تفسیر سوره فجر، پیامدهای انقلاب

موضوع بحث: تفسیر سوره فجر، پیامدهای انقلاب
تاریخ پخش: 23/11/61

بسم اللّه الّرحمن الّرحیم

1- نعمت‌هایی که به سبب انقلاب نصیبمان شد
انسان باید همواره به یاد نعمت‌های خدا باشد. فراموش نکنیم که ما از غارت به ایثار رسیدیم. نفت و بیت المال ما غارت می‌شد. حالا مردم ما دارند ایثار می‌کنند. از غارت، به خاطرانقلاب، به ایثار رسیدیم. از تفرقه به وحدت رسیدیم و یکی شدیم. از جهل به علم رسیدیم. کتاب‌های دانشگاه را ببینید، پربارتر شده است. بعد از انقلاب تیراژ انتشارات خیلی بیش‌تر شده است. از تکیه بر نژاد به تکیه بر تقوی رسیدیم. ایران چهار راه توریست‌ها بود، آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به اصفهان و شیراز و تهران برای گردش می‌آمدند ولی الآن مهمان‌های دهه‌ی فجر چه کسانی هستند و چه می‌گویند؟ یکی از علمای بزرگ در دهه فجر به این جا آمده و در سخنرانی خود گفته است، ایران چهار راه انقلابیون کره‌ی زمین شده است. عیاش‌ها به این جا می‌آمدند و عیاشی می‌کردند. الآن انقلابیون به این جا می‌آیند و خط می‌گیرند. درخدمت آقای رئیس جمهور که به خارج رفتیم، امام جمعه‌ی تانزانیا جمله‌ای گفت. من از این جمله خیلی لذت بردم و این جمله را نوشتم. می‌گفت: «قبل ثوره الاسلامیه لا یحسبون بنا حساباً واحداً و بعد ثورتکم یحسبون لنا الف حساب» یعنی قبل از انقلاب ایران، کسی مسلمانان تانزانیا را به حساب نمی‌آورد ولی بعد از انقلاب برای ما هزار حساب باز کردند. یعنی هر کار می‌خواهند بکنند، می‌گویند: ببینیم نظر مسلمانان چیست؟ از تقلید به تحقیق رسیدند. شما کارگر هستید، می‌دانید چقدر موادی را که قبلاً وارد می‌کردیم، حالا خودمان در کارخانه‌ها می‌سازیم؟ از یأس به امید رسیدیم. می‌گفتند: مگر می‌شود، شاه برود؟ از اسراف به صرفه جویی رسیدیم. یک وزیر ما وقتی مسافرت می‌کرد، تا جایی را بازدید کند، چندصد هزار تومان خرج می‌کرد و الآن وزیر ما برای بازرسی می‌رود و برمی گردد، خرج او یک صدم زمان طاغوت هم نیست. از خودبینی به خدابینی رسیدیم. از اشک به شمشیر رسیدیم. از ناله به نعره رسیدیم. از مادیت به معنویت رسیدیم.
آیات سوره فجر را برایتان معنی کنم. «وَ الْفَجْرِ»(فجر/1)
ضمن تشکر از برادران عزیز سوادآموزی که در این کارخانه سر کلاس‌ها می‌نشینند، امیدوارم هرچه زودتر خواندن و نوشتن یاد بگیرید و بتوانید قرآن را هم بخوانید.
2- کسانی که طغیان کردند دچار عذاب الهی می‌شوند
«وَ الْفَجْرِ» قسم به طلوع خورشید، فجر و فلق در یک وادی هستند. قسم به شکافتن و نوری که تاریکی را می‌شکافد. علمی که جهل را می‌شکافد. قسم به فجر، قسم به شب‌های ده گانه، خداوند چند قسم خورده است و بعد می‌گوید: پدر طاغوت را درمی آوریم، هرکس می‌خواهد باشد. «أَ لَمْ‌تر کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ»(فجر/6) قوم عاد طاغوتی بودند. دیدید با آن‌ها چه کردیم؟ قوم ثمود جنایت کار بود. دیدید با آنها چه کردیم؟ فرعون شکنجه گری بود که هرکس را که ایمان می‌آورد، به چهار میخ می‌کشید و به دست‌ها و پاهایش میخ می‌کوبید. دیدید چطور فرعون را غرق کردیم؟ با آب و خاک و باد، با صاعقه و رعد و برق، دمار از روزگار طاغوت درآوردیم. هرکس شک دارد به تاریخ پهلوی مراجعه کند. «الَّذینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ»(فجر/11) این قوم فرعون و ثمود در سرزمین‌ها طغیان کردند و به شهرها تجاوز کردند. یعنی چه که طغیان کردند؟ آیه‌ی بعد معنایش را باز می‌کند. «فَأَکْثَرُوا فیهَا الْفَسادَ»(فجر/12) فسادها داشتند، فساد اقتصادی، فساد فرهنگی، فساداجتماعی، فساد اداری، ربا، مدارس دخترها و پسرها مخلوط بود، فیلم‌های سکس و بی حجابی وجود داشت، سپردن مسئولیت‌ها به نا اهل بود، ربا در شاخه‌ی اقتصاد، هرزگی در شاخه‌ی فرهنگ، بی حجابی و سینماهای آلوده در شاخه‌ی اجتماعی، مسئولین نا اهل در شاخه‌ی ادارات و. . . «فَأَکْثَرُوا فیهَا الْفَسادَ» همه نوع فسادی می‌کردند.
قرآن می‌گوید: «فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذابٍ»(فجر/13) طاغوتی را که مرتکب فساد شده بود خداوند عذاب کرد. پی درپی این‌ها را عذاب کرد. مثنوی می‌گوید: لشکر خدا شن‌ها هم هستند، چون گاهی خدا افرادی را با شن و گاهی با باد و گاهی با زلزله و گاهی با آب و گاهی با خاک عذاب می‌کند. همه‌ی هستی لشکر حق هستند. فقط اراده می‌خواهد. اگر خدا اراده کند و بگوید: ‌ای باد! این کار را بکن. آب او را عذاب کن. صاعقه او را بزن، این‌ها طغیان می‌کنند و عذاب خدا شروع می‌شود. خدا می‌گوید: عذاب را بر این‌ها نازل کردم. بعد می‌فرماید: «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ»(فجر/14) سوره‌ی فجر حدود 8 رب و ربّک دارد. یعنی پروردگار تو این کار را کرد. «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ» خدای شما در کمین است. یعنی ‌ای مسلمان‌ها شامل شما هم می‌شود. قرآن درباره‌ی بنی اسرائیل در یک آیه می‌گوید: «یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ»(بقره/47) در یک آیه به بنی اسرائیل می‌گوید: به شما فضیلت و شرف دادم. در آیه‌ی دیگر می‌گوید: «وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ»(بقره/61) بنی اسرائیل دچار غضب شدید. خدا به شما فضیلت و شرف داد. و خدا به شما غضب کرد. چطور یک قوم هم شرف دارند و هم خدا برایشان غضب می‌کند؟
3- گروه های قوم بنی اسرائیل و سرنوشت آنها در قرآن
وقتی آیات قرآن را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم قوم بنی اسرائیل سه گروه شدند و سه جنایت مرتکب شدند، خدا شرف ایشان را گرفت و غضب کرد. یک گروه علما و دیگر گروه تجّار و گروه سوم عوام بودند. قرآن درباره‌ی علما یهود می‌فرماید: «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ»(نساء/46) قوانین آسمانی را تغییر دادند. قرآن درباره‌ی تجار می‌گوید: «وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا»(نساء/161) سراغ ربا و بهره و سود و نزول رفتند. قرآن درباره‌ی عوام می‌گوید: «إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ»(مائده/24) گفتند او نمی‌فهمد چون علما و تجار و عوام آن‌ها اعمال غلطی مرتکب شدند. خدا فضیلت این‌ها راگرفت و بر ایشان غضب کرد. ‌
4- درس گرفتن از سرنوشت بنی اسرائیل
ای اداری‌ها و‌ای کارگران و ‌ای کشاورزان ایران و‌ای طلبه‌ها و دانشجویان و. . . همه بدانید که دهه فجر، دهه‌ای بود که خدا به ما فضیلت داد و خط آمریکا کور شد. خط امام زنده شد و طاغوت فرار کرد. حزب الله حاکم شد، بی حجابی کم شد وگذشت. حجاب آمد و فساد رفت. نماز جمعه آمد. این‌ها فضیلت است. خدا می‌گوید: «ان ربک لبالمرصاد» خدا در کمین شماست. اگر شما هم خط بنی اسرائیل را ادامه دهید، به همان سرنوشت دچار می‌شوید. اگر بنا باشد زمانی علما و طلاب از رسالت خویش منحرف شوند، کمی انحراف پیدا کنند، دوباره چشمان دشمنان ما باز می‌شود.
دیروز برای خواندن نماز به جایی رفتیم. گفتیم: آقا قبله کدام سمت است؟ گفت: مثل خودتان می‌ماند، کمی انحراف دارد. اگر کمی انحراف پیدا شود، اگر من طلبه کمی انحراف پیدا کنم، دانشجو و فرهنگی، هر کدام کمی انحراف پیدا کنیم، خدا از ما روی بر می‌گرداند. خدا قول نداده است که من هر چیز به هرکس دادم از او نخواهم گرفت. روحیه‌ی رزمندگان ما از خداست. چه کسی به جبهه رفته است تا جان بدهد؟ آن کسی که دوچرخه و توپ و دمپایی خود را به برادرش نمی‌داد. حالا جانش را برای دینش می‌دهد. کسی که قبلاً از توپ و دوچرخه‌اش نمی‌گذشت، حالا از جانش می‌گذرد. چنین روحیه‌ای را خدا به او داده است و خدا هیچ قول نداده است که اگر چیزی را به کسی دادم، دیگر از او نمی‌گیرم.
بنابراین ممکن است خدا قهر کند و از ما بگیرد. می‌گوید: «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ»(فجر/14) پیغمبر! خدای تو در کمین است. یعنی سرنوشت دیگران ممکن است نصیب امت تو هم بشود. برای یهود در جایی «فَضَّلْتُکُمْ» و برای یهود در جای دیگر «وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ» فرموده است. چطور فضیلت و غضب با هم انجام شد؟ سه گروه، سه جنایت کردند. خدا فضیلت این‌ها را گرفت و غضب کرد. اگر کارگر کم کارکند، کشاورز بد کار کند، طلبه کج برود، بازاری بد کار کند، یکی بد و یکی با انحراف باشد، خداوند الطافش را می‌گیرد. خدا در کمین است. قالیبافی دو سال کار دارد اما حفظ قالی چند سال زمان می‌خواهد. زاییدن بچه یک سال کار دارد اما بچه داری چند سال کار دارد. نگه داشتن چیزی همیشه از تولید آن سخت‌تر است. شما چند سال جان کندید و انقلاب کردید، اما حفظ انقلاب از ایجاد آن سخت‌تر و مهم‌تر است. باید انقلاب را حفظ کنید.
حفظ انقلاب چگونه است؟ خودمان جلوی فساد را بگیریم. نگذاریم پارتی بازی شود، نگذاریم نور چشمی‌ها مهم شوند. اگر فسادی دیدیم، داد بزنیم به خاطر این که انقلاب در خطر است. «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ»(فجر/15) قرآن می‌گوید: انسان به گونه‌ای است که وقتی خدا او را آزمایش می‌کند «فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ» خدا او را اکرام می‌کند و به او امام می‌دهد، انقلاب می‌دهد، جرأت می‌دهد، حزب الله می‌دهد، نماز جمعه می‌دهد، باران می‌دهد، اگر خدا به کسی لطف کند «فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ» می‌گوید: خدا برای ما کم گذاشت. نه خدا کم می‌گذارد و نه زیاد می‌گذارد. این کم گذاشتن و زیاد گذاشتن خدا دلیل بر این نیست که او کسی را بیش‌تر دوست دارد، یا کم‌تر دوست دارد.
5- خیر و شر هر دو وسیله آزمایش هستند
نگو اگر به من داده است، لابد من آدم خوبی هستم، داده‌ها امتحان است. آن‌هایی که می‌گیرد هم امتحان است. همینطور که انسان به نداری آزمایش می‌شود، به دارایی هم آزمایش می‌شود. «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ»(انبیاء/35) شر و خیر هر دو وسیله‌ی آزمایش هستند. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»(بقره/155) ابزار آزمایش، ترس، گرسنگی، نداری، کم محصولی، کم درآمدی و. . . است. اموال و اولاد فتنه هستند. همه‌ی خوشی‌ها وسیله‌ی آزمایش هستند. یک بار به تومی دهد تا ببیند چه می‌کنی؟ یک بار هم می‌گیرد تا ببیند چه می‌کنی؟
6- اهمیت احترام به یتیم در قرآن
می‌گوید: «کَلاَّ» اینطور نیست که خدا بی خود بدهد و بی خود بگیرد. علت این دادن و گرفتن را در زندگی خودتان باید پیدا کنید. چطور شد خدا چیزی را از شما گرفت؟ بنشینیم و بررسی کنیم. «کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ»(فجر/17) شاید به یتیم احترام نگذاشتید، الآن در جامعه‌ی ما بچه‌های شهدا زیاد هستند، بنیاد شهید قدم‌هایی برداشته است. بخصوص در اصفهان که من خبر دارم. معلمین دقت کنند، چند معلم دل سوخته، چندمعلم با فضیلت، با این که حقوق معلمی خیلی کم است ولی به خاطر شرف معلمی و شغل ارزشمندی که دارند، چند معلم در اصفهان گفتند: بنیاد شهید شاید کمکی مالی به خانواده‌های شهدا بکند اما کمبود پدر با عدس و نخود و لپه جبران نمی‌شود. معلمین اصفهان تصمیم گرفتند بچه‌های شهدا را جمع کنند، آن مقدار که پدر درخانه به بچه‌اش می‌رسیده و حالا شهید شده است، ما معلمین در حق آن‌ها پدری کنیم. بچه‌های شهدا را جمع کردند. دخترها در روزهای فرد و پسرها در روزهای زوج و این چنین با بچه‌های شهدا کار می‌کردند.
اتفاقاً من دیروز رفتم یکی ازاین خانه‌های فرهنگ بنیاد شهید را دیدم. تازه بعضی از بچه‌ها را نشاندند و مثلاً گفتند: سه برادر این بچه شهید شده‌اند. یک نفر گفت: پدر و مادر این بچه با هم شهید شده‌اند. دیگری گفت: دوتا از برادرهای این آقازاده شهید شده‌اند. بقیه هم پدرانشان شهید شده‌اند. برای بچه‌های کوچک سرود، شنا، هنر، خطاطی و ورزش و. . . گذاشتند. آن‌ها به گردن ما حق دارند و ما باید جبران کنیم.
معلم خوب فقط آن معلمی نیست که درس بدهد و حقوقش را بگیرد. کارمند خوب فقط آن کسی نیست که کار کند و حقوقش را بگیرد. باید علاوه بر آیین نامه‌های دولت یک کار انقلابی جمعی هم بکند. «کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ» اگر از شما گرفتیم، زیر سر خودتان است. «لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ» چرا شما یتیم را اکرام نکردی؟ قرآن درباره یتیم خیلی حرف دارد.
5 کار درباره‌ی یتیم واجب است و مربوط به همه‌ی دین هاست. احترام به یتیم که مربوط به همه‌ی دین هاست. چون قرآن می‌گوید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی‏ إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ»(بقره/83) به بنی اسرائیل هم گفتیم که باید به یتیم احترام گذاشت. احترام به یتیم فقط مربوط به اسلام نیست، مربوط به عاطفه‌ی بشری است. به یتیم هم باید احسان کرد و هم باید احترام گذاشت. احسان با احترام فرق دارد.
گاهی آدم احسان می‌کند مثلاً چیزی می‌خرد. مقداری از آن را به بچه یتیم می‌دهد. این احسان است. قرآن نمی‌گوید: فقط احسان، گرچه داریم: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ» به یتیم احسان کن اما احسان کافی نیست. احسان یعنی او را دعوت کن و به او شام بده. دستش را ببوس. این احسان است اما احترام، کرامت و بزرگ داشتن یتیم چیست؟ هم باید خود او را حفظ کرد و هم باید مال او را حفظ کرد. خداوند وقتی می‌خواهد به پیغمبر منت بگذارد، می‌گوید: «أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتیماً فَآوى‏»(ضحى/6) من به تو مأوا دادم. یتیم باید پناهگاه داشته باشد. احساس نکند بی پناه است. سرپرست قانونی و شرعی داشته باشد.
7- حرمت مال یتیم در قرآن و روایات
اگر کسی مال یتیم را بخورد، قرآن می‌گوید: «إِنَّما یَأْکُلُونَ فی‏ بُطُونِهِمْ ناراً»(نساء/10) مال یتیم را خوردن، حق طفل صغیر خوردن، مثل خوردن آتش است. این متن قرآن است. اگر کسی مال یتیم را جا به جا کند، پژویش را بگیرد و پیکان بدهد، موتورش را بگیرد و دوچرخه بدهد. قرآن می‌گوید: عوض و بدل نکن. «وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبیثَ بِالطَّیِّبِ»(نساء/2) اگر در بستگان شما بچه‌ی یتیم و شهیدی است، جا به جا نکنید. قاشقتان را عوض نکنید. بشقاب و ظرف و نان و غذا و فرش و ماشین و خانه را عوض نکنید. اینطور نباشد که او در جای نم دار بخوابد و شما در جای خشک بخوابید. او روی زمین بخوابد و شما روی تخت بخوابید. لامپ کم نور در اتاق او باشد و لامپ پر نور در اتاق شما باشد. مواظب باشید، خبیث را به او ندهید و طیب را خودتان بردارید.
پس چه کنیم؟ طوری با مال یتیم برخورد کنید که به نفع یتیم تمام شود. «وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتیمِ إِلاَّ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَن»(انعام/152) تا چه وقتی مال یتیم دست ما باشد؟ قرآن می‌گوید: «فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً»(نساء/6) هر وقت یتیم رشد کرده است. یعنی اگر به او مال بدهید، قدرت نقل و انتقال، قدرت داد و ستد، قدرت این که کلاه سرش نرود را داشته باشد. وقتی فهمیدید بلوغ اقتصادی دارد، مالش را به او بدهید. وقتی که احساس کردید که به بلوغ اقتصادی رسیده است، پولش را به او بدهید. چون ممکن است بچه‌ی یتیمی مثلا بیست سال داشته باشد اما قدرت نگه داری مالش را نداشته باشد.
بلوغ اقتصادی غیر از بلوغ تکلیف است. در این بلوغ، دختر 9 ساله بالغ است. اما بلوغ اقتصادی هم دارد؟ ممکن است دختر 9 ساله نمازش را بخواند، اما اگر زندگی و پول به دستش بدهی، کلاه سر او بگذارند. و لذا می‌گویند: باید به بلوغ اقتصادی برسد تا پولش را به او بدهی. ما چهار نوع بلوغ داریم. یکی بلوغ ازدواج است. دختر 9 ساله از لحاظ تکلیف بالغ است، اما از نظر شوهرداری شاید 9 ساله بالغ نباشد و بلوغ اقتصادی با بلوغ مالی و بلوغ سیاسی فرق دارد و این‌ها همه از هم جدا هستند. نگویید پسر 15 ساله و دختر 9ساله بالغ هستند.
ما چهار نوع بالغ داریم. بالغ اقتصادی، بالغ سیاسی، بالغ جنسی، بالغ عبادی، 9 سال و 15 سال برای بلوغ عبادی است. هر وقت کسی توانست بفهمد کدام وکیل خوب است و کدام بد است، کدام رئیس جمهور خوب است و کدام بد است، آن را بلوغ سیاسی می‌گویند. بلوغ مالی وقتی است که بتواند مالش را حفظ کند. خوردن مال یتیم از گناهان کبیره است.
ابوذر کسی بود که در مقابل معاویه نعره کشید. ابوذر انقلابی درجه یک بود اما با این که انقلابی درجه یک بود، رسول خدا فرمود: در اموال یتیم دخالت نکن، چون پیداست مال یتیم غیراز روحیه‌ی انقلابی به چیزهای دیگری هم نیاز دارد و باید به دست کسی باشد که هواپیمای چند موتوره داشته باشد. پیغمبر فرمود: «یَا ابَاذَرٍّ إِنِّی أُحِبُّ لَکَ مَا أُحِبُّ لِنَفْسِی إِنِّی أَرَاکَ ضَعِیفاً فَلَا تَأَمَّرَنَّ عَلَى اثْنَیْنِ وَ لَا تَوَلَّیَنَّ مَالَ یَتِیمٍ»(أمالى طوسى، ص‏384) یا اباذر، تو بسیار انقلابی هستی اما «انی أراک ضعیفاً» تو ضعف‌هایی داری «فَلَا تَأَمَّرَنَّ عَلَى اثْنَیْنِ» تو حق حکومت بر دو نفر را نداری «وَ لَا تَوَلَّیَنَّ مَالَ یَتِیمٍ» تو حق سرپرستی مال یتیم را نداری. یعنی ابوذر غفاری انقلابی درجه یک از نظر پیغمبر حق نگه داری مال یتیم را ندارد. رفتن به نماز جمعه، دلیل سرپرستی مال یتیم نمی‌شود. چون ممکن است نماز جمعه‌ی او ترک نشود اما بلوغ سرپرستی مال یتیم را نداشته باشد. مال یتیم را به تاراج بدهد. ممکن است یک نفر پنج مرتبه به جبهه رفته باشد، نمره‌اش در خط اول جبهه بیست باشد، اما در نگهداری بیت المال نمره ‌ای نداشته باشد.
8- دقت در حفظ بیت‌المال
مواظب باشید که بیت المال را به دست چه کسی می‌دهید. من یک سؤال می‌کنم. ماشینی از آن دولت جمهوری اسلامی است. دو راننده داریم که یکی انقلابی است اما انصافاً ماشین را بد می‌راند و دیگری انقلابی نیست اما دقت او در حفظ ماشین زیاد است. اگر در کارهای انقلابی یک نفر را خواستی، به او که انقلابی است بگو ولی ماشین را به او نده. خوش انصاف خیلی بد می‌راند. بنابراین حساب حفظ بیت المال را داشته باشید.
تعداد کثیری نامه است که آقا کسانی که انقلابی هستند و از نهادهای انقلابی هستند، این مقام شریف را با رانندگی بد خود از بین می‌برند، سفارش کنید عزیزان انقلابی اینطور رانندگی نکنند. تو که خوب هستی، بهتر شو. تو که هجده درجه خوب هستی، بیست درجه خوب باش. سعی کنید در حفظ بیت المال دقت کنید. اینطور نیست که اگر قرائتی خوب است و معلم خوبی هست پس خلبان خوبی هم می‌تواند باشد. اگر بسیاری از کارهای مملکت را به دست من بدهند والله خراب می‌کنم. آقا روحانی است! خوب باشد. این کاره نیست. ممکن است روحانی خراب کند، آن کار او خراب است.
نمی‌شود گفت: چون فلانی خوب است، همه‌ی پست‌ها را به او بدهیم. گاهی او هم خراب می‌کند. بنابراین دقت کنید. پیغمبر به ابوذر گفت: سرپرستی مال یتیم را قبول نکن. معنای آن این است که باید در بیت المال دقت کرد. حدیث ازجلد 75 بحار است. اگر کسی از مال یتیم مواظبت نکند، به یتیمان نسل خود قصاص می‌شود و لذا قرآن می‌فرماید: «وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّهً ضِعافاً»(نساء/9) تو که اختیار مال یتیم را در داری، بترس! فردا بچه‌های خودت هم یتیم می‌شوند. یعنی جزء قصاص‌هایی است که خدا گفته است که در همین دنیا جاری می‌سازیم. صبر نمی‌کنم تا به آخرت برسد. اسلام درباره‌ی مال یتیم خیلی سفارش کرده است. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «إِذَا بَکَى الْیَتِیمُ اهْتَزَّ لَهُ الْعَرْش»(من‏‌لایحضره‏‌الفقیه، ج‏1، ص‏188) همین که یتیمی گریه می‌کند، عرش خدا به لرزه در می‌آید. مواظب باشید و قدر خانواده‌های شهدا را بدانید.
9- از یتیم، یتیم‌تر کسی است که دستش به امامش نرسد
حالا یتیم فقط بی پدر است؟ کسی که دستش به امام زمانش نمی‌رسد، کسی که نمی‌تواند حرفش را به مسئولین مملکتی بزند، او هم یتیم است. بنابراین کسی که باید دست یتیم را بگیرد، باید صدای محرومین را به بالا برساند. اجازه بفرمایید از امام عسگری، پدر امام زمان، حدیثی برایتان بخوانم. امام عسگری فرمود: «أَشَدُّ مِنْ یُتْمِ الْیَتِیمِ الَّذِی انْقَطَعَ عَنْ أَبِیه یُتْمُ یَتِیمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه»(عوالی‏‌اللآلی، ج‏1، ص‏16) یعنی ازیتیم، یتیم‌تر کسی است که دستش به امامش نرسد. نمی‌تواند حرفش را به امامش بزند. او خیلی یتیم است. چون او پدر طبیعی دارد. امام پدر دینی است، پدر سیاسی است، پدر عزت است. او پدر خانواده است و امام پدر جامعه است.
چه می‌گویی؟ اگر کسی در خانه پدر نداشته باشد، یتیم است. کسی هم که در جامعه امام نداشته باشد، یتیم است. الآن تمام کره‌ی زمین، یتیم هستند، چون دستشان به حضرت مهدی نمی‌رسد. ما خیلی یتیم داریم که باید به این‌ها رسید. در این سفر به آفریقا، در موزامبیک، احوال مسلمانان را پرسیدم. آنجا مسلمان کمی دارد ولی شیعه ندارد. گفتند: در این پایتخت یک زن و شوهر شیعه بیش‌تر نیست. گفتم: برویم و آنها را ببینیم. در ماشین نشستیم و رفتیم در دکان او و به همسایه هایش گفتیم می‌شود ما به خانه‌ی ایشان برویم؟ گفتند: بله. در خانه‌ی ایشان رفتیم، در خانه را زدیم و گفتیم: شما شیعه هستی؟ گفتند: بله. گفت: عده‌ای مسلمان هستیم ولی من به تنهایی شیعه هستم. گفتم: چه می‌کنی؟ گفت: هیچ. گفتم: آخر شیعه شب عاشورا می‌خواهد و برای امام حسین گریه کند، تو شب عاشورا چه می‌کنی؟ گفت: شب عاشورا را در نظر می‌گیریم و خودم و زنم می‌نشینیم و گریه می‌کنیم و ما بسیار منقلب شدیم. ما در شب عاشورا می‌خواهیم عزاداری کنیم، از خانه بیرون می‌آییم و این عزاداری ما شده است. این بنده خدا گفت: سی و هفت سال است که من اینجا هستم. یک سال بلیط گرفتم و به فلان منطقه رفتم و گریه کردم. خوب او یتیم است. جمهوری اسلامی باید شب عاشورا یک نفر را برای او بفرستد که تاریخ کربلا را برایش بگوید. تمام مسلمان‌های عالم یتیم هستند.
آن‌ها که برای این جا مسجد می‌سازند، از مصر هم برای اینجا پیش نماز می‌فرستند. بد نیست این را هم بدانید، این که می‌خواهم بگویم مهم است. دنیا فهمیده است که در جوان‌ها چیزی افتاده است و هوس اسلام کرده‌اند. یک شرکت مسجد سازی از یکی از کشورها که نمی‌خواهم اسمش را ببرم، فوراً دست به کار می‌شود واز مصر هم آخوند می‌فرستد. آن کشور پول دار سریع و پشت سرهم مسجد می‌سازد و مصر هم تند و سریع پیش نماز می‌فرستد. این کار را می‌کنند تا هرکس گفت: اسلام، بگویند: اسلام این است. یعنی مثل بچه‌ای که بیدار شده است و دنبال غذا می‌گردد، مادر زود پستانک در دهانش می‌گذارد که به فکر پستان نیفتد. الآن دنیا برای این که مردم متوجه اسلام و ایران نشوند، ایشان را به اسلام دیگری متوجه می‌سازند تا مردم با اسلامی که از شهادت نمی‌ترسد و با اسلامی که امام حسین و مکتبش در آن وجود دارند آشنا نشوند. چون اسلامی برای ابرقدرت‌ها خطر است که شهادت را سعادت می‌داند.
یتیم کیست؟ کسی که دستش به عالم نرسد، یتیم است و باید به این‌ها کمک کرد. انجمن اسلامی در کارخانه و اداره باید محرومین را با کتب و علما در رابطه نگه دارد. یعنی باید رابط باشد نه این که انجمن اسلامی یک گروه جدا باشند. من از تو هستم و تو هم از من هستی منتهی من چون آشنا هستم، رابط می‌شوم که شما را با یک سری چیزها آشنا کنم. یعنی باید جنبه‌ی دلالی داشته باشد و این کار بسیار مقدسی است. خدا ان شاءالله همه را حفظ کند که این کار را خوب انجام بدهند. قرآن گفته است: «سیرُوا فِی الْأَرْضِ»(انعام/11) یعنی بروید و زمین را بگردید.
پاپ رهبر مسیحیت شهر به شهر در آفریقا مسافرت می‌کند و سخنرانی می‌کند. پاپ به «سیرُوا فِی الْأَرْضِ» ما عمل می‌کند. این آیه‌ی قرآن ماست و آن‌ها به آن عمل کردند. آمریکا به این آیه عمل کرد. پرتغالی‌ها به این آیه عمل کردند. شوروی عمل کرد. همه‌ی قدرت‌ها عمل کردند، به وجب وجب این کشورهای آفریقایی رفتند وتسخیر و استعمار کردند اما تنها کشوری که به این آیه عمل نکرده است، ما هستیم. این ناله‌ی امیرالمؤمنین است. ابن ملجم ضربت وارد کرد. علی در بستر افتاد و گفت: مواظب باشید، دیگران به قرآن شما عمل می‌کنند. حرکت کنید. مانشستیم و ایشان عمل کردند.
10- سرنوشت به دست خودتان است
سوره‌ی فجر را برایتان می‌خوانم. خدا که می‌دهد، گاهی هم می‌گیرد. نگو خدا کم گذاشته است. خودت چنین عمل کردی. تو چنان بودی و ما آن چنان بودیم، خوب باشید، خوب است. بد باشید، بد هستید. «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏»(رعد/11) دهه‌ی فجر متحد بودید، به امام عشق داشتید. حزب اللهی بودید. خدا به سلامتی امام را برایتان فرستاد. طاغوت فرار کرد و جمهوری اسلامی آمد و. . .
اما اگر خدای نکرده، پارتی وسط بیاید، رشوه وسط بیاید، حق و ناحق شود، کم کاری و بد کاری و سوء ظن وسط بیاید، اگر تقوا از درون کم شود، لطف خدا از میان برداشته می‌شود. مواظب باشید تا لطف خدا را نگه داریم. نگویید خدا داد «لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکینِ»(فجر/18-17) دنیا گرسنه است و شما کسی را در این باره تحریک نکردید. ما کشور داریم که وقتی استخوان چرب را در سطل می‌اندازیم، گربه‌ها و سگ‌ها و آدم‌ها سر آن دعوا می‌کنند. نان را تا آخر بخورید، گندم از خارج می‌آید.
چند روز پیش در نهضت سوادآموزی دیدم نان‌هایی را که هنوز قابل خوردن هستند، در نایلون می‌ریزند. گفتم: این‌ها خوردنی است، همه‌ی افراد نهضت را نفری ده تومان جریمه کردم و بعد هم گفتم: امروز ناهار ممنوع است برای این که این نان‌ها را بخوریم. ما در مملکت خویش گرسنه داریم. نوشابه‌ی کانادا می‌خورند. خوردن کانادا در نهضت سوادآموزی گناه است. آب تهران هست. کانادا را برای گوشت گاو و خری می‌خورند که هضم نمی‌شود. آب به این خوبی داریم. آب تهران، آب خوبی است. با وجود این آب، برای چه کانادا می‌خوری؟ مردم ندارند، کم خرج کن. من نزد جناب آقای خامنه‌ای رفتم. خدا می‌داند در اتاق او یک لامپ، روی میزش بود. اتاق تاریک بود. گفتند: وقتی برای ایشان مهمان می‌آید، لامپ‌ها را روشن می‌کنند. چرا؟ به خاطر این که می‌گوید: من این جا نشسته‌ام و میزم روشن باشد، بس است. آن سمت اتاق برای چه روشن باشد. در راه پله‌های ساختمان ریاست جمهوری از تاریکی نزدیک بود بیفتم. یعنی نور این قدر کم بود. گفتند: آقای خامنه‌ای گفته است، سه، چهار لامپ بیش‌تر روشن نکنید. مگر هر چه لامپ هست، باید روشن کرد. اندکی برای خود کم بگذارید. کم خرج کنید. ما ماشین به ماشین نان خشک جمع می‌کنیم. ما هنوز خودکفا نشدیم. به جای چمن باید گندم باشد. باید تولید ما زیاد شود. باید کم خرج کنیم، به خاطراین که در دنیا گرسنه خیلی هست. کتابی تحت عنوان انسان گرسنه است. شما این کتاب را بخوانید، وقتی آدم می‌خواند، داغ می‌شود. این قدر گرسنه روی کره‌ی زمین است. ما در هندوستان آدم داریم که بیست سال است انگور نخورده است. کمی برای خود کم بگذارید.
خدایا، لطفی را که در دهه فجر به ما کردی، توفیق و قابلیت حفظش را به ما عنایت بفرما. امام و امت و مکتب را از هم جدا نکن. ضعف و کمبودها را جبران بفرما.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment