهر ثواب دارد، به ما گفته‌اند مسجد را با آرایش بروید.
حدیث داریم: اگر مردی از نظر ظاهری به خود نرسیده و ژولیده شد و به این واسطه زن منحرف و فاسد شد گناه آن به عهده‌ی مرد هم هست.
زیبایی و تجمل خواهی یک غریزه است ولی مثل بقیه غریزه‌ها باید کنترل شود. و اگر غریزه کنترل شد مفید است. مثل کپسول گاز، اگر شیلنگ گاز به صورت طبیعی هدایت شد، حرارت و نور و پختن غذا هست و اگر کنترل نشود انفجار است. غرائز هم اینچنین است اگر از طریق صحیح تامین شد عامل رشد و زندگی سالم است.
جمله و آیه بعد میفرماید: «وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» دریا منبع تولید بخار و ابر و باران برای ما می‌باشد، و تولید گوشت تازه، و صنعت و تجارت از آن صورت می‌گیرد و کشتی را می‌بینی که آب را از چپ و راست می‌شکافد و به جلو می‌رود، تا شما تلاش کرده و از فضل خدا طلب کنید.
تلاش کنید، یعنی باید جان کند، بی کاری و بی عاری ممنوع، در دو سه جلسه قبل گفتم که چرا خداوند به گله‌ی گوسفند می‌گوید «جمال» چون گله رفته صحرا خود را سیر و شیر تازه هم برای جامعه آورده این «جمال» است نه جوان سوپر دولوکسی که هم گرسنه است و هم جامعه را سیر نمی‌کند تیپ زیباست ولی خداوند به این «جمال» نمی‌گوید آن «جمال» است که هم خود سیر و هم جامعه را سیر کند. «لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ» من اینها را آفریدم برای بدست آوردن آن برو.
5- اهمیت کار برای استفاده از نعمت‌ها
حدیث داریم: اگر آب و خاک را دارید ولی چیزی برای خوردن ندارید وای به حال شما. معلوم می‌شود بی حال هستیم، پادگان چند هزار جوان، گندم از آن طرف دنیا بیاوریم و این جوان 120و18و10و80 کیلویی بالا و پایین می‌پرد و نان برای خوردن ندارد، آب و خاک که هست و تعداد زیادی از آنها کشاورزی بلد هستند، من نمی‌دانم بعضی چیز به ذهنم می‌آیاد می‌گویم تکرار کنم غصه می‌خورم می‌گویم تکرار نکنم، گاهی هم وقتی گوش نداد دوبار باید تکرار کرد.
به علاوه مگر نماز تکراری نیست، مگر در اذان الله اکبر تکراری نیست، تکرار برای چیست؟ یعنی با یکبار گفتن فایده‌ای ندارد.
مثلاً همین باغ، که الآن در اختیار شما هست، نصیری رفت جمهوری اسلامی آن را گرفت در آن زمان چمن بود حال اگر ما سبزی بکاریم مدرن نیستیم؟ ما باید مترقی باشیم
چمن هر روز آب می‌خواهد و سبزی هفته‌ای دو روز، مصرف آب کم می‌شود، می‌گویند رادیو گفت آب سد کم شده چرا سبزی نمی‌کاری که در هفته‌ای دوبار آب بخواهد؟
و برگ سبزی بزرگتر تولید اکسیژن بیشتر است،
سبزی سلول انسان می‌شود و چمن سلول الاغ هم نمی‌شود.
سبزی بذرش کیلویی 3 هزار تومان و چمن کیلویی 40 هزار تومان است.
تخم سبزی داخلی و بذر چمن خارجی است
من نمی‌دانم روی چه عقلی، محیط زیست تولید اکسیژن سبزی بیشتر است،
چمن بو و عطر ندارد، سبزی بو دارد
یک چیزی که عطر دارد و سلول بدن انسان شده و مصرف آب آن کم است، و برگ آن بزرگتر است، تولید اکسیژن بیشتر می‌کند، بذر و تخمش ارزانتر، تولید داخلی است، همه این ارزشها را زیر پا می‌گذاریم زمان هویدا چمن بوده و الآن هم باید چمن باشد. یک مخ بیاید اینها را عوض کند ما می‌توانیم این کار را بکنیم.
فضل خداوند هست شما استفاده نمی‌کنید، تابستان چقدر جوان داریم که می‌توانند مطالعه کنند؟ چقدر می‌شود مطالعه کرد؟ تابستان تعطیلی است، چرا؟ گرم است، از قبل از ظهرتا بعدازظهر گرم است. از صبح تا ساعت 9 که هوا خنک است، اگر هیچ نباشد از 8 تا 9 که می‌شود مطالعه کرد، 9 هوا داغ می‌شود، یک ساعت مانده به به غروب که می‌شود مطالعه کرد یعنی روزی دو ساعت، حتی در هوای بندرعباس و خوزستان دو ساعت می‌شود مطالعه کرد
حال کار نداریم، شما دنبال فضل خدا نیستید «وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».
6- قرار دادن کوه‌ها برای آرامش زمین
«وَ أَلْقى‌ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِکُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» (نحل/15). خداوند القا کرد در زمین کوههای استوار تا شما را نلرزاند، گداختگی داخل زمین باعث می‌شودکه زمین دائماً بلرزد مثلاً دیگ آب که می‌جوشد آن سینی که روی آن دیگ است می‌لرزد برای اینکه سینی تکان نخورد یک سنگ روی سینی می‌گذارند به خاطر عمق زمین پوست زمین دائماً در لرزش بود، ما القا کردیم در زمین کوههای استوار تا شما را از اضطراب نجات بدهد.
7- رهبر برای جامعه مانند کوه برای زمین
ببینید همینطور که زمین کوه می‌خواهد تا نلرزد جامعه هم رهبر می‌خواهد تا نلرزد. و لذا حدیث داریم: که همانطور که کوه مانع لرزش زمین است انبیاء و امامان(ع) هم مانع لرزش جامعه هستند افرادی هستند که یکدفعه همه عقایدشان می‌لرزد و به همه چیز شک می‌کنند، چنین فردی نیاز دارد به یک استاد و مربی تا او را از شک و تردید و اضطراب نجات دهد.
من خنده‌ام می‌گیرد از آنهایی که درباره‌ی ولایت فقیه بحث می‌کنند واقعاً خنده‌ام می‌گیرد اصلاً ولایت فقیه بحث می‌خواهد، بابا امام خمینی(ره) بود چی شد و اگر نبود چی می‌شد، این بحث نمی‌خواهد.
مثل اینکه انسان بحث کند درباره‌ی فلسفه لباس، گیرم هیچ کتابی نباشد، من می‌گویم لباس را بیرون آوردم لرزیدم و پوشیدم از سرما نجات پیدا کردم.
این با امام خمینی(ره) و بدون امام خمینی(ره) بحث ندارد، گاهی وقتها انسان فکر می‌کند مرض است، البته آنها که از ولایت فقیه سیلی خورده‌اند شک می‌کنند، و الا چه کسی در این مملکت پیدا می‌شود که بگوید آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، می‌روند از گور کسی را پیدا می‌کنند که دست فرح را ببوسد کسی که دست فرح را می‌بوسد مطرح می‌کنند، او به آمریکا می‌گوید هیچ غلطی نمی‌توانی بکنی و این در مقابل یک زن به اندازه‌ی رکوع در مقابل خدا خم می‌شود، کسی را می‌خواهند مطرح کنند که نتوان جرئت کند به امریکا بگوید هیچ غلطی نمی‌توانی بکنی، این را باید برداشت. امام فرمود همانطور که کوه زمین را از لغزش نجات می‌دهد امام و پیامبر جامعه را از اضطراب نجات می‌دهد.
البته یک عده نمی‌دانند. پیامبر آمد دید مردم خدا را رها کرده و سراغ بت رفته‌اند فرمود: «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (نمل/55) شما نمی‌دانید و جاهل هستید
مثل بچه‌ای که گرسنه است به جای بیسگویت، گِل می‌خورد این در تشخیص دچار اشتباه شده مثل آنهایی که عوض اینکه بروند در سینه مادر شیر بخورند سر شیشه می‌خورند.
فرمود: «وَ أَلْقى‌ فِی الْأَرْضِ» نه «أَلْقى‌ علِی الْأَرْضِ» در زمین کوهها را قرار داد معلوم می‌شود که بیشتر از آنچه که از کوهها بیرون است از کوهها داخل زمین است.
علی(ع) فرموده: بن کوهها در زمین دنده و پنجه انداخته (و زمین را از لرزه نگه داشته) و نوک آن در فضا پنجه انداخته و لذا قرآن می‌فرماید: کوه میخ است
و زمانی که میخ را می‌کوبیم بیشتر آن داخل است و کمی از آن بیرون، میخ 5 سانتیمتری را که می‌کوبیم یکی، دو میلی متر آن بیرون و بقیه داخل چوب است، چند برابر کوه که می‌بینی در داخل است.
8- خواص دیگر کوه ها
«وَ أَلْقى‌ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِکُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»
ما کوهها را آفریدیم البته راه بندان هم نکرده، در کنار آن نهر قرار دادیم که:
الف: لوله کشی طبیعی آب را توزیع می‌کند.
ب: مجانی
ج: زیبا
د: تولید کننده
از کنار رودخانه درخت سبز می‌شود که از کنار لوله نمی‌شود. در کوه جاده هم قرار دادیم.
در سوره‌ی انبیاء می‌فرماید: «وَ جَعَلْنا فیها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ» (انبیاء/31) کنار کوهها راه هم برای شما قرار دادیم. بعد می‌فرماید: «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»: تا شما هدایت شود.
اگر زمین مسطح بود ما جاده را گم می‌کردیم، و کوهها علامت راهنمایی و هدایت برای جاده‌ها هستند.
و یا اینکه کوهها را ببین و به سوی خدا هدایت شو.
نقش کوهها:
الف: پس انداز و ذخیره‌ی برف
اگر کوه نبود امروز برف می‌آمد و دو روز بعد آب می‌شد، ولی کوه برف را ذخیره و تدریجاً آب می‌شود و ما استفاده می‌کنیم
ب: سنگ کوه
ج: داروهای کوهی
د: جلوگیری از طوفانها
ه: غارکوه
و: اثر آن در هوا
ز: اثر آن در حرکت زمین
چه می‌گویم ما یک مرتبه در عمر خود نگفته‌ایم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» (فاتحه/2‌) که خدایا کوه آفریدی. ما عطسه کردیم می‌گوییم مریض شده‌ایم آکسار می‌خوریم می‌گوییم «الْحَمْدُ لِلَّهِ» یعنی سَر و تهِ «الْحَمْدُ لِلَّهِ» یک آسپرین یا آکسار است، کاری نداریم که این نهنگ باید دریا را زباله رویی کند برگ باید اکسیژن و کوه چنین کرده قرآن میفرماید: از کنار نعمتها ساده رد نشوید.
9- کوه ها و ستارگان عامل هدایت‌‌اند
«وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» (نحل/16)
کوهها برای جاده‌ها علامات است واز طریق ستاره‌ها هدایت وآنها وسیله شناخت هستندامام معصوم(ع) می‌فرماید: همانطور که ستاره‌ها وسیله شناخت هستند ما هم هستیم
اصولاً برای اینکه خط گم نشود و مردم دچار انحراف نشوند پیامبر(ص) چند چراغ نصب کرد (شکل روی تخته) فرض کنید این پیامبر است (ص) تاریخ خودش را دید. این یک تاریخ و تاریخ بعد و بخش سوم و چهارم و پنجم تاریخ و پیش بینی کرد و فرمود:
مردم «وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» منحرف نشده و از این چراغها بعنوان علامت استفاده کنید.
شما مشهد که مشرف می‌شوید برای رفتن به حرم به خانم و بچه‌ها می‌گویید: اگر گم شدید بیایید داخل صحن پای فلان چراغ، یا زیر نقاره خانه، منبع آب، منار، بلندگو، بالاخره چیزی را علامت قرار می‌دهید.
10- عواملی که پیامبر برای جلوگیری از انحراف قرار داد
پیامبر (ص) 5 تابلو نصب کرد و فرمود: مردم من دارم می‌روم بعد از من اگر درباره‌ی رهبری دچار مشکل شدید بروید پای این چراغ‌ها.
اول: زهرا(س)؛رضای او رضای من و غضب او غضب من است.
بعد از من ببینید او شما را به کدام و چه کسی هدایت و راهنمایی می‌کند او بعد از 70 یا 95 روز شهید شد.
دوم: اباذر
ببینید او شما را به کجا و چه کسی هدایت می‌کند. چون کسی راسگوتر از اباذر نیست، برویددنبال خط او، او هم به ریذه تبعید شد و از دنیا رفت. این حرف شیعه و سنی ندارد همه قبول دارند.
سوم: عمار یاسر
حضرت فرمود: ‌ای عمار هر کسی تو را بکشد باطل است. و لذا در جنگ صفین وقتی لشگر معاویه اباذر (عمار یاسر) را کشتند، به خود گفتند معلوم می‌شود معاویه بر باطل است، به یاد حدیث پیامبر(ص) افتادند. معاویه دست به دامن عمروعاص شده برای این مشکل که پیدا کرده و عمروعاص گفت: بگو: عمار یاسر را علی کشته چون اگر او را علی به میدان جنگ نمی‌آورد که کشته نمی‌شد.
مثل اینکه بگویند: حضرت امام خمینی(ره) جوانهای ما را کشت، امام خمینی(ره) گفت بروید جبهه اگر صدام به ما حمله کند وظیفه‌ی ما چیست؟ بالاخره کسی که مسلمان (اسلام هم) ندارد وطن که دارد تجاور به حریم ما کرده‌اند. دفاع نه تنها حق انسان که حق حیوانها هم هست. یک پرنده هم بخواهد برود در لانه پرنده‌ی دیگر دفاع می‌کند نه تنها حق اسلامی و انسانی که حق حیوانی است، پس یک چراغ هم عمار فرمود ببینید عمار را چه کسی می‌کشد)
چهارم: امام حسین(ع)
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» (کامل‌الزیارات/ص‌52)
«وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» کوهها علامت هستند و با ستاره‌ها هدایت می‌شود.
قرآن یک ظاهری و یک باطنی دارد، مثل ضرب المثلهای ما، می‌گوییم ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است به کسی می‌گوییم که می‌گوید ببخشید من برای مهمانی شما را فراموش کردم دعوت کنم، یعنی باز می‌توانی دعوت کنی این ضرب المثل همیشه قابل استفاده است.
امام(ع) می‌فرماید: اینکه می‌فرماید با ستاره‌ها هدایت می‌شود پوست و ظاهر است، ستاره‌ی حق ما هستیم و توسط ما هدایت می‌شوند.
گاهی گفته می‌شود کدام روزنامه را بخوانیم، کسیکه تقوا و سوادش از همه بیشتر است و سابقه‌اش نویسنده‌ای که 8 سال جنگ در جبهه نبود و الآن هم بسیجی‌ها را مسخره می‌کند و تضعیف و باز هم اگر یک موشک در ایران رها شود اول کسی که فرار می‌کند همین است، چرا دنباله روی از او خدا را شکر می‌کنیم که روی کره زمین در خط رهبری کسی از ما جلوتر نیست، شرط اول ما این است که رهبر باید معصوم باشد و زمانی که امام (زمان علیه السلام) غایب است می‌گوییم باید بهترین‌ها باشند.
حدیث داریم: اگر کسی را با نمره‌ی 17 پیدا کردید و فردی را با نمره‌ی 16 رهبر قرار دادیم خیانت به خود و خدا و مسلمین کرده‌ایم. علی(ع) فرمود: کسی که با وجود فرد با فضیلت‌تر سراغ دیگری برود خیانت به خدا و رسول او و مومنین کرده بلکه به خاطر، حزب، باند، فامیلی، خط سیاسی، دنبال او رفته، و اگر گفته شود این که بهتر است می‌گوید او از خودمان است)
این را می‌گویند مدیریت مثل پیامبر(ص)، برای اینکه دهها سال بعد از خودش، امتش گرفتار انحراف و گیجی نشود. افرادی را معرفی می‌کند که جامعه به او پناه برده و هدایت شود.
11- وجود خدا عامل برقراری نعمت‌ها
«أَ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لا یَخْلُقُ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» (نحل/17)
کسی که اینها را آفرید مثل کسی است که نیافریده؟کسی که رفته جبهه با آنکه نرفته و کسیکه به آمریکا می‌گوید هیچ غلطی نمی‌توانی بکنی، با آنکه ترسو است یکسان است.
تازه می‌فرماید: «یَخْلُقُ» یعنی: دائماً خلق می‌کند نه اینکه «خَلَقَ»: خلق کرد و تمام شد مثل بنا که ساختمان را می‌سازد و می‌رود ولی برق هر لحظه قطع می‌شود و اگر به کارخانه وصل نباشد تاریک می‌شود.
یعنی قدرت خداوند در خلقت آفرینش مثل اتصال برق به لامپ است. نه رابطه بنا با ساختمان یک لحظه لطف خداوند نباشد خلاص. «أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» روح خداپرستی در انسان هست، کمی فکر و تذکر می‌خواهد. «تذکر» یعنی: میدانی یادت رفته نمی‌فرماید «أَ فَلا تَعْلَمُونَ» نمی‌دانی.
12- فراوانی نعمت‌های خداوند
«وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحیمٌ» (نحل/18) اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید نمی‌توانید، مثلاً فکر کنیم در درست شدن نان چه عوامل و دستهایی در کار است تا نان به دست ما رسیده آنچه را می‌دانید یادتان باشد و آنچه را نمی‌دانید خداوند «غفور و رحیم» است و می‌بخشد. مثل ورقه امتحانی که به بچه‌ها می‌دهند می‌گویند:
آنچه می‌دانی بنویس و آنچه نمی‌دانی نمره کمتری خواهی آورد.
ما می‌خواهیم دنباله رو کسی باشیم که خوب باشد اما من نمی‌دانم
حدیث داریم:
اگر اختلاف میان زن و شوهر خدای ناکرده منتهی به طلاق شد بعد از آن اگر مرد می‌خواهد زن بگیرید باز هم بروید سراغ آن زن قبلی.برای اینکه خوب با هم آشنا شده‌اید، هم برای بچه‌ها خوب است، و هم یکسری تجربه‌های تلخ دارید و معلوم نیست بعد از چه نسلی و چه عوارضی داشته باشد، باز هم زن اول از زن‌های بیگانه مقدم است حال تازه آشنا شده ایم.
خلاصه اینکه شمردن و توجه به نعمتها انسان را از غفلت بیرون می‌آورد.
بدترین کلمه‌ای که خداوند به انسان و بعضی‌ها گفته: مثلاً الاغ است خداوند می‌گویند؟ بله کسی که سواد دارد ولی عمل ندارد مثل الاغی است که کتاب بار کرده ولی متوجه نیست
«کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً» (جمعه/5) با سواد بی عمل مثل الاغ است. و در جای دیگری می‌فرماید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث» (اعراف/176) اینها مثل سگ و چهارپا هستند.
شاید تا اینجا قابل تحمل باشد ولی در جای دیگر می‌فرماید: اینها از چهارپا بدتر هستند: «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ» (اعراف/179).
چرا از چهارپا بدتر است چون به هیچ چیز به دید عبرت نگاه نمی‌کند. اصول دین چند تاست؟ سه تا: خوراک، پوشاک، مسکن.
کسی که خود را بدهکار خدا دید بدهکار کس دیگری نمی‌کند، راحت و خوب می‌گوید «الحمدالله» ستایش از آن خداست و من بله قربان گوی دیگری نمی‌شوم.
قانون را از خدا می‌گیرید و به دیگری می‌گویید تو یک آبگوشت به ما دادی که قانون وضع کنی هستی من از آن خداست و او باید قانون وضع کند، زیر سلطه شرق و غرب نمی‌رود و از آنها نمی‌ترسد.
توجه به نعمتها عشق انسان را به خدا زیاد می‌کند. پس نه زیر بار طاغوتها و نه قانونها می‌رود، می‌شود بنده‌ی خدا، و آنوقت می‌تواند یک جامعه‌ای را عوض کند.
خدایا ما را از غافلین قرار نده. به ما توفیق بده پشت هر نعمتی تو را ببینیم. امیرالمؤمنین می‌فرماید: هر چه را می‌بینم خدا را هم با او می‌بینم. یعنی نقش را که می‌بیند نقاش را هم می‌بیند، ما نقشه را که می‌بینیم تعریف می‌کنیم، نقاش را نمی‌بینیم، از خدا غافل نباش.
خدایا ما را از غافلین قرار نده. از چیزهایی که غفلت را برطرف می‌کند نماز است چون می‌فرماید: «وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری» (طه/14) نماز غفلت را برطرف و رابطه‌ی انسان را با خدا زیاد می‌کند.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment