موضوع: تفسیر سوره مطففین (1) و شرایط ساخت و ساز
تاریخ پخش: 76/05/23
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
«وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ الَّذینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ» (مطففین/3-1) وای بر کم فروشان. اینها کسانی هستند که وقتی از مردم پیمانه میگیرند خوب میگیرند (وفا میکنند) و لیکن وقتی که به ایشان پیمانه میدهند یا برای مردم وزن میکنند کم میگذارند.
1- مجازات کم فروشی و گستره کم فروشی
نکاتی که از این 3 آیه میفهمیم: اول اینکه «مُطَفِّف» از طفف میآید یعنی کنار. علت اینکه به زمین کربلا «طف» میگویند چون کنار رودخانه است.
ابن مسعود نقل میکند که: هرکس از نمازش هم کم بگذارد شامل این آیه میشود. و لذا حدیث داریم: رییس دزدها کسی است که از نمازش بدزدد.
هر چیزی با میزانش: میزان هندوانه با ترازو است، میزان خط با خط کش است. میزان نمره با 20 است. میزان پارچه با متر است. میزان هوا با هواسنج است. هر چیزی یک میزان دارد. و در هر کاری کم فروشی وجود دارد. کم فروشی آخوند چیست؟ (از خودم شروع میکنم) کم فروشی من این است که بروم بالای منبر و برای مردم حرف حسابی نزنم. اگر کم بگذارم «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» (مطففین/1) وای به حال آخوند. اگر کارگر در کار کردن کم بگذارد، کارفرما در حق کارگر کم بگذارد، مرد در حق زن کم بگذارد، زن در حق مرد کم بگذارد، شریک در حق شریک کم بگذارد… کم فروشی دکتر چگونه است؟ وقتی مرض را تشخیص نمیدهد باید بگوید: بسمه تعالی نفهمیدم باید پول ویزیت را پس بدهد و بگوید: دیگری از من بهتر است. اگر این کار را نکند کم فروشی کرده است.
باید مردانگی کرد. کم فروشی نشانه چند چیز است: 1- کم فروشها خودشان را زرنگ میدانند. 2- کم فروش مردم را دوست ندارد. 3- کم فروش خدا را رازق نمیداند. 4- کم فروش به مردم ظلم اقتصادی میکند. و خلاصه کم فروش تبهکار است.
از اینکه قرآن میفرماید: «وَیْلٌ» میفهمیم که: کم فروشی گناه کبیره است. وقتی میخواهد به مردم دختر بدهد کلی مهریه میگیرد ولی وقتی میخواهد از مردم دختر بگیرد میگوید: آقای قرائتی تو را به خدا در تلویزیون بگو که اینقدر مهریه نگیرند! یعنی دست دادنش به دست گرفتنش فرق میکند. نگفته: «إِذَا اکْتالُوا عَلَى المؤمنین یا مسلمین» بلکه گفته: «إِذَا اکْتالُوا عَلَى النَّاسِ» یعنی: کم فروشی حرام است ولی به مسیحی و یهودی و… جاهایی که قرآن گفته «ناس» یعنی از حقوق انسانی است نه از حقوق اسلامی. «عَلَی» یعنی بر ضرر مردم. «اکْتالُوا» یعنی «کیل». کم فروشی بیشتر در «کیل» است. دزدی در کیل دیرتر لو میرود. از این پیداست که نظم اقتصادی خیلی مهم است. دقت خیلی مهم است. شیرینی فروش ما فکر میکند که اگر جعبه شیرینی را از مقوای کلفت بگیرد زرنگی کرده است. گوسفند فروش ما فکر میکند که اگر آب نمک به بزغالهها بدهد زرنگی کرده است. دزدی در 2 کیلو یعنی چه؟
2- کار برای خدا و صداقت در انجام کارها
با خدا نمیشود فیلم بازی کرد. یکی از طلاب قدیمی که حالا از علما است تعریف میکرد: در ماه رمضان (چند سال پیش حدود سی سال) چند جا مرا دعوت کردند. وقتی حساب کردم دیدم که از همه جا بیشتر در دماوند به من پول میدهند. گفتم: میروم دماوند. مردم از آخوند پولی بدشان میآید. یکروز که نرفتم هزار تومان کم کردند. و 29 هزار تومان گرفتم. سوار ماشین از آنجا بر میگشتم و در فکر این بودم که این 29 تومان را چکار کنم. از دماوند (رودهن) به طرف تهران میآمدم و در وسط راه زدم به یک ماشین! دو تا ماشین له و لوله شدند. پلیس آمد و میکانیک آورد و گفت: سی هزار تومان خرجش است! بعد گفت: چون عمامه پیغمبر(ص) سرت است هزار تومان نمیگیرم! یعنی 29 هزار تومان. در راه میزدم توی سرم و میگفتم: این جزای کسی است که هدفش خدا نباشد.
خدا رحمت کند شهید مطهری (ره) را. به من میگفت: قرائتی، هر روز این دعا را بخوان: «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَکَ» (دعای ماه رجب) باختند کسانی که برای غیر خدا کار کردند. با هر کس بازی در میآورید با خدا بازی در نیاورید. با خدا صاف باشیم. وای بر معلمی که کم درس میدهد. وای بر کارگری که سر هم بندی میکند. وای بر همه کسانی که به هر نحوی کم فروشی میکنند.
«یَسْتَوْفُونَ»، «یُخْسِرُونَ» به قول ما طلبهها فعل مضارع هستند. یعنی کارشان این است. هر کسی یک بار دست گل آب میدهد. یکبار و دوبار طوری نیست اما «یَسْتَوْفُونَ»، «یُخْسِرُونَ» یعنی اینکاره هستند. شغلش این است. نانوا وقتی برای خودش نان میپزد نانهای خوبی میپزد اما برای مردم… همین نانوا کارش به نجار مثل خودش میافتد. قرآن میفرماید: اگر ضرر بزنی دودش به چشم خودت میرود. مال حرام عامل سقوط انسانهاست. گناه کوچک را کوچک نشمارید. قصه پیغمبر(ص) را همه نشنیدهاید که در بیابان با اصحاب میرفتند. حضرت فرمودند: هیزم جمع کنید. گفتند: هیزم نیست. فرمود: دقت کنید. رفتند و خار و خاشاک جمع کردند و روی هم گذاشتند و زیاد شد. فرمود: شما فکر میکنید گناهانتان کم است ولی اگر دقت کنید زیاد است.
3- مهندسی ساختمان ابتکار و خلاقیت و زیبایی
راجع به مهندسی، خانه سازی و مدرسه سازی نکاتی است که برایتان میگویم: اول اینکه نظافت در ساختمان یک چیز دوست داشتنی است. مدرسه را طوری درست کنیم که دوست داشتنی باشد. یک مقدار هم مهندسین ما باید کاری با استاندارد نداشته باشند. من رفتم به یک ساختمان، دیدم سقفش خیلی کوتاه است! گفتم: اینجا سقفش کوتاه نیست؟! گفتند: هیس! گفتم: چرا؟! گفتند: این زیر نظر مهندسین ساخته شده است. گفتم: باشد من یک آدم هستم. آدم باید از خودش هم فکر داشته باشد. انسان وقتی سیگار میکشد سرفه میکند. خود ریه میگوید: دود برای من خوب نیست. وقتی به کسی میگویی: سیگار نکش. میگوید: مراجع تحریم نکردهاند. بابا خودمان هم یک آدم هستیم. من این را بارها گفتهام که نمیگذارند فکر کنیم. جوان شلواری میپوشد که برای رانش تنگ و برای ساق پایش گشاد است. مد پرستی یعنی کنار گذاشتن عقل. بله اگر کار خوبی بود روی چشممان. قرآن میفرماید: پیغمبر هر کس کار خوب کرد، از او یاد بگیر «فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ» (انعام/90). آثار نیاکان ما: اگر هنر داشتند روی چشم ما. اما اگر غلطی کردند ما نباید آن کار را بکنیم. امام صادق(ع) به خانه شخصی رفتند، خانه آن شخص خیلی تنگ بود. فرمود: چرا خانهات اینقدر تنگ است؟! گفت: خانه مرحوم ابوی است! فرمود: ابوی شما اشتباه کرد شما هم باید اشتباه کنید؟! آثار قدیمی به چه قیمتی.
ساختمان باید زیبا باشد. در کاشان مسجدهایی ساختهاند که وقتی آدم نگاه میکند کیف میکند. مردم برای استراحت آنجا میروند. الآن مسجد میسازند مثل انبار سیب زمینی! ساختمان باید طوری باشد که آدم خاطره خوشی از آن داشته باشد. گفتند: امام سجاد(ع) کجا نماز میخواند؟ گفتند: برو فرشها را بو بکش، هرجا بوی عطر بیشتری داشت امام سجاد(ع) آنجا نماز خواندهاند. به همین خاطر زیبایی یک مسئله است.
4- خدا محوری در ظاهر و باطن
خدا محوری: قدیم وقتی وارد شهری میشدی از گنبدش معلوم بود که در آنجا اسلام حاکم است. مدرسههای قدیمی دور تا دور حجره است و در جایی که نماز میخوانند. گنبد و بارگاه دارد. یعنی خدا محوری است. الآن وقتی شخصی وارد تهران میشود خدا محوری نیست. اسکناس محوری است. شهر اسلامی شهری است که وقتی واردش میشوی خدا محوری باشد. مردمش با اذان از خواب بیدار میشوند. بلندترین ساختمانهایش مساجدش باشد. در سایه انقلاب بهتر شده است. در قبل از انقلاب خیلی از وزارتخانهها، ادارهها و… نمازخانه وجود نداشت. اول انقلاب هم زیر راه پلهها را نمازخانه کردند. در این چند سال یک تحولی شده است.
زیبا سازی مدرسه به عهده خود بچهها باشد. متأسفانه برخی بچههای مدارس ما، مدرسه را کثیف میکنند بعد یک فرد پیری که احترامش لازم است میآید و تمیز میکند! یعنی بچهها عملا لوس بار میآیند. لوسی ممنوع. یک حدیث در مورد لوسی میخوانم: امام صادق(ع) با افرادی میرفتند. بند کفش امام(ع) پاره شد. امام(ع) کفشهایش را درآورد و پابرهنه به راهش ادامه داد. هرچه اصحاب گفتند که: آقا کفش ما را پا کنید، حضرت فرمود: بند کفش من پاره شده و نباید لوس شوم.
در سفر مکه آمدند به حضرت گفتند: فلانی خیلی عبادت میکند. فرمود: کارهایش را چه کسی انجام میداد؟ گفتند: ما کار میکردیم و او نماز شب میخواند. فرمود: کار شما از نماز شب او با ارزشتر است. چون او آدم لوسی بود.
بحمدالله در سایه جمهوری اسلامی همه مدارس نمازخانه میسازند. آموزش و پرورش از همه وزارتخانهها مهمتر است. چون با نسل آینده در ارتباط است. همه باید در این مورد بسیج شویم. شمایی که اینقدر خرج میهمان میکنید، چقدر خرج تحصیل فرزندتان کردهاید، چقدر خرج فضای آموزشی او کردهاید؟ حالا آدمهایی داریم که: زن و بچهاش را در اتاق تاریک نگه میدارد یک اتاق نورانی را برای میهمان نگه میدارد! یکروز به دامادم گفتند: چه کسی را از همه بیشتر دوست داری؟ گفته بود: خودم را. برای شیخ انصاری میهمان آمد. گفت: من برای خدا به دیدار شما آمدهام. گفت: اگر به خاطر خدا آمدهای به خاطر خدا هم بلند شو برو. گفت: چرا؟! گفت: الآن که شما به خانه من آمدهای، زنم مریض بود و رفت اتاق بغلی که خیلی گرم است. تو اگر برای خدا آمدهای برای خدا هم برو تا زنم بیاید به اتاق سایه. من یک سؤال میکنم از مردم ایران! حالا که برای فرزند شما نمازخانه ساختهاند، کدامیک از شما با یک تلفن از مدیر مدرسه در این رابطه تشکر کردهاید؟! در حال حاضر حدود 60 هزار نماز جماعت در مدارس بدون اجبار برگزار میشود. اما برای یک مسئله جزیی خودمان صد تا تلفن میزنیم! ما نسبت به نسل نو هنوز بالغ نشدهایم. نمیدانیم 18 میلیون یعنی چه؟! مدیر مدرسه میتواند نقش خوبی داشته باشد. مدیر کل یکی از استانها میگفت: در یکی از مدارس صددرصد بچهها در نماز شرکت میکنند. وقتی بررسی کردیم فهمیدیم که: مدیر دبیرستان«قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ» گو است. همه دبیرها: فیزیک و شیمی و قرآن و دینی و… صف اول نماز هستند. وقتی همه آمدند بچهها هم میآیند. اما وقتی دبیرها خودشان در اتاق چایی میخورند و به بچهها گفتند: بروید نماز!! میگویند: مرگ خوب است برای همسایه. مدرسه به بخشنامه گوش نمیدهند. خدا وقتی بخشنامه میکند، میفرماید: ببین من خودم عمل میکنم. بعد میفرماید: شما هم عمل کن. بخشنامه خدا را گوش کنید: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (احزاب/56) خدا و فرشتهها بر پیامبر(ص) صلوات میفرستند. بعد بخشنامه میکنند که: شما هم یالله، صلوات بفرستید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً». اگر مدیر مدرسه یکبار خم شود و یک پوست خیار را از زمین بردارد، دیگر بچهها خجالت میکشند که پوست خیار به زمین بریزند. اگر دانش آموز استاد را دید که برقهای اضافی را خاموش میکند، این کار اثر تربیتی دارد. فرق معلم با دیگران در همین است. کار شما سازندگان مدارس عبادت است. چون شما جایی را که میسازید در آن رشد خواهند کرد اما بیرون این طور نیست.
5- تذکرات و شرایط ساخت و ساز مسجد
تذکرات کلی برای ساخت و ساز: آقایانی که میخواهند بنایی کنند باید نکاتی را در نظر بگیرند. البته این حرفهای من اصل است حالا یک وقت اضطرار است، حسابش جداست. مثل این است که بگوییم: انسان باید روز کار کند و شب بخوابد. حالا بعضی جاها اورژانس است، کشیک است، و باید شب بیدار بمانند این اضطرار است. من به موارد اضطراری کاری ندارم. من اصل را میگویم. مسکن از سکینه میآید. یعنی جایی که انسان در آن آرامش داشته باشد. پس زمینی که انسان برای مسکن انتخاب میکند باید جای بی سرو صدایی باشد.
2- نزدیک بودن خانه به محل کار: اگر مردم این اصل را مراعات کنند قسمت زیادی از این ترافیک کم میشود. نرخ ماشین کم میشود. نظارت پدر بر خانواده زیاد میشود. معابر خلوت میشوند. در وقت صرفه جویی میشود.
3- الان طوری شده است که داخل خانه را تنگ میگیرند و بیرون خانه را مرمر. حدیث داریم: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «مِنْ سَعَادَهِ الرَّجُلِ سَعَهُ مَنْزِلِهِ» (المحاسن/ج2/ص610) علامت خوشبختی مرد این است که حیاطش بزرگ باشد. یعنی یک حیاط ساده بزرگ از یک خانه لوکس کوچک. این را اسلام میگوید.
4- استحکام: در برابر باد و زلزله و… در میان سقفها، هیچ سقفی به گنبد نمیرسد. گنبد، باران، باد و برف را رد میکند. گنبد علمی ترین طاق هاست.
6- دستورات اسلامی فراتر از علم و زمان
خودمان را خیلی تحقیر نکنیم. برجها را الآن میسازند در آنها خفه خواهند شد و به سراغ گنبد خواهند آمد. برخواهند گشت. الآن کنگره شیر مادر گرفتهاند. از بس شیرخشک مصرف کردند، حالا ضررهای شیرخشک ثابت شده و کنگره گرفتهاند. در آینده هر حدیثی که به آن عمل نشده، کنگره خواهند گرفت. در آینده کنگره برگ خواهیم داشت. چون الآن برگ کاهوی آفتاب خورده را دور میریزیم و وسط کاهویی را که آفتاب نخورده میخوریم. حال آنکه چیزهای ذخیره شده در برگ آفتاب خورده بیش از چیزهای ذخیره شده در برگهای آفتاب نخورده است. اسلام میگوید: انار را با هستهاش بخور: ما آب انار را میخوریم. و حال آنکه هستهای که جذب نمیشود مثل شن به دیوار معده کشیده میشود و حدیث داریم: قَالَ الصَّادِقُ (ع): «کُلُوا الرُّمَّانَ بِشَحْمِهِ فَإِنَّهُ یَدْبُغُ الْمَعِدَهَ وَ یَزِیدُ فِی الذِّهْنِ» (کافی/ج6/ص354) معده را دباغی میکند. در آینده کنگرهای خواهیم داشت به نام کنگره هسته انار. اسلام میگوید: بنشین و ادرار کن. اخیرا که فیلم برداری کردهاند از مجرای ادرار. دیدهاند که وقتی انسان ایستاده ادرار میکند مجرای ادرار درست باز نمیشود ولی وقتی انسان مینشیند مجرای ادرار درست باز میشود. در اروپا و آمریکا کنگرهای برپا خواهد شد به نام «بنشین و ادرار کن» باید از اول مسلمان باشیم. چه گیری داریم که میرویم، تو سری میخوریم و برمی گردیم. حدیث داریم: به سه چیز نگاه کنید شاد میشوید: 1- سبزی 2- آب 3- شکل زیبا. انسان وقتی در این کاسههای همدانی آب میخورد لذت میبرد. حدیث داریم: وقتی آب میخورید بمکید. با تک نفس نخورید. و به آب نگاه کننید. یکی از دوستان میگفت: علامه طباطبایی وقتی میخواست سیبی را بخورد مدتی به آن نگاه میکرد و بعد میخورد. نگاه کردن هم ایمان انسان را زیاد میکند و هم اشتهای انسان. ما که غذا نمیخوریم. موقع غذا خوردن تمام حواسمان به تلویزیون و… است. حدیث داریم: ساعاتی که سر سفره درحال غذا خوردن هستید جزو عمرتان نیست. میدانید یعنی چه؟ یعنی دست پاچه نشوید. یعنی گیج نشو.
یک مقداری خودمان را باختیم. صاف مسلمان نیستیم. هنوز هم شک داریم. اینکه امام (ره) فرمود: اسلام ناب یعنی نترسید.
آشپزخانه باید بزرگ باشد. یک آیه در قرآن برای آشپزخانه بزرگ پیدا کردهام. چون بخشی از عمر زن در آشپزخانه میگذرد. آیه این است: وقتی برای حضرت ابراهیم(ع) میهمان آمد، قرآن میفرماید: «فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمین» (ذاریات/26) یک گوساله بزرگ را برای او سرخ کرد. یک گوساله درسته را برای او سرخ کرد. حالا این گوساله را در چه آشپزخانهای، در چه قابلمهای و… سرخ کرده بود. آشپزخانهای که بشود یک گوساله را در آن سرخ کرد باید چقدر بزرگ باشد. حالا شاید بگویید: آقای قرائتی چی میگی؟ خوابی یا بیدار؟ من بیدارم و میفهمم. میخواهم بگویم: اسلام این را میگوید، حالا اگر شما میخواهید اضطراری زندگی کنید اشکالی ندارد.
7- ویژگیهای ساختمان خوب
آشپزخانه باید نور داشته باشد، نباید پشت اتاق باشد. امام صادق(ع) وقتی دید شخصی آشپزخانهاش را بزرگ میکند او را ستایش کرد.
در ساختمان سازی همسایهها را اذیت نکنیم. دیوارها را طوری نگیریم که از آن طرف دیوار حرفها شنیده شود. «وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ» (مائده/2) نشود. چون استراق سمع گناه است. اتاق سفید خیلی بهتر از رنگهای دیگر است. رنگ قرمز و سیاه مضر است. رنگهای سفید، آبی، سبز، زرد سفارش شده است. رنگ باید دلنشین باشد «لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرینَ» (بقره/69).
تعداد اتاقها: حدیث داریم دخترها و پسرهای بالای 7 سال در یک تخت خواب نخوابند. گناه کسی که با 11 نفر در یک اتاق زندگی میکند به گردن کسی است که یک ویلا در تهران دارد، یک ویلا در شمال دارد و… اصل این است که آدم بتواند برای هر بچهاش یک رختخواب جدا درست کند. بسیاری از گناهان به دلیل کمبود مکان است و چه نامههایی که در این زمینه به دست من رسیده است. حدیث داریم که اگر پدر و مادر روبروی بچه عمل زناشویی انجام بدهند (حتی اگر او خیلی کوچک باشد) در او اثر میکند و ممکن است او زناکار شود. پدر حق ندارد با شورت در خانه راه برود. محرم هستند اما این طور لباس پوشیدن برای دختر مضر است. برادر بزرگ هستی، تابستان هم هست اما… امام حسن و امام حسین(ع) با شلوار در رودخانه رفتند. یکی گفت: بابا شلوارتان خراب شد. فرمودند: شلوار ما خراب شود بهتر از این است که حیای ما خراب شود. اینها انسان را بی حیاء میکند.
اصل فطرت: ما خیلی وقتها در ساختمان سازی فطرت خودمان را جا میگذاریم. باید به طبقه محروم توجه کرد. این هم در مهندسی یک اصل است. آقایان مهندسین عقلتان و دینتان را در اختیار هوس پولداران قرار ندهید.
وقتی تاجری یا مغازه داری میبیند دختر و پسر نامحرم به مغازه میآیند باید به آنها تذکر ندهد. میگوید: اینها مشتری هستند. حضرت علی(ع) میفرماید: کسانی که به خاطر مشتری امر و نهی نمیکنند نمیدانند که خدا رازق است. رزق کسی را قطع نمیکند. توجه به قدرت مالی: اگر ندارید خرج نکنید. حدیث داریم پشت بام هم باید دیوار داشته باشد.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»