تفسیر سوره حمد -1

موضوع: تفسیر سوره حمد (1)
تاریخ پخش: 26/08/80

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

1- تفسیر سوره حمد
آغاز سال عبادت، بهار عبادت و قرآن را تبریک می‌گویم و قبل از صحبتم دعا می‌کنم که:
خدایا تمام برکات ماه رمضان را نصیب امت اسلامی بفرما. بحثی که در جلسه اول می‌خواهم بگویم و می‌ترسم که نتوانم تمام کنم, نگاهی به سوره حمد است. هم قرآن است و هم هر روز روزی ده بار ما در نمازهایمان می‌خوانیم. و یک مقداری راجع به سوره حمد صحبت کنیم.
سالهای قبل، خیلی قبل من نگاهی به سوره حمد داشته‌ام. اما ماشاءالله بچه‌ها، دخترها و پسرها بزرگ می‌شوند و آنها که ده سال پیش بچه بوده‌اند، حالا نوجوان و جوان شد‌ اند, لازم است که علاوه بر اینکه علم ما هم زیاد می‌شود، چون سوره حمدی که الآن می‌گوییم با سوره حمدی که چند سال پیش گفته‌ایم خیلی فرق می‌کند، مطالعه زیادتری شده، مطالب زیادی گیرم آمده، بنابراین میخواهم سوره حمد را بگویم. سوره حمد را «بِسْمِ اللَّهِ»اش را شروع کنید،
2- حمد برابرست با کل قرآن
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» (فاتحه/2) اما سوره حمد، داریم که: «لَا صَلَاهَ إِلَّا بِفَاتِحَهِ الْکِتَاب‏» (شرح‌نهج‌البلاغه/ج19/ص373) نمازی نیست، مگر اینکه باید سوره حمد خواند. نماز مرده که سوره حمد ندارد، نماز نیست اسمش نماز است، نماز بدون حمد نمی‌شود، قرآن آیه‌ای دارد که می‌فرماید: همه قرآن یک کفه و سوره حمد هم یک کفه. چطور: به پیامبر(ص) می‌گوید: دو چیز بهت دادم یک همه قرآن، دو سوره حمد.
آیه‌اش این است «آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی‏ وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» (حجر/87) ای پیامبر من به تو «سبع مثانی» داده‌ام و قرآن سبع مثانی را همه گفته‌اند سوره حمد است. سبع شاید به خاطر این است که هفت آیه دارد حالا سوره حمد هفت تا است و در عدد هفت چه رازی هست. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» در عدد هفت چه رازی هست نمی‌دانم؟ آسمانها هفت تاست، طواف کعبه هفت تاست و سعی بین صفا و مروه هفت تاست، در سجده هفت جای بدن ما به خاک می‌افتد، عدد هفته، عدد طواف، آسمانها، سوره حمد، هفت عضو بدن ما در سجده، در هفت یک چیزی است، نمی‌دانم چیست؟ مثانی دو تا دو تا چرا؟ چون در حمد، در هر نمازی دو بار سوره حمد خوانده می‌شود. خیلی از کلماتش دو تاست، رحمن‌، رحیم‌، «ایاک» دو تاست نمی‌دانم چیست؟
خلاصه می‌خواهم بگویم قرآن می‌گوید: پیغمبر سوره حمد بهت دادم و قرآن نمیفهمم الآن هم که می‌گویم نمی‌فهمم, ولی همین که می‌گوید: من دو چیز به تو دادم یک سوره حمد دادم و یک قران. پیداست وزن سوره حمد از نظر عظمت هم وزن تمام قرآن است. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»، یک بار دیگر شما «بِسْمِ اللَّهِ» را بگویید.
3- آغاز کارها با بسم الله
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» بنام خدا، تمام اینها که دین دارند و ندارند، در همه رژیم‌ها و کشورها افتتاح کارشان را به نام بزرگان می‌کنند یعنی در کشورها که نیست که خدا را قبول ندارند، وقتی می‌خواهند کاری را آغاز کنند شروع کارشان به نام بزرگان، در همه ملتها هست باز «بِسْمِ اللَّه» بگویید.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» بِسْمِ اللَّهِ مال مسلمانها نیست حضرت نوح(ع) که قبل از ابراهیم و موسی و عیسی(ع) بوده آن هم که سوار کشتی شد گفت: «بِسْمِ اللَّه». کلمه «بِسْمِ اللَّه» مال مسلمانها نیست مال ادیان قبلی هم بوده «بِسْمِ اللَّه» می‌گویند من هر چه می‌گویم شما «بِسْمِ اللَّه» بگویید.
گفته‌اند حتی اگر یک شعر می‌خوانی «بِسْمِ اللَّه» بگویید. عروس و داماد حتی اگر خواستند آمیزش جنسی کنند «بِسْمِ اللَّه» بگویند غذا می‌خواهند بخورد هر کسی «بِسْمِ اللَّه» بگوید. اهل بیت(ع) «بِسْمِ اللَّه» را بلند می‌گفتند و «بِسْمِ اللَّه» یک آیه مستقلی است. بعضی‌ها که سر نماز البته بعضی از فرقه‌های اسلامی «بِسْمِ اللَّه» سر نماز نمی‌گویند. امام(ع) فرمود: اینها سرقت کرده‌اند «بِسْمِ اللَّه» نمی‌گویند. می‌گویند: الله اکبر الحمد الله رب العالمین «بِسْمِ اللَّه» نمی‌گویند.
امام(ع) فرمود: کسانی که «بِسْمِ اللَّه» نمی‌گویند «بِسْمِ اللَّه» را دزدیده‌اند «سرقوا» سرقت کرده‌اند. «بِسْمِ اللَّه» درس اصول سخن گفتن است، خلاصه گفتن، جامع گفتن، عمیق و لطیف گفتن حالا «بِسْمِ اللَّه» چیست؟ رموز «بِسْمِ اللَّه» من هر کلمه که نوشتم شما «بِسْمِ اللَّه» رمز چیست؟ «بِسْمِ اللَّه» نشانه بگویید تند تند بفرمایید. بخوانید.
«بِسْمِ اللَّه» یعنی خدایا من کارهایم را رنگ الهی می‌دهم.
«بِسْمِ اللَّه» یعنی خدایا من به تو توکل می‌کنم.
یعنی دوستت دارم و اگر دوستت نمی‌داشتم اینقدر نام تو را نمی‌بردم.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» یعنی خدایا کارهایم را دارم بیمه می‌کنم، از هر خطری به تو می‌سپارم.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» نه به نام طاغوتها، آقا پسرها و دختر خانم‌ها یادتان نرود، اگر یادتان رفته یادتان بیاید، بزرگها، کوچولوها بدانند زمان شاه نمیگفتند «بِسْمِ اللَّه» خیلی‌ها می‌گفتند: به نام نامی شاهنشاه آریامهر، حتی نماینده مجلس زمان شاه رفت سخنرانی کند, گفت: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» یک عده پا شدند از مجلس ملی، شورای آن زمان رفتند بیرون و گفتند: چرا نگفتی به نام نام شاهنشاه، چرا «بِسْمِ اللَّه» گفتی مگر اینجا روضه است «بسم الله» یعنی به نام طاغوتها افتتاح نمی‌کنم.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» یعنی کارهایم رنگ هوس ندارد چون تو دوست داری من شروع می‌کنم. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»، «بِسْمِ اللَّه» رمز بقاء است، یک چیزی را که می‌خواهند باقی باشد وصل به بزرگش می‌کنند. مثلا شما توی محله‌تان یک کتابخانه درست می‌کنی، می‌ترسی کتابهایش دزد ببرد، کهنه شود، از بین برود می‌گویی این کتابخانه وابسته به کتابخانه آستان قدس رضوی است، چون کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد مهم است، وصل به یک مهمی می کنی، یک تشکیلاتی که یک عظتی دارد یک چیزهای جزئی را وصل به او می‌کنند چون او عظمت دارد این هم باقی باشد. مثلا یک صندوق قرض الحسنه یک جایی باز می‌شود نگرانی دارند. اینها که می‌گویید خوب این وصل به فلان صندوق و بانک وصل باشد. یک کسی یک مغازه و تجارتی دارد، میگوید وصل به فلان کمپانی می‌شویم تا اینکه او محکم است. مثل یک حوض کوچک که بند به دریا می‌شود. من بند به بی نهایت می‌کنم تا کارم باقی بماند. اصولا داریم کسی که «بِسْمِ اللَّه» نگوید کارش نا تمام باقی می‌ماند.
4- تفاوت حمد با شکر
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ». «الْحَمْدُ لِلَّهِ» حمد مخصوص خداست، فرق می‌کند با شکر، تشکر آدم از پدر و مادر هم می‌کند از استاد، دوست، رفیق، می‌گوید متشکرم، اما به پدر و مادر نمی‌گوید: «الحمد لک» تشکر از غیر خدا هم هست اما حمد مخصوص خداست، حالا: چرا «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» رب یعنی چه؟ کلمه رب به معنای هم مالک و هم پرورش دهنده هم صاحب من است و هم پرورش می‌دهد. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» در قرآن کلمه «رب»، «رَبُّ کُلِّ شَیْ‏ء» (انعام/164) داریم یک آیه یعنی خدایا هر چیز را تو تربیت می‌کنی، «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏» داریم آسمانها را هم تو تربیت می‌کنی، آسمانها و زمین را، «رَبِّ الْعالَمینَ» هم داریم «الْحَمْدُ لِلَّهِ» همه هستی را داری رشد می‌دهی، هستی دارد رشد می‌کند، نه فقط جوجه مرغ می‌شود، تخم هندوانه، هندوانه می‌شود، که سنگها هم عقیق و فیروزه می‌شوند، روح هم رشد می‌کند، فکر هم بالا می‌آید. زمانی انسان آرزویش یک دوچرخه است بعد می‌شود موتور، بعد ماشین، تا اینکه اصلا دنیا پهلویش کوچک است تا برسد به جایی که هستی پهلویش کوچک است.
قران برای اینکه ما را رشد بدهد می‌گوید: «مَتاعُ الدُّنْیا قَلیل» (نساء/77) کل هستی کم است انسان را به جایی می‌برد که اول که دعا میکند می‌گوید: خدایا من سیر شوم، خانه من ساخته شود، بدهی من داده شود، مریض من خوب بشود، بعد رشد که کرد دعای ماه رمضان را دیدید می‌گوید: «اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ، اللَّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جَائِعٍ» (مستدرک‏الوسائل/ج7/ص447) خدایا همه گرسنه‌های حهان سیر کن. اول می‌گوید خودم و خانه‌ام, بعد به فکر افغانستان و فلسطین هم می‌افتد، بعد به فکر کل مستضعفین دنیا می‌افتد. اول آدم جزء است بعد روحش بزرگ می‌شود، بزرگ می‌شود. اول دلش می‌خواهد کلاس اول قبول شود، بعد می‌بینی دانشگاه هم برایش کم است. این رشد، رشد ظاهری نیم کیلو می‌شود دو کیلو، 60 کیلو.
رشد معنوی فکر بالا می‌رود به جایی می‌رسد که امیرالمؤمنین(ع) وقتی دعا می‌کند این رقمی دعا می‌کند، دعای حضرت علی را بگویم، بیننده‌ها ماه رمضان گوش می‌دهند این رقمی دعا کنند. نگویید: خدایا خودم، خدایا من و بچه‌ام، من و همسایه‌ها و اساتید و شاگردها و همشهری‌ها. امیرالمؤمنین این رقمی دعا می‌کنند می‌گوید: خدایا هر چه خوبان تاریخ گذشته از تو خواسته‌اند و هر چه خوبان امروز از تو می‌خواهد و هر چه خوبانی که هنوز به دنیا نیامدند و بعد از تولد از تو خواهند خواست، همه را به ما مرحمت کن. این رقمی دعا کنیم، نگویید خدایا در کنکور قبول بشوم، بگویید: خدایا من یک جوانی باشم که کره زمین از من استفاده کند، کره زمین، می‌شود. افرادی هستند که کره زمین از اینها استفاده می‌کند. منشا خیری شده‌اند، برق را افراد کره زمین استفاده می‌کند، مخترع کامپیوتر چطور؟ گاهی یک کلمه حق در تاریخ می‌ماند. گاهی یک عملی انجام می‌دهی، در تاریخ اثر می‌گذارد. انسان می‌تواند بزرگتر از آنچه «رَبِّ الْعالَمینَ» همه را تربیت می‌کند به خصوص نسل نو می‌توانند.
اینکه گفته‌اند نماز بخوان، یعنی تویی که از ترس پشه می‌روی در پشه بند، تو که یک عدس و خرما نمی‌توانی خلق کنی، با هستی صحبت کن، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»: بی نهایت کوچک، اجازه داده است که با بی نهایت بزرگ حرف بزند. الآن یک مدیر کل بخواهد با رئیس جمهور حرف بزند اجازه نمی‌دهد می‌گویند تو مدیر کل هستی با وزیر حرف بزن. وزیر با رئیس جمهور صحبت کند حساب دارد. همین طور الکی تو با رئیس جمهور می‌خواهی صحبت کنی. الآن در دنیا مدیر کل با رئیس جمهور حق ندارد حرف بزند، باید سلسله مراتب حفظ بشود، این به وزیر بگوید، وزیر به… اما خدا این طور نیست، خداوند میگوید هر کسی می‌تواند بدون هیچ واسطه با خود خدا حرف بزند، دربان و تلفنچی هم ندارد.
سحرهای ماه رمضان یک دعاست بنام دعای ابوحمزه اولین جمله‌اش این است «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أُنَادِیهِ کُلَّمَا شِئْتُ لِحَاجَتِی» (بحارالانوار/ج94/ص192) قربانت بروم که هر وقت می‌خواهم با تو حرف می‌زنم بغیر شفیع بدون هیچ دربان و واسطه و تنها کسی که هر کسی می‌تواند به او وصل بشود خداست، و جالب این است که دخترها می‌توانند زودتر با خدا حرف بزنند و دخترها 9 سالگی روزه می‌گیرند، تکلیف یک ارزش است، چون تکلیف ارزش است خداوند گفته این ارزش را اول بدهید به دخترها. مثل اینکه مثلا می‌خواهند مهمانی کنند، می‌گویند اول به دختر غذا بدهید. اول به دخترها جایزه بدهید، اول دخترها سوار ماشین بشوند. اگر یک چیزی ارزش بود می‌گویند اول دخترها، تکلیف یک ارزش است، چون گربه به تکلیف نمی‌رسد فیل به تکلیف نمی‌رسد، انسان به تکلیف می‌رسد.
چون انسان به تکلیف می‌رسد، پیداست تکلیف یک ارزش است، و این ارزش را اول داده‌اند به دخترها، گفته‌اند دخترها زودتر روزه بگیرند. دختر نگویند چرا پسرها روزه‌شان را بخورند و ما روزه بگیریم؟ خدا خواسته اول از تو پذیرایی کند گفته اول تو با من حرف بزن. حدیث داریم: مرد که چیزی آورد خانه اول بدهد به دخترش. قرآن می‌گوید: به هر کس بخواهیم اول گفته دختر می‌دهیم بعد گفته پسر می‌دهیم.
«یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثا» (شوری/49) به هر که بخواهد دختر می‌دهد، بعد می‌گوید: به هر که بخواهد پسر می‌دهد. اسم دختر را اول برده، پس این مسأله تکلیف است. یک وقت احساس نکنید که یک چیزی مهم است یا یک چیز سنگینی. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» چون پاداش چند برابر، رحمت خدا نمونه‌اش این است که اگر گناه کردی، یک گناه می‌نویسند و اگر ثواب کردی، ثواب را چند تا می‌نویسند؟ (ده تا) تازه این ده تا قیمت تعاونی است. خداوند بازار آزاد هم داده، من عبادتها را می‌نویسم برای عزیزان محصل، چندرقم تعبیر در قرآن هست. بعضی آیات می‌گوید: ضعف مثل ضعف یعنی دو برابر. بعضی آیات می‌گوید: اضعاف یعنی چند برابر. بعضی آیاتی می‌گوید: «فَلَهُ عَشْر» (انعام/160) یعنی ده برابر.
5- پاداش چند برای نشانه رحمت خداست
بعضی آیات می‌گوید: هفتاد برابر. می‌گوید: اگر کسی در راه خدا انفاق کند مثل دانه‌ای است که می‌کارد خوشه بیرون می‌آید. آیه قرآن است، در هر خوشه‌ای صد دانه است، یک ضربدر صد می‌شود هفتصد.
یک باردیگر می‌گویم: کسانی که در راه خدا پول خرج کنند مثلشان مثل کسی است که بکارد دانه‌ای را. این دانه هفت تا خوشه بدهد، و هر خوشه‌ای صد دانه می‌شود، هفتصد برابر، عربی‌اش را بنویسم! «فی‏ کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ» (بقره/261) یعنی درهر خوشه‌ای صد دانه، هفتصد برابر.
یک چیزی هم داریم که می‌گوید: اصلا کسی نمی‌تواند بفهمد، نه دو برابر، نه چند برابر، نه ده برابر، نه هفتصد برابر، می‌گوید: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُم‏» (سجده/17) یعنی احدی نمی‌داند که چند برابر. کی‌ها هستند؟ آنها که خودشان را از رختخواب می‌کنند برای خواندن نماز شب، کسی اگر از رختخواب خودش را بکند با خدا حرف بزند می‌گوید که مسأله دو برابر و ده برابر و هفتصد برابر نیست میگوید: اصلا «فَلا تَعْلَمُ».
«الرَّحْمنِ الرَّحیم» نشانه رحمت خدا این است که پاداشش چند برابر است.
«الرَّحْمنِ الرَّحیم» نمونه رحمت خدا پوشش عیوب است، عیبهای ما را میپوشاند. هر یکی از ماها عیب‌هایی داریم که اگر بابا و ننه بفهمند از خانه بیرونمان می‌کنند، مردم بفهمند دیگر جواب سلام ما را نمی‌دهند. خدا عیب‌های ما را می‌داند ولی آبروی ما را نمی برد. عیبهایی داریم که اگر فتوکپی و عکسش دست یکی از رفیق هایمان باشد، چاپ می‌کند آبروی ما را می‌ریزد. «یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ وَ سَتَرَ الْقَبِیحَ» (کافی/ج2/ص578) نشانه رحم خدا این است که عیب‌های ما را می‌پوشاند.
«الرَّحْمنِ الرَّحیم» رحمت را برخود واجب کرده.
«کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ» (انعام/54) رحمت را برخورد واجب کرده است.
«الرَّحْمنِ الرَّحیم» آفرینش بر اساس رحمت است. قرآن می‌گوید که اصلاً:
من خلق نکردم تا سودی کنم *** بلکه بر بند گان جود می‌کنم
قرآن می‌فرماید: اصلا من برای اینکه به مردم رحم کنم مردم را آفریده‌ام، برای رحمت آفریده‌ام. اصلا رحمتی هم که دیگران دارند مال خداست. مادر که بچه‌اش را دوست دارد، مهری که در دل مادر است خدا این مهر را قرار داد. اگرخدا این مهر را بردارد مادر هم بچه‌اش را می‌اندازد دور.
قرآن رحمت است، رمضان رحمت است، باران رحمت است، اعمال ما را قبول می‌کند رحمت است «الرَّحْمنِ الرَّحیم» سرچشمه رحمت اوست. «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ».
6- خداوند مالک و ملک است
«الرَّحْمنِ الرَّحیم» خداوند مالک روز قیامت است. اول قرآن مالک است آخر قرآن ملک است.
اول قرآن می‌گوییم: «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» (فاتحه/4) آخر قرآن «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» (ناس/1) «مَلِکِ النَّاسِ» (ناس/2) می‌گوییم اول مالک بعد آخر ملک، خدا هم مالک است و هم ملک، هم صاحب است و هم فرمانده. «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» خدا مالک روز قیامت است. مگر مالک دنیا نیست؟ چرا مالک دنیا هم هست، اما در دنیا یک حسابهایی است که آدم یادش می‌رود، می‌گوید من درس خوانده‌ام. آقا چطور در مسابقات المپیاد شرکت کردی؟ بنده مطالعه کردم، خیلی از افراد مطالعه می‌کنند کسی نمی‌فهمد. اینجا چون هوش دارد به هوشش تکیه می‌کند، زحمت اساتید بود، قبول است خدمات پدر و مادر بود قبول است، پدر و مادر ارزش دارند، استاد ارزش دارد، مطالعه شما ارزش دارد، اما اول باید حساب خدا را بکنیم. خدا بود که به من هوش داد، خدا بود. انقدر آدم هست که نمی توانند. گاهی وقتها خود آدم هست نگاه می‌کند در یک دقیقه می‌فهمد و گاهی وقت‌ها نیم ساعت مطالعه می‌کند نمی‌فهمد. مخ، مخ است ممکن است انسان غذا بخورد ولی سیر نشود و ممکن است نگاه بکند اما نبیند، مطالعه بکند، نفهمد.
در دنیا انسان زود خدا را فراموش می‌کند «نَسُوا اللَّه» (حشر/19) اما در قیامت همه چیز قیچی می‌شود، اینجا را فرض کنید انسان، این انسان در دنیا به نخ بند است، نخ والدین، نخ پول، نخ زور، نخ فامیل، نخ علم، نخ بیان، انسان توی دنیا به این نخ‌ها بند است. اما قیامت همه این نخ‌ها قیچی می‌شود. والدین قیچی می‌شود، پدر و مادر به درد نمی‌خورد. «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْء» (عبس/34) پول قیچی می‌شود بدرد نمیخورد هر چی پول داشته‌ای «لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» (شعراء/88) بچه به درد نمی‌خورد، زور به درد نمی‌خورد، اصلا زور نیست، فامیل فلا انساب بینهم.
«وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ» (مرسلات/36) اجازه نمی‌دهیم که اینها حرف بزنند. روز قیامت که این نخ‌ها پاره می‌شود خوب می‌فهمد که تنهاست. در دنیا انسان زد و بند دارد. می‌روم با بیان حالی‌اش می‌کنم، توجیه‌اش می‌کنم، من زور دارم پول دارم، فامیل دارم، مدرک دارم در دنیا انسان بند به این و آن است، اما در قیامت همه نخها قیچی می‌شود، آدم می‌فهمد که هیچ کاره است.
بحثمان تا اینجا کافی است پس «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ». بنام خدا. خدایا دوستت دارم، یادت می‌کنم، من کوچکم بند به تو می‌شوم، نگران آینده‌ام تو بیمه کن، من از بین می‌روم تو باقی هستی، کارم را به تو می‌سپارم.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»، تو رحمتی، سرچشمه رحمی، هر کس رحم دارد از تو دارد.
7- شفاعت چگونه است؟
گاهی می‌پرسند آقا اینکه شما می‌گویید امام حسین، پیامبر، امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا(س) شفاعت می‌کند یعنی چه؟ یعنی خدا آدم را می‌خواهد ببرد جهنم آنها می‌گویند: نه نه این را نبرش به خاطر ما ببخشش. یعنی امام حسین(ع) بیش از خداست؟ می‌گوییم نه. رحم امام حسین(ع) بیش از خدا نیست، رحم امام حسین(ع) هم پرتوی از رحم خداست، خداوند اجازه داده که امام حسین(ع) شفاعت کند. قانون می‌گوید: این طبق قانون باید برود جهنم، اما تو چون پهلوی خدا آبرو داری حق داری که از ابرویت استفاده کنی، شفاعت کنی. یعنی کسانی هم که شفاعت می‌کنند رحمتشان و محبتشان پرتوی از رحمت خداست.
خدایا ماه رحمت است, انواع رحمتت را بر مسلمین نازل بفرما، منحرفین هدایت بفرما. شر اشرار نا اهل به خودشان برگردان. داریم که ماه رمضان اولش رحمت است، آخرش مغفرت است. خدایا در این ماه رحمتی که بیننده‌ها بحث را گوش می‌دهند، از تمام رحمت‌ها ما را برخوردار بفرما. خدایا هر مسلمانی هر مشکلی دارد حل بفرما. لحظه افطار دعا مستجاب است، حدیث داریم، قبل از افطار دعا کنید، افطارتان را با دعا شروع کنید.

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment