موضوع: تفسیر سوره حجرات (15)
تاریخ پخش: 11/05/80
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
1- تفسیر سوره حجرات
سوره حجرات آیه 6 را تفسیر میکردیم آیه این بود: «إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» (حجرات/6) در یک جلسه «خبر» و«فاسق» را معنا کردیم، در یک جلسه اینکه «فاسق» دروغ میگوید، دروغ را معنا کردیم. حالا در این جلسه «خبر» را میخواهیم معنا کنیم «نبأ»: خبررسانی، خبرگزاری، دین مقدس اسلام تمام کارهایش را محکم کاری کرده است، با سرهم بندی مخالف است. در مسائل، اقتصادی، در مسائل علمی، مسائل اعتقاد، همهاش میگوید: کارتان باید محکم کاری باشد، سرهم بندی ممنوع.
2- بزرگترین آیه قرآن و موضوع آن
قرآن بزرگترین سورهاش سوره بقره است و بزرگترین آیه سوره بقره (و قرآن) آیهای است که مربوط است به حقوق و تنظیم اسناد تجاری است ما هیچ کجای قرآن نداریم که تمام صفحه یک آیه باشد، یعنی از اول «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» تمام این صفحه یک آیه است. ما آیهای نداریم توی قرآن به این بزرگی باشد. بزرگترین آیه های قرآن آیه ای است که میگوید سرهم بندی نکنید کارهایتان محکم کاری باشد، داد و ستد میکنید شوخی بردار نیست، گذرا از آن رد میشوم ولی شما نسل نو هستند میخواهم بدانید که اسلام بعضی فکر میکنند دین فقط نماز و روزه است، باور نمی کنند که اینقدر به مسائل ریز و جزئی هم عنایت دارد. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ» (بقره/282) وام میگیرید چیزی نسیه میکنید، برای مدتی «فَاکْتُبُوهُ» بنویسید از هر کس طلب دارید بنویسید، آقا سواد ندارد، صدر اسلام باسواد کم بود «وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْل» (بقره/282) یک کاتب و نویسنده ای پیدا کنید که عادلانه بنویسد، خودت هم سواد نداری دیگری بنویسد، کاتب هم ممکن است ناز کند، میگوید: کاتب هم ناز نکند، اگر بی سواد است آمد گفت من سواد ندارم تو سواد داری ناز نکند. «وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللَّهُ» (بقره/282) نویسنده ناز نکند، خوب نویسنده چی بنویسد؟ هر چی بستانکار میگوید بنویسد و یا آنچه بدهکار میگوید بنویسد.
مثلاً دو نفر از هم پول میخواهند سواد ندارند آمدهاند پهلوی من میگویند، بنویس بنده هم قلم و کاغذ دست گرفتهام میخواهم بنویسم، بنویسم چند میخواهد بستانکار هر چه گفت بنویسم یا بدهکار. به نظر شما چی؟ بدهکار، بستانکار میگوید: بیشتر بده اونی که میخواهد بدهد و مدیون است اونکه میخواهد بدهد باید قبول کند و لذا میفرماید: کسی که بدهکار است املا کند، و الاّ بستانکار میگوید: بیشتر بنویس، خوب تو بیشتر بنویس من که مردِ دادنش نیستم، هرکس میخواهد بدهد خودش بگوید این مقدار بنویس چون خودش گفته تعهد میکند بدهد، میگوید بدهکار هم تقوا داشته باشد: «وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئا» (بقره/282) حالا که اسلام گفت: هرچه گفت ما مینویسیم، تو هم انصاف را مراعات کن. کی بگوید؟ بدهکار، بدهکار هم حق سوء استفاده ندارد، ممکن است بستانکار بگوید: بیست تومان بنویس ولی بدهکار بگوید من ده تومان بیشتر بدهکار نیستم میگوید: نه هر چه بدهکار میگوید بدهکار را هم میگوید «وَ لْیَتَّقِ» تقوا داشته باش «وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئا» مال مردم را کمش نگذار.
حالا آمد و طرف خُل بود یا ضعیف بود یا لال بود. ببین اسلام تا کجا رفته، بدهکار یا لال نمیتواند بگوید 15 تومان به ایشان بدهکارم زبان ندارد بگوید یا دیوانه است یا ضعیف است، میگوید: ولی و سرپرست او اگر «سَفیهاً» خل بود «أَوْ ضَعیفا» یا ضعیف بود «أَوْ لا یَسْتَطیعُ أَنْ یُمِلَّ» یا لال بود «فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ» ولی و سرپرست او بگوید بنویس، ولیّش هم عادلانه باشد، حالا نوشتیم که فلانی 15 تومان به فلانی بدهکار است میگوید: «وَ اسْتَشْهِدُوا شَهیدَیْن» دو تا شاهد امضا هم امضا کنند، یعنی هم بنویسید و هم دو شاهد کنند، شاهد بگیریم که فلانی گفت که من اینقدر به فلانی بدهکارم. شاهد کی باشد «مِنْ رِجالِکُمْ» دو تا مرد، حالا اگر مرد نبودند، یک مرد و دو تا زن، کیها باشند از شاهد «وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدا» (بقره/282) شاهد را باید دوستش داشته باشی، چون ممکن است بگویی برو بابا من اصلاً این شاهد را قبولش ندارم، «تَرْضَوْنَ» راضی باشید، شاهدی باشید که از او راضی باشید، قبولش داشته باشد، حالا چرا دو تا برای اینکه اگر یکی یادش رفت، آن یکی یادش بیاورد، حالا اگر به شاهد گفتیم آقا تشریف بیاورید، بنده 15 تومان به این آقا بدهکارم این آقا هم نویسنده نوشته، بیا امضا کن که تو هم شاهدی شاهد هم ناز نکند چند جمله قبل گفتیم کی ناز نکند؟ گفتیم نویسنده ناز نکند، اگر گفتیم بیا بنویس ناز نکند اینجا میگوید: اگر گفتیم بیا امضا کن ناز نکند «وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا» بگو آقا اگر یک مغازیهای که همش نسیه، همهاش باید بنویسیم میگوید: «لا تَسْئَمُوا» خسته نشوید «أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغیراً أَوْ کَبیرا» یک قاشق چای خوری هم میدهید بنویسید مال مردم احترام دارد ریز و درشتش را بنویسید «صَغیراً أَوْ کَبیرا» (بقره/282) چه آیهای، بزرگترین آیات قرآن این است که جوری بنویسید که:
با علت بنویسید، خودتان بنویسید، سواد ندارید کاتب بنویسد، کاتب را دعوت کردید ناز نکند، کاتب عادلانه بنویسد. کی بگوید که کاتب بنویسد؟ بدهکار بگوید بنویسد، بدهکار هم حق مردم را از بین نبرد، وقتی نوشتید دو تا شاهد بگیرید، اگر بدهکار لال بود ولیاش، تازه وقتی نوشتید دو تا شاهد بگیرید، دو تا شاهدها مرد باشند، اگر مرد نبود یکی مرد و دو تا زن باشد، اگر به شاهد گفتیم بیا گواه و شاهد باش ناز نکند. این همه برای چی برای اینکه حق کسی از بین نرود. بزرگترین آیات قرآن مالِ تنظیم اسناد تجاری است، چک و سفته و حق و ناحق، بدو بستانها همه مکتوب باشد.
3- انفاق و محکمکاری در کارها
محکم کاری در تقلید: گفتهاند از مجتهدها آنکه سواد و تقوایش از همه بیشتر است تقلید آن را بکنید.
محکم کاری تو مسأله قضاوت: چون قاضی جانِ مردم دستش است این را بگیرید بکشید، این را بگیرید. اعدام کنید، چون جان مردم و مال مردم و آبرو و ناموس مردم در اختیارش است باید یک حقوقی داشته باشد که شکمش سیر باشد و به فکر رشوه نباشد اینها همه به خاطر محکم کاریست.
محکم کاری در بنّایی: شخصی مرده بود جنازهاش را خاک میکردند، خودِ پیامبر(ص)، خشتهای قبر را محکم ضربه میزَد، بعد هم لای این خشتها را گِل میمالید، گفت: یا رسول الله این مرده است خاک بریز رویش خلاص، فرمود: خدا دوست دارد در هر کاری که میکنی محکم کاری کنی. سرهم بندی غلط است گر چه برای دفن مرده، یعنی خونه برای مرده هم میسازی محکم بساز، خونه برای مرده هم میسازی محکم بساز.
نباید به ما بگویند اگر جنس خارجی است. معلوم میشود خوب است، ایرانی است دو، سه روزِ دیگر خراب میشود، این خیلی زشت است که به ما بگویند، آخه یک جمله دارد امیرالمؤمنین در نهج البلاغه میگوید: نگذارید دیگران به اسلام عمل کنند و شما به اسلام عمل نکنید. اسلام میگوید محکم کاری کنید آنوقت کشورهای خارجی محکم کاری میکنند. ما سرهم بندی میکنیم جوری تولیدات ایران باید باشد محصولات ایران کارخانه های ایران، هر چی میگوییم محکم کاری. حالا این حرفهای محکم کاری را برای چی زدم برای این آیه، که اگر خبری را نقل میکنید هر جوری پخش میشود حرف محکم باشد، شنیده میشود، مگر هر چی شنیدی، علامت آدم دروغگوست: هرچی شنید نقل میکند.
شما باید توی مغزت هرچی شنیدی بفرستی حلاّج خانه، حلاّجی کنند که راست است یا دروغ، اگر راست بود، تازه مگر هر راست را باید گفت؟
4- دنبال ظن و گمان نرویم
قرآن میفرماید: «لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْم» (اسراء/36) چیزی را که علم نداری، پی گیری نکن. قرآن میفرماید: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» (اسراء/36) گوش و چشم و دل همه اینها مورد سؤال هستند.
حدیث: از گوش روز قیامت میپرسند چی شنیدی؟ به دست میگویند چه کردی؟ به پا میگویند کجا رفتی؟ هر جا را علم نداری دنبالش نرو، حالا برویم ببینیم چی میشود، حالا برویم تا ببینیم، ببینیم، چی، تا یقین نکردیم گامی برنداریم، حرفی نزنیم، شما یک غذایی که شک داری، بخوریم حالا ببینیم، اگر بد بود مریض میشویم، شما در غذا میگویی از سازمان مربوطه، مهر بزنند به این گوشت، ببینم این گوشت سالم است؟ این شیر مهر و آرم دارد؟ در خرید کالاها به ما گفتهاند بواب بشوید، باب یعنی چه؟ در، بواب: یعنی دروازه بان، گفتهاند دروازه بان گوش خود باش نگذار هر چیز وارد شود.
حدیث داریم: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّه» (بحارالانوار/67/ص25) روح شما حرم خداست، شما اگر یک گربه یا سگ رفت توی مسجد چکارش میکنی؟ بیرونش میکنی، میگویی اینجا خانه خداست، سگ است، اگر گربه و سگی را بیرون میکنی، اگر مشرک را از مسجدالحرام بیرون میکنی، حدیث داریم: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّهِ»: روح شما حرم خداست نگذارید غیر از خدا در حرم خدا برود. نوار مغز شما امانت است دست شما هر صدایی روی آن ضبط نشود، چشم شما امانت است به هر چیزی نگاه نکن، هر چی خدا به ما داده امانت است، اگر امانتها را در جای خودش مصرف نکنیم، خیانت به امانت کردهایم.
5- اوقات فراغت و کارهای مفید
عمر شما امانت است باید مواظب باشیم عمر ما کجا مصرف میشود، دقّت در مصرف عمر، گاهی وقتها ما 5 ساعت 10 ساعت 1 روز، 2 روز، عمرمان به بطالت میگذرد، آقا تابستان تعطیل است کار را باید عوض کرده تعطیلی نداریم که قرآن ایام فراغت ندارد: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» (شرح/7) وقتی فارغ شدی شروع به کاری دیگر کن. از این کار خسته شدی کارت را عوض کن بیکار نباش.
حتی ورزشهای ما باید یک ورزش باشد در راستای هدف باشد، ورزش لغو نباشد، ورزشی باشد که امروز لذّت در آن باشد و فردا خدمت، آرم ورزش اسلامی این است. امروز لذّت فردا خدمت، برو شنا، بلم، قایقرانی، امروز شنا و بلم و قایقرانی لذّت است، فردا هم کسی که قایق ران و کشتی ران باشد میتواند به جامعه خدمت کند، لااقل در ورزش شنا میتواند خودش را نجات بدهد یا کسی افتاده توی آب نجاتش بدهد، تیراندازی سفارش شده، چون امروز تیراندازی یک تفریح سالمی است که انسان، آموزشهای نظامی ببیند، فردا هم اگر کسی بلد باشد از راه تیراندازی میتواند به کشور خودش کمک کند، و اگر دشمن حمله کند بتواند دفاع کند.
اسب سواری، موتورسواری، ماشین سواری، شما امروز آموزش سواری ببینی، سرگرمی خوبی است، فردا هم کسی که اینها را بلد باشد میتواند به جامعه خدمت کند، پس ورزش اسلام این است امروز لذت فردا خدمت ولی بازیها چکار میکنیم یا بوکس امروز چی دماغت را خون کند، فردا هیچی یک نفر را دیدی که بگوید اگر من بوکس نمی زدم وضع کشور بهم خورده بود، بعضی بازیها نه امروز دارد نه فردا، بعضی بازیها امروز دارد مثل فوتبال و والیبال بازی خوبی است تفریح خوبی است شاید بهترین بازیها باشد، اما فردا خدمت توش نیست، میگوید: خوب شد من گل زدم و الاّ وضع مملکت بهم میریخت، بعضی بازی هم نه امروز دارد نه فردا.
خودِ ورزشکاران ما، مسؤولین ورزش بیایند طراحی کنند، ورزش درست کنید که امروز سرگرمی باشد فردا هم به جامعه خدمت کند، یک سری مشکلات را خودِ جوانها حل کنند، در اسلام وقتی مسابقه به وجود میآمد حضرت جایزه میداد، امروز چی جایزه میدهند، یک جامی و کاپی میدهند، این یادبود است برای اینکه این گروه برنده شدهاند اما این جام فایده ای هم دارد؟ جز علامت، فقط علامت این است که ما در یکی از مسابقات برنده شدیم اما هیچ خاصیتی ندارد فقط طاقچه است، اما اسلام هر کسی برنده میشد یک وسیله تولید به او میداد، وسیله تولیدی آن زمان یا درخت خرما میدادند یا شترِ حامله. امروز چرخ خیاطی، چرخ ماشین بافی، کارخانه، یک چیزی تولیدی میداد چون درخت خرما، شتر حامله تولید میشود پشمش، شیرش، گوشتش، امروز این آقا برنده شده به افتخار این آقا، طرفداران این بازی به این حساب پول بریزند، یک کارخانه لباس ورزشی تولید کنند، صد جوان بیکار هم مشغول کار شوند، این آقای فوتبالیست صدتا رفیق دارد که هم بیکارند، لااقل رفیقهای بیکارش بروند کار بکنند، مدیریتش هم با خودِ آن آقای فوتبالیست باشد، یعنی ضمن اینکه جایزه میدهید یک کارخانه جایزه بدهید که از این جایزه، چهارتا آدمِ بیکار، بکار گرفته شود، چهار تا شکم سیر شود، چهار تا برهنه پوشیده شوند، ما یک جام میگیریم طاقچه میگذاریم آیا وقت این نشده که بعد از 22 سال مسؤولین ورزش ما بنشینند فکر کنند، لباس ورزشمان را خودمان طرّاحی کنیم.
6- کشور اسلامی باید الگو باشد
من یک وقت این را در تلویزیون گفتم این آقا که وزنه بلند میکند، صد کیلو، دویست کیلو، کمتر و بیشتر نمی تواند یک خورده لباسش بلندتر باشه، یعنی باید اینقدر لباسش تنگ باشد، یک مقدار هم لباسش اضافه باشد تو که صدکیلو وزنه بلند میکنی یک مقداری هم لباس خودت را بلند کن، آخه این لباس کوتاه برای دخترهای جوان و پسرهای جوان که نشستهاند مردم را بی حیاء میکند، اجازه ندهید یک کسی وزنه بلند کند و نسل ما مردم هم بی حیا بشوند، ساختمان ما نباید بی حیاساز باشد این آقای مهندس مینشیند طراحی میکند عینِ خانه های غربی، خانه های غربی مسأله حیا برایشان مهم نیست، ما ناموس داریم حیا داریم نباید این رقم اِشراف باشد که زندگی همدیگر را ببینند، پنجرهها جوری ترتیب داده شود. ما مسلمان هستیم. معماریمان باید بر اساس این باشد که هم ساختمان خوب داشته باشیم و هم حیا، هم وزنه بلند کنیم و هم حیا، هم گُل بزنیم و هم شکممان را سیر کنیم. ما قشنگ فتوکپی هستیم.
من نشد در این جلسه چیزی بنویسم ببخشید ما باید بنشینیم جلسههایمان، ورزشمان را طراحی کنیم، ورزشی باشد که همه خوبیهای ورزشهای غربی را داشته باشد، دو، سه تا هم ابتکار داشته باشیم، که آنها از ما یاد بگیرند، فوتبالیستهای دنیا بگویند ایران عین همین گُل را میزنند توی مسابقات هم شرکت میکنند گاهی هم نفرات برتر میشوند، اما وحشیگری ندارند، حرف زشت نمیزنند، جایزه هایشان تولیدی است، کارهایشان خدماتی است، اما یک نوع آوری مکتبی در ورزشمان داشته باشیم. والاّ اونها از ما سر میباشند. قرآن میفرماید: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً» (فرقان/74) قرار بده ما را «لِلْمُتَّقینَ إِماماً» خدایا ما امام دیگران باشیم، چرا دیگران امام من باشند من امام آنها باشم، چرا آنها یک لباسی بپوشند و من مد آنها را بگیرم من یک لباسی میپوشم که آنها از من یاد بگیرند، «وَ اجْعَلْنا» یعنی مسلمان باید امام دیگران باشد. امام(ره) حضرت امام خمینی(ره) یک جمهوری اسلامی درست کرد تمام کشورهای اسلامی از ما یاد میگیرند.
وقتی رؤسای مجلسی میآیند مقام معظم رهبری صحبت میکند در حمایت از فلسطین، انتفاضه همه آنها یاد میگیرند که این را میگویند.
ما باید به دیگران جرئت بدهیم ما باید به دیگران شجاعت بدهیم. آمریکا در همه جا پز داشت در ایران گفتند: مرگ بر آمریکا جاهای دیگر هم آمریکا را تحقیر کردند همینطور که امامِ ما امام بود، بچه های ما هم یکی در هر کاری هست باید امام دیگران باشد. شما در خانهات امام باش. یک حرکتی انجام بده که چنان نماز را اول وقت بخوان که خانواده شما از شما یاد بگیرد، ببین این بچه من و دختر من چطور نمازش را اول وقت میخواند، از شما یاد بگیرد، نگو حالا که او پای فیلم نشسته من هم بنشینم شما راهی را برو که آن راه را برود.
خبر باید درست باشد، چیزی را که علم ندارید پی گیری نکن عرض کنم به حضور جنابعالی که:
حدیث: امام صادق(ع) به شخصی که دروغهایی را به پدرش نسبت میداد گفت: خدای لعنت کند فلانی را دروغ میبندند به پدرِ من، یعنی بعضی حدیثها هم ممکن است دروغ باشد، هر حدیثی را نباید گوش بدهیم.
حدیث: امام رضا(ع) فرمود: هر چه من میگویم ریشهاش قرآن است، تمام حدیثهای من از قرآن است.
یعنی حرفها محکم است، قرآن در سوره نساء آیه 83 میگوید: بعضی از مردم بد مردمی هستند هر چه شنیدند نقل میکنند هر خبری شنیدند بدهند به کارشناس، کارشناسی شود اگر درست است نقل کنند و اگر درست نیست نقل نکنند. هدهد وقتی خبر آورد. گفت: سلیمان خبر آوردهام: «بِنَبَإٍ یَقینٍ» (نمل/22) خبر یقین است شنیده شدهها نیست.
خلاصه حرف ما این است که اسلام طرفدار محکم کاری است، قبر میخواهی بسازی محکم کاری، تولید کارخانه محکم، قاضی میخواهد حرف بزند حرفش محکم باشد، حدیث نقل میکنیم محکم، حدیث باید ریشهاش قرآنی و محکم باشد، اگر حدیثی بود ضد قرآن بزن به دیوار، تقلید میخواهی بکن از هر کس که علم و تقوایش بیشتر است همیشه در هر کاری، در خیاطی، در تولید، در تقلید، در گفتن، در خبر دادن سرهم بندی نکنید حرفها پایگاه اساسی داشته باشد روی موج حرکت نکنید.
خدایا به حق محمد و آل محمد نظام ما را روز به روز محکمتر، عقائد ما را محکمتر، ایمان ما را محکمتر، روابط مار ا محکمتر، مقاومت ما را محکمتر، قرار بده.
خدایا: و ما را ازسرهم بندی، در مسائل اقتصادی، فکری، خبری، ما را از ولنگاری، سهل انگاری، موج گرایی ما را از این سهل انگاریها نجات بده.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»