تفسیر سوره حجرات – 25

موضوع: تفسیر سوره حجرات (25)
تاریخ پخش: 03/08/80

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

1- تفسیر آیه 12 سوره حجرات

سوره حجرات را تا آیه 11 تفسیر کردیم و حالا آیه 12 را تفسیر می‌کنیم. آیه غیبت و سوء ظن و تجسس است.
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ» (حجرات/12)
چند کلمه‌ این آیه را ایرانی‌ها بلدند، فکر می‌کنم «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» را می‌دانید یعنی چه؟ «اجْتَنِبُوا» هم می‌دانی یعنی چه، «کَثیراً» هم می‌دانید یعنی چه، «الظَّنِّ» هم می‌دانید یعنی چه، سوء ظن، تجسس، هم شنیده‌اید، «لا تَجَسَّسُوا»، «بَعْضَ» هم شنید ید. می‌گویند: فلانی بعضی، بعضی فارسی هم می‌گوییم بعضی «لَحْمَ» یعنی چه؟ اخوت» یعنی چه؟ «أَخیهِ» هم می‌دانید یعنی چه «مَیْتاً»: مرده، «کراهت» می‌گویند: فلانی کراهت دارد یعنی بدش می‌آید، «اتَّقُوا اللَّهَ» یعنی تقوا داشته باشید، «إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ» هم می‌دانید یعنی چه، این از آن آیه‌هایی است که بچه‌های راهنمایی کلماتش را می‌دانند. حالا که تک تک کلمات را بلد هستند، ما یک بار ترجمه کنیم، بعد نکات این آیه را بیرون بکشیم، ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید اجتناب کنید، دوری کنید از بسیاری گناهان، خیلی فکرها می‌کنید گناه است، بیخودی فکر بد برای مردم نکنید، بدرستی که بعضی از فکرها و سوء ظن‌های شما گناه است. «اثم» یعنی گناه، فکر بد نکنید بعضی از فکرهای بد گناه است، تجسس نکنید از کار همدیگر، عیبت بعضی را نکنند، پشت سر همدیگر حرف بد نزنند. «أَ یُحِبُّ» آیا دوست دارد یکی از شماها که گوشت برادرش را بخورد در حالی که مرده باشد، کسی که برادرش مرده باشد گوشت برادرش را می‌خورد؟ نمی‌خورد همینطور که از گشت برادر مرده دوری می‌کنید، از غیبت هم دوری کنید، تقوا داشته باشید، خداوند می‌بخشد، خب این ترجمه، نکاتی که باید بگویم. در قرآن به ما سفارش کرده است که ما «حسن ظن» داشته باشیم.
در جبهه‌ای حضرت بعضی از خانم‌هایش هم بودند. کاروان حرکت کرد. این همسر چیزی را گم کرده بود، رفت پیدا کند از کاروان عقب افتاد، یکی از اصحاب هم به دلیلی کاری داشت او هم عقب افتاد، وقتی آمدند مسلمان‌ها دیدند زن پیامبر(ص) با یکی از اصحاب دیر آمده‌اند، بعضی از اینها سوء ظن بردند گفتند: چرا اینها دیر آمدند، کجا بودند، چرا عقب ماندند، کجا بودند؟ آن وقت آیه انتقاد آمد، می‌‌فرماید: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً» (نور/12) چرا شما فکر بد می‌کنید و وقتی چیزی را می‌شنوید؟
مثلاً وقتی من میبینم چیزی دست شماست بگویم ازکجا دزدیده‌ای؟ بگویم انشاء ا… مال خودت است. چرا می‌گوید دزدیده؟ خب «تجسس» را هم حالا می‌گویم یک جا جایز است و یک جا نه.
حالا ما روی این آیه حرف داریم، مردم باید هم جانشان در امان باشد و هم آبرویشان. در آیات قبلی فرمود: اگرکسی فتنه می‌کند و چاقو و اسلحه می‌کشد، جان مردم را تهدید می‌کند، مچش را بگیرید. اگر یک گروهی مثل صدام می‌ریزد توی ایران بچه‌های ایران را می‌کشد و می‌خواهد کشور را بگیرد، در مقابل بایستیم، و اگر یک چاقوکشی، اگر یک قلدری، اگر یک آدم هرزه‌ای ناامنی بوجود آورد، اول با موعظه، اگر نشد، سرکوبش کنید، برای اینکه کسی حق ندارد جان مردم را تهدید کند، آیه‌ای که جان مردم را تهدید می‌کند قبلاً خواندیم. این آیه می‌گوید آبروی مردم را تهدید نکنید، شما که غیبت می‌کنی، کاری به جسمش نداری، داری آبرویش را می‌ریزی.
پس خلاصه قرآن مجید می‌گوید، باید آبرو محفوظ بماند. هم جان محفوظ بماند و هم مال. جان و مال و آبرو. راجع به مال قرآن می‌فرماید: «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما» (مائده/38) اگر کسی دزدی کرد باید چهار انگشتش قطع شود. البته نه هرکسی دزدی کرد، هر دزدی نیست، دزدی خاصی است، دزدی که با اسلحه دزدی کند، و دزدی که قفل بشکند، دیوار خراب کند، یک چیزی بدزدد که گران بشود، دزدی که روبروی مردم و شاهد عادل دزدی کند، اگر عادل باشد که نگاه نمی‌کند دزدی کند، نهی از منکر می‌کند نکن این کار را، این دزدی که دزدی می‌کند و افراد عادل می‌بینند و جرأت نهی از منکر ندارند پیداست یک دزد قلدر و مسلح، که هم دزدی می‌کند و هم روبروی افراد عادل این کار را می‌کند. هم نمی‌ترسد و هم آنها جرأت نهی از منکر ندارند و هم قفل می‌شکند و هم دیوار خراب می‌کند، بعضی از دزدها را باید چهار انگشتش را قطع کرد. ممکن است بگویم یک قالیچه چقدر می‌ارزد که چهار انگشت، مسأله یک قالیچه و یک سکه نیست مسأله این است که اگر یک جایی دزدی شد منطقه ناامن می‌شود، و یک خانه که دزدی شد بسیاری از خانه‌ها یک زن و شوهر هستند دیگر جرأت خوابیدن ندارند، امنیت بهم می‌خورد، امنیت مالی، برخورد با دزد امنیت بدنی برخورد با قلدر، امنیت آبروی حرام بودن غیبت، این آیه مربوط به آبروست.
مراحل، انسان چطور غیبت می‌کند/آدم یک ذره، ذره، آدم چطور تریاکی می‌شود؟ اول سیگاری می‌شود، بعد تریاکی، بعد هروئینی، انسان ذره ذره بد می‌شود.
ولذا قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» (بقره/168) خطوات یعنی گام‌های شیطان. یعنی انسان گام به گام بد می‌شود. یک ذره یک ذره، اول آدم زنگ دوچرخه را می‌دزدد، بعد دوچرخه می‌دزدد و بعد موتور می‌دزدد، بعد ماشین و بعد کشتی نفت می‌دزدد و بعد یک کشور می‌دزدد. بنابراین گناه قدم به قدم است.
اینجا هم همینطور است. اول آدم سوء ظن می‌برد یعنی فکر بد می‌کند بعد فکر بد می‌آید بالاتر تجسس بعد تجسس غیبت می‌شود.
2- رشد غیبت چیست؟
ریشه غیبت چیست؟ چرا شما پشت سر این و آن حرف می‌زنید؟ چون رفتی وارسی کردی عیبش را فهمیده‌ای، چرا تجسس می‌کنی؟ بدبین شده‌ای، پس اول آدم بدبین می‌شود، می‌گوید نکند فلانی همچین باشد، شاید هم، برویم ببینیم، وقتی می‌رود می‌بیند وارسی می‌کند و تجسس می‌کند، تجسس که کرد به زبان می‌آورد، پس ببینید اینها مرحله شد. اول قرآن سوء ظن را گفته قدم دوم تجسس را گفته و قدم سوم غیبت را گفته. چون انسان که غیبت می‌کند مرحله به مرحله به غیبت کشیده می‌شود. قرآن هم در این آیه مرحله به مرحله را گفته.
ولذا می‌رود سراغ سرچشمه می‌گوید اول فکر بد نکن، تا به تجسس کشیده نشوی و بعد تجسس نکن تا به غیبت کشیده نشوی. خوب حالا. چرا گفته بعضی از سوء ظن‌ها گناه است؟ «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» جواب: برای این که شما احتیاطاً از همه گناه‌ها دوری کنی.
اگر بگویند آقا بعضی از این اتاق‌ها مار توش است، اگر خانه‌ای چند اتاق دارد بگویند بعضی از اتاق‌ها مار، ادم دیگر از همه می‌ترسد.
و چند ظرف غذاست می‌گویند: بعضی از ظرف‌ها سم در آن ریخته‌اند، مسموم است، انسان گرچه می‌داند بعضی از آنها ولی از هیچ کدام استفاده نمی‌کند.
3- کجا تجسس جایز است و کجا جایز نیست؟
می‌گویند بعضی از گمان‌ها گناه است که شما هیچ وقت گمان بد نکنی. اصل در جامعه بر اعتماد است.
البته یک روایتی داریم که اگر اکثر مردم یک جامعه‌ای فاسد شدند، دیگر نباید انسان اصل را بر اعتماد بگذارد. دنبال این می‌فرماید: «وَ لا تَجَسَّسُوا» حالا تجسس: در کارهای شخصی حق نداریم تجسس کنیم. من تجسس کنم دیشب خانه شما چه گذشت، چه غذایی خوردی. تجسس از کارهای فردی حرام است. اما اگر چیزی است که مربوط به کل جامعه است. باید تجسس کنی، چون ممکن است. حکومتی سرنگون شود یک وقت ممکن است چون یک وقت تجسس از فرد است و یک وقت تجسس از…
مثلاً شما گاهی وقت‌ها مثلاً می‌گویی که قرائتی دیشب چی خورده؟ به شما ربطی ندارد، شما چی خوردی به من ربطی ندارد. اما یک وقت بنده یک کشتی تریاک آورده‌ام می‌خواهم بفروشم و جوان‌ها را تریاکی کنم بگوییم تجسس نکنیم و بگذاریم این کامیون و کشتی رد شود، به ما چه تجسس کنیم تجسس نکنیم ، یک وقت می‌بینی چند میلیون جوان از دست رفت. تجسس از کارهایی که مربوط به جامعه نیست حرام است، اما تجسس و کارهایی که مربوط به جامعه هست.
یک افرادی وارد مرز می‌شوند و ما نمی‌دانیم که این جاسوس است؟ تروریست است؟ باید اینجا بازجویی بدنی کنیم، نکند مواد منفجره‌ای دارد، ماشینی وارد منطقه‌ای می‌شود، باید ببینیم ماشین چیست؟ پس تجسس از کار فردی حرام است و تجسس که مربوط به کارهای جامعه است با هم بگوییم حرام نیست. ماشینی که وارد مرز می‌شود باید تجسس کرد آدم‌هایی که وارد مرز می‌شوند باید تجسس کرد. بعد می‌گوید: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضا» غیبت چیست؟ جواب غیبت آن است که کسی پشت سر کسی حرف بزند اگر بشنود ناراحت می‌شود. منتها یک چیزهایی که روشن است غیبت نیست، مثل فلانی قدش بلند است، فلانی کاشونی حرف می‌زند، فلانی اصفهانی حرف می‌زند، چیزهایی که روشن است.
4- غیبت‌های مجاز
گاهی وقت‌ها یک کسی غیبت می‌کند ولی طرف راضی است. می‌گوید آقا من راضی هستم برو بگو قرائتی بلد نیست. سؤال می‌کند می‌گویم بلد نیستم، می‌گوید مردم مرا نماینده کرده‌اند که این سؤال را از تو بپرسم، می‌گویم برو به مردم بگو قرائتی گفت بلد نیستم. شما می‌گویی: «یا ایها الناس» قرائتی گفت من بلد نیستم عیب مرا می‌گویی، چون من بلد نیستم و بی سوادی عیب است. می‌گویی ولی خودم راضی هستم که بگویی. اگر راضی باشد و ناراحت نشود و خیلی روشن باشد. این‌ها. گاهی هم طرف برای مصلحت می‌گوید. این هم غیبت نیست. مثلاً بنده بیماری را می‌برم پیش دکتر، بیمار می‌گوید تو را به خدا به دکتر نگو من چه عیبی دارم، ولی من می‌گویم آقای دکتر ایشان پرخور است، ایشان، اینچنین و… کرده، عیب مریض را به دکتر می‌گویم و مریض هم راضی نیست، یعنی غیبتش را می کنم و پشت سرش یا توی رویش می‌گویم راضی هم نیست، اما می‌گوید حلال است، چرا؟ برای این که بنده غرضم این است کمه بلکه دکتر نسخه‌ای بدهد و ایشان را خوب کند. هدفم اصلاح است، گاهی وقت‌ها انسان عیب کسی را می‌گوید ولی هدفش اصلاح است.
کارمند دولت خراب می‌کند من زنگ می‌زنم به مدیرش: آقا سلام علیکم این کارمند و پرسنل شما خیلی آدم بیخودی است چنین فکر می‌کند، چنین عمل می‌کند چنین برخورد می‌کند، می‌گوید آقا شما چرا غیبت می‌کنی؟ اقا جون من غیبت ایشان را پیش رئیسش می‌کنم تا رئیسش مشکلش را حل کند، پس اگر غیبت کسی را می‌کنم مشکل حل شود این غیبت هم حرام نیست. مثل غیبت پهلوی دکتر، مثل غیبت کارمند پهلوی رئیس ، غیبت بچه را پهلوی باباش می‌کنی، می‌گویی بچه شما در کوچه شیطنت می‌کند و درس نمی‌خواند چنین و چنان است، گاهی انسان غیبت می‌کند برای اصلاح این هم اشکالی ندارد.
5- غیبت در قرآن
هیچ گناهی را قرآن نگفته مثل خوردن گوشت می‌ماند. تنها گناهی را که گفته مثل خوردن گوشت مرده می‌ماند غیبت است. این پیداست خیلی غیبت خطرناک است، چون برای هیچ گناهی نگفته مثل غیبت کردن مانند خوردن گوشت مرده است. بعد هم گفته: «أَ یُحِبُّ» آیا دوست داری گوشت مرده برادر مؤمن خود را بخوری؟ کسانی که غیبت می‌کنند و لذت می‌برند، آخه بعض‌ها از غیبت کردن خوششان می‌آید، آنها که از غیبت کردن و غیبت شنیدن لذت می‌برند. واقعاًَ باید از این تعجب کرد شما گوشت مرده می‌خوری؟ شما اگر ببینی در خیابان یک کسی لاشه مرده می‌خورد، می‌گویی اِ این چه جور آدمی است؟ چه جور نژادی است؟
چند شب قبل تلویزیون نشان می‌داد زنی را که نشسته و از سر و صورتش عقرب بالا می‌رفت. اِ این چه جور نژادی است.
باید از عقرب فرار کرد، این قشنگ نشسته و عقرب از سر و سینه‌اش بالا می‌رود و روی کله‌اش راه می‌رفتند، یعنی شما تعجب می‌کنی از کسی که عقرب از سر و صورتش بالا می‌رود. قرآن می‌گوید «أَیُحِبُّ» دوست داری مرده خوری کنی؟ یعنی آنقدر غیبت بد است که اگر انسانی غیبت می‌گوید و می‌شنوند، باید از وجود او تعجب کرد.
بعد هم گفته: «أَحَدُکُم»، «أَ یُحِبُّ أَحَدُکُم» یکی از شماها، یعنی غیبت فرقی نمی‌کند که مرد، یا زن، پدر یا پسر، پولدار یا فقیر، غیبت حرام است هر سنی، هر نژادی، هر رژیمی. یکی از شماها، هر که می‌خواهد باشد، مرد، کوچک، بزرگ، فقیر، غنی هر که می‌خواهد باشد. از این معلوم می‌شود که آبرو مثل گوشت است، یعنی همانطور که گوشت مایه قوام بدن است، آبروی مردم هم مایه قوام است. آبرو بردن مثل گوشت مرده خوردن است، گوشت بدن را کندی قوامش از بین می‌رود، آبرو هم قوام مردم است. از این ایه معلوم می‌شود که همه مردم برادر یکدیگرند. می‌گوید: گوشت برادرت را می‌خوری؟ مسلمان‌ها همه نسبت به هم برادراند. نکاتی بود که در آیه بود.
کسی که غیبت می‌کند باید از او تعجب کرد. مسلمان‌ها همه با هم برادراند «اخیه» گوشت سبب قوام بدن است، آبرو هم سبب قوام بدن است.
چرا گفته گوشت مرده؟ چون گوشت زنده را بکنی. جایش پر می‌شود، اما گوشت مرده را کندی جایش پر نمی‌شود، آبرو هم که رفت دیگر جایش پر نخواهد شد. آدم پول را گم کند. می‌رود یک جایی و جایش را پر می‌کند و خانه خراب ساخته می‌شود اما آبرو اگر رفت دیگه به دست نمی‌اید. گفته‌اند غیبت مثل گوشت مرده است یعنی گوشت مرده دیگر جایش پر نمی‌شود ، آبرو هم دیگر جایش پر نمی‌شود. نکته دیگر این که اگر گوشت مرده را بکنیم نمی‌تواند از خودش دفاع کند. زنده را اگر بخواهی گوشتش را بکنی مشت و لگد می‌زند، دفاع می‌کند از خودش، ولی گوشت مرده را بخوری نمی‌تواند از خودش دفاع کند، اون بنده خدایی را هم که غیبتش می‌کنند چون نمی‌تواند از خود دفاع کند، چرا گفته مثل گوشت مرده چون دیگر نمی‌تواند از خودش دفاع کند. چرا گفته «لَحْمَ أَخیهِ» برای این که مسلمان‌ها همه با هم برادرند، چرا گفته «اَ» آیا دوست داری؟ یعنی آنقدر واقعاً غیبت بد است که باید تعجب کند. تو چطور به راحتی همچین گوشت مرده می‌خوری؟
غیبت یک رقم درندگی است. وقتی غیبت می‌کند این یک انسان درنده می‌شود. منتها گرگ درنده است او هم درنده است. «لَحْمَ أَخیهِ» گوشت برادر مرده، غیبت کردن درندگی است.
حمله می‌کند به آبرو ولذا قرآن هم می‌گوید: آنها هم که به زن‌های پاک نسبت بد می‌دهند می‌گوید: «وَ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنات» (نور/4) «رمی» یعنی پرتاب می‌کند، تیراندازی را می‌گویند رمی، می‌گوید: آنها که تیراندازی می‌کنند به سمت زن‌ها، تیراندازی نمی‌کنند، همینطور که تیر می‌خورد به بدن انسان و انسان را می‌اندازد. نسبت ناروا هم که به زن خورد، آبرویش، در جامعه سقوط می‌کند، آبرویش می‌ریزد، یعنی آنهایی که نسبت بد به زن می‌دهند قرآن می‌گوید این تیراندازی به زنهاست.
منتهی تیر به آبرویشان می‌اندازد. غیبت کردن درندگی است. ضمناً معلوم می‌شود که غیبت مسلمان حرام است و غیبت کافر حرام نیست.
بخاطراینکه گفته: «لَحْمَ أَخیهِ» برادر تو، چون «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ» (حجرات/10) مؤمن اخوت دارد. کافر اخوت ندارد. «لَحْمَ أَخیهِ» یعنی گوشت برادرت را، برادر کیه، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ» مؤمنین با هم برادراند.
6- غیبت در روایات
آخرش هم می‌گوید: «اتَّقُوا اللَّه» تقوا داشته باشید غیبت با تقوا سازگار نیست. منتهی حالا اگر کسی غیبت کرده چکار کند؟ آقای قرائتی این حرف‌هایی که شما امروز گفتی، حالا ما غیبت کرده‌ایم، می‌گوید، حالا غیبت کرده‌ای؟ «إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ» خداوند توبه پذیر است. غیبت کردم مرا ببخش، لازم هم نیست به خود طرف بگویی. بعضی‌ها می‌گویند آقا ما غیبت شما را کردیم. نگو غیبت شما را کردیم، غیبت کرده‌ای بگو خدایا ما غیبت کرده‌ایم. و البته اگر جایی هست که تدارک کنی به آن آقایانی که شنیده‌اند. فردی را که غیبت کرده‌ام اشتباه کرده‌ام ولی به خود طرف لازم نیست بگویی، چون اگر به خود طرف بگویی ناراحت می‌شود. یک بار غیبت او را کرده‌ای، یک بار هم می‌گویی آقای قرائتی من پشت سر شما حرف مفت زده‌ام، من هم ناراحت می‌شوم چون وقتی نمی‌دانم شما غیبت کرده‌ای ناراحت نمی‌شوم، اما وقتی به من گفتی که یک جایی بودم و پشت سر شما حرف بد زدم، پس هم آبروی مرا ریختی که یک گناه است و هم به خودم می‌گویی و مرا اذیت می‌کنی. گفتی، گفتی. چرا به خودم می‌گویی؟ در اسلام بن بست نیست، غیبت‌های گذشته را می‌شود با توبه جبران کرد. می‌گوید: «لا یَغْتَبْ» غیبت نکن. ولی آخر آیه می‌گوید حالا اگر غیبت کردی خداوند توبه تو را می‌پذیرد. «تَوَّابٌ رَحیمٌ» جمله آخر رحیم است یعنی بعضی وقت‌ها آدم را می‌بخشند ولی آدم را دوست ندارند. بچه‌اش بدی کرده، باباش او را می‌بخشد. ولی علاقه‌اش کم می‌شود. می‌گوید من قبلا تو را دوست داشتم ولی بدی کردی از چشم من افتادی و دیگه تو را دوست ندارم. اما خداوند رحیم است، یعنی خداوند او را می‌بخشد و دوستش هم دارد. «تَوَّابٌ رَحیمٌ» خدا هم توبه را می‌پذیرد و هم دوستش دارد. خوب یک چند تا حدیث راجع به غیبت بگویم.
امام صادق(ع) فرمودند: اگر غیبت کننده توبه کند آخر کسی است که وارد بهشت می‌شود. تازه اگر توبه کند آخرِ همه وارد بهشت می‌شود. و اگر توبه نکند اول کسی است که وارد جهنم می‌شود.
غیبت لازم نیست که به زبان باشد گاهی آدم با دستش غیبت می‌کند. مثلاً یک آدم کوتاه می‌آید برود شما نمی‌گویی آدم کوتاه، اشاره می‌کنی این کوتاه است. آدم ممکن است با دستش هم غیبت کند. فلانی چشمهایت را کج می‌کنی یعنی این چشمهاش چپ است.
یک زنی کوتاه بود از پیامبر(ص) سؤال می‌کرد همین که رفت یک نفر با دستش اشاره کرد که کوتاه است. حضرت فرمودند که یک چوب بیاور، نازک مثل چوب کبریت، دندان‌هایت را خلال کن. به آن آقایی که غیبت کرد راجع به خانم. چوب آورد و گفت ببین این گوشت مرده است نه اینکه قرآن گفته مثل گوشت مرده است و این را خداوند جوری کرده که آنچه واقع است عملاً نشان بدهد. چون همینطور که خداوند، یک مثال بزنم، شما بنزین می‌زنید توی ماشین و می‌روید مسافرت وقتی آخر مسافرت شود دیگر در باک بنزین نیست. یعنی بنزین تبدیل به انرژی شد. چطور در دنیا بنزین انرژی می‌شود، خداوند می‌تواند دوباره انرژی را تبدیل به بنزین کند این غیبتی که شما کردی یک عملی از شما سر زد، این عمل تبدیل می‌شود به یک انرژی.
روز قیامت خیلی از اعمال ما تبدیل می‌شود، اِ این، بله این عمل شماست، خلافی می‌کنیم، به وجود بدی تبدیل می‌شود و می‌گوید: من همان دروغ تو هستم، یعنی همینطور که در دنیا بنزین تبدیل به انرژی می‌شود در قیامت انرژی تبدیل به مایع می‌شود.
امام رضا(ع) از امام سجاد(ع) نقل می‌کند که فرمودند: هر کس از آبرو ریختن مسلمان‌ها خود را حفظ کند خدا هم روز قیامت لغزش هایش را حفظ می‌کند نادیده می‌گیرد. شنونده غیبت هم شریک گوینده است. اگر کسی غیبت می‌کند و شما می‌بینی حق نداری بنشینی آقا غیبت نکن، اگر گوش نمی‌دهد پاشو برو. اگر بنشیند یک جایی آبروی مردم را می‌ریزند او گوش می‌دهد گاهی هم می‌خندد، کیف می‌کند و لذت می‌برد، شنونده غیبت هم شریک گوینده است، اگر کسی غیبت می‌کند و شما می‌بینی، حق نداری بنشینی. آقا غیبت نکن، اگر گوش نمی‌دهد پاشو برو، اگر بنشیند یک جایی که آبروی مردم را می‌ریزند و او گوش می‌دهد گاهی هم می‌خندند، کیف می‌کند و لذت می‌برد. شنونده غیبت هم شریک گوینده است.
حدیث داریم: هر کسی غیبت زن یا مرد مسلمان را بکند تا چهل روز نماز و روزه‌اش قبول نمی‌شود. چون آبروی مردم را ریخته.
حدیث داریم: در قیامت کتابی به دست انسان می‌دهند، می‌گوید: کارهای خوب من در اینجا نیست، من پول دادم به فقرا، سخنرانی کردم، درس داده و خواندم، من کارهای خوبی کردم چرا آن کارها توی این ضبط نشده؟ می‌گویند: نه خداوند چیزی را نابود و فراموش نمی‌کند، شما کار خوب داشتی اما چون غیبت کردی کارهای خوبت را از حسابت پاک کردند و به حساب آقا نوشتند.
این گناه غیبت، با کمال تأسف آبرو ریختن در جامعه ما خیلی ارزان است، گاهی توی روزنامه و گاهی توی مقاله و گاهی توی نامه و…

«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»

Comments (0)
Add Comment