تفسیر سوره نحل – 3، نعمتهای الهی

موضوع: تفسیر سوره نحل(3)، نعمتهای الهی
تاریخ پخش: 78/05/07

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

در قرآن سوره‌ای است بنام سوره نحل یعنی «زنبور عسل» طی جلساتی آیات این سوره را تفسیر کنیم، در جلسه قبل چند آیه تفسیر کردیم و این سوره سوره نعمتهای الهی است اینکه خداوند در قرآن و این سوره نعمتها را می‌شمارد به این دلیل است که وقتی انسان نعمتها را شناخت روح شکرگزاری در او زنده می‌شود و زمانی که شکرگزار شد از خداوند اطاعت و در سایه اطاعت از او خیر دنیا و آخرت و نجات از طاغوت نصیب انسان می‌شود، آیه بعد:
1- حفظ و اهمیت چهارپایان در عین پیشرفت منابع
«وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَکُمْ فیها دِفْ‌ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ وَ لَکُمْ فیها جَمالٌ حینَ تُریحُونَ وَ حینَ تَسْرَحُونَ وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ إِلى‌ بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بالِغیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ» (نحل/7-5).
دو آیه قبل را در جلسه قبل معنی کردیم، مسئله چهارپایان را دست کم نگیرید. نگویید الآن دیگه اف 14 و 16 و صنایع موشکی و بی‌ام و وبنز و انرژی اتمی و مترو، پتروشیمی داریم.
خوب پیشرفت صنعت و تکنولوژی در همه ابعاد قابل قبول است، باز هیچ زمان و کشور پیشرفته‌ای نیازش از حیوانات قطع نشده، آقایی هم که اف 14 می‌سازد باید گوشت بخورد وگوشت او را چهارپایان می‌دهند
و همچنین لبنیات و لباسی که از پشم و کرک است.
(نگویید آقای قرائتی صنایع موشکی است تو داری از خر و گاو می‌گویی. بله چون ما هنوز به پوست و پشم و کرک و پنیر و ماست و لبنیات آنها بدهکاریم. چهارپایان را برای شما خلق کرده و پوشش شما تامین می‌شود «مَنافِعٌ» و «تَاکُلون» خوراک شما.
«لَکُمْ فیها جَمالٌ» کشوری هرچه پیشرفته باشد. مانند شوروی سابق، صنایعش قوی بودی و درباره مسائل اقتصادی کمبود داشت چون وقتی انسان گرسنه باشد سیاستش هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد، و نمی‌تواند محکم موضع بگیرید، چون مواد خوراکی و گندم وقتی به او ندهند و تمکین نکنند، و پیشرفت‌های دیگر صنایع و تکنولوژی تحت تأثیر می‌شود.
«وَ لَکُمْ فیها جَمالٌ» گوسفندهایی که در راه رفت و برگشت به آغول هستند در آن زیبایی است و کشوری زیباست که دامداریش در حال توسعه باشد.
و در قرآن یک «جَمالٌ» بیشتر نداریم «جمیل» چند جا هست و آن هم در این آیه است چون اینها را در جلسه قبل گفته‌ام نمی‌خواهم تکرار کنم.
«وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ» یعنی: و یارهای سنگین شما را و خودتان را حمل می‌کنند.
(هنوز هم جاهایی است که یا نمی‌توانند جاده بکشند و یا صلاح نیست، حتی در کشورهای پیشرفته جاهایی هست که حتی برای حفاظت خوب نیست که جاده درست بشود)
این نعمت است که بار شماها را (چهارپایان) می‌کشند و قبل از ماشین هرکس مکه و کربلا رفته و بنایی کرده، حیوانها در بنایی و حج و عبادتش و جبهه رفتنش کمک کرده‌اند، و لذا سهم حیوانها فراموش نشود همچنین اسلام درباره حیوان بابی را باز کرده.
2- قدردانی از نعمت‌ها با معکوس کردن آنها
در جلد 8 وسائل الشیعه بیش از 200 حدیث درباره حمایت از حیوان است. کسی حق ندارد به او سیلی بزند و اگر برای خوردن علف جایی رفت حق نداری افسارش را بکشی و حق نداری روی آن که سوار هستی بایستی و حرف بزنی باید پیاده شوی، و تشنگی ندهی و بیش از توان بار، بارش نکنی، و شلاق نزنی، و در ذبح به غیر از چاقو استفاده نکنی، چون زجر کش می‌شود، و روبروی حیوان دیگر حق نداری او را ذبح کنی چون مقدار شعوری که دارد می‌فهمد، و در شیر دوشیدن از آن حق نداری ناخنت بلند باشد، و دستورات زیادی که فرموده چهارپایان را برای شما آفرید بار شمارا حمل می‌کنند «إِلى‌ بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بالِغیهِ» به منطقه‌ای،
معنای بلد شهر نیست یعنی منطقه، منطقه‌ای که: «لَمْ تَکُونُوا بالِغیهِ» اگر نبودند نمی‌شد ِ «إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُس» مگر به سختی و جان کندن «بِشِقِّ»: نصف کردن شقه گوشت یعنی نصف «اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ» (قمر/1) ماه دو نیم شد. «شِقِّ الْأَنْفُس» یعنی جان نصفه شدن، این نقش حیوانات است یا به سختی و تلاش، می‌خواهد بگوید اگر می‌خواهی قدر نعمتها را بدانی، آنها را معکوس کن (یعنی اگر نباشد و نبود چه می‌شد) اگر فرض کنید حیوانها نباشند ما در خوراک و پوشاک و لبنیات چه می‌کنیم، قرآن می‌فرماید: اگر می‌خواهی قدر نعمتها را بدانی، آنها را واژگون کن (یعنی اگر نباشند) چه می‌شود؟ مثلاً چند دقیقه با چشم بسته راه برو چه می‌شود. آبی گوارا می‌نوشیم اگر نبود چه می‌شد؟
می‌فرماید: «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً» (واقعه/70) اگر بخواهیم آب را تلخ می‌کنیم چه کار می‌کنید.
«لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً» (واقعه/65) اگر بخواهیم درخت سبز را خشک نگه می‌داریم.
«إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْض» (سبأ/9) اگر زمین را آرام نگه نداریم نمی‌توانید روی آن قرار بگیرید.
چون به صورت عادی و تکرار زمین آرام و درخت سبز و آب شیرین است فکر می‌کنیم ارث پدر است و یاد این نعمتها هم نیستیم.
یکی از اسراری این که گاهی خداوند نعمت را می‌گیرد این است که قدر آن مشخص و معلوم گردد من بار دیگر هم گفته‌ام که شما اگر شصت انگشت دست را کنار بگذاری چه می‌شود کار‌ی می‌شود انجام داد؟ خودکار می‌شود دست گرفت و یا دگمه یقه را می‌شود بست؟
منتهی هیچ موقع انسان به این فکر نیست که الحمدلله من انگشت شصت دارم، ممکن است که یک جوان سوپر دولوکس بگوید الحمدلله ما گاو داریم، گاو شیر در شکم دارد ولی حاضر نیست یک الحمد بگوید، از بچگی تا پیری از گوشت و شیر گاو استفاده می‌کنی، بگو الحمدلله می‌گوید آقا متمدن باش، این حرفها چیست؟ «وَ الانعام» چهارپا.
از همه موجودات محتاج‌تر هستیم، ماهی به ما نیاز ندارد ما به ماهی نیاز داریم، جنگل به ما نیاز ندارد ما به جنگل نیاز داریم، سوره نحل یعنی زنبور عسل، چه نیازی به ما دارد ما به عسل آن نیاز داریم، (و ما از همه محتاج‌تر هستیم و از همه هم گردن کلفت‌تر انسان است، این چنین است.
3- رحمت خداوند و در اختیار قرار دادن نعمت‌ها برای انسان
بعد می‌گوید: «إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ» خداوند مهربان است که این همه نعمت و حیوان در اختیار شما قرار داده.
والا شتر بگوید: زور و قوتم که از تو بیشتر است، خاصیت من هم از تو کمتر نیست از پشم و شیر و کرک و گوشت، من استفاده می‌شود. صد شتر افسارشان را یک بچه می‌گیرد آرام هستند.
الآن یک فوق دیپلم زیر بار یک دیپلم نمی‌رود، من زیر بار این بروم؟
یک پهلوان زیر بار یک نوجوان، صد شتر با یک بچه کنترل می‌شوند، یک قصاب در عمر چند هزار حیوان می‌کشد؟ انسان وزنه بردار به اندازه وزن خود بلند میکند و مورچه 50 برابر وزن خود را بلند می‌کند انسان زیر برف را نمی‌بیند و بعضی حیوانات می‌بینند، یک خلبان برای فرود هزار شرط دارد ولی پرنده‌ها شب و روز هرکجا بخواهند می‌نشینند و نیاز به کمک ندارند و خیلی چیزها که ما با زحمت آنها را خداوند به صورت غریزی قرار داده که مشکلات را حل می‌کنند.
چون خداوند شما را دوست دارد «رَؤُفٌ رَحیمٌ» آن حیوانها در اختیار شما هستند و این لطف خداست که کار شما راه بیافتد عقل را از او می‌گیرد که بار شما را بکشد.
اگر او هم عاقل بود میگفت چرا بار تو را من بکشم؟
(ماهم وقتی عقل نداریم یک نعمت است نوزاد توی قنداق اگر عقل داشت، صبح به صبح که مادر او را باز می‌کرد خیلی خجالت می‌کشید زمانی که داده نعمت و زمانی هم که نداده نعمت، و شاید دیگر چیزهایی هم که به ما نداده نعمت است،
ای خدا چی می‌شد که ما هم پولهای فلانی را می‌داشتیم، شما هم می‌شدیم مثل نصیری این باغ هم از آن اوست، خودش اعدام و باغش مصادره شد شما هم مثل او می‌شدی، نصیری می‌گوید کاش من زمان شاه یک لبو فروش بودم و الآن زندگی میکردم. نصیریها و هویداها آه می‌کشند که‌ای کاش ما یک شغل ساده‌ای داشتیم، شلغم می‌فروختیم آه می‌کشند به شلغم فروشها.
ما نمی‌دانیم چه مصلحت چیست. بهتر است که کارها را به خودش واگذار کنیم خیلی سال است خداست، حکیم و روف، دادن و گرفتنش روی حکمت است، «إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ» آیه بعد: «وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زینَهً وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ» (نحل/8) خداوند اسب و قاطر و الاغ برای شما آفرید تا سوار آنها شوید غیر ازسوار شدن زینت هم هست.
امام حسن مجتبی(ع) 10 تا 20 اسب به طرف مکه راه انداخته بود و خود پیاده میرفت از حضرت سؤال کردند فرمود اینکه اسبها را راه انداخته‌ام برای کرامت و جلال و جبروت کعبه (مکه) و ایام حج و اعمال آن و اینکه پیاده می‌روم برای اینکه ثواب بیشتری ببرم. (شخصیتها اگر یک اسکورت داشته باشد می‌گویند متوسط است اگر ده ماشین همراه او باشد. (حاج‌ها صوت می‌کشند) چه کسی است؟ همانطور که اسکورت الآن زینت است آن زمان هم، بدرقه زینت بود.
درباره قرآن هم داریم سوره حمد را که یک فرشته هم می‌توانست بیاورد اما از طرف خداوند با 70 هزار ملائکه سوره حمد را بر پیامبر(ص) نازل می‌کنند.
یک عروس یک تاکسی برای او بس است اینکه 30 تاکسی برای او بوق می‌زنند می‌خواهند بگویند تو خیلی عزیزی.
آقای قرائتی مگر نمی‌گویند قرآن برای همیشه است، خر و گاو تاریخش گذشته است و تمام شده خیر برای همیشه است و تمام نشد) بعلاوه می‌فرماید: «وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ» چیزهایی را خلق می‌کند که شما نمی‌دانید. در تفسیر می‌فرمایند اینکه خداوند می‌فرماید چیزهایی خلق می‌کنیم که سوار می‌شوید و زینت است و شما نمی‌دانید اشاره به همین ماشینهاست.
چون آنها را خلق کرده و این «یَخْلُقُ» فعل مضارع است خلق می‌کند و خواهد کرد قبلا آنها را خلق کرده و الآن هم مواد و اصلش از خدا و ابتکارش به ذهن انسان از اوست انسان ترکیب می‌کند والا انسان نمی‌فهمد.
این «یَخْلُقُ» را کنار اسب گذاشته تا دیروزی‌ها به اسب و امروزی‌ها به ماشین نگاه کنند مثل: «أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ وَ إِلَى السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَتْ» (غاشیه/18-17) نگاه کنید به شتر چگونه خلق شده و آسمان چگونه برافراشته شده است.
شتر از برای آنروز و آسمان برای امروز، البته شتر برای امروز هم هست، مرد حکیمی هنوز شتر ندیده بود، گفتند شتر حیوانی است که خوابیده بار، بار او می‌کنند و او بلند می‌شود. او گفت پس باید چنین حیوانی گردوش بلند باشد. چیز سنگینی که می‌خواهد از زمین بلند شود اهرم می‌خواهد. گفتند: توی شن راه می‌رود، گفت: باید کفش پایش پهن باشد سم باشد فرو می‌رود.
4- به پا داشتن ارزش‌های معنوی در کنار لذت بردن از مادیات
«وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبیلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعینَ» (نحل/9).
تا حالا نعمتهای مادی و از این به بعد نعمتهای معنوی، و از شیرینهای قرآن این است که امور مادی و معنوی را کنار هم گذاشته.
مثلا می‌فرماید: غذای خوب خوردی پاشو یک کار خوب هم انجام بده. نمی‌گوید غذای خوب خوردی کیف کردی بعد، می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ» (مومنون/51) از طیبات بخور… و عمل صالح انجام بده.
و مثلا: «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ» (بقره/223)
ترجمه‌ای که می‌توانم بکنم این است که: زن و شوهر باهم باشید. البته مرغ و خروس نیستید. هدف شما هدف مقدس باشد هنر خداوند این است، هنر قرآن این است که کنار مسائل مادی را وصل به معنا میکند.
اولیاء خداوند هم همینطور هستند. حضرت(ع) آمد از کنار درختها که برگهای پاییزی آن می‌ریزد عبور کند، فرمود: ببینید برگها می‌ریزد، دوتا مسلمان وقتی به هم دست می‌دهند تا مادامی که دستشان در دست همدیگر است (بشرطی که دختر و پسر نباشد، بله دیگر چون ما حدیث می‌خوانیم بد برداشت می‌کنند ما گفتیم هرکس دیگری را دوست دارد به او بگوید من تو را دوست دارم ثواب دارد گفتند خب ما هم می‌گوییم تو را دوست داریم. گفتم نه، حدیث داریم. دو تا مسلمان که دست به دست هم می‌دهند تا مادامی که دستشان در دست همدیگر است گناهانشان مثل برگ زرد می‌ریزد.
نعمتها را شمرد: پوشش، خوراک، توسعه دامداری، حمل و نقل، سواری، زینت، ماشین حالا سراغ معنی:
5- قوانین الهی برای مردم و اصول خداوند
خداوند بر خود لازم کرده که شما را هدایت کند به راه راست «وَ عَلَی الله» خداوند تعهد کرده
فرموده: بر من لازم است شماها را به راه خوب «قصد» یعنی: میانه و اعتدال و معتدل دعوت کنیم یعنی خداوند همه مردم را هدایت می‌کند حال: یا با عقل و فطرت یا از طریق انبیاء یا هردو.
این را می‌گویند سنت یعنی: قانون، خداوند دو تا سنت دارد یکی برای خودش و یکی هم برای خلق.
مثل مجلس شورای اسلامی، یک قانون تصویب می‌کند برای جامعه و یک ایین نامه داخلی هم برای خود. خودش، که دو درصد ببخشید مجلس دو سوم که بود قانونی است (برای رای گیری) و 2 بعلاوه یک قانون تصویب می‌شود، و یا یک نماینده چقدر حق مرخصی دارد مقرراتی برای جامعه و برای خودش، اولین جلسه رئیس هرکس سنش بیشتر باشد می‌شود. بعد انتخابات می‌شود تا رئیس اصلی انتخاب شود بلا تشبیه.
لا تشبیه خداوند هم قانونی برای خودش دارد و قانونی برای مردم، قانون برای خودش. می‌فرماید: «علی الله» برگردن من است که همه مدرم را هدایت کنم.
سؤال: چرا همه انبیاء در شرق هستند، فلسطین و لبنان و مکه؟
جواب: هیچ دلیلی نداریم که همه انبیاء در این مکانها هستند، در همه قرآن نام 25 پیامبر آمده و زیادی از آنها در تاریخشان در قرآن نیست.
سؤال: پس اگر نیست از کجا می‌فهمی هست؟
قرآن می‌فرماید: «مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْک» (غافر/78). بعضی از آنها را قصه‌شان را گفته و بعضی را نگفته‌ایم.
خود قرآن گفته عده از از آنها را داستانشان را نگفته‌ایم، آنها را که گفته در لبنان و سوریه و… بوده‌اند ولی آنها را که نگفته از کجا معلوم که همه در این مکانها بوده اند.
6- فرستادن هدایت کننده برای همه مردم
بالاخره می‌فرماید: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّهٍ إِلاَّ خَلا فیها نَذیرٌ» (فاطر/24) هر امتی یک هشدار دهنده دارد.
ما نمی‌توانیم بگوییم که چون بیشتر آنها از فلسطین و لبنان بوده‌اند. پس لابد بقیه کشورها پیامبر نداشته‌اند خداوند در قرآن می‌فرماید: بر من است که همه مردم را به یک راه حقی هدایت کنم.
لابد یک هدایت کننده فرستاده گرچه ما اسمش را نمی‌دانیم. «وَ مِنْها جائِرٌ» بعضی از راهها خطاست. نمی‌شود خداوند همه را هدایت کند چرا؟ می‌فرماید: «وَ لَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعینَ» اگر خداوند می‌خواست همه را هدایت می‌کرد.
اما هدایت اجباری و زوری فایده‌ای ندارد، گل آن است که خودش بشکفد، خداوند انسان را آزاد آفریده، هدایت شدن اجباری نه تکامل است و نه عزت مثل کسی که او را ببندند به تنه درخت خمس از جیبش بیرون آورند، بگویند این خیلی آدم خوبی است خمسش را هم داد اجباری فایده‌ای ندارد.
و لذا اگر کسی مفسل به عهده او باشد و واجب باشد، او را به طناب بسته و در تمام اقیانوسها بچرخانند باز هم جنب است تا خودش قصد نکند غسل نمی‌شود.
شیلنگ آبرا به صورت مردم نگه داریم وضو نمی‌شود باید خودش وضو بگیرد.
اگر خداوند می‌خواست همه هدایت می‌شدند ولی خداوند خواسته که مردم آزاد باشند.
آزادی در عقیده یعنی: انتخاب کن، (منتهی مردم حالیشون نیست که چه چیز را انتخاب کنند) بین دنیا و آخرت دنیا را انتخاب می‌کند با اینکه دنیا زود می‌گذرد.
(پیپهایی که نصیری توی این باغ کشید، خود نصیری مثل دود پیپش رفت روی هوا شاه کجاست؟ کو کارتر؟ همه مثل ظرف یکبار مصرف مثل ظرف بستنی آمدند برای حکومت ری امام حسین(ع) را کشتند، الآن هم یکی از نمایندگان مجلس می‌گفت من اگر این حرف را نمی‌زدم رای نمی‌آوردم (با کمال تاسف).
گفتم این حرف شما درست نیست، گفت مردم خوششان می‌آید، چون گفتم و مردم خوششان آمد و رفتم مجلس، انسان خود را به چه می‌فروشد، با اینکه می‌فهمد حرفش درست نیست اما برای اینکه دل چهارنفر را خوش کند، مردم نمی‌دانند گاهی خدا را به چیز دیگری می‌فروشند) و لذا خداوند در قرآن می‌فرماید:
«اشْتَرَوُا الضَّلالَهَ بِالْهُدى» (بقره/16) هدایت را داد و گمراهی را خرید.
7- مضرات ترجیح دنیا به آخرت
«ذلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیاهَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَهِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ» (نحل/107) دنیا را بر آخرت برگزید و ترجیح داد.
«أَ رَضیتُمْ» (توبه/38) راضی شدید «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ» (بقره/90) بد معامله‌ای کردی؟ دروغ گفتی برای 200 تومان و کلاه سر مشتری گذاشتی برای 300 تومان و با این 300 تومان نان حرام به زن و بچه می‌دهی (آنوقت بچه می‌رود زندان این 300 تومان را لیمو شیرین می‌خری می‌روی پشت درب زندان، البته 300 تومان از قدیم است الآن خیلی گرانتر است من از زمان قدیم حرف می‌زنم)با مال حرام غذا به بچه، در او فتنه می‌شود، دوباره همین پول را خرج او می‌کنی.
در دعای ماه رجب داریم: «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ» (مصباح‌المتهجد/ص‌369) باختند آنهایی که با خدا معامله نکردند.
چه می‌شد دو رکعت نماز خوانده و از یک میلیون سرمایه و سود 200 هزارتومان خمس و به فقرا کمک می‌کردی، و راست میگفتی و کلامی بیهوده به زبان نمی‌آوردی و امضاء نمی‌کردی و ناحق نمی‌کردی؟ «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا» بد معامله‌ای کردی.
در یکجا می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ» (زمر/15) خسارت کردی. در یکجا می‌فرماید: «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا».
در یکجا می‌فرماید: «ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ» (حج/11) خیلی خیلی خیط کردی
دنیا بازار است و ما دو تا مشتری داریم یا به خدا و یا به… منتهی خداوند فرموده: هرکس با من معامله کند دنیای او را هم آباد میکنم.
صیاد شیرازی نه خرجی و نه روزنامه‌ای ونه باندو زنده باده و مرده بادو نه گرد و خاکی می‌کرد برای رضای خدا تلاش می‌کرد. مطیع نظام مقدس بود بیش از همه آنها که قلم می‌زنند و سخنرانی می‌کند خداوند مهرش را در دلها قرار داد و تشییع جنازه او به اندازه یک مرجع و حدود 1000 جلسه فاتحه گرفتند و با عشق رفتند و گریه کردند و قرآن خواندند (کدام یک از آنها که گرد و خاک می‌کنند).
8- نعمت آب و باران
«هُوَ الَّذی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَکُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فیهِ تُسیمُونَ» (نحل/10) خداوند از آسمان آب فرستاد، این نعمت باران ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند…
باید خورشید باشد و فاصله آن به اندازه‌ای که آب دریاها بخار و ترکیب بخار و تبدیل آن به ابر، و بادها ابرها به این طرف و آن طرف می‌برد.
می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً» (نبأ/14) ابرها فشرده باشند. تا باران بیاید، هوا را لطیف، میکروبها را نابود، روی بلندترین درختها و بته‌ها در بلندترین قله‌ها، نقش آب و باران در زندگی انسان.
«لَکُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فیهِ تُسیمُونَ»مصرف آب به دو شکل است «شَرابٌ» نوشیدنی و گاهی آب از راه درخت تبدیل به پرتقال، هندوانه و خربزه و… باران امروز میوه چند ماه دیگر است،
آب را فرستاد، هوا لطیف و تهویه و درختها سبز و گیاهان و چریدن و غذای حیوانات انسان یا خود مستقیما گیاهخوار است یا ازگوشت حیوانی استفاده کند که او گیاه خوار است مثلا حدیث داریم: «عَلَیْکُمْ بِالْخَسِّ فَإِنَّهُ یُصَفِّی الدَّمَ» (کافی/ج‌6/ص‌367) کاهو بخورید خون را تصفیه می‌کند.
حدیث داریم: امام رضا(ع) سفره‌ای که سبزی نبود حاضر نمی‌شد. یا خود از سبزی و گیاه یا حیوانی که از گیاه استفاده می‌کند باید خورد و لذا گوشت گربه حرام است چون علف خوار نیست، و شغال که از گیاه استفاده نمی‌کند. پس حیواناتی که علفخوار نیستند گوشت آنها حرام است.
«یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخیلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (نحل/11)،
«یُنْبِتُ» از نبات، باران فرستادیم و بواسطه آن سبز شد و خداوند می‌تواند خود چنین کند می‌فرماید «بِهِ» بواسطه باران چون کارها را خداوند به واسطه الباب و وسائل انجام می‌دهد.
آقای قرائتی نمی‌شد ما درس نخوانده شاگرد اول شویم، چرا ولی خداوند اراده کرده شما از طریق درس خواندنشاگرد اول شوید.
از خواب بیدار و پول دار شدن، و شاگرد اول، باید بواسطه کارها انجام سبز شدن زمین را هم می‌فرماید بواسطه باران «بِهِ»، خداوند قدرت خود را از طریق اسباب و وسائل پیاده می‌کند. نمی شود عزت داشته باشی با این همه فحش که دادی، نه هیچ کس شما را دوست ندارد، چون بد دهن هستی. چرا فلانی اعتبار دارد چون چک او برگشت نخورد. چرا مردم تو را دوست ندارند، برای اینکه متکبر هستی.
خداوند عزت را از طریق تواضع و ذلت را از طریق تکبر قرار داده، و سبزی را از راه باران می‌رویاند، کارها را بواسطه انجام می‌دهد.
بدون دلیل گنبد یکی طلا نمی‌شود باید روز عاشورا زیر سم اسب رفت تا مردم بگویند یا حسین، گنبدش را طلا کنند. باید آمد پایین تا نام برود بالا. وقتی بلال را خوابانده و سنگ داغ روی او گذاشته می‌گویند بگو صنم. می‌گوید: احد! کتکی که او خورد بعد او میرود پشت بام کعبه می‌گوید: الله اکبر الله اکبر! «یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ»: بواسطه باران زراعت رشد می‌کند. اسلام برای زراعت خیلی عنایت قائل شده.
9- اهمیت درختکاری و زراعت در اسلام
حدیث داریم: اگر زمین لرزه شد و بناست هستی به هم بریزد و آن قبل از قیامت است که: «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ» (تکویر/2-1)
«إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها» (زلزال/1) نور خورشید و نور ستارگان گرفته می‌شود و زمین بهم می‌خورد. این نظام یک نظام دیگر شده، برای قیامت بهم ریخته می‌شود.
حدیث داریم: اگر برای قیامت طبیعت بهم ریخت ولی شما در دست نهالی داری و می‌توانی بکاری، بکار. اسلام اجازه نمی‌دهد برای مسکونی کردن زمین، درخت باغ را قطع کنیم، مگر اینکه به جای هریک درخت درختی در جای دیگر تولید کند و فضای سبز کم نشود.
10- رنگ‌ها و میوه‌های یاد شده در قرآن
نگاه کردن به سبزی برای نور چشم خوب است.
بهترین رنگها سبز و بدترین آنها حالا «مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ» (نحل/13) هم داریم. و بدترین رنگها از نظر حدیث: سیاه و قرمز است، که بسیار منفور است و سبز و روشن سفارش شده است.
باران فرستادیم تا «یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ» زیتون است. اسم سه میوه در قرآن آمده، اصولا اسم یازده میوه آمده،
رفتم یک خانه‌ای یعنی مدرسه علمیه، مدرسه علمیه آیت الله بهبهانی در اهواز پسر ایشان در مدرسه گفت من می‌خواهم یازده درخت بکارم، گفتم چرا؟ گفت چون اسم یازده درخت در قرآن آمده است.
سه میوه را زیاد فرمود: خرما و زیتون و انگور، بعضی‌ها فکر می‌کنند به مناسبت زمان چون عربها زیاد از خرما و زیتون استفاده می‌کرده‌اند گفته شده. بعد هم دری وری می‌گویند که قرآن برای آن زمان است چون نام خرما و زیتون برده که آن زمان عربها علاقه داشته‌اند، نه انیچنین نیست، بلکه، بسم الله الرحمن الرحیم الآن هم در دنیا هیچ میوه‌ای مثل خرما و زیتون و انگور بار ویتامینی ندارد.
نزدیکترین میوه‌ها (از جهت ویتامین و غذای کامل) به شیر مادر انگور است و دو برابر گوشت ویتامین دارد و تولید انرژی می‌کند.
در خت خرما با آن برکاتش، و میوه‌هایی که‌تر و تازه بودن آن مورد استفاده است و هم خشک آن، از برگ انگور که دلمه و از غوره‌اش آب غوره و خودش انگور و خشک آن که کشمش می‌شود و بته‌اش ذغال، یعنی هیچ چیز از آن حرام (دور ریخته و به هدر) نمی‌شود.
زیتون، خود و روغنش، گفته‌اند زیتون شجره مبارکه، به چربی‌های گیاهی الآن دنیا توجه دارد، خلاصه اینطور نیست که خدا چون منطقه عربها بوده چنین می‌فرموده.
خداوند رحمت کند (شهید) دکتر پاکنژاد را که یک جلد کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر را در باره خرما نوشته.
در جمهوری اسلامی حق این است که در دانشکده‌های غذاشناسی درباره اینها تحقیق کنند، یعنی وقتی اسلام می‌فرماید: پنیر مکروه است، گردو هم مکروه، یعنی نخوردنش بهتر است، اما پنیر و گردو با هم خوب است (آقا گران است سالی یکبار بخور اما با هم بخور، هر روز نان خالی بخور، یک روز نان و پنیر و گردو بخور)
سر این مسأله که گردو و پنیر با هم بخوریم، تنهایی نه باید خورده شود. دانشکده غذاشناسی روشن کند چرا تنها ضرر دارد و باهم چه ترکیبی است که نه تنها ضرر ندارد که ویتامین دارد و نیروبخش است. و همچنین درباره خرما و زیتون و انگور بررسی و تحقیق کند، البته حرفهایی هم که تا حالا در این باره زده‌اند مهم است.
مفیدترین و در راس همه میوه‌ها همین سه میوه است. آیه بعد:
11- تفکر در نعمت‌های خدا باعث درایت انسان
«إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (نحل/11).
در این میوه‌ها فکر کن، شما یک عمری است نگفته‌ای الحمدلله ما هوا داریم، چند وقت پیش که هوای تهران بد شده و مدرسه‌ها تعطیل شد، گفتند روزهای زوج ماشینهای زوج و روزهای فرد ماشینهای فرد حق رفت وآمد دارند، دولت و ملت از پا افتادند و بعد الحمدلله که هوا بهتر شد. آمد تا گیرنکنیم الحمدلله نمی‌گوییم یک نژادی هستیم، زن زائو اطاق عمل که می‌رود حالا یالله، یا ابالفضل دستم به دامانت به فریادم برس، زودتر بگو، اطاق عمل نرود نمی‌گوید افسان این چنین است، فلسفه نماز چیست؟
وقتی می‌بیند مرگ آمد چند رکعت نماز برای من بخوانید با انصاف خود می‌خواندی «وَ إِذا ذُکِّرُوا لا یَذْکُرُونَ» (صافات/13) گفتم توجه نکرده وگردن کلفتی کردی، چرا می‌گذاری برای وقتی گیر کردی (مثل اسیران عراقی وقتی اسیر و گرفتار می‌شدند میگفتند «دخیل، دخیل، خمینی » زودتر دست از صدام بکش) سلام و صلوات بر ائمه اطهار(ع)
امام سجاد(ع) دردعایی از صحیفه می‌فرماید: «وَ قَبْلَ الضَّلَالِ بِالرَّشَادِ» (صحیفه‌سجادیه/دعاى20) خداوندا نگذار گمراه شده و بعد توبه کنم. در نعمتها فکر کنیم، چون فرمود در اینها آیاتی است برای آنهایی که فکر کنند.
اگر مثلا بگویند این برگ طبیعی است این برگ به گردن شما آقای قرائتی حق دارد بگو الحمدلله من برای این برگ بله همین برگ برای شما اکسیژن تولید میکند من حق ندارم ولی این حق دارد.
12- در اختیار قرار دادن طبیعت برای انسان
«وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُون» (نحل/12).
شب در خدمت شماست می‌فرماید اگر شب را طول دادیم و حرکت زمین را کند کرده، (مثل خانمها چراغ گاز را می‌آورند روی شمعک) از چه کسی روز را می‌خواهیم و اگر روز طول کشید از چه کسی شب را می‌خواهیم، اگر روز نبود میوه‌ای رشد نمی‌کرد و اگر شب همه درختها می‌سوختند درباره روز وشب فکر کنیم و نقش زمین در زندگی ما، ده میلیون جمعیت تهران تقریبا روزی ده لیتر آب مصرفی و آلوده داشته باشند، ببینید زمین چه اثری دارد که این آبهای آلوده را می‌گیرد و تبدیل به آب زلال میکند، اگر زمین این خاصیت را نداشت با چه بودجه‌ای این آب تصفیه می‌شد.
به روز و شب و ستاره و خورشید و زمین ساده ننگرید، اگر خورشید نزدیک ما بود چه اتفاقی می‌افتاد؟ می‌سوختیم و اگر دورتر بود.
جمله آخر چیست؟ «إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُون» و اما اینکه درباره خرما و زیتون، انگور می‌فرماید: «إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیَهً» ولی درباره خورشید و زمین و شب و روز میفرماید: «إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ» معلوم می‌شود آیات آسمانی مهمتر و با عظمت‌تر از آیات زمینی است.
تولد امام حسن عسکری(ع) پدر عزیز امام زمان(ع) را تبریک میگوییم خدایا تو را به حق مولود امشب امام یازدهم و فرزند عزیزش ولی امر ما حضرت مهدی(ع) دین و اخلاق و عقائد ما رهبر و ملت دولت، نسل وناموس، مرز و آب وخاک ما را حفظ بفرما.
خدایا این خانه ایست که در زمان شاه عیاشی و الآن مهندسین طراحی می‌کنند، وزارت دفاع بهترین چیزهارا طراحی می‌کند.
خدایا همانطور که در ایران طاغوت را سرنگون کردی در دنیا طاغوتها را سرنگون بفرما.
یک حضرت امام خمینی(ره) آمد مسیر جوانها را عوض کرد، ظهور حضرت مهدی(ع) که قول داده‌ای مسیر جهان را عوض کند نزدیک بفرما.
خدایا هرچه به عمر ما می‌افزایی بر ایمان و عقل و عمل، اخلاص و عمق، برکات کار ما بیفزا.
روح امام وشهدا، بالاتر از اینها روح انبیاء و اوصیاء، اساتید ومربیان، نیکان، و هرکس به گردن ما حق دارد روحشان شاد و ما را پاسدار خونها و خدمات آنها قرار بده.
به هرحال این بحث را تابستان گوش می‌دهید و کنار دشت و سبزی ساده نگذرید.
اینطور نباشد که در ماشین نشسته و آهنگی را هم گوش داده و غافلانه عبور کنیم.
قرآن میفرماید: نکند این مرورها غافلانه باشد.
از طبیعت استفاده و عبور کن. آیه یعنی عبور، هستی توفقفگاه نیست عبورگاه است.
مثل ایینه از ایینه رد میشوی تا خود را ببینی به خود ایینه که چند میلیمتر است دقت نمیکنی و حساس نمی‌شوی.
به دنیا خیره نشویم از دنیا عبور کنیم یعنی فوق دنیا فکر کنیم، در دنیا دفن نشویم رد شویم.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment