تفسیر سوره نحل – 18

موضوع: تفسیر سوره نحل (18)
تاریخ پخش: 78/08/20
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی»
بیننده‌ها بحث را زمانی می‌بینند که در آستانه تولد امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) و اباالفضل(ع) و روز پاسدار و روز جانباز هستیم و ما تمام این ایام را تبریک می‌گوییم و از نقش سپاه و پاسداران نباید غافل شویم که امام خمینی(ره)  فرمود: ‌ای کاش من هم یک پاسدار بودم.
جملاتی که امام خمینی(ره) فرموده عجیب است یعنی بهتر از این نمی‌شود جمله گفت مثلاً درباره‌ی زن می‌فرماید: زن سرچشمه‌ی همه خوبیها و همه بدیها است. کلمات مهم است، و همچنین فرمودند: اگر سپاه نبود کشور هم نبود.
و روز جانباز، (که جانبازان قطعاً اهل بهشت هستند چون) کسی که چشمی یا پایی در راه خدا داد و عضوی از اعضاء خود را از پیش به بهشت فرستاد خداوند باقی اعضاء را به جهنم نمی‌برد و آنها شهدای زنده هستند و این ایام، ایام مبارکی است.
1- سوره نحل و توصیف نعمت‌های او و حیات انسان
«وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى‌ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ قَدیرٌ» (‌نحل/70).
گفتیم سوره‌ی نحل، سوره‌ی نعمتهاست و شمردن آنها عشق انسان را به خدا زیاد می‌کند و به عبادت و محبت و اطاعت وادار می‌کند.
او شما را آفرید سپس جان شما را می‌گیرد و بعضی از انسان‌ها به بیشترین مرحله عمر که در حال خمیدگی است می‌رسیدند به شکلی که سواد و علمش را هم فراموش می‌کند، و خداوند دانا و قادر است.
2- معنی تقدیر انسان
این آیه می‌فهماند که مرگ و حیات دست خداوند است در طولانی و کوتاه بودن آن، این از مقدرات است و ما دو رقم مقدرات داریم،
الف: خداوند به صورت قطعی اراده کرده چه کسی چقدر عمر داشته باشد.
ب: و بعضی هم یک سر آن در اختیار خدا و یک طرف آن در اختیار ماست.
3- علل کوتاهی و بلندی عمر انسان
لامپ یک طرف ما در خانه با کلید خواستیم چراغ روشن یا خاموش باشد و یک طرف کارخانه‌ی برق که بخواهد به ما برق بدهد یا ندهد، هم خداوند قدرت دارد و هم اختیاراتی به ما داده بعضی از کارها عمر را طولانی می‌کند مثل صله رحم و صدقه و مسائل بهداشتی که نقش مهمی هم دارد.
و مطلب دیگری که از این فهمیده می‌شود که ارزش انسان به علم و دانش است چون «أَرْذَلِ الْعُمُرِ» زمان پستی عمر انسان و آن زمانی است که معلومات فراموش می‌شود می‌فرماید:
«لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً» بعد از آنکه چیزی نمی‌دانی زمان پستی عمر است یعنی اینگونه عمر که انسان چیزی نمی‌داند فایده ندارد.
الان وقتی است که برای ثبت نام سوادآموزی درب خانه‌ها را می‌زنند، بروید سوادآموزی شما در تلویزیون دیدید که فردی از کلاسهای نهضت عشق به علم و دانش پیدا کرده و رفت تا الآن در یکی از بیمارستانهای زنجان پزشک می‌باشد، ما از طریق نهضت تقریباً 150 دکتر و مهندس و لیسانس و فوق لیسانس داریم که اینها از صفر شروع کرده‌اند، مأیوس نشوید خواهر (آموزشیار) درب خانه‌ی شما را برای ثبت نام می‌زند. اگر زن هستید دست این خواهر را ببوسید چون او فرشته‌ی نجات است، قرآن می‌فرماید: پستی عمر زمانی است که انسان از علم و دانش بی بهره است. پس ارزش انسان به علم و معرفت است.
نکته دیگر اینکه قدرت خداوند ابدی است علم او فراموش شدنی نیست و قدرت او هم کم نمی‌شود ولی علم و قدرت ما کم می‌شود
یعنی می‌خواهد بگوید که اگر انسان بداند تحولات علم و قدرت و در وجود انسان بدست خداست و اگر بداند در زندگی سرما و گرما و پستی و بلندی هست انسان گردن کلفتی نمی‌کند. افرادی سرکشی می‌کنند که احساس می‌کنند مستقل هستند و خداوند می‌خواهد بفرماید که همه چیز تو دست من است پیامبر(ص) می‌فرماید: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه» (بحارالانوار/ج‌2/ص‌32)
4- ملاک برتری انسان‌ها و علل اختلاف میان آنها
اگر انسان ضعف و احتیاج و وابستگی خود را بداند بیشتر در مقابل خداوند تسلیم می‌شویم.
«وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلى‌ بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلى‌ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَهُمْ فیهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَهِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ» (نحل/71).
خداوند بعضی از شماها را بر بعضی در رزق فضیلت داد، به یکی صدای خوب و به دیگری شکل خوب و به یکی هوش خوب و به یکی ابتکار و دیگری اولاد خوب و یکی همسر خوب، و به یکی پسر و به دیگری دختر و یکی توفیق شهادت و یکی برکت و در صنعت یکی هوش نجاری و دیگری هوش مکانیکی و به شعرا در یک وادی دیگر، و معنای عدالت هم همین است معنای عدالت این نیست که همه مردم یکجور باشند من بارها گفته‌ام اگر مردم یک جور باشند خیلی از جاها ظلم است مثلاً معلمی سر کلاس به همه شاگردها به عنوان عدالت نمره‌ی 17 بدهد، این عدالت نیست، و پزشکی در بیمارستان برای همه بیمارانش هر کدام یک سرم تجویز کند، (عدل صحیح است نه مساوات بعضی از جاها مساوات صحیح نیست، لاستیک جلو با عقب و سلول پا با چشم، ته قلم و نوک آن فرق می‌کند، همچنین نوک بیل با دسته‌ی بیل متفاوت است، بگوییم این کارخانه همه‌اش پیچ گوشتی بیرون می‌دهد نه باید موتور باشد و پیچ گوشتی هم، اگر انگشتان ما یک جور بود 90 درصد کارهای ما غیر ممکن بود. باید من به شما در رانندگی نیاز داشته باشم. شما به من در خطاطی و یکی در شعر و یکی در صدا و یکی در پیاز و یکی در سیب زمینی و یکی در بنایی و دیگری در معماری و یکی در پزشکی،
ما باید به هم نیاز داشته باشیم تا در زمان نیازمان دست در دست دیگری بگذاریم، همه که دست به دست هم دادیم می‌شود جامعه، اگر همه مثل قالب صابون یک جور بودند جامعه تشکیل نمی‌شد همه باید به هم نیاز داشته باشیم تا جمع شویم)
پس همیشه مساوات به معنای عدالت نیست، البته بعضی جاها مساوات خوب است مثلاً در انتخابات هرکسی حق یک رأی دارد، بیت المال باید به همه مردم یک جور تقسیم شود.
بسیاری از جاها مساوات حق است و بعضی از جاها هم حق نیست، خط کش ما عدالت است، پس هر کجا مساوات عدالت بود قبول و اگر بی عدالتی بود عدالت محفوظ است. بعد می‌فرماید: «فَمَا الَّذینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ». این آیه را دو رقم می‌شود معنا کرد.
الف: یا انتقاد است از کسانی که دارند و خداوند به آنها داده و به دیگران نمی‌دهند.
ب: نعمتها گاهی قابل انتقال نیست
مثلاً یک کس خوشگل است خوشگلی را نمی‌توان تحویل دیگری بدهد و یک کسی خوش صداست بگوید من صدایم را به تو تحویل می‌دهم و یک نفر هوشش خوب است، این نعمتها قابل انتقال نیست.
سؤال: چرا خداوند نعمتها را متفاوت قرار داده؟
جواب: الف: به افراد مختلف داده تا به هم نیاز داشته باشند و دست همدیگر را بگیرند، تا جامعه تشکیل شود.
ب: اگر همه مردم یک جور باشند شکوفا نمی‌شود.
داشته باشد تا ببینیم ایثار می‌کند یا نه و نداشته باشد تا ببینیم صبر می‌کند یا نه، ایام روز سپاه است و ایثار رفت جبهه یا نه، و یا جانبازی که دست و چشمش را داده، سخاوتها و شجاعتها باید معلوم شود مثل قوطی کبریت همه یک جور و خصلتها ظاهر نمی‌شود.
ج: به همه یک جور دادن و مساوات همیشه عدالت نیست.
کسی که راننده دارد اول وقت پشت میز اداره است هنر نیست اگر دو روز ماشین را گرفتند با واحد اول وقت بودی مهم است.
یک بار رأی می‌آورد این ملت آگاه و یک دفعه رأی نمی‌آورد این توده‌ی ناآگاه این بازی با مردم است اگر رأی داد قهرمان و اگر رأی نداد ناآگاه معلوم می‌شود تو نامردی که مردم را به بازی گرفته‌ای. یک بار بهار و یک بار پاییز یکبار دارا و یک بار ندار ببینیم موقعی که دارد می‌دهد و اگر ندارد سراغ ربا و عزت فروشی می‌رود، حوادث تلخ و شیرین برای اینکه خصلت‌ها روشن شود.
5- رمز تفاوت استعدادها
و هر کس یک نعمتی را ندارد ببیند چه چیز دارد. داروین پدرش پزشک بود، او را به پزشکی فرستاد شکست خورد گفت برو آخوند شو، طلبه، آخوند مسیحی‌ها، کشیش، آنجا هم شکست خورد رفت علوم طبیعی ترقی کرد، خیلی از افرادی که ما می‌گوییم نابغه هستند جاهایی کودن هستند و آنها که کودن هستند در جاهایی نابغه هستند.
«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَهً وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ» (نحل/72). می‌فرماید: خداوند برای شما همسر قرار داد.
6- تصادفی خلق شدن جهان معنی ندارد
یکی از دانشمندان به این مادیونی که می‌گویند خدا نیست اتفاقی است حرف قشنگی می‌زند، و این حرف مزخرفی است، مگر می‌شود چیزی با تصادف درست بشود؟ تصادف یک بار و دو بار ممکن است، یک قصه‌ای داریم از زمان قدیم.
در یکی از روستاهای قدیم در کاشان که جاده‌ای نبود، مکتب خانه‌ای بود، رئیس آموزش و پرورش زمان شاه با ماشین آمد چند کیلومتری و از آنجا سوار قاطر شد، آمد روستا مکتب را ببیند. مدیر آن برای من می‌گفت. تا به من خبر دادند رئیس آمده برای بازدید من با عجله آمدم سرکلاس دیدم بچه‌ها شلوغ کرده و سرایداری چپق می‌کشید گفتم رئیس آمده، چپق را خاموش کن او هم چپق را درست خاموش نکرده گذاشت در کیسه‌ی پالتوش رئیس هم گفت اول باید برویم سر کلاس، گفت چرا کلاس دود است؟ گفتم هر شب چراغ توری خوب بود امشب خراب شده دود کرده و در آن زمان برق نبود. دست کشید روی میز دید خاکستر چپق است گفت اینها چیست؟ گفتم هرشب تمیز بوده این دفعه تصادف و اتفاقی شده آتش چپق خادم مدرسه در کیسه‌ی پالتوش درست خاموش نشده بود و می‌سوخت و بوی سوختن کهنه می‌آمد گفت بوی کهنه می‌آید گفتم این اتفاقی است، بعد خواست از یک محصل سؤال کند دیدم دیگر بدتر از او در کلاس نیست، رئیس رفت چرخی بزند من به شاگرد علامت دادم بنشین و یکی از محصلهای خوب را بلند کردم، رئیس نگاه کرد دید آن کسی که او خواسته بود نشسته و دیگری بلند شده سؤال کرد محصل گفت مدیر به من اشاره کرد بنشین به این اشاره کرد بلند شود، رئیس رو به من کرد گفت این هم تصادفی و اتفاقی بود (خنده‌ی حضار) خیلی احمقی می‌خواهد که انسان بگوید این هستی تصادف است گیرم اتفاق، تصادف مردی را خلق کرد ولی این تصادف از کجا می‌دانست که این مرد زن می‌خواهد.
7- فلسفه ازدواج
«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَهً وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ» (نحل/72). خداوند برای شما همسر قرار داده که او را آرام بخش است، ما دو وسیله آرام بخش داریم.
1- مادی: همسر خوب «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» (روم/21). «سکینه»: آرام بخش
2- معنوی: یاد و ذکر خدا و نماز «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28)
لذا پیامبر اسلام(ص) فرمود: من دو چیز را دوست می‌دارم : همسر و نماز.
فرزند و نوه و همسر از جنس خودتان به شما داد، سنخیت همسر در همه موجودات نر و ماده مثل هم باشند، و اگر انسان همسرش از جنس خودش نبود چه مشکلی پیش می‌آمد. ما از بس در نعمتهای الهی هستیم توجه نداریم یک مثال:
فردی برای عروسی می‌رفت سر چهارراه موتوری به او زد بردند بررسی، نشسته بود برای خود می‌گفت خدایا نمی‌شد این موتوری چند دقیقه قبل از رسیدن من یا بعد از آمدن من می‌آمد که شب عروسی برنامه‌ی ما بهم نمی‌ریخت؟ بعد خودش جواب داد که همیشه خداوند هزاران بلا را از ما دور می‌کند ولی چون آنها از ما دفع می‌شود فکر می‌کنیم باید اینچنین باشد
هر لحظه ممکن است یک مگس بینی مرا بگزد و بینی من باد می‌کند من با آن بینی پشت دوربین نمی‌آیم سرنوشت من به یک پشه بند است، آقای قرائتی کجاست؟ پشه پشه، خلاص.
یک لحظه وقت امتحان هوش را بگیرد همه مطالعات فراموش می‌شود، چون همیشه بلا را دور می‌کند ولی اگر اتفاق افتاد می‌گوییم چرا؟
یک سفر چندصد کیلومتری، میلیونها بار لاستیک ماشین می‌چرخد و هر دور ممکن است لاستیک بترکد و خطری پیش‌اید. و چون پیش نمی‌آید توجه نمی‌کنیم. میلیونها نعمت از جانب خداست.
8- خواص رزق و روزی پاک
انسان بدون همسر یتیم است. «وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ» اگر غذاها با معده‌ی ما نمی‌ساخت اگر غذاها مثل بعضی از آنها حال ما را برهم می‌زد چکار می‌کردیم؟
نورها با چشم انسان هماهنگ است و همینطور صداها با گوش انسان. با همه این نشانه‌ها و نعمتها سراغ غیرخدا می‌روید. وزیر کشاورزی زمان شاه بود کله‌اش درست کار نمی‌کرد، یعنی ایمانش ضعیف بود زمان شاه رفته بود برای کشاورزان سخنرانی کند گفته بود الآن زمان آن نیست که بگوییم خدا باران بیاید این حرفهای املی را کنار بگذارید اعلیحضرت همایونی شاه دستور می‌دهد چاه عمیق می‌زنیم دیگه نیاز به باران نیست این وزیر کشاورزی کذایی متوجه نبود که اگر اعلیحضرت برای چاه عمیق دستور می‌دهد آب آن هم از آب باران است، اگر بالا آب نباشد پایین هم آب نیست.
9- کفران نعمت
ما زود فراموش می‌کنیم «أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ» سراغ اعلیحضرت می‌روید «وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ» خداوند هم نیاز جسمی را برطرف کرده غذا، و هم نیاز روحی را همسر، نمک خوردن و نمکدان شکستن روا نیست «أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ»
با بودن حلال چرا سراغ حرام می‌روید «طیبات» ازدواج، چرا شراب می‌خوری، ترش می‌خواهی غوره، شیرین می‌خواهی کشمش، ترش و شیرین انگور، می‌گوید نه ترش نه شیرین، نه ترش و شیرین می‌خواهم شراب بخورم. ازدواج را آسان کنید نصف گناهان کم می‌شود،
امام صادق(ع): «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ» (کافی/ج‌5/ص‌328). «وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَیْئاً وَ لا یَسْتَطیعُونَ» (نحل/73). می‌روند سراغ غیر خدا، چیزی که نه الآن می‌تواند رزقی داشته باشد نه از آسمان و نه زمین هیچ کمکی از آنها نمی‌آید، تک سلولی بودیم در تاریکیهای رحم مادر انسان درست کرد وقتی هم به دنیا آمدیم همه چیز به ما داد.
شب تولد امام حسین(ع) است از آن حضرت بگویم: حضرت در دعای عرفه ریز نعمتها را می‌فرمایند، خدایا شکر که مادر، ما را در این مکان زایید، زیرا اگر در میان بودایی‌ها می‌زایید من بودایی بودم، اگر در میان بت پرستها، به دنیا آمده بودیم بت پرست بودیم. اگر ما بصره متولد می‌شدیم فرمانده کل قوا، صدام بود، خدا را شکر که مادر ما را در اینطرف زایید.
درچه زمانی؟ وچه مکانی؟ و چه محبتی؟ شیر مادر کارگر سه شیفته، از تولید به مصرف بدون قیف و سرشیشه‌ای، بدون مواد خارجی و قند و چربی، فسفر، کلسیم، آهن، همه نیازها در شیر، سرپستان به اندازه‌ی دهان، دندان نداریم که گاز بگیریم، مکیدن، زیردوربینهای چشم مادر، جای شیر اگر غیر از سینه‌ی مادر بود چه مشکلی بود.
همه نعمتها را باید محاسبه کرد، نعمتهای سیاسی که خداوند به جمهوری اسلامی داد. کل دنیا طاغوت حکومت می‌کند به جز ایران.
10- علت حمله به اصل ولایت فقیه
علت اینکه الآن ولایت فقیه را هدف قرار داده و نق می‌زنند، روز پاسدار است، سپاه و ارتش و بسیج و همه نیروهای مسلح و نیروهای انتظامی، اگر خطری پیش‌اید گرچه ما به ابتکارات و جاهای مهمی رسیده‌ایم و اسراییل از موشکها وحشت گرفته و در ساخت هواپیما که بعضی گفتنی و بعضی نگفتنی است ولی از نظر صنعت نیروهای مسلح پیشرفت زیادی کرده‌اند، اما بینی و بین الله اگر جنگ و خطری پیش آید نیروهای مسلح بدون پشتوانه‌ی مردمی نمی‌توانند، و کسی می‌تواند مردم را بسیج کند نفس امام خمینی(ره)  و امام گونه‌هاست.
می‌گویند ما امام خمینی(ره)  و یا کسی که خون امام در بدن اوست بشکنیم، اگر او را شکستیم ارتش و سپاه می‌شوند سوزن بی نخ، و سوزن بدون نخ نمی‌دوزد، چند ماه بالاخره با بمباران و عقب نشینی می‌کنند، چیزی که تمام نمی‌شود نیروهای مردمی است ولی توپ و تانک و …. تمام شدنی است، بسیج مردمی هم بدست ولایت فقیه است لذا باید او را از مردم برید، و نقش روزنامه‌ها و آدمهای مزدور یا ناآگاه تضعیف و تشکیک در این مسأله ولایت فقیه است؟
جسارت به امام زمان(ع) می‌شود خود امام زنده است بیاید و دفاع کند، یعنی حضرت بیاید با یک دانشجویی که نمی‌دانیم غرضی داشته یا نه مقابله کند.
امام زمان(ع) مسئول تشکیل یک حکومت جهانی است، مثل اینکه حضرت امام خمینی(ره)  در زمان تبعید در ترکیه برای یک انگشتر طلا با یک جوان درگیر شود و بزند بگوش او، بابا حضرت امام خمینی(ره)  ذخیره شده برای تشکیل حکومت اسلامی، نه اگر حلقه طلا حرام است باید درگیر شود، و جر و بحث کند.
امام زمان(ع) که نباید برای یک قرص آسپرین و آکسار، تشکیک می‌کند می‌گوید جسارت شد زنده است، اول که خود اینها جواب می‌دهند، عقل از سر می‌پرد، در شرق و اروپا و آمریکا که روز عاشورا در حرم امام رضا(ع) بمبی منفجر می‌شود و هنوز چهلم (شهدای آن فاجعه) نشده عامل آن دستگیر می‌شود یک نفر در 60میلیون پنهان می‌شود. اطلاعات کدام کشور می‌تواند یک نفر را در 60 میلیون بگیرد این نقش امام رضا(ع) است.
سؤال: چرا دعاها مستجاب نمی‌شود؟
جواب: مستجاب می‌شود و ما با این دعاها زنده‌ایم، مگر می‌شود کشوری که همه دور او همه دشمن‌اش هستند بگوید: مرگ بر آمریکا مرگ بر اسراییل. دعاست که سلمان رشدی مثل موش در سوراخش پنهان شده، دعاست که مردم امام خمینی(ره)  را دوست دارند)
اگر نخهای معنویت نبود که بعد از 1400 سال اینهمه مردم برای امام حسین(ع) گریه نمی‌کردند. خودش گوشت یخی و گوشت تازه را برای امام حسین(ع) می‌آورد. خودش روغن نباتی و روغن خوب را تولد امام حسین(ع) آماده می‌کند. بحث را گوش می‌دهید، چراغانی برای امام حسین(ع) و عشق به او، ایین نامه تامین بودجه، سازمان برنامه و بودجه، کمیته و کمیسیون است؟ و عشق به امام زمان(ع).
صدها هزار نفر می‌روند مسجد جمکران، این تبصره است یا ایین نامه، توجه به جمکران و حضرت و اشک برای او، و دعا همین نقش را دارد.
11- نقش روحینیت در حفظ دین
یک آخوندی زمان طاغوت در اتوبوس نشسته بود خانم بی حجابی پشت سر او نشسته به او متلک می‌گفت که این آخوندها چه می‌کنند می‌روند بالای منبر لبها را تکان داده چیزی می‌گویند و مردم عوام هم گوش می‌دهند تا زمانی که این خانم خواست از اتوبوس پیاده شود زنبیل پرتقالهایش ریخت مردم پرتقالهای او را برداشتند این آخوند هم برای مردم صحبت کرد درباره‌ی مال حرام مردم پرتقالها را آوردند و در زنبیل او ریختند این آخوند هم گفت خانم نقش ما این است. نقش آخوند این است.
ضمناً اگر بنا بود آخوند را بشکنند پیغمبر را شکسته بودند، اگر بنا بود نماینده خدا را بشکنند امام حسین(ع) را شکسته بودند) آمدند نزد یزید که به ما جایزه ویژه بده گفت چرا گفتند ما اول استخوانهای سینه‌ی امام حسین(ع) را خرد کرده‌ایم بعد استخوانهای کمر او را در عین حال له نشده و چیزی که بند به خداست له نمی‌شود بی خود دست و پا نزنید با چهار تیتر و روزنامه ولایت فقیه له نمی‌شود.
البته ما نمی‌گوییم هرکس عمامه و ریش دارد آدم خوبی است، همه حزب اللهی‌ها بی عیب هستند نماز ما نماز جمعه‌ی ما، امت و مسجد و قانون ما، هیچ کس ادعای عصمت نمی‌کند و معصوم نیست، در عین حال کسی که می‌کوبد دل آمریکا را شاد می‌کند، امام حسین(ع) له شد ولی عزتش نشکست.
خداوندا کشور، دین، دنیا، عقائد، نسل، ناموس، امت، و دولت، رهبر، آخرت ما را در پناه این اولیائت حفظ فرما.
ایمان کامل، بدن سالم، فکر بلند، روح پاک، نیت خالص، علم مفید، عمر با برکت عزت دنیا و آخرت، حسن عاقبت، به همه ما مرحمت بفرما.
هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی به ایمان و محبت و اطاعت و معرفت و ولایت ما به عقل و علم و ایمان ما، بیفزا.
روح انبیاء، اولیاء، اوصیاء، شهداء، مراجع، امام خمینی(ره) را از ما شاد بفرما و ما را پاسدار خون و خدمت آنها قرار بده.
خدایا قلب آقا حضرت مهدی(ع) که در هر غمی که ما داریم او شریک است و هر انحرافی که داریم او غمناک است، تمام کار ما هر هفته به او عرضه می‌شود، هستی منتظر اوست.
انبیاء و اولیاء که آمدند تا نهایت دین حق به کرسی بنشیند و با آمدن او باید اهداف آنها تحقق یابد.
خدایا قلب مطهرش را برای همیشه از همه ما راضی و ظهورش را نزدیک و ما را از بهترین یاران و منتظرین و زمینه سازان حکومتش قرار بده. نایبش، مقام معظم رهبری را در پناهش حفظ بفرما. طاغوتهای جهان را مثل طاغوت ایران درهم بشکن. به ما رهبر عادل دادی رهبر عادل جهان حضرت مهدی(ع) را به جهان عرضه کن. ما را مشمول دعاهای خاصش قرار بده.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment