تفسیر سوره نحل – 11، هجرت و اثرات آن

موضوع: تفسیر سوره نحل (11)، هجرت و اثرات آن
تاریخ پخش: 78/07/01
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقی بالهدی والهمنی التقوی»
بحث ما ادامه‌ی سوره‌ی نحل تا آیه 41، در آستانه هفته دفاع مقدس و مهرماه پخش می‌شود درباره‌ی این دو مناسبت هم انشاءالله مطالبی خواهیم داشت.
1- هجرت در راه خداوند
«وَ الَّذینَ هاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَهِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» (نحل/41-42). کسانی که در راه خدا هجرت می‌کنند، تمام کسانی که برای دفاع مقدس به جبهه رفتند، چه شهید و مجروح و اسیر یا سالم برگشتند، و تمام کسانی که هجرت می‌کنند برای تحصیل و برای معاش و حفظ مکتب برای حفظ جان یا هر هدفی دیگر و هجرت آنها به علت ظلمی است که به آنها می‌شود و مظلوم واقع شده‌اند در دنیا جایگاه خوبی به آنها می‌دهیم و حساب قیامت آنها جدا و خیلی بالاتر است اگر بدانند و آنها کسانی هستند که صبر و مقاومت کردند و بر خدا توکل می‌کنند.
درباره‌ی هجرت خداوند در قرآن وعده داده: «وَ مَنْ یُهاجِرْ فی‌ سَبیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثیراً وَ سَعَهً» (نساء/100).
اگر هجرت کنید زندگی شما خوب می‌شود، افرادی هستند که فکر می‌کنند از این شهر و مزرعه نباید تکان بخورند و زمین گیر و پاگیر شده‌اند ولی هجرت باعث وسعت و گشایش می‌شود. پس کسانی که برای حفظ جان و مال و فرزند و …. هجرت می‌کنند بی نتیجه نمی‌مانند.
2- هجرت مخصوص انسان نیست
ماهیان دریا هم هجرت می‌کنند وهمین طور پرنده‌ها، و اگر انسان هجرت نکنند از حیوانات کمتر می‌شود، که بنشیند و ستم کشی کند.
پیامبر(ص) وقتی هجرت کردند و به مدینه آمدند عده‌ای برای اینکه سرمایه و زندگی خوبی داشتند. در مکه ماندند، کفار مکه وقتی برای جنگ آماده می‌شدند به مسلمانهای در مکه مانده گفتند شماهم باید در جنگ شرکت کنید، گفتند: ما مسلمانیم، آنها قبول نکردند بعد خداوند در قرآن از آنها انتقاد می‌کند که باید هجرت می‌کردید تا کفار بر شما زور نگفته و شما بتوانید مکتب خود را حفظ کنید، در محیط فاسد، یا باید محیط را عوض کرد یا باید از محیط خارج شد. بی تفاوت نمی‌شود.
در یک جلسه‌ای عده‌ای نشسته‌اند نسبت به یک مسلمانی جسارت و غیبت می‌کنند، اگرتوان داری باید مسیر جلسه را عوض کنی، توان نداری باید جلسه را ترک کنی، نشستن و تماشا کردن گناه است جلسه‌ی شراب هم همینطور است اگر می‌توانیم شیشه‌ی شراب را از جلسه بیرون برده و نابود کنیم، توان نداریم جلسه را ترک کرده و همینطور جلسه‌ی قمار هم، تماشای گناه و سکوت در مقابل آن هم گناه است.
3- گناه هجرت نکردن
یک سری از گناهان حسابرسی‌شان در قیامت است، تنها گناهی که خداوند ما را درنیا توبیخ و مؤاخذه می‌کند گناه هجرت نکردن است. می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ ظالِمی‌ أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَهً فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِکَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً» (نساء/97).
زمانی که ملائکه جان یک عده‌ای که به خود ظلم کرده‌اند می‌گیرند می‌گویند شما در چه موقعیتی بودید؟ می‌گویند ما مستضعف بودیم به آنها می‌گویند آیا زمین خدا وسیع نبود؟ تا شما هجرت کنید و وسعت پیدا کرد و رفع گرفتاری شما شود (چرا هجرت نکردید؟ ) شما جایگاهتان جهنم است و بدمسیری را رفته‌اید.
و تنها گناهی که انسان قبل از مردن خبر عذاب آن را می‌شنود گناه ظلم پذیری (و هجرت نکردن) است البته مستضعفین از مرد و زن و کودک داریم که چاره‌ای ندارند و راه به جایی نمی‌برند. «لا یَسْتَطیعُونَ حیلَهً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً» (نساء/98). پیر است ماشین و زبان و امکانات ندارد ولی کسی که سواد است و پا و جان و زبان دارد می‌تواند با هجرت حرکت اقتصادی و فکری بوجود آورد (این عذری ندارد).
«مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا» (نحل/41) برای ماست در دفاع مقدس حزب بعث به ما حمله کرد و ما شروع نکردیم و بعد از اینکه به ما ظلم و آب و خاک، انقلاب و نسل و ناموسمان مورد تجاوز قرار گرفت. اینجا هجرت لازم بود.
و لذا امام خمینی(ره) فرمود: ما نه می‌خواهیم پیروز شویم و نه شکست بخوریم، می‌خواهیم به وظیفه‌ی خود عمل کنیم.
خداوند از مظلوم خواسته به پاخیزد، هجرت و دفاع کند. حال به نتیجه رسید یا نرسید.
 (داستان حضرت یوسف(ع) را شنیده‌اید که زلیخا آرایش کرده و به یوسف گفت «وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَیْتَ لَکَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ» (یوسف/23) من خود را آماده‌ کرده‌ام که از من کام بگیری و تعبیراتی دارد که «غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ»، «غَلَّقَ» غیر از «غلق» است «غَلَّقَ» یعنی محکم بست و نه یک در همه دربها را بست و محکم هم بست، یوسف(ع) هم یک جوان در مقابل یک زن آرایش کرده در عین حال می‌فرماید: «وَ اسْتَبَقَا الْباب» (یوسف/25) به سمت درب بسته دوید.
شما بدو و درب بسته باز می‌شود، والا حضرت یوسف(ع) می‌توانست بگوید. حالا که چاره‌ای نیست خوب حالا… درب بسته هم هست باید فرار کنی، آن مقدار که توان داری، آقا سیمان است شما مشت را بزنید، ما باید بی تفاوت نباشیم.
4- نحوه‌ی برخورد با گناه و گناهکار
حدیث داریم: کسی که کار خلافی می‌کند اگر هم گوش به حرف تو نمی‌دهد در مقابل او قیافه بگیر. قَالَ امیرالمؤمنین(ع): «أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِی بِوُجُوهٍ مُکْفَهِرَّهٍ» (کافی/ج‌5/ص‌58) با قیافه‌ی (اخمو) برخورد کنید.
نمی‌شود در مقابل گناه و ثواب عادی و بی تفاوت بود انسان باید عکس العمل نشان دهد و این بر ما واجب است «مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا» بعد از اینکه به شما ظلم شد باید هجرت کنید، خدایی که می‌فرماید: هجرت کند، خود هم می داند که باید تایید و نصرت کند.
تمام انبیاء هجرت داشته‌اند، ابراهیم و موسی و نوح، پیامبر(ص) هجرت داشتند و همچنین مراجع درجه‌ی یک ما، و مصلحین جهان و انقلابیون درجه‌ی یک اهل هجرت بودند والا هیچ کس به نزد مادر وعمه‌اش به جایی نمی‌رسد.
پیامبر(ص) که به معراج می‌رود از منزل و نزد خانم نمی‌رود از خانه می‌آید در مسجدالحرام و از آنجا: «سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ» (اسراء/1).
 سکوی پرش هجرت است، و مبدا تاریخ هجری است، و این از افتخارات ماست، (مسیحی‌ها تاریخشان میلادی است و تولد به دست ما نیست مادرش زاییده، البته زاییدن حضرت عیسی حسابش جداست. در عین حال خود عیسی کاری نکرده، ولی در هجرت شما تصمیم به هجرت گرفته‌ای و من برای مسلمانانی که تاریخشان مبلادی است غصه می‌خوردم کمی فکر کن، هجرت یک حرکت انتخابی بدست شما است برای یک هدف مقدس بین لغات فرق است: «فر» فرار کرد، «سفر»: مسافرت کرد، «ذهب»: رفت، «طَلَّقَ» رفت و «هجر»: رفت و هر رفتنی یک باری دارد.
«فَرَّ»: رفت ولی در رفت.
«سفر»: رفت ولی در آن سیاحت، زیارت، تفریح، عیاشی همه را دارد.
«ذهب»: رفت: ولی پول در آن است «ذهب» یعنی طلا برای پول درآوردن رفت.
«طَلَّقَ»: رفت: ولی جانش راحت شد مثل زنی که می‌گویند طلاق گرفت. از گیر در رفت.
«هجر»: رفت: رفتن هدف دار و مقدس است.
پس رفتن فرق می‌کند، (در همان ماجرای حضرت یوسف(ع) دوید و زلیخا هم دوید او می‌دوید و من می‌دویدم. منتهی یوسف(ع) دوید که گناه نکند زلیخا به دنبالش دوید که گناه بکند، فیزیک آنها یکی است حرف ما باکمونیستها همین است). اسکناس‌ها همه کاغذ است در اسکناس نخی است که آن نخ به اسکناس ارزش می‌دهد، نیروی دریایی، سپاه و ارتش را همه کشورها دارند، منتهی در سپاه و ارتش و نیروی دریایی و هوایی ما یک نخ ایمان هم هست که آن به اینها ارزش می‌دهد همه کشورها گل می‌زنند، فوتبال و والیبال و پینگ پونگ، و شنا و رئیس جمهور و مجلس، و دولت و جوان در همه کشورها هست ولی در ایران «ایثاری» است که در جای دیگر نیست و در ایران و لایت فقیه است که در جای دیگر نیست، در ایران عشق و عاطفه‌ و خلوصی است که در کشورهای دیگر نیست، و ارزش ما به این نخهاست.
هجرت: در همه اینها جنبیدن و حرکت هست، منتها این حرکت یک حرکت هدف دار است،
5- اهداف هجرت
1-هجرت برای ضربه به نظام کفر
هزاران، متخصص و دکتر و مهندس در کشورهای اروپایی و آمریکا هستند. اگر اینها به ایران برگردند مشکل ایران حل می‌شود گرچه الآن هم که آنها نیامده و نیستند ما (بحمدالله) داریم خودکفا می‌شویم، همین نیروی دریایی در این چند سال چندین برابر شده و در خیلی از مسائل و کارها وابسته نیستیم و آمادگی هم داریم (الحمدالله) در بعضی موارد به دیگر کشورها هم کمک کنیم، همین بچه‌های کوچه و بازار و استعدادهای ایرانی درخشید، ایران موشکی ساخته که اسراییل از اینها وحشت کرده ایرانی فکر دارد، توانست مشکلات خود را حل کند، ما تا چند سال قبل ناموسمان وقتی مریض می‌شد دستش در دست دکترهای هندی و پاکستانی بود، الآن پزشک زیاد داریم. البته با وجود مشکلات زیادی، بسیاری از آنها را نتوانسته‌ایم حل کنیم. اگر آنها هجرت کنند بیایند وطن خودشان و بعضی هم توبه کنند و برگردند که کارهای کلیدی (کفار و غیرمسلمانها بدست آنهاست).
(اگر مسلمانهای ترکیه هجرت کنند و برگردند به ترکیه، اروپا کمرش می‌شکند، بسیاری از کارهای سنگین آن کشورها به دوش مسلمانهاست).
2- برای نجات جان
3- برای حفظ مکتب
4- برای تحصیل
5- برای تبلیغ
6- برای تجربه
حدیث: به پیامبر(ص) گفتند بعضی کفار به روش خاصی می‌جنگند حضرت فرمود ده نفر از شماها بروید روش آنها را یاد گرفته و بیایید به مسلمانها یاد بدهید.
ما در آموزش هم شرقی هستیم، هم غربی، نه شرقی نه غربی در خودباختگی است، درب آموزش باز است هم از شرق و هم از غرب، ما همه را باید یاد بگیریم.
پیامبر(ص) فرمود: باسوادترین افراد آن است که علمها و دانشهای دیگر را به علم خود اضافه کند، معماری قدیم را بداند، روش ساختن برجهای جدید را هم یاد بگیرد، گیوه بافی را و کفش دوزی جدید را هم بداند، غذاهای سنتی قدیم و غذای جدید را هم بلد باشد، گیر ما در این است که دختری که گیوه و قالی ببافد کم داریم معمار برای گنبد و گلدسته نداریم و بسیاری از شهرها در ساختن مسجد از اصفهان معمار می‌برند، یعنی در کل استان یک مهندس که گنبد بسازد نیست) عیب ما این است که آنچه خود داریم از دست داده و از دیگران هم خوب یاد نمی‌گیریم پیام برای دانشگاه:
پیامبر(ص) فرمود: اعلم الناس من جمع علم الناس الی علمه: باسوادترین مردم کسی است که علم خودش را با علم دیگران جمع کند. رسالت دانشگاه این است و این حدیث با کاشیکاری باید بر سر درب دانشگاهها نصب شود. «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّینِ» (روضهالواعظین/ج‌1/ص‌11) یعنی ما در آموزش شرقی و غربی نداریم.
7- برای دریافت پاداش
جالب این است که خداوند برای بقیه کارها می‌فرماید: اگر به آخر یاوسط کار رسید ولی درباره‌ی هجرت می‌فرماید: «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ» (نساء/100).
همینکه از درب خانه بیرون رفت اجر او با خداست، گرچه برسی یا نرسی، برای انتقال صنعت و علم، امداد مستضعفین، کاری که جهادسازندگی کرده، نیروهای خوبی رفته به مردم آموزشهایی داده‌اند، امدادرسانی، الحمدالله در مسائل نفت، در پالایشگاه، در آموزشهای تخصصی توانسته‌ایم به کشورهایی کمک کنیم، ایرانی در همه مسائل به بقیه کشورها می‌تواند کمک کند، مشکل این است که ما هنوز خود را کشف نکرده‌ایم.
6- سختی‌ها مؤثر در تکامل
من بارها این را گفته‌ام ولی چون بحث را در هفته‌ی دفاع مقدس می‌شنوند یکبار دیگر تکرار کنم، اگر به شما بگویند، چقدر می‌دوی؟ می‌گویی دو کیلومتر، اما یک گرگ دنبالت کند سی کیلومتر می‌دوی حمله‌ی بعث گرگی بود به ایران حمله کرد، ایران هم از شر شاه بیرون آمده، خیلی سر و سامان نداشت، نه مسائل سیاسی و نه اقتصادی و نه نیروهای مسلح، این گرگ که حمله کرد باعث شد ایران خودش را (دریابد) گرگ که حمله می‌کند 30 کیلومتر می‌دوی، بعد معلوم شد این گرگ برکت بود، امام خمینی(ره) هم فرمود: این جنگ برای ما برکت بود، اگر این گرگ نبود تا آخر عمر هم می‌گفتی من دو کیلومتر بیشتر نمی‌دوم، گرگ حمله می‌کند 30 کیلومتر می‌دوی یعنی گرگ استعداد شما را شکوفا می‌کند
در دفاع مقدس خیلی عزیز دادیم در عوض چه بودیم و چه شدیم. برادران بیل آهن است ولی نوک آن سفید و تیز است و برق می‌زند، برای اینکه نوک آن با خاک درگیری دارد، بالای بیل کلفت است اما سیاه و زنگ زده، سر بیل استهلاک دارد ولی به ضرر آن نیست.
آمار شهدای طلبه در بین بقیه‌ی اقشار و اصناف مردم از همه بیشتر است (تکرار) چند هزار طلبه از حوزه علمیه قم که 20 هزار طلبه دارد کم شد تقریباً 2500 نفر از آنها البته به حسب ظاهر ممکن است یکی پیدا شود بگوید آمار ما نسبت به جمعیت خودمان زیادتر است، اینطور در ذهن من است چه طلبه‌هایی مثل، مدنی‌ها، اشرفی‌ها، صدوقی‌ها، دستغیب‌ها، مطهری‌ها، بهشتی‌ها اینها در دفاع مقدس و برخورد منافقین کم شدند ولی مثل سر بیل، ساییده و نازک می‌شود ولی آنکه می‌ماند سفید و براق و تیز است، پس آهنهای بالا نباید بگوید ما ضخیم‌تر هستیم بله و سیاه و زنگ زده نیز هستی رشد انسان در سختی است،
اگر آمپولی به گندم و نخود تزریق کنیم به شعور‌ آید می‌گوید انسان به من ظلم کرد زندگی خوشی داشتیم مرا با داس از مادرم جدا کرده خشک شدم بعد مرا خرد کرد زیر سنگ له کرد و بعد خمیر گیر آب ریخت و مشت و مال داد بعد نانوا بر سرم زد و بعد هم کمرم را به تنور زد و پوست صورت مرا به آتش تنور سوزانید، از همه بدبختیها گذشته به زیر دندانهای انسان دوباره له شدم. و من از این انسان گله دارم.
ما می‌گوییم‌: ای گندم، اگر این مراحل سخت را نمی‌گذراندی، سلول بدن انسان نمی‌شدی.از جمادی مردم و نامی شدم…
اگر موادغذایی می‌خواهد گندم شود باید با بیل زیر و رو شود، اگر گیاه بخواهد سلول شود باید این مسیر را بگذراند، نخود هم همینطور، که او دو مشگل دیگر هم دارد یکی دیگ زودپز و یکی هم دسته‌ی گوشت کوب.
در عین حال می‌گوییم، نخودی می‌خواهی جماد و خاک باشی؟ «بسم الله» اما اگر می‌خواهی سلول بدن انسان شوی باید یک سری حوادث تلخ را تحمل کنی. ناپلئون می‌گوید 14 مرتبه در عملیات نظامی شکست خوردم و دفعه 15 پیروز شدم،
مرحوم فلسفی(ره) واعظ بزرگ می‌فرمود، من در نوشتن کتاب کودک بعضی وقتها 14 مرتبه می‌نوشتم و پاره می‌کردم و دفعه 15 می‌دیدم قابل استفاده و چاپ است. بالاخره اگر زمین نخوریم پا نمی‌شویم و اگر پاره نکنیم نویسنده نمی‌شویم و اگر در سخنرانی خراب نکنیم سخنران و اگر در آب غوطه نخوریم شناگر نمی‌شویم، پس رشد ما در لابلای سختی‌هاست. حدیث داریم: کسیکه طالب علم است باید سختی و زجر را تحمل کند.
اول مهر است، فرزندان ما می‌خواهند درس بخوانند بی سختی و غصه، شعر می‌خواند: اردیبهشت مردم، اردی جهنم ما!
می‌گوییم چرا؟ می‌گوید دو تا امتحان دارم. فرار از درس است، ما (از عشق به درس و علم و کتاب) باید به مهر، مهر بورزیم، و خوشحال شویم.
پیامبر(ص) فرمود: اگر شبی بخوابم و بر سواد من اضافه نشود آنروز برای من ننگ بوده است. امام صادق(ع) فرمود: هر شب جمعه بر علم ما افزوده نشود آن هفته برای ما مبارک نیست. برای سختی‌ها حساب باز کنیم چون قرآن می‌فرماید: «عَسى‌ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‌ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ» (بقره/216). رفاه و آسایش را دوست دارید ولی برای شما بد است.
امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: درختهایی که هر روز آب می‌خورد چوب آن سست است در عوض درختهای کویر هم سفت و محکم حیوانهای آخوری و شکم گنده و با زیادی پیه به مکه نمی‌توانند برود و لذا قرآن می‌فرماید: «وَ عَلى‌ کُلِّ ضامِرٍ» (حج/27) «ضامر» یعنی حیوانی که همه‌اش ماهیچه است و در نتیجه زرنگ و چابک است.
«ضامر» نه یعنی لاغر که در ترجمه‌ها نوشته، لاغر که مکه نمی‌تواند برود یعنی ماهیچه دار.
پس دیگر اهداف هجرت:
8- بدست آوردن امکانات
9- انتقال علم صنعت
10- امداد مستضعفین
11- گفتگوی تمدنها و فرهنگها و تبادل نظرها
12- خروج اسلام از شکل منطقه‌ای به شکل جهانی
7- هجرت مؤثر در کنترل نسل
سؤال: کسی راجع به کنترل نسل از من پرسید ، اولاد کمتر زندگی بهتر نظر شما چیست؟
جواب: گفتم با وضع موجود خوب است، اما اسلام می‌گوید، زود پسرها و دخترها را عروس و داماد کنید زیاد هم بچه دار شوید ولی پخش شوید. مشکل ما این است که بچه دار می‌شویم، کنار هم می‌نشینیم بعد می‌گوییم جا تنگ و کم است. اگر کسی که ده بچه دارد یکی از آنها به هند و یکی به آفریقا و یکی پاکستان، هر بچه‌ای به قاره‌ای برود و زبان یاد بگیرد، چند ساله دنیا را اسلام می‌گیرد، زنهای مسلمان می‌زایند و کنار هم می‌گذارند. بعد می‌بینیم جا تنگ است، بعد می‌گوییم نزایید اسلامی که می‌گوید اولاد زیاد خوب است هجرت را هم کنار آن گذاشته، زندگی ساده و زاهدانه و کم بودن تجملات.
سه چیز: فرزند، سادگی، هجرت.
زندگی ساده یعنی می‌شود اطاق سفید ولی گچ بری نداشته باشد، لوستر نباشد، ما گاهی پول می‌دهیم 6 عدد بشقاب بخریم که گل آنها یکی باشد، پلو را بخور برو حالا گل آن آبی یا قرمز فرقی ندارد، آبرو رفت، گل بشقابها به هم نمی‌خورد، سادگی رفته، بسوی تجملات، هجرت هم نیست، سادگی و هجرت که نیست بعد می‌گوییم سومی هم که فرزند است نابود شود، لاستیک اول و دوم که پنچر شد می‌گوید سومی را هم پنچر کن.
اسلامی می‌گوید خوشا به حال کسی که بچه‌اش «عضد» یعنی بازو باشد 7 پسر یعنی 14 بازو دارد الآن 7 پسر بیچارگی است چون «عضد» نیست شکم است. علتی که در اولاد گیر کرده‌ایم چون بازو نیست شکم است. بازو تبدیل به شکم شده اسلام با هم و مجموعه است.
البته ما هجرت معنوی هم داریم برای کسانی که توان هجرتهای دیگر ندارند مثل پیرزنها، بچه، این بحث چه استفاده‌ای برای ما داشت می‌گویم که:
8- اقسام هجرت
دو رقم هجرت دارم:
الف: فیزیکی و مکانی
ب: اخلاقی و معنوی
اخلاقهای بد مثل دروغگویی و حسادت و …. را هرکس کنار بگذارد هجرت کرده.
حدیث: یکی از بهترین هجرت‌ها، هجرت از عیبهاست.
هجرت از عصبانیت.
یکی از علماء سر درس و بحث عصبانی می‌شد. نذر کرد اگر عصبانی شود یک سال روزه بگیرد و با نذر خود را کنترل کرد. از بد دهانی، سیگار کشیدن و بد قولی و برگشتن از چکها و دروغ‌ها، قسم خوردن‌های نابجا هجرت هست. فرموده‌اند: هجرت «فی الله» هجرت در راه خدا و الا غیر از این باشد ارزش ندارد.
مثلاً خانمش در فلان شهر قبول شده دنبال خانمش به آن شهر می‌رود اصلاً کاری به این ندارد که کار هست یا نه برای خانمش می‌رود و انتقال می‌گیرد اینها هجرت نیست این به سایه‌ی خانم می‌رود البته حفظ خانم هم عیب ندارد باید گفت اسم این کار را هجرت نگذارد بعد هم می‌گوید حق ماموریت، حق ماموریت برای حفظ خانمت، حق هجرت برای حفظ خانمت، او را چند دفعه دعوت به آن شهر کردند نرفت حال که خانم قبول شده می‌رود. هجرت باید برای خدا باشد.
9- مشکلات هجرت
مهاجر 4 مشکل دارد که قرآن جواب می‌دهد:
الف: می‌گوید نکند در بین راه بمیرم؟
قرآن بعد از آیه هجرت در سوره‌ی عنکبوت آیه‌های 57 و 58 و 59 و 60 می‌فرماید: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ» (آل‌عمران/185) هر کس خواهد مرد. یعنی هجرت مرگ را نزدیک نمی‌کند اگر اجل به سر آمده باشد در وطن خود هم خواهی مرد.
ب: از زندگی که آن همه برای آن زحمت کشیده‌ام دور می‌شوم.
همسر می‌گوید: ماموریت دارم زن می‌گوید حالا بعد از اینهمه اجاره نشینی و تازه دارد زندگی رنگ می‌گیرد، خانم کمک کن می‌فرماید: «لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّهِ غُرَفاً تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» (عنکبوت/58) اگر در راه هجرت از دنیا دل کندی. غرفه‌های بهشتی می‌دهیم اگر نیاز حکومت اسلامی و دولت و ملت اسلامی و دین و مکتب است از ظواهر دل بکنید.
ج: هجرت سخت است.
«الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» (نحل/42) صبر می‌کنند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند. هم این آیه در سوره‌ی نحل آمده و هم عنکبوت.
د: امرار معاش و روزی و اداره‌ی زندگی چه می‌شود؟
 می‌فرماید: «اللَّهُ یَرْزُقُها وَ إِیَّاکُمْ» (عنکبوت/60).
«وَ مَنْ یُهاجِرْ فی‌ سَبیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثیراً وَ سَعَهً» (نساء/100).
10- هجرت‌های نامطلوب از نگاه اسلام
هجرت بد و تنبیهی هم داریم. هجرت و دوری دو مسلمان از همدیگر بد است، از هم جدا می‌شوند و دیگر نه تماس و تلفن و نامه.
حدیث داریم، پیامبر(ص) فرمود: اگر دو مسلمان قهر کرده و از هم جدا شوند و بعد از چهار روز آشتی نکنند من آنها را به عنوان مسلمان قبول نمی‌کنم.
حداکثر جدایی و قهر 4 روز است، البته اگر طرف خائن، دین فروش است نباید ارتباط داشته و با او رفیق بود ولی اگر او گفته عدس من ماش او پیکان من پژو او و… این چنین نیست.
هجرت تنبیهی: اگر مرد به وظیفه‌اش عمل نمی‌کند (و زن که معمولاً حریف مرد نمی‌شود اگر درگیری شود زن کتک می‌خورد البته بعضی از زنها هم می‌زنند معمولاً قدرت جسمی مرد از زن بیشتر و قدرت عاطفی زن از مرد بیشتر است)، مرد اگر تخلف کرد، خرجی نداد به وظیفه‌ی شرعی‌اش عمل نکرد حکومت و دادگاه خانواده باید به حساب مرد برسد، اگر زن مخالفت کرد اسلامی می‌فرماید: «فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِع» (نساء/34).
ناموست را به دادگاه نکش «فَعِظُوهُنَّ»: او را موعظه کن بعد،: «وَ اهْجُرُوهُنَّ» (رختخوابت را جدا کن، همینکه مرد اطاق دیگر بخوابد برای خانم گوشمالی است) همین مقدار بس است هجرت تنبیهی.
11- هجرت مکتبی
در سایه دفاع مقدس ما به چه حسناتی رسیدیم، «حَسَنَهً»: یعنی خیر و جمهوری اسلامی به چه خیراتی رسید؟ رئیس جمهور خودمان انتخاب کردیم با بهترین آراء، کدخدای محل، شورای اسلامی، با بهترین آراء (رهبر و خبرگان را انتخاب کردیم با بهترین آرا) و نمایندگان مجلس، و در دنیا عزیز هستیم، آمریکا جز ایران از هیچ کس نمی‌ترسد، به خاطر دفاع مقدس است. خداوند می‌فرماید: اگر شما هجرت کردید برای دفاع از حق و اسلام مهم نیست که شهید بشوید یا نه. ما «سعی» می‌خواهیم نه «عمل». می‌فرماید: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‌» (نجم/39).
یعنی تو باید سعی خودت را بکنی: اگر عمل می‌خواست می‌گفت «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ ما عَمَل» اگر از ما کار می‌خواست می‌فرمود «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ مَا اَتَی» سعی بکن شد، شد، نشد، نشد می‌فرماید: آنها که در راه خدا هجرت کنند بعد از آنکه به آن‌ها ظلم شود ما به آنها حسنه می‌دهیم.
12- ارزش مندی عزن و کرامت
خاطره: آقازاده‌ها زیادی گوش بدهید اگر دادستان برای من نمی‌گفت من باور نمی‌کردم دادستان هم عالم ربانی و عادل است، گفت خودم خوانده‌ام بروم پرونده را بیاورم گفتم قبول دارم خیلی خاطره‌ی تلخی است زیادی گوش بدهید وقتی ایرانیها مرگ بر آمریکا را شروع کردند مهره‌های آمریکایی در ایران بودند، احضار شدند یکی از مهره‌ها در خوزستان بود خواست از ایران برود و به استاندار خوزستان از طرف شاه که هنوز در ایران بود دستور دادند که یک بدرقه‌ی رسمی از او بکنند هواپیما برای بردن او آمد. استاندار و مسئولین آن منطقه هم آمده و یک قالی سفارشی ابریشمی به او هدیه دادند موقع رفتن هم او بسته‌ای را به عنوان هدیه برای اعلیحضرت شاه ایران داد بعد از رفتن خبر دادند به دربار که هدیه‌ای را یک آمریکایی داده گفتند ببینید چیست؟ من نمی‌دانم آیا می‌توانم توی تلویزیون بگویم یا نه یه طوری می‌گویم که هم گفته باشم هم نه، درب جعبه‌ای را باز کردند دیدند مقداری دستمال کاغذی مصرف شده در جایی که خودتان می‌دانید داده، بعد از پنجاه سال جنایت آمریکا وقتی این مهره می‌خواهد برود قالی ابریشمی می‌برد دستمال کاغذی می‌دهد ایران آنقدر ذلیل بوده اطلاع می‌دهند که مشخصات را معین کنید که البته در تهران هم مشخص بود بعد دولت ایران به دولت آمریکا می‌گوید خواهشمندیم اگر ایشان خواست به ایران برگردد به او تذکر بدهید که دیگر از این کارها را نکند آنقدر ایران ذلیل بود که آمریکایی دستمال نجس به شاه می‌داد و شاه جرأت این که خم به ابرو بیاورد نداشت فقط به او تذکر بدهید این ایران زمان شاه بود).
وقتی مردم از خود دفاع کرده و حماسه بوجود آوردند عزیز می‌شوند در همین دنیا «فی الدنیا» عزتی که بعد از انقلاب زمانی که شهید رجایی(ره) به عنوان رئیس جمهور ایران رفت در سازمان ملل سخنرانی کند: کارتر رئیس جمهور آن زمان آمریکا از او وقت ملاقات خواست، این معلم ایرانی به او اجازه‌ی ملاقات نداد، این عزت است.
عزت و حسنه به این نیست که شکر و پنیر و خربزه کیلویی چه قدر است، شاه ما ذلیل بود بر اثر انقلاب معلم ما عزیز شد این حسنه است.
کرامتها فراموش نشود علی(ع) به روی خاک می‌نشیند ولی علی است و معاویه روی قالی ولی معاویه است.
الان جمهوری اسلامی ذلیل است یا عزیز، 43 رادیو زمان جنگ به امام خمینی(ره) جسارت و از صدام حمایت می‌کردند. الآن مرده‌ی امام خمینی(ره) از زنده‌ی صدام عزتش بیشتر است عزت معنایش این نیست که عصا و انگشتر و کاخ داشته باشد.
حسنه این است که مقام معظم رهبری یک جمله می‌فرمایند میلیونها انسان به خیابان‌ها می‌ریزند (برای دفاع از اسلام و ارزشها)
و یک یا حسین که روز عاشورا می‌گوییم 40 میلیون مسلمان به خیابان‌ها می‌آیند حال اگر زمانی که بدن امام حسین(ع) زیر سم اسبها رفت آنها شادی کرده و شراب می‌خوردند و جسارتها و چوب به لب و دندان آن حضرت(ع) می‌زدند، این موجی است که می‌گذرد اما بالاخره امام حسین(ع) برنده شد یا یزید؟ موسی یا فرعون؟ در طول تاریخ هر کس به مکه می‌رود یادگارهای حضرت ابراهیم(ع) را زنده نگه می‌دارد. این نتیجه‌ی هجرت و حسنات آن در دنیاست. البته سختی‌هایی هم دارد.
بهترین کشور را داریم بعضی کشورها آب ندارند دریا ندارند و بعضی خاک ندارد و می‌خرند برای یک باغچه در خانه خاک می‌خرند و بعضی جنگل و بعضی معدن و بعضی نیروی انسانی و بعضی جرأت.
از زمانی که مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوری در سازمان ملل سخنرانی فرمود بعضی رئیس جمهورها گفتند خوب شد چون تا حالا می‌خواستیم بسم الله بگوییم خجالت می‌کشیدیم رئیس جمهور کشور اسلامی جرأت بسم الله گفتن ندارد و حال اینکه ما به هر بچه‌ای می‌گوییم اسم شما می‌گوید بنام خدا (محسن قرائتی) و فلان و این عزت ماست.
امام حسین(ع) بدنش سوراخ، سوراخ شد اما عزتش سوراخ نشد، کشتی و جوانها و هواپیماها و تانک و بدنهای ما سوراخ شد ولی عزت و نفوذناپذیری ما این بود که نتوانستند یک وجب خاک ما را بگیرند.
خدایا کسانی که با هجرتشان در راه تو و مخلصانه بوده و بعد از اینکه به ایران حمله شد و حضور در جبهه و حفاظت از دریا و هوا و زمین، با دادن جان و مال و فکر و سختیها را تحمل کرده و این انقلاب را به ما رساندند روحشان را از ما راضی و ما را پاسدار خونها و خدمات آنها قرار بده.
خدایا تو وعده دادی که در دنیا به ما حسنه بدهی که حساب آخرت جداست و آنجا حسابش بزرگتر است در دنیا این حسنه را بر ما کامل و تمام و روز به روز آبروی نظام ما را در دنیا عزیزتر بفرما.
اجرهایی که برای آخرت وعده داده‌ای بر سر سفره آن اجرها ما را بنشان.
خدایا تو را به حق آل محمد(ع) قسمت می‌دهیم طاغوتهای جهان را مثل طاغوت ایران درهم بشکن.
توطئه‌ها تا هستیم خواهد بود و تا می‌گوییم نه شرقی و نه غربی دشمن برای ما برنامه دارد اگر جنگ نیست آتش به زیر خاکستر است، همانطور که تا حالا ایران و نظام را حفظ کرده‌ای از این به بعد هم از همه گزندها حفظ بفرما.
رهبر و دولت و امت، نسل و ناموس و عقائد و افکار ما حفظ بفرما.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
Comments (0)
Add Comment