موضوع: تفسیر سوره زلزله
تاریخ پخش: 75/11/18
بسم الله الرحمن الرحیم
1- اهمیت راهپیمایی روز قدس
به نام خداوند بخشنده مهربان که از الطاف بخشندگیاش سقوط شاه در ایران بود. در تمام دنیا طاغوت حکومت میکند فقط خدا به ایران لطف کرد طاغوتش سرنگون شد اسرائیل از تنها کشوری که وحشت دارد از ایران است همین راهپیمایی قدس به اسرائیل زجر میدهد و ما باید به کفار زجر بدهیم. قرآن میفرماید «لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» (فتح/29) یعنی کفار را به غیظ در بیاورید و راهپیمایی روز قدس عمل کردن به این آیه است. در طول سال بچههای فلسطین و لبنان لت و پار میشوند امیدشان به ما است که بالاخره یک کشور مردی پیدا میشود که سازش ناپذیر است و پرچم مخالفت با اسرائیل را بدست گرفته اگر ما شهید شدیم یک کشور عزیز بنام جمهوری اسلامی پیدا میشود که خیابان را به اسم شهدای فلسطین بگذارد. بالاخره در دنیا که هیچکس به یاد کسی نیست ایرانیها به فکر ما هستند. اینها مظهر رحمت خداست بخشندگی خدا همهاش به نان و آب نیست همینکه در کل دنیا طاغوت حکومت میکند و رهبر ما عادل است کل دنیا از آمریکا میترسد ایران از آمریکا نمیترسد اینها همه رحمتهای الهی است.
2- زلزله مهم روز قیامت
«إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها» (زلزال/1) آنگاه که زمین به لرزش خود لغزانده شود. روز قیامت زلزله مهمی میشود «إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْءٌ عَظیمٌ» (حج/1) زلزلهاش چند درجه و اینها ندارد چنان زلزله میشود که کوه از دل زمین به بالا پرتاب میشود. زلزله در حدی که یک کاسه آب بریزد و حوض سر ریز بشود نیست به امر خدا «زُلزِل» زلزله هم قطعی است «إِذا» نفرموده «إِن» یا «لَو زُلْزِلَتِ» گفتیم سه تا اگر داریم اگر نشدنی اگر شاید شدنی و شاید نشدنی اگر شدنی اگر حتماً شدنی را «إِذا» میگویند. قطعاً زمین لرزانده میشود آن هم «زِلْزالَها» یک لرزش مهمی. که در سوره حج داریم زلزله قیامت خیلی سخت است. «وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها» (زلزال/2) در قیامت زمین بار خودش را بیرون میاندازد مردهها گنجها «أَثْقالَها» (ثقل) سنگینی. سنگینیهایی که در زمین است را به بالا میپراند در جایی دیگر داریم «وَ أَلْقَتْ ما فیها وَ تَخَلَّتْ» (انشقاق/4) «إلقی» یعنی پرتاب میکند آنچه که در زمین است پرتاب میکند و خودش را خالی میکند «وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها» (زلزال/3) در آن روز انسان میگوید چی شده؟ چه خبره؟ آقای حسان سوره زلزله با چند سوره دیگر را بصورت شعر درآورده:
این زمین در آن زمان پربلا *** ناگهان چون زُلْزِلَت زِلْزالَها
از درونش أَخْرَجَت أَثْقالَها *** با تعجب قالَ الْإِنْسانُ ما لَها
مُردگان خیزند برپا کُلُّهُم *** تا همه مردم یُرَوْا أَعْمالَهُمْ
هر که آرد ذَرَّهً خَیْراً یَرَهُ *** یا که آرد ذَرَّهً شَرًّا یَرَهُ
آن زمان خورشید تابان کُوِّرَتْ *** کوههای سخت و سنگین سُیِّرَتْ
آبها در کام دریا سُجِّرَتْ *** آتش دوزخ به شدت سُعِّرَتْ
چون در آن هنگام جنت اُزْلِفَتْ *** خود بداند هر کسی ما أَحْضَرَتْ
کوهها از زمین کنده میشود و راه میافتد. چنان زمین تکان میخورد که گداختگی مغز زمین به کف اقیانوس میخورد و آب اقیانوس جوش میآید.
این مال قیامت است اما دهه فجر هم(فجر) یعنی شکافتن. انقلاب ما هم در دنیا زلزلهای بود زلزله سیاسی که در ایران پیدا شد و ایران طاغوتها و شاهها و بنی صدرها و شاپورها همه چیزهایی که داشت «وَ أَلْقَتْ ما فیها وَ تَخَلَّتْ» اینها را از خودش پرت کرد و خودش را از این جانورها «تَخَلَّتْ» خالی کرد. «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها» (زلزال/4) در آن روز زمین خبرهایش را نقل میکند این یکی از معجزات علمی قرآن است تمام این خاک همه سر و صداها را ضبط میکند یعنی ممکن است در آینده دستگاهی پیدا شود که ما خطبههای حضرت علی(ع) را ما از فضا بشنویم ممکن است ما در آینده نالههای حضرت علی(ع) را در چاه ما از چاه بشنویم. زمین حرف میزند؟ بله آیهای در قرآن داریم که میفرماید روز قیامت مجرم دهانش بسته میشود ولی پوستش حرف میزند توسط من زد توی گوش فلانی «لِمَ شَهِدْتُمْ» (فصلت/21) چرا علیه من شهادت میدهی میگوید دست خودم نیست «أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ» (فصلت/21) همان قدرتی که این گوشت توی دهان را به نطق در میآورد گوشت بیرون دهان را هم میتواند به نطق دربیاورد کاری ندارد.
جوانی از من پرسید چطور امام زمان(عج) 1200 سالش است حدیث داریم در قیافه 40 ساله است؟ گفتم شما یک پوست و یک گوشت دارید موی ابرو و مژه 80 سال ثابت است هیچ بزرگ نمیشود اما یک سانتی آن موی سر هی اصلاح و بلند میشود یعنی هر هفته هی موی سر بلند میشود. اما موی ابرو ثابت است یک پوست و یک گوشت یک نان و یک آب یک اکسیژن و یک کربن اما خدا میخواهد این ثابت باشد و این متغیر. قرآن میفرماید موسی(ع) عصایش را انداخت اژدها شد اگر جماد حیوان میشود پس طوری نیست زمین حرف بزند. البته میشود طور دیگر معنا کرد اخبار نقل میکند یعنی آثار طبیعی. تنه درخت را وقتی اره میکنند از دایرههای دور تنه میفهمند درخت چند سالش است اینجا میگوئیم «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ درخت سنّها» نه یعنی اینکه درخت حرف میزند بلکه خود این دایرهها…یا زمین شناسها از لایههای زمین…
پس دو رقم میشود معنا کرد زمین در قیامت خبر نقل میکند یعنی آیا واقعاً به حرف در میآید قدرت خدا بعید نیست یا نه زمین حرف میزند یعنی آثاری که در زمین هست این آثار… مثل اینکه بگویند آقا از عرقهای پیشانیات فهمیدم خجالت کشیدی عرقهای پیشانیات با من حرف میزند چشم هایت با من حرف میزند نه اینکه با من حرف میزند بلکه از آثار پی به موثر میبرم هر دو معنا را میشود کرد. ما بقدری از لطف خدا ایمان داریم که قبول کنیم خدا هرکاری بگوید میشود میشود.
می گویند یک چیز باید یک علت بیشتر نداشته باشد یعنی گچ که به تخته میکشی باید سفید بشود زغال را که به دیوار سفید میکشی باید سیاه بشود نمیشود زغال را بکشیم هم سفید بشود هم سیاه بالاخره زغال علت سیاه کردن است و گچ علت سفید کردن. اما ما نگاه میکنیم قرآن یک حساب دیگر دارد قرآن میفرماید چوبی که دست موسی(ع) بود یک چوب بود یکبار به دریا زد خشک شد و یکبار به سنگ زد چشمه شد دست یک دست چوب یک چوب عصا یک عصا به خشکیتر میشود بهتری خشک میشود قدرت خداست. درخت خشکیده را حضرت مریم(س) تکان میدهد «تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا» (مریم/25) ما مشکل نداریم هرکس مژه دارد دلیل اینست که خدا میتواند در یک پوست و گوشت یک مو را نگه دارد یک مو را راه بیاندازد ثابت و متغیر فاصلهاش یک سانت هم بیشتر نیست خدا میخواهد.
3- یکی از شاهدهای روز قیامت زمین است
زمین خبرهایش را نقل میکند و میگوید «بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحى لَها» (زلزال/5) میگوید پروردگار به زمین فرمان پنهانی داده. خداوند به من وحی کرد «أَوْحى لَها» فرمان پنهانی داد که من حرف بزنم روز قیامت شاهدهای زیادی داریم و لذا قرآن میفرماید «وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ» (غافر/51)، «الْأَشْهادُ» یعنی شاهدها. چند شاهد بپا میخیزند یکی از شاهدها زمین است که شهادت میدهد اینجا گناه کرد حدیث داریم یکی از شاهدها زمین است فرشتهها شهادت میدهند اعضای ما شهادت میدهند انبیاء شهادت میدهند روز قیامت خیلیها شهادت میدهند مگر خدا نمیداند که کی چکاره است؟ «وَ کَفى بِاللَّهِ شَهیداً» (فتح/28) خدا که خودش هست حالا چرا این و آن حرف میزنند هر چه شاهد بیشتر باشد آدم رسواییاش بیشتر است. خدا چون میخواهد حال گیری کند یکوقت میبینی در و دیوار شهادت میدهند.
4- مردم پراکنده از خیر بیرون میآیند تا کارهایشان را ببینند
«یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ» (زلزال/6) مردم در روز قیامت بطور پراکنده از قبرها بیرون میآیند «یَصْدُرُ» صادر میشوند، خارج میشوند «أَشْتاتاً» بطور پراکنده «لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ» تا کارهایشان به آنها نشان داده شود «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ» (زلزال/7) هر کس کار خیری انجام دهد میبیند. در این هستی کار خیر از بین نمیرود شر هم از بین نمیرود. یک عربی روزی آمد نزد پیغمبر(ص) و گفت یا رسول الله به من قرآن یاد بده پیغمبر(ص) هم این عرب را به یکی از اصحاب سپرد و فرمود برو قرآن به او یاد بده یکی شد معلم و یکی شاگرد (اگر همین کار در خوابگاههای دانشجویی انجام شود همه دانشجوها بلدند قرآن بخوانند) معلم دست شاگرد را گرفت و برد کنار مسجد و سوره (زلزله) را برای او خواند تا رسید به آیه «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ» در این عالم هستی ذرهای کار بی پاسخ نیست (خانمِ مرحوم حاج احمد آقا میگفت من خواب امام(ره) را دیدم و پرسیدم قیامت چه خبر؟ امام(ره) دستش را تکان داد و فرمود اگر در دنیا دستت را همچین کنی قیامت میپرسند چرا همچین کردی؟ ریز کارها حساب شده است) این عرب هم که روز اول شاگردیش بود گفت فهمیدم خداحافظ گفت بنشین تو هنوز دو دقیقه بیشتر شاگردی نکردی گفت آقا قرآن میفرماید ذرهای خیر و شر بی پاسخ نمیماند.
یعنی اگر شما داری میروی پوست خیاری را دیدی و برای اینکه مسلمانی نیفتد با نوک پا آنرا کنار زدی فردا هم بچه شما میخواهد برود زیر ماشین یک نفر میپرد و بچه شما را از جلوی ماشین میگیرد و کنار میگذارد این پوست خیار بی پاسخ نمیماند. حدیث داریم اگر به مسلمانی دعا کردی خداوند درباره خودت مستجاب میکند یعنی اگر گفتی خدایا به بی مسکنها مسکن بده خداوند مسکن خودت را حل میکند اگر گفتی خدایا به بی همسرها همسر خوب بده برای بچه خودت همسر پیدا میشود اگر گفتی همه مریضها را شفا بده بلا از خودت دور میشود. این شاگرد بیش از سوره (زلزله) را تحمل نکرد و رفت معلم آمد و گفت یا رسول الله عجب عرب کم حوصلهای بود شما اینرا به ما سپردی ما بردیم کنار مسجد سوره (زلزله) را خواندیم پاشد و رفت پیغمبر(ص) فرمود «انْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ هُوَ فَقِیهٌ» (بحارالأنوار/ج89/ص107) یعنی این آقایی که وارد مسجد شد «انْصَرَفَ» مراجعت کرد از مسجد رفت بیرون ولی فقیه شده بود «فَقِیهٌ» یعنی آنچه باید بفهمد فهمید.
5- آمادگی در پذیرش دین مهم است
یکی از علمای قم کتابی نوشته نفوذ قرآن در دلها بنام جناب آقای کریمی. صد و چند خاطره را نقل کرده که چطور یک آیه یک نفر را عوض میکند آدمهایی که بنزینی هستند با یک ذره گوگرد آتش میگیرند آدمهایی که بنزینی نیستند صبح تا شب هرچه کبریت روشن میکنی «وَ الْعَصْرِ» (عصر/1) روشن نمیشود «إِذا زُلْزِلَت»، «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر/1) لامپهایی که دُرستاند با اولین سر پیچ نور میدهند لامپهای سوخته برق یک فاز برق دو فاز برق سه فاز هیچی. آدم داریم تمام ماه رمضان به همه الطاف خدا وصل شد اما الطاف را دریافت نکرد. یک رادیوهای کوچکی 9 موج میگیرد یک رادیوهایی اندازه یک بشکه موج تهران را هم نمیگیرد. آدم داریم او را میشناسم از اروپا منزل ما آمده استاد دانشگاه و فرهنگی است مسیحی بوده تحقیق کرده دست از مسیحیت کشیده آمده مسلمان شده در فرقههای مسلمان شیعه را انتخاب کرده با تحقیق. بعد آمد ایران رفت نزد امام(ره) پذیرفت رفته جبهه ایران برگشت رفت اروپا حالا اسم آن کشور و خصوصیاتش را معذورم بگویم رفت در آنجا زن و بچه و شاگردهایش آقا یک حزبی از شیعیان علی بن ابی طالب(ع) درست کرد من که رفتم آنجا در خانهشان گفت جلسه ما امشب است به همه مردم هم میگوید شب جمعه که میآئید غذایتان را با خودتان بیاورید یکمرتبه دیدیم دور تا دور اتاق نشستند یکی تخم مرغ یکی ساندویچ هر کسی نانِ خودش را میآورد که دیگر پذیرایی و آشپز و بودجه نخواسته باشد غذا خوردند و ایشان هم شروع کرد به صحبت کردن من هم تخته سیاه گذاشتم با مترجم یک دوره اصول عقائد در رابطه با سبک کلاسداری برای او گفتم. یعنی از اروپا به اینجا میآید از مسیحیت اسلام پیدا میکند در 4-5 فرقه اسلام شیعه را میپذیرد بعد امام(ره) را میفهمد بعد جبهه را میفهمد به آنجا برمی گردد و بنیانگذار تشیع میشود. این یک نفر چون آمادگی دارد یعنی لامپش با اولین سرپیچ روشن میشود آدم هم هست که هر سال دهه فجر که چراغانی میشود خجالت میکشد میگوید 8 سال توی کشور جنگ بود و من هیچ کاری نکردم. شاه رفت در رفتن شاه هیچ کاری نکردم. ماه رمضان این همه افطاری دادند یک نفر را خانه خودم دعوت نکردم این همه قرآن خواندند من یک صفحه هم نخواندم این همه سجده کردند من یک رکعت نماز هم نخواندم من نمیدانم اینها چه نژادی هستند اینها لامپ سوختههایی هستند که با هیچ برقِ یک فاز، دو فاز، سه فاز روشن نمیشوند. ولی مأیوس نباشیم، داریم تا لحظه آخر میشود انسان برگردد.
تمام دنیا ما را بمباران تبلیغاتی کردند 43 رادیو به امام(ره) دَری وری میگفت تمام شد تقریباً 50-60 کشور به صدام کمک میکردند تمام شد ما این وسط ماندیم. 8 سال توی جنگ بودیم چند تومان میدادیم نان داغ میخوردیم هر رقم خواستند فتنه بوجود بیاورند همه فتنهها خنثی شد واقعاً خدا به ما لطف کرد «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ».
6- خداوند چیزی را بیجواب نمیگذارد
امام حسین(ع) را که شهید کردند خیلیها دلشان سوخت و همه دلشان سوخت و باید هم بسوزد اما همانجا یکی از اولیاء خدا گفت حسین جان(ع) تو در راه خدا قطعه قطعه شدی اما زمانی خواهد آمد که مردم مثل پروانه دورت(دور تو) خواهند گشت خداوند چیزی را بی جواب نمیگذارد. خیانت کردی خیانت میکنند جوان به خواهر مردم نگاه بد کردی؟ «وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ» (زلزال/8) چهار تا جوان به خواهرت نگاه بد میکنند مگر خودت خواهر نداری؟ اگر خواهر داری چرا به خواهر مردم نگاه بد میکنی «شَرًّا یَرَهُ» لازم نیست همهاش قیامت باشد گاهی خدا توی دنیا گوشمالی میدهد.
زمین شهادت میدهد حدیث داریم در بیابان اذان بگوئید آقا کسی نیست؟ باشد اذان بگو میگوید بگذارید فضا فضای معنوی بشود روایت داریم کسی که اذان بگوید هر سنگ و کلوخی که صدایش را بشنود روز قیامت شهادت میدهند که ما شاهدیم این اذان گفت.
7- عدالت علی(ع) در تقسیم بیت المال
حدیث داریم امیر المومنین(ع) بیت المال را یکجا جمع میکرد بعد تمام این بیت المال را بر اساس عدالت تقسیم میکرد(الله اکبر از عدالت علی(ع) بگویم که خود بنده شرمندهام و خیلیهای دیگر) بیت المال آوردند خوب باید بین فقرا تقسیم کند دید شلوغ شد دور بیت المال را یک دیوار طنابی بست فرمود هیچکس نیاید بروید خانه شما 7 تا محله هستید 7 تا نماینده بیاید تحویل بگیرد و تقسیم کند اینجا دورِ من شلوغ نکنید. 7 تا نماینده آمد تمام اموال را تقسیم بر 7 کرد بعد رفت آن ظرف آخری را حالا مثلاً گونی، جوال آنرا که تکان داد یک تکه نان افتاد (یا ابوالفضل خیلی دقیق است) دو مرتبه 7 نفر را دعوت کرد این نان را تقسیم بر 7 کرد. کی میتواند اصلاً فکرش را هم بکند خود حضرت امیر(ع) فرمود شما نمیتوانید اینقدر دین داشته باشد ولی خیلی بی گدار به آب نزنید ما آن رقمی نمیتوانیم دین داشته باشیم حالا یک مقدار دین داشته باشیم. میگویند یک آقایی هرجا عقد میخواند یک کله قند میگرفت مزد عَقدش. نوکر آقا داماد شد گفت این کله قند را از ما نگیر ما نوکر تو هستیم گفت تو که ندهی آن هم میگوید ما همسایه هستیم آن یکی میگوید دوست هستیم آن میگوید مستضعف هستیم دیگر نرخ ما به هم میخورد گفت آخر از من هم… گفت پس یک کاری کن شما یک ته قند بردار درست کن داخلاش را تو خالی درست کن کادوپیچی کن که قیافه قیافه کله قند باشد منتهی ته آن قند باشد و بقیهاش توخالی ولی نرخ من را نشکن این آقا هم عقد را که خواند کله قند را کادوپیچی کرد توی سینی گذاشت آورد خدمت آقا، آقا هم رفت بگیرد دید تو میرود گفت آقا پائین ترش را بگیر یک خورده پائینتر یک خورده پائینتر گفت آقا چیزی توی آن نیست زیرش را بگیر. حالا ما نمیخواهیم عدالت امیرالمومنین(ع) اما بی دین هم نباشیم که قشنگ از بیتالمال راحت خرج کنیم یک حساب و کتابی باشد.
برای امیرالمومنین(ع) بیت المال آوردند بیت المال را درست طبق عدالت تقسیم کرد. بعد دو رکعت نماز خواند بعد این جمله را فرمود «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها» روز قیامت زمین شهادت میدهد حضرت امیر(ع) فرمود: ای زمین شهادت بده من تو را پر کردم از بیت المال با حق بعد هم عادلانه تقسیم کردم. غرضم این است که حضرت امیر(ع) به زمین میفرماید تو شاهد باش یعنی زمین روز قیامت شهادت میدهد «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها».
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»